جستجو در مقالات منتشر شده


21 نتیجه برای پروستات

داراب مهربان، غلامحسین نادری، سید علی تحویلدار،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

در طی سالیان، رزکسیون پروستات از طریق مجرا (TURP) به‌عنوان یک روش درمانی در بیماران مبتلا به هیپرپلازی خوش‌خیم پروستات (BPH) عمومیت جهانی یافته است. هم‌اکنون این روش به‌عنوان بهترین روش درمان جراحی BPH محسوب می‌شود. اگرچه این موضوع در کشور ما صادق نیست و پروستاتکتومی باز روش درمانی شایع‌تری محسوب می‌شود، پیش از انجام این عمل باید بررسی‌های خاصی صورت گیرد که سیستوسکوپی یکی از آنهاست که البته اندیکاسیون مشخصی دارد. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی یافته‌های پاتولوژیک در سیستوسکوپی روتین قبل از پروستاتکتومی باز می‌باشد.

روش بررسی: در یک مطالعه آینده‌نگر، 120 بیمار کاندید عمل جراحی پروستاتکتومی باز در بیمارستان دکتر شریعتی در فاصله سال‌های 1382 تا 1384 که اندیکاسیون مطلقی برای سیستوسکوپی نداشتند، تحت سیستوسکوپی روتین قرار گرفتند.

یافته‌ها: در این مطالعه هیچ پاتولوژی خاصی در سیستوسکوپی روتین یافت نشد. یافته‌های این مطالعه نشان داد که میانگین سن در بیماران با تنگی مجرا به‌میزان معنی‌داری از بیماران بدون تنگی مجرا پائین‌تر است (به‌ترتیب 7/0±5/59 در برابر 5/5±9/69 سال، 008/0p= ). به‌علاوه نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در بیماران مبتلا به تنگی مجرا، کراتینین به‌میزان معنی‌داری بالاتر است. (به‌ترتیب 34/1±2/2 در برابر 42/0±2/1 میلی‌گرم در دسی‌لیتر، 003/0p=). همچنین نشان داده شد که میانگین سن در مبتلایان به دیورتیکول مثانه از بیماران بدون آن به‌میزان معنی‌داری بالاتر است (به‌ترتیب 1/3±3/76 در برابر 9/4±4/68 سال، 001/0=p).

نتیجه‌گیری: انجام سیستوسکوپی روتین قبل از انجام پروستاتکتومی باز ضروری نیست.


احمد م. رجب شلبی،  اسامه عبدالله کریم، سید علی احمدی،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده

تاکید بر کشف زود هنگام سرطان پروستات به کمک اولتراسونوگرافی ترانس رکتال و بیوپسی سوزنی، پاتولوژیست‌ها را با معضل تشخیص سرطان‌های کوچک مواجه نموده است. اخیرا˝ از مارکر P504S جهت تشخیص قطعی سرطان در بیوپسی‌های کوچک استفاده شده است.

روش بررسی: رنگ‌آمیزی مارکر P504S برای 70 نمونه بیوپسی سوزنی پروستات و شش نمونه رزکسیون از طریق مجرا که همگی حاوی کانون‌های مشکوک (آتیپیک) بودند و نیز40 نمونه سرطان قطعی پروستات، شامل هشت نمونه دارای سلول‌های کف‌آلود (foamy) به‌عمل آمد.

یافته‌ها: 36 نمونه از 40 بیوپسی سرطان قطعی، درجاتی از رنگ‌پذیری برای P504S نشان دادند (حساسیت 90%)؛ دو سرطان کوچک و دو سرطان با سلول‌های کف‌آلود فاقد رنگ‌پذیری بودند. از مجموع 76 مورد مشکوک، 18 مورد به‌عنوان نئوپلازی داخل اپی‌تلیالی درجه بالا (HGPIN) شناخته شدند که 16 مورد آنها رنگ‌پذیری متوسط منتشر نشان دادند. از 58 مورد باقیمانده دارای پرولیفراسیون غدد کوچک آتیپیک 14 مورد قویاً به‌نفع سرطان بود که چهار مورد آنها فاقد رنگ‌پذیری P504S بودند. در بین 44 مورد آتیپیک به نفع خوش‌خیمی، 14 مورد هیپرپلازی آدنومی آتیپیک با دو مورد رنگ‌پذیری ضعیف موضعی و دو مورد آتیپی به‌دنبال پرتوتابی با یک مورد رنگ‌پذیری موضعی مشاهده شد و 28 نمونه دیگر P504S منفی بودند.

نتیجه‌گیری: حساسیت P504S برای کشف سرطان پروستات از آنچه قبلاً تصور می‌شد پایین‌تر است. منفی تلقّی شدن سرطان‌های کوچک ممکن است به‌دلیل ناهمگونی رنگ‌پذیری باشد. در پرولیفراسیون غدد کوچک آتیپیک، رنگ‌پذیری مثبت و منتشر P504S قویاً گویای تشخیص سرطان است ولی عدم رنگ‌پذیری آنرا رد نمی‌کند. حساسیت P504S برای کشف سلول‌های سرطانی کف‌آلود و کانون‌های کوچک سرطانی کمتر است. HGPIN غالبا˝ رنگ‌پذیری متوسط منتشر نشان می‌دهد. رنگ‌پذیری ضعیف کانونی ممکن است در غدد خوش‌خیم نیز مشاهده شود. ما استفاده از P504S را فقط در همراهی با بررسی مورفولوژیک و مارکرهای سلول‌های بازال توصیه می‌کنیم.


محمد رضا نوری دلویی، رضا ابراهیم زاده وصال،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

پروستات به‌شکل غده‌ا‌ی‌کوچک در زیر مثانه قرار داشته‌و بخش بالایی مجرای‌ادراری را دربر می‌گیرد. در کشورهای توسعه‌یافته سرطان پروستات دومین سرطان رایج (پس از سرطان پوست) و دومین سرطان مرگ‌آور (پس از سرطان ریه) در مردان است. چندین مطالعه تجمع خانوادگی از سرطان پروستات را نشان داده‌اند. دلیل اصلی برای این تجمع به ارث بردن ژن‌های درگیر است. سابقۀ ارثی سرطان پروستات عامل مهمی در ابتلا به این سرطان است. ژن گیرنده آندروژن نقش مهمی در بروز و پیشرفت سرطان پروستات دارد. همچنین ژن‌های AR، CYP17، SRD5A2، HSD3B1 و HSD3B2 در متابولیسم آندروژن و تکثیر سلولی در پروستات جایگاه ویژه‌ای دارند. برخی چندشکلی‌ها در این ژن‌ها با افزایش خطر سرطان پروستات همراه است. شماری از ژن‌ها که در پروستات بیان می‌شوند و عمدتاً در ارتباط با تولید مایع منی هستند با سرطان پروستات هم در ارتباط می‌باشند. تغییرات اپی ژنتیک، به‌ویژه هیپرمتیلاسیون DNA در نواحی پروموتر نقش مهمی در کاهش بیان ژن‌های مهمی برای مراقبت و پیشگیری از بروز سرطان پروستات دارند. شماری از تغییرات مولکولی و ژنتیکی در سرطان پروستات مشاهده شده است. ژن‌های مهارکننده متاستاز هم در سرطان پروستات شناخته شده‌اند. در این مقاله‌مروری، با استفاده از ده‌ها منبع‌معتبر و جدید، تازه‌ترین یافته‌ها پیرامون ژنتیک مولکولی، پیشگیری و به‌ویژه ژن درمانی در سرطان پروستات ارایه شده است.


مهیار غفوری، علی وفایی‌شاهی،
دوره 70، شماره 5 - ( 5-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ویژگی‌های آدنوکارسینوم پروستات چند کانونه بودن آن می‌باشد. به گونه‌ای که این کانون‌ها ممکن است با استفاده از سی‌تی‌اسکن یا Magnetic Resonance Imaging (MRI) قابل تشخیص نباشند. در این مطالعه سعی شده است تا ارزش MRS و توافق آن با Prostatic Specific Antigen (PSA) (به‌عنوان روش قدیمی) برای تشخیص عود بافت تومورال در بیماران مبتلا به سرطان پروستات مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: این مطالعه در قالب یک مطالعه مقطعی انجام شد. نمونه‌ی مورد پژوهش عبارت بود از بیمارانی که به‌منظور تشخیص و درمان عود لوکال سرطان پروستات، پس از رادیکال پروستاتکتومی مراجعه کرده بودند. به‌صورت سنتی مقادیر PSA بیش از 2/0 نانوگرم در دسی‌لیتر به‌منزله عود لوکال تومور در نظر گرفته شد. نتایج MRS بر حسب نسبت مجموع کراتین و کولین به سیترات و حد تمایزهای مختلف با PSA مقایسه شد.
یافته‌ها: تعداد 139 بیمار وارد مطالعه شدند. عود تومور در 107 بیمار (77%) بر اساس PSA سرم تشخیص داده شد. میانگین PSA و مجموع میزان کراتین و کولین به سیترات در بیماران دارا و فاقد عود تفاوت آماری معنی‌داری داشت. توافق PSA با MRS در حد تمایز 50، 100 و 150 به‌ترتیب 1/94%، 4/94% و 1/85% بود. ضریب همبستگی بین این دو روش تشخیصی 481/0 به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه ما نشان داد که MRS به‌عنوان یکی از ابزارهای دقیق تشخیص سرطان پروستات و عود آن مطرح می‌باشد. به‌خصوص در حد تمایز 100 برای نسبت مجموع کراتین و کولین به سیترات توافقی در حدود 95% با PSA را شاهد بودیم.


مهیار غفوری، مهرناز راسته،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات شایع‌ترین سرطان در میان مردان و پس از سرطان ریه شایع‌ترین عامل مرگ و میر ناشی از سرطان در جنس مذکر است. بررسی هیستوپاتولوژیک برای تشخیص بیماری سرطان پروستات استاندارد طلایی است، لیکن به جهت تهاجمی بودن بیوپسی، تمایل به انجام روش‌های کم‌تر تهاجمی بیش‌تر است. بدین علت روش‌های تصویربرداری کم‌تر تهاجمی در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این مطالعه تعیین ارتباط نسبت مجموع کولین و کراتین به سیترات در ماگنتیک رزونانس اسپکتروسکوپی با میزان تهاجم تومور (نمره گلیسون) در بیماران مبتلا به سرطان پروستات بر اساس مدارک پاتولوژی آنان می‌باشد.
روش بررسی: 200 بیمار که دارای نتایج پاتولوژی سرطان پروستات بودند وارد یک مطالعه مقطعی شدند. بیماران به‌صورت غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. تمام بیماران تحت Magnetic Resonance Spectroscopy (MRS) قرار گرفتند و نتایج به‌دست آمده در خصوص نسبت مجموع کولین و کراتین به سیترات با نتایج پاتولوژی بیماران مقایسه شد.
یافته‌ها: در بیماران دارای نمره گلیسون کم‌تر از سه، میانگین مجموع کولین و کراتین به سیترات 9/146±8/245، در بیماران با نمره سه الی چهار، 6/173±1/427 و در بیماران با نمره بیش از چهار، 3/218±3/587 بود (001/0P<). در بیماران با Prostate Specific Antigen (PSA) کم‌تر از چهار میانگین مجموع کولین و کراتین به سیترات 3/58±7/180، در گروه PSA چهار الی 10، 5/93±247 و در گروه PSA بیش از 10، 6/107±1/385 بود (001/0P<).
نتیجه‌گیری: نسبت مجموع کولین و کراتین به سیترات در بیماران با تهاجم کانسر پروستات دارای رابطه معنی‌داری می‌باشد و از آن می‌توان در مرحله‌بندی کانسر پروستات در بیماران استفاده نمود.


مهیار غفوری، مریم علیزاده، جلیل کوهپایه‌زاده،
دوره 71، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات سومین علت مرگ و شایع‌ترین علت سرطان در مردان مسن است. با توجه به توانایی تشخیصی پایین روش‌های غربالگری در تشخیص و لوکالیزه کردن تومور، روش‌های تصویربرداری از جمله Magnetic Resonance Imaging (MRI) و Diffusion Weighted Imaging (DWI) در سال‌های اخیر مورد توجه و استقبال قرار گرفته است. در این تحقیق، ارزش استفاده از DWI برای تشخیص سرطان‌های پروستات بررسی گردید.
روش بررسی: این مطالعه در سال 1390 در بخش رادیولوژی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) در قالب مطالعه مقطعی انجام شد. نمونه مورد پژوهش بیماران مشکوک به سرطان پروستات بر اساس افزایش Prostate-Specific Antigen (PSA) سرم یا معاینه غیرطبیعی رکتال بودند که برای انجام بیوپسی پروستات ارجاع شدند. نتایج به‌دست آمده در تصویربرداری DWI با نتایج بیوپسی بیماران مقایسه شد.
یافته‌ها: تعداد 85 بیمار وارد مطالعه شدند. حساسیت DWI در تصاویر MRI برای تشخیص سرطان پروستات 100%، ویژگی 1/97%، ارزش اخباری مثبت 5/89% و ارزش اخباری منفی 100% بود. این یافته‌ها نشان داد چنان‌چه DWI سرطان پروستات را منفی گزارش نماید با اطمینان بسیار بالایی می‌توان به نتیجه آن اعتماد کرد، ولی در صورت مثبت بودن گزارش، اگرچه اطمینان 100%‌ نیست اما میزان آن باز هم بالا بوده و بیش از 90% می‌باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهند که استفاده از DWI در تصاویر MRI دقت بالایی در تشخیص افراد غیرمبتلا و هم‌چنین دقت قابل قبولی در تشخیص بیماران مبتلا به سرطان پروستات در مقایسه با سایر روش‌ها دارد.

غلامرضا پورمند، محسن آیتی، علی رازی، علی‌اکبر کرمی، رشید رمضانی، آیت احمدی، پروین اکبری اسبق، راحیل مشهدی، شادی پورمند،
دوره 73، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌ژن اختصاصی پروستات (PSA)، بهترین مارکر برای تشخیص زودهنگام سرطان پروستات می‌باشد. از آنجایی‌که سن و نژاد از جمله عوامل تأثیرگذار بر سطح PSA می‌باشند، تعیین محدوده مرجع وابسته به سن PSA در هر جامعه، برای افزایش میزان کارایی آزمون PSA ضروری می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی توزیع نرمال TPSA (Total PSA) و FPSA (Free PSA) و تعیین محدوده مرجع مختص سن PSA در مردان ایرانی بوده است. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی، 1020 مرد به ظاهر سالم با محدوده سنی 50 تا 79 سال که از مرداد 1390 تا اردیبهشت 1392 به بیمارستان شهید رجایی استان قزوین مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. بدین‌منظور پس از جداسازی سرم از خون این افراد، سطح سرمی FPSA و TPSA با استفاده از کیت‌های تجاری اندازه‌گیری و محدوده مرجع PSA در هر گروه سنی مشخص شد. یافته‌ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 5/7±03/61 سال و سطح سرمی PSA (95th percentile) در گروه سنی 59-50 سال، ng/ml 6/3-0، در گروه سنی 69-60 سال، ng/ml 7/5-0 و در گروه سنی 79-70 سال ng/ml 8/6-0 تعیین شد. ارتباط سطح سرمی TPSA (001/0P<، 2/0 r=) و FPSA (001/0P<، 22/0 r=) با سن معنادار بود. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه، وجود ارتباط بین سطح PSA با سن را نشان داد. همچنین مشخص شد که محدوده مرجع مختص سن PSA به‌دست‌آمده در این پژوهش، با سایر نژادها متفاوت بوده و فقط مخصوص مردان ایرانی می‌باشد. بنابراین استفاده از محدوده مرجع ویژه برای سن PSA به‌دست‌آمده در این پژوهش، می‌تواند با کاهش روش‌های تشخیصی غیر‌ضروری و تشخیص زودهنگام سرطان پروستات، حساسیت و دقت تست PSA را در مردان ایرانی افزایش دهد.
سجاد شفاعی، الهام مسلمی، مهدی محمدی، کسری اصفهانی، امیر ایزدی،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطان‌هایی است که مردان را مبتلا می‌کند. گرچه سرطان پروستات در اغلب موارد مرگبار نیست، شناخت عوامل موثر در تشخیص و درمان به‌موقع آن اهمیت دارد. افزایش بیان KLK2 در سرطان پروستات رخ می‌دهد و در نتیجه می‌تواند به‌عنوان یک بیومارکر برای سرطان پروستات عمل کند. هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن KLK2 به‌عنوان فاکتور احتمالی دخیل در تشخیص سرطان پروستات بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی، تعداد ۵۰ نمونه ادرار افراد مبتلا به سرطان پروستات و ۵۰ نمونه ادرار افراد سالم، مراجعه‌کننده به بیمارستان مهر تهران (دی ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴)، در بازه سنی ۴۶ تا ۷۱ سال جمع‌آوری گردید. سپس RNA نمونه‌ها استخراج و سنتز cDNA به کمک آنزیم MMuLV و پرایمرهای Oligo dt و Random hexamer  انجام شد.
یافته‌ها: میانگین افزایش بیان ژن KLK2 در افراد کمتر از ۵۰ سال و در افراد بیشتر از ۵۰ سال به‌ترتیب برابر با ۲/۳۲ و ۵/۷۹، ۰/۰۰۰۱P< بود. در بررسی بیماران با گروه‌بندی مرحله بیماری گروه GS6 با کمترین میزان بیان ۳/۴۰ برابر و در گروه GS8 با بیشترین میزان بیان ۱۰/۷۴ برابر نسبت به نمونه‌های نرمال افزایش بیان (۰/۰۰۰۱P<) مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بیان ژن KLK2 در افراد مبتلا به سرطان پروستات بیشتر از افراد سالم است. در نهایت با توجه به نتایج می‌توان بیان نمود که ژن KLK2 می‌تواند به‌عنوان یک عامل موثر و دخیل در سرطان پروستات مطرح شود که افزایش بیان آن با پیشرفت و توسعه بیماری در ارتباط است. 

 

امیر حسن‌زاده، محمدرضا پورمند، شهرام گوران، حسن حسین‌زادگان، اصغر تنومند، غلامرضا پورمند،
دوره 76، شماره 9 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: باکتری اشریشیا کلی از مهمترین عوامل عفونی در بیماران تحت بیوپسی پروستات است. هدف از انجام پژوهش کنونی، تایپینگ مولکولی ایزوله‌های اشریشیاکلی کلونیزه مقاوم به فلوروکینولون و عفونت‌های ناشی از آن در بیماران تحت بیوپسی پروستات بود.
روش بررسی: در این مطالعه کوهورت که از فروردین تا بهمن ۱۳۹۵ در مرکز تحقیقات ارولوژی بیمارستان سینا (تهران) انجام گردید، سواب‌های رکتال از ۱۵۸ بیمار مرد پیش از بیوپسی پروستات گردآوری شد. باکتری‌های گرم منفی مقاوم به سیپروفلوکساسین به‌همراه پس‌زمینه فیلوژنتیکی (با استفاده از روش Quadruplex PCR)، شیوع ST131 و ساب‌کلون‌های آن (H30 and H30-RX131) در دو گروه ایزوله‌های اشریشیاکلی کلونیزه و بالینی مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: از مجموع، ۷۳ بیمار دارای کشت مثبت رکتال برای باکتری‌های گرم منفی مقاوم به فلوروکینولون بودند که غالب‌ترین ایزوله اشریشیاکلی بود. بیشترین ایزوله‌ها در گروه فیلوژنتیک B2 و به‌دنبال آن به‌ترتیب در گروه‌های A، E، C و D، B1 و F قرار داشتند. ایزوله‌های اشریشیاکلی مقاوم به فلوروکینولون، مقاومت سطح خیلی بالا به آمپی‌سیلین و تریمتوپریم- سولفامتوکسازول را از خود نشان دادند. به‌طور کلی، بیشتر ایزوله‌های اشریشیاکلی مقاوم به چندین آنتی‌بیوتیک در گروه B2 و با ژنوتایپ ST131 تشخیص داده شد. باوجود افزایش عفونت در میان بیماران کلونیزه با سویه E. coli ST131، تفاوت کمابیش معناداری در شیوع آن در بین دو گروه مشاهده شد (0/06P=).
نتیجه‌گیری: پاتوژن ST131 شیوع بالایی را در کلونیزاسیون رکتال و عفونت‌های پس از بیوپسی پروستات داشت که مقاومت گسترده‌ای به آنتی‌بیوتیک‌های رایج را نشان داد.

رقیه قاسمی، آزاده شجاعی، بهناز کریمی،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات در حال حاضر سومین بیماری بدخیم در ایران و پنجمین سرطان رایج در سراسر جهان است. اگرچه شیوع این سرطان در ایران بسیار کمتر از کشورهای غربی است، اما میزان آن در طول سال‌های اخیر افزایش یافته است. این مطالعه با هدف تعیین بیان ژن‌های GPRC6A، E.cadherin و ZEB1 در سرطان پروستات در مقایسه با بافت خوش‌خیم آن انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی در طی بهمن ماه ۱۳۹۵ تا شهریور ۱۳۹۷ در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، ۳۰ نمونه شامل ۱۵ نمونه از بافت بدخیم سرطان پروستات و ۱۵ نمونه از بافت خوش‌خیم آن از بیماران تهیه گردید. از بافت‌های مورد نظر RNA استخراج شد. سپس cDNA آن‌ها ساخته شد. در ادامه با استفاده از تکنیک Real-time polymerase chain reaction (PCR) بیان ژن‌های GPRC6A، E.cadherin، ZEB1 اندازه‌گیری شده و برای تحلیل میزان بیان ژن‌ها از نرم‌افزار Relative expression software tool (REST), Version 2009 (http://rest.gene-quantification.info/) استفاده شد.
یافته‌ها: در این مطالعه بیان ژن‌های GPRC6A و ZEB1 در سرطان پروستات در مقایسه با بافت خوش‌خیم آن افزایش و بیان ژن E.cadherin کاهش داشت. در این مطالعه ارتباط معناداری بین بیان ژن‌ها در نمونه‌های خوش‌خیم و بدخیم با فاکتورهای تشخیصی مرسوم در این نوع بیماری مثل سن، مقدار Prostate-specific antigen (PSA)، مرحله پاتولوژیکی و رتبه گلیسون یافت نشد.
نتیجه‌گیری: ژن‌های بررسی شده دارای توان بالقوه برای غربالگری سرطان پروستات می‌باشند و با بررسی‌های بیشتر می‌توانند به‌عنوان مارکر تشخیصی سرطان پروستات استفاده شوند.

امین بنایی، بیژن هاشمی، محسن بخشنده، بهرام مفید،
دوره 77، شماره 2 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از روش‌های پرکاربرد پرتودرمانی پروستات، پرتودرمانی با شدت تعدیلی (Intensity-modulated radiation therapy, IMRT) می‌باشد که با روش‌های مختلفی انجام می‌شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثرات دوزیمتریکی و زیست‌پرتویی روش‌های مختلف IMRT پروستات با توجه به درصد حجم مشترک بین بافت هدف و اندام‌های بحرانی به‌عنوان متغیر آناتومیکی بیماران بود.
روش بررسی: این پژوهش، مطالعه‌ای مقطعی، تحلیلی و کمی بود که از فروردین ۱۳۹۵ تا خرداد ۱۳۹۷ در مرکز پرتودرمانی بیمارستان شهدای تجریش و گروه فیزیک پزشکی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. چهار روش پرتودرمانی IMRT (۹، ۷ و ۵ میدانه و خودکار) بر روی تصاویر سی‌تی ۶۳ بیمار طراحی شدند. اثرات زیست‌پرتویی بر اندام‌های حیاتی (مثانه و رکتوم) و همچنین بافت هدف با روش سریالیتی نسبی محاسبه گردید. نتایج روش‌های مختلف پرتودرمانی با یکدیگر بر مبنای متغیر آناتومیکی مقایسه شدند.
یافته‌ها: برای بیماران با حجم مشترک بین صفر تا ۱۵%، اختلافی بین متغیرهای زیست‌پرتویی در روش‌های مختلف IMRT مشاهده نشد. با افزایش درصد حجم مشترک، احتمال‌های کنترل تومور و کنترل تومور بدون آسیب، کاهش و احتمال آسیب به بافت نرمال، افزایش داشتند. در تمام مقادیر حجم مشترک، روش‌های ۹ و ۷ میدانه با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (۰/۰۶=P). در حجم‌های مشترک بیشتر از ۳۰%، روش‌های ۹ و ۷ میدانه مقادیر زیست‌پرتویی بهتری داشتند (۰/۰۰۹=P).
نتیجه‌گیری: در بیماران با درصد حجم مشترک پایین، می‌توان از هر کدام از روش‌های IMRT استفاده کرد، اما در حجم‌های مشترک بالا (>۳۰%) روش‌های ۹ و ۷ میدانه نتایج مناسب‌تری دارند. می‌توان به جای روش ۹ میدانه به‌ویژه در مواردی با عدم قطعیت زیاد در تنظیم بیمار، از روش ۷ میدانه استفاده کرد.

سولماز اوحدیان مقدم، عرفان امینی، محسن آیتی، حسن جمشیدیان، سید علی مومنی، فرشاد شیبایی مقدم، محمدرضا نوروزی،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات دومین علت مرگ مرتبط با سرطان‌های مردان در جهان است. آنتی‌ژن اختصاصی پروستات (PSA) از ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮﻫﺎی ﺳﺮﻃﺎن ﭘﺮوﺳﺘﺎت بوده و ﺟﻬـﺖ افزایش ویژگی و ﮐﺎﻫﺶ ﺑﯿﻮﭘﺴﯽ‌ﻫﺎی ﻏﯿﺮﺿﺮوری از پارامترهای وابسته به آن مانند زﻣﺎن دو ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﺪن PSA استفاده می‌شود. در ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن ایﻦ ﻓﺎﮐﺘﻮر و درﺟـﻪ وﺧﺎﻣﺖ سرطان ﭘﺮوﺳﺘﺎت مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ گذشته‌نگر داده‌های افرادی که در فاصله زمانی سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎرﺳـﺘﺎن اﻣـﺎم‌ﺧﻤﯿﻨﯽ (ره) تهران مراجعه و تحت ﺑﯿﻮﭘﺴﯽ ﺗﺮاﻧﺲ‌رﮐﺘﺎل قرار گرفته بودند، گردآوری ﺷﺪ. زﻣﺎن دو ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﺪن آنتی‌ژن اختصاصی پروستات (PSADT) در اﻓﺮادی که دارای دو آزمایش متوالی سطح PSA ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ زﻣﺎﻧﯽ ﺑﯿﺶ از ﺳﻪ ﻣﺎه ﺑودند، همچنین درجه ﮔﻠﯿﺴﻮن (Gleason score) اوﻟﯿﻪ و ﺛﺎﻧﻮیﻪ در بیوپسی‌های ﻣﺜﺒـﺖ از ﻧﻈﺮ سرطان ﻣﺸﺨﺺ ﮔﺮدیﺪ. سپس بیماران براساس نتایج پاتولوژی به دو گروه با گرید بالا و پایین تقسیم شدند.
یافته‌ها: از ﻣﺠﻤﻮع ﺗﻌﺪاد ۱۷۱۲ ﭘﺮوﻧﺪه ﺑﯿﻮﭘﺴﯽ انجام شده در طی سال‌های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۶، ۵۴۷ مورد (۳۲/۳%) دارای ﺳﺮﻃﺎن ﭘﺮوﺳﺘﺎت بودند که ۷۳ ﻧﻔﺮ واﺟﺪ ﺷﺮایﻂ وارد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ شدﻧﺪ. با توجه به نتایج به‌دست آمده، میانگین PSADT در افراد با درجه بدخیمی پایین ۱۴/۹±۱۶/۱ ماه و در افراد با درجه بدخیمی بالا ۱۴/۲±۹/۸ ماه بود. اختلاف معناداری بین دو گروه در PSADT وجود داشت (۰/۰۰۴=P). Fisher’s exact test اﺧﺘﻼف ﻣﻌﻨاداری ﺑﯿﻦ دو ﮔﺮوه بیماران از ﻧﻈﺮ ﻣﯿﺰان زﻣﺎن دو ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﺪن هفت ﻣـﺎه به‌دست آورد (۰/۰۱=P).
نتیجه‌گیری: در مطالعه ما نقطه برش (Cut-off point) هفت ماه با بیشترین درستی قادر به تمیز درجه بدخیمی بالا و پایین در بیماران بود. 

حمیدرضا میرزایی، محمدرضا برزگرتهمتن،
دوره 77، شماره 12 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان عود و مرگ‌ومیر در سرطان پروستات لوکالیزه با خطر بالا، زیاد است. از طرف دیگر، استفاده از شیمی‌درمانی در سرطان پروستات متاستاتیک، باعث بهبود بقای کلی بیماران شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر شیمی‌درمانی نئوادجونت تنها، در افزایش بقای بیماران سرطان پروستات لوکالیزه با خطر بالا، انجام شد.
روش بررسی: این یک مطالعه مروری نظام‌مند بود و پایگاه‌های داده شامل Scopus، Medline، PubMed، Google Scholar، Cochrane و Embase مورد جستجو قرار گرفتند. واژه‌های مورد استفاده شامل Prostate, cancer, adenocarcinoma, Neoadjuvant, chemotherapy, chemotherapy alone, systemic therapy بود. فقط مطالعاتی که پژوهشی اصیل بودند و اختصاصی بر روی شیمی‌درمانی نئوادجونت تنها، کار کرده بودند، شناسایی شدند.
یافته‌ها: در مجموع ۱۷ مطالعه پژوهشی اصیل شناسایی شدند. همه این مطالعات فاز یک و یا فاز دو بودند. تمام این مطالعات نشان دادند که شیمی‌درمانی نئوادجونت تنها، در بیماران کانسر پروستات با خطر بالا، کمابیش به‌خوبی تحمل می‌شود. عوارض ایجاد شده، بیشتر در حد عوارض خفیف (درجه یک و دو) بودند. عوارض درجه سه و چهار، ناچیز بود. بقای دو ساله عاری از عود تا ۶۸/۵% و بقای پنج ساله عاری از عود تا ۴۹% گزارش شده است. همچنین بقای کلی پنج ساله، از ۳۵ تا ۴۸% بوده است.
نتیجه‌گیری: به‌کارگیری شیمی‌درمانی نئوادجونت تنها در سرطان پروستات لوکالیزه با خطر بالا، آشکارا باعث افزایش میزان بقای بیماران نشده است و اختلاف نظر زیادی در این زمینه، در مطالعاتی که تاکنون انجام شده است وجود دارد.

نگار عبدی، ایرج عابدی، مظفر ناصرپور، مسعود ربانی،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات شایعترین بدخیمی در مردان و دومین علت مرگ‌ومیر در تمام کشورهای دنیا می‌باشد. مکانیسم دقیق سرطانی شدن پروستات مشخص نیست. از طرف دیگر تشخیص زودهنگام سرطان پروستات می‌تواند منجر به درمان کامل شود. چندین آزمایش کلینیکی شامل معاینه انگشتی رکتوم (DRE)، بیوشیمیایی مثل آنزیم ویژه پروستات (PSA) و پاتولوژیک مثل بیوپسی با هدایت اولتراسوند (TRUS) برای بررسی اندازه و گسترش سرطان پروستات استفاده می‌شود. در این مطالعه ارتباط بین مقدار میانگین سرم PSA و شاخص گلیسون به‌عنوان روش استاندارد در بیماران مبتلا به سرطان پروستات در مقایسه با پارامترهای استخراج شده از DCE-MRI ارزیابی گردید.
روش بررسی: این مطالعه بنیادی کاربردی بر روی 90 بیمار مبتلا به سرطان پروستات که براساس معیارهای Mc Donald از اسفند 1398 تا مهر 1399 به مرکز تصویربرداری شفای اصفهان ارجاع شده بودند، انجام شد. نواحی مشکوک به کانون سرطان توسط پزشک متخصص رادیولوژی مشخص و شاخص‌های تصاویر داینامیک شامل Ktrans و Kep تعیین شد. نرم‌افزارهای تجاری موجود داده‌های DCE-MRI را گرفته و نقشه‌های پارامتریک مثل نقشه‌های Ktrans و Kep را ایجاد می‌کنند که می‌توان برای اهداف تشخیص استفاده نمود.
یافته‌ها: نقشه‌های Kep و Ktrans تفاوت معناداری میان بافت سالم و سرطانی نشان دادند. Kep و Ktrans در سرطان پروستات به‌طور قابل‌توجهی بالاتر از بافت سالم بود (05/0P<). به‌منظور بررسی ارتباط پارامترهای DCE-MRI و یافته‌های هیستوپاتولوژیک از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین هیچ ارتباط معناداری بین شاخص گلیسون و پارامترهای DCE-MRI مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: پارامترهای DCE-MRI به‌طور قابل‌توجهی تشخیص دقیق سرطان پروستات را بهبود بخشیده و به‌عنوان روشی موثر برای تشخیص، مدیریت و ارزیابی مردان مبتلا به سرطان پروستات مفید است اما نباید به‌عنوان جایگزینی برای نمونه‌برداری از بافت در نظر گرفته شود.

سید حمید ذوالجلالی مقدم، رضا لاری‌پور، ابراهیم حضرتی، حامد باقری، نازیلا عیوض‌زاده، حمید رضا باغانی، عماد پروانه اول،
دوره 79، شماره 12 - ( 12-1400 )
چکیده

سرطان پروستات شایعترین و دومین علت اصلی مرگ‌ومیر ناشی از سرطان، در بین مردان جهان به‌شمار می‌رود. پرتودرمانی به‌عنوان یکی از گزینه‌های اصلی برای معالجه سرطان پروستات شناخته شده است. در پرتودرمانی خطر ابتلا به سرطان‌های ثانویه ناشی از پراکندگی پرتوها به اندام‌های حساس در معرض خطر، وجود دارد. مطالعات زیادی نشان داده‌اند که سرطان‌های ثانویه پس از پرتودرمانی سرطان پروستات، در بافت‌هایی از جمله مثانه و راست روده که در معرض تابش مستقیم و پراکنده اشعه قرار می‌گیرند، اتفاق می‌افتد. بنابراین، هدف از مطالعه مروری حاضر بررسی خطر سرطان‌های ثانویه در پرتودرمانی سرطان پروستات و عوامل تاثیرگذار برآن می‌باشد. در پرتودرمانی سرطان پروستات علاوه براین‌که اندام‌های مجاور تحت تابش در معرض ریسک بروز سرطان ثانویه می باشند، می‌توان به عوامل تاثیرگذار دیگری مانند تغییر آناتومی، افزایش میزان دوز، سیگار کشیدن و تکنیک‌های مختلف درمانی اشاره کرد. نتایج مطالعات انجام شده، نشان‌دهنده کاهش خطر ابتلا به سرطان ثانویه در استفاده از روش‌های درمانی جدید همچون پروتون درمانی می‌باشد. بنابراین ارزیابی روش‌ها و شناسایی عوامل تاثیرگذار در سرطان‌های ثانویه بسیار حایز اهمیت است.

رامین حقیقی، حسین باوندی، احمد کاملی، عبدالله رازی، حسین زراعتی،
دوره 80، شماره 6 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع علایم دستگاه ادراری تحتانی (Lower urinary tract symptoms) به‌علت هایپرپلازی خوش‌خیم پروستات (Benign prostatic hyperplasia) در مردان با افزایش سن، افزایش می‌یابد. داروهای آنتاگونیست گیرنده آلفا آدرنرژیک خط اول برای درمان LUTS می‌باشد و تامسولوسین داروی انتخابی است. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی تامسولوزین mg 4/0 و mg 8/0 بر علایم دستگاه ادراری تحتانی در بیماران دارای BPH می‌باشد.
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور بر روی 92 بیمار مبتلا به LUTS به‌علت BPH از اردیبهشت 1398 تا اسفند 1398 در بیمارستان امام حسن(ع) بجنورد انجام شد. بیماران به‌صورت در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول بیماران تامسولوسین mg 4/0 و در گروه دوم تامسولوسین mg 8/0 یکبار در روز به مدت هشت هفته دریافت کردند. اثربخشی درمان با استفاده از معیار IPSS پیش و هشت هفته پس از درمان مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون‌های آماری و SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: براساس آزمون آماری تفاوت معناداری بین و درون دو گروه از لحاظ معیار IPSS در مراحل مختلف ارزیایی وجود داشت. شیوع عوارض جانبی در گروه mg 4/0، (6/8%)8 نفر و در گروه mg 8/0، (9/11%)11 نفر بود. این تفاوت معنادار نبود.
نتیجه‌گیری: تامسولوسین mg 8/0 رژیم درمانی موثر برای درمان LUTS ثانویه به BPH است که به درمان mg 4/0  پاسخ نداده‌اند. عوارض دارو در بیماران به خوبی تحمل شد.

 

غزاله جمشیدی، فرشید باباپور مفرد، مهیار غفوری، حمیدرضا سلیقه ‌راد،
دوره 80، شماره 6 - ( 6-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات (Pca) یکی از شایعترین سرطان‌ها در مردان در سال‌های اخیر است. تصویربرداری تشدید مغناطیسی چند پارامتری (mp-MRI) به‌طور فزاینده‌ای برای شناسایی، تعیین موقعیت و مرحله‌بندی سرطان پروستات استفاده شده است. در این رویکرد ترکیبی از اطلاعات مورفولوژی T2-w در کنار حداقل دو روش تصویربرداری عملکردی نظیر دیفیوژن (DWI)، افزایش کنتراست دینامیک (DCE) و طیف‌سنجی تشدید مغناطیسی (MRS) استفاده می‌شود.
روش بررسی: منابع مهم در نظر گرفته شده در بررسی حاضر، مطالعات در حوزه تشخیص سرطان پروستات با استفاده از mp-MRI می‌باشند. جستجو با استفاده فهرستی از موتورهای جستجو صورت گرفته است. در این پژوهش با مروری بر مطالعات انجام شده از سال 2015 تا 2021، نقش و پتانسیل ادغام نتایج تصویربرداری‌های مورفولوژی و عملکردی در یک رویکرد چندپارامتری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و ترکیب بهینه معرفی شد. این مطالعه در طی مهر 1395 تا بهمن 1400 انجام گرفته است.
یافته‌ها: طبق بررسیهای انجام شده، ترکیب T2-w و DWI و DCE بهینهترین توالی پالس در رویکرد mp-MRI معرفی شده که بالاترین میزان حساسیت و اختصاصیت را در تشخیص، تعیین محل و مرحله‌بندی سرطان پروستات ایجاد می‌نماید. به‌کارگیری شدت میدان 3T در مقابل 1.5T، بهبود دقت تشخیص را در پی داشته و انتخاب کویل داخل رکتوم برتری چندانی نسب به کویل‌های آرایه فاز در تشخیص و تعیین محل این سرطان ایجاد نمی‌کند. 
نتیجه‌گیری: مناسب‌ترین ترکیب توالی پالس برای تحقق اهداف mp-MRI، T2-w، DWI و DCE است. این مقاله مروری امکان بررسی کاملی از تحقیقات گذشته شامل نقاط قوت و ضعف مدالیته‌های مربوطه در تشخیص سرطان پروستات را محققین می‌دهد. همچنین نتایج حساسیت و اختصاصیت مطالعات اخیر را گزارش می‌کند.

 

آرزو محرابیان، حامد غفاری، سهیلا رفاهی، محمد حق‌پرست، ابوالحسن رضاییان،
دوره 80، شماره 12 - ( 12-1401 )
چکیده

پرتودرمانی کمکی یا نجات‌دهنده می‌تواند عود بیوشیمیایی پس از جراحی پروستاتکتومی رادیکال را کنترل کند و خطر ابتلا به متاستازهای دوردست را کاهش دهد. افزایش دوز پرتودرمانی پس از جراحی پروستاتکتومی رادیکال می‌تواند منجر به بهبود بقا بدون عود بیوشیمایی شود. در دهه‌های اخیر، علیرغم پیشرفت‌های ایجاده شده در پرتودرمانی، به‌علت نزدیکی آناتومیکی پروستات یا بستر پروستات با رکتوم، سمیّت و عوارض رکتومی ناشی از پرتودرمانی مهمترین فاکتور محدودکننده افزایش دوز می‌باشند. از این‌رو، چندین وسایل حفاظت‌کننده رکتومی شامل بالون‌های داخل رکتومی، مواد جداکننده پروستات از رکتوم همانند هیدروژل SpaceOAR و پروب دور کننده رکتوم برای افزایش فاصله بین پروستات و رکتوم ساخته شده‌اند تا دوز دریافتی رکتوم و عوارض رکتوم را کاهش دهند. در دهه‌ی اخیر مطالعات متعددی این وسایل را در پرتودرمانی پس از جراحی پروستاتکتومی رادیکال بکار گرفتند. بنابراین هدف از این مطالعه مروری غیرنظامند ارزیابی اثر وسایل حفاظت‌کننده رکتومی بر پارامترهای دوزحجم رکتوم و آنوس، عوارض رکتومی ناشی از پرتودرمانی و همچنین حرکت بستر پروستات در پرتودرمانی پس از جراحی پروستاتکتومی رادیکال می‌باشد. نتایج نشان می‌دهد که اگرچه بالون‌های داخل رکتومی می‌توانند منجر به پایداری در موقعیت حجم هدف شوند، اما دوز دریافتی رکتوم، به‌ویژه قسمت قدامی رکتوم را کاهش نمی‌دهند. پروب دورکننده رکتوم و هیدروژل SpaceOAR می‌توانند دوز دریافتی رکتوم را کاهش دهند اما مطالعات بیشتری برای بررسی کارآیی این وسایل در کاهش عوارض رکتومی ناشی از پرتودرمانی پس از پروستاتکتومی رادیکال لازم می‌باشد.
 

امین ابوالحسنی فروغی، جلال‌الدین بدرقه، بنفشه زینلی رفسنجانی،
دوره 80، شماره 12 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بزرگی پروستات یک مسئله رایج در بین مردان است که عوارض جانبی قابل‌توجهی را برای مردان مسن ایجاد می‌کند. با توجه به شیوع بالای بزرگی پروستات و اعتیاد به تریاک و مشتقات آن، ارزیابی رابطه بین مصرف تریاک با بزرگی پروستات ممکن است موضوع جالبی باشد.
روش بررسی: داده‌ها به‌صورت مقطعی جمع‌آوری گردید. جامعه هدف بیماران معتاد به تریاک مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های نمازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز برای سونوگرافی لگن از شهریور 1398 تا مرداد 1399 بودند. دو گروه در نظر گرفته شد. گروه موردنظر شامل مردانی با سابقه حداقل یک سال سوء مصرف تریاک بود. گروه کنترل مردانی در همان محدوده سنی که به‌دلایل دیگری به جز مشکلات پروستات برای سونوگرافی مراجعه کرده بودند. حجم پروستات بیشتر از ml 20 به‌عنوان پروستات بزرگ شده در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: 212 مرد در مطالعه شرکت کردند که 78 بیمار معتاد در گروه موردنظر و 134 نفر سالم در گروه کنترل بودند. میانگین اندازه پروستات در گروه معتاد به‌طور معناداری بیشتر از گروه سالم بود (005/0=P). بین اندازه پروستات و سن در هر دو گروه ارتباط معناداری وجود داشت. ارتباط معناداری بین سایز پروستات و شاخص توده بدن مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: با توجه به کاهش میل جنسی افراد معتاد، ابتدا انتظار داشتیم در مردان معتاد با پروستات کوچکتر مواجه شویم. با این‌حال، نتایج مطالعه خلاف آن را ثابت کرد. کاهش میل جنسی، احتمال تجمع ترشح در پروستات را افزایش می‌دهد که این ممکن است منجر به واکنش‌های التهابی مزمن، در نتیجه هایپرتروفی، و هایپرپلازی پروستات شود. در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که اعتیاد به تریاک و مشتقات آن می‌تواند احتمال بزرگ شدن پروستات را افزایش دهد.

 

رضا شمس‌آبادی، سید حمید ذوالجلالی مقدم، حمید رضا باغانی، سید علی ذوالجلالی مقدم،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ازآنجاکه پرتودرمانی سرطان پروستات ممکن است همراه با عوارض جانبی باشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر ابتلا به سرطانهای ثانویه پس از پرتودرمانی سرطان پروستات در اندام‌های خارج از میدان است.
روش بررسی: دادههای هیستوگرام دوز حجمی 39 بیمار مبتلا به سرطان پروستات (که توسط پرتودرمانی سهبعدی تطبیقی درمان شده بودند) استخراج شد و میزان دوز جذبشده در بافتهای حساس موردمطالعه با توجه به مفهوم gEUD محاسبه شد. سپس خطر بدخیمیهای متعاقب پرتودرمانی سرطان پروستات با استفاده از مدل معرفیشده در گزارش BEIR محاسبه شد.
یافته‌ها: مقادیر gEUD راستروده بین 04/51 گری تا 69/74 گری و برای مثانه از 22/27 گری تا 51/75 گری متغیر بود. حداکثر مقادیر احتمال خطر برای راست‌روده و مثانه به‌ترتیب 85/49% و 91/74% محاسبه شد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل نشان دادند که احتمال بیشتری برای ایجاد بدخیمیهای ثانویه در مثانه نسبت به راست‌روده وجود دارد.

 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb