جستجو در مقالات منتشر شده


31 نتیجه برای نوزادان

زهرا سادات مشکانی،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده

در این بررسی اثر خالص هر متغیر، پس از حذف سایر متغیرهای موثر بر مرگ و میرهای نوزادان زیر یک ماه، که علت آنها ناشناخته است برآورد شده است. داده های این تحقیق از اطلاعات حاصل از طرح نمونه گیری زاد و ولد و مرگ و میر سال 1370 سازمان ثبت احوال کشور استخراج شده اند. این داده ها با روش آماری رگرسیون لجستیک چند متغیره تجزیه و تحلیل گردیده اند و نتایج زیر بدست آمده اند. در مرگ و میر نوزادان زیر یکماه علاوه بر ازدواجهای خویشاوندی، متغیرهای نوع تولد (یک قلو یا بیشتر)، تعداد فرزندان مرده قبلی مادر، زبان مادری مادر، سن مادر در موقع تولد فرزند، تحصیلات پدر، تعداد زایمانهای مادر نیز تاثیر داشته اند. پس از حذف سایر عوامل، تاثیر ازدواج خویشاوندی بر مرگ و میر نوزادان زیر یکماه به صورت مستقل و به صورت متقابل با تعداد فرزندان مرده قبلی ظاهر شده است. نتیجه آنکه نسبت بخت (Odds Ratio) مردن بچه فعلی طی یک ماه برای مادرانی که یک فرزند مرده قبلی دارند، به مادرانی که فرزند مرده قبلی ندارند، به رابطه خویشاوندی آنها بستگی دارد. این نسبت در گروهی که والدین، رابطه خویشاوندی نزدیک (یک پدربزرگ و یا مادربزرگ مشترک) دارند، برابر 5/45 و در گروهی که والدین رابطه خویشاوندی ندارند 4/96 است، که دلیل بر تاثیر ازدواج خویشاوندی در مرگ و میر نوزادان زیر یکماه است.


آریا ستوده، غلامحسین امیرحکیمی،
دوره 57، شماره 2 - ( 2-1378 )
چکیده

از آنجایی که حاملگی یک محرک برای غده تیروئید محسوب می گردد تا بتواند برای تکامل مغز جنین، هورمون تیروکسین و ید کافی را تامین سازد و از طرف دیگر کمبود ید در سه ماهه اول حاملگی، باعث بروز اختلال در تکامل سیستم اعصاب مرکزی جنین می شود، که منجر به کوچک شدن مغز و پیدایش نرونهای کمتر با طول کوتاهتر می گردد، این مطالعه بر روی مادران و نوزادان، این دو گروه مستعد به کمبود ید به صورت مقطعی انجام شد. دو گروه خانم حامله شامل 38 نفر بدون گواتر و 34 نفر با درجه گواتر Ib و II برحسب تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی انتخاب شدند. همه از نمک یددار استفاده می کردند و همه زایمانها بصورت طبیعی واژینال انجام شده بود. نسبت کراتینین (گرم)/ید (µg/dl) آنها قبل از زایمان و نیز از نوزادانشان تا یک هفته بعد از تولد اندازه گیری شد و سپس دو گروه با هم مقایسه شدند. در تمام موارد دفع ادراری ید در نوزادان بیش از مادر بود، حتی در 5 مادر که نسبت کراتینین/ید کمتر از 50 داشتند، دفع ادراری ید نوزادان بصورت قابل ملاحظه ای بالاتر از مادران بود، که می تواند بعلت کلیرانس زیاد ادراری ید از کلیه کاملا تکامل نیافته نوزاد باشد. اختلاف قابل ملاحظه ای در وزن، قد و دور سر نوزادان دو گروه مشاهده نشد و هیچیک از نوزادان علائم هیپوتیروئیدی نداشتند. بنابراین بنظر نمی رسد دفع ادراری ید که معیار قابل قبولی برای دستیابی فرد به ید کافی می باشد، در دوره نوزادی حساس و قابل اعتماد باشد. بنابراین لزوم غربالگری هیپوتیروئیدی در دوره نوزادی و پیگیری خانم های حامله در دوره حاملگی از نظر وضعیت تیروئید، پیدایش یا بزرگتر شدن گواتر، بخصوص در مناطق آندمیک کمبود ید، بیش از پیش احساس می شود. جدیدا از غربالگری هیپوتیروئیدی نوزادان بعنوان یک معیار ارزشمند و حساس برای پی بردن به کمبود ید در جامعه استفاده می شود.


فیروزه نیلی، فاطمه نیری، صدیقه برنا،
دوره 63، شماره 10 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه و مشخص کردن رابطه بین میکروب های کولونیزه مادران با ژرم های حاصل از کشت مثبت خون در نوزادان می باشد.
مواد و روشها: این تحقیق بر روی 1798 زن حامله و نوزادان آنها در دو گروه بین دی ماه 1381 تا اردیبهشت 1384 انجام شد. گروه اول شامل 601 زن حامله همراه با عامل خطر سپس نوزادی مانند نارسی، پارگی طولانی کیسه آب، کوریوآمنیوتیت، عفونت مادر و گروه دوم فاقد این عوامل خطر بودند. نمونه ها از واژن و رکتوم این زنان تهیه و در محیط هایی که برای رشد میکروب های گرم مثبت و منفی هوازی مانند استرپتوکک گروه ب هستند، پرورش داده شدند. نوزادان بر حسب حال عمومی و وجود فاکتور خطر سپسیس، تحت بیماریابی و یا بررسی از لحاظ سپسیس قرار گرفتند.
یافته ها: متوسط سن مادران 7/5±72/26 سال و اکثراً از لحاظ سطح اقتصادی و اجتماعی پائین بودند. متوسط سن جنینی و وزنی نوزادان به ترتیب 7/2±9/37 هفته و 9/665 ±3043 گرم بدست آمد. شایعترین ژرم کولونیزه در واژن و رکتوم به ترتیب استاف اپیدرمیدیس و ای کولای بودند. شایع ترین ژرم سپسیس نوزادان به ترتیب استاف اپیدرمیدیس و سپس آسیتوباکتر بود. در 15 مورد از 68 مورد بین کشت های بدست آمده از نوزاد و مادر ارتباط وجود داشت که عمدتا مربوط به استاف اپیدرمیدیس و یک مورد ای کولای بود. نارسی شایع ترین عامل خطر سپسیس بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به شیوع استاف اپیدرمیدیس در واژن و رکتوم زنان باردار و نیز شیوع استاف اپیدرمیدیس به عنوان شایع ترین سوش سپسیس نوزادان و یافتن ارتباطاتی بین نوزادان و مادران آنها به نظر می رسد عفونت بالا رونده توسط این ژرم ، بعضی از این عفونت های را در این نوزادان توضیح دهد. در این مطالعه ما نتوانستیم استرپتوکک گروه ب را به عنوان عامل شایعی در کشت مادران و نوزادان آنان پیدا کنیم.


الهه امینی، خدیجه دانشجو، مهدی قاسمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده

هدف این مطالعه، بررسی 17 ساله (فروردین 1368 تا اسفند 1384) آرتریت سپتیک در نوزادان بستری شده در بیمارستانهای امام خمینی و ولیعصر تهران بوده است.

روش بررسی: از مجموع پرونده‌های بررسی شده، پرونده 59 نوزاد که بر اساس یافته‌های بالینی و آزمایشگاهی دارای تشخیص آرتریت سپتیک بودند مطالعه شد. متغیرهای مورد مطالعه عبارت بودند از سن (روز)، جنس، سن حاملگی، وزن هنگام تولد، سابقه بستری قبلی، دمای بدن، مفاصل درگیر، کشت مایع مفصلی و ارگانیسمهای جدا شده از آن، کشت خون، ESR، CRP و شمارش گلبولهای سفید خون محیطی.

یافته‌ها: از مجموع 59 نوزاد، 39 نوزاد پسر و 20 نوزاد دختر بودند. 8/45% آنها سن 20 تا 28 روز داشتند و 31 مورد (5/52%) 10 تا 20 روزه بودند. 40 (7/67%) نوزاد زودرس بوده و 21 مورد (6/35%) نیز وزن هنگام تولد کمتر از 2500 گرم داشتند. 18 (5/30%) نوزاد سابقه بستری قبلی در بیمارستان داشتند. شایع‌ترین مفاصل درگیر به‌ترتیب مفصل هیپ 18 مورد (5/30%) و زانو 14 مورد (72/23%) بود. متوسط دمای بدن oC 6/36 و متوسط ESR، mm/h85 بود. CRP در کلیه نوزادان مثبت بود. شمارش گلبولهای سفید محیطی در 23 مورد (39%) بیماران بالاتر از mm3/15000 و در 28 مورد (4/47%) بین mm3/ 15000-10000 بود. کشت خون و کشت مایع مفصلی به‌ترتیب در 30 (51%) و 54 مورد (5/91%) مثبت بود. ارگانیسمهای جدا شده از مایع مفصلی عبارت بودند از کلبسیلا 29 مورد (54%)، استافیلوکک طلائی 20 مورد (37%) و E.coli پنج مورد (9%).

نتیجه‌گیری: در نوزادان مشکوک باید معاینه دقیق، پیگیری و اقدامات تشخیصی لازم جهت تشخیص آرتریت سپتیک به‌عمل آید.


صدیقه حنطوش زاده، مامک شریعت، فاطمه عظمتی، فرشته عبدالمطلبی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

مرگ و میر نوزادان در ایران بر خلاف بهبود عموم شاخص‌های بهداشتی، کاهش چندانی نداشته است. زایمان زودرس علت اصلی مرگ و میر نوزادان می‌باشد که می‌تواند به‌علل مختلفی ایجاد شود. از میان این عوامل می‌توان به عفونتهای سیستمیک مثل سپتی سمی و عفونتهای لوکالیزه دستگاه تناسلی مثل مایکوپلاسما و واژینوز-باکتریال و عفونتهای استرپتوکک گروه B و یا علل غیر‌عفونی مثل ناهنجاریهای رحمی و همچنین کمبود بعضی از ترکیبات معدنی از جمله منیزیم و کلسیم اشاره کرد. متاسفانه تغذیه در زندگی صنعتی امروزی دستخوش تغییرات نه چندان مطلوبی شده است که می‌تواند سلامتی مادر و نوزاد را تحت تاثیر قرار دهد از جمله کمبود منیزیم که به وفور در زنان حامله ملاحظه می‌شود. مطالعات معدودی در رابطه با ارتباط سطح منیزیم با زایمان زودرس انجام شده است. لذا این مطالعه با هدف دستیابی ارتباط سطح سرمی منیزیم و زایمان زودرس طراحی شد.

روش بررسی: در این مطالعه به بررسی سطح منیزیم سرم در 42 خانم مبتلا به زایمان زودرس و مقایسه آن با سطح منیزیم سرم در 42 خانم با حاملگی نرمال در همان سن حاملگی (37-28) پرداخته‌ایم.

یافته‌ها: سطح منیزیم سرم در بیماران مبتلا به زایمان زودرس به‌طور معنی‌داری از سطح آن در خانم‌های حامله نرمال کمتر می‌باشد.

نتیجه‌گیری: در خانم‌های حامله باید احتمال کمبود منیزیم همواره مد نظر قرار گیرد و اهمیت بیشتری به رژیم غذایی آنان قائل شویم و در صورت وجود کمبود منیزیم از ترکیبات خوراکی و مکمل آن استفاده به عمل آوریم.


ناهید رحیمی فرد، بهرام فتح‌اله زاده، مرتضی پیرعلی همدانی، زهرا نوری، شهلا سعادتی، مریم زوار، بهناز پیروز، شهناز اصغری، معصومه خضری‌پور، سحر صابری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

اسپور باسیلوس سرئوس به صورت گسترده‌ای در طبیعت پراکنده بوده و می‌توان آن را از مواد غذایی گوناگونی جدا نمود. این باکتری تولیدکننده انتروتوکسینهای مولد اسهال و تهوع‌ بوده و قادر به ایجاد سندرم اسهال و تهوع می‌باشد. بررسی وجود این باکتری در شیر خشک نوزادان به لحاظ سن کم مصرف‌کنندگان و احتمال بیماری‌زایی آن از اهمیت بسزایی برخوردار می‌باشد.

روش بررسی: 60 نمونه شیر خشک نوزاد از نظر وجود باسیلوس سرئوس مورد آزمایش قرار گرفت. یک میلی‌لیتر از رقت 1/0 بر روی چهار پلیت فنل رد آگار دارای مانیتول، زرده تخم مرغ و سولفات پلی‌میکسین B کشت داده شد و پلیت‌ها در دمای 30 درجه سلسیوس به مدت 24 ساعت در گرمخانه‌ گذاشته شدند. سپس بر روی کلنی‌های مشکوک آزمونهای تاییدی انجام پذیرفت.

یافته‌ها: از میان 60 نمونه شیر خشک نوزاد، 11 نمونه دارای بیش از cfu/g 10 باسیلوس سرئوس و از این میان چهار نمونه حاوی بیش از cfu/g 102 باسیلوس سرئوس بود. 49 نمونه دیگر دارای کمتر از cfu/g 10 باسیلوس سرئوس بودند.

نتیجه‌گیری: لازم است حد مجاز باسیلوس سرئوس در شیرخشک به کمتر از cfu/g 10 کاهش یابد. بدین منظور پیشنهاد می‌گردد از روش ارائه شده در این مقاله و انجام آزمون‌های حساسیت به پنی‌سیلین، همولیز بتا و چگونگی رشد در° c 45 جهت تایید استفاده گردد.


فاطمه نیری، الهه امینی، مامک شریعت، بابک منصوری،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در طی سال‌های اخیر تغییرات زیادی در نحوه و میزان مراقبت از نوزادان با وزن کمتر از 1000 گرم یا  Extremely Low Birth Weight (ELBW) در کشور ما رخ داده است و میزان امید به حیات را در میان این گروه افزایش داده است.
روش
بررسی: در طی یک مطالعه آینده‌نگر 93 نوزاد یک‌قلویی را که وزن 1000 گرم و کمتر داشتند و در بیمارستان ولی‌عصر (عج) در طی چهار سال زنده متولد گردیدند تا موقع ترخیص یا فوت مورد مطالعه قرار دادیم و یک‌سری اطلاعات نوزاد و مادر ثبت گردید. با استفاده از تست‌های آماری مناسب، اطلاعات تجزیه و تحلیل گردید. 05/0p< ملاک معنی‌داری قرار گرفت.
یافته‌ها:
93 نوزاد وارد مطالعه گردید. امید حیات در میان آنها 6/36% بود که این میزان با احتساب مرگ‌های رخ داده در اتاق زایمان و بلافاصله بعد از تولد نیز بود. کمترین وزن تولد 400 گرم، متوسط وزن تولد 48/136±43/850 گرم و کمترین سن حاملگی 23 هفته، متوسط سن حاملگی 77/2±31/28 هفته بود. بیشترین عارضه بعد از تولد RDS با شیوع 89/69% و کمترین عارضه مربوط به انتروکولیت نکروزان آن با شیوع 4/6% بود. 08/44% آنها نسبت به سن حاملگی وزن پایین‌تر از صدک 10 در منحنی رشد داشتند و 4/48% آنها وزن متناسب با سن حاملگی داشتند.
نتیجه‌گیری: بهبود کیفیت مراقبت های پره‌ناتال، کاهش زایمان‌های زودرس و نوزادان کم‌وزن، احیاء استاندارد نوزاد در اتاق زایمان، استفاده هرچه بیشتر از استروئید پیش از تولد و در نتیجه کاهش نیاز به رسپیراتور، باعث بهبود پیامد این گروه از نوزادان خواهد شد.


کیارش قزوینی، طاهره راشد، حسن بسکابادی، ملکتاج یزدان پناه، فریده خاکزادان، حمید صفایی، لیلا محمد پور،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‌های بیمارستانی با افزایش مرگ و میر و مدت بستری از عمده‌ترین مشکلات بیماران بستری در بخش‌های مراقبت‌های ویژه نوزادان می‌باشد. از آنجایی‌که کنترل و پیشگیری موثر از این عفونت‌های نیازمند آگاهی کافی از اپیدمیولوژی این عفونت‌ها است. این مطالعه برای تعیین میزان بروز عفونت‌های بیمارستانی و شناسایی عوامل باکتریایی شایع ایجاد کننده در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بیمارستان دانشگاهی قائم(عج) انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه که از 1/9/83 لغایت 1/9/84 در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بیمارستان دانشگاهی قائم(عج) مشهد، انجام گرفت 971 نوزاد بستری مورد بررسی قرارگرفتند. در این پژوهش تعاریف استاندارد عفونت‌های بیمارستانی مد نظر قرار داشت و از آزمون 2χ و سایر تست‌ها برای تحلیل آماری نتایج استفاده شد.
یافته‌ها: در این مطالعه 32 نوزاد مبتلا به عفونت بیمارستانی شناسایی گردید. استافیلوکوکوس‌های کوآگولاز منفی (74/34%) فراوان‌ترین باکتری جداشده از این بیماران بود و پس از آن کلبسیلا پنومونیه (42/31%) و برخی باسیل‌های گرم منفی دیگر قرار داشتند.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد عفونت‌های بیمارستانی در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بیمارستان قائم شایع نمی‌باشد، با این وجود بایستی بر اقدامات پیشگیرانه تاکید گردد و در این بین شستشوی مناسب دست‌ها برای جلوگیری از بروز عفونت‌های بیمارستانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.


فاطمه نیری، رخشانه گودرزی، فیروزه نیلی، الهه امینی،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این بررسی، بررسی مقایسه‌ای دو روش PSV و SIMV در مرحله جدا سازی نوزادان از ونتیلاتور بود.

روش بررسی: این مطالعه به طریقه کارآزمایی بالینی تصادفی‌شده در بخش NICU بیمارستان ولیعصر تهران انجام شد. ٣٠ نوزاد در دو گروه ١۵ نفری پس از کسب رضایت‌نامه از والدین در مرحله جدا شدن از ونتیلاتور به‌طور تصادفی تحت تهویه با دو روش SIMV و PSV قرار گرفتند و در پایان دوره تهویه کمکی از نظر حجم جاری (VT)، حداکثر فشار دمی (PIP)، میزان بروز پنوموتوراکس، میزان شکست در جدا شدن از ونتیلاتور و طول مدت زمانی که تحت تهویه مکانیکی قرار داشتند با یکدیگر مقایسه شدند.

یافته‌ها: در این مطالعه تفاوتی از نظر حجم جاری (VT)، حداکثر فشار دمی (PIP)، میزان بروز پنوموتوراکس و میزان شکست در جدا شدن از ونتیلاتور بین دو گروه وجود نداشت اما طول زمان جدا کردن نوزادان تحت روش PSV از دستگاه نسبت به گروه SIMV به‌طور معنی‌داری کوتاه‌تر بود (006/0=p با روش t test و 009/0=p با روش Mann-Whitney test). نتیجه فرعی دیگری که در طی این مطالعه به‌دست آمد، محاسبه RVR برای نوزادان تحت PSV بود که عدد 40/0±46/1 به‌دست آمد. 

نتیجه‌گیری: با توجه به کاهش مدت زمان جدا شدن نوزادان از دستگاه تهویه کمکی در طی روش PSV و در نتیجه کاهش دوره بستری بیماران، استفاده از این روش در کاهش هزینه بستری، عوارض ناشی از تهویه کمکی طولانی (مانند مشکلات تغذیه‌ای و BPD ) و کاهش عفونتهای بیمارستانی نقش موثری خواهد داشت.


مریم کشاورز، غلامرضا بابائی، جان دایتر،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده

800x600

زمینه و هدف: در بعضی مطالعات، اجرای ده روز لمس درمانی، وزن نوزادان نارس را افزایش داده است. تحقیقات اخیر اجرای پنج روز تحریک حرکتی لمس را در وزن‌گیری نوزادان نارس موثر می‌داند.

روش بررسی: تعداد 51 نوزاد نارس که در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان به بخش مراقبت‌های بینابینی نوزادان بیمارستان فاطمیه شاهرود منتقل شده و شرایط ورود به مطالعه را داشتند به‌طور تصادفی در دو گروه لمس درمانی و کنترل (به‌ترتیب 24 و 27 نوزاد) قرار گرفتند. لمس درمانی با فشار متوسط به‌‌مدت پنج روز سه‌بار در روز، هر بار20 دقیقه، در وضعیت قرارگیری نوزاد در پهلوی راست و چپ و تکنیک حرکتی با استفاده از فلکسیون و اکستانسیون اندام‌ها اجرا گردید. نوزادان از نظر تغییر در پارامترهای فیزیولوژیک و وزن‌گیری در طی پنج روز اجرای لمس‌درمانی در بیمارستان مقایسه شدند.

یافته‌ها: پنج روز لمس‌درمانی، وزن نوزادان گروه‌تجربی را به‌طور معنی‌داری افزایش داد (1/43 در مقابل 4/5 گرم، 018/0p=). دو گروه از نظر مشخصات نوزادی، از جمله میانگین وزن نوزاد قبل از مطالعه، روزهای فتوتراپی، دریافت آنتی‌بیوتیک و میزان تغذیه دریافتی همچنین میانگین درجه‌حرارت و درصد اشباع اکسیژن تفاوت معنی‌داری نداشتند. هرچند میانگین تعداد تنفس (9/32 در مقابل 5/32، 047/0p=) و تعداد ضربان قلب (148 در مقابل 7/145، 001/0p<) در گروه تجربی افزایش معنی‌دار داشت، اما این افزایش در حدود فیزیولوژیک بود، به طوری‌که هیچ‌یک از نمونه‌ها در ضمن اجرای لمس‌درمانی شرایط خروج از مطالعه را نداشتند.

نتیجه‌گیری: روش تحریک حرکتی لمس ضمن نداشتن تاثیر منفی بر پارامترهای فیزیولوژیک، تاثیر مثبتی بر وزن‌گیری نوزادان نارس داشت، لذا اجرای روش موثر و بدون هزینه لمس و ماساژ درمانی می‌تواند در برنامه‌های مراقبتی کشور قرار گیرد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

800x600


علی زمانی، علیرضا کریمی، محسن ناصری، الهه امینی، محمد میلانی، امیرآروین سازگار، سید موسی صدر حسینی، محمد صادقی حسن آبادی، فاطمه نیری، فیروزه نیلی، مامک شریعت، مصطفی وثیق، فریبا نساج، فاطمه زمانی، نرگس زمانی،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: از آنجا که تقریباً نیمی از شیرخواران مبتلا به کم‌شنوایی هیچ‌یک از فاکتورهای خطر را نشان نمی‌دهند، انجمن آمریکا غربالگری را توصیه نموده است ولی در کشورهایی که امکان غربالگری همگانی نیست، نوزادان در معرض خطر بررسی می‌شوند. لذا این مطالعه با هدف غربالگری شنوایی 950 نوزاد بستری در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از تست Oto- Acoustic Emission به بررسی کاهش شنوایی نوزادان در معرض خطر می‌پردازد.

روش بررسی: 950 نوزاد بستری در بخش‌های نوزادان و NICU در بیمارستان‌های ولیعصر، شریعتی، مرکز طبی و بهرامی تهران (در طی سال‌های 85-83 تحت انجام تست شنوایی‌سنجی، در صورت احراز حداقل یکی از عوامل خطر احتمالی کاهش شنوایی وارد این مطالعه مقطعی، توصیفی- تحلیلی شدند. عوامل خطر مورد بررسی در این مطالعه عبارت بود از سپتی سمی، بیماری قلبی مادرزادی، آپگار دقیقه پنج کمتر از شش، پارگی زودرس پرده‌ها بیش‌از شش ساعت، زردی منجر به‌تعویض خون، تشنج، نیاز به بستری در NICU، پنومونی و مصرف داروهای اوتوتوکسیک. پیامد مورد نظر کم‌شنوایی یا ناشنوایی بود. داده‌های مورد بررسی شامل سوابق بیماری، درمان‌های به‌کار رفته، علایم و عوارض بیماری، پاسخ به تست و در موارد مشکوک تایید Auditory Brain stem Response بودند. 

یافته‌ها: با آنالیز چند متغیره رگرسیون‌ لجستیک و دوتایی مشخص شد که تعویض‌خون، کم‌وزنی و آپگار پایین دقیقه اول بیشترین خطر را به‌طور مستقل برای نوزادان فراهم کرده بودند. 

نتیجه‌گیری: علی‌رغم شیوع پایین کم‌شنوایی اما غربالگری با هدف یافتن زودهنگام موارد مبتلا از اهمیت به‌سزایی برخوردار است.


علی رشیدی نژاد، لعیا فخری، صدیقه حنطوش‌زاده، الهه امینی، نگار سجادیان، پیام حسین‌زاده، فریده نیکنام اسکویی، سید محمد اکرمی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مرگ نوزادان حدود دو سوم تمام مرگ‌های زیر یک سال را تشکیل می‌دهد. ناهنجاری‌های مادرزادی مسئول 5/24% موارد می‌باشد بنابراین توجه جدی به آن‌ها ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت قبل، حین و پس از تولد این بیماران در چند بیمارستان دانشگاهی تهران می‌باشد.
روش بررسی: وضعیت قبل، حین و پس از تولد 77 بیمار با ناهنجاری‌های مادرزادی چندگانه از طریق جلسات مشاوره ژنتیک بررسی و تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: این بیماران پیش‌آگهی خوبی نداشتند و تشخیص زودهنگام آن‌ها در دوران بارداری ضروری به نظر می‌رسد. در مواردی که غربالگری تریزومی‌ها و اندازه‌گیری مقدار مایع پشت گردن جنین (Nuchal Translucency, NT) انجام شده بود، نتایج به صورت کم خطر و نتایج سونوگرافی نیز در اکثر موارد طبیعی گزارش شده بود.
نتیجه‌گیری: تدوین استانداردهای تشخیص پیش از تولد ناهنجاری‌های مادرزادی و نظارت بر انجام آن‌ها جهت کاهش ناهنجاری‌های مادرزادی و میزان مرگ و میر شیرخواران (IMR) ضروری به نظر می‌رسد.


نسترن خسروی، ثمیله نوربخش، آذردخت طباطبایی، یاسر قوامی،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت استرپتوکوک گروه ب در نوزادان دیسترس تنفسی، پنومونی، مننژیت و استئومیلیت ایجاد می‌کند. هدف تعیین شیوع کلونیزاسیون استرپتوکوک گروه ب در لوله تراشه نوزادان بود.
روش بررسی: این مطالعه مشاهده‌ای تحلیلی طی سال‌های 90-1388 در مجتمع رسول اکرم بر روی 33 نوزاد که به‌علت دیسترس تنفسی لوله‌گذاری شده بودند، انجام شد. کشت لوله تراشه ابتدا در محیط Todd-Hewitt broth و سپس آگار خونی 5% گوسفند کشت داده شد. مقایسه متغیرهای کیفی با آزمون‌های آماری به‌عمل آمد.
یافته‌ها: استرپتوکوک گروه ب در سه مورد (1/9%) و سایر ارگانیسم‌ها در چهار مورد (1/12%) مثبت شد. کشت مثبت استرپتوکوک گروه ب با جنسیت نوزاد، نوع زایمان، پارگی زودرس کیسه آب ارتباط معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری: کشت مثبت در 9% نوزادان مبتلا به دیسترس تنفسی مشابه کلونیزاسیون مادران حامله ایرانی است. اما این میزان ابتلا نشان‌دهنده درصد بسیار بالاتر کلونیزاسیون مادران حامله است.


ثمیله نوربخش، مجید کلانی، علی محمد علی اکبری، آذردخت طباطبایی، فهیمه احسانی‌پور، رضا تقی‌پور، محمد رضا شکرالهی،
دوره 71، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: تاکنون مطالعه‌ای برای تعیین بروز و تظاهرات بالینی توکسوپلاسموز مادرزادی در نوزادان کشور انجام نشده است. هدف این مطالعه ارزیابی توکسوپلاسموز مادرزادی در نوزادان از بدو تولد و توصیف علایم بالینی و پی‌گیری بعدی آنان می‌باشد.
روش بررسی: یک مطالعه آینده‌نگر به روی 270 نوزاد متولد شده در دو بیمارستان آموزشی تهران طی سال‌های    91-1390 انجام شد. حین زایمان خون بندناف از نوزادان گرفته شد. نمونه‌ها سانتریفوژ و به آزمایشگاه تحقیقاتی منتقل و در فریزر Cº 80- نگه‌داری شد. آنتی‌بادی اختصاصی توکسوپلاسما (IGG و IGM) به روش الایزا اندازه‌گیری شد. نوزادان مبتلا درمان و از نظر پیشرفت بیماری پی‌گیری شدند.
یافته‌ها: سن جنینی نوزادان بین 40-28 هفته بود. فراوانی IGG و IGM مثبت به ترتیب 1/44% و 1% بود. شایع‌ترین تظاهر بالینی در افراد با سرولوژی مثبت (IGM) به‌ترتیب علایم چشمی (50%) و علایم مغزی (50%) بود. در هیچ‌یک از موارد با سرولوژی مثبت (IGM) واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR) در مایع مغزی- نخاعی مثبت نبود.
نتیجه‌گیری: 5/1% از نوزادان سرولوژی مثبت داشتند. متنوع بودن تظاهرات بالینی و تشخیص سریع نوزادان آلوده در کشور اهمیت دارد. افزودن تست‌های سرولوژیک توکسوپلاسما به تست‌های غربالگری نوزادان توصیه می‌شود.

معصومه عابدینی، ناهید قطبی، نوید هادوی، دلنیا چاوشی، ناهید اصغریان،
دوره 71، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین شیوع و بروز عفونت بیمارستانی در بخش نوزادان بیمارستان بعثت سنندج، با یک روش فعال و آینده‌نگر بر پایه تعاریف مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها Centers for Disease Control and Prevention (CDC) و مقایسه آن با روش رایج نظام کشوری کنترل عفونت‌های بیمارستانی National Nosocomial Infection Surveillance (NNIS)، انجام شد. روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی و مستقل از کمیته پایش عفونت بیمارستانی، با مراجعه‌ حضوری و روزانه پزشک مجری طرح، نوزادان از نظر علایم عفونت به مدت شش ماه معاینه شدند. در پایان نتایج این مطالعه با نتایج کمیته پایش عفونت بیمارستانی، مقایسه گردید. داده‌های طرح پس از جمع‌آوری توسط نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته‌ها: از کل نوزادان بستری، تعداد 369 نوزاد (1292 بیمار/ روز) وارد مطالعه شدند. میزان کلی عفونت بیمارستانی برابر با 71/2 درصد و میزان کلی بروز برابر با 73/7 مورد در هر 1000 بیمار/ روز بود. شایع‌ترین عفونت بیمارستانی، عفونت پوست و بافت نرم در مجموع 50 درصد را شامل می‌شد. میزان بروز عفونت سپسیس مرتبط با کاتتر مرکزی (CLA-BSI) برای شش ماه مورد مطالعه برابر با 2/14 در 1000 کاتتر مرکزی/ روز بود. میزان عفونت بیمارستانی بر پایه معیارهای NNIS کشوری برابر 1/0 درصد و میزان کلی بروز برابر با 3/0 به ازای 1000 بیمار/ روز در این شش ماه مورد مطالعه بود. نتیجه‌گیری: با توجه به تفاوت قابل ملاحظه نتایج در این مطالعه با پروتکل NNIS به نظر می‌رسد که جهت پایش عفونت بیمارستانی به‌خصوص در حوزه نوزادان نیاز به پزشک متخصص آشنا به علایم و نشانه‌های عفونت بیمارستانی به‌عنوان فرد مجری و پایشگر می‌باشد.
حسن بسکابادی، مریم ذاکری حمیدی، فاطمه باقری، عباس بسکابادی،
دوره 73، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: زردی، شایعترین علت بستری نوزادان در ماه اول تولد است. از این‌رو شناسایی علل زردی بر اساس سن بروز و سن مراجعه و ارایه آموزش‌های لازم در این زمان‌ها، می‌تواند روند زردی و عوارض آن را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی علل زردی نوزادان بر اساس سن بروز و سن مراجعه به بیمارستان انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی از 3130 نوزاد مبتلا به زردی مراجعه‌کننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد طی سال‌های 1394-1382، 2658 نوزاد بررسی گردید. تمام آزمایشات لازم درخواست شد. پس از تأیید زردی در نوزادان بر اساس تشخیص پزشک و نتایج آزمایشگاهی، پرسشنامه محقق‌ساخته حاوی مشخصات نوزادان تکمیل گردید.

یافته‌ها: بر اساس نتایج مطالعه ما، علت 9/27% زردی نوزادان مشخص گردید. علل زردی شناخته‌شده به ترتیب شامل ناسازگاری گروه‌های خونی (40%)، عفونت (19%)، کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز (12%) اختلالات اندوکرین (8%)، دهیدراسیون هیپرناترمیک (7%)، پلی‌سیتمی (6%)، بیماری مادرزادی قلبی (4%)، خونریزی مخفی (3%) و Crigler-Najjar syndrome (2%) بود. شایعترین علت بروز زردی در روزهای 3-1، ناسازگاری خونی و در روزهای چهار تا 12، عفونت بود. شایعترین زمان مراجعه در ناسازگاری‌های خونی، خونریزی مخفی، اختلالات اندوکرین، دهیدراتاسیون هیپرناترمیک، بیماری مادرزادی قلبی، پلی‌سیتمی و کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، روزهای 6-4 و در عفونت‌ها پس از روز هفت بود.

نتیجه‌گیری: گرچه سن بروز ناسازگاری‌های خونی سه روز اول بود ولی حدود دو روز پس از آن مراجعه کردند. از این‌رو مراجعه این نوزادان در شایعترین زمان بروز آن و بنابراین دریافت درمان مناسب و به‌موقع، به کاهش عوارض جدی از جمله کرنیکتروس و افزایش سلامت آنان کمک می‌کند.


نسترن خسروی، نسرین خالصی، ثمیله نوربخش، مازیار تارخانی،
دوره 74، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‌های قارچی به خصوص کاندیدا یکی از علل مهم مرگ و میر نوزادان با وزن خیلی کم (کمتر از  gr1500) بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان است. کاندیدا می‌تواند تهاجم بافتی دهد. این عفونت باعث افزایش ریسک عوارض عصبی تکاملی می‌شود. پیشگیری عفونت‌های قارچی منجمله کاندیدا اهمیت زیادی دارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر پروفیلاکسی فلوکونازول در نوزادان با وزن خیلی کم بود.

روش بررسی: ‌این مطالعه آینده نگر مورد- شاهدی به روی 102 نوزاد با وزن خیلی کم (VLBW) و با کشت خون منفی، بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بیمارستان علی‌اصغر (ع) از ابتدای 1391 تا ابتدای 1393 انجام شد. فلوکونازول (mg/kg 3) سه روز در هفته اول و دوم، یک روز در میان هفته سوم و چهارم، یک روز در هفته‌های پنجم و ششم به گروه مورد با دریافت دارو (49 نفر) و نوزادان گروه کنترل (46 نفر) بدون دریافت دارو بودند. میزان مرگ و میر، طول مدت بستری مقایسه شد.

یافته‌ها: سن جنینی و وزن تولد بین دو گروه تفاوت آشکار نداشت (4/0P= و 2/0P=). میزان فوت در گروه کنترل چهار برابر گروه مورد (7/8% در مقابل 2%، 1/0P=) اما بدون تفاوت واضح بود. به‌علاوه، میانگین بستری نوزادان گروه  کنترل طولانی‌تراز گروه مورد بود (93/9±41/28، 19/6±85/19 روز، 0001/0P=).

نتیجه‌گیری: اگرچه پروفیلاکسی با فلوکونازول تا حدی مرگ و میر نوزادان با وزن خیلی کم را کاهش داد، اما تاثیر واضحی نداشت (4/0P=) که می‌تواند ناشی از تعداد کم بیماران باشد. اما مصرف داروی پیشگیری، مدت بستری نوزادان VLBW را به طور آشکار کاهش داد (000/0P=).


نسترن خسروی، ثمیله نوربخش، شیما جوادی‌نیا، سروناز آشوری،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سپتی‌سمی باکتریایی از علل عمده مرگ‌و‌میر نوزادان به‌ویژه نوزادان نارس است. هدف از این مطالعه جستجوی عوامل باکتریال سپتی‌سمی در نوزادان نارس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بود.

روش بررسی: یک مطالعه مقطعی-توصیفی طی دو سال به‌روی 70 نوزاد نارس (کمتر از 37 هفته) مبتلا به سپتی‌سمی بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بیمارستان حضرت علی‌اصغر (ع) انجام گرفت. نتایج کشت خون استاندارد بر روی محیط آگار گوسفندی و کشت دوباره داده شد (Nima pouyesh, Iran). نوع ارگانیسم باکتریال، زمان بروز سپسیس (زودرس و یا دیررس) و ارتباط با سن پارگی کیسه آب، وزن و سن جنینی محاسبه گردید. 05/0P≤ معنادار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: از 70 نوزاد سپتی‌سمی مورد مطالعه 17 نفر کشت خون مثبت داشتند. در کل ارگانیسم‌های گرم منفی شایع‌تر از گرم مثبت بود. عوامل سپتی‌سمی زودرس با کلبسیلا (%40) اشریشیاکلی (%20) و استافیلوکوک اورئوس (%20) در ایجاد سپتی‌سمی دیررس همگی به‌طور یکسان (6/%28) نقش داشتند. کلبسیلا به‌طور واضح در ایجاد سپتی‌سمی زودرس (05/0P=) و در نوزادان با وزن کمتر از g 1500 (005/0P=) و پارگی زودرس کیسه آب (05/0P=) ارتباط داشت.

نتیجه‌گیری: کلبسیلا، اشریشیاکلی و استافیلوکوک اورئوس سه ارگانیسم شایع سپسیس در نوزادان نارس بودند. وزن پایین نوزاد، سن کم جنینی و سابقه پارگی زودرس کیسه آب از عوامل خطر قابل پیشگیری در سپتی‌سمی نوزادان نارس هستند. ما توصیه می‌کنیم آنتی‌بیوتیک انتخاب شده در سپتی‌سمی در نوزادان نارس باید پوشش خوبی برای سه ارگانیسم کلبسیلا و اشریشیاکلی و استافیلوکوک داشته باشد.


حسن بسکابادی، مریم ذاکری حمیدی، فاطمه باقری،
دوره 75، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپربیلی‌روبینمی شایعترین علت بستری مجدد نوزادان می‌باشد. شناخت عوامل خطر ماژور و مینور زردی در نوزادان به شناسایی سریع‌تر نوزادان در معرض خطر زردی و پیشگیری از آن کمک می‌کند. از این‌رو مطالعه حاضر با هدف بررسی ریسک فاکتورهای ماژور و مینور زردی در نوزادان مبتلا به زردی بستری شده در بیمارستان انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی از اردیبهشت ۱۳۸۸ تا خرداد ۱۳۹۴ بر روی ۲۲۰۷ نوزاد ترم سه تا ۱۵ روزه مبتلا به زردی با بیلی‌روبین بالای mg/dl ۱۵ در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شد. پس از تأیید زردی نوزادان بر اساس تشخیص پزشک متخصص اطفال و نتایج آزمایشگاهی، پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوی داده‌های مادر و مشخصات نوزاد تکمیل شد.

یافته‌ها: ۶۱% نوزادان عامل خطر ماژور و ۷۹/۵% عامل خطر مینور برای زردی داشتند. عوامل خطر ماژور زردی به‌ترتیب کاهش وزن قابل توجه (۵/۲۷%)، زردی قابل رؤیت در ۲۴ ساعت اول (۱۶/۳%)، سابقه درمان خواهر یا برادر زرد با فتوتراپی و تعویض خون (۱۴/۸%)، سن حاملگی ۳۵ تا ۳۶ هفته (۹/۹%)، ناسازگاری ABO (۹/۲%)، ناسازگاری RH (۳/۳%)، کمبود G6PD (۳/۳۳%) و عوامل خطر مینور، سن بالای ۲۵ سال (۵۱/۴%)، جنس پسر (۷۹/۴%)، سابقه زردی در خواهر یا برادر (۲۲/۳%)، نوزاد مادر دیابتی (۱/۵%) بود. نیاز به تعویض خون و بروز عوارض در موارد وجود ریسک فاکتور ماژور آشکارا بیشتر از گروه دیگر بود.

نتیجه‌گیری: کاهش وزن قابل توجه، زردی قابل رؤیت در ۲۴ ساعت اول، سابقه درمان خواهر یا برادر زرد با فتوتراپی و تعویض خون، سن حاملگی ۳۵ تا ۳۶ هفته، ناسازگاری ABO، ناسازگاری RH و کمبود G6PD از عمده‌ترین عوامل خطر بروز زردی در نوزادان بود. 


محمد مهدی سلطان دلال، شیرین نظام‌آبادی، جلال مردانه، زهرا رجبی، ابوالفضل سیردانی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تغییر شیوه تغذیه نوزادان در سال‌های اخیر و روند رو به رشد استفاده از شیر خشک در آن‌ها باعث اهمیت بیشتر به کیفیت شیر خشک‌های مصرفی و ارزیابی سلامت در آن‌ها شده است. هدف از این پژوهش شناسایی سویه‌های توکسین‌زای گونه‌های گروه باسیلوس سرئوس در شیر خشک نوزادان با استفاده از روش واکنش زنجیره‏ای پلیمراز بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که در طی ۱۲ ماه از فروردین تا اسفند سال ۱۳۹۴ در آزمایشگاه میکروب‌شناسی مواد غذایی دانشکده بهداشت صورت گرفت، از ۱۲۵ نمونه شیر خشک نوزادان پس از تهیه رقت ۰/۱ بر روی محیط اختصاصی باسیلوس سرئوس (Mannitol Egg Yolk Polymyxin Agar, MYP Agar) تلقیح شد و پس از گرمخانه‌گذاری به مدت ۲۴ ساعت در C° ۳۰، کلنی‌های ظاهر شده از نظر واکنش‌های بیوشیمیایی بر اساس روش‌های استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تایید نهایی باسیلوس‌ها و بررسی توکسین‌های این باکتری، واکنش زنجیره‌ای پلیمراز برای ژن‌های انتخابی ITS تایید کننده باسیلوس و NHE مرتبط با اسهال و EM مرتبط با استفراغ انجام شد.

یافته‌ها: از ۱۲۵ نمونه شیر خشک نوزادان، ۸۴ نمونه (۶۷/۲%) آلوده و تعداد ۱۱۰ جدایه با روش فنوتیپی، مشکوک به گروه باسیلوس به‌دست آمد. با مطالعه ژنITS ، ۹۱/۸% از جدایه‌ها باسیلوس سرئوس شناسایی شد. ۵۳/۶۳% این باکتری‌ها دارای ژن‌های NHE عامل سندرم اسهالی و ۷۹% دارای ژن EM عامل سندرم استفراغی در باسیلوس سرئوس بودند.

نتیجه‌گیری: داده‏های این مطالعه نشان داد که نزدیک به ۸۰% از جدایه‌های باسیلوس سرئوس دارای ژن‏ مرتبط با استفراغ هستند و بیان‏کننده قدرت بیماری‌زایی بالای این سویه‏ها است. وجود حتی تعداد اندک این سویه‏های بیماری‌زا یعنی کمتر از میزان مجاز تعریف شده در مواد غذایی، می‌تواند مشکل‏ساز باشد. 



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb