جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای پرتودرمانی

پیمان حداد، افسانه مداح صفائی، ارمغان فرد اصفهانی،
دوره 71، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

استخوان شایع‌ترین محل متاستاز در بیماران مبتلا به سرطان است. تعداد زیادی از متاستازهای استخوانی بی‌علامتند و اغلب به‌طور اتفاقی در بررسی‌های اولیه یا پی‌گیری‌ها کشف می‌شوند. در موارد علامت‌دار، درد شایع‌ترین علامت است. کیفیت درد متفاوت و از درد نقطه‌ای تا تیر کشنده متغیر است. درد اغلب شب‌ها و با فعالیت تشدید می‌شود. با افزایش طول عمر بیماران مبتلا به متاستاز استخوانی به‌خصوص در مبتلایان کانسر پستان و پروستات در سال‌های اخیر، انتخاب مناسب مجموعه‌ای از روش‌های درمانی برای آن اهمیت زیادی پیدا کرده و می‌تواند منجر به بهبود کیفیت زندگی بیماران، کاهش هزینه‌های درمانی، جلوگیری از ناتوانی و وابستگی بیمار به اطرافیان، عدم تاخیر در درمان‌های ضد سرطان و پیشگیری از عوارض تهدیدکننده حیات گردد. درمان فعلی متاستازهای استخوانی شامل کنترل درد با آنالژزیک‌ها، پرتودرمانی (پرتو درمانی موضعی یا سیستمیک)، بیس‌فسفونات‌ها و جراحی می‌باشد. درمان و کنترل متاستازهای استخوانی کاری پرچالش و نیازمند همکاری گروهی متخصصین رشته‌های ذیربط است. رادیوتراپی در میان درمان‌های انکولوژی بیش‌ترین کاربرد را برای این منظور دارد. در این نوشتار، به مرور متاستاز استخوانی و درمان‌های آن با تکیه بر نقش ویژه پرتودرمانی موضعی و سیستمیک می‌پردازیم و سعی می‌کنیم با مرور مقالاتی که در زمینه درمان متاستازهای استخوانی در کشور و به‌خصوص توسط نویسنده و سایر همکاران در بخش رادیوتراپی- انکولوژی انستیتو کانسر و مرکز تحقیقات پزشکی هسته‌ای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است بتوانیم به انتخاب بهترین روش درمان در بیماران ایرانی مبتلا به متاستازهای استخوانی کمک کنیم.
علی قاسمی، عبدالله بنی‌هاشم، نصرت قائمی، ساقی علمی، حبیب‌الله اسماعیلی، رضا عرفانی سیار، سام علمی،
دوره 72، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: در کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد (ALL) و لنفوم غیرهوچکین (NHL) تحت شیمی‌درمانی با و بدون پرتو درمانی، عوارضی به‌دنبال درمان مانند آندوکرینوپاتی‌ها رخ می‌دهد. این مطالعه با هدف بررسی چاقی و عملکرد تیرویید در این بیماران انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی در 50 کودک مبتلا به ALL (25n=) و NHL (25n=) که شیمی‌درمانی به‌تنهایی (25n=) و یا توام با پرتو درمانی (25n=) شده بودند، معیارهای رشد و عملکرد تیرویید بررسی شد. یافته‌ها: در شش نفر (12%) کوتاهی قد با صدک قدی کم‌تر از 5% اثبات شد. صدک وزنی در سه نفر (6%) بالای 95% و در شش نفر (12%) کم‌تر از 5% بود. در مورد T4 تفاوت معناداری بین دو گروه با رژیم درمانی متفاوت وجود داشت (049/0P=). دو پسر 14 ساله و شش ساله هر دو مبتلا به ALL بدون سابقه رادیوتراپی مبتلا به هیپوتیروییدی بودند. نتیجه‌گیری: پیشنهاد می‌کنیم کودکان و نوجوانان مبتلا به ALL و NHL، نیاز به توجه بیش‌تری به روند رشد و تست‌های تیروییدی دارند تا از عوارض درازمدت درمان‌های بدخیمی‌های کودکان جلوگیری شود.
فریده حسینی، محمدرضا سام، نصراله جباری،
دوره 72، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: از پرتودرمانی در درمان بسیاری از سرطان‌ها استفاده می‌شود. پرتودرمانی عوارض جانبی بالایی دارد. ترکیبات حساس‌کننده پرتوی، تکثیر سلول‌های توموری و نیز دوز پرتوی در پرتودرمانی را کاهش می‌دهند. دوکوزاهگزانویک اسید (DHA) روغن ماهی اثر ضد تکثیری بر سلول‌های بدخیم دارد. در این مطالعه، اثر ترکیبی DHA و پرتو گاما بر رشد و بقا سلول‌های کولورکتال HT-29 بررسی شد. روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، سلول‌های بدخیم در محیط کشت کامل در تعداد 105 5 در پلیت شش خانه‌ای به‌مدت یک روز کشت داده شدند و با دو غلظت 50 یا M 100 DHA به‌مدت چهار ساعت تیمار و در دوزهای دو و 10 گری پرتودهی شدند. میزان زنده‌مانی سلول‌ها پس‌از 48 ساعت با رنگ‌آمیزی تریپان بلو بررسی شد. همچنین سلول‌های بدخیم ابتدا با 50 یا M 100 DHA به‌مدت 48 ساعت تیمار و سپس با دوزهای 10-2 گری پرتودهی شدند و پس‌از شش روز میزان بقا توسط آزمون MTT بررسی شد. یافته‌ها: میزان زنده‌مانی در تیمار همزمان سلول‌ها با 50 و M 100 DHA و دوز پرتوی دو و 10گری به‌ترتیب به 8/59%، 5/17%، 47% و 9/13% کاهش یافت. تیمار سلول‌ها با DHA به‌همراه دوزهای افزاینده دو، چهار، شش، هشت و 10 گری پرتو گاما میزان بقا سلول‌های بدخیم را به‌ترتیب 1/79%، 6/57%، 8/42%، 5/40% و 34% برای M 50 DHA و 8/55%، 7/43%، 6/33%، 9/27% و 5/23% برای M 100 DHA رساند. نتیجه‌گیری: DHA می‌تواند به‌عنوان داروی حساس‌کننده سلول‌های سرطان کولورکتال در پرتودرمانی مورد استفاده قرار گیرد.
حسین خسروی، حمید بورقی،
دوره 76، شماره 12 - ( 12-1397 )
چکیده

در سال‌های اخیر، استفاده از نانوذرات طلا در پرتودرمانی به‌وسیله انجام آزمایش‌های تجربی و شبیه‌سازی مونت کارلو، بارها مورد مطالعه قرار گرفته است. اگرچه ایده افزایش دوز به‌وسیله عناصری با عدد اتمی بالا از چند دهه پیش مطرح بوده ولی به‌خاطر سازگاری نانوذرات طلا با سیستم بیولوژیکی، دانشمندان را به بررسی بیشتر درباره کاربردهای مختلف این مواد در پرتودرمانی، تحریک کرده است. نتایج تمام مطالعات انجام شده در این زمینه موافق با افزایش دوز رسیده به تومور در پرتودرمانی با نانوذرات طلا می‌باشد. اما نتایج حاصل از برهمکنش انرژی تابشی با اندازه نانوذرات طلا همچنان بحث‌برانگیز است. به‌عبارت دیگر، در شبیه‌سازی مونت کارلو از نانوذرات طلا با ابعاد حدود ۱۰ تا nm ۱۰۰ و در مطالعات بیولوژیکی از این نانوذرات با ابعاد nm ۹/۱ استفاده شده است. از طرفی برخی از مطالعات وابستگی انرژی در تشدید دوز رسیده و در برخی دیگر از مطالعات اثر اندازه نانوذرات طلا در ارتباط با انرژی فوتون تابشی مورد بررسی قرار گرفته است. به‌هرحال در برخی از جنبه‌ها، نتایج حاصل از پرتودرمانی با استفاده از نانوذرات طلا، با وجود اینکه اثر فوتوالکتریک در انرژی‌های پایین پدیده غالب به‌شمار می‌آید، قطعی به‌نظر نمی‌رسد. نظر اصلی در مورد چگونگی افزایش دوز رسیده به تومورهای سرطانی با استفاده از نانوذرات طلا در نتایج حاصل از مطالعات اخیر روی نمونه‌های سلولی و حیوانی به‌طور شفاف بیان نشده است. در این مقاله به بررسی، مقایسه و تحلیل نتایج مقالات منتشر شده در این زمینه پرادخته شد.

امین بنایی، بیژن هاشمی، محسن بخشنده، بهرام مفید،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از روش‌های پرکاربرد پرتودرمانی پروستات، پرتودرمانی با شدت تعدیلی (Intensity-modulated radiation therapy, IMRT) می‌باشد که با روش‌های مختلفی انجام می‌شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثرات دوزیمتریکی و زیست‌پرتویی روش‌های مختلف IMRT پروستات با توجه به درصد حجم مشترک بین بافت هدف و اندام‌های بحرانی به‌عنوان متغیر آناتومیکی بیماران بود.
روش بررسی: این پژوهش، مطالعه‌ای مقطعی، تحلیلی و کمی بود که از فروردین ۱۳۹۵ تا خرداد ۱۳۹۷ در مرکز پرتودرمانی بیمارستان شهدای تجریش و گروه فیزیک پزشکی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. چهار روش پرتودرمانی IMRT (۹، ۷ و ۵ میدانه و خودکار) بر روی تصاویر سی‌تی ۶۳ بیمار طراحی شدند. اثرات زیست‌پرتویی بر اندام‌های حیاتی (مثانه و رکتوم) و همچنین بافت هدف با روش سریالیتی نسبی محاسبه گردید. نتایج روش‌های مختلف پرتودرمانی با یکدیگر بر مبنای متغیر آناتومیکی مقایسه شدند.
یافته‌ها: برای بیماران با حجم مشترک بین صفر تا ۱۵%، اختلافی بین متغیرهای زیست‌پرتویی در روش‌های مختلف IMRT مشاهده نشد. با افزایش درصد حجم مشترک، احتمال‌های کنترل تومور و کنترل تومور بدون آسیب، کاهش و احتمال آسیب به بافت نرمال، افزایش داشتند. در تمام مقادیر حجم مشترک، روش‌های ۹ و ۷ میدانه با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (۰/۰۶=P). در حجم‌های مشترک بیشتر از ۳۰%، روش‌های ۹ و ۷ میدانه مقادیر زیست‌پرتویی بهتری داشتند (۰/۰۰۹=P).
نتیجه‌گیری: در بیماران با درصد حجم مشترک پایین، می‌توان از هر کدام از روش‌های IMRT استفاده کرد، اما در حجم‌های مشترک بالا (>۳۰%) روش‌های ۹ و ۷ میدانه نتایج مناسب‌تری دارند. می‌توان به جای روش ۹ میدانه به‌ویژه در مواردی با عدم قطعیت زیاد در تنظیم بیمار، از روش ۷ میدانه استفاده کرد.

آرزو کاظم‌زاده، ایرج عابدی، علیرضا عموحیدری، عاطفه شیروانی،
دوره 78، شماره 9 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تاکنون روش‌های درمانی متفاوتی برای پرتودرمانی بیماران مبتلا به سرطان پیشنهاد شده است. انتخاب روش درمانی مناسب بر کیفیت درمان موثر می‌باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیر تعداد جلسات پرتو‌درمانی و میزان دوز دریافتی بیمار در هر جلسه، بر توزیع دوز تومور و دوز دریافتی بافت‌های در معرض خطر در پرتودرمانی سرطان پستان بود.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی آینده‌نگر بر روی طرح درمان 35 بیمار کاندیدای پرتودرمانی پستان چپ که بین مرداد 1398 تا فروردین 1399 به بیمارستان میلاد اصفهان مراجعه کرده‌اند، انجام شد. این بیماران سابقه جراحی و شیمی‌درمانی نداشته‌اند و غدد لنفاوی سوپراکلاو و زیربغل آنها نیز درگیر نبوده است. بیماران با جدول درمانی تقطیع دوز معمولی (Conventional fractionation, CF) یا جدول هایپوفرکشن (Hypo fractionation, HF) درمان شدند. پارامترهای دوزیمتری مختلف برای اندام هدف و اندام‌های در خطر مانند شاخص انطباق، شاخص همگنی و دوز میانگین از نمودار توزیع دوز حجم استنتاج گردید و جهت بررسی دو جدول درمانی مختلف، با یکدیگر مقایسه شدند.
یافته‌ها: داده‌های به‌دست آمده از این مطالعه بیانگر کاهش دوز میانگین تمام اندام‌ها در روش هایپوفرکشن نسبت به روش تقطیع دوز معمولی است که برای تومور، ریه و پوست معنادار بود (0/0P=). همچنین دوز ماکزیمم پوست نیز در روش هایپوفرکشن کاهش پیدا کرد. از طرفی، مقادیر شاخص‌های همگنی و انطباقی در دو روش تفاوت چشمگیری را نشان ندادند (مقدار P به‌ترتیب برابر 99/0 و 86/0).
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی، رژیم‌درمانی هایپوفرکشن منجر به کاهش فاکتورهای دوزیمتری نسبت به تقطیع دوز معمولی می‌گردد. و همچنین به‌دلیل کاهش طول دوره درمانی می‌تواند به‌عنوان روش جایگزینی در پرتودرمانی سرطان پستان به‌کار برود.

رضا شمس‌آبادی، سید حمید ذوالجلالی مقدم، حمید رضا باغانی، سید علی ذوالجلالی مقدم،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ازآنجاکه پرتودرمانی سرطان پروستات ممکن است همراه با عوارض جانبی باشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر ابتلا به سرطانهای ثانویه پس از پرتودرمانی سرطان پروستات در اندام‌های خارج از میدان است.
روش بررسی: دادههای هیستوگرام دوز حجمی 39 بیمار مبتلا به سرطان پروستات (که توسط پرتودرمانی سهبعدی تطبیقی درمان شده بودند) استخراج شد و میزان دوز جذبشده در بافتهای حساس موردمطالعه با توجه به مفهوم gEUD محاسبه شد. سپس خطر بدخیمیهای متعاقب پرتودرمانی سرطان پروستات با استفاده از مدل معرفیشده در گزارش BEIR محاسبه شد.
یافته‌ها: مقادیر gEUD راستروده بین 04/51 گری تا 69/74 گری و برای مثانه از 22/27 گری تا 51/75 گری متغیر بود. حداکثر مقادیر احتمال خطر برای راست‌روده و مثانه به‌ترتیب 85/49% و 91/74% محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل نشان دادند که احتمال بیشتری برای ایجاد بدخیمیهای ثانویه در مثانه نسبت به راست‌روده وجود دارد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb