28 نتیجه برای کبد
محمدحسن کریم فر، سید محمدحسین نوری، باقر مینایی، محمد بربرستانی،
دوره 56، شماره 2 - ( 2-1377 )
چکیده
در این تحقیق، خصوصیات فراساختمانی هپاتوسیت های جنین رت (موش صحرایی آزمایشگاهی) که مادران آنها در طی دوره بارداری از محلول 0/13 درصد استات سرب به عنوان آب مصرفی استفاده نموده اند، به وسیله میکروسکوپ الکترونی ترانسمیشن (T.E.M) مورد مطالعه قرار گرفته و نتیجه گیری شد که سرب، به عنوان یک عامل آزاررسان، باعث گشادشدن فضای حد فاصل بین دو لایه غشا هسته هپاتوسیت شده (Blebbing) و همچنین سبب متورم شدن میتوکندری ها، شبکه آندوپلاسمی صاف (S.E.R) و شبکه آندوپلاسمی خشن (R.E.R) گردیده است. این عامل همچنین باعث پیدایش اجسام میلینی در سیتوپلاسم هپاتوسیت ها شده است.
ناصر ابراهیمی دریانی، امیر حسین جعفری سپهر، مریم تاجیک رستمی، محمد بشاستی،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده
تعداد زیادی از بیماران مبتلا به بیماری های التهابی روده علائم خارج روده ای را تجربه می کنند. مطالعات مختلف نشان داده اند که اختلالات کبدی صفراوی شایعترین تظاهر خارج روده ای این بیماریها می باشند. اختلالات مرتبط شامل کلانژیت اسکلروزان اولیه، استئاتوهپاتیت غیر الکلی، سنگ کیسه صفرا، پری کلانژیت، هپاتیت خود ایمنی، آمیلوئیدوز کبدی، آبسه کبدی، گرانولوم کبدی، کارسینوم سلول کبدی، کلانژیوکارسینوم و سیروز صفراوی اولیه می باشند. اگر چه تا کنون بیشترین توجه معطوف عوارض وخیم این بیماریها مانند کلانژیت اسکلروزان اولیه بوده است، اختلالاتی مانند استئاتوهپاتیت غیر الکلی و سنگ صفراوی نیز شیوع بالایی دارند و به علت تشابه با علائم بیماری اولیه ممکن است نادیده انگاشته شوند. در این مقاله به مرور اجمالی اختلالات ذکر شده پرداخته خواهد شد.
فاطمه فرهمند، غلامرضا خاتمی، ولیالله محرابی، فاطمه محجوب، مینا ایزدیار، مهرزاد مهدیزاده،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
در این مطالعه فراوانی، هیستوپاتولوژی و پیشآگهی تومورهای بدخیم اولیه کبد در کودکان بررسی میشود.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی و گذشتهنگر با جمعآوری اطلاعات کلینیکی، رادیولوژی و پاتولوژیک با تمرکز بیشتر روی فراوانی، اتیولوژی و پیشآگهی بوده است.
یافتهها: طی مدت ده سال (1384ـ 1375)، 30 کودک که با احتمال تومور کبد به مرکز طبی کودکان معرفی شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. سن بیماران از سه ماه تا 12 سال و میانگین سنی آنها 8/3 سال بود.
18 بیمار (60%) مذکر و 12 بیمار (40%) مونث بودند. از کل 30 بیمار، 17 بیمار (66/55%) هپاتوبلاستوم داشتند که از این تعداد، 13 بیمار مذکر و چهار بیمار مونث و در سنین شش ماه تا پنج سال بودند. چهار بیمار (33/13%) مبتلا به نروبلاستوما بودند. سه بیمار (10%) هپاتوسل کارسینوم (HCC) داشتند که هر سه نفر HbsAg+ بودند. دو بیمار (66/6%) هامارتوم مزانشیمال، دو بیمار (66/6%) همانژیوما و دو بیمار (66/6%) رابدومیوسارکوم و لیومیوسارکوم سلولهای جدار مجرای صفراوی داشتند. بزرگی شکم و هپاتومگالی در 100% بیماران وجود داشت. زردی پوست و مخاط در دو مورد وجود داشت. آلفا- فیتوپروتئین سرم بیش از ng/ml 500 در 17 مورد (66/56 %) بود. تمام بیماران تحت درمانهای اختصاصی قرار گرفتند. طول عمر سه ساله در مورد هپاتوبلاستوم 65% و برای HCC 2% بود.
نتیجهگیری: از پروتکلهای درمانی خاص موجب بهبود 80% طول عمر شده و شیمی درمانی قبل از جراحی موجب برداشتن کامل تومور میشود.
هادی رکنی یزدی، محمود شیر محمدی،
دوره 66، شماره 2 - ( 2-1387 )
چکیده
سیروز و هیپرتانسیون پورتال بر پروفایلهای جریان خون عروق کبدی تاثیر می گذارند. هدف از اجرای این مطالعه بررسی دقت تشخیصی برخی اندکسهای داپلر سونوگرافی کبد در تشخیص سیروز می باشد.
روش بررسی: در یک مطالعه مورد- شاهدی، 118 بیمار در دو گروه شاهد و مورد مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه مورد شامل بیماران مبتلا به سیروز کبدی تایید شده با بیوپسی و افراد گروه شاهد از افراد سالم انتخاب شدند. همه موارد مورد بررسی تحت داپلر اولتراسونوگرافی قرار میگرفتند. مقایسه سطح زیر منحنی ROC با عدد 5/0 توسط آزمون دقیق فیشر صورت گرفت.
یافتهها:فراوانی معکوس شدن جریان خون در ورید پورت، میانگین قطر ورید پورت (به ترتیب 72/2±67/12 در برابر 69/1±95/10)، میانگین (RI) hepatic arterial resistance index (به ترتیب 07/0±81/0 در برابر 09/0±74/0)، میانگین (PI) hepatic arterial pulsatility index(به ترتیب 48/0±87/1 در برابر 23/0±34/1) در گروه مورد به میزان معنیداری از گروه شاهد بیشتر بود. (001/0p=). حداکثر سرعت خون در ورید پورت نیز در گروه مورد به میزان معنیداری از گروه شاهد کمتر بود. (به ترتیب 59/5±50/16 در برابر 74/8±74/36) (001/0p=). اختلاف معنیداری بین میانگینهای حداکثر سرعت خون و سرعت در پایان دیاستول در شریان کبدی دیده نشد (001/0p=). به کارگیری 1/24 سانتیمتر بر ثانیه در حداکثر سرعت خون در ورید پورت در تشخیص سیروز با دقتی معادل 45/95% (70/97%-23/91% :%95CI) همراه است. به کارگیری PI شریان کبدی معادل 54/1 یا بیشتر در تشخیص سیروز با دقتی معادل 71/85% (%29/90-%48/79 :%95CI) همراه است و RI شریان کبدی معادل 765/0 یا بیشتر در تشخیص سیروز با دقتی معادل 05/71% (%11/78-%81/62 :%95CI)همراه است.
نتیجهگیری: سونوگرافی داپلر و تعیین پارامترهای شریان کبدی و ورید پورت می تواند وسیله دقیقی برای سیروز باشد
امیررضا محمدینیا، خدیجه بختآور، ناصر ابراهیمی دریانی، پیمان حبیبالهی، محمدرضا کرامتی، سیدمحمد فرشته نژاد،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: سونوگرافی داپلر اخیرا به عنوان یک روش
تشخیصی مهم برای بررسی غیرتهاجمی عروق کبدی و برخی بیماریهای پارانشیم کبد مطرح
شده است. یافتههای جدید نشان داده است که انفیلتراسیون چربی میتواند نمایههای
داپلر شریان و ورید کبدی را تحت تاثیر قرار دهد. مطالعه زیر جهت ارزیابی اثر
انفیلتراسیون چربی بر اندکس مقاومت شریان کبدی و فرم امواج ورید کبدی طراحی شده
است.
روش بررسی: تعداد 60 بیمار با درجات مختلف کبد چرب در بیوپسی کبد و
تعداد 20 نفر بدون آثار انفیلتراسیون چربی در سونوگرافی در این مطالعه تحت بررسی
توسط سونوگرافی داپلر استاندارد قرار گرفتند. امواج ورید کبدی به سه گروه تقسیم
شدند: امواج تریفازیک طبیعی، امواج بایفازیک بدون جریان بازگشتی و امواج
مونوفازیک. اندکس مقاومت شریان کبدی به صورت متوسط سه اندازهگیری متوالی محاسبه
شد.
یافتهها: میانگین شاخص توده بدنی (Body mass index)
در افراد نرمال و مبتلا به کبد چرب در محدوده 2kg/m44- 20 قرار داشت. امواج غیرطبیعی ورید کبدی (بایفازیک و
مونوفازیک) در بیماران مبتلا به NAFLD 12 نفر بایفازیک و 17 نفر مونوفازیک در مقایسه با افراد نرمال
شیوع بیشتری دارد. اندکس مقاومت شریان کبدی نیز در بیماران
مبتلا به NAFLD به طور معنیداری پایین تر از افراد نرمال است.
نتیجهگیری: شیوع
امواج غیرطبیعی ورید کبدی در بیماران مبتلا به NAFLD در مقایسه با افراد طبیعی بالاتر است و این افراد اندکس مقاومت
شریان کبدی پایینتری دارند.
مهری کدخدایی، فرشته گلاب، مریم زحمتکش، رعنا غزنوی، مهدی هدایتی، حسینعلی عرب، منوچهر سلیمانی،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیبهای موضعی ایسکمی- ری پرفیوژن کلیه در مطالعات متعددی بررسی شده است لیکن درباره تغییرات عملکرد و وضعیت آنتیاکسیدانی بافت کبد در آسیب ایسکمی- ری پرفیوژن (IR) کلیه اطلاعات کمی موجود است. مطالعات اخیر وجود ارتباط متقابل بین کبد و کلیه را پیشنهاد میکند. هدف مطالعه بررسی عملکرد، تغییرات سطح سیتوکینها و وضعیت آنتیاکسیدانی کبد پس از IR کلیه میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی و در موش صحرایی نر انجام شد. تعداد در هر گروه پنج میباشد. تعداد 20 موش صحرایی در گروههای کنترل جراحی و ایسکمی (30، 45 و 60 دقیقه) و ری پرفیوژن 60 دقیقه مطالعه شدند. یک نمونه خون پساز جراحی برای اندازهگیری کراتینین و BUN بهمنظور ارزیابی عملکرد کلیوی و AST و ALT بهمنظور ارزیابی عملکرد کبدی گرفته شد. سطح گلوتاتیون و FRAP (قدرت تام آنتیاکسیدانی) کبدی و نیز غلظت اینترلوکین 10 و TNF-α در بافت کبد اندازهگیری گردید.
یافتهها: در هر دو گروه 45 و 60 دقیقه ایسکمی و یک ساعت ری پرفیوژن افزایش معنیدار کراتینین و BUN نسبت به گروه کنترل جراحی مشاهده شد. در این گروه همچنین کاهش معنیدار در گلوتاتیون کبد و افزایش TNF-α و اینترلوکین 10 وجود داشت.
نتیجهگیری: ایسکمی کلیوی باعث تغییرات عملکرد، کاهش دفاع آنتیاکسیدانی و افزایش سیتوکینها در کبد میگردد. جهت بررسی اثرات ضایعات کلیوی بر روی کبد بهعنوان ارگان دوردست، حداقل 45 دقیقه دوره ایسکمی لازم میباشد.
بیژن شهبازخانی، غلامعلی محرابی، محسن نصیری طوسی، حسین فروتن، شادی آصفی راد،
دوره 68، شماره 7 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و
هدف: علت افزایش مزمن ترانس آمینازهای سرم میتواند در افراد
دارای اختلالات کبدی علیرغم بررسیهای کامل کلینیکی و پاراکلینیکی اولیه، همچنان
نامعلوم باقی بماند. بیماری سلیاک (یا همان بیماری اسپروی غیر گرمسیری) بهعنوان
یکی از علل ایجادکننده افزایش ترانس آمینازهای سرم مطرح شده است. هدف از انجام
این مطالعه نیز بررسی میزان فراوانی بیماری سلیاک در بین بیماران با افزایش آنزیمهای
کبدی با علت نامعلوم میباشد.
روش
بررسی: 100 بیمار که با افزایش آنزیمهای کبدی با علت
نامعلوم به درمانگاه گوارش و کبد بیمارستان امام خمینی تهران در سال 88-1387
مراجعه کرده بودند، بیمارانی که پس از انجام اقدامات لازم کلینیکی و انجام
آزمایشات پاراکلینیکی اولیه هنوز علت افزایش آنزیمهای کبدی در آنها مشخص نشده
بود، وارد یک مطالعه از نوع بررسی مقطعی شدند. پس از انجام آزمایش آنتیبادی ضد
ترانس گلوتامیناز بافتی از نوع IgA از
سرم بیمار اگر جواب آزمایش مثبت بود، بیوپسی از قسمت دوم دئودنوم بیمار برای بررسی
ابتلا به سلیاک انجام میگرفت و بدینوسیله تشخیص نهایی ابتلاء به سلیاک مسجل میگردید.
یافتهها: میانگین سن بیماران مورد بررسی این مطالعه 77/16±79/39 بود که از این تعداد 55% مذکر بودند. فراوانی سلیاک در بیماران مورد
بررسی 6% (با محدوده اطمینان 95% از 78/2% تا 48/12%) بود. بین فراوانی دو جنس
میانگین سن، AST و ALT در دو گروه اختلاف معنیداری یافت
نشد.
نتیجهگیری: فراوانی بیماری سلیاک در بین بیماران مبتلا به افزایش آنزیمهای کبدی با
علت نامعلوم 6% بود که به فراوانی بهدست آمده در سایر مطالعات نزدیک است.
ستار استادهادی، اعظم بختیاریان، یاسر عزیزی، وحید نیکویی،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: از مواد نانو بهصورت وسیعی در زندگی روزمره استفاده میشود. هدف از مطالعه حاضر بررسی سمیت ریوی نانو ذره دیاکسیدتیتانیوم (TiO2) در خرگوش میباشد.
روش بررسی: در این بررسی 18 خرگوش نر بهصورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروههای اول و دوم µl50 از محلول نانودیاکسیدتیتانیوم با اندازه nm20 را بهترتیب با دوزهای 50 و mg/kg100 بهصورت تزریق تدریجی داخل نای دریافت کردند. گروه سوم فقط µl50 نرمال سالین دریافت کرد. در زمانهای قبل از تزریق و روزهای 10، 17 و 24 پس از تزریق، از قفسهسینه عکس رادیوگرافی تهیه شد. در روز 24 پس از تزریق، حیوانات بیهوش شده و نمونهگیری از خون و بافت ریه انجام گردید.
یافتهها: بررسی رادیوگرافی نشان داد که در گروههای دریافتکننده نانودیاکسیدتیتانیوم نسبت به گروه کنترل افزایش پیشروندهای در فیبروز ریوی مشاهده میگردد که این رخداد در روز 24 بعد از تزریق به حداکثر رسید. در بررسی میکروسکوپی، افزایش سلولهای التهابی در بافت بینابینی ریه و همچنین آمفیزم ریوی مشاهده گردید. در گروههای دریافتکننده نانودیاکسیدتیتانیوم میزان آنزیمهای کبدی، گلبولهای سفید و هماتوکریت نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (05/0P≤). در مورد غلظت پلاسمایی کراتینین تفاوت معنیداری بین گروههای مختلف مشاهده نشد (05/0P>).
نتیجهگیری: موارد فوق نشان داد که نانو ذرات دیاکسیدتیتانیوم قادر به ایجاد فیبروز و التهاب ریوی و نیز افزایش آنزیمهای کبدی و سلولهای التهابی میباشند.
غلامرضا رضامند، مژده قبائی، ناصر ابراهیمی دریانی، هدی قدمی،
دوره 72، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی (Nonalcoholic Fatty Liver Disease, NAFLD) یکیاز شایعترین بیماریهایی است که با افزایش مقاومت عروقی بر همودینامیک مغز تاثیر میگذارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر کبد چرب غیرالکلی و شدت درگیری آن بر مقاومت شریانهای داخل جمجمه بود.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت یک مطالعه مقطعی- تحلیلی در 55 بیمار کبدی مراجعهکننده به کلینیک خصوصی شهر تهران و بخش سونوداپلر مرکز تحقیقات بیماریهای مغز و اعصاب ایران در سالهای 92-1391 انجام شد و طی آن شاخصهای همودینامیک (Pulsatility Index, PI) شریانهای مغزی بیماران بهروش سونوگرافی داپلر ترانس کرانیال (TCD) اندازهگیری و با مقادیر نرمال مقایسه شد. همچنین ارتباط این شاخصها با سطح سرمی آنزیمهای کبد و شدت درگیری کبد در سونوگرافی ارزیابی شد.
یافتهها: شاخص ضربانی (PI) در شریان قاعدهای با 053/0P= و مغزی میانی با 166/0P= تفاوت معناداری با مقادیر نرمال نداشت. همچنین این شاخص ارتباطی با شدت درگیری سونوگرافیک کبد نداشت (789/0P=) ولی در شریان بازیلار ارتباط معکوسی با سطح سرمی آنزیمهای کبد وجود داشت (014/0P=). از نظر شدت کبد چرب در سونوگرافی 42% خفیف، 38% متوسط و 20% شدید گزارش شده بود که هیچکدام از بیماران دچار اختلال عملکرد کبدی نبودند.
نتیجهگیری: با توجه به افزایش مقاومت عروقی شریانهای مغزی در بیماریهای کبدی پیشرفته، عدم تغییرات عروقی را میتوان ناشیاز مدت کوتاه بیماری از زمان تشخیص تا انجام TCD، عدم پیشرفته بودن درگیری کبد و تاثیرات درمان انجامشده بر بیماران دانست، از اینرو جهت بررسی تغییرات عروقی در طی زمان، داپلر عروق مغزی و مارکرهایی مانند K18 و فیبرواسکن مکرر کمککننده خواهد بود.
سعید نوری، محمدرضا شریف،
دوره 72، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کنترل خونریزی کبد علیرغم پیشرفت علم جراحی، کماکان یکی از چالشهای روبهروی جراحان برای حفظ جان بیماران میباشد. یک رقابت پژوهشی بر سر معرفی روش موثرتر بین پژوهشگران این زمینه وجود دارد. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر هموستاتیک کلرید آلومینیوم در کنترل خونریزی کبدی و مقایسه آن با روش استاندارد (بخیه) انجام گردید.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی 60 موش نر ویستار بهصورت تصادفی ساده در شش گروه 10 تایی قرار داده شدند. بر روی کبد هر موش برشی به طول cm 2 و عمق cm 5/0 داده شد و زمان هموستاز با استفاده از غلظتهای مختلف کلرید آلومینیوم (5%، 10%، 15%، 25%، 50%) و روش کنترل نیز (بخیه زدن) اندازهگیری شد. بافت کبدی از نظر تغییرات پاتولوژی نیز مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت دادههای بهدستآمده وارد نرمافزار SPSS شده و با Kruskal- wallis test و Mann- Whitney مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین زمان هموستاز در گروههای غلظتی کلرید آلومینیوم 50%، 25%، 15%، 10% و 5% بهترتیب 77/0±90/8، 67/0±10/13، 22/1±30/23، 73/0±30/30 و 16/1±80/37 ثانیه بود و در گروه کنترل (بخیه) میانگین زمان هموستاز 60/81 بود. زمان برقراری هموستاز ناشی از گروههای غلظتی کلرید آلومینیوم از گروه کنترل (بخیه زدن) بهصورت معنادار کمتر بود (001/0P<).
نتیجهگیری: کلرید آلومینیوم باعث تسریع در کنترل خونریزی کبدی و برقراری هموستاز میشود و یک ماده هموستاتیک موثر در کنترل خونریزی کبد در مدل حیوانی میباشد.
سریه گلمحمدلو، طیبه کارجویان، شهریار صانع، سیما اشنوئی، سروین پاشاپور،
دوره 72، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پارگی خودبهخود کبد همراه با خونریزی یک عارضه نادر حاملگی بوده و اغلب با پرهاکلامپسی توام با سندرم HELLP دیده میشود و میتواند با عارضه و مرگومیر بالای مادر و جنین همراه باشد. در این مطالعه یک مورد پارگی کبد بهدنبال سندرم HELLP، در استان آذربایجان غربی گزارش شد.
معرفی بیمار: خانم حامله 33 ساله G6D5 با سن حاملگی 30 هفته با سابقه فشارخون بالا، کاهش پلاکت و افزایش آنزیمهای کبدی بود. در بررسی شکم بعد از سزارین متوجه خون و لخته در طرف راست شکم و پارگی کبد شده، محل خونریزی با لنگاز پک و شکم بسته شد. روز دوم، کبد با 10 عدد سرجی سل پک و فاسیا دوخته نشد. بیمار پس از چهل روز بستری مرخص شد.
نتیجهگیری: در پارگی کبد با توجه به مشکل بودن تشخیص کلینیکی، میتوان از روشهای در دسترس مانند انجام سیتیاسکن و MRI، بهرهمند گردید.
رایکا جمالی، ابراهیم موسوی جهان آباد، طیب رمیم،
دوره 74، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از آنزیمهای مرحله استرس اکسیداتیو روشی غیرتهاجمی در پیشبینی پاتولوژی کبد در مبتلایان به کبد چرب غیرالکلی است. پژوهش کنونی با هدف بررسی ارتباط سطح سرمی روی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی (NAFLD) با یافتههای پاتولوژی کبد انجام شد.
روش بررسی: مطالعه بهصورت کوهورت همراه با گروه کنترل در بیماران مبتلا به کبد چرب غیرالکلی مراجعهکننده به درمانگاه گوارش بیمارستان سینا، تهران در مدت یکسال (فروردین 1393 تا فروردین 1394) انجام شد. افرادی که فاقد بیماری در بالین و سونوگرافی کبدی و آزمایشات طبیعی بودند بهعنوان گروه کنترل وارد مطالعه شدند. در افراد شرکتکننده سطح سرمی روی با روش اسپکترومتری جذب اتمی مورد بررسی قرار گرفت. سطح طبیعی روی µmol/L 9/22- 7/10 (µg/dL 70-150) بوده و سطوح کمتر از (µg/dL 46) µg/dl 7 بهعنوان کمبود روی در نظر گرفته شد.
یافتهها: دو گروه 60 نفری در این مطالعه شرکت کردند. در گروه مورد، شش نفر و در گروه شاهد 26 نفر بهدلیل عدم رضایت به انجام آزمایشات حذف شدند. در نهایت 54 نفر در گروه مورد (35 مرد، 19 زن) و 34 نفر در گروه شاهد (22 مرد، 12 زن) در بررسی نهایی شرکت داده شدند. میانگین سنی بیماران در گروه مورد 82/9±02/37 سال و در گروه شاهد 01/12±24/33 سال بود (111/0P=). اختلاف آماری معناداری بین دو گروه از نظر سطح روی وجود نداشت (50/0P=).
نتیجهگیری: یافتههای بهدستآمده نشان داد که ارتباط آماری معناداری میان سطح سرمی روی و استئاتوز، التهاب لوبولار و فیبروز کبد در مبتلایان به کبد چرب غیرالکلی وجود ندارد.
شهلا ترابی، محمد رضا اسد، آرزو تبریزی،
دوره 74، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت با تغییرات پاتولوژیکی زیادی در ارتباط است و آسیبهای کبدی یکی از مهمترین پیامدهای این بیماری است. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی به همراه مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی آنزیمهای کبدی آلانینآمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتاتآمینوترانسفراز (AST) زنان مبتلا به دیابت نوع II انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش نیمه تجربی، 36 زن داوطلب مبتلا به دیابت نوع II (64/2±72/52 سال و نمایه توده بدن 94/2±28/29) شرکت کردند. آزمودنیها بر اساس نمایه توده بدن، به صورت تصادفی به چهار گروه (9 نفری)، تمرین، تمرین- دارچین، دارچین و کنترل تقسیم شدند. تمرین استقامتی با شدت 60 تا 75% حداکثر ضربان قلب، به مدت40 تا 60 دقیقه، سه جلسه و در طی هشت هفته انجام شد. دوز مصرف دارچین، روزانه gr 5/1 بود. غلظتهای پلاسمایی ALT و AST به روش آنزایماتیک و پس از 12 ساعت ناشتایی، پیش و پس از انجام پژوهش اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون t زوجی و آنالیز واریانس عاملی و بهوسیله SPSS version 21 (Chicago, IL, USA) در سطح معناداری 05/0>P تجزیه تحلیل شدند.
یافتهها: سطوح ALT در هر سه گروه تجربی کاهش یافت، که تنها در گروه دارچین (میانگین و انحرافمعیار پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب: 5/9±5/28، 2/9±3/25) معنادار بود (05/0>P). مقادیر پلاسمایی AST در گروه تمرین- دارچین افزایش و در گروههای تمرین و دارچین کاهش یافت که هیچیک معنادار نبود. مداخلات انجام شده تأثیری بر تغییرات قند خون ناشتای گروهها نداشت. همچنین اختلاف معنادار بین گروهی نیز در پیش و پس آزمون مشاهده نشد(05/0P>).
نتیجهگیری: این نتایج نشان داد مصرف دارچین در بهبود مقادیر پلاسمایی ALT موثر است، اما در بیماران دیابتی، شدت و مدت فعالیت ورزشی موثر، به خصوص همزمان با مصرف دارچین نیاز به بررسی بیشتری دارد.
زینب مرادی کهنکی، خیرالله اسداللهی، قباد آبانگاه، کورش سایه میری،
دوره 74، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبدچرب غیرالکلی (Nonalcoholic Fatty Liver Disease, NAFLD) وضعیتی است که در آن تریگلیسیرید در سلولهای کبدی بدون سابقه مصرف الکل تجمع پیدا میکند. مطالعه کنونی در زمینه بررسی عوامل خطر بیماری کبدچرب غیرالکلی انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی کنونی در سال 94-1393 بر روی 150 فرد مبتلا به کبد چرب غیرالکلی و 150 فرد غیرمبتلا که به کلینیکهای تخصصی گوارش شهر ایلام مراجعه کرده بودند، انجام شد. دادههای مربوط به ویژگیهای جمعیتشناختی، آزمایشات بالینی و رفتارهای بهداشتی مرتبط با شیوه زندگی مانند نوع تغذیه، استعمال سیگار، فعالیت فیزیکی گردآوری و بررسی شد.
یافتهها: میانگین سنی شرکتکنندهها در این مطالعه 15/12±13/42 سال بود. میانگین مقادیر کلسترول تام، تریگلیسرید، LDL، ALT، AST، (ALT/AST) و ALP بهطور معناداری در بیماران بالاتر از گروه شاهد بود (000/0P=). میان سابقه خانوادگی ابتلا به این بیماری (01/0P=)، متاهل بودن (002/0P=) و فعالیت بدنی کم (02/0P=) با بیماری کبد چرب غیرالکلی رابطه معناداری مشاهده شد. مصرف گوشت قرمز در بیماران در مقایسه با گروه شاهد بهطور معناداری بالاتر (01/0P=) و مصرف لبنیات در بیماران بهطور معناداری کمتر بود (002/0P=). با استفاده از تحلیل رگرسیون لجستیک چندمتغیره، متغیرهای دور کمر، تریگلیسرید، ALT و BMI بهترتیب با نسبت شانس تطبیقیافته ((002/0P=) (18/1-04/1) 95%CI11/1)، ((04/0P=) (67/6-01/1) %95CI 58/2)، ((002/0P=) (52/15-84/1) %95CI 34/5) و ((004/0P=) (99/27-89/1) 95%CI 28/7) از نظر آماری معنادار شدند. همچنین ارتباط معناداری میان پارامترهای ALT (004/0P=)، AST (03/0P=) و BMI (006/0P=) با درجه NAFLD مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش کنونی نشان داد، دور کمر، نمایه توده بدنی، غلظت تریگلیسرید و سطح ALT میتواند وقوع کبد چرب غیرالکلی را پیشبینی کند. BMI، سطوح ALT و AST با درجهبندی سونوگرافی کبد در NAFLD ارتباط داشت، بنابراین میتوان از این پارامترها برای پیشبینی مرحلهبندی سونوگرافی کبد در این بیماران استفاده کرد.
رویا ستارزاده بادکوبه، بابک گرایلی، محسن نصیری طوسی، علی جعفریان، کاظم حیدری،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از بیماران سیروتیک عوارض قلبی منجر به مرگ میشود. در این مطالعه عملکرد سیستولی قلب در بیماران سیروزی کاندید پیوند کبد در مقایسه با گروه کنترل بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی در بیمارستان امامخمینی (ره) تهران از اول فروردین 1387 تا آخر اسفند 1390 انجام شد. نمونهگیری بهروش غیرتصادفی ساده بود. بدینترتیب که 81 بیمار با سیروز کبدی و کاندید پیوند کبد وارد مطالعه شدند. 32 داوطلب سالم نیز بهعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای دو گروه اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک (دوبعدی، داپلر رنگی و داپلر بافتی) انجام شد. بیماران با هموگلوبین کمتر از g/dl 9، اختلالات عملکرد تیرویید (هیپو یا هیپرتیروییدیسم)، بیماران با ریسک فاکتورهای متعدد بیماری عروق کرونر یا سن بالای 40 سال که شواهد ایسکمی میوکارد یا سایر بیماریهای قلبی مانند بیماری دریچهای قلب (بر اساس یافتههای اکوکاردیوگرافیک) داشتند، از مطالعه خارج شدند.
یافتهها: ابعاد دهلیز راست و چپ، سایز بطن راست در قسمت بازال و حجم پایان دیاستولی بطن چپ در گروه بیماران افزایش معناداری داشت (001/0P<). Tei index و فاصله زمانی سیستولیک بطن چپ بهطور معناداری در گروه سیروتیک بیشتر بود (001/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد، اثرات سیروز کبدی بر روی قلب منجر به بزرگی حفرات قلب میشود و بنابراین باید از ایندکسهای قلبی غیر وابسته به حجم برای ارزیابی عملکرد سیستولی در بیماران سیروزی استفاده کرد.
سید کمال سادات حسینی، ولیالله دبیدی روشن،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دوکسوروبیسین، یکی از رایجترین داروهای شیمیدرمانی است، که با کاهش آنتیاکسیدانها و القای آپوپتوز منجر به سمیت کبدی میشود. پژوهش کنونی با هدف بررسی اثرات تعاملی دو شیوه تمرین اجباری و اختیاری و مکمل نانوکورکومین، بر آسیب بافت کبد آزمودنیهای مدل سالمندی، انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش تجربی در آزمایشگاه جانوری گروه فیزیولوژی ورزش دانشگاه مازندران در فروردین 1393 انجام شد. 80 سر رت نر نژاد ویستار، 9 هفته بهصورت روزانه در معرض تزریق 100 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دی گالاکتوز بهصورت زیر صفاقی قرار گرفتند و بهصورت تصادفی به 10 گروه تقسیم شدند. تمرین اجباری نوارگردان بهصورت پیشرونده، 54-25 دقیقه در روز، سرعت 20-15 متر در دقیقه، پنج جلسه در هفته و بهمدت شش هفته، و تمرین اختیاری چرخ دوار بهمدت شش هفته بود. دوکسوروبیسین، 15روز، روزانه mg/kg 1 بهصورت زیر صفاقی تزریق شد. نانوکورکومین 14 روز بهصورت روزانه mg/kg 100 بهصورت گاواژ خورانده شد. سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و فاکتور محرک آپوپتوز (AIF) بهروش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: اجرای تمرینات اجباری و اختیاری بههمراه نانوکورکومین، بهترتیب منجر به کاهش و افزایش غیرمعنادار SOD، در مقایسه با اجرای این تمرینات بهتنهایی، شد (955/0P= و 99/0P=). بهدنبال اجرای این تمرینات بههمراه نانوکورکومین، AIF، کاهشی غیر معنادار نسبت به اجرای این تمرینات بهتنهایی داشت (99/0P= و 99/0P=).
نتیجهگیری: هر چند اجرای این تمرینات بههمراه نانوکورکومین تا حدودی منجر به تعدیل اثرات جانبی ناشی از دوکسوروبیسین میشود، لیکن این سطح از مداخلات جهت حفاظت در مقابل سمیت کبدی ناشی از دوکسوروبیسین، کافی نیست.
سحر ملزمی، ناهید بلبلحقیقی، محبوبه صدیقی، محبوبه هادیزاده بزاز، غلامحسن واعظی،
دوره 76، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ریتالین خواصی شبیه آمفتامینها داشته و از اینرو بهصورت خودسرانه مصرف میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر ریتالین بر هیستولوژی کبد و برخی آنزیمهای کبدی در موشهای سالم و دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در شهریور ماه سال ۱۳۹۴ که در دانشگاه آزاد دامغان انجام گرفت ۸۰ سر موش رت نر را به هشت گروه دهتایی شامل: گروه کنترل که شامل موشهای سالم و گروه تجربی ۱ و ۲ و ۳ (سالم+ریتالین) که ریتالین را بهترتیب با دوز ۲/۵، ۵، mg/kg ۱۰ بهصورت گاواژ دریافت کردند و همچنین گروه شاهد (دیابتی) و گروه تجربی ۴، ۵ و ۶ (دیابتی+ریتالین) پس از گذشت دو ماه از دیابتی شدن ریتالین را با دوزهای ۲/۵، ۵ و mg/kg ۱۰ بهصورت گاواژ روزانه تا ۳۰ روز دریافت کردند. پس از پایان روز مقرر موشها بیهوش شدند و پس از خونگیری از قلب، از کبد نیز نمونهگیری انجام شد و نمونهها تحویل آزمایشگاه گردید.
یافتهها: کاهش معناداری در میزان آلبومین گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل (P=۰/۰۳) و همچنین افزایش معناداری در میزان آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در تمامی گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل (P=۰/۰۰۱) مشاهده گردید. در گروه (دیابتی+ریتالین) ستونهای هپاتوسیتها نسبت به کنترل فاقد نظم میباشند.
نتیجهگیری: مصرف خوراکی ریتالین باعث بر هم زدن تعادل آنزیمهای کبدی موشها گردید و در گروههای تجربی هرچه دوز دارو افزایش یافت میزان آنزیمهای کبدی نیز نسبت به گروه دیابتی افزایش یافت و درجات شدیدی از تغییرات بافتی در گروه (دیابتی+ریتالین) مشاهده گردید.
جعفر محمدشاهی، سهیلا رفاهی، بهاره یوسفیپور، مهران سرداری، رقیه تیمورپور،
دوره 76، شماره 9 - ( 9-1397 )
چکیده
هپاتیت B یک بیماری تهدیدکننده حیات است که کبد را تحت تاثیر قرار میدهد. تظاهرات بالینی بیماری از فرم بدون علامت تا عوارض شدید مانند سرطان کبد و سیروز متفاوت است. باوجود در دسترس بودن واکسن و دارو، این بیماری هنوز یک مشکل بزرگ برای سلامتی انسان در سرتاسر جهان باقی مانده است. هپاتیت B بسیار مسری بوده و از طریق خون و مایعات آلوده، مادر به جنین، استفاده از سوزن آلوده و تماس جنسی با فرد آلوده منتقل میشود. ویروس هپاتیت B بهکمک رسپتور سدیم توروکولات کوترانسپورتینگ پلیپپتید (NTCP) وارد هپاتوسیتها شده و با تکثیر در این سلولها باعث اختلال در عملکرد کبد میشود. در واقع آسیبهای کبدی نتیجه تکثیر ویروس و فعال شدن سیستم ایمنی بهویژه سلولهای T سایتوتوکسیک اختصاصی ویروس است. سلولهای CTL و CD4Th1 از طریق کشتن سلولهای آلوده و تحریک تولید سایتوکینهای ضد ویروسی تکثیر ویروس را کنترل میکنند. از طرفی عمکلرد این سلولها در افرادی که بهشکل موفق ویروس را حذف میکنند بسیار قوی میباشد، در مقابل در افراد مبتلا به عفونتهای مزمن این دسته از سلولها تضعیف شدهاند. بسیاری از مطالعات نشان داده است که چالش اصلی در حذف کامل ویروس مربوط به حضور Covalently closed circular DNA (cccDNA) است. این ساختار در فرآیند سیکل تکثیری ویروس تولید شده و بهمدت طولانی در داخل سلول میزبان باقی مانده و بهعنوان الگویی برای تولید Pre-genomic RNA و تکثیر ویروس عمل میکند. تاکنون هیچ داروی ضد ویروسی نتوانسته این ساختار را از بین ببرد.
فاطمه کرمی رباطی، صدیف درویش مقدم، محمدمهدی حیاتبخش عباسی،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین شاخصهای رشد و توسعهیافتگی کشورها در سطح ملی و جهانی، بررسی تولیدات علمی نمایهشده در پایگاههای دادهی معتبر است. هدف مطالعه حاضر، تحلیل تولیدات علمی «گوارش و کبد» ایران در پایگاه استنادی علوم بود.
روش بررسی: پژوهش کاربردی حاضر با استفاده از روش علمسنجی به تحلیل تولیدات علمی «گوارش و کبد» ایران در پایگاه استنادی علوم پرداخت. بدین منظور، تمامی تولیدات علمی این حوزه که تا پایان سال ۲۰۱۷ در پایگاه استنادی علوم نمایه شده بودند، در اردیبهشتماه ۱۳۹۷ از طریق رابط کاربر Web of Science بازیابی شدند. محل انجام پژوهش، پایگاه تحقیقات بالینی مرکز آموزشی-درمانی افضلیپور کرمان بود.
یافتهها: براساس نتایج، ایران با تولید ۲۱۸۰ رکورد (۰/۳۱%) در حوزه «گوارش و کبد» تا پایان سال ۲۰۱۷ در رتبه سی و چهارم جهان قرار داشت. رشد سالیانه تولیدات «گوارش و کبد» ایران ۹/۵% بود. بیشترین مشارکت پژوهشگران ایرانی در سطح ملی و جهانی بهترتیب با پژوهشگران «دانشگاه علوم پزشکی تهران» و «ایالاتمتحده» بود. مجله «Hepatitis Monthly» بیشترین تعداد مقالات «گوارش و کبد» ایران را منتشر کرده بود (۲۶/۶۹%). بیشترین تولیدات علمی این حوزه در موضوع «میکروبیولوژی» و به زبان «انگلیسی» و در چهارچوب «مقاله» منتشر شده بودند.
نتیجهگیری: تحلیل تولیدات علمی «گوارش و کبد» ایران نشان داد، هرچند رشد سالیانه این تولیدات نسبت به رشد سالیانه تولیدات «گوارش و کبد» جهان بیشتر بود اما جایگاه ایران در این حوزه چندان رضایتبخش نبود. اغلب مقالات «گوارش و کبد» ایران در مجلات با شاخص تأثیر پایین منتشر شده بودند، بنابراین، باید تمهیداتی اندیشیده شود تا ضمن برطرف ساختن کاستیهای پژوهش در این حوزه، سطح کیفی پژوهشها نیز بهبود یابد.
محسن جعفری، علی اصغر رواسی،
دوره 78، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: گیرندههای ایکس کبدی عوامل رونویسی فعالشونده با لیگاند هستند که متابولیسم چندین ژن مهم مربوط به چربی، کلسترول و اسیدهای صفراوی را تنظیم میکنند و فعالیت آنها در پیشگیری از آتروسکلروز مؤثر است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر ۱۲ هفته تمرینات تناوبی شدید و تداومی کم شدت پس از رژیم پرچرب بر بیان ژن گیرنده ایکس کبدی آلفا در رتهای نر ویستار بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در مرکز تحقیقات علوم ورزشی شهید میرغنی (گرگان) از دی ۱۳۹۷ تا مرداد ۱۳۹۸ انجام شد. رتها پس از ۱۳ هفته رژیم غذایی پرچرب (۴۰% چربی) به سه گروه کنترل، تمرین تناوبی و تمرین تداومی تقسیم شدند. مدت تمرینات ۱۲ هفته (پنج جلسه در هفته) بود.
یافتهها: نتایج نشان داد که مقادیر میانگین بیان ژن گیرنده ایکس کبدی آلفا بین گروههای پژوهش بهطور معناداری متفاوت هستند (۰/۰۵P≤)، بهطوری که بیشترین میزان بیان ژن گیرنده ایکس کبدی آلفا در گروه تمرین تناوبی و کمترین میزان آن در گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: بهطور کلی یافتههای این پژوهش نشان داد که ۱۲ هفته تمرینات تناوبی و تداومی پس از ۱۳ هفته رژیم پرچرب موجب افزایش بیان ژن گیرنده ایکس کبدی آلفا میشود که میتواند یک سازوکار پیشگیرانه برای آتروسکلروز بهویژه در افراد چاق باشد. همچنین تمرینات تناوبی نسبت به تمرینات تداومی تأثیر بیشتری در افزایش بیان ژن گیرنده ایکس کبدی آلفا دارند.