جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای پروپرانولول

سید خلیل فروزان نیا، محمد حسن عبدالهی، مصطفی متفکر، حمید رضا دهقان، حسن رجبیون،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

فیبریلاسیون دهلیزی (AF) شایعترین آریتمی بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر (CABG) می‌باشد که می‌تواند سبب طپش قلب، ناپایداری همودینامیک و حوادث ترومبوآمبولیک شود. به منظور بررسی اثرات آمیودارون با دوزهای مختلف در پیشگیری از AF بعد از CABG، این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی بر روی 300 بیمار کاندید CABG انجام شد.
روش کار: بیماران به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. قبل از آغاز عمل جراحــــی در گروه
اول فقط پروپرانولول mg 10 خوراکی هر 8 ساعت و در گروه دوم و سوم، علاوه بر پروپرانولول به ترتیب از
آمیودارون Low Dose و High Dose به میـزان mg 350 وmg 1000 به صـورت انفوزیـون داخـل وریـدی از 24 ساعت قبل از عمل جراحی استفاده شد.
یافته‌ها: میزان آریتمی AF بعد از عمل CABG در گروه اول 12 نفر و در گروه دوم چهــــار نفر در و گـــروه
سوم 10نفر بود که از این تعداد 23 مورد در گروه مردان (36/10%) و سه مورد در گروه زنان (84/3%) بود. 267 بیمار (89%) به روش On Pump (با استفاده از دستگاه پمپ قلبی-ریوی) و 33 بیمار (11%) به روش Off Pump (بدون استفاده از دستگاه پمپ قلبی- ریوی) عمل شدند. در بیمارانی که به روش On Pump عمل شدند AF در 26 مورد (73/9%) AF به وقوع پیوست در حالی که در گروه Off Pump هیچ آریتمی رخ نداد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده رژیم داروئی آمیودارون Low Dose همـــراه با پروپـــرانــولول به
عنوان پروفیلاکسی از AF در بیماران کاندید CABG توصیه میشود.


پریدخت نخستین داوری، حجت مرتضائیان لنگرودی، حمیدرضا قائمی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: تنگی ایزوله دریچه شریان ریوی 10-8% از نقایص مادرزادی قلب را تشکیل می‌دهد. این مطالعه برای بررسی نتایج بالن والولوپلاستی پولمونر در کودکان انجام شده است.

روش بررسی: 78 بیمار تحت بالن والولوپلاستی قرار گرفتند. در پی‌گیری طی فواصل یک روزه، یک، سه و شش ماهه و یک‌ساله گرادیان سطح دریچه از طریق اکوکاردیوگرافی اندازه‌‌گیری شد. بیماران به دو دسته بدون تنگی ناحیه انفاندیبول و با تنگی ناحیه تقسیم شدند. گروه با تنگی ناحیه انفاندیبول نیز به دو دسته دریافت‌کننده ایندرال و بدون ایندرال تقسیم‌بندی شدند.

 یافته‌ها: از 78 بیمار، 35 مورد (9/44%) مونث و 43 مورد (1/59%) مذکر بودند. وزن بیماران در محدوده 8/8±18/16 کیلوگرم و سن بیماران 5/3±29/4 سال بود. گروه بدون تنگی انفاندیبولار 33 مورد (43%) و با تنگی انفاندیبولار 45 مورد (57%) این دو گروه از نظر سن، جنس، وزن، نوع بالن استفاده شده و نسبت سطح بالن به سطح بدن و شدت نارسایی دریچه ریوی (PR) با هم اختلاف معنی‌داری نداشتند. از میان 45 بیمار با تنگی انفاندیبول 27 بیمار (60%) به مدت شش ماه تحت دریافت ایندرال قرار گرفتند و 18 بیمار (40%) ایندرال نگرفتند. در این دو گروه هم بعد از بالن گرادیان به صورت معنی‌داری افت کرد (0001/0P<). در گروه دریافت کننده ایندرال سیر نزولی دایمی و شدیدتر بود. نسبت سطح بالن به سطح بدن با شدت PR متوسط و شدید رابطه معنی‌داری داشت (015/0=P).

نتیجه‌گیری: بالن والولوپلاستی روش درمانی مؤثر برای تنگی پولمونر است. گرادیان باقی‌مانده در ناحیه انفاندیبول متعاقب بالن والولوپلاستی پولمونر به مرور زمان کاهش پیدا می‌کند. تجویز ایندرال به تسریع این روند کمک می‌کند.


هادی قره‌باغیان آذر، آذر قاسمی، الهه حسین‌پور،
دوره 80، شماره 9 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: میگرن یک بیماری عودکننده است که مکانیسم قطعی آن ناشناخته می‌باشد. باتوجه به اینکه یکی از پاتوفیزیولوژی‌های پیشنهادشده برای بیماری میگرن، بر نقص عملکرد میتوکندریایی سلول‌های مغزی و افزایش استرس‌های اکسیداتیو و به‌دنبال آن آسیب‌های عصبی-عروقی دلالت دارد، در این تحقیق تلاش گردیده تا کارایی کوآنزیم Q10 در پیشگیری سردردهای میگرنی مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: این پژوهش به‌صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بر روی 112 بیمار با تشخیص میگرن و مراجعه‌کننده به درمانگاه مغز و اعصاب بیمارستان امام رضا کرمانشاه از فروردین تا شهریور 1397 صورت پذیرفت. بیماران به‌صورت کاملاً تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. برای هر دو گروه پروپرانولول mg 40 تجویز شد. به گروه اول به‌عنوان گروه مداخله mg 60 در روز CoQ10 در همراهی با درمان پیشگیرانه قبلی تجویز گردید. سپس اختصاصات کمی و کیفی سردردهای میگرنی نظیر تهوع و استفراغ، فوتوفوبی، فونوفوبی، شدت، مدت ‌زمان حمله و فرکانس سردرد از طریق Student's t-test، Mann-Whitney U test و Wilcoxon مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتیجه گرفته شد که میزان تاثیر mg 60 مکمل CoQ10 درکنار mg 40 پروپرانولول روزانه در بیماران دارای سردردهای میگرنی باعث بهبود بیشتر علایم نسبت به دریافت پروپرانولول mg 40 روزانه می‌شود. در گروه مداخله تهوع و استفراغ، فوتوفوبی و شدت سردرد به‌طور معناداری نسبت به گروه کنترل بهبود داشته، با این وجود فونوفوبی، فرکانس و مدت زمان حمله سردرد در گروه مداخله تفاوت معناداری با گروه کنترل نداشته است.
نتیجه‌گیری: اضافه کردن مکمل CoQ10 به رژیم‌های روتین پروفیلاکسی میگرن، می‌تواند باعث کاهش شدت سردرد و برخی علایم همراه شود و عارضه جانبی قابل‌توجهی به‌همراه ندارد. به این ترتیب Q10 یک انتخاب مناسب در بیمارانی است که به رژیم دارویی استاندارد پاسخ کافی نمی‌دهند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb