جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای نیتریک اکساید

منصور کشاورز، سیدمرتضی کریمیان، احمدرضا دهپور، محسن پرویز،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده

اثر بروموکریپتین و آپومورفین (آگونیستهای گیرنده های دوپامین) بر انقباض ناشی از تحریک بر میدان الکتریکی عضله طولی ایلئوم مجزای خوکچه هندی مورد بررسی قرار گرفت. بروموکریپتین و آپومورفین به صورت وابسته به غلظت، انقباض را مهار کردند. IC50 برای این اثر مهاری به ترتیب 6-^10*0.645±6.22 و 6-^10*0.647±5.48 مولار بود. سولپیراید (آنتاگونیست اختصاصی گیرنده های دوپامینی D2) با غلظت 5-^10 مولار و اثر مهاری این دو دارو را وقفه داد ولی یوهیمبین (آنتاگونیست گیرنده های آدرنرژیک ?2) با غلظت 6-^10 مولار، فقط اثر مهاری بروموکریپتین را وقفه داد و تاثیری بر اثر مهاری آپومورفین نداشت. L-NAME (مهار کننده آنزیم نیتریک اکساید سنتاز) با غلظت 3-^10 مولار، موجب وقفه در اثر مهاری بروموکریپتین و آپومورفین شد. این نتایج می تواند نشاندهنده آن باشد که در پایانه های کولینرژیک ایلئوم خوکچه هندی، گیرنده مهاری پیش سیناپسی دوپامینی وجود دارد و عملکرد آن به نیتریک اکساید وابسته است.


شهرزاد زمانی تقی زاده رابع، احمد زواران حسینی، سید علیرضا مصباح نمین،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده

ارتباط مهار آنزیم گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز در ماکروفاژهای تیمار شده با مهار کننده 6-آمینونیکوتین آمید با میزان تولید نیتریک اکساید و نیز مقاومت ماکروفاژهای آلوده به انگل لیشمانیا ماژور بررسی شد.
روش بررسی: ماکروفاژهای صفاقی موش BALB/c و با غلظت های 10 و 5 و 5/2 و 25/1 میلی مولار از مهار کننده 6 -آمینونیکوتین آمید تیمار شدند. بعد از 24 ساعت انکوباسیون درصد سایتوتوکسیسیتی ماکروفاژها با استفاده از تستMTT بررسی و میزان کاهش فعالیت آنزیم گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز(G6PD) تعیین شد. ماکروفاژها را با انگل لیشمانیا ماژور آلوده نمودیم و تولید نیتریک اکساید (NO) بعد از 18 ساعت با استفاده از روش رنگ ‌سنجی گریس (Gries) سنجیده و از غلظت پنج میلی مولار برای بررسی تاثیر بر میزان تکثیر انگل در ماکروفاژها از روز یک تا روز هفت استفاده شد.
یافته‌ها: با افزایش غلظـت 6-آمینونیـکوتین آمید درصد سایتوتوکسیـسیتی ماکروفاژها افزایش و فعالـیت آنزیم G6PD کاهش یافت. میـزان تولید NO توسط ماکروفـاژها با افزایش غلـظت 6-آمینونیکوتین آمید نسبت معکوس داشت. بررسی انگل در ماکروفاژها نشان داد که میزان تکثیر انگل از روز یک تا روز هفت بررسی نسبت به گروه کنترل افزایش چشمگیری دارد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: فعالیت آنزیم G6PD با استفاده از مهار کننده 6-آمینونیکوتین آمید کاهش می یابد. فعالیت آنزیم G6PD با کاهش تولید NO و افزایش درصد سایتوتوکسیسیتی ماکروفاژها همراه است. از آنجایی که NO نقش اصلی را در فعالیت لیشمانیا کشی ماکروفاژها به عهده دارد با مهار آنزیم G6PD فعالیت لیشمانیا کشی ماکروفاژها کاهش می‌یابد.


فاطمه حاجی قاسمی، عباس میرشفیعی،
دوره 66، شماره 12 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروق، نقش میتوژنیک برای سلول‌های اندوتلیال داشته و یک واسطه مهم آنژیوژنز در In vivo می‌باشد. ایزوسورباید، یک دهنده نیتریک اکساید بوده و علاوه بر اینکه یک داروی ایده‌ال و متداول برای درمان بیماری‌های قلبی است، در مدل‌های حیوانی موجب مهار آنژیوژنز، رشد و متاستاز تومور می‌گردد. پدیده آنژیوژنز در بیماران لوسمیک نقش بسیار مهمی دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر ایزوسورباید بر تولید فاکتور رشد اندوتلیال عروق توسط چند رده سلولی لوسمیک می‌باشد.

روش بررسی: رده‌های سلولی لوسمیک MOLT-4 وT-Cells JURKAT و U937 (منوسیت)، در محیط کشت حاوی RPMI 1640 و 10%FCS  کشت و تکثیر داده شدند. سپس سلولها در شرایط رشد ابتیمم به گروه‌های کنترل و تست تقسیم شده و در مجاورت غلظت‌های 4-10 ×4 - 7 -10×4 مولار از داروی ایزوسورباید دی‌نیترات در حضور یا عدم حضور PMA ng/ml25 به مدت 24 ساعت انکوبه شدند. سوپرناتانت محیط کشت سلول‌ها جمع‌آوری و غلظت فاکتور رشد اندوتلیال عروق، با استفاده از کیت تجاری آنزیم- ایمونواسی مربوط به کمپانی R&D به روش الیزا اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: میزان فاکتور رشد اندوتلیال عروق تولید شده توسط رده‌های سلولی لوسمیک مورد مطالعه، در حضور غلظت‌های مختلف ایزوسورباید تفاوت معنی‌داری با گروه کنترل نشان نداد.

 نتیجه‌گیری: در این مطالعه ایزوسورباید تاثیر معنی‌داری بر میزان تولید فاکتور رشد اندوتلیال عروق در رده‌های سلولی لوسمیک نشان نداد. به نظر می‌رسد مکانیسم مهار آنژیوژنز توسط ایزوسور باید غیر وابسته به فاکتور رشد اندوتلیال عروق بوده و احتمالا مکانیسم یا مکانیسمهای دیگری در این مسئله دخالت دارند.


مهشید حسین زاده، ایران پورابولی، مهدی عباس نژاد،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: حافظه و یادگیری از عوامل پیچیده مغزی محسوب می‌شوند که نواحی مختلفی از جمله هیپوکامپ را درگیر می‌کنند. عوامل متعددی از جمله نیتریک اکساید و مورفین می‌توانند حافظه و یادگیری را متأثر سازند. هدف این مطالعه بررسی تجویز توأم L-Arginine (پیش‌ساز نیتریک اکساید) و مورفین در ناحیه CA3 هیپوکامپ بر یادگیری و حافظه فضایی موش‌های صحرایی نر می‌باشد.
روش بررسی: موش‌های صحرایی نر پس از بیهوشی عمیق با استفاده از مخلوط کتامین و گزیلازین و کانول‌گذاری دو طرفه در ناحیه CA3 هیپوکامپ به‌وسیله دستگاه استرئوتاکس، به هفت گروه تقسیم و هر گروه به‌طور جداگانه سرم فیزیولوژی (گروه شاهد)، L- Arginine (μg/rat٣ و M٣/٠)، L-NAME (M٣/٠)، مورفین (mg/rat١٠)، مورفین همراه با L-Arginine (μg/rat٣) یا مورفین همراه با L-NAME را به‌مدت پنج روز، که آزمایش ماز آبی موریس برای بررسی یادگیری و حافظه انجام می‌شد، دریافت کردند. یک گروه هم گروه کنترل بود.
یافته‌ها: نتایج نشان داد تجویز دوز μg/rat٣ باعث بهبود یادگیری و حافظه فضایی شده است و تجویز L-NAME (مهارگر نیتریک اکساید) میزان یادگیری و حافظه فضایی را کاهش داده است. تجویز مورفین باعث کاهش یادگیری و حافظه فضایی گردید و تجویز توأم L-NAME و مورفین سبب اختلال بیشتر یادگیری نسبت‌به گروه دریافت‌کننده مورفین و نه گروه دریافت‌کننده L-NAME به‌تنهایی گردید.
نتیجه‌گیری: پیش‌ساز نیتریک اکساید باعث بهبود یادگیری و حافظه شد و مهارگر آن و همچنین مورفین باعث اختلال در این پدیده‌ها گردید و تجویز توام مهارگر نیتریک اکساید و مورفین باعث اختلال بیشتر یادگیری شد.


سید محمد حسین نوری موگهی، تهمینه مختاری، آمنه امیدی، نسرین تک‌زارع،
دوره 72، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش مهم نیتریک اکساید (NO) در فرایندهای بیولوژیک سلول و بافت‌های بدن از جمله سیستم گوارش، نیتریک اکساید به‌عنوان یک مولکول پیام بر نقش مهمی در وقایع فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی در ناحیه معدی- روده‌ای دارد. مطالعه حاضر به‌منظور بررسی تغییرات سلول‌های حاشیه‌ای معده در موش صحرایی باردار پس از تجویز L-NG-Nitroarginine Methyl Ester (L-NAME) به‌عنوان مهارکننده سنتز نیتریک اکساید انجام گرفته است. روش بررسی: بیست و چهار سر موش صحرایی ماده با وزن متوسط250-200 گرم و سن متوسط هشت هفته مورد استفاده قرار گرفتند، پس از جفت‌گیری و مشاهده پلاک واژینال، این مرحله به‌عنوان روز صفر حاملگی در نظر گرفته شد. سپس موش‌ها به سه گروه هشت‌تایی تقسیم شدند. به غیر از گروه کنترل، بقیه گروه‌ها به ترتیب ml/kg 2 نرمال سالین و ml/kg L-NAME 20 را به صورت تزریق داخل‌ صفاقی، در روزهای سوم، چهارم و پنجم حاملگی دریافت کردند. در روز 18 بارداری، موش‌ها کشته شده و معده موش‌ها خارج و در فرمالین 10 درصد قرار داده شد. پس از رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین (H&E)، تغییرات کمی با نرم افزار استریولوژی Image Tools III و تغییرات کیفی با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرارگرفت. یافته‌ها: داده‌ها نشان داد که تعداد (با میانگین 32/4±3/61) و قطر سلول‌های حاشیه‌ای معده موش‌های گروه دریافت‌کننده L-NAME (با میانگین قطر µm18/1±12/16) در مقایسه با گروه نرمال سالین و کنترل از لحاظ آماری تفاوت معنا‌دار داشت (05/0P≤). نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که L-NAME با تأثیر بر سنتز NO در مرحله‌ی بارداری باعث کاهش تعداد و افزایش اندازه سلول‌های حاشیه‌ای معده می‌شود و اثرات مخربی بر ساختار سلول‌های حاشیه‌ای معده دارد.
سمانه جهان‌آبادی، سمیرا دبستانی تفتی،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پیوگلیتازون آگونیست انتخابی رسپور PPAR-γ می‌باشد که در درمان دیابت نوع 2 تجویز می‌شود و می‌تواند خاصیت ضدافسردگی نیز داشته باشد. نیتریک اکسـاید به‌عنوان نورومدولاتور در فرآیندهای گسترده‌ای در مغز همانند یادگیری حافظه و نوروژنز و بیماری آلزایمر، پارکینسون و افسردگی نقش دارد. میزان شیوع افسردگی در زنان با بالا رفتن سن به‌علت کمبود استروژن افزایش یافته و این افراد بیشتر در معـرض افسـردگی، تحریـکپذیری و بد خلقی قرار می‌گیرند.از این‌رو در ایـن مطالعـه اثر ضدافسردگی داروی پیوگلیتازون و تداخل آن با سیستم ﻧﻴﺘﺮرژﻳﻚ (Nitrergic system) در موش‌های سوری ماده اواریکتومی (Ovariectomy) شده بررسی می‌شود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از فروردین 1398 تا دی 1398 در گروه فارماکولوژی و سم‌شناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد بر روی موش‌های سوری نژاد NMRI انجام شد.  پـس از انجـام اواریکتومی، در هر گروه تاثیر دوزهای مختلف پیوگلیتازون (10، 20 و 40 mg/kg)، پیوگلیتازون به‌همراه ال‌‌ارژنین و پیوگـلیتازون به‌هـمراه L-NAME به کمک تست‌های رفتاری تسـت‌شـناسی اجبـاری (FST)، تسـت دم معلـق (TST) و تست جعبه باز (OFT) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: اواریکتومی کردن موش‌های ماده باعث بروز رفتارهای شبه‌افسردگی در آن‌ها می‌شود که با افزایش زمان بی‌حرکتی درFST و TST و عدم تغییر در  فعالیت لوکوموتور در OFT مشخص شد. پیوگلیتازون (mg/kg 40) موجب کاهش زمان بی‌تحرکی در موش‌های اواریکتومی شده در تست‌های رفتـاری شد. همچنین تجویز توام L-NAME به‌همراه دوز غیر موثر پیوگلیتازون سبب معکوس شدن افسردگی در موش‌های سوری می‌شود و تجویز ال-آرژنین اثر ضد‌افسردگی پیوگلیتازون را مهار کرد.
نتیجه‌گیری: داروی پیوگلیتازون می‌تواند موجب بـروز اثرات ضدافسردگی در موش‌های سوری اوارکتومی گردد و بخشی از ایـن اثـرات توسط سیستم نیتررژیک اعمال می‌شود.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb