جستجو در مقالات منتشر شده


19 نتیجه برای کاتتر

حسن رنجبرنژاد اصفهانی،
دوره 56، شماره 3 - ( 2-1377 )
چکیده

از اکو داپلر به عنوان یک روش غیرتهاجمی در اندازه گیری فشار شریانی ریوی استفاده می شود. این روش، با روش کاتتریسم استاندارد می باشد، مقایسه شده است. از 75 بیمار کاندید کاتتریسم قلب راست، 62 بیمار که نارسایی تریکوسپید داشتند، مورد بررسی با داپلر قرار گرفته و با استفاده از فرمول برنولی، از روی سرعت جت نارسایی تریکوسپید، فشار شریان ریه محاسبه شد. در این مطالعه برخلاف مطالعات دیگران فشار تخمینی دهلیز راست به گرادیان بدست آمده اضافه نشده و مقایسه نتایج بدست آمده به روش اکوداپلر و کاتتریسم، ضریب همبستگی بالایی را نشان می دهد.


سیده ملیحه صفوی، محمد رهبانی، فریده فرزانفر،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف :هیپرتانسیون و دیابت، عوامل خطر مهمی برای بیماری‌های قلبی- عروقی می‌باشند. چندین مطالعه نیز نشان داده‌اند که میکروآلبومینوری یک هشدار دهنده قوی از بیماری‌های قلبی- عروقی در جمعیت‌های مختلف است. پس در این مطالعه ارتباط بین میکروآلبومینوری با دیابت و هیپرتانسیون بعنوان عوامل خطر بیماری آترواسکلروز مورد بررسی قرار می گیرد.
روش بررسی: افراد مورد مطالعه 228 بیمار مبتلا به ضایعات کرونری بودند که بیماری آنها با روش آنژیوگرافی تأیید شده بود. میانگین سنی آنها (SE ± mean) 5/0 ± 60 و بستری در بیمارستان شهید مدنی تبریز بودند. این بیماران بر اساس تعداد عروق کرونری گرفتار در دو گروه دسته‌بندی شدند. مقادیر قند خون ناشتا، کراتینین و قند خون دو ساعت بعد از غذا در نمونه وریدی به روش استاندارد اندازه‌گیری شد. میکرو‌آلبومینوری به روش ایمنوتوربیدومتری اندازه‌گیری گردید. نتایج به وسیله تست‌های آماری آنالیز شدند.
یافته‌ها: افزایش نسبت آلبومین به کراتینین به طور قابل توجهی با قند خون ناشتا، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک ارتباط داشت (05/0 P< در همه موارد). ارتباط معنی‌داری بین میکروآلبومینوری و دیابت بر حسب وسعت ضایعات آترواسکلروز بدست آمد(05/0 < P). اما ارتباط معنی‌داری بین میکروآلبومینوری و فشار خون بالا برحسب وسعت ضایعات آترواسکلروز مشاهده نشد.


امیر کشوری، محبوب لسان پزشکی، مسعود یونسیان،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مطالعه بررسی عوارض مکانیکی و عفونی کاتترهای دیالیز صفاقی کارگذاشته شده در بخش‌های جراحی بیمارستان امام خمینی طی هفت سال اول شروع این روش درمانی می‌باشد. روش بررسی: از آغاز انجام دیالیز صفاقی در بیمارستان امام خمینی (آبان سال 1375) لغایت آبان سال 1382، 80 مورد کاتتر گذاری در 69 بیمار ( 52 مرد،28 زن) که به مرحله انتهایی نارسایی کلیه رسیده بودند، انجام شده است. پرونده بیماران و اطلاعات مربوط به پیگیری آنها که در واحد دیالیز صفاقی بیمارستان ثبت شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و عوارض مکانیکی و عفونی کاتترها تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: متوسط سنی بیماران 35/48 سال(16 تا 79 سال)، شایع‌ترین عارضه، عوارض عفونی (25/71%) و شایع‌ترین علت خروج کاتتر عوارض مکانیکی بود ( 5/46% در مقایسه با 55/39%). بیشترین علت عوارض مکانیکی محل نامناسب کاتتر (5/17%) و شایع‌ترین عارضه عفونی پریتونیت بود (5/62%). مهاجرت کاتتر به بالای شکم و عدم خروج مایع از دیگر عوارض مکانیکی بود که شیوع بالایی داشتند. نتیجه‌گیری: به دلیل آن که عوارض مکانیکی بیش از عوارض عفونی در خروج کاتترها موثر بودند، توصیه می‌شود جراحان کارگذاری کاتتر را یک عمل ساده فرض نکنند و با دقت نظر بیشتر در جهت کاهش عوارض مکانیکی تلاش نمایند تا طول عمر کاتترها افزایش یابد.
شهریار اربابی، بهار اشجعی، ستاره ممیشی،
دوره 65، شماره 14 - ( 12-1386 )
چکیده

برای درآوردن جسم خارجی از تراشه و برونش روش‌های متعددی وجود دارد با این حال موارد غیرممکن نیز دارد که به یک جراحی بزرگ می‌انجامد. آشنایی با روش‌ها و تجربیات گوناگون به پزشک امکان تصمیم‌گیری بهتر می‌دهد.

معرفی بیمار: کودک 17 ماهه با سابقه آسپیراسیون جسم خارجی و عفونت ریوی طولانی مدت که در برونکوسکپی جسم گرد و سفتی داشت که با روش‌های متداول خارج نشد و به‌وسیله کاتتر فوگارتی در آورده شد.

نتیجه‌گیری: استفاده از کاتتر فوگارتی برای اجسام گرد و سفت که با فورسپس‌های استاندارد قابل خارج کردن نیستند، می‌تواند کمک‌کننده باشد.


حسین عاشق، جلال رضایی، خلیل اسفندیاری، عبدالرضا رویین‌تن، مهدی ابوذری،
دوره 66، شماره 3 - ( 3-1387 )
چکیده

با پیشرفت جراحی لاپاراسکوپیک، تکنیک‌های مختلف لاپاراسکوپیک جهت جایگذاری کاتتر دیالیز صفاقی مطرح‌شده که بیانگر برتری این روش بر دو روش جراحی باز و زیر جلدی بوده است. هدف از این مطالعه، معرفی و ارزیابی یک روش ساده لاپاراسکوپیک در جایگذاری کاتتر دیالیز صفاقی در بیماران تحت دیالیز صفاقی مداوم می‌باشد.

روش بررسی: 79 بیمار مبتلا به نارسایی کلیوی مرحله نهایی (46 مرد و 33 زن) با میانگین سنی 50 سال (83-19 سال) بررسی شدند. در این روش یک تروکار پنج میلی‌متری جهت ورود دوربین و یک تروکار پنج میلی‌متری در سمت چپ ناف وارد حفره شکم گردید. از طریق تروکار دوم، یک تونل در سمت چپ به‌فاصله دو سانتی‌متر از ناف جهت ورود کاتتر تنکهوف تعبیه و کاتتر زیر دید مستقیم در حفره شکم جایگذاری شد. کارایی تونل زیر جلدی و کاتتر به‌عنوان آخرین مرحله ارزیابی شد.

یافته‌ها: عارضه‌ای حین جراحی و مرگ ناشی از جراحی در بیماران رخ نداد. عوارض زودرس جراحی در 12 بیمار (1/15%) مشاهده شد. شایع‌ترین عارضه مدیکال و مکانیکال دیررس جراحی به‌ترتیب، پریتونیت (3/6%) و هرنی (7/3%) بود. در پی‌گیری چهارساله بیماران، کاتتر دو بیمار به‌علت پریتونیت خارج گردید.

نتیجه‌گیری: جایگذاری لاپاراسکوپیک کاتتر تنکهوف، یک روش ساده، سریع و ایمن می‌باشد. به اعتقاد ما تجربیات آینده، روش لاپاراسکوپیک را به‌عنوان روش‌انتخابی در این زمینه مطرح خواهد کرد.


امیر کشوری، میهن جعفری جاوید، ایرج نجفی، رضا چمن، محمدکاظم نوری طارملو،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: دیالیز صفاقی یک روش مطمئن جهت درمان مراحل نهائی نارسائی کلیه است. تعداد بیمارانی‌که در سطح جهان از این روش درمانی استفاده می‌نمایند حدود 15% کل بیمارانی است که دیالیز می‌شوند. در ایران این میزان بسیار کمتر است و گسترش دیالیز صفاقی از اهداف وزارت بهداشت و درمان می‌باشد. مهمترین علت محروم شدن بیماران ایرانی از کاتتر صفاقی، علل مکانیکی می‌باشد. اصلاح روش‌های کارگذاری کاتتر، یک راه مهم برای گسترش دیالیز صفاقی در ایران می‌باشد. بنابراین یک مطالعه آینده‌نگر را جهت بررسی نتایج یک‌روش لاپاروسکوپیک که برای کارگذاری کاتترهای دیالیز صفاقی تحت بی‌حسی موضعی انجام می‌شد طراحی کردیم.

روش بررسی: این مطالعه به‌صورت آینده‌نگر و به‌شیوه پی‌گیری به‌روش تک هم گروه انجام شد. تعداد 115 کاتتر دیالیز صفاقی (دو کاف، گردن غازی، مارپیچ) را طی مدت 16 ماه در حفره پریتوان 109 بیمار که در مراحل انتهایی نارسایی مزمن کلیه بودند، قرار دادیم. این اعمال جراحی با کمک دو پورت لاپاروسکوپی و تحت بی‌حسی موضعی و داروهای آرام‌بخش انجام شدند. بیماران را به‌مدت 12 تا 28 ماه پی‌گیری کردیم و به‌صورت آینده‌نگر عوارض مکانیکی و عفونی کاتترها و میزان بقا یک‌ساله و دو ساله آنها را مورد بررسی قرار دادیم. 

یافته‌ها: متوسط سنی بیماران 5/51 سال (بین 15 تا 84 سال) و 8/54% زن بودند. بقا کلی یک‌ساله و دو ساله کاتترها به‌ترتیب 88% و 73% و بقا بدون عارضه 35% بود. شایع‌ترین عارضه عفونی پریتونیت در 52 نفر (2/45%) و شایع‌ترین عارضه مکانیکی، نشت موقت مایع دیالیز در 10 نفر (7/8%) دیده شد. 

نتیجه‌گیری: کارگذاری لاپاروسکوپیک کاتترهای دیالیز صفاقی تحت بی‌حسی موضعی یک روش مطمئن و ساده است که میزان بقا و عوارض کاتترها در این روش، در حد قابل قبولی قراردارد.


جلال رضایی، خلیل اسفندیاری، حسن توکلی، محمود صدوقی، مهرداد حسیبی، مهرداد بهزادی،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده

  زمینه و هدف : عفونت‌های ناشی از کاتترهای ورید مرکزی از مهمترین عوارض کاربرد این کاتترها محسوب می‌شوند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر پماد موپیروسین در پیشگیری از بروز این عفونت‌ها است. روش بررسی : مطالعه بر روی بیماران بخش جراحی که در بیمارستان امیراعلم تهران بستری شده و به دلایلی نیاز به کاتتر ورید مرکزی داشتند انجام گردید. بیماران به‌طور تصادفی به دو گروه هدف و شاهد تقسیم شدند. برای گروه هدف جهت پانسمان محل تعبیه کاتتر از پماد موپیروسین استفاده شد و پانسمان گروه شاهد بدون استفاده از موپیروسین انجام شد. برای کلیه بیماران محلول کلر هگزیدین دو درصد به‌عنوان آنتی‌سپتیک موضعی و محلول انوکساپارین به‌صورت تزریق وریدی به‌کار گرفته شد. در صورت بروز علایم عفونت موضعی و یا سیستمیک و یا گذشت ده روز از زمان تعبیه کاتتر مرکزی، کاتتر خارج شده و جهت کشت نیمه کمّی ارسال می‌گردید. یافته‌ها : 118 بیمار واجد شرایط (61 نفر در گروه شاهد و 57 نفر در گروه هدف) مطالعه را به پایان رساندند. 88 کاتتر در گروه شاهد و 84 کاتتر در گروه هدف کار گذاشته شد. در زمان برداشتن کاتترها 29 بیمار (16 نفر در گروه شاهد و 13 نفر در گروه هدف) کلونیزاسیون باکتریال، 16 بیمار عفونت سیستمیک (10 مورد در گروه شاهد و شش مورد در گروه هدف) و دو مورد عفونت موضعی (دو مورد در گروه شاهد و صفر در گروه هدف) پیدا کردند. شیوع عفونت سیستمیک و موضعی و کلونیزاسیون باکتریال ناشی از کاتتر در دو گروه تفاوت معنی‌داری با یکدیگر نداشت. نتیجه‌گیری : پماد موپیروسین تاثیری در پیشگیری از عفونت ناشی از کاتتر ورید مرکزی نداشت.


مصطفی محمدی، خسرو برخورداری، محمدرضا خاجوی،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هد ف: خارج نمودن کاتتر اپیدورال از بدن بیمار به ندرت سخت می شود. ولی بروز آن برای پزشک و بیمار مشکل ساز خواهد بود . معرف یبیما : ر برای پسر 17 ساله ای جهت جراحی ثابت نمودن استخوان فمور و بی دردی بعد از عمل کاتتر اپیدورال گذاشته شد. روز سوم بعد از عمل به دلیل چسبندگی کاتتر اپیدورال تلاش زیادی برای خارج نمودن آن نمودیم ولی کاتتر شکسته شد و قطعه ای از آن در بدن بیمار جا ماند. در سی تی اسکن ، محل آن خارج از یافت شد. به دلیل آن که بیمار هیچ علامتی نداشت اقدامی برای خارج L3-L فضای اپیدورال در فضای ساب لامینار 4 نمودن آن انجام نشد و از طریق درمانگاه بیمار پی گیری شد. نتیج هگیر : ی شناخت روش ها ی عمل ی ی افتن محل و علت گیر افتادن کاتتر اپیدورال و اندیکاسیون های جراحی آن بر ای متخصص ین بیهوش ی بس یار اهمی ت دارد. انجام سی تی اسکن در تعیین محل و علت به دام افتادن کاتتر و راهنمایی و تسهیل در انجام عمل جراحی سودمند می باشد.
رضا باقری، سجاد نورشفیعی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: کاتتر ورید مرکزی از مفیدترین ابزارهای پایش بیماران بدحال و مسیر عمدۀ تغذیه وریدی است و در بیمارستان‌های عمومی و بخش مراقبت‌های ویژه به‌طور شایع مورد استفاده قرار می‌گیرد. استفاده از این وسیله با عوارض شایع و نادر همراه است.

معرفی بیمار: خانمی 24 ساله به‌علت ترومای نافذ قفسه سینه و هموتوراکس حجیم که به اورژانس جراحی بیمارستان قائم (عج)، دانشگاه علوم پزشکی مشهد مراجعه نموده و تحت عمل جراحی اورژانس توراکوتومی قرار گرفته و جهت احیای بیمار قبل از جراحی کاتتر ورید مرکزی    (از طریق ورید ژگولر داخلی) گذاشته شد. حین کارگذاری کاتتر، ورید اجوف فوقانی دچار آسیب شد که به صورت یک هماتوم حجیم و تاخیری در مدیاستن خود را نمایان ساخت.

نتیجه‌گیری: هدف از ارایه این گزارش، آگاه شدن بر این عارضه نادر و نحوۀ برخورد با آن است که می‌تواند بسته به‌شدت آسیب به صورت محافظه‌کارانه و یا مداخله جراحی باشد.


علی‌اصغر فرسویان، زهرا امکانجو، امیر شیرعلی،
دوره 69، شماره 8 - ( 8-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: افتراق منشا تاکی‌کاردی بطنی با استفاده از الکتروکاردیوگرام دید بهتری نسبت به تشخیص این بیماران قبل از انجام پروسه‌های تهاجمی‌تر می‌دهد. مطالعه حاضر جهت مقایسه یافته‌های الکتروکاردیوگرام در بیماران مبتلا به تاکی‌کاردی‌های بطنی از منشا خروجی بطن چپ و بطن راست صورت گرفته است.

روش بررسی: در این مطالعه بررسی مقطعی، بیمارانی که با تشخیص تاکی‌کاردی بطنی با منشا خروجی بطن چپ و راست طی دو سال جهت انجام سوزاندن با کاتتر در بیمارستان شهید رجایی پذیرش شده بودند، وارد مطالعه شدند و شیوع دو آریتمی فوق و نتایج نوار قلب و میزان موفقیت سوزاندن با کاتتر در درمان دو نوع آریتمی ذکر شده در بیماران با منشا خروجی بطن چپ و راست مقایسه گردید.

یافته‌ها: در بررسی 59 بیمار که 1/44% مذکر و 9/55% مونث بودند، میانگین سنی بیماران (76/13=SD) 67/41 سال بود. در مقایسه QRS transition و شکاف تفاوت معنی‌داری میان دو گروه وجود داشت (007/0P=، 027/0P=). در مقایسه مدتR  به QRS در لیدهای پره‌کوردیال، در بیماران با تاکی‌کاردی با منشا خروجی بطن راست، (16/0=SD) 69/0 و در بیماران با منشا خروجی بطن چپ، (06/0=SD) 81/0 بود (015/0P=). هم‌چنین ablation موفقیت‌آمیز در 30 بیمار (2/73%) با تاکی‌کاردی با منشا خروجی بطن راست، در مقابل 14 بیمار (3/93%) منشا خروجی بطن چپ صورت گرفت که تفاوت معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: طبق نتایج مطالعه حاضر، موفقیت درمانی رادیو فرکوئنسی سوزاندن با کاتتر در بیماران با تاکی‌کاردی‌های بطنی با منشا خروجی بطن چپ و راست بالا بوده و میان آن‌ها از نظر شکاف، QRS transition و نسبت طول مدتR  به QRS تفاوت وجود داشته که می‌تواند به عنوان عاملی جهت افتراق آن‌ها استفاده شود.


محمدرضا قانع، احسان صبوری، امین صبوری،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: پنوموتوراکس از مشکلات بالقوه تهدید کننده حیات به‌خصوص در بیماران با مشکلات زمینه‌ای همراه است. در این مطالعه قصد داریم میزان صحت تشخیصی پزشکان عمومی و متخصصین اورژانس در تشخیص رادیوگرافی قفسه صدری بیماران مشکوک به پنوموتوراکس ایاتروژنیک در بخش اورژانس را مورد بررسی قرار دهیم. روش بررسی: مطالعه حاضر بر روی عکس‌های رادیوگرافیک 100 بیمار مراجعه‌کننده به بیمارستان شهید چمران تهران در طی سال‌های 90-1388 که تحت کاتتریزاسیون ورید مرکزی فوقانی قرار گرفته‌اند انجام شده است. یافته‌ها: از کل (500 کلیشه نفر) گرافی‌های قفسه صدری 8/96% (معادل 484 کلیشه نفر) توسط پزشک عمومی و 4/99% (معادل 497 کلیشه نفر) توسط پزشک متخصص درست تشخیص داده شده است (0001/0P<). هیچ یک از متغیرهای زمینه‌ای بر روی صحت تشخیصی تاثیرگذار نبوده‌اند (05/0P>). نتیجه‌گیری: صحت تشخیصی در پزشکان متخصص به وضوح بالاتر از پزشکان عمومی است لیکن میزان صحت تشخیصی در دو گروه پزشکان بالاتر از مقادیر در مطالعات مشابه است که این اختلاف می‌تواند به علت آموزش‌های داده شده در بخش اورژانس باشد.
محمود آل محمد،
دوره 70، شماره 11 - ( 11-1391 )
چکیده

جاگذاری کاتتر ورید مرکزی در طیف وسیعی از بیماران بهمنظور پایش وضعیت همودینامیک و یا تجویز دارو، خـون، فراوردههای خونی و نیز مایعات وریدی، همودیالیز و تعبیه ضربانساز قلبی روش پذیرفته شدهای میباشد. ایـن اقـدام میتواند با عوارض متعددی همراه گردد. هدف از این مقاله ارایه راهکار عملی در موارد عدم عبور آزادانه سیم راهنما و ممانعت از احتمال جاگذاری در مسیرهای اشتباه و یا کاهش احتمال آن میباشد. در حین تعبیه کاتتر ورید مرکزی از طریق ورید ژوگولر داخلی و در حالاتی که پس از یـافتن وریـد ژوگـولر داخلـی، واردسازی سیم راهنما با مقاومت همراه میشود، میتوان با واردسازی یک کانول وریدی بهعنوان مثال آنژیوکت شماره 18، از ورای سیم راهنما و با کسب اطمینان از ورود به ورید ژوگولر از طریق آسپیره کردن آنژیوکت، سـیم راهنمـا را کاملا عقب رانده و مجددا عبور داد. در ضمن میتوان از سونوگرافی و یا ایجاد ضربان نابهجای قلبی توسـط تحریـک اندوکارد ناشی از ورود سیم بهداخل حفرههای قلب، از وضعیت صحیح سیم راهنما اطمینان حاصل نمـود. اسـتفاده از کانول وریدی از ورای سیم راهنما، در موارد عدم عبور آزادانه سیم راهنما در حین جاگـذاری کـاتتر ژوگـولر داخلـی میتواند ضمن حفظ ورید، امکان مانور مجدد و واردسازی صحیح گاید کاتتر را فراهم سازد. این اقـدام مـیتوانـد در موارد مشکل و در بیماران جراحی قلب که دوزهای بالایی از هپارین دریافـت مـینماینـد و بایـد از ترومـای شـریان کاروتید اجتناب بهعمل آورد، بهطور بالقوه با کاهش احتمال ترومای نسجی و عروقی همراه گردد.
مهوش زرگر، محمد علی نظری، لیلا هرمزی، هستی مدعوی محمدی،
دوره 72، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: در هر زمان قبل‌از شروع خود‌به‌خودی لیبر که منافع ختم حاملگی برای مادر و جنین بر منافع تداوم حاملگی برتری داشته باشد، القای زایمان اندیکاسیون دارد. وضعیت سرویکس و مطلوب بودن آن برای القای لیبر مهم است و در بسیاری از وضعیت‌های نیازمند القای زایمان قبل‌از شروع لیبر وضعیت سرویکس نامطلوب است با توجه به اهمیت وضعیت سرویکس در موفقیت القای زایمان، مطالعه حاضر جهت مقایسه دو روش آماده‌سازی سرویکس انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 100 بیمار با حاملگی گذشته از موعد به‌طور تصادفی به دو گروه 50 نفری تقسیم شدند که در یک گروه کاتتر ترانس سرویکال و در گروه دیگر لامیناریا جهت آماده‌سازی سرویکس استفاده شد. سپس فاصله زمانی شروع القا تا ورود به فاز فعال زایمان و شروع القا تا زایمان و بروز عوارض در دو گروه ارزیابی شد. یافته‌ها: از 100 بیمار 53 مورد (53%) اول‌زا و 47 مورد (47%) چندزا بودند که همگی امتیاز کمتر از پنج داشتند. فاصله زمانی شروع القا تا ورود به فاز فعال زایمانی در گروه لامیناریا Bishop 33/2±55/7 ساعت و در گروه کاتتر ترانس سرویکال 67/2±7/5 ساعت بود. همچنین فاصله زمانی شروع القا تا زایمان در گروه لامیناریا 90/4±5/12 ساعت و در گروه کاتتر ترانس سرویکال 35/4±3/10 ساعت بود که در هر دو مورد اختلاف معنادار وجود داشت (01/0P=). از نظر میزان بروز عوارض هیچ‌گونه اختلاف معناداری بین دو گروه درمانی کاتتر ترانس سرویکال و لامیناریا مشاهده نشد (05/0P>). نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های این مطالعه به‌نظر می‌رسد که استفاده‌از کاتتر ترانس سرویکال جهت آماده‌سازی سرویکس کمک به القای زایمان مفید می‌باشد.
مجتبی هدایت‌ یعقوبی، محمدمهدی صباحی، الهه قادری، محمدعلی سیف ربیعی، فرشید رحیمی بشر،
دوره 77، شماره 11 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کنترل و مراقبت از عفونت‏های وابسته به ابزار در بخش‏های مراقبت ویژه یکی از مهمترین استراتژی‏های مراکز درمانی است. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی عفونت‌های مرتبط با مراقبت‌های پزشکی وابسته به ابزار و تعیین الگوی مقاومت میکروبی مرتبط به آن در بخش‏های مراقبت ویژه بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی از فروردین تا اسفند ۱۳۹۶ در بخش‏های مراقبت ویژه بیمارستان بعثت شهر همدان در طی ۱۲ ماه انجام شد. عفونت وابسته به ابزار شامل، عفونت جریان خون مرتبط با کاتتر مرکزی، عفونت ادراری وابسته به سوند و پنومونی وابسته به ونتیلاتور، مقاومت میکروبی و میزان مرگ‌و‌میر در بیماران بستری شده در بخش‏های مراقبت ویژه سنجیده شد.
یافته‌ها: از بین ۱۸۰۶ بیمار بستری در بخش‏های مراقبت ویژه در مجموع ۱۶۸ مورد (۹/۳%) عفونت وابسته به ابزار با فراوانی ۹۲ مورد (۵۵%) پنومونی وابسته به ونتیلاتور، ۵۶ مورد (۳۴%) عفونت ادراری وابسته به سوند و ۲۰ مورد (۱۱%) عفونت جریان خون مرتبط با کاتتر مرکزی شناسایی شد. میزان بروز پنومونی وابسته به ونتیلاتور، عفونت ادراری وابسته به سوند و عفونت جریان خون مرتبط با کاتتر مرکزی به‌ترتیب برابر ۴۴/۷، ۱۷/۵ و ۲۱/۶ هزار روز-وسیله بود. شایع‌ترین میکروارگانیسم‌های جدا شده به‌ترتیب، آسینتوباکتر (۲۷/۴%)، کلبسیلا (۱۸/۳%) و اشرشیاکلی (۱۵/۴%) بودند.
نتیجه‌گیری: بر‌اساس یافته‌های پژوهش کنونی شیوع عفونت وابسته به ابزار و مقاومت میکروبی در بخش‏های مراقبت ویژه به‌نسبت بالا می‌باشد که نیاز به به‌کارگیری و تقویت برنامه‌های پیشگیرانه و کنترل‌کننده‌ی عفونت‏های وابسته به ابزار احساس می‌شود.

رقیه گلشا، عارف گوران اوریمی، بهناز خدابخشی، فاطمه مهرآور،
دوره 78، شماره 4 - ( 4-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان مرگ‌ومیر ناشی از سپسیس و پنومونی در بیماران مبتلا به مرحله نهایی نارسایی مزمن کلیوی نسبت به جمعیت عمومی بیشتر است. عفونت‌های باکتریایی شایعترین علت بستری در بیماران دیالیزی می‌باشد و شایعترین منبع باکتریمی در این بیماران دسترسی‌های عروقی می‌باشد. از این‌رو این مطالعه با هدف تعیین شیوع علل عفونی منجر به بستری در بیماران مبتلا به مرحله نهایی نارسایی مزمن کلیوی در شهر گرگان انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی و توصیفی- تحلیلی است که به روش سرشماری بر روی بیماران مبتلا به مرحله نهایی نارسایی مزمن کلیوی که به‌علل عفونی در طی سال‌های 1393 تا 1395 در مرکز آموزشی درمانی پنج آذر گرگان بستری شدند انجام شد. داده‌های مربوط به بیماران از طریق پرونده‌های بالینی آنان گردآوری گردید.
یافته‌ها: شیوع ابتلا به بیماری‌های عفونی در بیماران مبتلا به مرحله نهایی نارسایی مزمن کلیوی طی سه سال، 7/12% بود به‌طوری که از تعداد 100 بیمار مبتلا به مرحله نهایی نارسایی مزمن کلیوی بستری شده با علل عفونی، بیشترین فروانی نوع بیماری عفونی، عفونت کاتتر (43%) بوده و سپسیس (18%)، عفونت دستگاه ادراری (11%) و پنومونی (8%) در مراتب بعدی قرار داشتند. سن (003/0P=)، جنس (01/0P=)، طول مدت ابتلا (009/0P=)، اعتیاد به مواد مخدر (01/0P=) و ابتلا به دیابت (01/0P=) از عوامل موثر بر بروز عوارض عفونی در بیماران مبتلا به مرحله نهایی نارسایی مزمن کلیوی بوده است.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عفونت کاتتر با بیشترین شیوع علت عفونت در بیماران مبتلا به مرحله نهایی نارسایی مزمن کلیوی می‌باشد.

ندا پاک، فاطمه زمانی، سارا نایبندی آتشی، آنسه صالح نیا،
دوره 78، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اطلاع از آناتومی سطحی وریدهای مرکزی اهمیت بسزایی در کاهش عوارض کاتتریزاسیون دارد. آناتومی وریدهای توراسیک در بین گروه‌های سنی کودکان و بالغین متفاوت است. مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه محل آناتومی سطحی وریدهای توراسیک در کودکان و بالغین ایرانی براساس سی‌تی اسکن قفسه سینه و بررسی محل قرارگیری کاتتر ورید مرکزی در کودکان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی گذشته‌نگر که از فروردین 1395 تا مرداد 1398 در بیمارستان‌های دکتر شریعتی و مرکز طبی کودکان انجام شد، به‌ترتیب 100 سی‌تی‌اسکن قفسه سینه در بالغین و 150 مورد در کودکان بررسی شد که سی‌تی اسکن کودکان در سه گروه 50 نفره در سنین 3-0، 7-3 و 10-7 سال دسته‌بندی شدند و از نظر محل تشکیل و اتصال ورید اجوف فوقانی به دهلیز راست، محل تشکیل وریدهای براکیوسفالیک و نیز محل قرارگیری کاتتر مرکزی ارزیابی شدند. همچنین در این مطالعه تعداد 130 عدد از گرافی‌هایی که کاتتر سنترال وریدی برای بیماران تعبیه شده بود وارد مطالعه گردید و از نظر گروه سنی و محل قرارگیری انتهای کاتتر مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: محل تشکیل وریدهای براکیوسفالیک در بالغین اکثرا در خلف مفصل استرنوکلاویکولار بود و در کودکان خلف سر داخلی کلاویکل قرار داشت. محل تشکیل ورید اجوف فوقانی در بالغین در 52% موارد در فضای بین دنده‌ای اول بود، اما درجوانترین گروه کودکان در محاذات غضروف دنده دوم بود و با افزایش سن به غضروف دنده اول تغییر کرد. در بالغین شایعترین محل اتصال ورید اجوف فوقانی به دهلیز راست در محاذات سومین فضای بین دنده‌ای بود که در کودکان در محاذات چهارمین و سومین غضروف دنده‌ای بود. همچنین میزان محل مناسب انتهای کاتتر 7/74% بود.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان‌دهنده تفاوت محل آناتومی وریدهای مرکزی در اطفال و بالغین و تغییر محل آن‌ها با افزایش سن می‌باشد.

محمد رضا عربی، سیمین نجف قلیان، مرتضی غریبی، فاطمه رفیعی، مهران اعظمی، مجتبی احمدلو،
دوره 79، شماره 6 - ( 6-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم کمپارتمان حاد، عارضه ناتوان‌کننده تروما به اندام می‌باشد. تشخیص زودهنگام آن، ما را در درمان و پیشگیری از عوارض یاری خواهد کرد.
روش بررسی: در این طرح تحلیلی-مقطعی، کلیه بیماران تروما به اندام مراجعه‌کننده به اورژانس بیمارستان ولیعصر و امیرالمومنین اراک در بازه زمانی مهر ۱۳۹۷ تا فروردین ۱۳۹۸، در صورتی‌که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، ارزیابی شدند. داده‌ها پس از معاینه، ثبت علایم حیاتی، تعیین فشار داخل کمپارتمان با تکنیک سوزنی و اندازه‌گیری سطح خونی کراتین فسفوکیناز، با SPSS software, version 21 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه 70 بیمار شامل 65 نفر مرد (1/93%) و پنج نفر زن (9/6%) بررسی شدند. بین فشار داخل کمپارتمان و آنزیم کراتین فسفوکیناز ارتباط معناداری وجود دارد و هرچه فشار داخل کمپارتمان بیشتر شود سطح کراتین فسفوکیناز بیشتر می‌شود. همچنین، فشار داخل کمپارتمان با رنگ پریدگی، ادم، عدم نبض اندام و فشار دیاستولیک بیمار ارتباط معنادار دارد و با درد، بی‌حسی، ناتوانی در حرکت دادن اندام و فشار سیستولیک ارتباطی وجود ندارد. کراتین فسفو کیناز با ادم و عدم نبض اندام ارتباط معناداری دارد و با درد، رنگ پریدگی، بی‌حسی و ناتوانی در حرکت دادن اندام و فشار سیستولیک و دیاستولیک ارتباط معناداری ندارد.
نتیجه‌گیری: برای تشخیص سندرم کمپارتمان می‌توانیم از اندازه‌گیری سطح خونی کراتین فسفوکیناز به جای فشار داخل کمپارتمان استفاده کنیم و از آسیب غیرقابل جبران اندام جلوگیری کنیم.

کوثر سادات اشرفی، ناصر سعیدی، پروین سلطانی، علی صدوق عباسیان، محمد رفیعی، فرشته نجاتی، مهدیه غلامزاده، مجتبی احمدلو،
دوره 80، شماره 12 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: همودیالیز یکی از راه‌های مهم درمان نارسایی حاد و مزمن کلیه است که با هدف ثبات محیط داخلی بدن و خارج کردن مواد اضافی و سمومی که باعث ضایعات و صدمات دایمی مهلک می‌شود انجام می‌شود. مقایسه مدل‌های آماری کفایت دیالیز در روش‌های مختلف دیالیز بسیار حایز اهمیت است. با توجه به افزایش تعداد بیمارانی که از طریق گروه‌های درمانی فیستول و کاتتر دیالیز می‌شوند و متغیر بودن تعداد وابسته به مراکز درمانی، احتمال کاهش یا افزایش کفایت دیالیز وجود خواهد داشت بنابراین در مرکز حامی اراک این مقایسه‌ها انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی- مقطعی، بیماران دیالیزی مرکز دیالیز حامی اراک از فروردین 1399 تا شهریور 1399 براساس دسترسی عروقی در دو گروه همسان‌سازی شده (گروه اول دارای کاتتر دایم، گروه دوم دارای فیستول شریانی وریدی) قرار گرفتند. مدل‌های آماری کفایت دیالیز بیماران در دو گروه با استفاده از معیار Kt/V سنجیده شد. تجزیه تحلیل داده‌ها با نرم‌افزارهای SPSS software, version 23 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و AMOS انجام شد.
یافته‌ها: در آنالیز کواریانس BUN پیش از دیالیز اختلاف معنادار آماری در گروه‌های مورد مطالعه وجود دارد (05/0>P). متغیرهای UF و URR، زمان دیالیز و تعداد دفعات دیالیز در سه تکرار متواتر میانگین آنها اختلاف معنادار آماری در گروه‌های مورد مطالعه (فیستول و کاتتر دایم) وجود ندارد (05/0<P).
نتیجه‌گیری: در این مطالعه طی تکرار متواتر میزان کفایت دیالیز در دو گروه به‌طور میانگین 22% از کفایت خوبی برخوردار نبودند و 78% بیماران در دو گروه از کفایت دیالیز مناسب برخوردار بودند.

 
معصومه میرتیموری، سیده اعظم پورحسینی، ملیحه رخشانی‌فر، سیده حورا موسوی واحد، فدیه حق‌اللهی،
دوره 81، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: موفقیت القای زایمان بستگی‌به وضعیت سرویکس در زمان زایمان دارد. هدف این مطالعه تاثیر القای زایمان با سوند فولی داخل سرویکس همزمان با اکسی‌توسین درمقایسه با سوند فولی و میزوپرستول بر آماده‌سازی سرویکس و میزان زایمان در 24 ساعت اول پس از القا می‌باشد.
روش بررسی: در مطالعه بالینی تصادفی‌سازی شده، 74 نفر از زنان باردار با بارداری تک‌قلویی و سن بارداری بیشتر از 40 هفته، با بیشاپ اسکور کمتر از چهار و کیسه‌آب سالم مراجعه‌کننده به بیمارستان ام‌البنین مشهد در سال‌های         1398-1397 با داشتن معیارهای ورود، وارد مطالعه شدند و به‌طور تصادفی در دو گروه سوند فولی و اکسی‌توسین (گروه 1) و یا سوند فولی و میزوپرستول (گروه 2) قرار گرفتند.
یافته‌ها: 74 خانم باردار به‌طور تصادفی در دو گروه 37 نفری موردارزیابی قرار گرفتند. متغیرهای دموگرافیک در دو گروه اختلاف آماری معنادار ندارد. میزان زایمان در 24 ساعت اول اختلاف معنادار داشت و در گروه اکسی‌توسین بیشتر بود (009/0=P). بیشاپ اسکور پس از 24 ساعت از القا در دو گروه اختلاف معنادار نداشت. رسیدن به فاز فعال در گروه اکسی‌توسین به‌طور معنادار کوتاه‌تر بود (01/0=P). زمان دفع سوند در دو گروه و میزان سزارین و بروز عوارض در دو گروه نیز یکسان بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از اکسی‌توسین به‌همراه سوند فولی داخل سرویکس می‌تواند باعث تسریع آمادگی سرویکس و افزایش زایمان در 24 ساعت اول ‌شود، اما عوارض زایمانی را تغییر نمی‌دهد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb