جستجو در مقالات منتشر شده


20 نتیجه برای هورمون

سیدریحان میردامادی، گیتی ستوده، فریدون سیاسی، سیدعلی کشاورز،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده

ارتباط بین لیپیدها، هورمون ها و نمایه های تن سنجی زنان در یک کلینیک خصوصی در شمال تهران مورد بررسی قرار گرفت. افراد براساس امتیاز هیرسوتیسم به دو گروه تقسیم شدند (هیرسوت>=8 امتیاز، N=102 و غیر هیرسوت<8 امتیاز، N=83). وزن (Wt)، قد (Ht)، دور کمر (W) و دور باسن (H) در تمام افراد و سطوح لیپیدها، هورمون ها و گلوکز سرم در حدود نیمی از آنان اندازه گیری شد. زنان هیرسوت سنگین تر بودند و نسبت های دور کمر به دور باسن (WHR)، دور کمر به قد (Wc/Ht) و میزان LDL آنان بالاتر و پروژسترون آنها پایین تر بود (در تمام موارد P<0.04). در 26 زن با سطوح بالای اندروژن (تستوسترون و یا اندرستن دیون و یا DHEAS) همبستگی مثبت معنی داری بین سطح تری گلیسرید با تستوسترون وجود داشت (P<0.02). در آنالیز رگرسیون چندگانه، WHR بیشترین ارتباط را با کلسترول و LDL، سن بیشترین ارتباط را با تری گلیسرید، گلوکز بیشترین ارتباط را با HDL و اندرستن دیون بیشترین ارتباط را با نسبت LDL/HDL نشان دادند (در تمام موارد P<0.0001). یافته های این بررسی نشان داد که تغییر سطوح خونی برخی لیپیدها در زنان مبتلا به هیرسوتیسم و یا هیپراندروژنیسم ممکن است ناشی از چاقی، سطوح تستوسترون یا اندرستن دیون خون باشد.


غلامعلی جلودار، محمد بیضایی،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: نشت امواج که از اجاق‌های مایکروفر صورت می‌گیرد ممکن است برای کاربران مخاطره‌آمیز باشد. گسترش اختلالات هورمونی امکان ارتباط این اختلالات را با افزایش حضور میادین مغناطیسی در زندگی مطرح نمود. کودکان به‌دلیل کنجکاوی و یا حضور در کنار مادران در معرض امواج نشتی از اجاق مایکروفر قرار می‌گیرند. لذا هدف این تحقیق بررسی تاثیر امواج نشتی از اجاق مایکروفر بر غلظت T3, T4، کورتیزول، لیپیدهای سرم و وزن بدن در یک الگوی حیوانی می‌باشد.
روش بررسی:
میزان نشت امواج از یک دستگاه مایکروفر خانگی با استفاده از دستگاه اندازه‌گیری RF تعیین شد. 20 سر موش نابالغ (سن 3±7 روز و وزن 1±5 گرم) به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند، گروه آزمایش روزانه سه نوبت و هر بار سی دقیقه به‌مدت دو ماه در مجاورت دستگاه مایکروفر قرار گرفت. در پایان، همه موش‌ها مجدداً وزن شده، میزان T3, T4 و کورتیزول در سرم با استفاده از روش رادیوایمییونواسی (RIA) و میزان لیپیدهای سرم با استفاده از کیت تعیین گردید.
یافته‌ها: میانگین وزن گروه آزمایش در پایان دوره 5/29% کمتر از گروه کنترل بود (05/0>p). میانگین غلظت هورمون‌های T3, T4 و کورتیزول به‌طور معنی‌داری (05/0>p) در گروه آزمایش افزایش یافت. این مقادیر برای T4 (nmol/L20/660/54 در مقابل 67/780/77)، برای T3 (nmol/L09/0860/0 در مقابل 15/039/1) و در مورد غلظت کورتیزول (ng/ml21/194/9 در مقابل 78/144/17) می‌باشد. در گروه آزمایش میزان تری گلیسرید افزایش و HDL کاهش یافت (05/0>p).
نتیجه‌گیری:
امواج میکروویو نشت یافته از اجاق‌های مایکروفر سبب کاهش رشد، افزایش میزان هورمون‌های T3, T4 و کورتیزول، تری گلیسرید و کاهش HDL گردید.


باقر لاریجانی، اشرف علی مددی،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده

استئوپروز بیماری است که با کاهش توده استخوانی و از بین رفتن ساختار آن مشخص م یشود. درمان ایده آل در این بیماران بر کاهش ریسک بروز شکستگی و در عین حال طبیعی نمودن توده و ساختار استخوانی استوار م یباشد. (rhPTH [1- و آنالوگ اصلی آن تریپاراتید (هورمون پاراتیرویید نوترکیب انسانی) ([ 34 (PTH) هورمون پاراتیرویید کلاس جدیدی از داروهای آنابولیک هستند که با توجه به اثرات بالقوه شان در تسریع ترمیم شکستگی ها با افزایش تشکیل استخوان برای درمان استئوپروز شدید به کار برده م یشوند. این مطالعه مروری سعی م یشود تاریخچه، انواع، اثرات آنابولیک و کاتابولیک، عوارض، موارد مصرف و منع مصرف این هورمون را مورد بررسی قرار دهد.
محمد سعید احراری خوافی، سارنگ سروری، منوچهر نخجوانی، پژمان مرتضوی، علیرضا وجهی، علیرضا باهنر،
دوره 69، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: اثرات هورمون رشد بر دانسیته استخوانی در افراد بالغ سالم بحث‌برانگیز است. این مطالعه اثرات هورمون رشد را بر دانسیته استخوانی در شرایط کنترل‌شده در خرگوش بالغ سالم گزارش می‌دهد.

روش بررسی: 20 خرگوش سفید نیوزیلندی سالم بالغ از هر دو جنس انتخاب شدند. خرگوش‌ها به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش هورمون رشد و گروه کنترل نرمال‌سالین برای مدت سه ماه دریافت کردند. دانسیته استخوان‌های ران و بازو در اپی‌فیز بالایی، وسط شفت و اپی‌فیز پایینی به‌وسیله رادیوگرافی همراه با گوه پله‌ای آلومینیومی و نرم‌افزار مناسب اندازه‌گیری شد. اندازه‌گیری‌ها پنج مرحله انجام شد، مرحله اول قبل و چهار مرحله بعد از تجویز هورمون رشد با فواصل سه هفته. 

یافته‌ها: متوسط غلظت سرمی فاکتور رشد شبه انسولین تیپ یک (IGF-I) در گروه آزمایش بعد از تجویز هورمون رشد به‌طور معنی‌داری افزایش یافت (05/0P<). دانسیته استخوانی در گروه آزمایش در همه نواحی به‌جز اپی‌فیز پایینی ران افزایش یافت، اما این افزایش تنها در ناحیه میانی شفت استخوان ران نسبت به‌گروه کنترل تفاوت معنی‌داری نشان داد (05/0P<). در مرحله دوم در همه نواحی به‌جز اپی‌فیز پایینی ران دانسیته کمی کاهش یافت، ولی در مراحل بعدی افزایش دانسیته دیده شد. 

نتیجه‌گیری: هورمون رشد دانسیته استخوانی (عمدتا استخوان کورتیکال) را در خرگوش بالغ افزایش می‌دهد. به‌علت شباهت اثرات ایجاد شده توسط هورمون رشد در خرگوش و انسان یافته‌های این مطالعه پیشنهاد می‌کند که خرگوش می‌تواند مدل مناسبی برای بررسی اثرات هورمون رشد بر استخوان در آکرومگالی، کمبود هورمون رشد و در انسان سالم بالغ باشد.


مجید قلی‌پور، محمدرضا کردی، محمد تقی‌خانی، علی‌اصغر رواسی، عباسعلی گائینی، آرزو تبریزی،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: وزن بدن توسط میزان مصرف غذا و انرژی مصرفی تنظیم می‌شود. هورمون گرلین اشتها را زیاد می‌کند. هدف تحقیق تعیین اثرات یک جلسه دویدن متناوب روی نوارگردان بر گرلین آسیل‌دار و اشتهای افراد چاق بود.
روش‌بررسی: 9 دانشجوی مرد بی‌تحرک با سن 48/0±56/20 سال، شاخص توده بدن 2kg/m84/0±68/32 و حداکثر اکسیژن مصرفی 48/1±21/34 دقیقه/کیلوگرم/میلی‌لیتر، در تحقیق حاضر با طرح تصادفی متعادل شده شامل دو جلسه آزمون (ورزشی و کنترل) شرکت کردند. پروتکل شامل دویدن متناوب روی نوارگردان با شدت ثابت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی بود. نمونه‌های خون قبل، هنگام و دو ساعت بعد از فعالیت، جمع‌آوری شد.
یافته‌ها:
مقادیر گرلین آسیل‌دار و میزان گرسنگی به‌طور معنی‌داری در مرحله دوم کاهش یافت و در انتهای آزمون، نسبت به مقادیر استراحتی به‌طور معنی‌داری کمتر بود (به ترتیب 006/0=P و 002/0=P). کل مقادیر مساحت‌های زیر منحنی مربوط به گرلین آسیل‌دار و میزان گرسنگی، به‌طور معنی‌داری در جلسه آزمون ورزشی نسبت به جلسه کنترل کمتر بود (هر دو 0005/0>P). هورمون رشد هم به‌طور معنی‌داری در مرحله دوم افزایش یافت و در انتهای آزمون ورزشی، نسبت به مقادیر استراحتی بیشتر بود (033/0=P).
نتیجه‌گیری:
گرلین آسیل‌دار و اشتهای افراد چاق، به‌واسطه دویدن با شدت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی کاهش می‌یابد و تا دو ساعت بعد از آن، نسبت به مقادیر استراحتی پایین‌تر باقی می‌ماند. به نظر می‌رسد که هورمون رشد در این سرکوب نقش مؤثرتری دارد. این‌که آیا این پروتکل می‌تواند در یک برنامه تمرینی کوتاه‌مدت اثرات مشابهی داشته باشد، نیاز به بررسی بیشتر دارد.


مرضیه مهرافزا، آزاده رئوفی، پروانه عبدالهیان، زهرا نیکپوری، کیمیا شادمانی، مریم نجفی، الهام وجودی، احمد حسینی،
دوره 70، شماره 6 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر نشان داده شده است که سطح سرمی هورمون ضد مولری (Anti-Mullerian Hormone, AMH) گزینه مناسبی برای برآورد ذخیره تخمدانی است. در واقع بین ذخیره فولیکولی تخمدان و سطح سرمی AMH یک رابطه مثبت وجود دارد. در مطالعه حاضر، مقایسه بین هورمون ضد مولری و سایر متغیرهای پیشگویی‌کننده پاسخ تخمدان در درمان‌های مربوط به لقاح آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه ما از نوع مشاهده‌ای و گذشته‌نگر می‌باشد. با بررسی پرونده 101 بیمار شرکت‌کننده در این مطالعه، اطلاعاتی نظیر سطح AMH، هورمون تحریک‌کننده فولیکول (FSH)، سن، سطح پایه استرادیول (E2) و هورمون لوتیینی (LH)، سطح E2 در روز تزریق گنادوتروپین کوریونی انسانی (Human Chorionic Gonadotropin, HCG) و نیز تعداد اووسیت‌های مرحله متافاز دو جمع‌آوری گردید.
یافته‌ها: از میان بیماران مورد مطالعه در این تحقیق، 20% به عنوان پاسخ‌گوی ضعیف، 71% پاسخ‌گوی طبیعی و 10% پاسخ‌گوی بیش از حد در نظر گرفته شد. تفاوت معنی‌داری در سطح AMH، FSH، E2 در روز تزریق HCG، اووسیت‌های مرحله متافاز دو و سن بین سه گروه بیماران مشاهده شد. تعداد اووسیت‌های مرحله متافاز دو همبستگی معنی‌دار و مثبتی با AMH (487/0=Coefficient of correlation r)، E2 (275/0=r)، LH (07/0=r) نشان دادند. این همبستگی برای FSH (26/0-=r) و سن (04/0-=r) منفی بود. فضای زیر منحنی (AUC) Area Under Curve، برای AMH (799/0AUC=)، FSH (32/0AUC=)، LH (429/0AUC=)، E2 (558/0AUC=) و سن (304/0AUC=) محاسبه شد. حد تفسیر محاسبه شده برای هورمون AMH جهت شناسایی افرادی با پاسخ‌گویی ضعیف در این تحقیق، ng/ml85/0 با ویژگی 71% و حساسیت 79% است.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که هورمون ضد مولری راهنمای مناسبی برای انتخاب بهترین دستورالعمل جهت تحریک تخمدان می‌باشد.


امیرفرهنگ زند پارسا، ناصر گیلانی لاریمی، علی‌رضا استقامتی، مرضیه متولی،
دوره 71، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از مطالعات قبلی نشان داده‌اند که نمره کلسیم عروق کرونر (Coronary Artery Calcium Scoring, CACS) می‌تواند یکی از روش‌های تشخیص بیماری کرونر باشد. با توجه به وابستگی کلسیم عروق کرونر با جذب و دفع کلسیم در بدن، در این مطالعه، ارتباط هورمون پاراتیرویید (PTH) با بیماری‌های قلبی و عروقی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی در سال1390 در بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران، بیماران مشکوک به بیماری عروق کرونر و کاندید آنژیوگرافی کرونر ابتدا تحت سی‌تی‌اسکن جستجوگر چند جانبه بدون تزریق(Multidetector Computed Tomography, MDCT), non-enhanced قلب قرار گرفتند و CACS آن‌ها تعیین شد. سپس بیماران تحت آنژیوگرافی کرونر قرار گرفتند و تنگی بیش از 50% معنی‌دار در نظر گرفته شد و بر اساس نمره جنسیتی (Gensini score) شدت درگیری عروق کرونر مشخص گردید. هم‌زمان سطح سرمی هورمون پاراتورمون، کلسیم و فسفر سرم تعیین و رابطه میان کلسیم عروق کرونر و بیماری عروق کرونر با PTH و شاخص‌های متابولیسم کلسیم تعیین گردید.
یافته‌ها: 178 بیمار شامل 50 زن و 128 مرد وارد مطالعه شدند. میانگین سن بیماران 8/11±2/56 سال با دامنه 25 الی 87 سال بوده است. ضریب همبستگی CACS با Gensini score معادل 507/0 (001/0P<)، با هورمون پاراتورمون سرم معادل 037/0- (693/0P=)، با کلسیم سرم معادل 062/0 (499/0P=) و با فسفر سرم 061/0- (506/0P=) به دست آمد. هورمون پاراتورمون سرم در بیماران دارا و فاقد بیماری کرونر (CAD) به ترتیب 6/11±8/21 و 5/11±2/23 پیکوگرم در دسی‌لیتر بود (427/0P=).
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل نشان می‌دهند که CACS شاخص مناسبی برای ارزیابی درگیری کرونر و شدت آن می‌باشد ولی رابطه‌ای بین PTH با شدت درگیری کرونر و میزان CACS یافت نشد.


مجید قلی‌پور، آرزو تبریزی،
دوره 71، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: غذای دریـافتی (اشتها) و انرژی مصرفی می‌توانند روی وزن بدن مؤثر باشند. گرلین آسیل‌دار (Acylated Ghrelin) اشتها را زیاد می‌کند و میزان پلاسمایی آن توسط هورمون رشد سرکوب می‌شود. تحقیق حاضر، اثرات فعالیت ورزشی متناوب با شدت‌های فزاینده روی گرلین آسیل‌دار، اشتها و هورمون رشد دانشجویان مرد با دو رده چاقی را مورد آزمون قرار می‌دهد.
روش بررسی: هر دو گروه یک (تعداد شش نفر، شاخص توده بدن 2kg/m 92/0±18/31) و گروه دو (تعداد پنج نفر، شاخص توده بدن 2kg/m 25/2±94/36) با شدت‌های فزاینده 50، 60، 70 و 80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی، به‌ترتیب برای مدت 10، 10، پنج، و دو دقیقه روی نوارگردان دویدند. نمونه‌های خون قبل از فعالیت ورزشی (به‌عنوان مقادیر استراحتی)، بعد از هر حجم کاری (هنگام فعالیت ورزشی) و در دقایق 30، 60 و 120 (هنگام دوره بازیافت) جمع‌آوری شدند.
یافته‌ها: غلظت‌های پلاسمایی گرلین آسیل‌دار و میزان گرسنگی در دو گروه کاهش یافت و در پایان آزمون، به‌طور معنی‌داری نسبت به مقادیر استراحتی کم‌تر بود (به‌ترتیب: 008/0P= و 002/0P=) ولی اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها نبود. غلطت پلاسمایی هورمون رشد در دو گروه افزایش یافت و در پایان آزمون، به‌طور معنی‌داری نسبت به مقادیر استراحتی بیش‌تر بود (گروه یک 012/0P= و گروه دو 005/0P=) و اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها نبود. به‌علاوه، تفاوت معنی‌داری بین مقادیر سطح زیرمنحنی تمام متغیرها در هر دو گروه وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها اشاره دارد که افراد در دو رده چاقی، واکنش‌های یکسانی به شدت‌های مختلف دویدن دارند که می‌تواند برای طراحی یک برنامه تمرینی کاهش وزن مؤثرتر، مورد توجه قرار گیرد.

فریده کی پور، ایلانا ناقی،
دوره 72، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بی‌مزه در حاملگی بیماری نادری است که در نتیجه ترشح میزان ناکافی هورمون آنتی‌دیورتیک (وازوپرسین) اتفاق می‌افتد. به‌دلیل افزایش فیلتراسیون گلومرولی در حاملگی، نیاز به هورمون آنتی‌دیورتیک بیشتر می‌شود. معرفی بیمار: خانم 39 ساله شش روز بعد از زایمان طبیعی به‌علت تشنگی، پرنوشی، تب، پلی‌اوری و ضعف در مهر ماه 1392 به بیمارستان اکبرآبادی مراجعه کرد. افزایش قابل توجه حجم ادرار با کاهش وزن مخصوص ادرار همراه بود. اسمولاریته ادرار کمتر از اسمولاریته سرم بود. در آزمایش خون هیپرناترمی دیده شد. درمان با تجویز دسموپرسین استات که آنالوگ آنتی‌دیورتیک هورمون است صورت گرفت نتیجه‌گیری: انواع اختلالات غدد درون ریز ممکن است بارداری را دچار مشکل نمایند. دیابت بی‌مزه چندان شایع نیست، در صورت عدم تشخیص و درمان به‌موقع می‌تواند اثرات نامطلوبی بر روند بارداری داشته باشد. بیشتر افراد مبتلا، در زمان بارداری نیاز به‌مقادیر بیشتر دسموپرسین استات دارند، شاید به‌دلیل افزایش کلیرانس متابولیک ناشی از وازوپرسیناز جفتی باشد. با همین مکانیسم، مواردی از انواع تحت بالینی دیابت بی‌مزه ممکن است در حاملگی علامت‌دار شوند.
علیرضا عبدالهی، زهره سادات روضاتی،
دوره 73، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: تا پیش از شروع برنامه‌های غربالگری، تشخیص زود هنگام بیماری کم‌کاری مادرزادی تیرویید به‌دلیل کم و غیراختصاصی بودن علایم و نشانه‌ها در روزهای اول زندگی معمولا با تأخیر صورت انجام می‌شد. با توجه به تفاوت موجود در محدوده مرجع در نژاد و جمعیت‌های مختلف هدف این مطالعه تعیین محدوده طبیعی هورمون‌های تیروییدی مورد استفاده در غربالگری نوزادان در ایران بود.

روش بررسی: طی یک مطالعه توصیفی- مقطعی (فروردین 1392 تا اسفند 1393 در مجتمع بیمارستانی امام‌خمینی (ره) شهر تهران) سطح هورمون‌های  TSH, FT4, T4تمام نوزادان متولد شده در زمان انجام طرح در بیمارستان ولیعصر (عج) که طی یک بارداری طبیعی و بدون عارضه و با آپگار دقیقه اول بالای هفت به دنیا آمده بودند، مورد سنجش قرار گرفت.

یافته‌ها: تعداد 249 نوزاد دختر و پسر، 35 نوزاد در محدوده سنی 4-0 روزه (1/14%)، 102 نوزاد در محدوده سنی  7-5 روز (41%) و 112 نوزاد در محدوده سنی 30-7 روز [45%] مورد بررسی قرار گرفتند.

میانگین مقادیر TSH و T4 وFT4  در نوزادان 30-0 روز به ترتیب µU/ml 35/5 و µg/dl 77/10 و ng/dl 33/1 بود و محدوده 95% مرکزی مقادیر به دست آمده برای TSH، µU/ml 01/6-76/4، برای T4، µg/dl 17/11-36/10 و برای FT4، ng/dl 37/1-29/1 به دست آمد.

نتیجه‌گیری: با توجه به تفاوت موجود محدوده مرجع در نژاد، جمعیت و مناطق جغرافیایی مختلف لازم است در کشور ایران هم این محدوده جهت غربالگری تعیین شود. بر اساس نتایج مطالعه حاضر می‌بایست Cut-off های پایین‌تری نسبت به کشورهای غربی برای TSH در برنامه‌های غربالگری هیپوتیروییدی مادرزادی در نظر گرفت که این امر باعث پیشرفت در تشخیص موارد خفیف‌تر بیماری و جلوگیری از ایجاد عوارض آن می‌شود.


فریده ظفری زنگنه، محمد مهدی نقی‌زاده، معصومه معصومی،
دوره 74، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) بیماری پیچیده‌ای است که با اختلال در سیستم تولیدمثل، متابولیک و با اختلال روانی در زنان همراه می‌باشد. نورآدرنالین، هورمون آزاد‌کننده کورتیکوتروپین (CRH)، فاکتور رشد عصب (NGF) از محرک‌های شناخته‌شده محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) و گنادال (HPG) می‌باشند که تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیک دستگاه تولیدمثل را به عهده دارند. هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش دو یافته مهم CRH و NGF از منظر روانی-عاطفی بود.

روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی در مهر 1391 در مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج) بیمارستان امام‌خمینی (ره) تهران انجام شد. در مجموع 170 خانم 40-20 سال سن با شاخص تودۀ بدنی (BMI) کمتر از 28 شرکت کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از Student’s t-test، Chi-square test و Mann-Whitney U test انجام شد.

یافته‌ها: سطوح سرمی CRH (33/2±90/10) و NGF (371/98±83/380) در گروه مبتلایان به تخمدان پلی‌کیستیک به‌طور معنادار کمتر از گروه شاهد بود (001/0P<). همچنین با استفاده از پرسش‌نامه دموگرافیک مشخصات کمی و کیفی جمعیت مورد مطالعه بررسی شد که نتایج آن در مدل رگرسیونی گزارش شد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه در تأیید مطالعات پیشین نشان می‌دهد که کاهش معنادار سطوح سرمی CHR و NGFα تحت تأثیر پرکاری سیستم عصبی سمپاتیک در سندرم تخمدان پلی‌کیستیک می‌تواند یکی از دلایل ایجاد اختلال روانی-عاطفی نزد زنان مبتلا باشد.


بختیار ترتیبیان، رقیه افسر قره‌باغ، عباس مآل‌اندیش، زینب شیخلو،
دوره 74، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پُرفشاری‌خون یکی از عوامل خطرساز اصلی برای بیماری‌های قلبی- عروقی است. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که عواملی مانند ویتامین D، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر در تنظیم فشارخون دخیل هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فشارخون با ویتامین D، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر در زنان یائسه کم‌تحرک بود.

روش بررسی: پژوهش توصیفی- تحلیلی کنونی بر روی زنان یائسه‌ی کم‌تحرک 50 تا 70 سال شهرستان ارومیه در شهریورماه 1394 انجام پذیرفت. 54 زن یائسه‌ی کم‌تحرک به‌عنوان نمونه انتخاب شده و به‌طور داوطلبانه و واجد شرایط در این پژوهش شرکت نمودند. ویژگی‌های عمومی و آنتروپومتریکی قد، وزن و شاخص توده‌ی بدن آزمودنی‌ها بترتیب با استفاده از متر دیواری با دقت یک میلیمتر، ترازوی دیجیتالی با دقت g 100 و Dual emission X-ray absorptiometry (DXA) ارزیابی شدند. فشارخون سیستولی و دیاستولی با دستگاه فشارسنج اندازه‌گیری شد. سطوح سرمی ویتامین D، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر نیز به‌ترتیب با دستگاه الایزا و اتوآنالایزر از نمونه‌های خونی حاصل از ورید بازویی اندازه‌گیری شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین فشارخون سیستولی و دیاستولی با ویتامین D (به‌ترتیب 581/0<P و 619/0<P)،  هورمون پاراتیرویید (623/0<P و 341/0<P)، کلسیم (704/0<P و 141/0<P) و فسفر (058/0<P و 357/0<P)، رابطه معناداری وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: بین فشارخون سیستولی و دیاستولی با سطوح سرمی ویتامین D، هورمون پاراتیرویید، کلسیم و فسفر در زنان یائسه‌ی کم‌تحرک 50 تا 70 سال در این مطالعه رابطه‌ای اثبات نگردید.


بختیار ترتیبیان، زینب شیخلو، عباس مآل‌اندیش، محمد رحمتی یامچی، رقیه افسرقره‌باغ،
دوره 74، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: نتایج مطالعات نشان می‌دهد که فعالیت ورزشی هوازی با تحریک سلول‌های استخوان‌ساز باعث پیشگیری از پوکی استخوان در دوران یائسگی می‌شود. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرینات هوازی با شدت متوسط بر بیان ژن آلکالین فسفاتاز، سطوح سرمی آلکالین فسفاتاز، هورمون پاراتیرویید و کلسیم در زنان کم‌تحرک بود.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه‌تجربی است که در شهریور ماه سال 1394 در دانشگاه ارومیه انجام گردید. زنان یائسه کم‌تحرک 65-50 سال شهرستان ارومیه، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. 20 آزمودنی داوطلب و واجد شرایط با میانگین سنی 12/2±60 سال و شاخص توده بدن kg/m2 24/3±46/29 به‌صورت تصادفی در دو گروه تمرین (10 زن) و کنترل (10 زن) با روش نمونه‌گیری تصادفی در این پژوهش شرکت نمودند. گروه تمرین به مدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه و در هر جلسه به مدت 60-50 دقیقه تمرینات هوازی پیاده‌روی و دوی سبک را با شدت 65 تا 70% حداکثر ضربان قلب تمرین اجرا کردند، در حالی‌که گروه کنترل در هیچ مداخله‌ای شرکت نداشتند. از گروه تمرین و کنترل 24 ساعت پیش و پس از 12هفته برنامه‌ی تمرینی به‌منظور اندازه‌گیری بیان ژن آلکالین فسفاتاز و مارکرهای سرمی استخوان نمونه‌گیری خون به‌عمل آمد. ارزیابی بیان ژنی با دستگاه Real-time RT-PCR (Applied, USA) و مارکرهای سرمی استخوان با دستگاه‌های Auto-analyzer (Biotechnica, Italy) و ELISA reader (Stat Fax-4200, Awareness Inc., USA) صورت گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد بیان ژن آلکالین‌فسفاتاز و هورمون پاراتیرویید پس از 12 هفته تمرینات هوازی شدت متوسط در بین گروهی افزایش معناداری داشتند (به‌ترتیب 027/0=P و 006/0=P)، ولی سطوح سرمی آلکالین فسفاتاز و کلسیم تفاوت معناداری نداشتند (به‌ترتیب 941/0=P و 990/0=P).

نتیجه‌گیری: نتایج بیانگر آن است که 12 هفته فعالیت ورزشی هوازی پیاده‌روی و دوی سبک با 65 تا 70% بیشینه ضربان قلب تمرین بیان ژن آلکالین فسفاتاز و هورمون پاراتیرویید را در زنان یائسه کم‌تحرک افزایش می‌دهد.


جواد هاشمی، زهرا حصاری، علیرضا گلشن،
دوره 75، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کلیوی مزمن تبدیل به یک بیماری همه‌گیر در سرتاسر جهان شده است. در نتیجه نقص کلیه در مرحله انتهایی هیپوکلسمی و هیپرفسفاتمی و در پی آن افزایش هورمون پاراتیرویید، در این بیماران رخ می‌دهد که در نهایت به هیپرپاراتیروییدیسم ثانویه منجر می‌شود. بنابراین بررسی روتین الکترولیت‌ها در این بیماران ضروری به‌نظر می‌رسد. پژوهش کنونی با هدف بررسی الکترولیت‌های موجود در بزاق در بیماران تحت دیالیز صورت گرفت تا نمونه بزاق به‌عنوان یک نمونه غیر‌تهاجمی برای آزمایشگاه‌های تشخیصی ارایه شود.

روش بررسی: در این مطالعه موردی-شاهدی که از مرداد تا مهر ۱۳۹۵ در بیمارستان امام علی (ع) شهر بجنورد انجام گردید، تعداد ۴۴ فرد بیمار دیالیزی و ۴۴ فرد سالم همسان‌سازی‌شده با آن‌ها، انتخاب شده و هموگلوبین، هماتوکریت، سطح آهن، فریتین، Total iron binding capacity (TIBC)، گلوکز خون، کلسترول، تری‌گلیسیرید، اوره، کراتینین، کلسیم، فسفر، پتاسیم و Parathyroid hormone (PTH) در خون آن‌ها و همچنین کلسیم، فسفر و پتاسیم در بزاق آن‌ها با روش‌های آزمایشگاهی روتین اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: کلسیم و فسفر در گروه بیماران دیالیزی بالاتر از گروه شاهد بود. همچنین سطح کلسیم، فسفر و پتاسیم در دو نمونه سرم و بزاق ارتباط معناداری ندارند، اما رابطه مثبتی بین PTH در سرم با فسفر و پتاسیم در بزاق مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: بزاق بیماران همودیالیزی سطح کلسیم و فسفر بالاتری نسبت به افراد سالم دارد و بنابراین می‌توانند مارکر مناسبی برای تشخیص باشند. افزون بر آن سطح PTH خونی با سطح فسفر و پتاسیم بزاقی در این بیماران ارتباط دارد که این دو الکترولیت بزاقی را به‌عنوان نماینده PTH در خون معرفی می‌کند.


لیلا عاصف کبیری، عباس علی‌بخشی، سید حسن امامی رضوی، مهتاب محمدی‌فرد، علیرضا عبدالهی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر افزون بر هورمون پاراتیرویید نقش ویتامین د در بروز هیپوکلسمی پس از تیروییدکتومی کامل مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه سطح سرمی ویتامین د پیش از عمل جراحی با بروز هیپوکلسمی پس از جراحی تیروییدکتومی کامل بود.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی (توصیفی-تحلیلی) ۵۷ بیمار کاندید تیروییدکتومی کامل از فروردین ۱۳۹۲ تا اسفند ۱۳۹۳ در بیمارستان ولی‌عصر (عج) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تمامی بیماران کلسیم، ویتامین د، پاراتورمون پیش از عمل و کلسیم روز اول و دوم پس از عمل اندازه‌گیری و سپس بر اساس اهداف مطالعه میزان ویتامین د پیش از عمل با میزان بروز هیپوکلسمی پس از جراحی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین کلسیم بیماران پیش از عمل mg/dl ۰/۷۷±۹/۲ و میانگین ویتامین د پیش از عمل nmol/l ۱۲/۱±۲۴ بود. میانگین کلسیم پیش از عمل و روز اول پس از عمل تفاوت آماری معناداری داشتند(۰/۰۰۱P<). از لحاظ ویتامین د، ۳۷ بیمار (۶۴/۹%) دچار کمبود ویتامین د پیش از عمل و ۲۰ بیمار (۳۵/۱%) دچار ویتامین د ناکافی بودند. از ۳۷ بیماری که کمبود ویتامین د پیش از عمل داشتند، ۲۶ بیمار دچار هیپوکلسمی روز اول پس از عمل و از ۲۰ بیماری که ویتامین د ناکافی داشتند ۱۴ بیمار دچار هیپوکلسمی در روز اول شدند که تفاوت از نظر آماری معنادار نبود (۰/۵۸P=).

نتیجه‌گیری: سطح سرمی ویتامین د پیش از عمل تیروییدکتومی کامل نقشی در بروز هیپوکلسمی پس از عمل که از عارضه‌های مهم و به‌طور تقریبی شایع این جراحی می‌باشد ندارد.


زیبا اقصایی‌فرد، زیبا حسینی‌فرد، رضا علیزاده، طیب رمیم،
دوره 76، شماره 4 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: هر چه کفایت دیالیز بهتر باشد عوارض اورمی از جمله آنمی کمتر می‌گردد. هایپرپاراتیروییدیسم نیز از فاکتورهایی است که در ایجاد آنمی بیماری کلیوی دخیل است. هدف مطالعه بررسی ارتباط هموگلوبین و هماتوکریت با هورمون پاراتیرویید و کفایت دیالیز در بیماران همودیالیز مزمن انجام شد.
روش بررسی: مطالعه به روش مقطعی در بیماران تحت دیالیز در مرکز همودیالیز سوده، شهر واوان استان تهران در مدت دو سال (از مهر ۱۳۹۲ تا مهر ۱۳۹۴) انجام شد. بیماران بالای ۱۸ سال که حداقل به مدت سه ماه تحت دیالیز قرار داشتند وارد مطالعه شدند. آنمی بر اساس مقدار مطلق هموگلوبین، هماتوکریت بیمار و درصد بیمارانی که به هدف درمانی هموگلوبین بیشتر از g/dl ۱۱ دست یافته بودند محاسبه گردید. سطح هورمون پاراتیرویید به‌صورت Intact PTH و به روش Enzyme immunoassay (EIA) اندازه گرفته شد.
یافته‌ها: ۱۷۶ بیمار شامل ۱۰۲ مرد (۵۸%) و ۷۴ زن (۴۲%) در این مطالعه شرکت کردند. میانگین سن بیماران ۱۳/۹۸±۵۴/۱۴ سال (۸۵-۱۸ سال) بود. ۲۳ نفر (۱۳/۱%) از بیماران سابقه پیشین پیوند کلیه داشتند. از ۱۷۶ بیمار تنها یک مورد سابقه پاراتیروییدکتومی داشت (۰/۶%). میانگین زمان دیالیز در بیماران شرکت کننده ۵/۲۹±۶/۳۸ سال     (۲۸-۱ سال) بود. نوع اکسس دیالیز در ۱۳۲ بیمار (۷۵%) فیستول و در ۴۴ بیمار (۲۵%) شالدون بود. میانگین هموگلوبین g/dl ۱۰/۷۳، میانگین هماتوکریت ۳۳/۰۶% و میانگین هورمون پاراتیرویید pg/ml ۴۰۳ بود.
نتیجه‌گیری: یافته‌های به‌دست آمده نشان داد ارتباط آماری معناداری میان سطح هموگلوبین و هماتوکریت با سطح هورمون پاراتیرویید و کفایت دیالیز وجود ندارد. افزایش سطح آهن سرم، Total iron binding capacity (TIBC) و مقاومت به اریتروپوییتین با کاهش سطح هموگلوبین و مقاومت به اریتروپوییتین با کاهش سطح هماتوکریت همراه بود.

علیرضا رای، شیرین آلرد، پریسا جانجانی، سیروس نوروزی،
دوره 77، شماره 9 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه بیماری قلبی و عروقی یکی از شایع‌ترین علت‌های مرگ‌و‌میر در جهان به‌شمار می‌آید و به‌نظر می‌رسد جایگاه هورمون پاراتیرویید می‌تواند نقش مهمی در بیماری‌های قلبی و عروقی داشته باشد. بنابراین این مطالعه با هدف مقایسه سطح سرمی هورمون پاراتیرویید در بیماران مبتلا به سکته قلبی، آنژین ناپایدار و عروق کرونر نرمال انجام شد.
روش بررسی: روش انجام این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی است که جامعه پژوهش شامل افراد مبتلا به سکته قلبی، آنژین ناپایدار و کرونر نرمال مراجعه‌کننده به بیمارستان امام علی (ع) شهر کرمانشاه بود که تعداد ۱۲۰ نفر از بیماران واجد شرایط به‌صورت در دسترس از دی ۱۳۹۵ تا فروردین ۱۳۹۶ وارد مطالعه شدند و در سه گروه قرار گرفتند. سطح سرمی از طریق آزمایش خون در بیماران این سه گروه مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: براساس نتایج مطالعه، میانگین سطح سرمی پاراتیرویید در حالت کلی و بدون گروه‌بندی برابر با pg/dl ۱۸/۳۲ بود. بیشترین میزان سطح سرمی پاراتیرویید در گروه کرونر نرمال و کمترین آن در گروه آنژین ناپایدار بود. در افرادی که سابقه مصرف سیگار نداشتند تفاوت معناداری بین گروه‌های مختلف مطالعه از نظر میانگین سطح سرمی هورمون پاراتیرویید وجود داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست‌آمده از مطالعه نشان داد، میزان سطح سرمی پاراتیرویید با بیماری‌های قلبی-عروقی از جمله آنژین ناپایدار نسبت به گروه کنترل ارتباط دارد، می‌توان با بررسی آزمایشگاهی سطح سرمی هورمون پاراتیرویید در افراد مشکوک پیش‌بینی لازم در مورد سکته قلبی، آنژین ناپایدار و کرونر نرمال را انجام داد و از ابتلا به این بیماری‌ها با آزمایش جلوگیری نمود.

سمیرا شیری، محمود قاسمی، خیراله اسدالهی، مریم دلدار، کوروش سایه‌میری،
دوره 79، شماره 9 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف هورمون رشد داروهای لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول می‌تواند باعث افزایش قد در کودکان و نوجوانان گردد. با توجه به این‌که برآوردی کلی از میزان تاثیر این داروها بر افزایش قد کودکان و نوجوانان با کوتاه قدی ایدیوپاتیک (ISS) وجود ندارد و مطالعات مختلف برآوردهای متفاوتی ارایه داده‌اند، هدف این مطالعه مقایسه اثر هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون، آناستروزول و ترکیب هورمون رشد و مهارکننده‌های آروماتاز بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به (ISS) به‌روش متاآنالیز است.
روش بررسی: با جست‌وجو در پایگاه‌های الکترونیکیWeb of Science، Scopus، ISI، Google Scholar Cochrane و PubMed با استفاده از کلید واژه‌های Body Height، Short Stature، Aromatase، Idiopathic، Inhibitors، Anastrozole، Oxandrolone، Letrozole و Growth Hormone مطالعات بالینی تصادفی‌ شده (RCT) که به بررسی اثر ترکیب هورمون رشد و داروهای مهارکننده آروماتاز، هورمون رشد، لتروزول، اکساندرولون و آناستروزول بر افزایش قد در کودکان و نوجوانان مبتلا به کوتاه قدی پرداخته‌اند استخراج شد. برای سنجش میزان افزایش قد از شاخص نمره انحراف معیار قد (HSDS) پیش و پس از مداخله استفاده شد.
یافته‌ها: شاخص افزایش قد (HSDS)، با مصرف ترکیب هورمون رشد و یکی از داروهای مهارکننده آروماتاز (58/1-38/0=CI%95)98/0SMD=، با مصرف داروی هورمون رشد (14/1-62/0=CI%95)88/0SMD=، با مصرف داروی لتروزول (51/1-16/0=CI%95)83/0=SMD، با مصرف داروی اکساندرولون (99/12-0/0=CI%95)56/0SMD= و با مصرف آناستروزول (63/0-00/0=CI%95)31/0SMD= به‌دست آمد، که نشان می‌دهد همه داروهای مذکور در افزایش قد تاثیر معناداری داشته‌اند. (05/0P<).
نتیجه‌گیری: هرچند که تاثیرگذاری داروی هورمون رشد بر افزایش قد، بیشتر از داروهای مهارکننده آروماتاز بود اما با اضافه کردن یکی از مهارکننده‌های آروماتاز به هورمون رشد می‌توان اثربخشی هورمون رشد را افزایش داد.

بهزاد حاتمی، سعید عبدی، حسین نوری، حمید مهراد،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تغییرات آزمایشگاهی عملکرد کبد و تیرویید در بیماران درگیر مسمومیت با سرب انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی بر روی 100 بیمار با شواهد بالینی مسمومیت با سرب انجام شد که از اردیبهشت 1397 تا دی 1397 به بیمارستان لقمان حکیم تهران ارجاع شده بودند. همچنین، 100 شرکت‌کننده دیگر با جنسیت و سن همسان، با سابقه مصرف تریاک و تماس با سرب یا فلزات غیر مرتبط با محل کار و با سطح نرمال سرب، به‌عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند.
یافته‌ها: میانگین سطح سرمی سرب در گروه‌های مورد و شاهد به‌ترتیب dl/µg 4/0±12/63 و dl/µg 1/0±2/6، با اختلاف آماری معنادار (001/0>P) بود. با این‌حال، سطح آنزیم‌های آلکالن فسفاتاز (ALKp)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) در گروه بیمار در مقایسه با گروه شاهد به‌طور معناداری بالاتر بود (001/0>P). سطح هورمون محرک تیرویید (TSH) در بیماران مبتلا به مسمومیت با سرب (MIU/L 04/3±0/0) در مقایسه با گروه کنترل (23/1±2/2) به‌طور قابل توجهی کمتر بود (04/0=P).
نتیجه‌گیری: مسمومیت با سرب می‌تواند عملکرد کبد را مختل کند و باعث افزایش آنزیم‌های کبدی شود. همچنین مسمومیت با سرب می‌تواند بر روی سطوح هورمون تحریک‌کننده تیرویید و هورمون لووتیروکسین تاثیر بگذارد. درک دقیق مکانیسم‌ها ممکن است به کنترل اثرات هپاتوتوکسیک در بیماران کمک کند. همچنین دانستن الگوی افزایش آنزیم‌های کبدی و تغییرات هورمون‌های تیروییدی ممکن است به تمیز مسمومیت با سرب از سایر تشخیص‌های افتراقی کمک کند.

 

مریم مختاری، سید رضا عطارزاده حسینی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کبد چرب شایعترین علت بیماری‌های مزمن کبدی در جهان است که می‌تواند باعث بروز بیماری‌های قلبی- عروقی شود، از این‌رو این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد بر PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی، انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و به‌روش تجربی-آزمایش بنیان است. شروع پژوهش تا جمع‌آوری داده‌ها، از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۱ در آزمایشگاه تخصصی تربیت بدنی دانشگاه فردسی مشهد به طول انجامید. تعداد 21 سر موش به‌صورت تصادفی به سه گروه هفت‌تایی، کنترل (c)، تمرین (HIIT) و تمرین+ هورمون رشد    (H-GH) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد طبق پروتکل انجام گرفت. شاخص‌هایی نظیر PGC1a،SOD ، MDA، مقاومت به انسولین، نسبت ALT/AST و LDL/HDL مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت ارزیابی داده‌ها از آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی (Tukey post hoc) استفاده شد.
یافته‌ها: مقادیر PGC1a و SOD در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت. اما مقادیر MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. کاهش مقاومت به انسولین تنها در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل معنادار بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. نسب LDL/HDL (Lipid profile ratio) تنها در گروه HIIT کاهش معنادار داشت.
نتیجه‌گیری: تمرین تناوبی شدید توانست پاسخ بهینهتری در مقایسه با پپتید GH در بهبود شاخصهای مرتبط با NAFLD ایجاد کند. تزریق این هورمون به تنهایی ممکن است تبعات نامطلوبی بر برخی شاخص‌های این ناهنجاری داشته باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb