17 نتیجه برای پیامد
مهدی مرادی، فیروزه نیلی، فاطمه نیری، الهه امینی، طاهره اسماعیلنیا،
دوره 71، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پنومونی ناشی از ونتیلاتور (VAP) Ventilator Associated Pneumonia در بیمارانی که حداقل 48 ساعت زیر تنفس مصنوعی بودهاند بروز کرده، دومین عفونت شایع بیمارستانی است. بنابراین بررسی عوامل خطر مرتبط با آن در نوزادان اهمیت بهسزایی دارد. این مطالعه با هدف بررسی خصوصیات، عوامل خطر و پیامدهای پنومونی ناشی از ونتیلاتور در نوزادان انجام شد.
روش بررسی: نوزادانی که طی یکسال در واحد مراقبتهای ویژه نوزادان (NICU) بستری شده و برای بیش از 48 ساعت به تنفس مصنوعی نیاز داشتند وارد مطالعه شدند. برای تشخیص نوع میکروب عامل VAP از بررسی نیمه کمی آسپیره اندوتراکئال استفاده شد. CFU/ml 105 از آسپیره درون نای، عدد تمایز بین میکروب مسئول VAP و کلونیزاسیون در نظر گرفته شد. معیار سنجش اولیه (Primary outcome) میزان ایجاد VAP و معیار سنجش ثانویه طول مدت تنفس مصنوعی، طول دوره بستری در NICU، هزینه بیمارستان و مرگ بود.
یافتهها: 38 بیمار (58% پسر و 42% دختر) وارد مطالعه شدند. 42% از نوزادان دچار VAP شدند. شایعترین ارگانیسم جدا شده Acinetobacter baumannii (43%) بود. در آنالیز رگرسیون، مدت تهویه مکانیکی با VAP ارتباط داشت (00/0P=). بیماران دچار VAP، نیاز طولانیتر به تنفسمصنوعی (متوسط 7/18 روز در مقابل شش روز)، مدت بستری بیشتر درNICU (متوسط 39 روز در مقابل 5/21 روز) و هزینه بستری بالاتر (متوسط 5/79 میلیون ریال در مقابل 42 میلیون ریال) نسبت به بیماران بدون VAP داشتند. میزان مرگ و میر در دو گروه بیمار تفاوت معناداری نداشت.
نتیجهگیری: بیماران مبتلا به VAP نیاز بیشتر به تهویه مکانیکی، اقامت طولانیتر در NICU و هزینه بستری بالاتر داشتند. تهویه مکانیکی طولانیتر با افزایش خطر ایجاد VAP در این بیماران همراه بود. ایجاد VAP سبب افزایش مرگ در بیماران نشد.
مهرناز رسولینژاد، آذر حدادی، مجتبی هدایت یعقوبی، بنفشه مرادمند بدیع، ندا علیجانی،
دوره 71، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت ایدز (Human Immunodeficiency Virus, HIV) با تضعیف سیستم ایمنی، بزرگترین عامل گسترش بیماری سل در سالهای اخیر و یکیاز علل مرگ در بیماران HIV مثبت میباشد. در بین بیماران با سل فعال، بیماران با عفونت همزمان HIV بیشترین ریسک برای عود را داشتهاند. عفونت HIV میزان سل راجعه را افزایش میدهد که ممکن است بهدلیل فعالسازی مجدد اندوژن یا عفونت مجدد اگزوژن باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی پیامدهای سل در بیماران HIV مثبت درمانشده با رژیم استاندارد بود.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشتهنگر بر روی بیماران HIV مثبت مبتلا به سل مراجعهکننده به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری و بخش عفونی بیمارستان امامخمینی (ره) در سالهای 91-1382 انجام شد. پیامد مورد مطالعه شامل شکست، عود و مرگومیر بود. همچنین ارتباط پیامدها با تعداد CD4 ، دریافت کوتریموکسازول، دریافت آنتیرتروویرال، نوع سل، بیماریهای وابسته به ایدز (AIDS defining illness) بررسی شد.
یافتهها: از 135 بیمار، هشت نفر (9/5%) مونث و 127 نفر (1/94%) مذکر بودند. میانگین کل سن افراد 02/10 ± 14/40 سال بود. از نظر راه ابتلا به عفونت HIV ، بیشترین راه تزریق وریدی مواد بود. سه مورد (22/2%) شکست، 15 مورد (1/11%) عود تا زمان بررسی و 21 مورد (8/15%) مرگومیر داشتند. سطح CD4 مهمترین و موثرترین متغیر در عود بیماران بود (ریسک خطر (Hazard ratio) = (4/1-11/0)392/0، ریسک نسبی (Relative risk) = (103/1-539/0) 809/0، 068/0 P= ). با توجه به 95% CI ، تاثیر CD4 بر عود نیز معنادار نبود و دریافت آنتیرتروویرال مهمترین و موثر-ترین متغیر در افزایش بقای بیماران بود. ( (Relative risk) = (918/0-513/0)686/0، (Hazard ratio) = (45/0-41/0) 137/0، 001/0 P= ).
نتیجهگیری: بیشترین عامل موثر بر پیامد بیماران دریافت آنتیرتروویرال بود.
فرین سلیمانی، فرزانه ظاهری، فاطمه عبدی،
دوره 71، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده
کموزنی نوزاد بههنگام تولد و تولد پیشاز موعد، یکیاز مهمترین علل مرگومیر در جهان بوده و از مشکلات بهداشتی عمده محسوب میگردد. آمار جهانی بیانگر افزایش تولد نوزاد کموزن در کشورهای در حال توسعه است. کودکان کموزن در معرض مشکلاتی مانند نقایص حسی- عصبی اصلی، فلج مغزی، تاخیر شناختی و تکلم، نقایص عصبی- حرکتی و بینایی، کمشنوایی، ناهنجاریهای رفتاری، روانی- اجتماعی و اختلال در عملکرد مدرسه قرار دارند. از علل عمده عوارض نوزادی و شیرخواری در اختلالات تکامل بعدی میتوان بیماریهای مرتبط با تولد زودهنگام و وزن کم حین تولد را نام برد. تولد با وزن کمتر از 2500 گرم، شاخص عمده عوارض دوره نوزادی و شیرخواری است و بهطور قابلتوجهی به ناتوانی دوران کودکی منجر میگردد. مطالعات مختلف حاکی از آن است که کودکان کموزن دو تا سه برابر بیشاز سایر کودکان از ناتوانی و مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی کوتاهمدت و درازمدت رنج میبرند. در سن مدرسه این شیرخواران رشد فیزیکی و عملکرد شناختی و بازدهی کمتر داشته و بهنظر میرسد این عوارض تا دوران بلوغ ادامه یابد. علیرغم افزایش میزان بقا و وجود کاهش موربیدیته در نوزادان کموزن، بار اقتصادی و اجتماعی همراه با مشکلات عصبی- تکاملی این نوزادان، از دیگر اثرات آسیبزای تولد نوزادان کموزن میباشد. اکثر ک ودکان با وزن کم هنگام تولد از چندمعلولیتی رنج میبرند، لذا اکثریت آنها نیاز به مراقبتهای ویژه و مستمر دارند و در راستای نیاز به کاهش مرگومیر نوزادان، نیاز به کاهش عوارض در نوزادان کموزن و نارس باید مدنظر سیاستگذاران سیستم بهداشتی درمانی قرار گیرد. در مطالعهی مروری حاضر به بررسی مطالعات صورت گرفته در زمینهی پیامد تکاملی نوزادان نارس و ک موزن مبتنی بر شواهد موجود پرداخته شده است.
حسن بسکابادی، مریم ذاکری حمیدی، فاطمه باقری،
دوره 71، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: زایمان طبیعی بهترین روش زایمانی است. زایمان طبیعی در زمان ترم در مقایسه با سزارینهای بدون اندیکاسیون با بهترین پیامدهای بارداری همراه است و بهدلایل مزایای سلامتی، اقتصادی و اجتماعی، کاهش آمار سزارین یکی از اهداف ایالات متحده برای مدت 25 سال است. از اینرو این مطالعه با هدف مقایسه پیامدهای زایمان طبیعی و سزارین در مادر و نوزاد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی طی سالهای 1386 تا 1392 در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شد. 536 نوزاد ترم سه تا 14 روزه که به روشهای طبیعی (گروه کنترل) و سزارین (گروه مورد) متولد شده بودند با روش نمونهگیری دردسترس، وارد مطالعه شدند. پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوی اطلاعات فردی مادر، (سن مادر، نوع زایمان، وزن مادر، طول مدت زایمان، مدت بستری مادر در بیمارستان، رفلکس خروج شیر، وضعیت شیردهی)، اطلاعات مربوط به نوزاد (سن، جنس، وزن، نمره آپگار، زردی، دفعات دفع ادرار و مدفوع) تکمیل گردید.
یافتهها: سن نوزاد (425/0P=)، وزن نوزاد (278/0P=)، زردی (162/0P=)، دفعات دفع ادرار (165/0P=) با روش زایمان، ارتباط معناداری نداشت. اما نمره آپگار (020/0P=)، اولین زمان شیردهی (000/0P<)، دفعات دفع مدفوع (000/0P<)، مدت زایمان (000/0P<)، مدت بستری مادر (025/0P=) پوزیشن شیردهی (029/0P=)، رفلکس خروج شیر (012/0P=)، ماستیت (025/0P=)، مشکلات پستانی (027/0P=) با نوع زایمان، ارتباط معناداری داشت. بدین معنا که در گروه زایمان سزارین، دفعات دفع مدفوع، مدت بستری مادر، نمره آپگار، ماستیت و مشکلات پستانی بیشتر بود، اما شیردهی زودهنگام بعد از زایمان، مدت زایمان، وضعیت مناسب شیردهی و رفلکس خروج شیر در گروه زایمان طبیعی، بیشتر بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که زایمان طبیعی در مقایسه با سزارین پیامدهای مطلوبتری از لحاظ مشکلات پستانی، وضعیت شیردهی، مدت زایمان، مدت بستری مادر فراهم میکند. از اینرو اتخاذ دستورالعملهای دقیق در مدیریت و ادارهی زایمانها میتواند به گسترش تصمیمگیری برای زایمان طبیعی و بهبود پیامدهای زایمانی کمک کند.
سید مسعود مجیدی تهرانی، حمید قادری، مهنوش فروغی، منوچهر حکمت، محمود بهشتی منفرد، حسن تاتاری، سیدمحسن میرحسینی، ضرغام حسین احمدی، زهرا انصاری اول، سیده عادله میر جعفری،
دوره 72، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص و درمان میگزوم قلبی وابسته به تکنولوژی است. هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر پیشرفت روشهای تشخیصی و درمانی طی سالهای گذشته بر تظاهرات بیماری، تشخیص زودرس و یا درمان میگزوم قلبی بود.
روش بررسی: 18 بیمار مبتلا به میگزوم قلبی که در فاصله سالهای 1392-1382 به بیمارستان شهید مدرس مراجعه و با تشخیص توده قلبی تحت عمل جراحی قرار گرفتند بررسی شدند و بعد از تایید تشخیص پاتولوژی متغیرهایی مانند سن، جنس، نحوه تظاهر و تشخیص بیماری، روشهای درمانی و نتایج نهایی آن مورد بررسی قرارگرفت.
یافتهها: هفت نفر مرد و 11 نفر زن با متوسط سن 05/53 سال (13 تا 76 سال) مورد بررسی قرار گرفتند. تنگی نفس (3/33%)6، طپش قلب (7/16%)3 و درد قفسه سینه (7/16%)3 شایعترین علل مراجعه بود و چهار بیمار نیز خود را با علایم آمبولی نشان دادند. (4/94%)17 مورد تومور اولیه و یک مورد (6/5%) عود بود. محل تومور در (9/88%)16 مورد در دهلیز چپ بود. بعد از برداشتن تومور در (9/38%)7 مورد نقص سپتوم بهصورت اولیه و 9 مورد با پچ پریکارد ترمیم شدند. یک بیمار همزمان تحت عمل CABG و یک بیمار نیز تحت عمل ترمیم دریچه پولمونر قرار گرفتند. (8/77%)14 بیمار بدون معلولیت خاصی مرخص شدند. یک بیمار دچار بلوک قلبی، دو بیمار با عوارض عصبی ناشی از آمبولی مغزی و یک مورد (6/5%) مرگ بیمارستانی رخ داد.
نتیجهگیری: مقایسه یافتههای دو دهه میگزوم قلبی نشان داد که علیرغم پیشرفتهای تشخیصی و افزایش مراکز درمانی، پیشرفت روشهای تشخیصی نتوانسته در کاهش سن تشخیص آن یا نوع تظاهرات بالینی یا کاهش عوارض و یا کاهش سایز تومور در زمان عمل جراحی تغییر واضحی ایجاد کند.
فاطمه سروی، مرضیه عالی،
دوره 72، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سپتوم رحمی یکیاز ناهنجاریهای مادرزادی رحمی شایع است که با مشکلات مامایی و نتایج نامطلوب باروری همراه است. هیستروسکوپی بهعنوان روش درمانی استاندارد برای سپتوم رحم میباشد. در این مطالعه ما به ارزیابی نتیجه هیستروسکوپی و میزان اثر آن در بهبود نتایج باروری در بیماران با سپتوم رحمی و ناباروری نامشخص یا سقط مکرر پرداختهایم.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت آیندهنگر طراحی و بر روی 40 نفر از زنان مراجعهکننده به بیمارستان شریعتی با شکایت ناباروری نامشخص یا سقط مکرر که وجود سپتوم در آنها تایید شده بود انجام شد که پساز تایید ناباروری و ارزیابی سپتوم توسط هیستروسکوپ، برداشتن سپتوم انجام شد و بهدنبال آن نتیجه جراحی، میزان بارداری، نتایج بارداری (سقط، زایمان رسیده، زایمان زودرس) و ارتباط این نتایج با وجود سپتوم در بیماران ارزیابی شد.
یافتهها: میانگین سن بیماران 02/35/31 سال بود. هشت مورد از بیماران به دلایلی غیر از ناباروری مراجعه کرده بودند که از مطالعه حذف شدند. از 40 بیمار در مدت پیگیری ما 29 بیمار (5/72%) حامله شدند که 15 مورد (7/51%) آنها بهطور طبیعی و 14 مورد (3/48%) با ART حامله گردیدند و 11 مورد (5/27%) در طی این مدت باردار نشدند. از بیمارانی که باردار شدند 9 مورد (31%) سقط خودبهخودی، سه مورد (3/10%) زایمان زودرس و 17 مورد (6/58%) زایمان رسیده داشتند. میزان تولد زنده در مطالعه ما 9/68% بود.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که انجام هیستروسکوپی سپتوپلاستی در جهت بهبود پیامد باروری با موفقیت همراه میباشد.
فرین سلیمانی، نسیبه شریفی، فرشته راستی بروجنی، مینا امیری، سمیه خرائیان، آزیتا فتحنژاد کاظمی،
دوره 72، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
رشد و تکامل تحت تاثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و اجتماعی قرار دارد و مهمترین و آغازیترین مرحله آن از دوران جنینی و نوزادی شکل میگیرد. تولد زودرس یکی از مشکلات بزرگی است که میتواند سیر رشد و تکامل را تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه سلامت جامعه را تهدید نماید. بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، شیوع تولد زودرس و تولد با وزن کم در اغلب کشورها در حال افزایش است و بخش اعظم آن مربوط به کشورهای در حال توسعه است. پیشرفت تکنولوژی پزشکی در چند دهه اخیر در بخش مراقبتهای ویژه، موجب افزایش بقای نوزادان نارس و پرخطر نیازمند مراقبت ویژه گردیده است، در حالیکه نتوانسته، عوارض ناشی از تولد زودرس را کاهش دهد. بهطوری که درمان با اکسیژن و استرویید اثرات کوتاهمدت مثبت و طولانیمدت منفی بر این نوزادان دارد. بنابراین تعداد زیادی از نوزادان نارس در آینده با مشکلات حرکتی، شناختی و حسی مواجه خواهند شد. بدون تردید یکی از تراژدیهای جهان وجود افرادی با آسیبهای جسمی یا مغزی ناشی از تولد زودرس است که بسیاری از این اختلالات بهطور زودرس تشخیص داده نمیشوند و پیشگویی عوارض دیررس و طولانیمدت نوزادان ترخیص شده از بخش مراقبتهای ویژه مشکل است با وجود اینکه پیگیری تکاملی- عصبی این نوزادان یک بخش ضروری در ارزیابیها و مراقبتهای مستمر نوزادی است و لیکن فرایند استانداردی برای این بررسی وجود ندارد مطالعه مروری حاضر با هدف معرفی فرایند مراقبت و ابزارهای مورد استفاده برای پیگیری این نوزادان نوشته شده است.
حمیدرضا همتی، سید مهدی سادات هاشمی، راهب قربانی، تورج جعفری،
دوره 72، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای شایع درمان فتق اینگوینال ترمیم با پروتز به روش Lichtenstein میباشد. برای جلوگیری از تولید و یا تخلیه سریع سروما، برخی جراحان موافق تعبیه درن مکشی بسته و برخی دیگر با آن موافق نیستند.
روش بررسی: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 42 بیمار کاندید ترمیم فتق اینگوینال به روش Lichtenstein در بیمارستان امیرالمومنین (ع) سمنان از بهمن 1389 تا اسفند 1390، بهطور تصادفی به دو گروه با و بدون استفاده از درن ساکشن بسته تقسیم شدند. بیماران 24 ساعت، 7-4 روز و 15-10 روز پس از عمل از نظر تشکیل سروما، هماتوم و عفونت زخم ویزیت شدند.
یافتهها: 24 ساعت و نیز 7-4 روز پس از عمل، سروما، هماتوما و عفونت زخم در هیچ یک از دو گروه مشاهده نشد. تنها 15-10 روز پس از عمل یک مورد عفونت زخم در گروه با درن مشاهده گردید (99/0=P).
نتیجهگیری: برای جلوگیری از ایجاد عوارض درن، مصرف بیرویه آنتیبیوتیک، افزایش مدت بستری ، بهتر است در این نوع جراحی از درن استفاده نشود.
فریبا نانبخش، بهروز ایلخانیزاده، نوا مقدسیان نیاکی، سیما اشنوئی، پویا مظلومی،
دوره 73، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود پیشرفتهای اخیر در بررسی و درمان ناباروری، افزایش میزان بارداری و کاهش سقط جنین چشمگیر نبوده است. در مطالعه حاضر اثربخشی این دارو بر نتایج تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم ارزیابی شد. روش بررسی: پژوهش نیمهتجربی حاضر در زنان نابارور کاندید تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم در فاصله زمانی آغاز سال 1390 تا پایان شهریور 1392 انجام شد. تجویز پردنیزولون از یک روز پیش از انتقال جنین تا هفت روز با دوز mg 20 در روز شروع و سپس با mg 10 در روز تا هفت روز بعد ادامه یافته و سپس متوقف شد. پیگیری با انجام آزمایش هورمون بتای گنادوتروپین جفتی انسان در روز 16 پس از انتقال جنین و سپس بهوسیله سونوگرافی در هفتههای شش، 12 و 20 انجام شد. یافتهها: میانگین± انحرافمعیار سن و طول مدت ناباروری 181 بیمار مورد بررسی بهترتیب 07/6±42/30 و 54/5±69/7 سال بود. 138 (7/44%) از جنینهای منتقل شده گرید A داشتند. پیامدهای باروری در انتقال جنین تازه یا فریز شده تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند (05/0P>). رخداد حاملگی شیمیایی 1/48% (87 نفر)، حاملگی کلینیکی 2/44% (80 نفر)، فراوانی سقط پیش از شش هفته در زنان با حاملگی داخل رحمی، 9/5% (پنج نفر)، رخداد سقط پیش از هفته 20 بارداری 9/12% (11 نفر)، فراوان چندقلویی 5/32% (26 نفر) و حاملگی خارج رحمی 3/2% (دو نفر) بود. نتیجهگیری: بهنظر میرسد استفاده از پردنیزولون با افزایش نسبی رخداد حاملگی و کاهش نسبی سقط بوده و استفاده از آنرا در پروتکلهای درمانی تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم ممکن مینماید.
شیرین نیرومنش، نیما موسوی درزیکلایی، فاطمه رحیمی شعرباف، محبوبه شیرازی،
دوره 74، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: نمونهبرداری از پرزهای جفتی یا مایع آمنیونی روشهای تهاجمی هستند که برای تشخیص بیماریهای کروموزومی، ژنتیکی و متابولیک در دوره جنینی استفاده میشوند. این روشها با عوارضی از جمله مرگ جنینی، پارگی پردهها، خونریزی واژینال، کوریوآمنیونیت همراه میباشند. سایر عوامل خطر احتمالی سن مادر، سن بارداری، موقعیت جفت، دوقلویی، فیبروم، دفعات سوزن زدن و مایع آمنیوتیک خونی میباشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه پیامدهای زودرس و دیررس بارداری در دوروش آمنیوسنتز و نمونهبرداری از پرزهای جفتی انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشتهنگر در بارداریهایی که اندیکاسیون نمونهگیری از پرزهای جفتی و مایع آمنیونی داشتند در بیمارستان جامع زنان یاس از فروردین 1380 تا اسفند 1390 انجام شد. پیامدهای مختلف بارداری در آنها مقایسه شدند و نقش فاکتورهای مختلف در بروز آنها بررسی گردید.
یافتهها: مجموعاً 1535 بیمار بررسی شد. میزان بروز مرگ جنینی پیش از هفته 24 در گروه آمنیوسنتز 6/0% و در گروه نمونهبرداری از پرزهای جفتی 1/1% بود که به لحاظ آماری معنادار نبود (318/0P=). در مورد عوارضی چون میزان بروز زایمان پرهترم، وزن کم و بسیار کم هنگام تولد، پارگی پردهها، خونریزی واژینال تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. کوریوآمنیونیت به طور معناداری در گروه نمونهبرداری از پرزهای جفتی (%3) بیش از گروه آمنیوسنتز (%0) بود (028/0P=). از بین عوامل مختلف شامل سن مادر، سن بارداری، دو بار سوزن زدن، محل جفت، سابقهی سقط پیشین و خونی بودن مایع آمنیوتیک تنها دو بار سوزن زدن با افزایش بروز مرگ جنینی به دنبال نمونهبرداری از پرزهای جفتی همراه بود (019/0P=).
نتیجهگیری: دو روش آمنیوسنتز و نمونهبرداری از پرزهای جفتی در مجموع از نظر پیامدهای دیررس و اکثر عوارض زودرس اختلاف مشخصی ندارند.
خسرو برخورداری، سمانه یاقوتی، سپیده نیکخواه، افسانه آیین، آرش جلالی، اکبر شفیعی،
دوره 74، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه مقایسه پیامدهای بالینی کوتاهمدت پس از عمل جراحی قلب در بیماران با شرایط قابل قبول از نظر کلینیکی و pH کمتر از حد پروتکل مرسوم با بیماران اکستیوبشده بر اساس پروتکل مرسوم بیمارستان میباشد.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت گذشتهنگر در بیمارستان مرکز قلب تهران در سال 94-1393 انجام شد. از 256 بیمار جراحی قلب با معیارهای ورود به مطالعه شامل سن بالای 18 سال و جراحی الکتیو کرونری، 95 بیمار در گروه مواجهه و 161 بیمار در گروه کنترل قرار گرفتند. دادههای دموگرافیک، بالینی، آزمایشگاهی پیش، حین و پس از عمل بررسی و مشخصات گازهای خونی شریانی هنگام پذیرش در ICU و پیش و شش ساعت پس از اکستیوباسیون، شانس شکست اکستیوباسیون، زمان ماندن در ICU و بیمارستان و مرگومیر در دو گروه با هم مقایسه شد.
یافتهها: فراوانی مردان و کسر برونده قلبی در گروه کنترل بیشتر (بهترتیب 01/0P= و 02/0P=) و فراوانی بیماری انسدادی مزمن ریه و EuroSCORE در گروه مواجهه بالاتر بود (بهترتیب 005/0P= و 02/0P=). هنگام ورود به ICU دو گروه از نظر شاخصهای گاز خون شریانی با هم تفاوت معناداری نداشتند. پیش از اکستیوباسیون مقادیر کسر اکسیژن دمی و فشار شریانی دیاکسیدکربن در گروه مواجهه بالاتر (001/0P<) و مقدار بیکربنات و اسیدیته خون کمتر از گروه غیرمواجهه بود (001/0P<). شانس شکست اکستیوباسیون، زمان اقامت در ICU و بیمارستان و مرگومیر در دو گروه با هم تفاوت معناداری نداشتند.
نتیجهگیری: بیماران با وضعیت بالینی قابل قبول که با اسیدیته خون کمتر از پروتکل مرسوم اکستیوب شدند پیامدهای بالینی بدتری نداشتند.
حمیده پاکنیت، راضیه اکبری،
دوره 76، شماره 7 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: بهدلیل عوارض همراه با سزارین و آمار رو به افزایش آن در کشور، بررسی عوامل میدانی موثر بر این پدیده در بین گروههای مختلف اهمیت زیادی دارد. با توجه به این، هدف این پژوهش تحلیل عوامل موثر بر انتخاب سزارین برای بهدنیا آوردن فرزند از دیدگاه زنان باردار مراجعهکننده به بیمارستان کوثر شهر قزوین بود.
روش بررسی: پژوهش کنونی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین و در بیمارستان کوثر انجام شد. این پژوهش بهصورت توصیفی-پیمایشی انجام شد که نمونهی آماری آن را ۲۰۰ تن از زنان باردار مراجعهکننده به مراکز دولتی و خصوصی تشکیل میداد که با روش نمونهگیری تصادفی ساده در طی ماههای اردیبهشت تا اسفند ۱۳۹۵ انتخاب شدند.
یافتهها: نتایج حاصل از اولویتبندی آیتمها در زمینه عوامل روانشناختی نشان داد، گزینهی «از درد زایمان طبیعی میترسم» و «با زایمان طبیعی بیشتر دچار استرس و اضطراب میشوم» اولویت اول را به خود اختصاص دادند. تفاوت معناداری بین زنان بارداری که تجربه پیشین داشتند و آنهاییکه تجربه زایمان نداشتند، وجود نداشت. نتایج حاصل از آزمون مقایسه میانگین بین نگرش زنانی که تجربه زایمان پیشین داشتند و زنانی که تجربه زایمان نداشتند معنادار نبود. تنها عوامل فرهنگی-اجتماعی (۰/۰۰۴P=)، عوامل مربوط به شرایط زایمان (۰/۰۰۱P=)، پیامدهای زایمان (۰/۰۱۷P=) در بین زنان باردار با سطوح تحصیلات مختلف تفاوت وجود داشت.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین دیدگاه زنان باردار با سطوح تحصیلات مختلف تفاوت وجود دارد، بنابراین در ارایه آموزشهای پیش از بارداری به زنان باردار باید به سطح آموزش و تحصیلات آنها توجه شود و متناسب با سطح تحصیلات آنها به آنها آموزش داده شود.
سیده سعیده حسینی، نورالدین نخستین انصاری، صوفیا نقدی،
دوره 78، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: نمره شانه اکسفورد (Oxford Shoulder Score, OSS) فارسی، پرسشنامهای معتبر و پایا برای ارزیابی عملکرد درد شانه است. هدف پژوهش، بررسی پاسخدهی این پرسشنامه در افراد مبتلا به شانه درد بود.
روش بررسی: این مطالعه کوهورت آیندهنگر با اندازهگیری کلینیکی، از فروردین تا اسفند 1397 در دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. پیش از جلسه اول و پس از جلسه دهم فیزیوتراپی، پرسشنامه آکسفورد، وضعیت عملکردی شانه و مقیاس شدت درد و جلسه آخر، مقیاس تغییر درجهبندی گلوبال تکمیل شدند.
یافتهها: 31 فرد (20 زن و 11 مرد) مبتلا به شانه درد با میانگین سنی 3/15±50 سال در مطالعه شرکت کردند. اندازه اثر و میانگین پاسخ استاندارد نمره شانه آکسفورد بهترتیب 73/1 و 79/1 بود. همبستگی پرسشنامه با شدت درد، خیلی خوب (69/0r=) و با وضعیت عملکرد شانه، عالی (89/0r=) بود. ولی همبستگی با مقیاس تغییر درجهبندی گلوبال معنادار نبود (18/0=P، 25/0r=).
نتیجهگیری: نمره شانه آکسفورد فارسی، برای ارزیابی شانه درد دارای پاسخدهی است.
فرانک بهناز، آزیتا چگینی، سوگل عسگری،
دوره 80، شماره 3 - ( 3-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: کرونا ویروس (COVID-19) نشاندهنده یک بحران بهداشت عمومی در ابعاد جهانی است که باعث مرگومیر قابل توجه میشود. عوامل خطر متعددی برای شدت عفونت، عوارض و مرگومیر COVID-19 وجوددارد. که یکی از آنها گروه خونی است هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین گروه خون وابتلای به کووید 19 بود.
روش بررسی: مطالعهای مقطعی برروی 130 بیمار بستری در ICU بیمارستان شهدای تجریش از تاریخ شهریور ماه 1399 تا فروردین ماه 1400 صورت گرفت. تشخیص بیماران COVID-19 مثبت توسط آزمون واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR)، تایید گردید. گروه خونی آنها، تعیین شد وسپس outcome بیماران را طی مدت زمان بستری از نظر بستری در ICU، follow کردیم. دادهها با استفاده از پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از محاسبه Pearson correlation coefficient و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام (stepwise multiple regression analysis)، تحلیل شد. نتایج براساس Fisher’s exact test مشخص گردید.05/0P< معنادار تلقی گردید.
یافتهها: (1/%46)، 60 بیمار دارای گروه خونی A، (%20) 26 بیمار گروه خونی AB، (2/%9)12 بیمار گروه خونی B و (7/%24)32 بیمار گروه خونیO بودند. 55 بیمار(3/42%) زن و75 بیمار (7/57%) مرد بودند. میانگین سنی آنان 05/19±19/43 بود. در کل بدون در نظر گرفتن گروه خونی 1/43% از بیماران بستری اینتوبه شدند. تعداد موارد نیاز به اینتوبیشن در افراد با گروه خونی A مثبت بیشتر بود. کمترین میزان نیاز به اینتوبیشن در گروه خونی B منفی دیده شد. گروه خونی A مثبت (6/39%) و پس از آن AB منفی (3/33%) بیشترین میزان مرگ را داشتند. در حالیکه در گروه خونی A منفی، B منفی، B مثبت و O منفی مرگ مشاهده نشد.
نتیجهگیری: تعداد بیماران مبتلا به COVID-19 با گروه خونی A بهطور قابل توجهی بیشتر بود (1/46%). شایعترین گروه خونی در این بیماران A، و کمترین آن گروه خونی B بود. تعداد موارد نیاز به لولهگذاری در افراد با گروه خونی A مثبت بیشتر بود.
طیبه لکزایی، نیلوفر خوشنام راد، مریم عدالتیفرد، حمیدرضا ابطحی،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود پیشرفت علم پزشکی و پیوند اعضا، پیوند ریه با عوارض و مرگومیر قابلتوجهی همراه است. در ایران، اولین مورد پیوند ریه در سال ۱۳۷۹ در بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. تاکنون بررسی جامعی از بیماران این مرکز صورت نگرفته است، هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت پیوند ریه در این مرکز است.
روش بررسی: در این مطالعه طولی، بیماران پیوند در مرکز تحقیقات پیوند ریه بیمارستان امام خمینی تهران از فروردین 1379 تا اسفند 1401 موردبررسی قرار گرفتند. دادههای دموگرافیک، بالینی، و اطلاعات مرتبط با وضعیت کنونی و پیگیری بیماران از پروندهها ثبت و استخراج شد. آنالیز آماری مرتبط انجام شد.
یافتهها: در مدت مطالعه، تعداد 20 پیوند ریه در این مرکز انجام شده است. 20% از گیرندگان پیوند، زن و 80% مرد بودهاند. میانگین سن بیماران در زمان پیوند 4/11±3/39 سال بود. جوانترین بیمار در زمان پیوند 22 ساله و مسنترین بیمار 60 ساله بود. بقای یک ساله 70% گزارش شد. مقدار FEV1 میانگین بیماران در سال اول حدود 50% بود. اندیکاسیون پیوند در 70% از بیماران، بیماری بینابینی ریه بود. میانگین بقای بیماران پس از پیوند 6/4±75/5 سال و علت اصلی مورتالیتی، ابتلا به عفونتها بوده است.
نتیجهگیری: وضعیت بقا و عوارض بیماران قابلمقایسه با گزارشهای جهانی مراکز پیوند ریه است. باتوجهبه توسعه پیوند ریه در جهان باید توجه بیشتری به کنترل عفونت، انتخاب صحیح بیماران و مراقبتهای حول جراحی شود تا پیامدهای پیوند ریه بهبود یابد.
شیما حیدری، محمد نصراللهی، محمد خداشناس رودسری،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات پاندمیهای ویروسی در گذشته و همچنین مطالعه بیماران مبتلا به سپسیس نشان داده است که رابطه مستقیمی بین بروز AKI با نرخ مرگومیر و شدت، پیشآگهی و پیامد نهایی بیماری وجود دارد، انجام یک پژوهش در کووید ضروری است تا بتوان از نتایج آن در جهت برنامهریزی برای درمان به موقع و موثر و کاهش عوارض در این بیماران استفاده کرد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی روی 310 بیمار از بین مبتلایان به بیماری کووید-19 انجام شد که از اول فروردین تا 30 اسفند 1399 در بخشهای داخلی، مراقبت ویژه و عفونی بیمارستان ولیعصر بیرجند بستری بودهاند.
یافتهها: شیوع آسیب کلیوی حاد در بیماران 4/7% گزارش شد. در افراد دچار آسیب کلیوی حاد، میزان مرگومیر بیشتری مشاهده شد. بین بروزآسیب کلیوی حاد و میزان درگیری ریوی ارتباط معناداری بهدست نیامد. افراد دارای فشارخون بالا، به میزان بیشتری دچار آسیب کلیوی حاد میشوند. همچنین افراد با آسیب کلیوی حاد بیشتر دچار لکوسیتوز در مقایسه با افراد بدونآسیب کلیوی حاد میشوند. بین تعداد لنفوسیت و آسیب کلیوی حاد رابطه معناداری مشاهده نشد. این مطالعه نشان داد که سطح سرمی CRP و سطح سرمی BUN در افراد دارای آسیب کلیوی حاد به طور معناداری بیشتر است.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که بروز آسیب کلیوی حاد در بیماران بستری مبتلا به کووید-19 با شدت و پیامد های بالینی ارتباط قابلتوجهی دارد، با افزایش آسیب کلیوی حاد شانس ابتلا به فازهای شدیدتر بیماری کووید-19و شانس مورتالیتی افزایش مییابد.
علیرضا دهقان، محبوبه آبشیرینی، حمید نعمتی، مهدی سعیدیمقدم،
دوره 81، شماره 11 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات تکاملی کودکان شامل گروهی از مشکلات، محدودیتهای یادگیری و اکتسابی مهارتها میباشد. تاخیر تکاملی-گلوبال برای توصیف ناتوانی تکاملی کودکان کمتر از پنج سال بوده که در حداقل دو حوزه از دامنههای اصلی تکاملی میباشد. تصویربرداری نورورادیولوژی شامل MRI مغز میتواند حاوی اطلاعات مهمی در این حوزه باشد.
روش بررسی: در این مطالعهی مقطعی از 79 بیماری که دارای اختلال تکاملی به درمانگاه مطهری دانشگاه علوم پزشکی شیراز از تاریخ مهر 1392 تا اسفند 1399 مراجعه کرده بودند، 37 نفر MRI مغز داشتند. امتیازات کودکان در پنج حوزهی بالینی ASQ با یافتههای MRI آنها موردبررسی قرار گرفت.
یافتهها: از 37 بیمار، 23 دختر و 14 پسر بودند. 31 نفر از آنها دارای حداقل یک یافتهی غیرطبیعی در MRI مغز خود بودند. بیشترین یافتهها مربوط به دور سر غیرطبیعی با شیوع 54% و کمترین فراوانی میلینیزاسیون غیرطبیعی با شیوع 8/10% بود. نتایج بررسی ارتباط یافتههای MRI با حوزههای تکاملی نشان داد، کودکانی که اختلال مادهی سفید مغزی در MRI داشتند، تاخیر تکاملی شدیدتری در حرکات درشت دارند (049/0>P) و یافتههای MRI مربوط به مشکلات قشر مغز با شدت تاخیر تکاملی در حرکات ظریف ارتباط داشتند (0010/0>P).
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای فوق میتوان نتیجه گرفت، MRI مغز در کودکان با شواهد تاخیر تکاملی میتواند علاوهبر نقش تشخیصی بهعنوان ابزاری برای کمک در تعیین پیشآگهی در حوزههای تکاملی استفاده شود. همچنین با تمرکز بر حوزهی تکاملی که باتوجه به یافتههای MRI بیشترین احتمال تاخیر در آینده را خواهد داشت، فرآیند درمان و بازتوانی این کودکان در آن زمینه را تحتتاثیر قرار دهد.