25 نتیجه برای کانسر
فاطمه قائم مقامی، فرشته انسانی، حورا بیگدلی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده
در یک مطالعه پروسپکتیو مقطعی، بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE را به روش سرپایی از نظر تشخیصی، توانایی در تهیه بافت کافی، میزان درد و عوامل موثر در نتایج بیوپسی آندومتر با روش دیلاتاسیون و کورتاژ (D&C) در بیماران مبتلا به خونریزیهای غیرطبیعی رحم (AUB) مقایسه نموده ایم. در 70 خانم با شکایت از خونریزی غیرطبیعی رحم، که 20 نفر آنها در سنین بعد از منوپوز بودند و جهت کورتاژ تشخیصی بستری شده بودند، قبل از عمل بوسیله PIPELLE بیوپسی آندومتر را انجام داده و نتایج را مقایسه نمودیم. بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE در 96% از کل بیماران (67 نفر) و 90% از کل بیماران بعد از منوپوز به وسیله PIPELLE به طریقه سرپایی، امکان پذیر بود. 79% بیماران، میزان درد کم و 21% درد متوسط داشتند. بیوپسی آندومتر به وسیله PIPELLE در 77% از بیماران تشخیص صحیح و کاملا مشابه با D&C فراهم نمود. PIPELLE در 24 بیمار از کل بیماران (34%) نتوانسته بود بافت کافی از آندومتر جهت تفسیر هیستولوژیک فراهم نماید که البته در 14 نفر (20%) در هر دو روش، هیچ موردی از هیپرپلازی آندومتر و یا کانسر آندومتر وجود نداشت. این مطالعه نشان داد که در 77% از کل بیماران توانستیم به بیوپسی سرپایی با PIPELLE اکتفا کنیم و عمل کورتاژ تشخیصی با ریسک بیهوشی و هزینه بیشتر را منتفی نماییم.
رامش عمرانی پور، ابوالقاسم اباسهل،
دوره 58، شماره 1 - ( 1-1379 )
چکیده
بمنظور بررسی تاثیر کمورادیوتراپی همزمان قبل از عمل در افزایش میزان حفظ اسفنکتر در سرطان های قسمت تحتانی رکتوم، 15 بیمار در فاصله دی ماه 1375 لغایت دی ماه 1377 تحت درمان با ترکیب 5 فلوئورواوراسیل و میتومایسین C و رادیوتراپی اکسترنال (5000-4500 راد اشعه) قرار گرفتند. این بیماران شامل 10 مرد و 5 زن با متوسط سنی 49 سال بودند. ارزیابی قبل از عمل در تمامی آنها، وجود آدنوکارسینوم تهاجمی و قابل رزکسیون قسمت تحتانی رکتوم (حداکثر تا 5 سانتیمتر بالاتر از مقعد) را مشخص کرده بود. فاصله متوسط تومور از مقعد 3.3 سانتیمتر (بین 0 تا 5 سانتیمتر) بود. نیمی از بیماران کاندیدای قطعی عمل رزکسیون ابدومینوپرینه آل و نیم دیگر کاندیدای احتمالی این عمل بودند. 4 تا 6 هفته پس از اتمام کمورادیوتراپی، کلیه بیماران تحت عمل جراحی پروکتکتومی قرار گرفتند و در انتها در نه نفر از آنها اسفنکتر بوسیله آناستوموز کولوآنال از طریق آنوس حفظ گردید. از نظر عملکرد اسفنکتر، 66% بیماران در وضعیت عالی و 33% در وضعیت خوب بودند و هیچ موردی از بی اختیاری دیده نشد. عوارض عمل جراحی اندک و شامل یک مورد تنگی و یک مورد پارگی نسبی آناستوموز بود. پاسخ کامل پاتولوژیک (فقدان تومور در نمونه رکتوم برداشته شده) در یک مورد (6.6%) دیده شد. کمورادیوتراپی قبل از عمل در 69.2% موارد سبب تغییر نوع عمل جراحی رزکسیون ابدومینوپرینه آل بعمل حفظ اسفنکتر گردد.
فاطمه قائم مقامی، اعظم السادات موسوی، زهرا بنفشه آل محمد،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده
زمینه و هدف:با توجه به شیوع بالای سرطان گردن رحم در کشورهای در حال توسعه و ارزش تشخیصی و درمانی مخروطبرداری در ضایعات CIN، در این مطالعه، اندیکاسیونها، عوارض و نتایج سیتوپاتولوژی مخروطبرداری مورد بررسی قرار گرفتهاند.
روش بررسی: در این پژوهش گذشتهنگر و توصیفی، پرونده 44 بیمار که در بیمارستان ولیعصر (عج) طی سالهای 79 تا 82 مخروطبرداری شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: توزیع سنی بیماران از 18 تا 75 سال با میانگین 18/43 (9/11=SD) و توزیع پاریتی از 0 تا 10 با میانگین 5-4 (3-2=SD) میباشد. 10 بیمار (7/22%) منوپوز هستند. شایعترین اندیکاسیونها جهت مخروطبرداری سرویکس عدم مشاهده T-Zone (19 مورد معادل 2/43%) میباشد که در افراد منوپوز درصد بیشتری را به خود اختصاص داده است (50% "5 مورد" در افراد منوپوز و 2/41% "14 مورد" در افراد پره منوپوز). میزان خونریزی 2 مورد (5/4%) و عفونت ادراری 1 مورد (3/2%) است. بیشترین پاپ اسمیر شامل HSIL در 16 مورد (4/36%)، بیشترین نتیجه بیوپسی در زمان کولپوسکوپی شامل دیسپلازی متوسط در 16 مورد (4/36%) و بیشترین هیستولوژی مخروطبرداری مربوط به دیسپلازی خفیف در 23 مورد (3/52%) میباشد. از 2 مورد(5/4%) سرطان مهاجم در کولپوسکوپی - بیوپسی 1 مورد پاپ اسمیر ASCUS و 1 مورد دیگر پاپ اسمیر HSIL دارد. از 4 مورد (1/9%) سرطان مهاجم در هیستولوژی مخروطبرداری 1 مورد پاپ اسمیر ASCUS و 3 مورد دیگر HSIL میباشد.
نتیجهگیری: نتایج پاپ اسمیر در غربالگری سرطان گردن رحم قابل اعتماد نیست و انجام کولپوسکوپی در پاپ اسمیر LSIL و حتی ASCUS محتاطانهتر است. هر کولپوسکوپیست باید مهارت خود را برای انجام یک مخروطبرداری صحیح از گردن رحم افزایش دهد، چرا که اندیکاسیونهای کلاسیک مخروطبرداری همچنان معتبر باقی ماندهاند و عوارض آن بسیار کم است.
شهرزاد شهیدی، شیوا صیرفیان، بهنام شایگاننیا، هایده عدیلی پور،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده
در ایـن تحقیق میـزان بروز کانـسر در بیماران پیوند کلیه و رابطه آن با برخی عوامل بررسـی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشتهنگر 350 بیمار که حداقل یکسال از عمر کلیه پیوندی آنها میگذرد از نظر سن، جنس، بروز کانسر، داروهای ایمنوساپرسیو، نوع پیوند، مدت زمان دیالیز قبل از پیوند بررسی شدند. از این تعداد 289 نفر معیارهای ورود به مطالعه را داشتند.
روش بررسی: از 289 بیمار 186 نفر مرد، 103 نفر زن، میانگین سنی آنها 9/13±17/42 سال و متوسط پیگیری بیماران 24/33±46/52 ماه بود. شش مورد (1/2%) کانسر در شش بیمار تشخیص داده شده بود. میانگین سنی 7/14±71/51 (68-26 سال) و میانگین مدت زمان بروز کانسر بعد از پیوند 1/26±8/50 (بین 15 تا 82 ماه) بود. دو بیمار مبتلا به اسکواموس سل کارسینوما، دو بیمار مبتلا به بازال سل کارسینوما و دو بیمار مبتلا به لنفوم بودند، و دو نفر از شش بیمار فوق فوت کردند.
نتیجهگیری: سن، جنس، مدت زمان دیالیز قبل از پیوند، مصرف داروهای ایمنوساپرسیو و داروهای ضد رد پیوند با بروز کانسر ارتباطی نداشتند. میزان بروز کانسر، کمتر از آمار ارائه شده از سایر مراکز بود که میتوان کوتاه بودن زمان پیگیری و کم بودن شیوع کانسر در جمعیت عادی شهر را در آن دخیل دانست. بروز بدخیمی 28 برابر جمعیت عادی شهر بود. مرگ و میر در بیماران پیوندی دچار کانسر نسبت به بیماران پیوندی بدون کانسر افزایش مییابد که لزوم بررسیهای روتین بیماران چه قبل و چه بعد از پیوند را تائید میکند.
ابراهیم رزمپا، محمدصادقی حسنآبادی، نسترن آصفی، محسن عربی،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
کانسر تیروئید یک بدخیمی نادر است و کمتر از 1% نئوپلاسمهای بدخیم انسان را شامل میشود هدف از این مطالعه بررسی خصوصیات دموگرافیک و ریسک فاکتورها در مبتلایان به بدخیمی تیروئید در انستیتو کانسر و بیمارستان امام طی سالهای 81-71 بود.
روش بررسی: بر اساس یک مطالعه توصیفی گذشتهنگر پرونده 20 بیمار که طی سالهای 81-71 با تشخیص قطعی بدخیمی تیروئید توسط پاتولوژی در انستیتو کانسر و بیمارستان امام خمینی بستری شدند، مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بیماران از قبیل: سن، جنس، محل آناتومیک، نوع هیستوپاتولوژی، سابقه رادیاسیون، سابقه خانوادگی و وجود ندول از پرونده آنان جمعآوری گردید.
یافتهها: از مجموع 320 بیمار مبتلا به بدخیمی تیروئید 1/68% کانسر پاپیلاری، 9/10% کانسر فولیکولار، 6/10% کانسر آناپلاستیک و 06/9% کانسر مدولاری و 2/1% مبتلا به لنفوما بودند. میانگین سنی بیماران 6/15 ± 2/50 سال (محدوده سنی 98-12) بود. 6/60% بیماران مونث و 4/39% مذکر بودند. 8/22% بیماران سابقه ندول و 5% بیماران سابقه رادیاسیون داشتند. از نظر محل آناتومیکی 5/57% موارد در سمت راست و 1/38% در سمت چپ و 4/4% در ایسموس بود. هیچکدام از بیماران سابقه فامیلی مثبت نداشتند.
نتیجهگیری: بدخیمی تیروئید در دهه پنجم زندگی و در جنس مونث شایعتر است در این رده سنی باید به علائم هشداردهنده این بدخیمی نظیر توده قدامی گردنی، ندول تیروئید و گرفتگی صدا بیشتر توجه شود.
محمد فتوحی، فرهاد سمیعی، فرناز اموزگار هاشمی، پیمان حداد، علی پاشا میثمی،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
درماتیت حاد رادیاسیون یکی از عوارض شایع پرتودرمانی در بسیاری از سرطانها، از جمله سرطان پستان میباشد. علیرغم شیوع بالای درماتیت حاد رادیاسیون، مطالعات اندکی برای پیشگیری از این عارضه با درمانهای موضعی انجام گرفته است. علیرغم ارزش کورتیکواستروییدهای موضعی، بعلت نگرانی از عوارض، معمولا˝ از آنها در کار بالینی استفاده نمیشود. این کارآزمایی برای یافتن درمان جدیدی با تاثیری مشابه کورتیکواستروییدها و بدون عوارض جانبی آنها انجام شد.
روش بررسی: در این کارآزمایی بیماران ٧٣-٣٠ ساله با تشخیص سرطان پستان که پرتودرمانی پستان برای آنها در نظر گرفته شده بود، وارد طرح شدند. دوز دریافتی در بیماران با جراحی رادیکال مودیفیه ۵٠ گری در پنج هفته و در بیماران با جراحی کنسرواتیو ٦٠ گری در شش هفته در فراکشنهای ٢٠٠ سانتیگری بود. در مجموع ٦٠ بیمار بطور تصادفی به دو گروه بتامتازون (٣٠) و کالاندولا (٣٠) تقسیم شدند. به یک گروه پماد بتامتازون و به گروه دیگر پماد کالاندولا تجویز شد. بیماران دارو را از روز اول شروع درمان تا یکماه پس از خاتمه درمان روزانه دو بار در محل پرتودرمانی استفاده کردند. ویزیت بیماران بطور هفتگی و نیز یکماه پس از خاتمه درمان انجام شد و یافتهها در پرسشنامه ثبت گردید.
یافتهها: میانگین زمانی بروز درماتیت در دو گروه بتامتازون و کالاندولا به ترتیب ٧/٣ و٨٧/٣ (هفته) بود. حداکثر شدت درماتیت در طول درمان در گروه بتامتازون گرید صفر ٧/٦%، یک ٣/٧٣%، دو ٧/١٦%، سه ٠% و چهار ٣/٣% و در گروه کالاندولا بهترتیب گرید صفر ٣/١٣%، یک ٦٧%، دو٧/١٦%، سه ٠% و چهار ٣/٣% بود (762/0>(P که اختلاف آماری معنیداری نداشت. میزان بروز سمپتومهایی مانند خارش، سوزش و درد هم در دو گروه اختلاف آماری معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: پماد کالاندولا در کاهش شدت درماتیت حاد رادیاسیون دارای تاثیری معادل بتامتازون است و در عین حال عوارض دراز مدت کورتیکواستروییدها را ندارد.
مسعود متصدی زرندی، محمد تقی خرسندی آشتیانی، علیرضا سنمار، حمیدرضا شاعری،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
هیپوتیروئیدی بهعنوان یک عارضه کاملا˝ شناخته شده پس از درمان کانسر حنجره و بویژه در بیمارانی که تحت درمان لارنژکتومی قرار میگیرند مطرح است. در مطالعه حاضر فراوانی هیپوتیروئیدی در بیماران کانسر حنجره درمان شده بهروش توتال لارنژکتومی را بررسی نمودهایم.
روش بررسی: در قالب یک مطالعه مقطعی، 31 بیمار با تشخیص کانسر سلول سنگفرشی حنجره (با میانگین سنی 6/53 سال) که 14 نفر از آنان تنها با جراحی و 17 نفر آنها با جراحی بههمراه رادیوتراپی درمان شده بودند را با ارزیابی T4 و T3 آزاد و TSH و نیز آنتی بادی ضد تیروئیدی، هم پیش از عمل و هم در فواصل روز اول، ماه اول و ششم پس از عمل بررسی نمودهایم.
یافتهها: کلیه بیماران در پیش از عمل جراحی عملکرد تیروئیدی نرمال داشتند و پس از شش ماه، فراوانی تجمعی هیپوتیروئیدی پنج نفر (1/16%) بود که از این میان سه بیمار (6/9%) هیپوتیروئیدی ساب کلینیکال (TSH بالا در کنار T4 آزاد نرمال) و دو بیمار (5/6%) هیپوتیروئیدی بالینی (سمپتوماتیک) داشتند. رادیوتراپی و دیسکسیون گردنی بطور معنیداری در ارتباط با انسیدانس افزایشیافته هیپوتیروئیدی بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان میدهد که هیپوتیروئیدی در بخش قابل توجهی از بیماران کانسر حنجره بهدنبال جراحی روی داده که این یافته ضرورت انجام مطالعات و ارزیابیهای عملکرد تیروئیدی را بصورت روتین در جریان پیگیری بیماران کانسر حنجره، بهویژه در مواردی که رادیوتراپی و دیسکسیون گردنی جزئی از روند درمانی باشد مورد تاکید قرار میدهد.
محمد علی نویان اشرف، جلیل مکارم، فاطمه کریمی، حمیرا پیروی سرشکه، حسین چایچی نخجیر،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده
هرنیاسیون قلب یکی از عوارض کشنده پس از عمل جراحی پنومونکتومی می باشد. در این مقاله علایم، شواهد بالینی، نحوه تشخیص و اقدامات صورت گرفته در یک بیمار مبتلا به هرنیاسیون قلب متعاقب پنومونکتومی را گزارش می کنیم.
معرفی بیمار: آقای 34 ساله مبتلا به کانسر ریه پس از عمل جراحی پنومونکتومی چپ و پارشیل پریکاردیوتومی تحت پوزیشن لترال دکوبیتوس راست، پس از اتمام جراحی و هنگام تغییر پوزیشن به خوابیده به پشت دچارکلاپس قلبی- عروقی، برادیکاردی، افت اکسیژناسیون خون شریانی و افزایش فشار راه هوایی شد. با احتمال وقوع هرنیاسیون قلب، با تغییر مجدد پوزیشن بیمار به دکوبیتوس راست و عدم اعمال فشار مثبت راه هوایی، علایم بیمار برطرف شد. بیمار مجددا" تحت توراکوتومی قرار گرفت و نقص پریکارد با گذاشتن مش ترمیم شد.
نتیجهگیری: توجه به عوارض حاد پس از پنومونکتومی و تشخیص و اقدام درمانی سریع برای کنترل آنها ضروری می باشد.
محمد بنازاده، غلامرضا مهاجری، منصور جمالی زوارهای،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده
با توجه به توصیه کمورادیوتراپی نئواجوان neoadjuvant در بیماران مبتلا به متاستاز غدد لنفاوی مدیاستن (N2) در کانسر ریه نوع non-small cell (stage IIIA)، تشخیص درگیری این غدد قبل از توراکوتومی اهمیت زیادی مییابد. تشخیص این درگیری، حین مدیاستینوسکوپی یا توراکوسکوپی، توسط روشهای touch imprint و frozen section، این امکان را میدهد که در صورت نیاز به توراکوتومی این عمل در یک جلسه بیهوشی انجام شود.
روش بررسی: این بررسی طی سال 1385 بر روی 58 نمونه غده لنفاوی مدیاستن که از 27 بیمار مبتلا به کانسر ریه بهدست آمده بود انجام شد. پس از نصف کردن غده لنفاوی و تهیه لام سیتولوژی از هر نیمه، هر دو نیمه غده لنفاوی جداگانه جهت فروزن سکشن و نهایتاً پاتولوژی permanent ارسال شد.
یافتهها: در گزارش فروزن سکشن یک مورد و در سیتولوژی، دو مورد منفی کاذب وجود داشت. هیچ موردی از مثبت کاذب در این دو روش مشاهده نشد. به این شکل حساسیت، ویژگی و دقت فروزن سکشن بهترتیب 5/95%، 100% و 2/98% و در مورد سیتولوژی بهترتیب 9/90%، 100% و 4/96% بهدست آمد. نتایج هر دو روش از هر جهت مشابه بود (05/0p>).
نتیجهگیری: هر دو روش دقت بالایی در تعیین درگیری غدد لنفاوی مدیاستن در کانسر ریه دارند. در مراکزی که فروزن سکشن موجود نیست میتوان به کمک روش سادهتر، سریعتر و ارزانتر touch imprint درگیری این غدد لنفاوی را کشف کرد.
پرویز دریایی، فرزاد واقف داوری، محمدرضا میر، ایرج حریرچی، حجت سلماسیان،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده
در اکثر روشهای جراحی رزکسیون مری بهطور روتین از لوله بینیمعدی استفاده میشود. با توجه به عوارض بسیار استفاده از این لوله و زیر سؤال بودن آثار مفیدی که به آن نسبت داده میشود و کمبود مطالعات در این زمینه بهخصوص در بیماران مبتلا به کانسر مری در این مطالعه قصد داریم لزوم استفاده از این لوله را بررسی نماییم.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در انستیتو کانسر بیمارستان امامخمینی انجام شد. 40 نفر از مبتلایان به کانسر مری بعد از عمل جراحی ازوفاژکتومی بهطور تصادفی به دو گروه دارای لوله NG و بدون لوله بهعلاوه تجویز متوکلوپرامید تقسیم شدند. تمام بیماران بعد از عمل تحت درمان با هپارین،رانیتیدین و آنتیبیوتیک قرار گرفتند. در مواردی که از لوله NG استفاده نشده بود و در بیمارانی که لوله آنها کشیده شده بود در صورت اتساع شکم یا استفراغهای مکرر لوله NGگذاشته شد. CXRبعد از عمل برای تمام بیماران گرفته شد و تمام بیماران تحت فیزیوتراپی تنفسی قرار گرفتند. متغیرهایی که برای هر فرد ثبت میشدند شامل زمان دفع اولین گاز، زمان دفع اولین مدفوع، زمان سمع صداهای رودهای، تعداد روزهای بستری بعد از عمل، تهوع و استفراغ، اتساع شکم، عوارض ریوی، عوارض زخم، نشت آناستوموز و نیاز به گذاشتن مجدد لوله NG بودند.
یافتهها: برای 22 نفر لوله NG گذاشته شد در حالی که در 18 نفر از لوله استفاده نشد. بروز نشت آناستوموز در گروه دارای لوله NG بهطور معنیداری بیشتر از گروه دیگر بود. بقیه عوارض هیچ تفاوتی بین دو گروه نداشتند. میانگین زمان دفع گاز، دفع مدفوع، سمع صداهای رودهای و روزهای بستری در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. دو گروه از نظر نیاز به گذاشتن مجدد لوله NG تفاوتی نداشتند. مرگ بعد از عمل تفاوت معنیداری در دو گروه نداشت.
نتیجهگیری: استفاده روتین از لوله
NG بعد از عمل برای تمام بیماران توصیه نمیشود و بهنظر میرسد بهتر است در مورد استفاده از این لوله بسته به شرایط هر بیمار تصمیمگیری شود
فریبا یارندی، نرگس ایزدی مود، زهرا افتخار، رضا نیاکان، صفورا تجزیهچی،
دوره 65، شماره 14 - ( 12-1386 )
چکیده
مطالعات اپیدمیولوژیک در بسیاری از کشورها ارتباط قوی را بین ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) و کانسر سرویکس نشان دادهاند که غیروابسته به سایر عوامل خطرساز دیگر میباشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین فراوانی آلودگی با تیپهای HPV در زنان مراجعهکننده مبتلا به کانسر سلول سنگفرشی (SCC) و نئوپلازی داخل اپیتلیالی سرویکس با گرید بالا (CINII و CIN III) در بیمارستان میرزا کوچکخان بود.
روش بررسی: 100 زن مبتلا به SCC و CINII و CINIII تایید شده توسط پاتولوژی مراجعهکننده بیمارستان میرزا کوچکخان در سالهای 83-1378 به یک مطالعه مقطعی وارد شدند. نمونههای گرفته شده از آنها جهت استخراج DNA به روش واکنش پلیمراز زنجیرهای و سپس تایپینگ HPV مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: استخراج DNA در 77 نمونه امکانپذیر بود کهDNA ویروس پاپیلومای انسانی از 47 نمونه (از 77 مورد) جدا شد. آلودگی با HPV در بین مبتلایان به SCC در 32 نمونه (5/86%) و در گروه CINII و CINIII در 15 نمونه (5/37%) دیده شد. شایعترین تیپها به ترتیب 16 و 18(38/59%) و بعد 33(38/34%) در گروه SCC و در گروه CINII و CINIII 16(33/53%) و 18(40%) بودند. در هر دو گروه شایعترین عفونت همزمان با دو تیپ 16 و 18 به ترتیب در 62/40% و 7/26% موارد دیده شد.
نتیجهگیری: شایعترین تیپهای HPV بهدست آمده از بیماران مبتلا به SCC و CINIIو CINIII تیپهای 16 و 18 بودند که مشابه الگوی آلودگی در بسیاری از کشورها میباشد.
ارسلان سالاری، مهدی عقیلی، ابراهیم نعمتی پور، حسن رنجبرنژاد،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از سرطانها از جمله سرطان پستان، رادیاسیون بهقسمتی از قلب جهت درمان تومور اولیه اجتنابناپذیر است. هدف از انجام این مطالعه نیز بررسی فراوانی عوارض حاد و تحت حاد قلبی در بیمارانی است که بهدنبال کانسر پستان چپ تحت رادیوتراپی قرار گرفتهاند. روش بررسی: در یک بررسی مقطعی، 53 بیمار مبتلا به کانسر پستان سمت چپ که پس از ماستکتومی یا لامپکتومی، در نیمه دوم سال 1384 و نیمه اول سال 1385 در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)، بهدنبال شیمیدرمانی با آنتراسیکلینها با دوز تجمعی کمتر از mg/m2450 و اندوکسان همراه با تاکسان/ فلورویوراسیل تحت رادیوتراپی قرار گرفته بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. در تمام بیماران پیش از آغاز رادیوتراپی الکتروکاردیوگرافی و اکوکاردیوگرافی بهعمل میآمد و سپس بیمار تحت رادیوتراپی ناحیه قفسه سینه با دوز F 25 Gray/ 50 قرار میگرفتند و بعد از رادیوتراپی، سه و شش ماه بعد مجددا بیمار از نظر بروز عوارض از جمله پریکاردیال افیوژن، ضایعات دریچهای، کاهش کسرجهشی بطن چپ، اختلالات سیستم هدایتی و برخی دیگر متغیرها بررسی میشدند. یافتهها: بر اساس یافتههای این مطالعه در 10 بیمار (64/25%) عارضه پس از رادیوتراپی دیده شد که شایعترین آنها بهترتیب تجمع خفیف مایع در پریکارد با هفت مورد (85/53%) و نارسایی خفیف دریچه میترال با سهمورد (08/23%) و بروز بلوک شاخه راست با دو مورد (38/15%) بود. تا پایان مدت پیگیری هیچ عارضه جدیدی مشاهده نشد. در هیچیک از بیماران نیز تغییری در کسر جهشی بطن چپ دیده نشد. نتیجهگیری: عوارض حاد و تحت حاد قلبی در بیماران دچار کانسر پستان که تحت رادیوتراپی قرار گرفتهاند جدی نبوده و از لحاظ بالینی اهمیت چندانی ندارند. بررسی بیشتر در این زمینه نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
جلال رضایی، خلیل اسفندیاری، جواد خلیلی پویا، حسن توکلی، رسول عبدالرحمن، پیمان سلامتی، مهدی ابوذری،
دوره 66، شماره 6 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی رادیکال و بهدنبال آن رادیوتراپی نقش مهمی در درمان کانسر هیپوفارنکس دارد. هر چند که در مورد روش بازسازی پس از رزکسیون جراحی اتفاق نظر وجود ندارد. هدف این مطالعه مقایسه عوارض دو تکنیک Gastric Pull-Up و Pectoralis Major Myocutaneous Flap در بازسازی ناحیه درگیر پس از انجام لارنگوفارنگوازوفاژکتومی میباشد.
روش بررسی: پرونده 64 بیماری که به دنبال جراحی رادیکال تحت بازسازی ناحیه درگیر با یکی از دو روش GPU یا PMMF قرارگرفته بودند، مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک، محل ضایعه، درگیری proximal margin، سابقه رادیوتراپی، وجود لنفادنوپاتی، دیسکسیون گردنی و عوارضی مثل فیستول گوارشی، تنگی محل آناستوموز، اختلال عملکرد بلع و تنگی استوما از پروندههای مربوطه استخراج و بین دو گروه با یکدیگر مقایسه گردید.
یافتهها: در مجموع 64 بیمار (43 نفر در گروه GPU و 21 نفر در گروه PMMF) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بین دو گروه تفاوت آماری معنیداری از لحاظ مشخصات دموگرافیک وجود نداشت. محل درگیری ضایعه تومورال در هفت نفر لارنکس، پنج نفر پروگزیمال مری، پنج نفر خلف کریکوئید، چهار نفر سینوس پیریفورم، دو نفر دیواره خلفـی و 41 نفـر ترکیبـی از نواحـی مختلف بود. تفاوت آماری معنیداری بین دو تکنیک جراحی از نظر ایجاد تنگی محل آناستوموز، اختلال عملکرد بلع یا تنگی استوما وجود نداشت در حالیکه ایجاد عارضه فیستول به دنبال عمل جراحی در روش GPU به لحاظ آماری کمتر از روش PMMF بود (001/0
نتیجهگیری: پیدایش تنگیهای عملکردی یا اختلال عملکرد بلع در دو روش مشابه ولی تکنیک GPU با بروز فیستول کمتری همراه است.
علی غفوری، شیرزاد نصیری، مازیار کرمنژاد، فرشاد فرشیدفر،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: متاستاز به محل پورتها متعاقب کوله سیستکتومی لاپاروسکوپیک، در موارد غیر مشکوک به کانسر کیسه صفرا یک مشکل جدی است. کارسینوم کیسه صفرا در یک درصد از تمامی اعمال جراحی مجاری صفراوی گزارش شده است که در اغلب آنها تنها پس از بررسی بافتشناسی کیسه صفرا تشخیص داده شده است. گسترش بدخیمی متعاقب لاپاروسکوپی بر اساس آنچه که در جراحی رادیکال متعاقب جراحی لاپاروسکوپیک اولیه بهدست آمده است، مهاجم و وسیع بهنظر میرسد.
معرفی بیمار: در این مطالعه یک مورد غیر عادی از متاستاز آدنوکارسینومای کیسه صفرا به محل چهار پورت لاپاروسکوپی در یک خانم 63 ساله که با تشخیص کوله سیستیت حاد تحت عمل کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی قرار گرفت. در بررسی پاتولوژیک، کیسه صفرا حاوی بافت تومورال و نکروتیک، نمایانگر آدنوکارسینومای کاملاً تمایز یافته گزارش گردید. مخاط و زیر مخاط درگیر بوده ولی شواهدی از تهاجم به لایه عضلانی یا سروز کیسه صفرا بهدست نیامد (T1). سی ماه بعد، با شکایت تودههایی در محل هر چهار پورت به بیمارستان مراجعه نمود معرفی میگردد. از محل پورتها بیوپسی انجام گرفت و وجود آدنوکارسینوما که منجر به تشخیص متاستاز آدنوکارسینوما گردید محرز شد. تا آنجا که نویسندگان این مقاله اطلاع دارند تاکنون مورد مشابهی از آن در منابع علمی گزارش نشده است.
سیدرضا یحییزاده، داراب مهربان، سید حمیدالله غفاری، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، غلامحسین نادری، سید مجید کاظمینی، مهرناز راسته،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: کانسر مثانه دومین بدخیمی شایع ادراری- تناسلی میباشد و از آنجاییکه دو سوم این کانسرها عود میکنند، پایش دقیق بیماران لازم است. بهدلیل هزینه بر و تهاجمی بودن سیستوسکوپی و حساسیت ناچیز سیتولوژی ادرار، تلاشهای فراوانی صورت گرفته تا بیومارکری مناسب برای کانسرهای یوروتلیال یافته شود. بدخیمیهای سیستم ادراری مانند سایر سرطانها، مقادیر زیادی تلومراز بیان میکنند. در این مطالعه به مقایسه حساسیت تست تلومراز و سیتولوژی ادرار در تشخیص کارسینوم سلول ترانزیشنال مثانه پرداخته شده است.
روش بررسی: در این مطالعه 49 بیمار مبتلا به کانسر مثانه که کاندیدای جراحی شده بودند، تحت بررسی با تستهای سیتولوژی و تلومراز ادرار قرار گرفتند. در این بررسی روش Quantitative Real-time RT-PCR بر پایه تکنولوژی TaqMan راهاندازی شد، که در آن از ژن hTERT بهعنوان تومور مارکر و از ژن GAPDH بهعنوان کنترل داخلی برای تشخیص و تعیین مقدار سلولهای توموری در نمونههای ادرار بیماران استفاده گردید. نهایتاً نتایج دو تست تلومراز و سیتولوژی ادرار با نتیجه سیستوسکوپی و آسیبشناسی نهایی بهعنوان استاندارد طلایی مقایسه گردید.
یافتهها: حساسیت تستهای تلومراز و سیتولوژی ادرار بدون در نظر گرفتن درجه و مرحله تومور، بهترتیب 5/73 و 3/16 درصد بهدست آمد که در این بین، حساسیت سیتولوژی ادرار واضحاً با درجه و مرحله تومور ارتباطی مستقیم داشته است، در حالیکه حساسیت تست تلومراز ادرار بدون توجه به گرید و مرحله تومور مطلوب میباشد. اختلاف مشاهدهشده بین سیتولوژی و تلومراز ادرار از منظر آماری معنیدار است (001/0).
نتیجهگیری: آنالیز کمّی hTERT-mRNA تلومراز در ادرار بهعنوان یک بیومارکر غیر تهاجمی، قابلیت جایگزین شدن بهجای سیتولوژی ادرار را جهت تشخیص و پیگیری کانسر مثانه دارد.
رامش عمرانیپور،
دوره 67، شماره 9 - ( 9-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: انجام افورکتومی در حین کولکتومی مبتلایان به کانسر کولورکتال همواره مورد اختلاف نظر بوده است. هدف مطالعه بررسی شیوع و تابلوی بالینی و خصوصیات پاتولوژی درگیری تخمدانها در بدخیمیهای کولورکتال است. در کنار آن سعی شده است تا فاکتورهای پروگنوستیک درگیری تخمدانها در بدخیمی کولورکتال و نقش افورکتومی پروفیلاکتیک در مبتلایان به این بیماری روشنتر شود.
روش بررسی: اطلاعات کلیه بیماران مونثی که با تشخیص کانسر اولیه کولورکتال بین سالهای 83-1370 در انستیتو کانسر بیمارستان امام خمینی (ره) بستری شدند و تحت جراحی کولکتومی قرار گرفتند جمعآوری شد.
یافتهها: 180 زن با متوسط سنی 5/47 سال (دامنه 17 تا 86) وارد مطالعه شدند. در (6/66%)120 زن تخمدانها حفظ شد و (3/33%)60 مورد بهطور همزمان با کولکتومی، افورکتومی دوطرفه شدند، که در 22 بیمار (6/36%) بهمنظور پروفیلاکسی، در 35 بیمار (3/58%) بهعلت شکل غیرطبیعی تخمدانها و در سه بیمار (5%) بهعلت نامعلوم صورت گرفته بود. در بررسی آسیبشناسی پنج مورد درگیری متاستاتیک هشت مورد تومور اولیه و 48 مورد تخمدان نرمال یافت شد. بیماران با متاستاز تخمدان در مرحله بالاتری قرار داشتند و رابطه معنیداری بین درگیری متاستاتیک تخمدانها و وضعیت قاعدگی، محل، سایز، گرید تومور و تولید موسین توسط آن و حتی شکل تخمدانها یافت نشد. بروز کلی متاستاز تخمدان در کانسر کولورکتال 7/2% و متاستاز ایزوله آن کمتر از 2/1% بود. در طول دو سال اول پیگیری هشت بیمار (6/6%) دچار متاستاز تخمدانها شدند که سه مورد آن ایزوله بود. هیچ بیماری با متاستاز تخمدانی بقاء پنج سال نداشت.
نتیجهگیری: احتمال وجود متاستاز ایزوله تخمدانها در کانسر کولورکتال بسیار کم است و بههمین دلیل انجام افورکتومی پروفیلاکتیک در حین جراحی کانسر کولورکتال توصیه نمیشود.
زهرا فروهش تهرانی، کامیار خزائیان، علی ملایری، رویا فغانی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و
هدف: کانسر پستان شایعترین کانسر و دومین علت شایع مرگ ناشی از کانسر
در زنان است. این
مطالعه با هدف بررسی ارتباط انواع هیستوپاتولوژیک کانسر پستان با اسکورینگ
اسلایدهای مارکر HER2 در نمونههای ارجاعی به بخش پاتولوژی بیمارستان دکتر شریعتی تهران
در سال 1384و 1385 انجام شد.
روش
بررسی: در این پژوهش که بهروش مقطعی (Cross sectional)
انجام شد، 140 عدد از نمونههای پاتولوژی کانسر پستان ارجاعی به بخش پاتولوژی
بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال 1384و 1385 به روش غیر تصادفی ساده (Sequential)
انتخاب شدند.
اطلاعات
مربوط به سایز تومور، نوع هیستوپاتولوژیک تومور، گرید تومور و وضعیت لنف نودها از
گزارشات پاتولوژی آنها استخراج شد. بلوکهای آنها مشخص شد و با استفاده از Immunohistochemistry
(IHC) برای مارکر HER2 در نمونهها
اسکورینگ انجام شد.
یافتهها: بین انواع
تشخیص و HER2 Overexpression
تفاوت معنیداری دیده شد (05/0>p). همچنین بین درگیری لنفاتیک و HER2 Overexpression
نیز تفاوت معنیداری دیده شد (05/0>p). سایز تومور و گرید تومور رابطه مثبت معنیداری
را نشان دادند (026/0p=، 188/0r=).
در آنالیز مولتی واریانس بین سایز، گرید تومور و سن با اسکورینگ اسلایدهای مارکر HER2
رابطه معنیداری بهدست نیامد. ضریب Kappa
برای موافقت (Agreement) تشخیص دو
مشاهدهگر 715/0 (715/0Kappa=)
و همان مشاهدهگر با اسکورینگ قبلی (78/0Kappa=)
بود.
نتیجهگیری: پیشنهاد
میگردد که پزشکان برای بیماران مبتلا به کانسر پستان، در انواع هیستوپاتولوژیک Invasive Lobular و
سایر تایپهای ناشایع کانسر پستان تست IHC
و تست FISH برای مارکر HER2 درخواست نکنند و فقط در موارد Invasive Ductal و زیردستههای آن این تستها
انجام شود.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
پیمان حداد، مریم مشتاقی، علی کاظمیان، منصور جمالی زواره،
دوره 68، شماره 7 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: عود
کانسر نازوفارنکس بدون درمان با پیشآگهی
بدی همراه است. در این مقاله یک بیمار مبتلا به کانسر نازوفارنکس با عودهای مکرر و
سه بار درمان رادیوتراپی معرفی میگردد.
معرفی
بیمار: بیمار مرد 45 سالهای است که یک دوره درمان رادیوتراپی برای کانسر اولیه نازوفارنکس در سال 1378
دریافت کرده بود. سپس دورۀ دیگری از رادیوتراپی در سال 1383 برای درمان اولین عود
تجویز گردید. آخرین عود بیماری در سال 1384 با براکیتراپی درمان شد. سپس بیمار بهطور
مرتب تحت پیگیری قرار داشت که آخرین بار در سال 1389 تحت ارزیابی مجدد قرار گرفت و
هیچ شواهدی از بیماری پنج سال بعد از آخرین درمان وجود نداشت.
نتیجهگیری: تجربه ما در
بهکار بردن دورههای متعدد درمان رادیوتراپی در عود کانسر نازوفارنکس
در رابطه با کنترل بیماری امیدبخش بود. این مورد نشان میدهد که درمان
مجدد رادیوتراپی در عودهای لوکال یک روش مؤثر بوده و تشخیص عود در
مراحل ابتدایی میتواند نجاتبخش باشد.
علیاکبر امیر زرگر، مجید محمودی، هدایت ال.. نحوی، امیر کسائیان، زهرا صفری، مهدی محمودی، یداله شکیبا، کوروس دیوسالار، عباس جعفری، بیتا انصارپور، بتول مرادی، محمدعلی محققی،
دوره 68، شماره 8 - ( 8-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بر اساس بعضی از مطالعات، فراوانی بیش از حد طبیعی اللهای خاصی از ژنهای HLA-class II میتواند همراه با مستعد بودن فرد به ابتلا به سرطان خاصی باشد. در این مطالعه فراوانی اللهای بعضی از جایگاههای ژنی HLA-class II در زنان ایرانی مبتلا به کانسر پستان در مقایسه با افراد سالم بررسی شده است. روش بررسی: 100 نفر از داوطلبین زن مبتلا به کانسر پستان (که از نظر پاتولوژی تائید شده بود) در دو گروه زیر 40 سال و بالای 40 سال سن انتخاب شدند و با 80 نفر فرد سالم مقایسه گردیدند. از خون محیطی هر داوطلب، فراوانی اللهای هر یک از جایگاههای ژنی HLA-DRB1، HLA-DQA1 و HLA-DQB1 تعیین گردید. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که در گروه بیماران زیر 40 سال اللهایی که بیشترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت شامل 0301HLA-DQA1* (002/0p=) و 0302HLA-DQB1* (05/0p<) بود و اللی که کمترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت 0505HLA-DQA1* (004/0p=) بود. در گروه بیماران بالای 40 سال، اللهایی که بیشترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت شامل 0301HLA-DQA1* (001/0p=) و 1303HLA-DRB1* (02/0p=) بود و در این گروه اللی که کمترین فراوانی را در مقایسه با گروه کنترل داشت، 0101HLA-DQA1* (002/0p=) بود. نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده که حاکی از مرتبط بودن فراوانی بعضی از اللهای HLA class II در استعداد افراد به ابتلا به سرطان پستان و یا مقاومت در برابر این بیماری میباشد، این نتایج احتمالاً نشان میدهد که چگونگی اثر وراثت در ابتلا به بیماری در سنین جوانی در مقایسه با سنین بالا متفاوت است.
بابک رمضانی، زهرا مجد، مریم کدیور، سعادت مولانایی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: اولین
ایزوفرم آنزیم آلدهید دهیدروژناز (ALDH1) مارکر سلولهای بنیادی و سرطانی پستان بوده و بروز آن احتمالا با پروگنوز بدتر
تومور همراه میباشد. انجام مطالعاتی در جهت شناسایی سلولهای ALDH1+ میتواند به درمان بیماران سرطان پستان کمک
نماید. هدف از این مطالعه تعیین میزان فعالیت آنزیم ALDH1 در سرطان پستان و ارتباط آن با خصوصیات پاتولوژیک تومور میباشد.
روش بررسی: میزان فعالیت ALDH1 در نمونههای بافتی پارافینی 121 بیمار
مبتلا به کانسر پستان مراجعهکننده به بخش پاتولوژی بیمارستان میلاد تهران توسط
آزمایش ایمونوهیستوشیمی سنجیده شد، سپس ارتباط آن با خصوصیات پاتولوژیک تومور
(سایز، Grade، درگیری لنف نود یا عروق) مورد بررسی قرار
گرفت.
یافتهها: 1/85% از
نمونههای سرطان پستان مورد بررسی با درجات متفاوتی (ضعیف، متوسط، قوی) ALDH1 را در سیتوپلاسم بیان میکردند. 18 مورد
(9/14%) نیز از نظر ALDH1 منفی بودند. ALDH1 در اکثر موارد (1/97%) در استرومای نمونههای تهیهشده مثبت بود که شدت آن از رنگآمیزی
ضعیف (9/2%) تا قوی (5/73%) متغیر بود. ALDH1 H-score (درصد سلولهای ALDH1 مثبت ×Intensity ) در سلولهای تومورال از صفر تا 240 متغیر
بوده و میانگین آن 80 بود. میزان ALDH1 H-score در 62 مورد (2/51%) کمتر یا مساوی 80 و در
59 مورد (8/48%) بیشتر از 80 بود. اما بین ALDH1 H-score با سن بیماران
(358/0P=)،
سایز تومور (375/0P=)، Grade تومور (207/0P=)، و میزان تهاجم به لنف نود (125/0P=) یا عروقی خونی (190/0P=) ارتباط معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: فعالیت ALDH1 در 1/85% از
موارد تومور پستان مثبت است و میزان فعالیت آن با ویژگیهای پاتولوژیک تومور رابطه
معنیداری ندارد.