14 نتیجه برای پارگی
محمدرضا گیتی، سعید فتوحی، محمود فرزان،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی تاندون روتاتور کاف یا آسیب به آن، یکی از شایعترین بیماریهای ارتوپدی است و ترمیم جراحی پارگی روتاتور کاف به عنوان یک روش درمانی مرسوم در این زمینه محسوب میشود. هدف مطالعه حاضر بررسی نتایج ترمیم پارگی تمام ضخامت روتاتور کاف و ارزیابی پیش گویی کنندههای پیامد میانمدت آن می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه Case-Series، 27 بیمار (17 مرد و 10 زن با میانگین سنی 7/57 سال) که تحت جراحی ترمیمی باز روتاتور کاف در بیمارستان امام خمینی در فاصله سالهای 1379 تا 1382 قرار گرفته بودند، در فواصل 6 و 12 ماه پس از عمل ارزیابی شدند. عملکرد شانه بر اساس Constant Score (CS) تعیین شده و عوامل مرتبط با پیامد جراحی نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: مقدار متوسط CS پیش از جراحی 1/14 ± 8/45 و پس از 12 ماه 8/8 ± 2/91 بود. بر اساس CS، 6 بیمار (2/22%) نتایج خوب و 21 بیمار دیگر (8/77%) نتایج عالی نشان دادند. تسکین درد به طور کلی رضایت بخش بود. با استفاده از آنالیز رگرسیون چندمتغیره، فقط CS پیش از عمل و Acromio-Humeral Interval (AHI) به طور معنیداری با نتایج عمل در ارتباط بود و ارتباطی بین نتایج عمل با آتروفی قبل از عمل، سایز پارگی، مورفولوژی آکرومیون، طول دوره نشانههای پیش از عمل و سن یافت نشد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که روش استاندارد ترمیم روتاتور کاف با تسکین درد و نتایج خوبی همراه بوده است. با این حال، مطالعات با پیگیری طولانیتر جهت ارزیابی نتایج این عمل توصیه میشوند.
نفیسه ظفرقندی، آمنه شیرین ظفرقندی، شهرزاد هداوند، فرید زایری، لیلا حمزه لو،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده
بررسی عوامل خطر مرتبط با پارگی درجه چهارم در زایمان واژینال
روش بررسی: در این مطالعه مورد شاهدی 131802 پرونده بیماران زایمان واژینال در طول 14 سال (1383-1369) در دو مرکز مورد بررسی قرار گرفت. پارگی درجه چهارم 93 مورد در بیمارستان و هفت مورد متعاقب زایمان در خانه اتفاق افتاده بود. گروه کنترل 200 زایمان واژینال بدون پارگی درجه سوم یا چهارم بودند و به صورت تصادفی انتخاب شدند تأثیر سن مادر، ملیت، پاریتی، سن حاملگی، ساعت زایمان وعوامل دیگر بر روی پارگی درجه چهارم مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: از بین 131802 زایمان واژینال 93 مورد (070/0%) پارگی درجه چهارم ثبت شده به دست آمد
نتیجهگیری: این مطالعه فاکتورهای متعددی را که با افزایش ریسک پارگی درجه چهارم همراه بودند شناسایی نموده است. اپیزیوتومی میدلاین ،اول زا بودن، ماکروزومی جنین و وضعیت اکسیپوت پوستریور عضو نمایش از عوامل خطر قابل توجه در پارگی درجه چهارم هستند و نیازمند توجه بیشتر عامل گیرنده زایمان میباشند.
سید عباس میروکیلی، محمد حسین برادرانفر، قاسم کریمی، مهدی لبیبی،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
شانس بهبود خود بخود پرفوراسیون تروماتیک پرده تمپان در صورت رعایت مراقبتهای بهداشتی توصیه شده توسط پزشک بالا است. در این مقاله عوامل مؤثر در میزان بهبودی و الگوی مناسب درمانی جهت درمان این بیماران مورد بررسی قرارگرفته است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و روش تحقیق Outcome Study با پیگیری سه ماهه میباشد. 202 بیمار مبتلا به پرفوراسیون تروماتیک پرده تمپان به دو گروه دارای پرفوراسیون کوچک (pinpoint) و بزرگ تقسیم شدند. از تمامی آنها ادیومتری به عمل آمد و به مدت سه ماه از نظر میزان بهبودی، وجود اتوره و نیاز به گذاشتن Paper Patch در پایان ماه دوم مورد پیگیری قرار گرفتند.
یافتهها: در پایان ماه اول میزان بهبودی خود بخودی پارگیهای با اندازه کوچک 1/84% و در مورد پارگیهای بزرگ 5/12% بود که این میزان در پایان ماه دوم به ترتیب به 4/99% و 50% افزایش یافت در بیمارانی که نکات بهداشتی را رعایت کرده بودند در پایان ماه اول 3/87% بهبودی دیده شد و در بیمارانی که نکات بهداشتی را رعایت نکرده بودند و عفونت و اتوره داشتند تنها 6/5% بهبودی دیده شد). از 17 بیماری که پایان ماه دوم تحت Paper Patch قرار گرفتند. شش نفر بهبودی یافتند.
نتیجهگیری: نتایج بهبودی خودبخودی پرفوراسیون تروماتیک پرده تمپان با اندازه پرفوراسیون و رعایت مراقبتهای بهداشتی و پرهیز از ورود آب به گوش ارتباط دارد و بیماران قبل از مداخله جراحی باید بین دو هفته تا سه ماه تحت تحت نظر باشند.
محمدنقی طهماسبی، مصطفی شاهرضایی، محمدحسن کاسب، آرش متقی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: لیگامان صلیبی قدامی
(ACL) یکی از مهمترین لیگامانهای تثبیتکننده زانو میباشد. از آنجا که میزان بروز پارگی آن خصوصاً در ورزشکاران قابل توجه میباشد، بازسازی آن بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه ما به ارزیابی نتایج کوتاهمدت پارگی لیگامان صلیبی قدامی که بهروش اتوگرافت با تاندون همسترینگ یا تاندون پاتلا بازسازی شده است، پرداختهایم.
روش بررسی: 96 بیمار با پارگی رباط صلیبی قدامی که در یک دوره پنجساله (86-1381) به مرکز درمانی بیمارستان شریعتی مراجعه کرده بودند تحت بازسازی ACL قرار گرفتند. موارد مورد بررسی شامل علل آسیب، ضایعات غضروفی همراه، آسیب منیسک، رضایت از جراحی، عوارض عمل، محدوده حرکات زانو قبل و بعد از عمل بود.
یافتهها: بیماران شامل سه زن و 93 مرد با میانگین سنی6/27±82/4 سال (48-19) بودند. میانگین زمان تاخیر در جراحی 18 ماه (77-1) و شایعترین علت پارگی ACL ورزش فوتبال بود. زانوی راست در 38 بیمار و زانوی چپ در 58 بیمار درگیر بود. آسیب منیسک در 78 بیمار وجود داشت (63 بیمار منیسکداخلی و 29 بیمار منیسکخارجی). ضایعاتغضروفی همراه در 54 بیمار موجود بود. 68% بیماران به فعالیت قبل از عمل بازگشتند. هیچگونه محدودیتی در اکستانسیون وجود نداشت. محدودیت فلکسیون بهمیزان کمتر از 20 درجه در شش بیمار وجود داشت. در آخرین ویزیت بیماران رتبه International Knee Documentation Committee IKDC در گروه A و مجموعاً 96% بود.
نتیجهگیری: بازسازی آرتروسکوپیک ACL یک روش مناسب و بیخطر در درمان پارگی ACL میباشد. استفاده از سیستم رتبهبندی IKDC، Lysholm برای مقایسه بیماران قبل و بعد از عمل مفید میباشد. ضمناً جراحی بایستی در نزدیکترین زمان بعد از آسیب انجام گردد. بازسازی ACL در بیماران با سن بالاتر در صورت عدم وجود علائم دژنراسیون مفصل زانو (DJD) همانند جوانان نتیجهبخش است.
محمدرضا گیتی، امیررضا فرهود،
دوره 68، شماره 2 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی عضله پکتورالیس ماژور یک آسیب بسیار نادر و اغلب ورزشی است که امروزه در کشور ما بیشتر از قبل دیده میشود این مسأله میتواند به دلیل رواج یافتن ورزشهای مختلف مانند بدنسازی و وزنهبرداری (خصوصاً پرسسینه) و پرداختن افراد غیرحرفهای بهصورت حرفهای و بدون آمادگی کافی و همچنین بدون دریافت آموزش و رعایت احتیاطات لازم به این ورزشها باشد. در این مقاله سعی شده است تا مروری بر جنبههای مختلف این آسیب از جمله آناتومی پیچیده عضله پکتورالیس ماژور، اپیدمیولوژی، مکانیسم، تظاهرات بالینی، روشهای تصویربرداری کمککننده، اندیکاسیونهای جراحی و تکنیک درمان پارگی این عضله صورت گیرد. آناتومی پیچیده و ویژه عضله پکتورالیس ماژور، مخصوصاً در محل اتصال آن به استخوان بازو، میتواند در آسیب پذیری آن در انقباض اکسنتریک و ناگهانی (بهعنوان شایعترین مکانیسم پارگی) نقش عمدهای داشته باشد. از سوی دیگر اعاده این آناتومی در هنگام ترمیم جراحی، در ایجاد دوباره عملکرد طبیعی عضله مهم به نظر میرسد.
لیلا پورعلی، صدیقه آیتی، فاطمه وحیدرودسری، علی تقیزاده، ریحانه سادات حسینی،
دوره 70، شماره 12 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه: خطر تومور تروفوبلاستیک پایدار متعاقب مول ناقص بسیار پایینتر از مول کامل است و اکثراً از نوع غیرمتاستاتیک میباشد. هدف این مطالعه گزارش یک مورد پارگی رحم بهدنبال حاملگی مولار ناکامل میباشد.
معرفی بیمار: بیمار خانم 26 سالهای با سابقه یک سقط و یک حاملگی مولار در سال 1390 به اورژانس بیمارستان قائم (عج)، دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه کرده است. وی سه ماه پیش از مراجعه با تشخیص حاملگی مولار کورتاژ شد ولی هیچگونه پیگیری جواب پاتولوژی و beta-hCG نداشت. بیمار با علایم شوک هموراژیک مراجعه و تحت لاپاراتومی اورژانس قرار گرفت و با تشخیص حاملگی مولار و پارگی رحم ساکشن کورتاژ و ترمیم میومتر انجام شد. در بررسیهای بیشتر بیمار تومور تروفوبلاستیک متاستاتیک به ریه داشته که با تزریق هفتگی متوتروکسات تحت درمان قرار گرفت و در حال حاضر تحت کنترل ماهیانه قرار دارد.
نتیجهگیری: در موارد حاملگی مولار ناکامل که احتمال متاستاز بسیار بعید است نیز آموزش دقیق و پیگیریهای منظم هفتگی و سپس ماهیانه beta-hCG توصیه میشود.
سریه گلمحمدلو، طیبه کارجویان، شهریار صانع، سیما اشنوئی، سروین پاشاپور،
دوره 72، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی خودبهخود کبد همراه با خونریزی یک عارضه نادر حاملگی بوده و اغلب با پرهاکلامپسی توام با سندرم HELLP دیده میشود و میتواند با عارضه و مرگومیر بالای مادر و جنین همراه باشد. در این مطالعه یک مورد پارگی کبد بهدنبال سندرم HELLP، در استان آذربایجان غربی گزارش شد.
معرفی بیمار: خانم حامله 33 ساله G6D5 با سن حاملگی 30 هفته با سابقه فشارخون بالا، کاهش پلاکت و افزایش آنزیمهای کبدی بود. در بررسی شکم بعد از سزارین متوجه خون و لخته در طرف راست شکم و پارگی کبد شده، محل خونریزی با لنگاز پک و شکم بسته شد. روز دوم، کبد با 10 عدد سرجی سل پک و فاسیا دوخته نشد. بیمار پس از چهل روز بستری مرخص شد.
نتیجهگیری: در پارگی کبد با توجه به مشکل بودن تشخیص کلینیکی، میتوان از روشهای در دسترس مانند انجام سیتیاسکن و MRI، بهرهمند گردید.
روشن نیکبخت، سارا مسیحی، الهام پورمطرود، آفرین راستی،
دوره 72، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ناهنجاریهای رحم یکی از عوامل خطر برای زایمان زودرس، پارگی زودرس پردههای جنینی و عوارض حاملگی میباشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط پارگی پرهترم پردههای جنینی Preterm Premature Rupture of Membranes (PPROM) با ناهنجاریهای حفره رحم بر اساس نمای هیستروسکوپی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، پس از انجام مطالعه پایلوت، ابتدا در مدت یک سال (1390) تعداد 66 زن بارداری که به علت پارگی پردههای جنینی بین هفتههای 14 تا 37 حاملگی، به بیمارستان امام خمینی (ره) و رازی شهرستان اهواز مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. سپس حداقل شش هفته پس از زایمان یا سقط، تحت هیستروسکوپی قرار گرفتند. یافتههای بهدست آمده با گروه شاهد که شامل 66 زن با حداقل یک بارداری موفقیتآمیز درگذشته بودند و به علتهای دیگر (بهجز پارگی زودرس پردههای جنینی، سابقه نازایی ثانویه و سقط مکرر) تحت هیستروسکوپی تشخیصی یا درمانی قرار گرفته بودند، مقایسه شدند.
یافتهها: در مجموع فراوانی آنومالی حفره رحم در گروه مورد 12/12% و در گروه شاهد 3% بود. وجود آنومالی حفره رحمی در زنانی که دچار PPROM شدند نسبت به زنانی که حاملگی نرمال داشتند، بیشتر بود (63/21-9/0: 95%CI، 4/41=OR) (0001/0P<). در این مطالعه، 3% از بیماران در گروه مورد نمای رحمی تعریف نشده داشتند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش آنومالی رحمی در زنان با سابقه PPROM تقریبا چهار برابر حاملگیهای نرمال بود. بنابراین پیشنهاد میشود تا پیش از اقدام به بارداری در این زنان هیستروسکوپی انجام شود تا بتوان با شناسایی موارد آنومالی، در حد امکان عوارض مادری و جنینی مرتبط و تولد نوزادان نارس را کاهش داد.
محبوبه شیرازی، فاطمه رحیمی شعرباف، سید اکبر موسوی،
دوره 73، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی رحم هنگام بارداری یک عارضه کشنده و مرگ و میر بالایی را برای مادر و جنین به دنبال دارد. شیوع پارگی رحم در افرادی که اسکار رحمی نداشتهاند نادر میباشد. مهمترین عارضه دیلاتاسیون و کورتاژ سوراخ شدن رحم میباشد اما کورتاژ بهعنوان عامل خطر مهمی برای پارگی رحم مطرح نیست.
معرفی بیمار: یک مورد پارگی رحم در بیمارستان جامع زنان تهران در آذر سال 1393در یک زن باردار نولیپار با سن بارداری 41 هفته بدون وجود عوامل خطری ازجمله تنگی لگن، جنین ماکروزوم، اسکار و جراحی رحمی گزارش شد. بیمار سابقه حاملگی ناخواسته دو سال پیش از آخرین بارداری و کورتاژ در مطب در سن 9 هفتگی بارداری پیشین را داشت.
نتیجهگیری: برای کاهش مرگ و میر مادران، بارداریهای ناخواسته و همچنین دقت بیشتر در اعمال جراحی زنان از جمله کورتاژ در سنین باروری و توجه به سابقه کورتاژ بهعنوان یک عامل خطر پارگی رحم ضروری بهنظر میرسد.
سپهر اسلامی، سید حمید موسوی، کیوان قدیمی،
دوره 77، شماره 9 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه روشهای جراحی در بیماران با پارگی رباط صلیبی قدامی کاربردهای فراوانی در درمان داشته است و بهدنبال آن با نتایج موفقیتآمیز همراهی داشته است. بنابراین هدف از پژوهش کنونی تعیین و مقایسه نتایج بازسازی رباط صلیبی قدامی به دو روش لوپ ثابت و لوپ قابل تنظیم است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۶۰ بیمار مراجعهکننده به مرکز درمانی و آموزشی کاشانی اصفهان (تحت نظارت و حمایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) از فروردین ۱۳۹۶ تا اسفند ۱۳۹۷ انجام گرفت. ۳۰ بیمار با روش لوپ ثابت و ۳۰ بیمار با روش لوپ قابل تنظیم تحت عمل جراحی بازسازی رباط صلیبی قدامی قرار گرفتند. نتایج پس از عمل در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: میزان فراوانی استاتیک لاکسیتی زیر mm ۸ در گروه لوپ ثابت ۸۳/۳% و در گروه دیگر ۷۶/۷% بود که اختلاف معناداری بین دو گروه از این نظر وجود نداشت. همچنین هیچگونه عفونتی در دو گروه دیده نشد. اختلاف معناداری بین دو گروه از نظر دامنه حرکت و نمره زانو پیش و پس از عمل وجود نداشت. پس از عمل ۹۶/۷% از گروه لوپ ثابت و ۸۶/۷% از گروه لوپ قابل تنظیم به فعالیت عادی بازگشتند. بین دو گروه اختلاف معناداری از نظر بازگشت به فعالیت عادی و میزان رضایتمندی وجود نداشت.
نتیجهگیری: استفاده از گرفت لوپ ثابت و لوپ قابل تنظیم روشهای موثر، مفید و کم عارضهای برای درمان بیماران با رباط صلیبی قدامی بود.
مریم دلیلی، فاطمه کلانتریمقدم، فاطمه کرمی رباطی،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی زودرس کیسه آب، یکی از عواملی است که میتواند موجب افزایش مرگومیر مادران و نوزادان شود که بروز آن تحت تأثیر عوامل متعددی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر فراوانی پارگی زودرس کیسه آب در زنان باردار بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی از بهمن 1396 تا بهمن 1397 در بیمارستان افضلیپور کرمان انجام شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، چکلیستی حاوی اطلاعات دموگرافیک بیماران بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار)، تحلیلی Chi-square test و SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، 400 خانم باردار مورد بررسی قرار گرفتند که 200 نفر آنها دچار پارگی زودرس کیسه آب بودند و 200 نفر وضعیت نرمال داشتند. میانگین سن و سن بارداری آنها بهترتیب، 4/5±4/27 سال و 1/2±1/34 هفته و میانگین پاریتی آنها 4/1±3/2 بود. ریسکفاکتورهایی مانند سن مادر (011/0=P)، تعداد دفعات بارداری (035/0=P)، تحصیلات مادر (018/0=P)، سابقه پارگی زودرس کیسه آب (046/0=P)، سابقه زایمان زودرس (019/0=P)، تروما (037/0=P) و مراقبتهای بارداری (037/0=P) بر پارگی زودرس کیسه آب تأثیر داشتند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد سن مادر، تعداد دفعات بارداری، تحصیلات مادر، سابقه پارگی زودرس کیسه آب، سابقه زایمان زودرس، تروما و مراقبتهای بارداری، عوامل خطری برای پارگی زودرس کیسه آب هستند. بنابراین، با آموزش این عوامل خطر به مادران باردار میتوان بروز پارگی زودرس کیسه آب و عوارض ناشی از آن را کاهش داد.
حسن بسکابادی، نفیسه پوربدخشان، مریم ذاکریحمیدی،
دوره 80، شماره 10 - ( 10-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای مادر از جمله دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع در بارداری با عوارض جنینی و نوزادی همراه میباشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، مقایسه پیشآگهی نوزادی در بیماریهای مادر میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی میباشد که روی 600 نوزاد پرهترم با مادران مبتلا به دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. این مطالعه از فروردین 1394 تا اردیبهشت 1400 و با روش نمونهگیری در دسترس انجام شده است. ابزار جمعآوری اطلاعات در این مطالعه، چکلیست پژوهشگر ساخت شامل مشخصات نوزادی (سن حاملگی، نمره آپگار دقیقه اول، نمره آپگار دقیقه پنجم) و مادری (نوع زایمان، مراقبتهای بارداری، پارگی زودرس کیسه آب) بود. پیشآگهی نوزادی در زمان تولد مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری Kolmogorov-Smirnov و Chi-square انجام شده است.
یافتهها: نوزادان دارای مادران مبتلا به صرع، کمترین نمره آپگار دقیقه اول و کمترین سن حاملگی و نوزادان دارای مادران مبتلا به دیابت، کمترین نمره آپگار دقیقه پنجم را داشتند. مادران مبتلا به هایپوتیرویید، بیشترین میزان پارگی زودرس کیسه آب و مادران مبتلا به هایپرتانسیون و پرهاکلامپسی، بیشترین موارد زایمان سزارین را داشتند.
نتیجهگیری: بیماریهای مادر شامل دیابت، هایپرتانسیون، پرهاکلامپسی، هایپوتیروییدی و صرع، پیشآگهی نوزادان را از نظر شدت نارسی، پارگی زودرس کیسه آب، نوع زایمان، نمره آپگار دقیقه اول و نمره آپگار دقیقه پنجم تحت تأثیر قرار میدهد. لذا کنترل و درمان مناسب این موارد از بیماریهای مادر ممکن است پیشآگهی نوزادی را بهبود دهد.
عاطفه قصوری، میترا جبلعاملی، بهزاد ناظمرعایا، رکسانا نجفیان،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سردرد پساز اسپاینال یک عارضهی شایع میباشد. باتوجه به اهمیت این مسئله مطالعه حاضر با هدف مقایسهی تاثیر آتروپین–نیوستیگمین و اندانسترون در پیشگیری از بروز سردرد پساز اسپاینال انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سو کور است که از اردیبهشت تا مرداد 1400 بر روی 60 زن کاندید سزارین انجام شد. افراد به سه گروه 20 نفره تقسیم شدند. برای گروه اول 20 میکروگرم نیوستیگمین و 10 میکروگرم آتروپین به ازای هر کیلوگرم وزن تجویز شد و برای گروه دوم چهار میلیگرم اندانسترون تجویز گردید و گروه سوم حجم مشابه نرمال سالین دریافت کردند. بیماران تا هفت روز پساز اسپاینال از نظر شدت سردرد در 24 ساعت اول هر شش ساعت و سپس روزانه با مقیاس NRS پیگیری شدند. اطلاعات پساز جمعآوری با SPSS software, Version 28.0.1 (IBM, USA) مورد تجزیهوتحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها: در مطالعهی اخیر تفاوت معنادار آماری در میزان بروز سردرد، شدت آن و فاصله زمانی شروع اولین سردرد از زمان انجام پانکچر لومبار، در سه گروه موردمطالعه مشاهده نشد. در نهایت مقایسه نمره میزان رضایتمندی بیماران در سه گروه نشان میدهد که از این نظر نیز تفاوت معناداری در سه گروه وجود نداشته است. شیوع عوارض ناشی از درمانها شامل اختلالات همودینامیک نیز در هر سه گروه اختلاف معنادار آماری نشان نداد.
نتیجهگیری: استفاده از مخلوط آتروپین–نیوستیگمین و یا اندانسترون در مقایسه با گروه کنترل، تفاوت معناداری در جهت پیشگیری از سردرد پساز بیهوشی اسپاینال ایجاد نکردهاند.
مریم فاکهی، مرجان قائمی، نسیم اشراقی، ملینا پورکاظمی، مریم مظلومی، فدیه حقاللهی،
دوره 81، شماره 8 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به بار ناشی از عوارض پارگی زودرس پردههای جنینی بر زنان باردار و نظام سلامت و همچنین نبود مطالعات کافی پیرامون این موضوع، هدف از انجام این مطالعه تعیین عوامل خطر مرتبط با PROM و PPROM است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر مورد-شاهدی، اطلاعات 90 نفر از بیماران با PROM یا PPROM که به بخش زنان بیمارستان فیروزآبادی که از فروردین 1398 تا شهریور 1400 مراجعه کردند (گروه مورد)، جمعآوری شده و سپس تحت بررسی و مقایسه با 90 نفر اززنان که بدون این عارضه بودند (گروه شاهد)، قرار گرفتند.
یافتهها: سن مادران و میانگین وزنی آنها در گروه بیمار بهطور معناداری از لحاظ آماری پایینتر از گروه شاهد بود (بهترتیب 02/0P= و 001/0P=). بین دو گروه از نظر سابقه PROM و PPROM اختلاف آماری معنادار وجود داشت (001/0P>). همچنین مصرف سیگار و قلیان بهطور معناداری در گروه بیمار بیشتر از گروه شاهد (بهترتیب 04/0P= و 008/0P=) بود. سابقه عفونت ادراری در بارداری و کوریوامینوتیت نیز در بیماران بهطور معناداری بالاتر از گروه شاهد بود (001/0P>).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که سن کمتر مادر، سابقه PROM و PPROM، وزن کمتر مادر، سن بارداری کمتر، سابقه دیابت بارداری، سابقه خونریزی سه ماه اول، سابقه مصرف سیگار و قلیان، ترشحات غیرطبیعی واژن و عفونت ادراری بهطور معناداری از لحاظ آماری در گروه PROM و PPROM بیشتر است.