جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای وزن کم هنگام تولد

مهبد کاوه، فاطمه داوری تنها، مرجان پاشائی مقدم،
دوره 63، شماره 12 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: وجود بند ناف دور گردن پدیده شایعی است که ممکن است هنگام تولد دیده شود بطوری که عده ای آن را قسمتی از زندگی طبیعی داخل رحمی می دانند. البته همیشته این سوال مطرح بوده است که آیا این بند ناف دور گردن می تواند باعث دیسترس جنینی شود یا نه؟ هدف از این مطالعه پیدا کردن ارتباط بند ناف دور گردن و تعداد حلقه های آن با وزن جنینی است. یکی از علائم دیسترس طولانی مدت جنین کاهش وزن هنگام تولد می باشد وزن کم هنگام تولد می تواند بازده زندگی آینده فرد را کاهش داده و از کیفیت زندگی بکاهد پس این نوزادان باید شناسائی شده و مراقبت بهتر و بیشتری داشته باشند.
مواد و روشها: در این مطالعه cross sectional 252 نوزاد با بند ناف دور گردن در فاصله سالهای 1382-1381 در بیمارستان میرزاکوچک خان مورد بررسی قرار گرفتند که با توجه به متغیرهای مادری و جنینی مقایسه و طبقه بندی شدند. عوامل مادری مورد بررسی شامل سن، تعداد حاملگی، تعداد زایمان، وجود سابقه بند ناف دور گردن در زایمان قبلی، وزن هنگام تولد، داشتن اضافه وزن، دیابت و فشار خون مادر بود و عوامل نوزادی شامل سن حاملگی، جنس نوزاد، وزن هنگام تولد و تعداد حلقه بند ناف دور گردن است.
یافته ها: کمترین سن مادران 17 سال و بیشترین آن 43 سال بود. مادرانی که در زایمان اخیر نوزاد با بند ناف دور گردن داشتند پاریتی دو یا بیشتر بودند. تعداد حلقه 179(71%) مورد فقط یک دور حلقه دور گردن و 8/25% دو دور بند ناف دور گردن و 7 مورد سه حلقه و یک مورد 4 حلقه دور گردن داشت. از میان 252 مورد تولد 111(44%) نفر دختر و 141(56%) نفر پسر بودند. بیشترین سن حاملگی 42 هفته در 4/2% از نوزادان و کمترین سن حاملگی 30 هفته در 2/1% موارد بود. بیشترین جمعیت موالید در 39 هفته 8/21% و کمترین جمعیت در نوزادان 33-32 هفته 4/0% بود. 185(4/73%) مورد حاصل زایمان طبیعی و 67(6/26%) مورد حاصل سزارین بودند.
نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه مشاهده شد که اگر تعداد حلقه های بند ناف دور گردن زیاد باشد به صورت عکس باعث کاهش وزن جنین می شود. جنس نوزاد در این اتفاق تاثیری نداشت البته اندکی در بین پسران بیشتر بود ولی با توجه به اینکه نوزادان عمدتاً ترم بودند شانس وجود بند ناف دور گردن افزایش می یافت. ارتباط بدست آمده از نظر آماری معنی دار نبود که شاید علت آن مراقبت بهتر دوران بارداری در یک مرکز دانشگاهی باشد که در مرکز شهر قرار داشته و مورد توجه افراد نسبتاً آگاه به نظر می رسد.


فرین سلیمانی، حسین سورتجی،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: فلج مغزی یک سندرم با اختلال حرکتی غیرپیشرونده و دارای ریسک فاکتورهای مختلف است که در اثر ضایعه در مغز در حال رشد ایجاد می‌شود. اتیولوژی فلج مغزی معمولا ناشناخته است و در مقایسه با دهه‌های قبل و با وجود پیشرفت‌هایی که در مراقبت‌های مامایی و نوزادان اتفاق افتاده شیوع آن کاهش نداشته است. در حقیقت به نظر می‌رسد که در نوزادان ترم افزایش شیوع نیز داشته است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر در بروز فلج مغزی تدوین گردید تا این عوامل را در نوزادان با شرایط محیطی و اجتماعی خاص ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان مشخص سازد. روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی تمام کودکان 6-1 ساله ارجاع شده دارای فلج مغزی از مراکز بهداشتی- درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی سال‌های 1387-1386، از نظر عوامل موثر و فاکتورهای خطر پری‌ناتال و نئوناتال با گروه شاهد (با تعداد برابر و همسان شده) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌ها: در طی مطالعه، 112 کودک در گروه مورد و 113 نفر در گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. عوامل اصلی در بروز فلج مغزی عبارت بودند از: تولد پیش رس، تشنج نوزادی، تشنج پس از نوزادی، نمره آپگار پایین در دقیقه بیستم، وزن کم هنگام تولد و حاملگی چند قلویی. اکثر کودکان با فلج مغزی از نظر سن حاملگی ترم بوده و تنها 8/37% قبل از 37 هفته بارداری متولد شده بودند. نتیجه‌گیری: تولد پیش‌رس، آنسفالوپاتی هیپوکسیک- ایسکمیک و وزن کم هنگام تولد عوامل موثر همراه در بروز فلج مغزی در این گروه بودند.
رخساره صادقی، مریم ربیعی، حوریه صادری، مرضیه جعفری،
دوره 69، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات زیادی نشان می‌دهند که پاتوژن‌های پریودنتال می‌توانند به‌عنوان یک ریسک‌فاکتور برای زایمان زودرس و وزن کم هنگام تولد عمل نمایند، در مورد این‌که بین سایر باکتری‌های دهانی با سرانجام بارداری ارتباطی وجود دارد یا نه مطالعات بسیار کمی وجود دارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه فلور باکتریال بزاق در دوران حاملگی با سرانجام نامطلوب حاملگی انجام شد. روش بررسی: مطالعه به‌صورت کوهورت (آینده‌نگر) بر روی 300 زن باردار که در سال 89-1388 برای مراقبت‌های دوره بارداری به بیمارستان حضرت زینب (س) مراجعه کرده بودند، انجام شد. نمونه بزاق افراد مورد مطالعه حداقل یک ساعت بعد از صبحانه با استفاده از سمپلر تهیه و بر روی لام تثبیت شد. عمل شمارش باکتری‌ها بر اساس شکل و واکنش گرم صورت گرفت. میکروارگانیسم‌های مورد مطالعه شامل کوکوس‌های گرم مثبت و منفی، باسیل‌های گرم مثبت و منفی، اسپریل‌ها، اسپیروکت‌ها، مخمرها، باکتری‌های فوزی فرم و اکتینومیست‌ها بودند. یافته‌ها: از 300 فرد مورد مطالعه داده‌های کامل مربوط به 243 زن به‌دست آمد. پنج مورد (2%) از نمونه‌های مورد بررسی مرده‌زایی داشتند و 238 نفر (98%) نوزادانی زنده به‌دنیا آوردند. فقط بین میانگین کوکسی‌‌های گرم منفی و مرده‌زایی ارتباط آماری معنی‌داری یافت شد (04/0P=). 10 مورد (1/4%) از نمونه‌های مورد بررسی دارای زایمان نامطلوب و 233 مورد (95%) زایمان مطلوب داشتند. نتایج نشان داد بین میانگین اسپیروکت‌ها با زایمان نامطلوب ارتباط آماری معنی‌داری وجود داشت (05/0P<). نتیجه‌گیری: برخی گونه‌های باکتری موجود در بزاق ممکن است به‌عنوان ریسک‌فاکتوری در زایمان زودهنگام و وزن کم هنگام تولد نقش داشته باشند
نسرین نیرومند، فرشته غریب‌پور، نسرین مقدمی، فرحناز سادات احمدی، بتول قربانی یکتا،
دوره 71، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات اخیر پیشنهاد می‌کنند که شاخص‌هایی که رشد جنین را مختل می‌کنند، ممکن است در سه‌ماهه اول حاملگی وجود داشته باشند. هدف این مطالعـه بررسی ارتباط بین طول نشسته جنین (Crown-Rump Length, CRL) و Pregnancy Associated Plasma Protein-A (PAPP-A) اندازه‌گیری‌شده در سه‌ماهه اول حاملگی با وزن هنگام تولد جنین بود.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت کوهورت آینده‌نگر و بر روی 120 نفر از زنان باردار در سه‌ماهه اول حاملگی مراجعه‌کننده به بیمارستان زنان میرزاکوچک‌خان انجام شد. اطلاعاتی از قبیل سن حاملگی براساس طول نشسته جنین، تاریخ آخرین پریود (Last Menstrual Period, LMP)، وزن نوزاد و PAPP-A در فرم پرسش‌نامه ثبت شد.
یافته‌ها: یافته‌های ما نشان داد که CRL Z-score و log 10 (MOM PAPP-A) ارتباط مثبتی با وزن هنگام تولد جنین دارند. میانگین CRL Z-score در جنین به‌طور معنی‌داری در Low Birth Weight (LBW) کم‌تر بود (9/0±9/4- در برابر 1/3±0 و 001/0P<). میانگین PAPP-A در LBW، Multiple of the Median (MOM)11/0±4/0 و در نوزادان بدون LBW (MOM7/0±04/1) بود (011/0P=). میانگین PAPP-A در سرم مادران به‌طور معنی‌داری در نوزادان با وزن کم نسبت‌به سن حاملگی Small for Gestational Age (SGA) کم‌تر بود (2/0±5/0در برابر 7/0±1/1) (001/0P<).
نتیجه‌گیری: می‌توان با داشتن شاخص CRL و PAPP-A و محاسبه MOM و Z score CRL برای هر بیمار و با مدنظر گرفتن سایر موارد تاثیر ریسک پایه را به‌دست آورد و درنهایت با استفاده از بررسی‌های دقیق‌تر بتوان LBW و SGA در سه‌ماهه اول بارداری را پیش‌بینی نمود. بنابراین براساس نتایج به‌دست‌آمده CRL, PAPP-A اندازه‌گیری‌شده در تریمستر اول حاملگی از فاکتورهای مهم پیش‌بینی‌کننده وزن هنگام تولد جنین بودند و ارتباط قوی با LBW داشتند ولی قدرت پیشگویی آن‌ها در حدی نیست که بتوان آن‌ها را به‌تنهایی جهت غربال‌گری LBW استفاده کرد.

سیده زهره جلالی، صدرالدین مهدی‌پور، رضا شرفی، فریبرز ترکی‌پور، آفاق حسن‌زاده راد، بابک مقتدر، مرجانه زرکش،
دوره 79، شماره 10 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین مشکلات بالینی در نوزادان نارس و با وزن خیلی پایین این است که چه حجم شیری برای نوزاد شروع شده و به چه اندازه‌ای افزایش یابد. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه پیامدهای تغذیه روده‌ای با سرعت پیشرفت سریع و آهسته در نوزادان نارس بستری در بیمارستان الزهرای رشت می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن 62 نوزاد نارس با سن کمتر از 35 هفته و وزن 1000 تا g 2000 به‌طور تصادفی ساده در دو گروه مداخله و غیرمداخله در بیمارستان الزهرای رشت از اردیبهشت  1394 تا اردیبهشت 1395 تقسیم شدند. مداخله شامل تغذیه نوزادان با شیر مادر یا فرمولا با سرعت پیشرفت سریع (cc/kg/day 30) می‌باشد که با روش مرسوم یعنی تغذیه با سرعت پیشرفت آهسته (cc/kg/day 20) مقایسه شده است. تحلیل داده‌ها با استفاده از SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) انجام شد.
یافته‌ها: در بررسی 31 نوزاد در هر گروه، نوزادانی که در گروه مداخله بودند زودتر به به حجم شیر کامل (cc/kg/day 150) دست یافتند (34/1±06/6 روز در مقابل 39/2±45/9 روز)، سریع‌تر به وزن تولد برگشتند (57/3±89/9 روز در مقابل 46/6±9/12 روز)، زمان کمتری نیازمند مایعات وریدی بودند (61/1±10/5 روز در مقابل 81/3±86/8 روز) و مدت زمان کوتاه‌تری در بیمارستان بستری بودند (03/4±97/9 روز در مقابل 13/9±87/16 روز).
نتیجه‌گیری: مطالعه ما نشان داد که تغذیه با سرعت روده‌ای پیشرفته (cc/kg/day 30) باعث کم شدن زمان باز بودن راه وریدی، مدت بستری در بیمارستان و ترخیص زودتر از بیمارستان می‌شود و در عین حال با عارضه جدی نیز همراه نمی‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb