جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای هیپرکلسترولمی

فاطمه متانی، آزاده امین پور، هادی طبیبی،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

اصلاح الگوی غذایی از جمله استفاده از سبوس غلات در رژیم غذایی از روشهای مؤثر در کاهش خطر بیماری های قلبی عروقی می باشد. این تحقیق به منظور مقایسه اثرات مصرف سبوس برنج و سبوس گندم بر چربی های خون زنان هیپرکلسترولمیک صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی تصادفی بر روی نوزده زن سالم با محدوده سنی65-35 سال که غلظت کلسترول تام سرم آنها در حالت ناشتا mg/dl300 -240 بود صورت گرفت. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون های t-test و Paired t test انجام پذیرفت.
یافته ها: در این مطالعه دو گروه از نظر میانگین سن، وزن، BMI و عوامل مداخله گر رژیمی تفاوت آماری معنی داری با یکدیگر نداشتند. مصرف سبوس گندم در مدت چهار هفته توانست غلظت کلسترول تام و LDL-C سرم را به ترتیب به میزان 11% و 21% کاهش دهد (01/0 P< ). در حالیکه سبوس برنج هیچ اثری بر این فراسنج ها نداشت. هم چنین، در طول مطالعه تغییر معنی داری در غلظت تری گلیسرید، HDL-C، نسبت LDL-C/HDL-C و نسبت کلسترول تام به HDL-C سرم در دو گروه مورد مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: این مطالعه بطور کلّی نشان داد که مصرف سبوس گندم در مقایسه با سبوس برنج اثرات سودمندی بر روی غلظت کلسترول تام و LDL-C سرم در زنان هیپرکلسترولمیک دارد.


محمدرضا شجاع، منیژه مهدوی، مسعود رضا معنویت، محمد‌رضا بشارتی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده

دیابت شایع‌ترین بیماری سیستمیک و غدد درون‌ریز انسان و رتینوپاتی دیابتی یکی از شایع‌ترین عوارض این بیماری است. علت این عارضه هنوز ناشناخته است ولی تغییرات لیپیدهای سرم به‌عنوان یکی از علل احتمالی در ایجاد و یا پیشرفت آن مطرح گردیده است. هدف‌ این‌ مطالعه‌ بررسی وضعیت‌ لیپیدهای‌ سرم‌ در درجات‌ مختلف‌ رتینوپاتی‌ می‌باشد.
روش بررسی: این مطالعه مشاهده‌ای به‌صورت توصیفی- تحلیلی و به روش Cross-Sectional بر‌روی 37 بیمار دیابتی نوع І و 157 بیمار دیابتی نوع ІІ انجام پذیرفت. روش نمونه‌گیری برای دیابت نوع ІІ تصادفی ساده و برای دیابت نوع І به‌صورت سرشماری از بین پرونده‌های فعال مرکز دیابت یزد در سال1381 بود. مدت زمان ابتلاء به دیابت در بیماران مورد مطالعه، حداقل هفت سال از زمان تشخیص بود. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست یازدهم و با استفاده از آزمون کای‌دو، فیشر و ANOVA انجام گرفت.
یافته‌ها: از مجموع 194 بیمار، 74 نفر مرد و 120 نفر زن بودند. از این تعداد، 90 نفر (4/46%) کلسترول نرمال و 104 نفر (6/53%) کلسترول بالای سطح نرمال داشتند. در مورد تری گلیسیرید، 94 نفر (4/48%) سطح نرمال و 100 نفر (6/51%) سطح بالای نرمال داشتند و توزیع فراوانی درجات مختلف رتینوپاتی بر‌حسب کلسترول و نیز تری‌گلیسیرید با 05/0P< تفاوت معنی‌داری داشت. در گروه‌های مختلف جنسی، فراوانی‌ رتینوپاتی‌ دیابتی در افراد دارای کلسترول و یا تری‌گلیسرید بالا بیشتر بود. این موضوع در مورد نوع دیابت و گروه سنی نیز صادق بود یعنی در گروه‌های مختلف از نظر نوع دیابت و گروه سنی، فراوانی‌ رتینوپاتی‌ دیابتی در افراد دارای کلسترول و یا تری‌گلیسرید بالا، بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: در مطالعه ما فراوانی رتینوپاتی‌ دیابتی در نمونه‌های مبتلا به هیپرکلسترولمی و هیپرتری‌گلیسریدمی نسبت به نمونه‌هایی که سطح نرمال کلسترول و تری‌گلیسرید داشتند، بیشتر بود.


عسگر برخورداری، تقی حسن‌زاده، مسعود سعیدی جم، رسول اسماعیلی، مکس پائولی،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : هیپرکلسترولمی یک فاکتور خطر اصلی برای بیماری‌های قلبی عروقی، آترواسکلروز و پانکراتیت می‌باشد. پلی‌مورفیسم‌های ژن کلسترول استر ترانسفر پروتیین می‌تواند با تغییراتی در میزان لیپیدها همراه باشد. در این مطالعه ارتباط پلی‌مورفیسم D442G ژن کلسترول استر ترانسفر پروتیین (CETP) را با الگوی لیپیدی و فعالیت CETP در بیماران هیپرکلسترولمی و گروه شاهد بررسی نمودیم. روش بررسی: در یک مطالعه مورد- شاهدی تعداد 102 بیمار مبتلا به هیپرکلسترولمی و 200 فرد سالم انتخاب شدند. قطعات ژنی واجد تغییرات ژنتیکی با تکنیک واکنش زنجیره‌ای پلیمراز (PCR) تکثیر و ژنوتیپ‌های پلی‌مورفیسم D442G با تکنیک R estriction F ragment L ength P olymorphism (RFLP) و در حضور آنزیم MSP1 شناسایی گردید. فراوانی آلل‌ها و ژنوتیپ ‌ ها تعیین گردید. فعالیت CETP به‌وسیله کیت و طبق روش استاندارد فلوریمتر و پارامترهای لیپیدی نیز توسط کیت‌های بیوشیمیایی و به روش آنزیمی اندازه‌گیری گردید . یافته‌ها: نتایج ما نشان می‌دهد که فعالیت CETP در گروه بیمار به طور معنی‌داری بیش‌تر از گروه کنترل می‌باشد (05/0 P< ). فراوانی ژنوتیپ‌ها و آلل‌ها بین دو گروه شاهد و بیمار اختلاف معنی‌داری را نشان نداد (در گروه کنترل: 96% DD ، 4% DG و GG صفر درصد و در گروه بیمار: 86% DD ، 10% DG و 4% GG ) (05/0 P> ). در هر دو گروه کنترل و بیمار، افراد واجد آلل G ( GG و DG ) در مقایسه با سایر افراد، کلسترول تام، HDL-C و LDL-C بالاتر و CETP کم‌تری داشتند (05/0 P< ). نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه ما نشان می‌دهد که پلی‌مورفیسم D442G می‌تواند تغییراتی را در الگوی لیپیدی و فعالیت CETP جمعیت مورد مطالعه، ایجاد نماید.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb