نورالدین نخستین انصاری، محمدرضا هادیان، حسین باقری، صوفیا نقدی، شهره جلایی، طاهره خسرویان عرب،
دوره ۶۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۸۵ )
زمینه و هدف: اسپاستیسیته یک اختلال حرکتی است که با افزایش وابسته به سرعت در رفلکس های کششی تونیک (تون عضله) و تشدید تاندون جرک بعلت افزایش تحریکپذیری رفلکس کششی بعنوان جزئی از سندرم نورون محرکه فوقانی مشخص میشود. ارزیابی کلینیکی در درمان و تعیین پیشرفت بیماران اسپاستیک ضروری میباشد. در حال حاضر، پذیرفته شدهترین مقیاس کلینیکی برای ارزیابی تون عضلانی، مقیاس اصلاح شده اشورت است. هدف تحقیق، بررسی پایایی مقیاس اصلاح شده اشورت (اینترریتر ریلایبیلیتی) و مقایسه پایایی در اندام فوقانی و تحتانی، عضلات پروگزیمال و دیستال اندامها بود.
روش بررسی: در این مطالعه ۳۰ بیمار، ۱۴ زن و ۱۶ مرد با میانگین سنی۴۰/۵۹ مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران توسط دو فیزیوتراپیست خانم و با تجربه ارزیابی شدند. اداکتورهای شانه، فلکسورهای آرنج و فلکسورهای مچ دست از اندام فوقانی و اداکتورهای هیپ، عضلات چهار سر رانی و پلانتار فلکسورهای مچ پا از اندام تحتانی تست شدند. برای تعیین سطح توافق بین معاینه کنندهها از Cohen&aposs kappa Test و برابری کاپاها از آزمون مجذور کای استفاده شد.
یافتهها: پایایی مقیاس اصلاح شده اشورت در عضلات ادوکتور شانه و فلکسورآرنج "نسبتاً متوسط" (مقدار کاپا به ترتیب ۳۷۲/۰ و ۰,۳۶۹)، فلکسور مچ دست "خوب" (۶۱۲/۰)، ادوکتور هیپ " نسبتا متوسط" (۳۵۰/۰)، اکستانسوزانو و پلانتارفلکسور مچ پا" متوسط " (مقدار کاپا به ترتیب ۵۱۸/۰ و ۵۴۲/۰)، میانگین کاپا بین عضلات اندام فوقانی (۵۰۵/۰) و تحتانی (۵۱۶/۰) معنیدار نبود (p>۰.۰۵). مقدار کاپا در عضلات دیستال اندام فوقانی ۶۱۲/۰ (خوب) و در عضلات پروگزیمال آن ۳۷۲/۰ (نسبتاً متوسط) بود که این اختلاف معنیدار بود (p<۰.۰۵ =۳۳.۸۷, df=۱,²X). مقدار کاپا در عضلات دیستال اندام تحتانی ۰.۵۴۲ (متوسط) و در عضلات پروگزیمال آن ۳۵۰/۰ (نسبتاً متوسط) بود که این اختلاف معنیدار نبود (p>۰.۰۵ =۱.۳۱۵, df=۱,²X).
نتیجهگیری: اینتر ریتر ریلایبیلیتی مقیاس اصلاح شده اشورت خوب نیست. اندام در میزان پایایی اثر ندارد و در اندام فوقانی بر خلاف اندام تحتانی بین عضلات پروگزیمال و دیستال اختلاف معنیدار است. هنگام استفاده از مقیاس باید محدودیتهای آن را در نظر گرفت.