34 نتیجه برای پوست
شیرین نیرومنش، سیمین تاج شریفی فر،
دوره 55، شماره 6 - ( 5-1376 )
چکیده
60 زن حامله در هفته های 14-6 حاملگی بر طبق معیارهای زیر انتخاب شدند: 1) وجود تهوع و استفراغ 2) نداشتن بیماریهایی که موجب تهوع و استفراغ می شود 3) حداقل در سه روز گذشته قبل از بستری شدن درمان دارویی نشده باشند 4) دچار تهدید به سقط نباشند و حاملگی مولار و دوقلو نداشته باشند. این افراد به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. میانگین سن مادران 25/16 سال (سال 37-16) بود که در دو گروه match بود. افراد مورد بررسی در هر دو گروه از نظر گراویدا، دفعات سقط، سن حاملگی، شدت تهوع و استفراغ، در بیرون یا داخل خانه بودن بیمار، شغل بیمار، میزان درآمد خانواده و میزان سواد بیمار و همسرش مشابه بودند. یک گروه از بیماران از تحریک نقطه Pe6 طب سوزنی بوسیله TENS در دو ساعت یکبار به مدت ده دقیقه در زمان بیداری استفاده کردند و گروه دیگر با همین الگو از دستگاه خاموش TENS به عنوان placebo استفاده کرد. هر دو گروه به مدت 48 ساعت در بیمارستان بستری شدند و میزان تهوع و استفراغشان توسط وضع اشتها، دفعات استفراغ، شدت تهوع و VAS در بدترین روز تهوع و استفراغ، 24 ساعت قبل از بستری شدن، 24 و 48 ساعت بعد از بستری شدن سنجیده شد. دو گروه از نظر دفعات استفراغ، VAS، وضع اشتها و شدت تهوع برای 24 ساعت قبل از بستری شدن و بدترین روز تهوع و استفراغ مشابه بودند. بعد از 24 و 48 ساعت استفاده از TENS و placebo اختلاف معنی داری وجود داشت (P=0.000). در گروه مورد 26 نفر (86/7%) از TENS رضایت داشتند و باعث بهبود علائمشان شده بود (در مقابل 23/3% گروه کنترل). 81/6%از بیماران مبتلا دارو مصرف کرده بودند که تنها 18/3% از آنها معتقد بودند که داروها باعث بهبود تهوع و استفراغ آنها شده است. بررسی میزان VAS در دو گروه severe و mild to moderate نشان داد که vas این دو گروه در روز اول و دوم بعد از بستری شدن تفاوت معنی داری ندارد. 15% از افراد گروه مورد دچار راش گذاری پوستی شدند، 5 مورد از بیماران در گروه مورد بیش از یک بار یستری شدند. از بین کسانی که تهوع و استفراغشان با TENS خوب شد، 5% آنها بعد از 2 بار استفاده از TENS علائمشان بهبود یافت و 47% از بیماران قبل از 24 ساعت پس از قطع TENS دچار عود علائم شدند. در یک مورد از مواردی که بیش از یک بار بستری شدند استفاده مجدد از TENS موجب بهبودی در تهوع و استفراغ وی نشد. 56/6% از بیماران پیشنهاد کردند که از TENS به طور دائم در منزل استفاده کنند و 45% از بیماران از طریق مطالعه اعلانهای تبلیغاتی جذب استفاده از TENS شدند.
فرشاد فرنقی، زهرا صفایی نراقی، صفیه السادات محیط،
دوره 56، شماره 1 - ( 1-1377 )
چکیده
بیماری مایکوزیس فونگوئیدس (MF) یک لنفوم پوستی در اثر لنفوسیتهای T بدخیم می باشد. در این بیماری آلوپسی (ریزش مو) بطور نادر دیده می شود که آن هم به شکل فولیکولار موسینوزیس می باشد. در این مقاله بیماری معرفی می شود که در تمامی ضایعات او، ریزش مو بدون علایم موسینوز دیده می شد. اضافه بر آن یک پلاک فقط با ریزش مو بدون تغییرات بالینی اپیدرمال، کاملا شبیه به آلوپسی آره آتا و از نظر آسیب شناسی منطبق با MF وجود داشت. بعد از حدود شش ماه درمان، در تمامی ضایعات، رویش موی مجدد تقریبا طبیعی اتفاق افتاده است.
هایده غنی نژاد اهری، معصومه برزگری، پریسا بابامخانی، ریحانه پیرجانی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده
اگزمای دست بی تردید یکی از شایعترین علل ناتوانی ناشی از بیماریهای پوستی می باشد. لذا بمنظور آگاهی از فراوانی نسبی و عوامل احتمالی مرتبط به آن، مطالعه توصیفی و مقطعی در یکی از درمانگاههای پوست بیمارستان رازی در بهار سال 1376 انجام گرفت. در این مطالعه 206 بیمار از نظر ابتلا به اگزمای دست مشخص و از نظز تعیین فراوانی سنی، جنسی، شغلی، سابقه تماس با مواد شیمیایی و محرکهای فیزیکی و همچنین تعیین فاز بیماری و سایر عوامل احتمالی مستعد کننده مورد مطالعه قرار گرفتند. شیوع بیماری در مدت زمان مطالعه 5/48% کل بیماران و میانگین سنی 30/8 سال بود و بیشترین تعداد در فاصله سنی 40-20 سال قرار داشتند. نسبت زنان به مردان 1/6 بود و فراوانترین تعداد بیماران در آن گروههای شغلی بوده است که بیشترین تماس را با مواد شوینده و کارهای مرطوب داشتند (39/3%)، شایعترین شکایت بیماران خارش و از نظر نوع ابتلا، نوع خشک (Dry) بوده است. شایعترین علت اگزمای دست، به دلیل تماس می باشد که می تواند به دو صورت درماتیت تماسی آلرژیک (Allergic) و تماس تحریکی (Irritant) تظاهر بکند که خود ابعاد وسیعی را در گستره جمعیت معمول و مشاغل صنعتی خاصی به خود می گیرد. از این رهگذر هم، نیاز مبرم به انجام patch test را در مراکز خاص مراجعه بیماران (بخصوص مراکز دانشگاهی) واضح و مبرهن می سازد، چرا که با شناسایی و تعیین دقیق عوامل موجده تا حدی می توان این معضل را تحت کنترل در آورد.
زهرا احمدی نژاد، شهرام فیروزبخش، زینت نادیا حتمی، حمیده باقریان، هژیر صابری، بهادر، محسن نیکزاد، منصور جمالی زواره ای، آذر حدادی، محبوبه حاجی عبدالباقی، مینو محرز، مهرناز رسولی نژاد، علیرضا سودبخش، علیرضا یلدا،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری سل در حال حاضر از مهمترین مسائل بهداشتی در تمام کشورهای جهان است تا آنجا که سازمان بهداشت جهانی در سال 1993 سل را یک فوریت پزشکی بهداشتی اعلام کرده است. نگاه گذرایی به آمارهای منتشر شده از سوی آن سازمان عمق فاجعه را بروشنی نشان میدهد. براساس برآوردهای انجام شده، سالانه هشت میلیون مورد جدید در جهان پیش میآید که فقط نصف آنها کشف و تشخیص داده میشوند پرده ی جنب یکی از شایعترین محلهای ابتلا در سل خارج ریه است و 30 % موارد سل خارج ریه را شامل میشود. ما در این مطالعه ارزش اخباری تستهای تشخیصی در پلورال افیوژن سلی را بررسی نمودهایم.
روش بررسی: با طراحی یک مطالعه مقطعی کلیه بیمارانی که برای بررسی علت پلورال افیوزن اگزوداتیو در بخشهای عفونی و ریه بیمارستان امامخمینی در طی سالهای 1380الی 1383 بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. و تا رسیدن به تشخیص نهایی فطعی پیگیری شدند. وسپس ارزش اخباری تستهای تشخیصی کاربردی و یافتههای بالینی در بیماران تحت مطالعه با استفاده از روشهای آماری مناسب محاسبه ومشخص گردید.
یافتهها: بر اساس مطالعه حاضر در 88 بیمار مبتلا به پلورال افیوژن اگزوداتیو با تشخیص نهایی قطعی, توبرکولوز مهمترین و شایعترین تشخیص افتراقی بود. ِ یافتههای اپیدمیولوژیک، بالینی و آزمایشگاهی که از ارزش اخباری و نسبت درستنمایی [1](LR) قابل قبولی برای تائید تشخیص توبرکولوز برخوردار بودند عبارت بودند از: ملیت افغانی؛ سابقه تماس با فرد مسلول؛ وجود علائم عمومی بصورت مجموعه تب, تعریق شبانه، و کاهش وزن؛ تست پوستی توبرکولین مثبت؛ LDH>200u/l، Lymph>50% و CRP > 2 plus.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که اگر چه یافته های بالینی عمومی و نیز یافته های آزمایشگاهی غیر اختصاصی را نمی توان به تنهایی برای رد یا تشخیص توبرکولوز پرده جنب بکار برد, ولی در نبود تستهای تشخیصی قطعی از قبیل کشت و اسمیر مایع پلور ( که بر اساس مطالعه ما و سایر مطالعات احتمال مثبت شدن آنها بسیار ضعیف است) از مجموعه ای از یافته های فوق و در کنار انجام اقدامات تشخیصی برای رد سایر علل شایع (بویژه بدخیمی), می توان به نفع تشخیص توبرکولوز بهره برد.
کسری کروندیان، افشین جعفرزاده، اصغر حاجی پور،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده
زمینه و هدف:تراکئوستومی اتساعی از طریق پوست، اولین بار در سال 1985 معرفی و سپس با ابداع وسایل جدید، توسعه یافت
معرفی بیمار: در این گزارش، دو بیمار که با روش تراکئوستومی از راه پوست تحت عمل قرار گرفته اند معرفی شده و سپس چند مورد از بیمارانی که به روش سنتی جراحی تحت عمل قرار گرفته اند بصورت مقایسه ای معرفی و عوارضی همچون میزان جراحت و سرعت بهبودی در کوتاه و دراز مدت بررسی گردیده است
بحث: تراکئوستومی، عبارت است از گشودن روزنه ای در جلوی گردن به داخل نای که تنفس بیمار ازآن راه تامین گردد. در تراکئوستومی به روش PDT، نیازی به جراحی نیست و بدون انتقال بیمار به اتاق عمل، در بالین بیمار قابل انجام می باشد و مزایای آن عبارتند از: سرعت عمل، کاهش عوارض و مقرون به صرفه بودن. در این گزارش دو مورد از چند مورد PDT به روش Griggs که در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان ولی عصر(عج) و ICU درمانگاه مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) تهران درسال 84-1383 برای اولین بار انجام شده است، معرفی و با ارائه تصاویر در یک مرکز درمانی و در همان مقطع زمانی، با روش معمول جراحی تراکئوستومی مقایسه شده است.
سید نجات حسینی، سید نورالدین موسوی نسب، هاله رحمانپور،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده
سوختگی یک عامل مهم مرگ و معلولیت در جهان بوده و امروزه پانسمان بیولوژیک یک قسمت مهم درمان سوختگی در مراکز پیشرفته میباشد. با این روش، درصد مورتالیته در مقایسه با سطح سوختگی از 50% مورتالیته در سوختگی 30 درصدی به همان مقدار در سوختگی 80 درصدی رسیده است. با توجه به تجربه کم در استفاده گسترده از پانسمانهای بیولوژیک در کشورهای در حال توسعه هدف این مطالعه مقایسه نتایج استفاده پانسمان بیولوژیک با روش سنتی در بیماران با سوختگی وسیع میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 118 بیمار با سوختگی بین 75- 30% سطح بدن مورد بررسی قرار گرفته است. بیماران بهطور غیرتصادفی به دو گروه تقسیم شدند، در گروه اول بیماران راضی به تهیه زنودرم نبوده و به روش سنتی درمان شدند. در گروه دوم بیماران راضی به تهیه زنودرم بوده و درمان سوختگی با روش پانسمان بیولوژیک انجام شد.
یافتهها: میزان مرگ و میر در روش سنتی (53 بیمار) برابر 19 نفر (35%) و در روش پانسمان بیولوژیک (65 بیمار) برابر هفت نفر (8/10%) بوده است (001/0=p). در صورت حذف افراد فوت شده، میانگین مدت بستری 3/31 روز در گروه سنتی در مقابل 2/18 روز در گروه پانسمان بیولوژیک بوده است، (0005/0=p)، تعداد پانسمان در گروه سنتی 1/22 در مقابل 9/9 در گروه پانسمان بیولوژیک بوده است (005/0=p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که پانسمان بیولوژیک سبب افزایش بقاء بیمار، کاهش مدت بستری و کاهش پانسمانهای وسیع روزانه میگردد. انجام یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی توصیه میگردد.
محمد حسن کاسب، محمد رضا سبحان اردکانی، رامین اسپندار، محمود معتمدی،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده
Postero lateral Rotatory Instability (PLRI) زانو یکی از مشکلات پیچیده تشخیصی درمانی در آسیبهای لیگامانی این ناحیه است. هدف از این مطالعه بررسی نتایج درمان آسیبهای مزمن پوسترولترال زانو با روش تنودز بای سپس بود.
روش بررسی: این پژوهش به شیوه سری موارد انجام شد. بیمارانی با ترومای زانو که بیشتر از سه هفته از آسیب آنها گذشته بود ابتدا تحت تستهای Reverse pivot shift test و rotation test Prone externalقرار گرفتند و در صورت مثبت شدن این دو تست، وارد مطالعه شدند. سپس 13 بیمار با سن متوسط 30 سال و سه ماه مورد عمل جراحی تنودز بای سپس به روش Clancy قرار گرفتند.
یافتهها: بیماران بهطور متوسط 31 ماه تحت پیگیری قرارگرفتند و بهطور متوسط 2/10 ماه از آسیب تا عمل جراحی فاصله داشتند. بعد از عمل جراحی، Reverse pivot shift test در 85% بیماران منفی شد و prone external rotation test در فلکسیون º30 زانو در 92% بیماران بعد از عمل منفی شد. 92% بیماران از خالی کردن زانو شکایت نداشتند و در 77% بیماران درد کاهش یافت. 31% بیماران آسیب PLRI ایزوله و 69% آنها آسیب PLRI همراه با پارگی PCL داشتند.
نتیجهگیری: موارد مزمن PLRI زانو به علت تأخیر در تشخیص و یا عدم مراجعه بیماران بیشتر از موارد حاد آن دیده میشود. تاکنون هیچکدام از عملهای جراحی توصیف شده، موفقیت کاملی نداشتهاند. تنودزبای سپس میتواند یک روش مناسب و مؤثر در آسیبهای مزمن PLRIزانو باشد.
ماندانا خطیبی، زهرا احمدینژاد، محسن نصیری طوسی، بشیر حاجی بیگی، حامد زاهدی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت هپاتیت C نه تنها باعث بیماریهای مزمن کبدی بلکه تظاهرات خارج کبدی مانند کرایوگلوبولینمی و لیکن پلان دهانی نیز میگردد. لیکن پلان نیز درماتوز شایع پوستی مخاطی است که به دلیل سیر مزمن و احتمال بروز تغییرات بدخیمی کشف و درمان آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی لیکن پلان دهانی در بیماران آلوده به ویروس هپاتیت C انجام شد.
روش بررسی: تحقیق از نوع توصیفی- مقطعی روی 150 بیمار آلوده به ویروس هپاتیت C مراجعهکننده به بخش کبد، گوارش و عفونی بیمارستان امامخمینی و سازمان انتقال خون تهران در طی سالهای 1384 و 85 انجام شد. نمونهگیری به روش sequential صورت پذیرفت.
یافتهها: از 150 بیمار مبتلا به هپاتیت C در این مطالعه 7/88% (133 نفر) مرد و 3/11% (17 نفر) زن بودند. میانگین سنی بیماران تحت مطالعه 2/39 (±4/11) سال بود. در شش بیمار (4%) ضایعات لیکن پلان در دهان مشاهده شد که همه موارد از نوع کراتوتیک بود. شایعترین محل ضایعه مخاط باکال و ضایعه در 7/66% یکطرفه بود. ارتباطی بین متغیرهای زمینهای و مستقل از جمله سن، بیماری زمینهای، مصرف سیگار، اینترفرون و ژنوتیپ ویروس با بروز لیکن پلان وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به فراوانی بالاتر لیکن پلان دهانی در افراد آلوده به ویروس هپاتیت C در این مطالعه (4%) نسبت به جمعیت نرمال، باید به لیکن پلان دهانی به عنوان یکی از تظاهرات خارج کبدی هپاتیت C توجه بیشتری نمود.
مسعود تقیزاده جاهد، سیدحسین جارالمسجد، صمد محمد نژاد، علی رضایی، عباس دلآذر،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بهبود زخم در برخی از بیماریها و اختلالات مزمن یک چالش درمانی محسوب میشود. در این تحقیق اثرات ضدالتهابی و ترمیمی عصاره خشک اندام هوایی اکیناسهآ پورپورا در مقایسه با اکسیدروی بعد از ترومای جراحی پوست موش صحرایی بررسی شد.
روش بررسی: پس از القای بیهوشی در 60 موش صحرایی ماده، سالم با نژاد ویستار، چهار زخم دایرهایشکل تمام ضخامت به قطر mm7 در پشت هر کدام از آنها ایجاد شد و روند التیامی در سه گروه شامل اکیناسهآ پورپورا، اکسید روی و شاهد مورد مطالعه قرار گرفت. تجویز داروها و اندازهگیری زخمها با آنالیز تصاویر دیجیتالی، روزی یکبار بهمدت 21 روز صورت پذیرفت. جهت مطالعات میکروسکوپی از بافت مورد نظر در هر یک از روزهای 0، 3، 7، 14 و 21 نمونهبرداری شد و نماهای ریزبینی با توجه به فاکتورهای هیستوپاتولوژیکی رتبهبندی شدند.
یافتهها: با تکیه بر یافتههای مورفومتریک در روز 21 دوره تیمار، در گروه تیمار با عصاره اکیناسهآ پورپورا با متوسط اندازه زخم mm203/0±18/0، بیشترین و گروه شاهد با متوسط اندازه زخم mm221/0±81/2 کمترین میزان جمعشدگی زخم مشاهده شد. گروه عصاره در روز 7، 5/2 برابر و در روز 14، سهبرابر بیشتر از گروه شاهد جمعشدگی زخم را نشان داد (01/0>p). براساس نتایج هیستوپاتولوژیکی، برآیند کلی التیام در گروه عصاره اکیناسهآ پورپورا بهتر از سایر گروهها بود (01/0>p).
نتیجهگیری: عصاره اکیناسهآ پورپورا با اثرات ضدالتهابی و ترمیمی در التیام زخمهای جلدی تمام ضخامت از اکسیدروی مؤثرتر است.
میترا بختیاری، کامران منصوری، علی مصطفایی، یوسف صادقی، هادی مظفری، رستم قربانی، مصطفی رضایی طاویرانی،
دوره 68، شماره 9 - ( 9-1389 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: سلولهای پیشساز مشتق از پوست نوعی سلول پیشساز هستند که
از کشت درم پستانداران بهدست آمده و در محیط کشت دو ردۀ نورونی و مزودرمی را
تولید میکنند. دستیابی به این سلولها بهعنوان یک منبع اتولوگ و در دسترس سلولهای
پیشساز عصبی، گزینهمناسبی در درمان بیماریهایمختلف سیستم عصبی میباشد. این مطالعه
بهمنظور راهاندازی نحوه جداسازی، کشت، تکثیر و تمایز سلولهای پیشساز مشتق از پوست
انسانی در کشور انجام شده است.
روش
بررسی: ابتدا نمونههای پوست فور اسکین انسانی به قطعات کوچک تقسیم
و پس از هضم آنزیمی در محیط تکثیری کشت داده شدند. پس از پاساژ پنجم با کشت سلولهای
حاصله در شرایط تمایزی عصبی، تمایز انجام شد. برای شناسایی هویت سلولها از تکنیکهای
ایمونوسیتوشیمی و RT-PCR
استفاده شد. توانایی تمایز به نورون و سلول گلیال پس از رنگآمیزی با آنتیبادیهای
اختصاصی در سه تکرار بیولوژیک بررسی شد.
یافتهها: پس از تمایز، سلولهای β- III توبولین مثبت و نوروفیلامنت- M
مثبت مشاهده شدند که مارکرهای اختصاصی سلول عصبی هستند. همچنین سلولهای Glial fibrillary acid protein (GFAP)
مثبت و S100
مثبت دیده شدند که این مارکرها بهطور اختصاصی در سلولهای گلیال بیان میشوند.
خصوصیات مورفولوژیک نیز ماهیت سلولهای تمایز یافته را بهعنوان نورون و سلول
گلیال تایید نمود.
نتیجهگیری: سلولهای
بهدست آمده از پوست فور اسکین انسانی در محیط کشت، بسته به شرایط القایی محیط
توانایی تمایز به نورون و سلول گلیال را دارند.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
محمد نقی طهماسبی، بابک عنایتی، بهزاد عنایتی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: بازسازی لیگامان صلیبی قدامی اولین انتخاب درمانی برای
بیمارانی است که بنا بهدلایل مختلف فاقد لیگامان صلیبی قدامی سالم در زانوهایشان
میباشند. از طرفی بازسازی تک باندلی این لیگامان با استفاده از آرتروسکوپ روشی
است که در سراسر دنیا پذیرفته شده است. هرچند که این روش درمانی منجر به پیامدهای
خوبی در اکثر بیماران میشود ولی هنوز بیمارانی وجود دارند که از نتایج پس از این
عمل، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، ناراضی میباشند. لیگامان صلیبی قدامی بهصورت
طبیعی دارای ساختاری سه بعدی میباشد که فاسیکولهای چند باندلی دارند. این
فاسیکولها از دیدگاه آناتومیک به دو باندل اصلی قابل تقسیم هستند: باندل
انترومدیال و باندل پوسترولترال. این اسامی با توجه به محل چسبیدن آنها بر روی
تیبیا انتخاب شده است.
روش بررسی: 22 بیمار با پارگی لیگامان صلیبی قدامی تحت عمل بازسازی لیگامان
صلیبی قدامی در بیمارستان شریعتی در طی سالهای 1388 تا 1389 قرار گرفتند. 14
بیمار تحت عمل بازسازی تک باندلی و هشت بیمار تحت عمل جراحی دو باندلی با هم
مقایسه شدند. این بیماران حداقل 9 ماه پس از انجام عمل جراحی بهوسیله آرترومتر و
معاینه فیزیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: براساس نتایج
آرترومتر از بین 14 بیمار در گروه بازسازی تک باندلی، در چهار بیمار میزان جابهجایی
فمور نسبت به تیبیا بیش از پنج میلیمتر بود ولی در گروه بازسازی دو باندلی در هیچیک
از بیماران میزان جابهجایی بیشتر از پنج میلیمتر نبود.
نتیجهگیری: بازسازی دو
باندلی لیگامان صلیبی قدامی در این مطالعه پایدارتر
از بازسازی تک باندلی است.
علی محمد اصغریان، محسن محمدی،
دوره 69، شماره 10 - ( 10-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: پوست دوزیستان انواع
مختلفی از ترکیبات ضدمیکروبی را تولید میکنند که روی پاتوژنهای میکروبی اثر
داشته و غالبا در پاسخ به شرایط محیطی ترشح میشوند. پوست قورباغه رانا ریدیباندا
یک منبع غنی از ترکیبات ضدمیکروبی است که میتواند بهعنوان دارو در درمان بیماریهای
عفونی توسعه یابد. در این مطالعه فعالیت ضدمیکروبی، همولیتیکی و سمیت سلولی پوست
قورباغه رانا ریدیباندا بررسی شد.
روش بررسی: نمونههای قورباغههای رانا ریدیباندا از منطقه مینودشت واقع در
استان گلستان جمعآوری گردید. سپس پوست آنها جداسازی گردید و ترکیبات آنها
استخراج شد. اثرات ضدمیکروبی عصاره پوستی روی سویههای میکروبی اشرشیاکلی، استافیلوکوک
اورئوس مقاوم و حساس به متیسیلین، انتروکوک فکالیس مقاوم و حساس
به ونکومایسین، سودوموناس آئروژینوزآ و کاندیدا آلبیکانس بررسی شد. با روش کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون تخلیص نسبی ترکیب ضدمیکروبی انجام
شد. حداقل میزان مهارکنندگی، فعالیت سمیت سلولی و همولیتیک ترکیب ضدمیکروبی عصاره پوستی نیز تعیین شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اثرات ضدمیکروبی روی سویههای استافیلوکوک اورئوس مقاوم و حساس به متیسیلین قابل توجه و نسبت به اشرشیاکلی و انتروکوک فکالیس مقاوم و حساس به ونکومایسین بیشتر بوده است. با این وجود فعالیت
ضدمیکروبی علیه سودوموناس آئروژینوزآ و کاندیدا آلبیکانس وجود نداشت و اثرات همولیتیک و سمیت سلولی عصاره پوستی نیز ناچیز بود.
نتیجهگیری: فعالیت ضدمیکروبی عصاره پوستی
قورباغه رانا ریدیباندا با اثرات ترکیبات آنتیبیوتیکی حاصل از عصاره پوستی
قورباغه جنسهای مختلف Rana قابل مقایسه بود. بهعنوان نتیجه عصاره پوستی رانا ریدیباندا قابلیت یک
داروی آنتیبیوتیکی جدید برای مقابله با افزایش باکتریهای مقاوم به دارو خصوصا
استافیلوکوکهای حساس و مقاوم به متیسیلین را دارد.
داریوش ساعدی، محمد مولوی،
دوره 70، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: CT اسکن اسپیرال بدون کنتراست در بسیاری از بیماران قبل از انجام سنگشکن (ESWL) انجام میشود، در این مطالعه سعی میشود تا ارتباط یافتههای CT با موفقیت سنگشکن تعیین گردد.
روش بررسی: مطالعه گذشتهنگر روی 100 بیمار با سنگ کلیه واحد با قطر cm5/0 تا cm5/2 که برای اولینبار تحت سنگشکن قرار گرفتند، انجام شد. CT قبل از درمان از لحاظ دانسیته، فاصله از پوست، محل و سایز سنگ بررسی گردید. موفقیت سنگشکن بر اساس KUB دو هفته بعد از آن بهصورت بدون سنگ، قطعات <mm5 (هر دو موفق)، قطعات >mm5 و بدون تغییر (هر دو ناموفق) تعریف گردید.
یافتهها: از 100 مورد، 32 زن و 68 مرد با میانگین سنی 7/46 سال بودند. 55 مورد سنگشکن موفق و 45 مورد ناموفق ثبت گردید. جنس (301/0P=)، سن (895/0P=) و میانگین فاصله سنگ از پوست (06/4P=) با موفقیت سنگشکن رابطهای نداشت. حجم سنگ با موفقیت سنگشکن رابطه داشت (01/0P=). میانگین دانسیته در گروه سنگشکن موفق و ناموفق بهترتیب HU7/545 و HU3/962 و دانسیته با 01/0P< با موفقیت سنگشکن مرتبط بود. احتمال عدم موفقیت سنگشکن در سنگهای با دانسیته بالاتر از HU740، پنج برابر سنگهای با دانسیته کمتر است.
نتیجهگیری: اندازهگیری دانسیته سنگهای ادراری در CT در حالت Bone window توصیه میشود و پیشنهاد میگردد که برای درمان سنگهای ادراری با دانسیته بیشتر از HU740 در CT، از روشهای درمانی جایگزین غیر از سنگشکن استفاده شود.
حسین معصومی اصل، عبدالوهاب البرزی، بهمن پورعباس،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تست پوستی توبرکولین یکی از تستهای در دسترس برای شناسایی عفونت سل نهفته میباشد. مطالعه حاضر بهمنظور ارزیابی میزان شیوع این عفونت در گروه کودکان کمتر در معرض خطر 15-1 ساله انجام شد.
روش بررسی: با یک مطالعه مقطعی بهمدت شش ماه در سال 1388 تعداد 1289 دختر و پسر با نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای در 15 گروه از چهار منطقه شهرداری شیراز انتخاب شدند. شرایط ورود به مطالعه شامل سن 15-1 سال، سابقه معتبر واکسیناسیون BCG در بدو تولد، ایرانی، مقیم شیراز و سلامت جسمانی بود. مبتلایان به تب، نقص ایمنی و مصرفکنندگان دارو کنار گذاشته شدند. اندوراسیون 10 میلیمتر و بیشتر مثبت تلقی شد.
یافتهها: شیوع عفونت سل نهفته در کودکان 15-1 ساله 5/4% برآورد شد. میزان شیوع در گروه سنی 5-1 ساله 5/3%، گروه 10-6 ساله 1/4% و در گروه 15-11 ساله 7/5% برآورد شد. بیشترین میزان شیوع در 15 سالهها 8/9% و کمترین میزان در سه سالگی 2/2% بود. جنس در ابتلای به عفونت سل نهفته نقشی نداشت. تفاوت معنیداری از نظر شیوع عفونت سل نهفته در چهار منطقه شهرداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: کمترین میزان شیوع این عفونت در مقایسه با سایر مطالعات در کشور مشاهده شد. با کاهش میزان عفونت سل نهفته در یک جامعه بهویژه افراد کمتر در معرض خطر، ارزش اخباری مثبت این تست کاهش مییابد که اغلب نتایج آن مثبت کاذب بوده و ناشی از واکنشهای غیراختصاصی و مایکوباکتریومهای محیطی میباشد. بنابراین تست مناسبی نبوده و نیازمند جایگزینی با تستهای جدید میباشد.
نور احمد لطیفی، محمد جواد فاطمی، فرخ کامران خواجوی، شهرزاد تقوی، میرسپهر پدرام،
دوره 70، شماره 8 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: فلپ تصادفی در جراحی ترمیمی کاربرد زیادی دارد و نکروز آن از مشکلات جراحی پلاستیک است. داروهای سیستمیک و موضعی زیادی برای جلوگیری از این عارضه توصیه میشود. در این مطالعه اثر آسپیرین و پلاویکس و همچنین اثر ترکیب دو دارو بر بقای فلپ پوستی تصادفی در رت بررسی شد.
روش بررسی: 40 رت به طور تصادفی به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند. پس از بیهوشی عمومی فلپهای cm3×11 در پشت تمام رتها ایجاد شد. سپس در یک گروه روزانه mg/kg100 آسپیرین خوراکی به مدت یک هفته و در گروه دیگر پلاویکس روزانه mg/kg25 خوراکی به مدت یک هفته تجویز شد. در گروه سوم آسپیرین به علاوه پلاویکس با دوز مشابه گروه اول و دوم به مدت یک هفته استفاده شد. حیوانات گروه چهارم به عنوان گروه کنترل بوده و دارویی دریافت نکردند. پس از هفت روز سطح فلپ تحت اندازهگیری و محاسبات مورفولوژی قرار گرفت. از میانگین و انحرافمعیار جهت توصیف دادهها و از آزمون آنالیز واریانس جهت مقایسه گروهها استفاده شد.
یافتهها: میانگین میزان زنده بودن فلپ پوستی تصادفی (نسبت سطح زنده فلپ به سطح کل×100) در گروه کنترل 49/62%، در گروه آسپیرین 04/64%، در گروه پلاویکس 09/65% و در گروه ترکیبی 06/64% بود. مقایسه اختلاف میانگین بین گروهها نشان داد که اختلاف معنیداری بین گروههای مطالعه با گروه کنترل وجود نداشت(05/0.
نتیجهگیری: مصرف آسپیرین، پلاویکس و ترکیب آنها تاثیر قابل توجهی بر بقای فلپ پوستی تصادفی نداشت
کامبیز کامیاب حصاری، مریم غیاثی، آزیتا نیکو، محسن بیگلریان، سید مجتبی جمالی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: لنفوم اولیه پوستی به دو گروه لنفوم پوستی T-CELL و B-CELL تقسیم میشوند. این مطالعه به هدف تقسیمبندی هیستوپاتولوژیک و مشخص شدن مشخصات دموگرافیک بیماران ایرانی انجام گرفت.
روش بررسی: 234 بیمار مبتلا به لنفوم اولیه پوست که در مدت چهار سال به بیمارستان رازی، دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه نمودند مورد تحقیق قرار گرفتند. اطلاعات بیماران با مطالعه پرونده جمعآوری شد، لامها و مدارک مجدداً مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: از میان 234 بیمار، تنها علامت بالینی بیماران، خارش پوستی و شایعترین محل درگیری جنرالیزه گزارش شده است. 189 بیمار T-CELL و 45 بیمار B-CELL را داشتند، سن بیماران و برتری جنسی به هر دو نوع لنفوم در زمان تشخیص مشابه و با مردان بوده است.
نتیجهگیری: نتایج اطلاعات، ردهبندی هیستوپاتولوژیک و دموگرافیک بیماران مبتلا به لنفوم اولیه پوست را فراهم میکند.
رضا یارانی، کامران منصوری، علی بیدمشکیپور، مریم مهرابی، علی ابراهیمی، کیکاووس غلامی، خیراله یاری، علی مصطفایی،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : کشت اولیه بهدنبال جداسازی سلولها از بافت انجام میگیرد. جداسازی و کشت اولیهی ملانوسیتها با توجه به نقش این سلولها در محافظت از بدن در برابر اشعههای مضر خورشید، ایجاد رنگ پوست، قرنیه و مو بسیار بااهمیت است. این مطالعه بهمنظور راهاندازی نحوهی جداسازی، کشت و تکثیر ملانوسیتها از پیشپوست نوزاد و پوست پلک افراد بزرگسال و مقایسهی دو نوع محیط کشت ملانوسیتی انجام شده است.
روش بررسی: برای کشت ملانوسیتها از نمونههای پیشپوست و پلک استفاده شد. اپیدرم از درم، جدا و مخلوط سلولی حاصل از هضم اپیدرم در محیطهای انتخابی ملانوسیتی کشت داده شد. برای تایید ملانوسیتها پس از جداسازی و کشت از تکنیکهای ایمونوسیتوشیمی و واکنش زنجیره پلیمراز معکوس استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که کشت در عدم حضور فربولاستر از لحاظ مورفولوژی و از لحاظ چسبندگی سلولی و ویژگیهای فیزیولوژیکی ملانوسیتها بهمراتب مناسبتر است. بهعلاوه، در این بررسی مشخص شد که ملانوسیتهای جداشده از پلک افراد بزرگسال بهمراتب دندریتیکتر از ملانوسیتهای جداشده از پیشپوست است و تعداد پاساژهای ملانوسیتهای حاصل از پیشپوست بیشتر از ملانوسیت جداشده از پلک میباشد.
نتیجهگیری: بهصورت مرسوم برای کـشت ملانوسیـتها از فربولاسـترها استفـاده میشود کـه در این مطالعه کشت در عدم حضور فربولاستر و با استفاده از فاکتورهای رشد، بهتر و مناسبتر بود. بهعلاوه ملانوسیتهای حاصل از بافتهای جـوانتر همچون پیـشپـوست برای تحقیـقات با توجه میـزان بیشتر قدرت تکثیر توصیه میشود.
حاتم احمدی، پروین رستمی، محمد رضا ذرین دست، محمد ناصحی، هما محسنی کوچصفهانی،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سیستمهای نوروترانسمیتری دوپامینی و گلوتاماتی پریفرونتال و هسته اکومبنس در تنظیم فعالیت حرکتی نقش دارند. این مطالعه به بررسی برهمکنش سیستم دوپامینی پوسته اکومبنس و گلوتاماتی ناحیه پریلیمبیک در تنظیم فعالیت حرکتی و پارامترهای مرتبط با آن میپردازد.
روش بررسی: هدف این تحقیق بررسی اثر برهمکنش تزریق دارویی در مغز بر فعالیت حرکتی و دیگر پارامترهای مرتبط با آن در موش صحرایی نر بود، بهاینمنظور از دستگاه Open field که بهصورت خودکار فعالیت حرکتی را ثبت میکند استفاده شد. تزریق داروها بهصورت یکطرفه و درونمغزی صورت میگرفت.
یافتهها: تزریق دوزهای (D-AP7 آنتاگونیست گیرنده N-methyl-D-aspartic acid NMDA=، μg/μl1، 5/0، 25/0) در پریلیمبیک طرف چپ اثری بر فعالیت حرکتی و پارامترهای مرتبط با آن ندارد. بهعلاوه، دوز مؤثر (μg/μl9/0)NMDA در این ناحیه موجب افزایش فعالیت حرکتی (01/0P<)، اما باعث کاهش تعداد کشیدگی و آراستگی بدن نسبت به گروه کنترل میشود (01/0P<)، که این تغییرات با تزریق D-AP7 قبل از آن بلوک میشود (01/0P<). تزریق SCH23390 (آنتاگونیست گیرنده D1 دوپامینی) در پوسته اکومبنس طرف چپ اثری بر پارامترهای ذکرشده ندارد. تزریق SKF38393 (آگونیست گیرنده D1 دوپامینی، μg/μl4) در این ناحیه باعث افزایش فعالیت حرکتی شد (05/0P<)، که با تزریق SCH23390 قبل از آن مهار شد (01/0P<). تزریق دوز بیاثر (μg/μl, SCH2339025/0) در پوسته اکومبنس طرف چپ موجب کاهش اثر NMDA در پریلیمبیک میشود (01/0P<). علاوهبراین، بهکارگیری دوز بیاثر μg/μl) SKF383931) در این ناحیه موجب تقویت اثر دوز میانی NMDA (05/0P<) و مهار دوز بالای آن در پریلیمبیک شد (05/0P<).
نتیجهگیری: نتایج بیانگر اثر تنظیمی سیستم دوپامینی پوسته اکومبنس بر فعالیت حرکتی افزایشیافته ناشی از تحریک سیستم گلوتاماتی ناحیه پریلیمبیک است.
امیرهوشنگ احسانی، یوسف فکور، فاطمه غلامعلی، لیلا مختاری، محبوبه سادات حسینی، نجمه خسروانمهر، پدرام نورمحمدپور،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال بدشکلی بدنی (Body Dismorphic Disorder, BDD) با اشتغال ذهنی درباره یک نقص جسمی اغراق شده مشخص میشود. در این بیماری هر جنبهای از ظاهر میتواند سبب نگرانی باشد. در نتیجه اشتغال ذهنی با ظاهر به تخریب عملکرد اجتماعی و شغلی منجر میشود. هدف این پژوهش، تعیین شیوع BDD در بیماران مراجعهکننده به درمانگاه زیبایی است.
روش بررسی: مراجعهکنندگان به درمانگاه زیبایی در صورت رضایت، وارد مطالعه شدند. پرسشنامه دموگرافیک ویژگیهای بیماران شامل جنسیت، تأهل، تحصیلات، سابقه مراجعه به روانپزشک یا روانشناس، مصرف دارو، سابقه جراحی زیبایی و رضایت از جراحی و پرسشنامه ییلبراون برای سنجش اختلال BDD تکمیل گردید.
یافتهها: 174 بیمار (144 زن و 30 مرد) وارد مطالعه شدند. شیوع BDD بر اساس مقیاس ییلبراون در بین بیماران مراجعهکننده به درمانگاه زیبایی 3/33% بود. شایعترین گروه سنی 20 تا 50 سال بوده است. 7/20 درصد مبتلایان سابقه مراجعه به روانپزشک یا روانشناس داشتند. 2/17 درصد از مبتلایان، جراحی زیبایی انجام داده بودند که از بین این دسته اخیر، 20% ناراضی و 80% بهنسبت راضی بودند.
نتیجهگیری: اختلال بدشکلی بدنی در بین مراجعهکنندگان به درمانگاه زیبایی بیمارستان رازی شیوع بالایی (از هر سه بیمار یک نفر) دارد. این مسأله ضرورت تشخیص اختلال BDD در بیماران زیبایی و ارجاع آنها به روانپزشکان را نشان میدهد. تشخیص بهموقع این بیماران، افتادن درمانگر در دام اقدام درمانی برای این بیماران و بروز مسایل بعدی را بهحداقل میرساند.
فاطمه ولیپوری گودرزی، جواد حدادنیا، طاهره حبشیزاده، مریم هاشمیان،
دوره 73، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر چندین روش برای اندازهگیری چربی زیرپوستی بدن وجود دارد اما این روشها محدودیتهای زیادی دارند. در این پژوهش سعی شد تا یک الگوریتم خوشهبندی برای اندازهگیری ضخامت بافت چربی زیر پوستی در تصاویر ترموگرافی ارایه شود.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است که بر روی 100 نفر از افراد مراجعهکننده به بیمارستان شهید مبینی سبزوار (از فروردین 1392 تا آذر 1392) صورت گرفت و ضخامت چربی زیرپوستی آنها بر اساس الگوی حرارتی و استفاده از روشهای کلاستربندی K-Means و Fuzzy c-means و الگوریتم اجزای متصل برگشتی محاسبه شد.
یافتهها: تمام اندازهگیریهای انجام شده بر روی تصاویر حرارتی، توسط روش پیشنهادی، با روش سونوگرافی مقایسه شد، که نتیجه این مقایسه یکسان دانستن این اندازهگیریها با تقریب قابل قبول از نظر پزشک رادیولوژیست نسبت به روش سونوگرافی بود. در بررسی فوق مقدار حساسیت تشخیصی برابر با یک و میزان کسر منفی نادرست، صفر بود.
نتیجهگیری: روش ارایه شده در این مقاله به عنوان یک روش غیرتهاجمی و مقرون به صرفه برای اندازهگیری ضخامت چربی زیرپوستی مورد توجه قرار میگیرد.