جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای هیستوپاتولوژی

هایده حائری، فهیمه اسدی آملی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

در این مقاله، نمای نادر هیستوپاتولوژیک کارسینوم مدولاری را که یکی از نماهای گمراه کننده تشخیصی آن می باشد، معرفی کرده مورد بحث قرار داده ایم. بیمار دختر 14 ساله ای است که از حدود یکسال قبل از مراجعه بدون سابقه بیماری خاص یا رادیوتراپی ناحیه سر و گردن و یا بیماری مشابه در فامیل، متوجه وجود توده در ناحیه گردن می گردد که بتدریج بزرگتر گشته و بدون درد یا علائم همراه سیستمیک بوده است. در طی بررسی های تشخیصی جهت بیمار ندول سرد تیروئید مطرح می گردد، که بدنبال آن انجام FNA و گزارش آن بعنوان نئوپلاسم فولیکولر جهت بیمار تصمیم به عمل جراحی با ارسال نمونه فوری گرفته می شود. در وهله اول لوبکتومی ایسمکتومی انجام می شود که بررسی هیستوپاتولوژی فوری آن بعنوان نئوپلاسم هورتل گزارش می گردد. بدنبال آن لوب دیگر تیروئید نیز برداشته می شود که در بررسی آن نیز ندولی، که بطور عمده متشکل از سلولهای دوکی بوده، تشخیص داده می شود. در نهایت تشخیص کارسینوم مدولاری توسط ایمنوهیستوشیمی مسجل می گردد.


زهرا فروهش تهرانی، کامیار خزائیان، علی ملایری، رویا فغانی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: کانسر پستان شایع‌ترین کانسر و دومین علت شایع مرگ ناشی از کانسر در زنان است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط انواع هیستوپاتولوژیک کانسر پستان با اسکورینگ اسلایدهای مارکر HER2 در نمونه‌های ارجاعی به بخش پاتولوژی بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1384و 1385 انجام شد.

روش بررسی: در این پژوهش که به‌روش مقطعی (Cross sectional) انجام شد، 140 عدد از نمونه‌های پاتولوژی کانسر پستان ارجاعی به بخش پاتولوژی بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1384و 1385 به روش غیر تصادفی ساده (Sequential) انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به سایز تومور، نوع هیستوپاتولوژیک تومور، گرید تومور و وضعیت لنف نودها از گزارشات پاتولوژی آنها استخراج شد. بلوک‌های آن‌ها مشخص شد و با استفاده از Immunohistochemistry (IHC) برای مارکر HER2 در نمونه‌ها اسکورینگ انجام شد.

 یافته‌ها: بین انواع تشخیص و HER2 Overexpression تفاوت معنی‌داری دیده شد (05/0>p). همچنین بین درگیری لنفاتیک و HER2 Overexpression نیز تفاوت معنی‌داری دیده شد (05/0>p). سایز تومور و گرید تومور رابطه مثبت معنی‌داری را نشان دادند (026/0p=، 188/0r=). در آنالیز مولتی واریانس بین سایز، گرید تومور و سن با اسکورینگ اسلایدهای مارکر HER2 رابطه معنی‌داری به‌دست نیامد. ضریب Kappa برای موافقت (Agreement) تشخیص دو مشاهده‌گر 715/0 (715/0Kappa=) و همان مشاهده‌گر با اسکورینگ قبلی (78/0Kappa=) بود.

نتیجه‌گیری: پیشنهاد می‌گردد که پزشکان برای بیماران مبتلا به کانسر پستان، در انواع هیستوپاتولوژیک Invasive Lobular و سایر تایپ‌های ناشایع کانسر پستان تست IHC و تست FISH برای مارکر HER2 درخواست نکنند و فقط در موارد Invasive Ductal و زیردسته‌های آن این تست‌ها انجام شود.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


حمیدرضا احمدی‌آشتیانی، نیما حکمت‌ناظمی، شمسعلی رضازاده، بنفشه غلامحسینی، محمد بقایی، امیر هوشنگ احسانی، حسین رستگار،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه آسیب‌های پوستی ناشی از اشعه فرابنفش، نیاز به محصولات ایمن، ‌ارزان، در دسترس و محافظ در برابر پرتو فرابنفش خورشید را بیش از پیش نموده است. سیلیمارین موجود در گیاه خارمریم دارای اثرات محافظتی در برابر پرتو فرابنفش خورشید است. در این تحقیق اثرات مصرف موضعی کرم حاوی سیلیمارین در جلوگیری از اثرات سوء پرتو فرابنفش بر پوست با استفاده از یافته‌های هیستوپاتولوژیک و بالینی  ارزیابی شد.

روش بررسی: 75 خوکچه هندی آلبینو به طور تصادفی به پنج گروه 15 تایی تقسیم شدند. موهای پشت حیوانات در ابعاد دو سانتی‌متر مربع تراشیده شد. در گروه اول تیماری صورت نگرفت. در گروه دوم وازلین، در گروه سوم   کرم پایه بدون عصاره سیلیمارین، در گروه چهارم عصاره سیلیمارین و در گروه پنج کرم حاوی عصاره سیلیمارین استفاده شد. پس از دریافت ماده مورد نظر، خوکچه‌ها به مدت 45 دقیقه اشعه فرابنفش دریافت کردند. پس از 50   روز بررسی بالینی خوکچه‌ها، آسان‌کشی شدند و نمونه‌گیری پوستی به‌عمل آمد.

یافته‌ها: در بررسی بالینی مواردی چون پوسته پوسته شدن جلد، برنزه شدن پوست، همچنین ادم جلدی و در بررسی میکروسکوپیک ضایعات پاتولوژیکی از قبیل هایپرکراتوز و هایپرپیگمانتاسیون اپیدرم، اگزوسیتوز، اکانتوز، پری‌فولیکولیت، ادم و افزایش ضخامت درم دیده شد. مقایسه آماری گروه یک و گروه پنج، در اکثر شاخص‌ها اختلاف معنی‌داری را نشان می‌دهد (01/0p<).

نتیجه‌گیری: مصرف موضعی کرم حاوی عصاره سیلیمارین می تواند در پیشگیری از ضایعات ناشی از پرتو فرابنفش در خوکچه هندی موثر باشد. بررسی یافته‌های بالینی و هیستوپاتولوژیک نتایج مشابهی را با نتایج روش‌های آنزیمی ارائه می‌دهد.


غفور موسوی، داریوش مهاجری، علی رضایی، محمدرضا ولیلو، آرمان علی محمدی،
دوره 70، شماره 2 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: ترمیم استخوان، یکی از مسایل چالش‌برانگیز جراحان از زمان‌های دور بوده است. داروهای استاتینی به عنوان پایین آورنده کلسترول خون دارای اثرات مفید در ترمیم استخوان می‌باشند. هدف این مطالعه ارزیابی تاثیر آتورواستاتین بر روند استخوان‌سازی در نقیصه تجربی ایجاد شده در استخوان متراکم فمور موش صحرایی می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی آزمایشگاهی بر روی 30 سر موش صحرایی نر نژاد SD انجام شد. موش‌ها به صورت تصادفی به سه گروه (آزمایش و شاهد) تقسیم شدند. پس از القای بیهوشی، سوراخی به قطر دو میلی‌متر در عرض استخوان ران ایجاد شد. گروه شاهد یک میلی‌لیتر سرم فیزیولوژی و گروه‌های آزمایش یک و دو به ترتیب 10 و 20 میلی‌گرم به ازای کیلوگرم آتورواستاتین به صورت خوراکی دریافت نمودند. 45 روز بعد، موش‌ها آسان کشی شده و مقاطع هیستوپاتولوژیک از محل نقیصه تهیه و مورد ارزیابی هیستوپاتولوژی و هیستومورفومتری قرار گرفت.
یافته‌ها: در گروه شاهد محل نقیصه توسط استخوان نابالغ به همراه فضاهایی از مغز استخوان پر شده بود و استخوان‌سازی ضعیفی در محل نقیصه قابل مشاهده بود. در گروه‌های آزمایش، مقادیر فراوان استئوبلاست به همراه تعداد زیادی ترابکول‌های استخوانی جوان قابل مشاهده بود که سازمان یافته به نظر می‌رسیدند. نتایج ارزیابی هیستومورفومتری نشان داد که آتورواستاتین دارای تاثیر معنی‌داری در التیام استخوان در گروه‌های مورد آزمایش دوم و سوم نسبت به گروه شاهد می‌باشد (0001/0P<)، ارزیابی نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که آتورواستاتین با دوز بالا در گروه سوم دارای تاثیر معنی‌داری نسبت به گروه دوم می‌باشد (0001/0P<).
نتیجه‌گیری:
 
نتایج نشان می‌دهد که آتورواستاتین قادر به تحریک استخوان‌سازی در موش صحرایی می‌باشد


پرویز دیهیمی، محمودرضا عارفیان، پروین محزونی،
دوره 72، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فیبروماتوزیس‌ها پرولیفراسیون‌های فیبروبلاستیک هستند که مشی بیولوژیک و الگوی هیستوپاتولوژیک آنها حد واسط ضایعات خوش‌خیم فیبروبلاستیک و فیبروسارکوماست. بر این اساس به دلیل هم پوشانی خصوصیات هیستوپاتولوژیک فیبروسارکوما به‌خصوص نوع درجه کم با فیبروماتوزیس، پژوهش حاضر برای یافتن معیارهای دقیق‌تر تمایز هیستوپاتولوژیک و ایمونوهیستوشیمیایی این ضایعات انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، تعداد 40 نمونه از آرشیوهای آسیب‌شناسی بیمارستان‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی اصفهان و تهران بین سال‌های 1382 تا 1392 شامل 20 نمونه فیبروسارکوما و 20 نمونه فیبروماتوزیس، انتخاب شدند و خصوصیات هیستوپاتولوژیک و ایمونوهیستوشیمیایی آنها برای نشانگرهای Ki-67 و بتا-کاتنین با میکروسکوپ نوری بررسی و مقایسه شدند. یافته‌ها: میانگین سن (063/0P=، توزیع فراوانی جنس (197/0P=)، میزان نکروز (602/0P=)، میزان وضوح هستک (799/0P=) و میانگین SID نشانگر بتا-کاتنین (369/0P=) تفاوت معناداری بین فیبروماتوزیس و فیبروسارکوما به دست نیامد، اما در رابطه با توزیع فراوانی ناحیه (017/0P=)، میزان میتوز (001/0P<)، میزان طرح استخوان جناغی (043/0P=)، میزان سلولاریتی (001/0P<)، میزان هم‌پوشانی هسته‌ها (001/0P<)، میانگین Ki-67 (046/0P=)، میانگین حدKi-67 (001/0P=) و میزان آتیپیسم (001/0P<) تفاوت معناداری بین فیبروماتوزیس و فیبروسارکوما به دست آمد. نتیجه‌گیری: با توجه به تفاوت معنادار بین دو تومور در میزان اشکال میتوتیک، بروز نشانگر میتوتیک Ki-67، طرح جناغی، سلولاریته و آتیپیسم، این خصوصیات می‌‌توانند در افتراق ضایعات پاتولوژیک اشاره شده ملاک قرار گیرند ولی عدم وجود تفاوت معنادار بین دو تومور در بروز و شدت بتاکاتنین، وضوح هستک‌ها و نکروز نشان می‌دهد که آنها معیارهای افتراق معتبری نیستند.
نگار عبدی، ایرج عابدی، مظفر ناصرپور، مسعود ربانی،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات شایعترین بدخیمی در مردان و دومین علت مرگ‌ومیر در تمام کشورهای دنیا می‌باشد. مکانیسم دقیق سرطانی شدن پروستات مشخص نیست. از طرف دیگر تشخیص زودهنگام سرطان پروستات می‌تواند منجر به درمان کامل شود. چندین آزمایش کلینیکی شامل معاینه انگشتی رکتوم (DRE)، بیوشیمیایی مثل آنزیم ویژه پروستات (PSA) و پاتولوژیک مثل بیوپسی با هدایت اولتراسوند (TRUS) برای بررسی اندازه و گسترش سرطان پروستات استفاده می‌شود. در این مطالعه ارتباط بین مقدار میانگین سرم PSA و شاخص گلیسون به‌عنوان روش استاندارد در بیماران مبتلا به سرطان پروستات در مقایسه با پارامترهای استخراج شده از DCE-MRI ارزیابی گردید.
روش بررسی: این مطالعه بنیادی کاربردی بر روی 90 بیمار مبتلا به سرطان پروستات که براساس معیارهای Mc Donald از اسفند 1398 تا مهر 1399 به مرکز تصویربرداری شفای اصفهان ارجاع شده بودند، انجام شد. نواحی مشکوک به کانون سرطان توسط پزشک متخصص رادیولوژی مشخص و شاخص‌های تصاویر داینامیک شامل Ktrans و Kep تعیین شد. نرم‌افزارهای تجاری موجود داده‌های DCE-MRI را گرفته و نقشه‌های پارامتریک مثل نقشه‌های Ktrans و Kep را ایجاد می‌کنند که می‌توان برای اهداف تشخیص استفاده نمود.
یافته‌ها: نقشه‌های Kep و Ktrans تفاوت معناداری میان بافت سالم و سرطانی نشان دادند. Kep و Ktrans در سرطان پروستات به‌طور قابل‌توجهی بالاتر از بافت سالم بود (05/0P<). به‌منظور بررسی ارتباط پارامترهای DCE-MRI و یافته‌های هیستوپاتولوژیک از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین هیچ ارتباط معناداری بین شاخص گلیسون و پارامترهای DCE-MRI مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: پارامترهای DCE-MRI به‌طور قابل‌توجهی تشخیص دقیق سرطان پروستات را بهبود بخشیده و به‌عنوان روشی موثر برای تشخیص، مدیریت و ارزیابی مردان مبتلا به سرطان پروستات مفید است اما نباید به‌عنوان جایگزینی برای نمونه‌برداری از بافت در نظر گرفته شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb