جستجو در مقالات منتشر شده


۳۰ نتیجه برای چاقی

سیدمنصور رضوی، حمیدرضا زارع، حسین اسفندی،
دوره ۵۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۷۸ )
چکیده

عواملی نظیر افزایش سن، چاقی، کم تحرکی، استرس، شهرنشینی، هیپرلیپیدمی، افزایش فشارخون شریانی، تعدد حاملگی، مصرف دخانیات و غیره از عوامل مهمی هستند که چه در ایجاد بیماری دیابت و چه در افزایش موربیدیتی و مورتالیتی آن پیوسته مورد بحث واقع می شوند. در این مطالعه ۷۸۰ بیمار مبتلا به دیابت قندی که جهت درمان بیماری خود به مرکز کنترل بیماری دیابتی شهر یزد مراجعه می کردند، در یک مطالعه توصیفی Correlational study از نظر برخی عوامل خطرزای مهم تحت بررسی قرار گرفتند تا با شناسایی افراد در معرض خطر برای آنها اقدامات پیشگیری کننده لازم انجام گیرد. در این بررسی ۵۴% جمعیت مورد مطالعه چاق، ۵۲/۳% کم تحرک، ۸۰/۷% شهرنشین، ۴۲/۸% مبتلا به هیپرلیپیدمی، ۴۵/۱% مبتلا به افزایش فشارخون شریانی، ۲۱/۵% سیگاری و حدود ۱۱% بیماران بصورت متناوب یا دائمی الکل مصرف می کردند و یا قبلا الکلی بوده اند. ۸۵% کل بیماران عادت به ورزش نداشتند که میانگین قندخون ناشتای آنها بالاتر از کسانی بود که به انجام ورزش عادت داشتند و این اختلاف نیز معنی دار بود (P=۰,۰۱). اکثریت زنان تحت مطالعه (۶۵/۳%) تعداد ۶ بار یا بیشتر حامله شدن را تجربه کرده بودند و میانگین آخرین قندخون ناشتا در آنها با اختلاف معنی داری بیشتر از زنان با حاملگی کمتر بود (P=۰.۰۰۰۴). سن اکثر بیماران در هر دو جنس ۵۰ تا ۷۰ سال بود و طول مدت بیماری در اکثریت آنها کمتر از ۱۰ سال بود که میانگین آخرین قندخون ناشتا با افزایش طول مدت بیماری بطور معنی داری افزایش می یافت (P=۰.۰۰۰۰۳). بیماری بدون در نظر گرفتن نوع دیابت در هر نسل در جنس مونث بیشتر بوده و میانگین آخرین قندخون ناشتای کل بیماران ۲۱۶ میلی گرم در دسی لیتر بود که مقدار کنترل شده ای نیست. این میانگین بعنوان یک شاخص ارزیابی عملکرد مراکز کنترل دیابت پیشنهاد گردیده است.


زهرا کرم سلطانی، احمد رضا درستی، محمد رضا اشراقیان، فریدون سیاسی، ابوالقاسم جزایری،
دوره ۶۵، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

امنیت غذایی به مفهوم دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی به‌منظور زندگی سالم و فعال است، همچنین فراهم بودن غذای سالم و کافی از نظر تغذیه‌ای و کسب اطمینان از توانایی افراد در بدست آوردن غذای مورد قبول از طرق مورد پذیرش جامعه را شامل می‌شود. این مطالعه به‌منظور تعیین شیوع چاقی، امنیت غذایی در کودکان دبستانی و برخی عوامل غذایی (انرژی و درشت مغذی‌ها) مرتبط با آنها در شهر یزد انجام گردید.

روش بررسی: طی نمونه‌گیری خوشه‌ای دو مرحله‌ای در سال تحصیلی ۸۴-۱۳۸۳، تعداد ۳۲۴۵ دانش‌آموز ۱۱-۶ ساله جهت تعیین شیوع چاقی بررسی شدند. تعداد ۱۸۷ دانش آموز ۹ تا ۱۱ ساله دارای BMI بزرگتر یا مساوی صدک ۹۵ مرجع ایرانی حسینی و همکاران، به‌عنوان افراد چاق (مورد) و همین تعداد افراد هم‌سن و هم‌جنس غیر چاق BMI (کوچکتر از صدک ۸۵ همان مرجع) به‌عنوان گروه شاهد محسوب شدند. پرسشنامه امنیت غذایی خانواده (USDA) و پرسشنامه ۲۴ ساعت یادآمد خورال برای تعیین وضعیت ناامنی غذایی میزان دریافت انرژی و درشت مغذی‌ها بکار رفت.

یافته‌ها: شیوع چاقی در بین کل دانش‌آموزان ۳/۱۳% و شیوع ناامنی غذایی در بین دانش‌آموزان گروه مورد ۵/۳۰% بود. میانگین انرژی و کربوهیدرات دریافتی بر حسب RDA، درصد انرژی دریافتی از پروتئین و کربوهیدرات و میزان انرژی و درشت مغذی‌های دریافتی به ازاء کیلوگرم وزن بدن در بین دو گروه اختلاف آماری معنی‌داری داشت (۰۵/۰p<). با کنترل چربی، بین امنیت غذایی و چاقی ارتباط آماری معنی‌داری مشاهده گردید. (۰۲۷/۰p=).

نتیجه‌گیری: دریافت بالای انرژی، پروتئین و کربوهیدرات از عوامل غذایی مرتبط با چاقی در بین دانش‌آموزان دبستانی شهر یزد بود. همچنین تغییر در میزان دریافت چربی نیز، یک عامل مرتبط با ناامنی غذایی بود.


وحید ضیائی، جواد فلاح، ماکان رضایی، علیرضا بیات،
دوره ۶۵، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۸۶ )
چکیده

این مطالعه برای تعیین آمادگی جسمانی و ارتباط آن با نمایه توده بدنی دانشجویان انجام شد تا بتوان با استفاده از اطلاعات به‌دست آمده و شناخت وضعیت موجود در جهت افزایش سطح فعالیت‌های بدنی و تقویت این شاخص‌ها برای دانش‌آموختگان دانشگاه‌های علوم پزشکی برنامه‌ریزی کرد.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی در سال ۱۳۸۳ کلیه دانشجویان گروه پزشکی (مجموعاً ۵۱۳ نفر) در بدو ورود به دانشگاه مورد مطالعه قرار گرفتند. نمایه توده بدنی و چربی زیر پوستی در چهار نقطه (عضله سه سر بازو، دوسر بازو، سوپرا ایلیاک و زیر استخوان کتف) و همچنین میزان آمادگی جسمانی با استفاده از تست یوروفیت ارزیابی شد. اطلاعات به‌دست آمده با استفاده از نرم‌افزار SPSS ویراست ۱۱ و آزمون آماری Pearson Correlation استفاده گردید.

یافته‌ها: میانگین وزن دانشجویان مورد مطالعه ۱/۶۰ کیلوگرم و میانگین قد آنان ۹/۱۶۳ سانتی‌متر و میانگین توده بدنی ۳/۲۲ کیلوگرم بر مترمربع بود. میزان لاغری (نمایه توده بدنی کمتر از ۲۰) در افراد مورد مطالعه ۱/۲۷% و میزان وزن بیش از حد طبیعی (نمایه توده بدنی بین ۲۵ تا ۳۰) ۱/۱۶% و میزان چاقی (نمایه توده بدنی بیش از ۳۰) ۷/۳% بود. میزان وزن بالا و چاقی در دانشجویان پسر بیشتر بود. نمره کل محاسبه شده برای تست‌های آمادگی جسمانی در هر گروه خانم‌ها و آقایان همبستگی معنی‌دار معکوس با وزن، نمایه توده بدنی، درصد چربی بدن و نسبت دور کمر به دور هیپ داشت. دور هیپ نیز همبستگی مستقیم معنی‌داری با آمادگی جسمانی در دو جنس داشت.

نتیجه‌گیری: با توجه به رقابت کنکور به نظر می‌رسد شرکت دانشجویان گروه پزشکی در فعالیت فیزیکی مؤثر در قبل از ورود به دانشگاه کم باشد. لذا به جهت اهمیت نقش دانشجویان در سلامت جامعه، ایشان باید برای شرکت در فعالیت‌های ورزشی منظم در دوره دانشگاهی تشویق شوند.


احمد اسماعیل زاده، لیلا آزادبخت،
دوره ۶۶، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی بهترین شاخص ساده تن سنجی جهت غربالگری مناسب برای عوامل خطر بیماری‌های مزمن در هر جامعه‌ای ضروری به نظر می‌رسد. این مطالعه با هدف ارزیابی مقایسه‌ای شاخص‌های تن سنجی جهت پیشگویی پرفشاری خون در زنان تهرانی صورت گرفت.

روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر برروی ۹۲۶ زن۶۰-۴۰ ساله تهرانی که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای به‌طور تصادفی از ساکنین شهر تهران انتخاب شده بودند صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک جمع‌آوری شد و شاخص‌های تن سنجی شامل قد، وزن، دور کمر و دور باسن طبق دستورالعمل‌های استاندارد اندازه‌گیری و نمایه توده بدن (BMI)، دور کمر به باسن (WHpR) و دور کمر به قد (WHtR) محاسبه شدند. حدود مرزی مورد استفاده برای دورکمر، BMI، نسبت دور کمر به باسن  و دور کمر به قد به‌ترتیبcm ۸۰، kg/m۲۲۵، ۸/۰ و ۵/۰ بود. ارزیابی فشار خون به روش استاندارد صورت گرفت و پرفشاری خون بر طبق معیارهای JNC VI تعریف شد.

یافته‌ها: میانگین سنی زنان مورد مطالعه ۶/۵±۷/۴۸ سال و میانگین دور کمر، BMI ،WHpR و WHtR آنها به‌ترتیــبcm۹/۹±۱/۸۵ ، kg/m۲۶/۴±۴/۲۹، ۰۶/۰±۸۲/۰ و ۰۶/۰±۵۵/۰ بود. در هر دو رده سنی ۴۹-۴۰ و ۶۰-۵۰ سال دور کمر بیشترین حساسیت، ویژگی و دقت را جهت پیشگویی پرفشاری خون دارا بود. بیشترین سطح زیر منحنی ROC نیز در تمام موارد به دور کمر مربوط می‌شد. دور کمر در صد بالایی از پیشگویی صحیح را جهت ابتلا به پرفشاری خون در مقایسه با سایر شاخص‌های تن سنجی دارا بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهند که در جامعه زنان تهرانی، دور کمر شاخص بهتری برای غربالگری پرفشاری خون می‌باشد.


نسرین مقدمی تبریزی، بنفشه امینی‌خواه، فاطمه داوری تنها،
دوره ۶۷، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۸ )
چکیده

زمینه و هدف: زایمان زودرس (Preterm labor) به زایمان قبل از ۳۷ هفته کامل حاملگی اطلاق می‌شود که عامل حدود دوسوم مرگ و میرهای نوزادی را تشکیل می‌دهد و یکی از جدی‌ترین مشکلات مامایی محسوب می‌شود. زایمان زودرس شایع‌ترین علت مورتالیتی و موربیدیتی نوزادان به‌شمار می‌رود. در این مطالعه ارتباط زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده با شاخص توده بدنی مادر بررسی گردید.
روش بررسی: ۲۵۰ خانم باردار سالم و بدون ریسک فاکتور زایمان زودرس براساس شاخص توده بدنی تقسیم‌بندی شدند. از نظر ارتباط شاخص توده بدنی، نحوه وزن‌گیری در طی دوران حاملگی و نوع زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. میزان زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده در هر دو گروه مقایسه شدند.
یافته‌ها
: زنان چاق سن حاملگی بیشتری در زمان ختم حاملگی داشتند (۶۶/۱±۳۴/۳۸ هفته در مقابل ۴۴/۲±۶۱/۳۷، ۰۰۶/۰
p=) میزان زایمان زودرس خودبه‌خودی قبل از ۳۷ هفتگی به وضوح در زنان چاق کاهش یافته بود (۸/۱۶% در مقابل ۲/۳۱%، ۰۰۸/۰p=) زنان چاق نوزادانی با وزن بیشتر داشتند (۷۵/۵۹۶±۹۵/۳۳۵۴ در مقابل ۳۵/۵۵۸±۰۲۴/۳۱، ۰۰۱/۰p=) و میزان سزارین در زنان چاق بیشتر بود (۶/۶۹% در مقابل ۸/۵۲%،
۰۰۶/۰p=). وزن‌گیری کل دوران حاملگی ارتباط با شاخص توده بدنی (BMI) مادر قبل از حاملگی و زایمان زودرس نداشت (۹۳/۷±۴۱/۱۴ در مقابل ۹۴/۴±۷۸/۱۳، ۴/۰p=). نتیجه‌گیری: در این پژوهش یک رابطه معکوس بین شاخص توده بدنی
(BMI) قبل‌از حاملگی و زایمان زودرس خودبه‌خودی قبل از ۳۷ هفتگی وجود دارد و بررسی‌های بیشتری جهت تحقیق مکانیسم‌های مختلف زایمان زودرس خودبه‌خودی و القا شده در زنان چاق و غیر چاق ضروری است. همچنین چاقی مادر قبل از حاملگی با زایمان زودرس خودبه‌خودی کمتری ارتباط دارد.


بهناز حائری بهبهانی، احمدرضا درستی، محمدرضا اشراقیان،
دوره ۶۷، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۸۸ )
چکیده

زمینه و هدف: حساسیت و ویژگی صدک‌های نمایه توده بدن (BMI) استاندارد ۲۰۰۰CDC در تشخیص چاقی کودکان ایرانی در مقایسه با چاقی واقعی که بر اساس نمایه توده چربی بدن (FMI) مشخص شده است، مورد بررسی قرار گرفت و وضعیت چاقی کودکان مورد مطالعه بر اساس دو نمایه فوق مقایسه شد. روش بررسی: قد، وزن و ضخامت چین پوستی عضله سه سر بازو در ۱۸۰۰ کودک دبستانی شهر سبزوار اندازه‌گیری و از تقسیم وزن و میزان توده چربی بدن (بر اساس ضخامت چین پوستی) به مجذور قد به ترتیب BMI و FMI برای این کودکان محاسبه شد. FMI بیش از صدک ۹۰ کودکان مورد مطالعه به عنوان چاقی واقعی و نیز BMI مساوی یا بیش از صدک ۹۵ و صدک ۸۵ تا کمتر از صدک ۹۵ استاندارد ۲۰۰۰CDC به ترتیب به عنوان چاقی و اضافه وزن محسوب شد. یافته‌ها: بر اساس BMI به ترتیب ۸/۴% و ۹/۷% کودکان چاق و دارای اضافه وزن بودند. ۳/۴۳% از کودکان واقعا چاق و ۶/۰% از کودکانی که بر اساس FMI چاق نبودند، توسط BMI چاق تشخیص داده شدند. به علاوه با استفاده از FMI به عنوان معیار چاقی واقعی، حساسیت و ویژگی صدک نودم BMI در تعیین چاقی نیز به ترتیب ۱/۷۱% و ۹۸% به‌دست آمد. نتیجه‌گیری: BMI ممکن است کارایی کمتری در تشخیص چاقی کودکان داشته باشد و به نظر می‌رسد FMI در مقایسه با BMI، معیار بهتری برای تعیین چاقی در کودکان است. انجام مطالعات بیشتری در این زمینه پیشنهاد می‌شود.
امیر رشیدلمیر، آرش سعادت‌نیا،
دوره ۶۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی هم اکنون تبدیل به یک اپیدمی جهانی شده است. مقادیر دو هورمون ادیپونکتین و لپتین که عمدتاً از بافت چربی ترشح می‌شوند و از آن‌ها به عنوان ادیپوکاین نام برده می‌شود، به هنگام چاقی تغییر می‌کنند. این تغییرات شامل کاهش در سطوح ادیپونکتین و افزایش لپتین است. ادیپونکتین اثرات ضد التهابی، ضد تصلب شرایینی و ضد مقاومت به انسولین دارد و افزایش مقادیر لپتین در بیماران قلبی و دیابتی دیده شده است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر تمرین هوازی بر مقادیر هورمونی ادیپوکاین‌های پلاسما بود.
روش بررسی: ۳۰ مرد میان‌سال سالم به عنوان آزمودنی انتخاب و بر اساس درصد چربی‌شان به دو گروه همگن تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته و چهار جلسه در هفته به‌صورت روز در میان به اجرای تمرینات هوازی با شدت ۸۰-۶۰ درصد ضربان قلب بیشینه پرداختند و گروه کنترل در این مدت بدون تمرین بود. قبل و بعد از اجرای برنامه تمرینی از همه آزمودنی‌ها نمونه‌گیری خونی به عمل آمد و مقادیر ادیپوکاین نمونه‌ها اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها:
مقادیر ادیپونکتین پلاسما در گروه تجربی افزایش و لپتین پلاسما کاهش معنی‌داری نشان داد (به ترتیب ۰۰۱/۰P≤ و ۰۴۲/۰P≤). همچنین کاهش درصد چربی در گروه تجربی (۰۰۱/۰P<) با تغییرات هورمون ادیپونکتین رابطه معکوس (۰۰۱/۰P<) و با لپتین رابطه مستقیم داشت (۰۰۸/۰P<).
نتیجه‌گیری:
در مردان میان‌سال سالم تمرین هوازی موجب کاهش درصد چربی و بهبود سطوح ادیپوکاین‌های پلاسما شد و می‌توان از آن به عنوان راهبردی عملی در جهت مبارزه با چاقی و بیماری‌های ناشی از آن استفاده نمود.


مجید قلی‌پور، محمدرضا کردی، محمد تقی‌خانی، علی‌اصغر رواسی، عباسعلی گائینی، آرزو تبریزی،
دوره ۶۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: وزن بدن توسط میزان مصرف غذا و انرژی مصرفی تنظیم می‌شود. هورمون گرلین اشتها را زیاد می‌کند. هدف تحقیق تعیین اثرات یک جلسه دویدن متناوب روی نوارگردان بر گرلین آسیل‌دار و اشتهای افراد چاق بود.
روش‌بررسی: ۹ دانشجوی مرد بی‌تحرک با سن ۴۸/۰±۵۶/۲۰ سال، شاخص توده بدن ۲kg/m۸۴/۰±۶۸/۳۲ و حداکثر اکسیژن مصرفی ۴۸/۱±۲۱/۳۴ دقیقه/کیلوگرم/میلی‌لیتر، در تحقیق حاضر با طرح تصادفی متعادل شده شامل دو جلسه آزمون (ورزشی و کنترل) شرکت کردند. پروتکل شامل دویدن متناوب روی نوارگردان با شدت ثابت ۶۵% حداکثر اکسیژن مصرفی بود. نمونه‌های خون قبل، هنگام و دو ساعت بعد از فعالیت، جمع‌آوری شد.
یافته‌ها:
مقادیر گرلین آسیل‌دار و میزان گرسنگی به‌طور معنی‌داری در مرحله دوم کاهش یافت و در انتهای آزمون، نسبت به مقادیر استراحتی به‌طور معنی‌داری کمتر بود (به ترتیب ۰۰۶/۰=P و ۰۰۲/۰=P). کل مقادیر مساحت‌های زیر منحنی مربوط به گرلین آسیل‌دار و میزان گرسنگی، به‌طور معنی‌داری در جلسه آزمون ورزشی نسبت به جلسه کنترل کمتر بود (هر دو ۰۰۰۵/۰>P). هورمون رشد هم به‌طور معنی‌داری در مرحله دوم افزایش یافت و در انتهای آزمون ورزشی، نسبت به مقادیر استراحتی بیشتر بود (۰۳۳/۰=P).
نتیجه‌گیری:
گرلین آسیل‌دار و اشتهای افراد چاق، به‌واسطه دویدن با شدت ۶۵% حداکثر اکسیژن مصرفی کاهش می‌یابد و تا دو ساعت بعد از آن، نسبت به مقادیر استراحتی پایین‌تر باقی می‌ماند. به نظر می‌رسد که هورمون رشد در این سرکوب نقش مؤثرتری دارد. این‌که آیا این پروتکل می‌تواند در یک برنامه تمرینی کوتاه‌مدت اثرات مشابهی داشته باشد، نیاز به بررسی بیشتر دارد.


سپیده حقیقی، پریچهر یغمایی، فاطمه هاشمی، نغمه سعادتی، فهیمه رمضانی تهرانی، مهدی هدایتی،
دوره ۷۰، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده

< زمینه و هدف: آدیپوکین‌ها پروتیین‌های مترشحه از بافت چربی هستند که در کنترل متابولیسم بدن شرکت دارند. کمرین (Chemerin) از جمله آدیپوکین‌ها بوده و دارای نقش‌های بیولوژیکی گوناگون است. طبق مطالعات مختلف سطح سرمی کمرین با تغییر در شاخص توده بدنی (BMI)، مقاومت به انسولین، سندرم متابولیک، دیابت و بیماری‌های قلبی- عروقی در ارتباط بوده است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی هورمون کمرین با سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) در زنان مبتلا انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد- شاهدی در بیماران مبتلا به PCOS در بیمارستان طالقانی تهران در سال ۱۳۹۰ انجام شد. تعداد ۴۵ بیمار PCOS و هم‌چنین ۴۵ نفر به‌‌عنوان گروه شاهد به‌روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. میزان BMI و سطح سرمی هورمون‌های کمرین و انسولین به‌روش الایزا ساندویچی و هم‌چنین میزان گلوکز سرمی به‌روش رنگ‌سنجی آنزیمی در حالت ناشتا اندازه‌گیری شدند. شاخص مقاومت به انسولین با مدل HOMA-IR محاسبه گردید.
یافته‌ها: میزان هورمون کمرین، گلوکز و هورمون انسولین سرم در بیماران مبتلا به PCOS به‌طور معنی‌داری از لحاظ آماری از گروه شاهد بیش‌تر بود و این افراد با محاسبه HOMA-IR مشخص شد که مبتلا به مقاومت به انسولین بودند (۰۵/۰P<). اما همبستگی معنی‌داری بین سطح کمرین سرم با انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین و BMI در بیماران مبتلا به PCOS با گروه شاهد وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که میزان هورمون کمرین در سرم بیماران PCOS نسبت به گروه شاهد دارای BMI مشابه، افزایش قابل توجهی دارد. براساس یافته‌های این مطالعه تغییرات کمرین می‌تواند در تشخیص مکانیسم اختلال مذکور و یافتن راهکارهای درمانی جدید موثر واقع شود.


زهرا علی زاده، شیما یونس‌پور، محمدعلی منصورنیا،
دوره ۷۰، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی و سبک زندگی بی‌تحرک در حال افزایش است. نگرانی جامعه جهانی یافتن بهترین راه‌کاری است که منجر به کاهش وزن کارآمدتر، افزایش فعالیت فیزیکی و جلوگیری از بازگشت مجدد وزن شود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیرات طولانی‌مدت یک مداخله کوتاه‌مدت بر کاهش وزن بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر پی‌گیری یک ساله مداخله‌ای ۱۲ هفته‌ای است که در طی آن، ۱۵ شرکت‌کننده در گروه ورزش متناوب، ۴۰ دقیقه ورزش را در طی سه جلسه در روز انجام دادند در حالی‌که ۱۵ شرکت‌کننده در گروه ورزش مداوم، ورزش خود را در طی ۴۰ دقیقه مداوم انجام دادند. ۱۵ شرکت‌کننده در گروه کنترل برنامه ورزشی نداشتند. بعد از یک سال تغییرات وزن، درصد چربی و شاخص توده بدنی به طور مجدد در گروه‌ها ارزیابی شدند.
یافته‌ها: با تعدیل اثر وزن پایه، روند تغییر وزن سه گروه از انتهای ماه سوم تا ماه دوازدهم متفاوت بود (۰۲/۰P=). پس از کاهش وزن اولیه معنی‌دار در گروه ورزش متناوب، این گروه، به طور متوسط، افزایشی به میزان ۳۲/۲ کیلوگرم داشتند، اگرچه معنی‌دار نبود (۲۰/۰P=). افزایشی در میانگین وزن گروه کنترل مشاهده نشد (۰۰/۱P=). میانگین وزن گروه مداوم افزایش داشت (۰۴۸/۰P=، ۶۳/۳ کیلوگرم).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که تاثیر طولانی‌مدت ورزش هوازی متناوب با شدت متوسط، بر کنترل وزن زنان چاق یا دارای اضافه وزن بهتر از ورزش مداوم باشد. اما برای تغییر در سبک زندگی و جلوگیری از بازگشت وزن، پی‌گیری طولانی مدت‌تر، بیش‌تر از ۱۲ هفته، لازم است.


مجید قلی‌پور، آرزو تبریزی،
دوره ۷۱، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: غذای دریـافتی (اشتها) و انرژی مصرفی می‌توانند روی وزن بدن مؤثر باشند. گرلین آسیل‌دار (Acylated Ghrelin) اشتها را زیاد می‌کند و میزان پلاسمایی آن توسط هورمون رشد سرکوب می‌شود. تحقیق حاضر، اثرات فعالیت ورزشی متناوب با شدت‌های فزاینده روی گرلین آسیل‌دار، اشتها و هورمون رشد دانشجویان مرد با دو رده چاقی را مورد آزمون قرار می‌دهد.
روش بررسی: هر دو گروه یک (تعداد شش نفر، شاخص توده بدن ۲kg/m ۹۲/۰±۱۸/۳۱) و گروه دو (تعداد پنج نفر، شاخص توده بدن ۲kg/m ۲۵/۲±۹۴/۳۶) با شدت‌های فزاینده ۵۰، ۶۰، ۷۰ و ۸۰ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی، به‌ترتیب برای مدت ۱۰، ۱۰، پنج، و دو دقیقه روی نوارگردان دویدند. نمونه‌های خون قبل از فعالیت ورزشی (به‌عنوان مقادیر استراحتی)، بعد از هر حجم کاری (هنگام فعالیت ورزشی) و در دقایق ۳۰، ۶۰ و ۱۲۰ (هنگام دوره بازیافت) جمع‌آوری شدند.
یافته‌ها: غلظت‌های پلاسمایی گرلین آسیل‌دار و میزان گرسنگی در دو گروه کاهش یافت و در پایان آزمون، به‌طور معنی‌داری نسبت به مقادیر استراحتی کم‌تر بود (به‌ترتیب: ۰۰۸/۰P= و ۰۰۲/۰P=) ولی اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها نبود. غلطت پلاسمایی هورمون رشد در دو گروه افزایش یافت و در پایان آزمون، به‌طور معنی‌داری نسبت به مقادیر استراحتی بیش‌تر بود (گروه یک ۰۱۲/۰P= و گروه دو ۰۰۵/۰P=) و اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها نبود. به‌علاوه، تفاوت معنی‌داری بین مقادیر سطح زیرمنحنی تمام متغیرها در هر دو گروه وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها اشاره دارد که افراد در دو رده چاقی، واکنش‌های یکسانی به شدت‌های مختلف دویدن دارند که می‌تواند برای طراحی یک برنامه تمرینی کاهش وزن مؤثرتر، مورد توجه قرار گیرد.

حشمت مؤیری، زینب مدرسی مصلی، مامک شریعت، زهرا حق‌شناس، فریبا نادری،
دوره ۷۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: بلوغ زودرس علاوه‌بر اثرات عمیق جسمی و روانی، منجر به پیشرفت سریع سن استخوانی، افزایش هورمون‌های جنسی، منارک زودرس و کاهش قابل‌توجه در قد نهایی بیماران درمان نشده می‌شود. درمان با آنالوگ‌های طولانی‌اثر گنادوتروپین‌ها، درمان انتخابی بلوغ زودرس می‌باشد، اما در مورد اثر این داروها بر افزایش وزن، اختلاف‌نظر وجود دارد. روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر وزن،‌ قد و اندکس توده بدنی ۵۲ بیمار به‌مدت ۱۲ ماه، (در شروع درمان،‌ شش و ۱۲ ماه پس از آن) با آنالوگ‌های گنادوتروپین مورد بررسی قرار گرفت. بیماران بیشتر دختران مبتلا به بلوغ زودرس ایدیوپاتیک بودند و تعداد کمی هم دخترانی بودند که به‌علت قد کوتاه و یا مسایل اجتماعی و روانی کاندید درمان بودند. شاخص‌های آنتروپومتریک و BMI پس‌از درمان با قبل مقایسه شد. یافته‌ها: متوسط سن بیماران در شروع درمان ۰۷/۳±۷۸/۸ بود. انحراف معیار برای توده بدنی (Standard Deviation Score for Body Mass Index, SDS BMI) بیماران، قبل‌از درمان ۱۸/۱±۸۰/۰، شش‌ماه بعد از درمان ۱۵/۱±۸۲/۰ و ۱۲ ماه بعد از درمان هم ۲۸/۱±۸۲/۰ بود که تغییر معناداری نداشت (۹۰۹/۰P=). قد SDS بیماران در شروع درمان ۶۵/۱±۴۱/۰، شش‌ماه بعد از درمان ۶۰/۱±۴۳/۰ و ۱۲ ماه بعد از درمان ۵۰/۱±۴۶/۰ بود که این افزایش از لحاظ آماری معنادار نبود (۶۶/۰P=). افزایش وزن بیماران هم در سه گروه کم‌وزن، نرمال، دارای اضافه‌وزن و چاق نیز تفاوت معناداری با هم نداشت. نتیجه‌گیری: درمان با آنالوگ‌های گنادوتروپین باعث چاقی قابل‌توجه در بیماران نمی‌شود، هرچند افزایش مختصری در وزن دیده می‌شود اما این تغییر از لحاظ آماری معنادار نیست.
میترا گل محمدی، مهدی عباسقلی زاده،
دوره ۷۲، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی مرضی با عوارض قابل توجهی است. ایجاد ریکاوری هرچه سریعتر و بدون عارضه بیماران چاق به‌عنوان یک چالش برای متخصص بیهوشی به‌شمار می‌رود. مانیتورینگ عمق بی‌هوشی ممکن است میزان استفاده از داروهای بیهوشی را کاهش دهد و باعث تسریع ریکاوری پس از بیهوشی گردد هدف از این مطالعه بررسی اثر مانیتورینگ عمق بی‌هوشی در حین عمل بر روی میزان مصرف ایزوفلوران و مدت زمان ریکاوری بود. روش بررسی: این مطالعه کوهورت، آینده‌نگر و یک‌سویه‌کور بر روی پنجاه بیمار چاق (kg/m۲ ۳۵BMI>) از بین بیمارانی که قرار بود در مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه، تحت کوله‌سیستکتومی لاپاراسکوپیک الکتیو قرار بگیرند، به‌مدت شش‌ماه از مهرماه تا اسفند‌ماه ۱۳۹۱، انجام شد. بیماران به دو گروه (۲۵ نفر در هر گروه) تقسیم شدند. در مرحله اول مطالعه، بیماران بدون استفاده از BIS تحت بیهوش قرار گرفتند (گروه شاهد) و ایزوفلوران با توجه به شرایط بالینی استاندارد تجویز شد. در مرحله دوم، تجویز ایزوفلوران به‌صورت تیتره بر اساس مانیتورینگ BIS به‌نحوی که BIS بین ۴۰ و ۶۰ در حین عمل جراحی و ۷۰-۶۰ به‌مدت ۱۵ دقیقه پیش از پایان عمل جراحی حفظ شود، تجویز گردید (گروه BIS). یافته‌ها: نتایج دموگرافیک بین دو گروه همسان بود، مصرف ایزوفلوران در گروه BIS ۳۵-۳۰% نسبت به گروه شاهد کمتر بود (۰۰۱/۰P<). زمان بیداری و خارج نمودن لوله تراشه در گروه BIS به‌طور معناداری کمتر از گروه شاهد بود (۰۰۱/۰P<). تفاوت معناداری نیز در مدت زمان ریکاوری بین دو گروه مشاهده گردید (۰۰۱/۰P<). نتیجه‌گیری: اضافه کردن مانیتورینگ BIS به مانیتورینگ‌های استاندارد باعث کاهش مصرف ایزوفلوران و تسریع در ریکاوری می‌گردد.
قدرت‌الله مداح، حسین شباهنگ، محمدرضا بربند، عباس عبدالهی، علیرضا توسلی،
دوره ۷۲، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: مداخله جراحی روشی است که باعث کاهش وزن، بهبود بیماری‌های مرتبط با چاقی مرضی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به چاقی مرضی می‌گردد. این مطالعه با هدف بررسی نتایج و عوارض دیررس جراحی بای‌پس Roux-en-Y معده به‌روش باز در درمان چاقی مرضی انجام گردید. روش بررسی: مطالعه به‌روش توصیفی در ۳۹ بیماری که به‌منظور درمان چاقی مرضی در مدت زمان ۱۵ سال (اردیبهشت ۱۳۷۶ تا اردیبهشت ۱۳۹۱) در بیمارستان قائم (عج) شهر مشهد تحت جراحی بای‌پس Roux-en-Y معده به‌روش باز قرار گرفته بودند انجام شد. یافته‌ها: دوره پیگیری بیماران ۱۸۰-۶ ماه (متوسط ۱۰۰ ماه) پس از جراحی بود. عوارض دیررس شامل یک مورد کوله لیتیاز، دو مورد تنگی گاستروژژنوستومی، سه مورد آنمی فقر آهن و یک مورد بیماری ورنیکه بود. یک مورد فوت به‌علت بیماری ورنیکه ۱۴ ماه پس از عمل جراحی وجود داشت. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه، روش باز جراحی بای‌پس Roux-en-Y معده، روش موثر با عوارض اندک در درمان چاقی مرضی می‌باشد.
محمود نیک‌سرشت، حمید رجبی، علی نیک‌سرشت،
دوره ۷۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: اپلین یک ادیپوکاین به‌نسبت جدید است که اثرات مفید آن در برابر مقاومت انسولین گزارش شده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه اثر تمرین مقاومتی غیرخطی و تمرین هوازی تناوبی بر سطح سرمی اپلین-۱۳ و مقاومت انسولین در مردان چاق میانسال بود. روش بررسی: این پژوهش به‌صورت نیمه‌تجربی (Quasi-experimental) که بین ماه‌های آبان و دی ۱۳۹۲ در شهر ایلام انجام گرفت. سی و سه مرد چاق سالم ابتدا بر اساس آمادگی هوازی، سن و درصد چربی یکسان‌سازی شدند و سپس به‌صورت تصادفی در گروه‌های مقاومتی غیرخطی (۱۲ نفر)، هوازی تناوبی (۱۰ نفر) و کنترل (۱۱ نفر) قرار گرفتند. گروه‌های تمرین سه جلسه در هفته برای ۱۲ هفته تمرین داشتند، در حالی‌که آزمودنی‌ها در گروه کنترل سبک زندگی غیرفعال خود را حفظ کردند. تمرین مقاومتی غیرخطی شامل اجرای ۴۰ تا ۶۵ دقیقه تمرین وزنه در شدت‌های مختلف با یک الگوی زمان‌بندی منعطف بود. تمرین هوازی تناوبی شامل چهار نوبت چهار دقیقه‌ای دویدن بر روی نوارگردان با شدت ۹۰-۸۰% ضربان قلب بیشینه و سه دقیقه ریکاوری بین مراحل بود. یافته‌ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه‌ها در غلظت اپلین-۱۳ و مقاومت انسولین در پیش‌آزمون مشاهده نشد (۰۵/۰P>). در مقایسه با گروه کنترل، دو برنامه تمرین به‌طور مشابه و معناداری در کاهش مقاومت انسولین مؤثر بودند، اما غلظت اپلین-۱۳ تنها در گروه تمرین هوازی تناوبی به‌طور معناداری افزایش یافت (۰۴/۰P=). نتیجه‌گیری: کاربرد عملی پژوهش حاضر این است که مردان چاق می‌توانند از هر دو برنامه تمرین به‌منظور کاهش مقاومت انسولین استفاده کنند. هرچند، به‌نظر می‌رسد که تمرین هوازی تناوبی (با افزایش اپلین-۱۳) اثرات سودمندتری نسبت به تمرین مقاومتی غیرخطی دارد.
زهرا علیزاده، فرزین حلبچی، مستانه رجبیان تابش،
دوره ۷۳، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه چاقی و اضافه وزن مشکل عمده سلامتی در جهان می‌باشد. بر اساس شواهد علمی موجود کاهش سطح ویتامین D در برخی بیماری‌های مزمن مانند دیابت و چاقی گزارش شده است. هدف از مطالعه کنونی بررسی شیوع کمبود ویتامین D در افراد دارای اضافه وزن و چاق و ارتباط آن با برخی از عوامل از جمله سن، جنس، شغل و درصد چربی بدن است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، افراد مراجعه‌کننده به کلینیک چاقی بیمارستان امام خمینی (ره) در طی یک‌سال (شهریورماه ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳) بررسی شدند. فراوانی کمبود ویتامین D با سطح سرمی کمتر از ng/ml ۳۰ در میان ۱۰۷ شرکت‌کننده تعیین شد. یافته‌ها: از میان ۱۰۷ شرکت‌کننده در ۸۱ نفر (۷/۷۵%) کمبود ویتامین D گزارش شد. شیوع کمبود ویتامین D در شرکت‌کنندگان با شاخص توده بدنی ۹/۲۹-۲۵، ۹/۳۴-۳۰ و بالاتر از kg/m۲ ۳۵ به‌ترتیب،۳/۷۷، ۷/۸۳ و ۴/۶۹% بود، اما این اختلاف در بین افراد دارای اضافه وزن و چاق معنادار نشد (۱۹۳/۰=P). شیوع کمبود شدید و متوسط ویتامین D در شرکت‌کنندگان به ترتیب ۲/۲۵ و ۵/۵۰% بود. شیوع کمبود ویتامین D در سنین کمتر از ۵۰ سال، به صورت معناداری شایع‌تر از کمبود آن در افراد بالای ۵۰ سال بود (۰۰۱/۰=P). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع کمبود ویتامین D در افراد دارای اضافه وزن و چاق به‌ویژه در افراد کمتر از ۵۰ سال بالاست. پیشگیری و درمان کمبود این ویتامین در برنامه‌های درمانی افراد چاق و دارای اضافه وزن به‌خصوص در بالغین جوان ضروری به نظر می‌رسد.
سبا گرشاسبی، داریوش سلیمی، عباس دوستی،
دوره ۷۳، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: گزارش‌های زیادی چاقی را به‌عنوان یک ریسک فاکتور مؤثر در ایجاد سرطان پستان تأًیید می‌کند، اما ارتباط مولکولی چاقی و سرطان پستان هنوز به درستی روشن نیست. مطالعه حاضر با هدف بررسی اولویت ژن‌های مؤثر در ارتباط مولکولی چاقی و سرطان پستان انجام شد. روش بررسی: این پژوهش از فروردین تا تیر ۱۳۹۳ در مرکز پژوهش‌های بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران به‌روش شبیه‌سازی رایانه‌ای برای الویت‌بندی ژن‌های مؤثر در ارتباط مولکولی چاقی و سرطان پستان انجام شد و از الگوریتم Multiple Data Sources برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد. ژن‌های آموزشی از میان ژن‌هایی انتخاب شد که تأثیر آنها در یکی از اختلالات چاقی و سرطان پستان و یا در هر دو، در مطالعات پیشین تأیید شده بود. دو دسته ژن کاندیدا وارد مطالعه شدند. گروه اول ژن‌هایی که در پنج ناحیه کروموزومی مشترک چاقی و سرطان پستان قرار داشتند و گروه دوم ژن‌های حاصل از آنالیز نتایج میکرواری پژوهش Creighton و همکاران بودند. یافته‌ها: تعداد ۷۲ ژن حاصل آنالیز میکرواری و ژن‌های پنج ناحیه‌ی کروموزومی، به چهار سبک اولویت‌بندی شدند که از این میان پنج ژن NTRK۳, TNFRSF۱۰B, F۲, IGFALS و HSP۹۰B۱ در ۱۰ اولویت اول دو بار تکرار شده بود. این پنج ژن در ایجاد ارتباط مولکولی بین چاقی و سرطان پستان در اولویت قرار گرفتند. نتیجه‌گیری: وجود ژن‌های مشترک بین سرطان پستان و چاقی نشانگر وجود ارتباط مولکولی بین این دو موضوع می‌باشد. در این پژوهش امکان تأثیر پلی‌مورفیسم ژن F۲ در ایجاد سرطان پستان همراه با ریسک فاکتور چاقی تأیید شد که در پژوهش‌های گذشته مطرح نشده بود.


وحید مصلحی‌زاده، فرزام عجمیان، احمد ابراهیمی، حسین دلشاد سیاهکلی،
دوره ۷۳، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات انجام شده در زمینه عوامل موثر ژنتیکی در بروز چاقی نشان از نقش مهم ژن FABP۲ در بروز چاقی می‌باشد. تاکنون تعداد ۵۲ لوکوس ژنی مرتبط با بروز چاقی را شناسایی شده‌اند که این امر می‌تواند گامی مهم برای پیش‌بینی، پیشگیری و درمان چاقی ایفا نماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط میان پلی‌مورفیسم rs۱۷۹۹۸۸۳ واقع بر ژن FABP۲ و چاقی در جعمعیت قند و لیپید تهران بود.

روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی حاضر متشکل ۲۱۷ فرد چاق با شاخص توده بدنی kg/m۲ ۳۰ یا بالاتر و ۱۵۹ فرد سالم با شاخص توده بدنی kg/m۲ ۲۰-۱۸ می‌باشد که از میان شرکت‌کنندگان در فاز چهار مطالعه قند و لیپید تهران انتخاب شدند (سال‌های ۱۳۹۰-۱۳۸۶). DNA ژنومی از لنفوسیت‌های خون محیطی استخراج و ژنوتیپ هر یک از افراد با روش Tetra-primer amplification refractory mutation system-polymerase chain reaction (T-ARMS-PCR) تعیین شد.  

یافته‌ها: بررسی توزیع فراوانی آللی در دو گروه بیمار و سالم نشان داد که آلل T (ریسک) در هر دو گروه دارای کمترین فراوانی می‌باشد (به‌ترتیب ۲/۶% و ۴/۵%). از سوی دیگر، فراوانی ژنوتیپ‌های GT و GG در گروه بیمار به ترتیب ۴/۱۲%، ۶/۸۷% و در گروه سالم به ترتیب ۷/۱۰% و ۳/۸۹% بود. نتایج به‌دست آمده حاکی از عدم وجود اختلاف معنادار میان فراوانی آللی در دو گروه مورد و شاهد بود (۶۱/۰P=). بر این اساس بودن آلل T (آلل ریسک)، شانس ابتلا به چاقی را در افراد حامل این آلل در مقایسه با افراد فاقد آن به‌صورت معنادار افزایش نمی‌داد (۱۹/۲-۶۲/۰ :۹۵%CI، ۱۷/۱OR=).

نتیجه‌گیری: یافته‌های به‌دست آمده نشان‌دهنده عدم وجود ارتباط میان پلی‌مورفیسم rs۱۷۹۹۸۸۳ و شانس ابتلا به چاقی در جمعیت قند و لیپید تهران می‌باشد.


زهرا اصغری لالمی، احمد ابراهیمی، مریم السادات دانشپور،
دوره ۷۴، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی یکی از مهمترین مشکلات در جوامع پیشرفته و دلیل بیماری‌های قلبی- عروقی، دیابت و فشار خون می‌باشد. فنوتیپی پیچیده متاثر از هر دو عامل ژنتیک و محیط می‌باشد. یکی از مهمترین ژن‌هایی که در این بیماری موثر است گیرنده‌ی فعال‌کننده‌ی تکثیر پراکسیزوم (PPAR-γ) γ می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط پلی‌مورفیسم Pro۱۲Ala (rs۱۸۰۱۲۸۲) در ژن مذکور با چاقی در جمعیت قند و لیپید تهران انجام گرفت.

روش بررسی: مطالعه‌ی کنونی در شهریور ماه ۱۳۹۳ در مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی پژوهشکده علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به مدت یک سال انجام شد. در مطالعه‌ی مورد- شاهدی حاضر ۲۳۹ نفر با وزن بیش از حد طبیعی و شاخص توده‌ی بدنی بیشتر از  kg/m۲۳۰ به عنوان گروه مورد و ۲۴۰ نفر با وزن طبیعی با شاخص توده‌ی بدنی کمتر از  kg/m۲۲۵ به عنوان گروه شاهد از میان جمعیت قند و لیپید تهران انتخاب شدند. rs۱۸۰۱۲۸۲ با استفاده از تکنیکTetra-primer amplification refractory mutation system-polymerase chain reaction ((T-ARMS-PCR تکثیر، نمایان و تعیین ژنوتیپ شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین بودن آلل خطر G در rs۱۸۰۱۲۸۲ با چاقی در جمعیت قند و لیپید تهران وجود داشت (۰۰۱/۰P<). فراوانی ژنوتیپی و آللی rs۱۸۰۱۲۸۲ در گروه بیمار و سالم به ترتیب ۲/۵۵% و ۸/۲۳% برای GG، ۳/۲۴% و ۴/۳۰% برای GC، ۵/۲۰% و ۸/۴۵% برای CC، ۶۷% و ۳۹% برای G، ۳۳% و ۶۱% برای C‏  به‌دست آمد.

نتیجه‌گیری:  نتایج مطالعه نشان داد که بودن آلل G مرتبط با rs۱۸۰۱۲۸۲ می‌تواند ۷/۱ برابر خطر ابتلا به چاقی را افزایش دهد. این تفاوت‌ها در گروه بیمار و سالم نشان داد که این مارکر می‌تواند یکی از مارکرهای پیشنهادی جهت پیشگویی خطر چاقی باشد. تفاوت‌های آماری بین توزیع پلی‌مورفیسم یادشده در جمعیت تهران و سایر جمعیت‌ها وجود دارد. بنابراین تکرار مطالعه در جمعیت بزرگتر با بیماران مبتلای بیشتر برای تعمیم به همه جمعیت تهرانی پیشنهاد می‌گردد.


مسعود محمدی، مسعود میرزایی،
دوره ۷۴، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی و چاقی شکمی از جمله عوامل خطر فشارخون می‌باشند، مطالعه حاضر با هدف تعیین سر منتسب به جمعیت فشارخون در اثر چاقی و چاقی شکمی و اثر توام هر دو در مردان استان مازندران انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه اپیدمیولوژیک بود که از داده‌های نظام مراقبت بیماری‌های غیرواگیر که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ به‌دست آمده استفاده شده و اندازه خطر نیز از مطالعه قند و لیپید به‌دست آمده سپس خطر منتسب به جمعیت بر اساس فرمول کسر منتسب محاسبه شد.

یافته‌ها: بر اساس نتایج به‌دست آمده کسر منتسب به جمعیت فشارخون در اثر چاقی (۲/۱۷-۱۰/۷ :۹۵%CI) ۵/۱۴، چاقی شکمی (۳/۱۱-۰۴/۲ :۹۵%CI)۴/۷ و اثر مشترک هر دو عامل (۶/۲۵-۷/۹ :۹۵%CI) ۶/۲۲ به‌دست آمد.

نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای فشارخون و چاقی در مردان استان مازندران لازم است تا در زمینه پیشگیری از شیوع این بیماری‌ها در مردان استان مازندران اقدامات موثری صورت گیرد.



صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb