جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای میگرن

مجید غفارپور، محمدحسین حریرچیان، نسیم نادری،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده

در یک مطالعه اپیدمیولوژیک مقطعی، در مورد اختلالات سردردی در درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان فاطمیه سمنان از اول شهریور ماه لغایت پایان آبان 1375، اطلاعات در مورد انواع سردرد، کیفیت، شدت، مکان، مدت، فرکانس، عوامل مستعد کننده، سن شروع، تاثیر قاعدگی و حاملگی، سابقه خانوادگی مثبت، استفاده از قرص ضدبارداری و سایر موارد اپیدمیولوژیک نظیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی و سنی-جنسی بیماران جمع آوری شد. وجود هر نوع سردرد با مصاحبه بالینی و آزمون توسط معیار تشخیصی عملی انجمن بین المللی سردرد تایید شد. همچنین شیوع میگرن و سردرد تنشی در ارتباط با موارد متغیری از عادات زندگی (مثل فعالیت بدنی و الگوی خواب) و علائم و نشانه های همراه (تهوع، استفراغ، ترس از نور و صدا)، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این مطالعه همچنین میگرن و سردرد تنشی از جنبه های مختلف با هم مقایسه شدند: 1) سردرد خانمها نسبت به آقایان شایع تر بود (نسبت زن به مرد=سه به یک). 2) شایعترین انواع سردرد عبارت بودند از: سردرد تنشی (41/4%)، میگرن (31/2%) و سردردهای طبقه بندی نشده (17/2%). 3) بیماران مبتلا به میگرن و سردرد تنشی، به ترتیب بیشتر در سنین جوانی و میانسالی قرار داشتند. 4) در هر دو (میگرن و سردرد تنشی) پروفایل زمانی (مدت، فرکانس و سن شروع)، کیفیت و مکان سردرد، مشابه آنچه در کتب مرجع و سایر مطالعات ذکر شده بدست آمد. 5) در هر دو نوع سردرد عامل مستعد کننده، استرس و تنش روحی بوده و سردردهای مکرر همراه با مشکلات روانپزشکی از قبیل افسردگی و یا اضطراب بودند. 6) تهوع، استفراغ، ترس از صدا و نور شایعترین علائم همراه در هر دو نوع سردرد بودند. 7) سابقه خانوادگی مثبت و تشدید سردرد در دوره حول و حوش قاعدگی بطور شایع تر در بیماران میگرنی دیده شد. استفاده از معیارهای تشخیصی عملی انجمن بین المللی سردرد در کار بالینی طب، درمان، تدریس و مطالعات اپیدمیولوژیک و بالینی بسیار مفید بوده و باید در مورد بیماران ایرانی نیز استفاده شود.


غلامرضا زمانی،  محمد غفرانی،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف:داروهای متعددی به منظور پیشگیری از سردردهای میگرنی مورد استفاده قرار می‌گیرند اما گزارش‌های مستند در خصوص اثر بخشی این ترکیبات در سردردهای میگرنی کودکان محدود است. سدیم والپروات از جمله داروهایی است که تأثیر آن در میگرن کلاسیک بزرگسالان مشخص گردیده است. در این مطالعه به منظور ارزیابی اثر بخشی و ایمنی مصرف سدیم والپروات در میگرن کودکان، با پروپرانولول که از داروهای خط اول درمان میگرن است مورد مقایسه قرار می‌گیرد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی به روش متقاطع (Cross Over) به مدت 15 ماه در مرکز پزشکی کودکان مفید صورت گرفت. 52 بیمار وارد مطالعه شدند که 6 مورد به علت عدم پی گیری درمان از مطالعه حذف شدند. 48 بیمار (23 دختر و 25 پسر) در گروه سنی 12-7 سال (متوسط 8/9) پس از یک دوره چهار هفته‌ای بدون دریافت دارو(Medication free) با نسبت یک به یک در دو گروه تصادفی به مدت 8 هفته تحت درمان با سدیم والپروات و پروپرانولول قرار گرفتند. متعاقباً پس از یک دوره 4 هفته بدون درمان (Wash out period) گروه‌ها جابه‌جا شده و یک دوره 8 هفته‌ای درمان با داروی دوم را تجربه نمودند.
یافته‌ها: این مطالعه پاسخ به درمان را بر روی دو شاخص فرکانس و شدت حملات میگرنی مورد بررسی قرار داد. بر این اساس 60 درصد بیمارانی که با سدیم والپروات درمان شده بودند و 78درصد بیمارانی که پروپرانولول دریافت کردند؛ پنجاه درصد یا بیشتر کاهش در فرکانس حملات سردرد نشان دادند، در عین حال 31 درصد بیماران تحت درمان با سدیم والپروات و 45درصد بیماران تحت درمان با پروپرانولول حداقل یک درجه بهبود در میزان محدودیت عملکرد نشان دادند. تست آنالیز آماری مک نمار در هیچ یک از دو شاخص فرکانس حملات (4/2= k2) و شدت حملات (36/3= k2) تفاوت قابل ملاحظه‌ای را در گروه‌های درمانی نشان نداد. در خلال مطالعه نیز عارضه جانبی جدی که منجر به قطع درمان شود مشاهده نگردید.
نتیجه‌گیری: سدیم والپروات دارویی مطمئن با پاسخ مناسب است که می‌تواند در پیشگیری از حملات سردرد در کودکان مبتلا به میگرن مورد استفاده قرار گیرد.

منصوره تقاء، مسعود رحمت جیرده، کیافر نیل آوری، حسین اشرفیان، سوده رازقی جهرمی،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف :یکی از گروه های دارویی در پیشگیری از سردردهای میگرنی، داروهای بلوک کننده کانال کلسیمی هستند. در این گروه دارویی، مطالعات متعدد در مورد وراپامیل و فلوناریزین انجام شده است. سیناریزین جزو کم عارضه ترین داروهای این گروه است، اما تحقیقات در مورد آن بسیار محدود می باشد. این مطالعه ، تاثیر سیناریزین را در کاهش سردرد میگرنی و در مقایسه با سدیم والپروات که داروی متداول در پیشگیری از سردرد میگرنی است، مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بوده که به صورت تصادفی و دو سوکور انجام شده است. بیماران دچار سردرد مقاوم به درمان به صورت تصادفی در دو گروه دارویی مورد مطالعه سیناریزین و سدیم والپروات قرار گرفتند. داده ها در بانک اطلاعاتی طراحی شده نرم افزار SPSS وارد شده و مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: تعداد 133 بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین سنی بیماران مورد مطالعه در گروه سیناریزین10± 3/34 سال و در گروه سدیم والپروات11 ± 4/33 بود. تعداد دفعات سردرد در حدود 50% و مدت سردرد در حدود 70% در هر دو گروه کاهش داشت و در دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. میانگین کاهش میزان شدت حملات سردرد در مراحل پیگیری تاثیر سیناریزین نسبت به مرحله پایه در مرحله اول پیگیری 76% و در گروه تحت درمان با سدیم والپروات در مراحل پیگیری نسبت به مرحله پایه در مرحله اول پیگیری، 75% کاهش یافته بود. از نظر میزان عوارض منجر به قطع دارو، عوارض در مصرف کنندگان سیناریزین به طور معنی داری کمتر بود (2/5% در مقابل 14%).
بحث: سیناریزین به میزان مشابه با سدیم والپروات در کاهش قابل ملاحظه دفعات حملات، شدت و مدت سردرد موثر بوده، همچنین در پیشگیری از سردرد میگرنی مقاوم، داروی کم عارضه و موثری است.

شهرزاد گل‌بابایی، مینا قنبر، خشایار همت‌پور،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: طب سوزنی یک از روش‌های موثر درمان درد در شرایط مختلف است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثربخشی طب سوزنی در بیماران مبتلا به میگرن می‌باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه تجربی مداخله‌ای از نوع قبل و بعد، 180 بیمار که ابتلاء آنها به سردرد میگرنی به اثبات رسیده و حداقل دو بار سردرد میگرنی در ماه در شش ماه گذشته داشته‌اند، و به یک کلینیک خصوصی درد مراجعه کرده بودند، وارد شدند. در همه بیماران تعداد، طول مدت (ساعت) و شدت حملات سر درد قبل از مطالعه بررسی می‌شد. به‌منظور درمان ابتدا نقطه حداکثر شدت درد تعیین می‌گردید و نصف‌النهار مربوطه مشخص می‌شد. سپس بر همین اساس نقاط طب سوزنی مرتبط تعیین می‌شدند و به‌وسیله تحریک الکتریکی نقاط از سطح پوست به مدت چند دقیقه تحریک می‌شدند. این عمل یک‌بار در هر هفته تکرار می‌شد و جلسات درمانی شش هفته به طول می‌انجامید. بعد از تکمیل جلسات درمانی، بیمار مجددا از نظر تعداد، طول مدت و شدت حملات سر درد ویزیت می‌شد. 

یافته‌ها: میانگین تعداد دفعات حملات (26/8±55/9 در برابر 77/6±50/3، 001/0=p)، طول مدت (59/6±11/9 در برابر 65/3±33/3، 001/0=p) و شدت حملات سر درد (38/0±83/1 در برابر 78/0±61/0، 001/0=p) همگی پس از درمان به‌میزان معنی‌داری کاهش یافتند. 

نتیجه‌گیری: استفاده از طب سوزنی در بیماران مبتلا به میگرن به‌میزان معنی‌داری باعث کاهش تعداد دفعات، طول مدت و شدت درد حملات می‌شود و استفاده از آن برای این دسته از بیماران قابل توصیه است.


علی قلعه‌ایها، آزاده سیدیان، مهردخت مزده، محمد علی سیف ربیعی، محمد کاظم ضرابیان،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: میگرن شایع‌ترین علت سردرد است که حدود 15% زنان و 6% مردان را گرفتار می‌کند. مبتلایان به سردرد میگرنی ممکن است مشکلات روان‌پزشکی همراه داشته باشند. از جمله این اختلالات، اختلال وسواسی- جبری (OCD) است. بررسی رابطه بین اختلال وسواسی- جبری با سردرد میگرنی است. روش بررسی: این مطالعه موردی- شاهدی و تحلیلی بر روی 120 بیمار مبتلا به سردرد میگرنی و هم‌چنین 120 همراه به عنوان گروه کنترل در مراجعه‌کنندگان به بیمارستان فرشچیان شهر همدان طی سال‌های 88-1387 انجام شده است. بیماران گروه مورد بر اساس مصاحبه بالینی و معاینه دارای معیارهای IHS جهت تشخیص سردرد میگرنی بودند. جهت تشخیص اختلالات وسواسی- جبری پرسش‌نامه مادزلی توسط نمونه‌ها در هر دو گروه تکمیل شد. گروه شاهد مورد مصاحبه قرار گرفتند و مبتلایان به میگرن از مطالعه خارج شدند. یافته‌ها: در مطالعه ما مجموعاً 240 نفر شرکت داشتند که 120 نفر از آن‌ها به میگرن مبتلا بوده و 120 نفر غیر مبتلا به میگرن بوده و به ‌عنوان گروه کنترل در مطالعه شرکت داشتند. از مجموع بیماران گروه کنترل سه نفر (5/2%) مبتلا به اختلالات وسواسی- جبری و از مجموع بیماران مبتلا به میگرن 11 نفر (17/9%) مبتلا به اختلالات وسواسی- جبری بودند (24/0P=). بررسی بقیه متغیرها ارتباط معنی‌داری را نشان نداد. نتیجه‌گیری: بررسی حاضر تاییدکننده وجود ارتباط بین سردرد میگرنی و وسواسی- جبری است. وجود چنین ارتباطی چه از نظر تئوری و چه از نظر عملی حایز اهمیت است. از نظر عملی، توجه به اختلالات روان‌پزشکی همراه، از جمله وسواسی- جبری، در مبتلایان به میگرن سبب بهبود نتایج درمان خواهد شد.
یونس مهری‌فر، حمیده پیرامی، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 76، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مواجهه با فیوم منگنز در فرآیندهای جوشکاری باعث اثرات عصبی زیان‌آور بر سلامت افراد جوشکار می‌شود. مواجهه طولانی‌مدت با منگنز باعث تغییر در عملکرد سیستم عصبی مرکزی می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی علایم سردرد میگرن در بین جوشکاران مواجهه یافته با فیوم‌های فلزی حاوی منگنز بود.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت در فروردین ماه سال ۱۳۹۶ در یک مجتمع ذوب آهن انجام گرفت. با روش سرشماری ساده تعداد ۴۰ نفر جوشکار به‌عنوان گروه مواجهه و ۳۵ نفر از کارکنان واحد اداری به‌عنوان گروه شاهد تعیین شدند. داده‌های مربوط به‌ علایم سردرد میگرن با استفاده از پرسشنامه‌ی ارزیابی میگرن اهواز (AMQ) جمع‌آوری گردیدند. نمونه‌های هوا توسط فیلتر استر سلولزی مخلوط (MCE) نمونه‌برداری و از طریق دستگاه نشر اتمی پلاسما (ICP- AES) (روش NIOSH۷۳۰۰) آنالیز شدند.
یافته‌ها: میانگین و انحراف‌معیار تراکم غلظت مواجهه افراد جوشکار با منگنز برابر mg/m۲ ۲/۹۱±۷/۴۲ بود که این مقدار خیلی بالاتر (۳۵ برابر) از حد مجاز شغلی وزنی-زمانی توصیه شده برای فلز مذکور بوده است. فراوانی علایم سردرد میگرن در گروه جوشکاران به‌طور معناداری بیشتر از گروه کارکنان اداری غیرمواجهه بود (۰/۰۴۲=P). همبستگی بین میزان بروز علایم سردرد میگرن با میزان تراکم غلظت منگنز در هوای منطقه تنفسی جوشکاران معنادار بود (۰/۰۳=P).
نتیجه‌گیری: میزان مواجهه جوشکاران با فیوم منگنز فراتر از حد مجاز بود و فراوانی علایم سردرد میگرن در بین جوشکاران در مقایسه با گروه شاهد نیز بیشتر بود و از نظر آماری نیز همبستگی معناداری بین تراکم منگنز هوا و شیوع سردرد میگرنی یافت شد.

شقایق حق‌جوی جوانمرد، سید علی سنبلستان، کیان حشمت،
دوره 77، شماره 3 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مکانیسم‌های احتمالی در فیزیوپاتولوژی میگرن التهاب نوروژنیک است که در مطالعات پیشین با تغییراتی که در میزان انواع فاکتورهای التهابی مانند اینترلوکین‌ها، مولکول‌های چسبندگی و واکنش‌گرهای فاز حاد انجام شده است، وجود آن مطرح گردیده است. از طرفی، یکی از عملکردهای مهارکننده‌های آنزیم مبدل آنژیوتانسین (Angiotensin converting enzyme inhibitors, ACEIs) فعالیت ضد التهابی آن‌ها می‌باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر انالاپریل در وضعیت سایتوکین‌های پیش‌التهابی فاکتور نکروز تومور آلفا(α(Tumor necrosis factor α, TNF و پپتید مرتبط با ژن کلسیتونین (Calcitonin gene-related peptide, CGRP) در بیماران مبتلا به میگرن بود.
روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی‌شده دوسوکور با کنترل دارونما، تجویز mg ۱۰ انالاپریل در روز در مقایسه با دارونمای همسان در ۴۰ نفر بیمار مبتلا به میگرن بدون اورا (۲۱ نفر در گروه مداخله و ۱۹ نفر در گروه شاهد) مراجعه‌کننده به درمانگاه‌های مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از خرداد ۱۳۹۰ تا مرداد ۱۳۹۱، با میانگین سنی ۱/۸۲±۳۴/۴۲ سال برای ۲ ماه انجام گرفت. میزان TNFα و CGRP، در تمام بیماران در ابتدای مطالعه پیش از شروع درمان و ۲ ماه پس از آن اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: TNFα در گروه مورد پس از درمان با انالاپریل کاهش یافته (۰/۰۰۱P=) در‌حالی‌که هیچ تغییر چشمگیری در گروه کنترل وجود نداشت (۰/۷۶۹P=). غلظت CGRP هیچ تفاوت قابل‌توجهی پیش و پس از مداخله در گروه تحت مداخله با دارو و شاهد نداشت (۰/۷۹۵P= و ۰/۷۰۸P=).
نتیجه‌گیری: انالاپریل می‌تواند در بهبود وضعیت التهابی بیماران مبتلا به میگرن از طریق کاهش برخی از عوامل پیش‌التهابی موثر باشد.

هادی قره‌باغیان آذر، آذر قاسمی، الهه حسین‌پور،
دوره 80، شماره 9 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: میگرن یک بیماری عودکننده است که مکانیسم قطعی آن ناشناخته می‌باشد. باتوجه به اینکه یکی از پاتوفیزیولوژی‌های پیشنهادشده برای بیماری میگرن، بر نقص عملکرد میتوکندریایی سلول‌های مغزی و افزایش استرس‌های اکسیداتیو و به‌دنبال آن آسیب‌های عصبی-عروقی دلالت دارد، در این تحقیق تلاش گردیده تا کارایی کوآنزیم Q10 در پیشگیری سردردهای میگرنی مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: این پژوهش به‌صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بر روی 112 بیمار با تشخیص میگرن و مراجعه‌کننده به درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان امام رضا کرمانشاه از فروردین تا شهریور 1397 صورت پذیرفت. بیماران به‌صورت کاملاً تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. برای هر دو گروه پروپرانولول mg 40 تجویز شد. به گروه اول به‌عنوان گروه مداخله mg 60 در روز CoQ10 در همراهی با درمان پیشگیرانه قبلی تجویز گردید. سپس اختصاصات کمی و کیفی سردردهای میگرنی نظیر تهوع و استفراغ، فوتوفوبی، فونوفوبی، شدت، مدت ‌زمان حمله و فرکانس سردرد از طریق Student's t-test، Mann-Whitney U test و Wilcoxon مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتیجه گرفته شد که میزان تاثیر mg 60 مکمل CoQ10 درکنار mg 40 پروپرانولول روزانه در بیماران دارای سردردهای میگرنی باعث بهبود بیشتر علایم نسبت به دریافت پروپرانولول mg 40 روزانه می‌شود. در گروه مداخله تهوع و استفراغ، فوتوفوبی و شدت سردرد به‌طور معناداری نسبت به گروه کنترل بهبود داشته، با این وجود فونوفوبی، فرکانس و مدت زمان حمله سردرد در گروه مداخله تفاوت معناداری با گروه کنترل نداشته است.
نتیجه‌گیری: اضافه کردن مکمل CoQ10 به رژیم‌های روتین پروفیلاکسی میگرن، می‌تواند باعث کاهش شدت سردرد و برخی علایم همراه شود و عارضه جانبی قابل‌توجهی به‌همراه ندارد. به این ترتیب Q10 یک انتخاب مناسب در بیمارانی است که به رژیم دارویی استاندارد پاسخ کافی نمی‌دهند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb