30 نتیجه برای پلیمر
الهه کیهانی، ناصر کهن نیا، نرگس ایزدی مود، محمدرضا کیخانی، حسین نجم آبادی،
دوره 64، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان دهانه رحم دومین علت مرگ و میر در اثر سرطان در بین زنان می باشد. در این سرطان بیش از هر نوع بدخیمی دیگری، اثرات پیشگیری ، تشخیص زودرس و درمان به موقع بر کاهش میزان مرگ و میر مشهود است. از اواسط سال 1970 بود که ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) به عنوان اتیولوژی اصلی سرطان دهانه رحم پیشنهاد گردید. مطالعات مختلف که در سراسر جهان صورت گرفته، نشان دهنده ارتباط قوی میان HPV وتغییرات پیش سرطانی و سرطانی در سلول های اپی تلیال می باشد. از آنجا که کشت سلولی و روش های سرولوژیک در شناسایی این ویروس و انواع آن فاقد ارزش هستند، اهمیت روش های ملکولی از جمله واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) در تشخیص قطعی و زودرس این ویروس آشکار می گردد.
روش بررسی: در این مطالعه پس از انتخاب بیماران مطابق با پروتکل مربوطه و تکمیل فرم پرسشنامه ، 100 نمونه از ضایعات پیش سرطانی و سرطانی دهانه رحم انتخاب شدند. سپس استخراج DNA از بلوک های پارافینی با روش استاندارد انجام گرفت. PCR مولتی پلکس با استفاده از دو جفت پرایمر (یکی به عنوان کنترل داخلی) صورت پذیرفت و محصولات PCR بر روی ژل پلی آکریل آمید 8% برده شد.
یافته ها: در جمعیت مورد مطالعه از میان 100 بیمار مبتلا به سرطان د هانه رحم، 73 مورد از نظر عفونت HPV مثبت و 27 مورد منفی بودند. به عبارت دیگر میزان شیوع عفونت ویروس HPV در این جمعیت 73% بود.
نتیجه گیری: یافته های حاصل از مطالعه ما گزارش های پیشین مبنی بر ارتباط میان HPV و سرطان دهانه رحم را تقویت می کند.
خدیجه شمشاد، محمدعلی عشاقی، محمدرضا یعقوبی ارشادی، حسن وطن دوست، محمدرضا عبائی، کامران اکبرزاده، زکیه تلمادرهای، جواد رفیع نژاد، پوپک درخشنده پیکر،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده
مالاریا هنوز در جنوب و جنوب شرقی ایران بهعنوان یکی از مسایل مهم بهداشتی محسوب میشود. در سالهای اخیر تعداد 30-10 هزار مورد مالاریا در کشور گزارش شده است. یکی از ناقلین اصلی مالاریا در ایران آنوفل سوپرپیکتوس (Anopheles superpictus) میباشد که در تمام فلات مرکزی ایران، مناطق کوهستانی دامنههای سلسله جبال البرز و زاگرس و نیز با وفور کم در کنارههای دریای خزر و خلیج فارس یافت میشود. تا بهحال اختلافات مرفولوژیک در لارو و بالغ و نیز در قدرت انتقال بیماری مالاریا بین جمعیتهای مختلف آن در ایران گزارش شده است.
روش بررسی: بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی جمعیتهای مختلف آنوفل سوپرپیکتوس متعلق به استانهای سیستان و بلوچستان، اردبیل و لرستان ایران، تنوع اسیدهای نوکلئیک بخش سیتوکروم اکسیداز شماره 1و2 COI-COII)) بهطول bp 1512 بهروش PCR-RFLP و همچنین توالی 708 باز از ژن COI مولکول میتوکندری (mtDNA) نمونهها مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: اختلافات بسیار زیادی در توالی ژنهای مورد مطالعه بین جمعیتهای مختلف آنوفل سوپرپیکتوس وجود دارد. میزان کل تنوع ژنتیکی در bp 708 از ژن COI برای جمعیتهای مختلف آنوفل سوپرپیکتوس معادل 3/12% و بین جمعیتهای بلوچستان 5-2 درصد میباشد. در مجموع چهار هاپلوتایپ که سه عدد مربوط به بلوچستان و یک عدد مربوط به بقیه مناطق کشور میباشد در بین جمعیتهای مختلف آنوفل سوپرپیکتوس مشاهده شد.
نتیجهگیری: وجود هاپلوتایپهای ژنتیکی در این آنوفل برای اولین بار در دنیا گزارش میشود و به احتمال زیاد این گونه دارای سیبلینگهای متعدد و از گونههای کمپلکس میباشد. برای نتیجهگیری قطعی و تعیین ارتباط هاپلوتایپهای فوق با انتقال مالاریا در مناطق تحت اشغال آنها مطالعات بیشتری لازم است.
خدیجه شمشاد، محمد علی عشاقی، محمدرضا یعقوبی ارشادی، حسن وطن دوست، محمدرضا عبائی، ذبیح اله زارعی، فرشته فقیه نائینی، ملیحه جداری،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده
آنوفل سوپرپیکتوس یکی از ناقلین مهم مالاریا در ایران محسوب میشود. این گونه در تمام فلات ایران و نیز مناطق کوهستانی دامنههای سلسله جبال البرز و جنوب سلسله جبال زاگرس تا ارتفاع نزدیک به 2000 متر از سطح دریا و نیز در دشتهای ساحلی کناره بحر خزر و خلیج فارس یافت میشود. جمعیتهای مختلف این گونه نقشهای مختلفی در انتقال مالاریا در مناطق تحت اشغال خود به عهده دارند. بررسیهای مورفولوژیک نشان داده که دو فرم متمایز بر اساس حلقه روی انتهای پالپ مادهها در میان جمعیتهای مختلف این گونه وجود دارد.
روش بررسی: در این مطالعه سایر خصوصیات مورفولوژیک و نیز تنوع ژنتیکی دو فرم مذکور در 35 جمعیت مختلف این گونه در ایران مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات مولکولی به کمک تکنیک PCR-RFLP وPCR-direct sequencing بر روی ژن سیتوکروم اکسیداز شماره 1 (COI) ژنوم میتوکندری انجام گرفت.
یافتهها: نتایج بررسیهای مورفولوژیک نشان دادند که دو فرم مذکور علاوه بر وجود و یا عدم وجود لکه روی پالپ از نظر طول نوار روشن انتهایی پالپ (01/0p<)، طول بال (05/0p<) و فاصله محل انشعاب رگبال 2 یا 4 تا انتهای بال (05/0p<) اختلاف معنیداری دارند. بررسی پراکندگی جغرافیایی دو فرم مورفولوژیک نشان داد که هر دو فرم در اکثر نقاط مختلف کشور بهطور سیمپاتریک وجود دارند.
نتیجهگیری: نتایج بررسی های تنوع ژنتیکی ژن سیتوکروم اکسیداز I به کمک 18 آنزیم مختلف و نیز تعیین توالی حدودbp 710 نشان داد که اختلافات مشخصی داخل یا بین جمعیتهای هر دو گروه وجود دارد ولی این تفاوتها ارتباطی با دو فرم مرفولوژیک مورد بررسی ندارند. برای تعیین وضعیت تاکسونومیک دقیق این هاپلوتایپهای ژنتیکی و نیز ارتباط آنها با انتقال مالاریا توصیه میشود مطالعات تکمیلی اکولوژیکی، سیتولوژیکی و ملکولی صورت پذیرد.
فریبا یارندی، نرگس ایزدی مود، زهرا افتخار، رضا نیاکان، صفورا تجزیهچی،
دوره 65، شماره 14 - ( 12-1386 )
چکیده
مطالعات اپیدمیولوژیک در بسیاری از کشورها ارتباط قوی را بین ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) و کانسر سرویکس نشان دادهاند که غیروابسته به سایر عوامل خطرساز دیگر میباشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی آلودگی با تیپهای HPV در زنان مراجعهکننده مبتلا به کانسر سلول سنگفرشی (SCC) و نئوپلازی داخل اپیتلیالی سرویکس با گرید بالا (CINII و CIN III) در بیمارستان میرزا کوچکخان بود.
روش بررسی: 100 زن مبتلا به SCC و CINII و CINIII تایید شده توسط پاتولوژی مراجعهکننده بیمارستان میرزا کوچکخان در سالهای 83-1378 به یک مطالعه مقطعی وارد شدند. نمونههای گرفته شده از آنها جهت استخراج DNA به روش واکنش پلیمراز زنجیرهای و سپس تایپینگ HPV مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: استخراج DNA در 77 نمونه امکانپذیر بود کهDNA ویروس پاپیلومای انسانی از 47 نمونه (از 77 مورد) جدا شد. آلودگی با HPV در بین مبتلایان به SCC در 32 نمونه (5/86%) و در گروه CINII و CINIII در 15 نمونه (5/37%) دیده شد. شایعترین تیپها به ترتیب 16 و 18(38/59%) و بعد 33(38/34%) در گروه SCC و در گروه CINII و CINIII 16(33/53%) و 18(40%) بودند. در هر دو گروه شایعترین عفونت همزمان با دو تیپ 16 و 18 به ترتیب در 62/40% و 7/26% موارد دیده شد.
نتیجهگیری: شایعترین تیپهای HPV بهدست آمده از بیماران مبتلا به SCC و CINIIو CINIII تیپهای 16 و 18 بودند که مشابه الگوی آلودگی در بسیاری از کشورها میباشد.
فاطمه نادعلی، شیرین فردوسی، پریسا کریمزاده، بهرام چهاردولی، ناهید عینالهی، اسداله موسوی، بابک بهار، حسین درگاهی، غلامرضا توگه، کامران علیمقدم، اردشیر قوامزاده، سیدحمیداله غفاری،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده
ییک تیروزین کیناز غیر رسپتوری است که نقش مهمی در اختلالات میلوئیدی ایفا می کند. اخی را JAK زمینه و هد ف: 2
شناسایی شده (MPNs) در تعداد زیادی از بیماران مبتلا به نئوپلاس مهای میلوپرولیفراتیو JAK2 V617F جهش اکتسابی
واقع بر روی کروموزوم 9 JAK در نوکلئوتی د 1849 در اگزون 12 از ژن 2 T به G است. این جهش ناشی از تغییر
م ی گردد . در JAK است که منجر به جایگزینی اسیدآمینه فنیل آلانین به جا ی وال ین در موقعی ت 617 از پ روتیین 2
بر (AS-PCR) و آلل اختصاصی DNA بر روی (ARMS-PCR) مطالعه حاضر دو روش سیستم تکثیر متزلزل جه ش ها
در ارزیابی این جهش مقایسه شد ه اند. روش بررس ی: مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود . در این مطالعه RNA روی
با روش نمون هگیری تصادفی ساده، در 58 بیمار با تشخیص جدید یا در حال درمان مبتلا به JAK2 V617F جهش
مورد ارزیابی قرار گرفتند . برای تایید نتایج، سه نمونه از AS-PCR و ARMS-PCR بدخیمی های میلوپرولیفراتیو با روش
نتایج مشابه ی در بیماران AS-PCR و ARMS-PCR قرار گرفت . یافت هها: با هر دو روش Sequencing بیماران مورد
61 %) به دست آمد . اما در بیماران ترومبوسیتمی اولیه با روش / 86 %) و بیماران میلوفیبروز اولیه ( 5 / پلی سیتمی ورا ( 6
8) به دست آمد . وجود جهش توسط روش /15)% شیوع 53 AS-PCR 7) و با روش /15)%46/ شیوع 6 ARMS-PCR
با هر دو روش، قابل مقایسه با نتایج JAK مورد تایید قرارگرفت . نتیج هگیری: میزان شیوع جهش 2 Sequencing
گزارش شده قبلی می باشد و تفاوت در نتایج گزارش شده می تواند وابسته به تکنیک مورد استفاده باشد.
محمد مهدی سلطان دلال، گلناز مبصری، جلیل فلاح مهرآبادی، محمد رضا اشراقیان، عبدالعزیز رستگار لاری، هدروشا ملاآقامیرزایی، آیلار صباغی، محمد آذرسا،
دوره 69، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاومت به آنتیبیوتیکهای بتالاکتام در میان ایزولههای بالینی، در اکثر مواقع ناشی از تولید آنزیمهای بتالاکتامازی است. در سالهای اخیر، تولید آنزیمهای بتالاکتامازی با طیف وسیع (ESBLs) در میان ایزولههای بالینی بهویژه باکتری Escherichia coli شیوع فراوانی یافته و از آنجا که این بتالاکتامازها شامل چندین زیر خانواده میباشند، طراحی و استفاده از پرایمرهای یونیورسال بهمنظور شناسایی کامل این زیر خانوادهها میتواند مفید واقع شود. تولید آنزیم بتالاکتاماز در باکتری اشریشیا کلی مشکلات فراوانی را در درمان بیماران ایجاد نموده است. ژن CTX-M-1 عامل مقاومت بتالاکتامازی میباشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان ژن CTX-M-1 در باکتری اشریشیا کلی میباشد.
روش بررسی: در مجموع 500 نمونه ادراری از بیمارستانهای شهر تهران گردآوری شده؛ پس از کشت بر روی محیط EMB آگار در دمای 37 درجه بهمدت 24 ساعت و انجام تستهای بیوشمیایی برای تایید از بین 500 نمونه 200 ایزوله اشریشیا کلی جداسازی شد. بررسی حضور ژن CTX-M-1 با استفاده از روش PCR بر روی ایزولههایی که در تستهای تشخیصی Diffusion agar disk و Combined disk جداسازی شده بود انجام گرفت.
یافتهها: از 200 سویه مورد بررسی 128 (%64) سویه مولد بتالاکتامازهای وسیعالطیف بوده، پس از طی پروسه PCR برای شناسایی ژن CTX-M-1 نشان داد از 128 سویه بتالاکتامازهای وسیعالطیف مثبت 99 ایزوله (34/77%) حاوی ژن مورد نظر بوده است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل شده از این مطالعه درصد بالای مقاومت بتالاکتامازی را در بین سویههای اشریشیا کلی نشان میدهد. این مسئله یک خطر عمومی جدی را خاطر نشان میسازد که باید همه اقدامات برای جلوگیری از این خطر صورت گیرد.
رضا شاهسیاه، مهران سکاکی، زهرا صفایی نراقی،
دوره 71، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : سارکوم کاپوزی ( Kaposi's Sarcoma , KS) در منطقه مدیترانه و در بیماران مبتلا به ایدز شیوع بالایی دارد. کشور ما نزدیک منطقه مدیترانه بوده و شیوع HIV نیز در کشور ما رو به افزایش است. با توجه به وجود ویروس هرپس انسانی هشت (HHV-8) در تمام موارد سارکوم کاپوزی، یافتن آن بهروش Polymerase Chain Reaction (PCR) به شناسایی موارد غیرتشخیصی کمک میکند. ژنوتایپهای این ویروس در نژادهای مختلف شیوع خاص خود را دارد که در جمعیت ایرانی این بررسی انجام نشده است.
روش بررسی: بیماران مبتلا به سارکوم کاپوزی را بین سالهای 1380 تا 1390 در بیمارستان رازی تهران انتخاب کرده و با استخراج DNA ویروس HHV-8 از بلوکهای پارافینی آنها، تکثیر قطعهای از ژنوم این ویروس بهروش PCR انجام شد. در نهایت قطعه موردنظر در ژنوم برای تعیین توالی فرستاده شد و ژنوتایپ تعیین گردید .
یافتهها: بر روی 45 نمونه با تشخیص سارکوم کاپوزی PCR انجام گرفت. نتایج PCR در 35 مورد مثبت بودند. روی نمونههای 28 بیمار که نتایج مثبت قابلقبول برای ژنوتایپ داشتند، تعیین توالی انجام شد. 20 مورد ژنوتایپ C ، هفت مورد ژنوتایپ A و یک مورد هم منفی گزارش شد . ارتباطی بین مراحل مختلف KS با ژنوتایپهای HHV-8 یافت نشد.
نتیجهگیری: از آنجا که HHV-8 در حدود 100% ضایعات KS وجود دارد و حساسیت PCR در تشخیص این ویروس بسیار بالاست، میتوان با شناسایی DNA ویروس بهوسیله PCR بر روی بلوکهای پارافینی، تشخیص قطعی KS را در آنها مورد تایید قرار داد. همچنین شیوع ژنوتایپهای مختلف HHV-8 در کشور ایران تعیین شد.
فاطمه گنج زاده، رضا شیرکوهی،
دوره 73، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان، دومین سرطان شایع پس از ریه در جهان میباشد. همچنین این بیماری پنجمین علت شایع مرگ در اثر سرطان است. سرطان پستان، رشد مهارنشدهی سلولهای غیرطبیعی است که در نواحی مختلف پستان ایجاد میشود. 90% از سرطانها بر اثر متاستاز رخ میدهند و غلبه بر پیوستگیهای سلولی بدن از جمله پیوستگیهای محکم یکی از راههای ایجاد متاستاز میباشد. اوکلودین (Occludin) یک پروتیین سرتاسری غشایی میباشد که در محل اتصالات محکم وجود دارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی میزان بیان اوکلودین در سرطان پستان انسان بود. روش بررسی: در این پژوهش نمونههای تومور 30 بیمار مبتلا به سرطان پستان مراجعهکننده به انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی (ره) و ذخیرهشده در بانک تومور ایران از ابتدای فروردین 1392 بهمدت یکماه، پس از دریافت رضایتنامه اخلاقی، مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا استخراج RNA کمی صورت گرفت و سپس با استفاده از رونویسی معکوس و Polymerase chain reaction (PCR) معمولی و Real-time PCR بیان ژن اوکلودین در این بیماران مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: بیان ژن اوکلودین در بیماران با مرحله بالاتر بیماری نسبت به حالت کنترل بالاتر رفته بود و این افزایش بهصورت معنادار بهخصوص میان دو مرحله بالایی و پایینی قابل مشاهده بود. نتیجهگیری: افزایش بیان ژن اوکلودین را میتوان بهعنوان یکی از فاکتورهای تاثیرگذار در روند تبدیل بافت سالم بهسمت سرطانی شدن دانست.
هدی گلاب قدکساز، محمود دهقانی اشکذری، مهدی هدایتی،
دوره 73، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان مدولاری تیرویید 10-5% از کل سرطانهای غده تیرویید را شامل میشود. ارتباط جهشهای پروتوآنکوژن RET در پیدایش سرطان تیرویید مشخص شده است. از اینروی، شناسایی جهشهای ژن RET امکان تشخیص زود هنگام افراد در معرض خطر بیماری را ممکن میسازد. هدف از مطالعه، تعیین وضعیت جهشهای اگزون 19 ژن پروتوآنکوژن RET و ارتباط آن با سرطان مدولاری تیرویید در افراد مورد بررسی در نمونهای از جمعیت ایرانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی از نوع مورد- شاهدی، که در آزمایشگاه پژوهشکده علوم غدد درونریز و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در فاصله زمانی خرداد 1392 لغایت خرداد 1393 صورت پذیرفت، تعداد 110 فرد مبتلا به سرطان مدولاری تیرویید مورد بررسی قرار گرفتند. محتوای DNA ژنومی از گویچههای سفید خون محیطی با روش استاندارد نمک اشباع/پروتییناز K استخراج شد. اگزون 19 پروتوآنکوژن RET با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز تکثیر شد. محصول واکنش جهت تایید تکثیر قطعه مورد نظر، الکتروفورز و سپس جهت بررسی موتاسیون، مستقیما تعیین توالی شدند.
یافتهها: در این بررسی دو تغییر نوکلئوتیدی rs2075912 (Y:T/C)و rs2075913 (W:T/A)، در اگزون 19پروتوآنکوژن RET در افراد مبتلا به سرطان مدولاری تیرویید مشاهده شد و فراوانی هر دو تغییر نوکلئوتیدی در مردان بیش از زنان بود. در موقعیت rs2075912 و rs2075913 به ترتیب 2/11 و 3/6 درصد در مردان فراوانتر بود. اما ارتباط معناداری میان سن و جنس با جهشهای (19/0=P) rs2075912 و (6/0=P) rs2075913 مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: احتمالا در کنار جهشهای سایر اگزونهای ژن پروتوآنکوژن RET، از جهشهای اگزون 19 نیز در تشخیص زود هنگام و تایید سرطان مدولاری تیروئید بتوان بهره گرفت.
طیبه باقری، الهام مسلمی،
دوره 73، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در ایران سرطان پستان دومین سرطان شایع در زنان پس از سرطان پوست میباشد. یوبیکوئیتین و پروتیینهای شبه یوبیکوئیتین ناقلان سیگنال رسانی هستند که عملکردهای سلولی مختلفی برعهده داشته به طوریکه در بسیاری موارد باعث تسریع پیشرفت سرطان میشوند. هدف از این مطالعه بررسی بیان ژن یوبیکوئیتین D (UBD) در زنان مبتلا به سرطان پستان و همچنین بررسی ارتباط پیشرفت بیماری با میزان بیان این ژن بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت موردی- شاهدی است که در آن 30 نمونه بلوک پارافینه بافت (20 نمونه بیمار و 10 نمونه ماموپلاستی) مربوط به اردیبهشت سال 1389 تا فروردین 1391 پس از بررسی پاتولوژیست از آزمایشگاه بیمارستانهای پارسیان و کسری واقع در تهران جمعآوری گردید. استخراج RNA با استفاده از RNX-plus و سنتز cDNA به کمک آنزیم Moloney murine leukemia virus (M-MuLV) انجام شد. بیان ژن بر روی تمام نمونهها با روش Real-time polymerase chain reaction (RT-PCR) نسبی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بیان ژن UBD به صورت میانگین، در حدود 11 برابر نسبت به گروه نرمال افزایش یافت که با مراحل (Stage) بیماری نیز افزایش یافت. بهطوری که در گروه بیماران مرحله 1، بیان ژنUBD 73/2 برابر نسبت به گروه نرمال (001/0P=) افزایش یافت و در مرحله 4 بیماری این عدد به 4/19 برابر نسبت به نرمال (0005/0P=) افزایش یافت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان بیان نمود بررسی میزان بیان UBD میتواند نقش مهمی در تشخیص سرطان پستان، بهعنوان یک مارکر به عهده داشته باشد. بهعلاوه با توجه به افزایش بیان این ژن با مراحل بیماری، بررسی تغییرات در بیان این ژن میتواند در شناسایی و تشخیص مراحل اولیه بیماری موثر باشد.
محمدرضا عربستانی، محمد یوسف علیخانی، منوچهر کرمی، الهام سلیمی قلعه،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکهای کواگوالاز منفی پیشتر بهعنوان آلودهکنندههای محیط کشت در نظر گرفته میشدند. امروزه یکی از فراوانترین باکتریهای پاتوژن بیمارستانی محسوب میشوند. محدوده مقاومت به بتالاکتامها در این گونههای استافیلوکوک باعث ایجاد نگرانیهایی در بیمارستانها شده است. شناسایی سریع مکانیسمهای مقاومتی و تایید مقاومتشان به متیسیلین یک اصل اساسی برای درمانهای آنتیبیوتیکی است. این مطالعه با هدف تعیین الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و فراوانی ژن mecA و تعیین تیپهای SCCmec در استافیلوکوکهای کواگوالاز منفی جدا شده از بیمارستانهای آموزشی شهر همدان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از شهریور تا بهمن 1394 بر روی صد نمونه استافیلوکوک کواگوالاز منفی (CNS) جدا شده از بیماران با محدوده سنی 69-7 سال از چهار بیمارستان آموزشی مختلف دانشگاه علوم پزشکی شهر همدان انجام شد. بررسی حساسیت آنتیبیوتیکی ایزولهها به روش دیسک دیفیوژن آگار انجام شد و در مرحله بعد شناسایی ژن mecA و تعیین تیپهای SCCmec با روش واکنش زنجیره پلیمراز انجام شد.
یافتهها: فراوانی سویهها بهترتیب استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس (55%)55، استافیلوکوکوس همولتیکوس (40%)40 و استافیلوکوکوس ساپروفتیکوس (5%)5 گزارش گردید. در تست آنتیبیوگرام بالاترین حساسیت به آنتیبیوتیک ریفامپین (96%)96 و بیشترین مقاومت به تریمتوپریم سولفامتوکسازول (47%)47 مشاهده شد. شیوع مقاومت به متیسیلین نیز در (50%)50 از نمونهها مشاهده گردید. فراوانی تیپهای SCCmec در 50 ایزوله مقاوم به متیسیلین بهترتیب تیپ 3 (13%)13 عدد، تیپ 5 (11%)11، تیپ 2 (6%)6، تیپ 4 (4%)4، تیپ 1 (3%)3 عدد مشاهده گردید و (13%)13 تا از ایزولهها با روش PCR تیپبندی نشدند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تیپ غالب SCCmec مربوط به تیپ 3 میباشد و ژنهای مقاومت زیادی توسط این تیپ کد میشود.
احسان صراف کازرونی، احترام السادات حسینی، زهره شریفی، آزیتا آذر کیوان، مهران قاسمزاده،
دوره 74، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که میانکنش HLA-E بیان شده در سطح سلولهای هدف با رسپتور مهاری CD94/NKG2 سلولهای NK نقش مهمی را در تنظیم ایمنی ذاتی علیه عوامل پاتوژن ایفا میکند، بیان متفاوت مولکول HLA-E در سطح سلول در نحوه مقاومت میزبان به ویروسها و همچنین پاسخ به درمان واجد اهمیت میباشد. بنابراین پژوهش کنونی با هدف بررسی فراوانی ژنوتیپهای مختلف مولکول HLA-E در بیماران تالاسمی ماژور که اغلب در معرض خطر عفونتهای منتقله از راه انتقال خون میباشند، انجام گردید.
روش بررسی: پژوهش انجامشده از نوع مقطعی بوده که نمونهگیری بهصورت تصادفی بر روی 104 بیمار تالاسمی ماژور مراجعهکننده به درمانگاه تالاسمی بزرگسالان انتقال خون تهران بین سالهای 1392 تا 1394 انجام شد. DNA استخراجشده از نمونههای خون بیماران با روش واکنش زنجیره پلیمراز- پرایمر مختص سکوانس (Sequence-Specific Primer Polymerase Chain Reaction, SSP-PCR) مورد آنالیز قرار گرفت. همچنین جهت تایید نتایج، محصولات از نظر تعیین توالی DNA بررسی گردیدند.
یافتهها: از مجموع بیماران، 49 مرد با فراوانی نسبی 1/47% و 55 زن با فراوانی نسبی 9/52% بودند. بیماران در محدوده سنی 16 تا 43 سال با میانگین سنی 03/31 و انحرافمعیار 7/4 قرار داشتند. فراوانی نسبی ژنوتیپ HLA-E*01010103 (4/%64) بهطور معناداری (001/0P=) بیشتر از ژنوتیپهای HLA-E*01010101 (4/%15) و HLA-E*01030103 (2/%20) بوده در حالیکه تفاوتی بین فراوانی نسبی آللهای HLA-E*0103 (4/%52) و HLA-E*0101 (6/%47) وجود نداشت.
نتیجهگیری: فراوانی ژنوتیپ HLA-E*01010103 بهصورت معناداری بیشتر از سایر ژنوتیپهای HLA-E بوده در حالیکه بین فراوانی آللهای HLA-E*0103 و HLA-E*0101 تفاوت معناداری وجود نداشت.
زهرا مفیدی منش، خدیجه عنصری، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل خطرآفرین در بروز سقط، ایجاد التهاب و کاهش ایمنی جنین در نتیجه جهش در پلیمورفیسم ژن FCGR2A میباشد. این گیرنده تنها گیرندهای است که قادر به میانکنش با آنتیبادیهای lgG2 میباشد و تنها راه انتقال این ایمونوگلبولین از مادر به گردش خون جنین اتصال آن به کلاسهای Fcgamma receptor (FcγR) میباشد که توسط ژن FCGR2A کد میشود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلیمورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A با خطر ابتلا به سقط مکرر در زنان نابارور میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی، فراوانی پلیمورفیسم R/H131 در ژن Fcgamma receptor (FcγRIIA) در 150 زن با سابقه سقط مکرر با داشتن کاریوتاپ نرمال و مقایسه آنها با 150 زن سالم بدون سابقه سقط و داشتن فرزند مراجعهکننده به مرکز ناباروری پژوهشگاه رویان در شهر تهران در اسفند 1393 تا شهریور 1394 صورت گرفت. پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیتهای خون محیطی، بررسی پلیمورفیسم بهروش Amplification refractory mutation system-polymerase chain (ARMS-PCR) صورت گرفت.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای AA، AG و GG پلیمورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A در بیماران بهترتیب 3/31، 7/54 و 14% و در گروه کنترل بهترتیب 3/27، 2/49 و 5/23% بود. ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم این ژن و خطر ابتلا به سقط در این جمعیت مورد مطالعه وجود نداشت (11/0P=)، همچنین تفاوتی میان سن زنان شرکتکننده در هر دو گروه بیمار و کنترل مشاهده نشد (083/0P=).
نتیجهگیری: ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم R/H131 با سقط مکرر در زنان نابارور در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد.
نازنین طالبآبادی، امیرنادر امامی رضوی، راحله صفائی جوان، حدیث محمدپور، علیرضا عبدالهی،
دوره 75، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در مورد نقش و میزان بیان ژن Transferrin receptor 2 (TFR2) که ژن رسپتور ترانسفرین است پژوهشهایی صورت گرفته که برخی موید ارتباط آن با ایجاد آدنوکارسنوم معده میباشد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیان ژن TFR2 در سلولهای تومورال آدنوکارسینومای معده و مقایسه آن با بیان ژن در بافت نرمال مجاور تومور بود.
روش بررسی: این مطالعه بهروش مورد-شاهدی از مهر ۱۳۹۴ تا تیر ۱۳۹۵ در بخش پاتولوژی انستیتو سرطان بیمارستان امامخمینی (ره) تهران انجام پذیرفت. در این مطالعه تعداد ۳۰ نمونه بافت تازه توموری بیماران مبتلا به آدنوکارسینومای معده و ۳۰ نمونه بافت تازه نرمال اطراف تومور و ۳۰ نمونه پلاسمای فریز شده همان بیماران تهیه گردید. پلاسمای بیماران از نظر وجود آنتیبادی هلیکوباکترپیلوری (بهروش الایزا) و بیان ژن TFR2 در بافت تومورال و طبیعی مجاور توسط Real-time polymerase chain reaction (Real-Time PCR) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بیان ژن در بافت تومورال نسبت به بافت نرمال افزایش معناداری داشت (۰/۱۲۵P=). بیان ژن TFR2 در افراد مبتلا به سرطان معده که درگیری عفونت همزمان هلیکوباکترپیلوری داشتند نشان داد که در افراد دارای این آلودگی بیان این ژن افزایش یافته است (۰/۰۷۷P=). بررسی ارتباط بیان این ژن با مرحله بیماری نشان داد که بیان ژن tfr2 در مراحل بالاتر بیماری افزایش چشمگیری دارد (۰/۳۹۶P=).
نتیجهگیری: بیان ژن TFR2 در بافت تومورال معده افزایش مییابد و در افرادی که عفونت همزمان هلیکوباکترپیلوری دارند و یا در مراحل پیشرفتهتر بیماری قرار دارند بیان ژن بیشتر است. این یافتهها میتواند موید ارتباط مستقیم میزان بیان ژن با ایجاد و گسترش آدنوکارسینومای معده باشد.
محمد مهدی سلطان دلال، شیرین نظامآبادی، جلال مردانه، زهرا رجبی، ابوالفضل سیردانی،
دوره 75، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تغییر شیوه تغذیه نوزادان در سالهای اخیر و روند رو به رشد استفاده از شیر خشک در آنها باعث اهمیت بیشتر به کیفیت شیر خشکهای مصرفی و ارزیابی سلامت در آنها شده است. هدف از این پژوهش شناسایی سویههای توکسینزای گونههای گروه باسیلوس سرئوس در شیر خشک نوزادان با استفاده از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که در طی ۱۲ ماه از فروردین تا اسفند سال ۱۳۹۴ در آزمایشگاه میکروبشناسی مواد غذایی دانشکده بهداشت صورت گرفت، از ۱۲۵ نمونه شیر خشک نوزادان پس از تهیه رقت ۰/۱ بر روی محیط اختصاصی باسیلوس سرئوس (Mannitol Egg Yolk Polymyxin Agar, MYP Agar) تلقیح شد و پس از گرمخانهگذاری به مدت ۲۴ ساعت در C° ۳۰، کلنیهای ظاهر شده از نظر واکنشهای بیوشیمیایی بر اساس روشهای استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تایید نهایی باسیلوسها و بررسی توکسینهای این باکتری، واکنش زنجیرهای پلیمراز برای ژنهای انتخابی ITS تایید کننده باسیلوس و NHE مرتبط با اسهال و EM مرتبط با استفراغ انجام شد.
یافتهها: از ۱۲۵ نمونه شیر خشک نوزادان، ۸۴ نمونه (۶۷/۲%) آلوده و تعداد ۱۱۰ جدایه با روش فنوتیپی، مشکوک به گروه باسیلوس بهدست آمد. با مطالعه ژنITS ، ۹۱/۸% از جدایهها باسیلوس سرئوس شناسایی شد. ۵۳/۶۳% این باکتریها دارای ژنهای NHE عامل سندرم اسهالی و ۷۹% دارای ژن EM عامل سندرم استفراغی در باسیلوس سرئوس بودند.
نتیجهگیری: دادههای این مطالعه نشان داد که نزدیک به ۸۰% از جدایههای باسیلوس سرئوس دارای ژن مرتبط با استفراغ هستند و بیانکننده قدرت بیماریزایی بالای این سویهها است. وجود حتی تعداد اندک این سویههای بیماریزا یعنی کمتر از میزان مجاز تعریف شده در مواد غذایی، میتواند مشکلساز باشد.
امیر میرزایی، علیاصغر باقری کشتلی، حسن صاحب جمعی، حسن نوربازرگان، حسن رحمتی، سید عطااله سادات شاندیز،
دوره 75، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاه Trifolium cherleri یکی از گونههای گیاهان علفی از خانواده Fabaceae میباشد که بومی آفریقا، آسیا و استرالیا میباشد. همچنین، این گیاه جزء مهمترین گیاهان علوفهای خانواده Fabaceae در ایران است که از نظر طب سنتی دارای اهمیت است. هدف از این مطالعه، بررسی ترکیبات فیتوشیمیایی عصاره گیاه T. cherleri، اثرات ضدباکتریایی، اثرات ضدسرطانی این عصاره بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی از مهر تا بهمن ماه ۱۳۹۵ در دانشگاه آزاد اسلامی به انجام رسید. ابتدا ترکیبات فیتوشیمیایی عصاره گیاه T. cherleri با روش Gas chromatography-mass spectrometry (GC-MS) شناسایی شد و بهدنبال آن اثرات ضدباکتریایی آن با روش کمترین غلظت مهارکنندگی (MIC) بررسی شد. همچنین، اثرات ضدسرطانی آن بر روی رده سلولی سرطان ریه (A549) با روش رنگ سنجی (MTT) ارزیابی شد. سپس، بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز ۳ و ۹ با روش Real-Time PCR اندازهگیری شد.
یافتهها: آنالیز ترکیبات فیتوشیمیایی نشان داد که عصاره گیاه دارای ۲۰ ترکیب میباشد که بیشترین آن مربوط به Hexadecanoic acid, ethyl ester (۷/%۲۰) و Pentadecanone, 6,10,14-trimethyl-2 (۹/%۱۹) بود. عصاره بیشترین تاثیر را روی باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و استرپتوکوکوس پایوژنز داشت. عصاره دارای سمیت سلولی وابسته به دوز بر روی رده سلولی A549 بود. همچنین، نتایج Real-Time PCR افزایش بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز ۳ و ۹ را به ترتیب به میزان ۵۷/۲۷±۲/۰ (۰/۳۴P=) و ۰/۴۶±۳/۳ (۰/۲۷P=) نشان داد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، بهنظر میرسد که عصاره گیاه T. cherleri دارای اثرات ضدمیکروبی و ضدسرطانی چشمگیر میباشد و بنابراین میتواند بهعنوان یکی از گیاهان بومی کشورمان پتانسیل استفاده در صنایع دارویی را داشته باشد.
ندا نوروزی، مرتضی بنیادی، اسماعیل بابائی، محمد حسین جبارپور بنیادی،
دوره 75، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دژنراسیون ماکولای وابسته به سن، علت اصلی نابینایی در کشورهای پیشرفته است که بهوسیلهی تحلیل پیشروندهی اپیتلیوم رنگدانهای شبکیه و از دست دادن فتورسپتور ثانویه مشخص میشود و در نهایت منجر به از دست دادن بینایی میشود. مطالعات در زمینهی اتیولوژی این بیماری پیشنهاد میکند که یک بیماری پیچیده میباشد که در اثر میانکنشهای چندین ژن و عوامل محیطی ایجاد میشود. پلیمورفیسمهای، ژنهایی که کد کنندهی مسیر فرعی کمپلمان هستند مانند ژن CFI با خطر بیماری دژنراسیون ماکولای وابسته به سن در ارتباط میباشند. هدف این مطالعه بررسی همراهی پلیمورفیسم p.Gly119Arg ژن CFI با بیماری دژنراسیون ماکولای وابسته به سن در جمعیت ساکن در شهر تهران بود.
روش بررسی: در این مطالعهی مورد-شاهدی که از خرداد سال ۱۳۹۴ تا خرداد ۱۳۹۵ در دانشگاه تبریز انجام گرفت، ۱۵۰ بیمار مبتلا به دژنراسیون ماکولای وابسته به سن و ۱۵۰ فرد سالم مشارکت داشتند. ژنوتیپ آنها با واکنش زنجیرهای پلیمراز و چندشکلی طول قطعات هضم شونده تعیین شد.
یافتهها: بررسی رابطه پلیمورفیسم p.Gly119Arg در ژن CFI با بیماری دژنراسیون ماکولای وابسته به سن نشان داد که ارتباط معناداری بین فراوانی ژنوتیپی و آللی این پلیمورفیسم بین افراد بیمار و گروه کنترل وجود دارد (ژنوتیپ TT با ۰/۰۰۵P= و ۶/۶۸OR=، ژنوتیپ CC با ۰/۰۴P= و ۰/۶۱OR=، آلل T با ۰/۰۳P= و ۱/۷۶OR=، آلل C با ۰/۰۴P= و ۰/۵۶OR=).
نتیجهگیری: پلیمورفیسم p.Gly119Arg ژن CFI با افزایش خطر ابتلا به دژنراسیون ماکولای وابسته به سن در جمعیت ساکن در شهر تهران در ارتباط است.
مریم خان محمدی، امیر سید علی مهبد، مجتبی نوراییپور، مجتبی دیدهدار،
دوره 75، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ولوواژینیت کاندیدایی عفونت شایعی است که حدود ۷۵% زنان دستکم یکبار به آن مبتلا میشوند. این مطالعه با هدف شناسایی گونههای کاندیدای جدا شده از زنان مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی توسط روش مولکولی در شهر اراک انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی از خرداد ماه ۱۳۹۴ تا فروردین ۱۳۹۵ بروی ۲۱۰ بیمار مبتلا به ولوواژینیت مراجعهکننده به کلینیکهای شهر اراک بهروش نمونهبرداری واژن توسط سوابهای مرطوب استریل انجام شد. سوابها بروی محیط کشت سابرودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل کشت داده شدند. ایزولههای مخمری توسط روش Polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP)، شناسایی شدند.
یافتهها: از ۲۱۰ بیمار مبتلا به ولوواژینیت، ۹۵ بیمار (۴۵/۲%) مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی یودند. شایعترین گونههای جدا شده کاندیدا آلبیکنس (۷۰/۵%)، کاندیدا گلابراتا (۲۰%)، کاندیدا تروپیکالیس (۷/۴%) و کاندیدا پاراپسیلوزیس (۱/۲%) بودند.
نتیجهگیری: در این مطالعه، کاندیدا آلبیکنس شایعترین گونه جدا شده از بیماران مبتلا به ولوواژینیت کاندیدایی بود،
هدی احمدی، رضا میرفخرایی، شیوا ایرانی،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط مکرر، نوعی ناباروری است که در آن فرد متحمل سه سقط پیاپی یا بیشتر میگردد. ریزحذفهای کروموزوم Y یکی از عوامل ژنتیکی احتمالی مؤثر است که در ناحیه خاصی از کروموزوم Y موسوم به فاکتور آزواسپرمی روی میدهد. هدف این بررسی وجود ریزحذفهای کامل کروموزوم Y در همسران زنان مبتلا به سقط مکرر ایدیوپاتیک میان زوجهای ایرانی بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی-شاهدی، ۹۲ مرد با سابقه سقط مکرر در همسران خود و ۵۰ مرد سالم بارور بهعنوان گروه کنترل از نظر وجود ریزحذفهای کامل از تیر ماه ۱۳۹۲ تا مهر ۱۳۹۳ در آزمایشگاه ژنتیک پزشکی تهران و علوم و تحقیقات، ارزیابی شدند. مارکرها شامل sY84, sY86 برای ناحیه مربوط به فاکتور آزواسپرمی a، sY127, sY134, sY129 برای فاکتور آزواسپرمی b و sY254, sY255 برای فاکتور آزواسپرمی c بودند. پس از استخراج DNA از خون محیطی، روش واکنش زنجیرهای پلیمراز مولتیپلکس (Multiplex polymerase chain reaction, MPCR) و الکتروفورز ژل آگاروز جهت بررسی وضعیت ریزحذفها اعمال گردید.
یافتهها: در بررسی ریزحذفهای کامل ناحیه سه گانه فاکتور آزواسپرمی بر اساس نتایج حاصل واکنش زنجیرهای پلیمراز که بر روی ژل الکتروفورز مشاهده گردید، تمامی باندهای مربوط به مارکرهای شاخص، مورد استفاده در کل افراد مورد مطالعه تشکیل شده بود. در واقع در تمامی نمونهها شامل ۵۰ نمونه کنترل و ۹۲ نمونه بیمار، هیچگونه حذفی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه ارتباط بین ریزحذفهای کروموزوم Y و سقط مکرر در مردان ایرانی مشاهده نشد.
سجاد شفاعی، الهام مسلمی، مهدی محمدی، کسری اصفهانی، امیر ایزدی،
دوره 75، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانهایی است که مردان را مبتلا میکند. گرچه سرطان پروستات در اغلب موارد مرگبار نیست، شناخت عوامل موثر در تشخیص و درمان بهموقع آن اهمیت دارد. افزایش بیان KLK2 در سرطان پروستات رخ میدهد و در نتیجه میتواند بهعنوان یک بیومارکر برای سرطان پروستات عمل کند. هدف از این مطالعه بررسی میزان بیان ژن KLK2 بهعنوان فاکتور احتمالی دخیل در تشخیص سرطان پروستات بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردی، تعداد ۵۰ نمونه ادرار افراد مبتلا به سرطان پروستات و ۵۰ نمونه ادرار افراد سالم، مراجعهکننده به بیمارستان مهر تهران (دی ۱۳۹۳ تا اسفند ۱۳۹۴)، در بازه سنی ۴۶ تا ۷۱ سال جمعآوری گردید. سپس RNA نمونهها استخراج و سنتز cDNA به کمک آنزیم MMuLV و پرایمرهای Oligo dt و Random hexamer انجام شد.
یافتهها: میانگین افزایش بیان ژن KLK2 در افراد کمتر از ۵۰ سال و در افراد بیشتر از ۵۰ سال بهترتیب برابر با ۲/۳۲ و ۵/۷۹، ۰/۰۰۰۱P< بود. در بررسی بیماران با گروهبندی مرحله بیماری گروه GS6 با کمترین میزان بیان ۳/۴۰ برابر و در گروه GS8 با بیشترین میزان بیان ۱۰/۷۴ برابر نسبت به نمونههای نرمال افزایش بیان (۰/۰۰۰۱P<) مشاهده شد.
نتیجهگیری: بیان ژن KLK2 در افراد مبتلا به سرطان پروستات بیشتر از افراد سالم است. در نهایت با توجه به نتایج میتوان بیان نمود که ژن KLK2 میتواند بهعنوان یک عامل موثر و دخیل در سرطان پروستات مطرح شود که افزایش بیان آن با پیشرفت و توسعه بیماری در ارتباط است.