جستجو در مقالات منتشر شده


66 نتیجه برای کرونر

عباسعلی کریمی،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده

بیماری عروق کرونر قلب از بیماریهای شایع دوران زندگی و جراحی بای پس عروق کرونر قلب از روشهای درمانی شایع در ایران و سایر کشورهای جهان محسوب می شود. این بیماری بدنبال تعدادی عوامل مستعد کننده و با ویژگیهای خاص سنی و جنسی خود بروز می کند. عوامل مختلف در تعیین نوع درمان این بیماری نقش دارند. شایع ترین روش درمانی تهاجمی برای این بیماری جراحی بای پس عروق کرونر است. در این مقاله 500 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر که در بخش جراحی قلب بیمارستان دکتر شریعتی تهران تحت جراحی بای پس قرار گرفتند، مطالعه شدند. بیماران بصورت گذشته نگر و با تکمیل پرسشنامه تهیه شده مورد بررسی قرار گرفتند. از میان 500 بیمار 402 مورد مرد و 98 مورد زن بودند. متوسط سن مردان 52 سال و زنان 57 سال بود. پرفشاری خون، دیابت، کلسترول و تری گلیسیرید بالای سرم در زنان به طور واضحی بیش از مردان بود. از طرف دیگر وزن زنان بیمار نیز از مردان بیشتر بود. برعکس مصرف سیگار در مردان به طور محسوسی بالاتر بوده است. متوسط کسر جهشی قلب (Left Ventricle Ejection Fraction) در زنان بالاتر از مردان، ولی میانگین تعداد عروق گرفتار در هر دو جنس تقریبا یکسان بود. 10 بیمار در فاصله یکماه بعد از جراحی فوت کردند که از این میان 7 نفر مرد و 3 نفر زن بودند.


سید محمود صدر بافقی، منصور رفیعی، سیده مهدیه نماینده، عباس اندیشمند، محمدحسین سلطانی، مصطفی متفکر، محمود امامی میبدی، محمدرضا امینی پور،
دوره 63، شماره 7 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: بیماریهای ایسکمپک قلب و عروق علت اصلی مرگ و میر و ناتوانی در اکثر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از جمله ایران می باشد. بیماری زودرس عروق کرونر حدود 25% حوادث حاد عروق کرونر را به خود اختصاص می دهد. تفاوتهائی از نظر فاکتورهای خطر، سابقه فامیلی و پیش آگهی این بیماران با سایر بیماران مشاهده گردیده است. هدف از این مطالعه بررسی خصوصیات دموگرافی، بالینی ، آزمایشگاهی و پیش آگهی بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد زودرس ور مقایسه آن با افراد مبتلا به شکل دیر رس بیماری بود.
مواد و روش ها: 823 مورد بیمار مبتلا به MI حاد که طی 18 ماه در سی سی یوهای شهر یزد بستری شدند وارد مطالعه گردیدند. از بین کل افراد مورد مطالعه 200 نفر در گروه (Premature Coronary Artery Disease) PCAD (گروه I ) و 623 نفر در گروه (Late Onset Coronary Artery Disease) LOAD ( گروه II ) گرفتند. بیماران به طور سرشماری وارد مطالعه شدند و از نظر فاکتورهای خطر، مشخصات دموگرافی، اطلاعات بالینی و آزمایشگاهی، عوارض بیمارستانی پیش آگهی با سایر بیماران مقایسه شدند.
یافته ها: بطور کلی گروه I 5/24% از کل بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد را به خود اختصاص دادند. شیوع PCAD در زنان 9/17% و در مردان 7/27% بود. (P<0.01) گروه I بطور معنی داری بیشتر دارای سابقه چاقی، کلسترول بیشتر از 200، مصرف سیگار و سابقه فامیلی بیماری تنگی کرونر بودند. 67% بیماران گروه I استرپتوکیناز دریافت نمودند که این آمار در گروه II 8/51% بود. (P=0.001) شدت تنگی عروق اصلی کرونر با معیار gensini score به طور معنی داری در گروه I کمتر بود. (P=0.04) شدت تنگی در مردان بیشتر از زنان بود. (10.7 در مقابل 9 ) (P=0.3). شدت تنگی در بیماران مبتلا به هیپرلپیدمی به طور معنی داری بیشتر از سایرین بود. (P=0.02) مورتالیتی بیمارستانی در گروه I 6/3% در مقابل 3/14% در گروه II مشاهده شد. (r=0.1) (P=0.001) [odd=0.2(0-1-0.4)]
نتیجه گیری و توصیه ها: انفارکتوس میوکارد زودرس بیشتر در بین مردان سیگاری، دارای سابقه فامیلی مثبت، هیپرکلسترولمی، هیپرتری گلیسریدمی و چاقی در بین زنان مبتلا به سندرم متابولیک ایجاد می شود. این افراد شدت تنگی کرونر کمتری داشته و مورتالیتی بیمارستانی پائین تری دارند.


حسین فخرزاده، مازیار مرادی، محمدجعفر محمودی، نگار نادرپور، محمد باقری راد، مسعود احمدزاداصل، سیدحسن عارفی،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: کیفیت مراقبت از مبتلایان به سندروم حاد کرونر و تطابق مراقبت های اعمال شده با شواهد علمی، اثر شناخته شده‌ای در پیش‌آگهی بیماران دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی کیفیت مراقبت در بیماران مبتلا به سندروم حاد کرونر در یکی از بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران صورت گرفت. 
روش بررسی: شاخص‌های کیفیت مراقبت در این مطالعه شامل شاخص‌های فرآیند و نتیجه مراقبت و مطابق با شاخص‌های مورد استفاده در پروژه [1]MONICA بود. 320 بیمار (شامل 80 بیمار از هر دوره 3 ماهه از ابتدای مرداد 82 تا انتهای تیر 83) که با تشخیص اولیه سندروم حاد کرونر بستری شده بودند، از نظر تطبیق تشخیص با تعاریف استاندارد پروژه مونیکا، مراقبت‌های اعمال شده و حیات در روز 28 پس از حمله مورد ارزیابی قرار گرفتند. 
یافته‌ها: نمره درمان معادل ([2]ETS)در بیماران زنده مانده مبتلا به انفارکتوس قطعی میوکارد 4/43 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد: 94/53-86/32) و نمره درمان وزن داده شده ([3]WTS) معادل 2/22 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد: 03/31-36/13) به دست آمد. مرگ و میر 28 روزه در مجموعه بیماران، 09/9 درصد (دامنه اطمینان 95 درصد: 33/12-85/5) بود.
نتیجه‌گیری: علیرغم قابل قبول بودن شاخص‌های فرآیند و نتیجه درمان در مقایسه با شاخص‌های مربوط به مراکز همکار طرح مونیکا، بایستی تفاوت نمونه‌گیری بیمارستانی این مطالعه را با مطالعات مبتنی بر جمعیت پروژه مونیکا مد نظر داشت؛ شاخص‌های کیفیت مراقبت در صورت افزوده شدن موارد مرگ پیش بیمارستانی (که سطح مراقبتی آنان پایین‌تر از بیماران مراقبت شده در بیمارستان‌ها می‌باشد) کاهش شدیدی خواهد یافت.


سید خلیل فروزان نیا، محمد حسن عبدالهی، مصطفی متفکر، حمید رضا دهقان، حسن رجبیون،
دوره 64، شماره 7 - ( 5-1385 )
چکیده

فیبریلاسیون دهلیزی (AF) شایعترین آریتمی بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر (CABG) می‌باشد که می‌تواند سبب طپش قلب، ناپایداری همودینامیک و حوادث ترومبوآمبولیک شود. به منظور بررسی اثرات آمیودارون با دوزهای مختلف در پیشگیری از AF بعد از CABG، این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی بر روی 300 بیمار کاندید CABG انجام شد.
روش کار: بیماران به صورت تصادفی به سه گروه مساوی تقسیم شدند. قبل از آغاز عمل جراحــــی در گروه
اول فقط پروپرانولول mg 10 خوراکی هر 8 ساعت و در گروه دوم و سوم، علاوه بر پروپرانولول به ترتیب از
آمیودارون Low Dose و High Dose به میـزان mg 350 وmg 1000 به صـورت انفوزیـون داخـل وریـدی از 24 ساعت قبل از عمل جراحی استفاده شد.
یافته‌ها: میزان آریتمی AF بعد از عمل CABG در گروه اول 12 نفر و در گروه دوم چهــــار نفر در و گـــروه
سوم 10نفر بود که از این تعداد 23 مورد در گروه مردان (36/10%) و سه مورد در گروه زنان (84/3%) بود. 267 بیمار (89%) به روش On Pump (با استفاده از دستگاه پمپ قلبی-ریوی) و 33 بیمار (11%) به روش Off Pump (بدون استفاده از دستگاه پمپ قلبی- ریوی) عمل شدند. در بیمارانی که به روش On Pump عمل شدند AF در 26 مورد (73/9%) AF به وقوع پیوست در حالی که در گروه Off Pump هیچ آریتمی رخ نداد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده رژیم داروئی آمیودارون Low Dose همـــراه با پروپـــرانــولول به
عنوان پروفیلاکسی از AF در بیماران کاندید CABG توصیه میشود.


محمد حسن عبدالهی، سید خلیل فروزان نیا، صمد زارع،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده

قریب به سه درصد از جمعیت ایران به نوعی مبتلا به اعتیاد می‌باشند. هدف از این مطالعه بررسی وابستگی به مواد مخدر بر اساس معیارهای DSM-IV و ارزیابی نگرش افراد معتاد مبنی بر تأثیر مصرف مواد مخدر بر بیماری قلبی آنان در بیماران کاندید عمل CABG می باشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی بر روی 1329 بیمار کاندید عمل جراحی بای‌پس شریان کرونر (CABG ) در بخش جراحی قلب بیمارستان افشار یزد از تیرماه 80 تا تیرماه 83 انجام گرفته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته اخذ و با نرم افراز رایـانه‌ای 5/11SPSS و آزمونـهای Chi Square و ANOVA/ MCNema'r تحلیل و مقادیر 05/0p< معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: از 1329 بیمار مورد مطالعه، 131 بیمار (9/9%)، 127 مرد (9/98%)، و چهار زن (1/1%) مطابق با ملاک DSM-IV وابستگی به مواد مخدر داشتند. میانگین سنی معتادین به طور معنی‌داری بالاتر از گروه غیرمعتاد بود (8 0/10±5/58 سال در برابر 15/10 ± 7/50 سال) (000/0= P). تریاک (9/96%) بیشترین ماده مصرفی و تدخین (7/52%) شایعترین راه استعمال مواد مخدر بود. 82 نفر (5/62%) از معتادان بر بهبود عملکرد قلبی عروقی و درد سینه خود پس از شروع مصرف مواد مخدر باور داشتند که از این تعداد 58 نفر قبل از شروع مصرف مواد مخدر نیز معتقد به اثر مثبت ذکر شده فوق بودند (012/0p=).
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع 9/9% اعتیاد در بیماران کاندید CABG و باور به اثرات مفید قلبی عروقی مواد مخدر و با توجه به اثر صرفا˝ تسکینی و علامتی مواد مخدر بر درد سینه ، پیشنهاد می شود آموزش صحیح در این زمینه مورد توجه قرار گیرد.


یونس نوذری، شادی فقیهی لنگرودی، حمیدرضا پورحسینی،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده

علیرغم پیشرفتهای اخیر در زمینهPercutaneous Coronary Intervention (PCI) ، هنوز در مورد نتایج آن در بیماران دیابتی اختلاف نظرات زیادی وجود دارد. هدف از این مطالعه مقایسه نتایجPCI بین دو گروه دیابتی و غیر دیابتی در طی مدت بستری در بیمارستان است.
روش بررسی: در این مطالعه 115 بیمار دیابتی و 115 بیمار غیر دیابتی بستری شده جهت انجام PCI در مرکز قلب بیمارستان امام خمینی در سالهای83 و 84 در یک مطالعه تحلیلی از نوع cohort وارد شدند. اطلاعات مربوط به خصوصیات بالینی، آنژیوگرافیک، Proceduralو Post procedural (24ساعت) بیماران در فرم مربوط به هر بیمار وارد شد. داده‌ها از طریق آزمونهای آماری C‏hi-square, Independent t- test و Fisher's Exact test آنالیز شد.
یافته‌ها: بیماران دیابتی مسن‌تر‌‌ بودند. کلاس آنژینی، ریسک فاکتورهای همراه بیشتر و Ejection Fraction پایین‌تری داشتند. ضایعات بیماران دیابتی طولانی‌تر بوده، بیشتر در ناحیه پروگزیمال عروق قرار داشتند، ولی میزان موفقیت، عوارض ماژور (مرگ، روسکولاریزاسیون، Q Wave MI، CVA) و عوارض مینور (عوارض عروق محیطی و کرونر، ادم‌پولمونر و ایسکمی) در دو گروه تفاوت معنی‌دار نداشت.
نتیجه‌گیری: دیابت به عنوان یک فاکتور مستقل بر روی نتایج کوتاه‌مدتPCI مؤثر نبوده و در این بیماران PCI با نتایج مطلوب قابل انجام است.


مجتبی سالاریفر، سید مهدی کاظمینی، علی محمد حاجی زینلی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

بیماری زودرس عروق کرونر شیوع فامیلی دارد. در این مطالعه شیوع بیماری کرونری و ریسک‌فاکتور‌های مرتبط با آن در بستگان درجه اول بیماران با سابقه بیماری زودرس کرونر بررسی گردید.
روش بررسی: هفتصد فرد سالم و بدون علامت با تاریخچه بیماری زودرس عروق کرونر در یکی از بستگان درجه اول بررسی شدند و ریسک‌فاکتورهای قلبی عروقی شامل دیابت، مصرف سیگار، پرفشاری خون، کلسترول، LDL و TG بالا و HDL پایین در آنان مورد بررسی قرار گرفت. تست‌های غیر‌تهاجمی شامل نوار قلب، اکو‌کاردیو‌گرافی تست ورزش و اسکن پرفیوژن میوکارد برای پیدا کردن موارد بیماری کرونر انجام شد. کسانی‌که اسکن پرفیوژن میوکارد مثبت داشتند، تحت آنژیوگرافی کرونر قرار گرفتند.
یافته‌ها: متوسط سن 2/35 (65-15 سال) بود. دیابت در 3/5%، مصرف سیگار در 7/14%، پر‌فشاری خون در 6/20%، کلسترول بالا‌تر از mg/dl 200 در 9/39%، TG بالا‌تر از mg/dl 150 در 6/58%، LDL بالاتر از mg/dl 130 در 38%، HDL پایین‌تر از mg/dl 40 در 6/32%، تغییرات نوار قلب در 4/6% و یافته‌های ایسکمیک در اکو در 3% افراد مشاهده شد. تست ورزش در 3/7% و اسکن پرفیوژن میوکارد در1/2% مثبت گردید. آنژیوگرافی کرونر نشان‌دهنده تنگی لومن به میزان 50 تا 70% در هشت بیمار (1/1%) و بیشتر از 70% در چهار بیمار (6/0%) بود.
نتیجه‌گیری: کلسترول، تری گلیسیرید و LDL بالا و نیز HDL پایین در افراد مورد مطالعه دیده شد. بررسی ریسک‌فاکتور‌ها در همه بستگان درجه اول بیماران با بیماری زودرس عروق کرونر توصیه می‌شود. تست‌های غیر‌تهاجمی به‌علت موارد مثبت واقعی کم در کل جمعیت توصیه نمی‌شوند. در افراد مسن‌تر از 40 سال بخصوص در مردان و در افراد دیابتی این‌گونه تست‌ها ممکن‌ است مفید باشد.


مهدی نجفی، بابک حقیقت، سید حسین احمدی تفتی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

آریتمی‌های دهلیزی و بطنی شایع‌ترین عوارض بعد از جراحی عروق کرونر هستند. استفاده از بای‌پس قلبی- ریوی کاهش منیزیم خون را باعث می‌شود. تأثیر سطح سرمی منیزیم و تجویز منیزیم کمکی در پیشگیری از ایجاد این آریتمی‌ها مورد بحث است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه سطح سرمی منیزیم و رژیم‌های کمکی رایج (2 تا 4 گرم) با آریتمی‌های پیرامون عمل است.
روش بررسی: سطح سرمی منیزیم در بیماران کاندید جراحی عروق کرونری در سه نوبت (ابتدای بیهوشی، بدو ورود به بخش مراقبتهای ویژه و صبح روز اول پس از عمل) اندازه‌گیری شد. به‌علاوه بیماران از نظر ریتم اولیه و عوامل مؤثر بر سطح منیزیم سرم مانند کراتینین، حجم ادرار و دریافت دیورتیک بررسی شدند. مقدار منیزیم کمکی در اتاق عمل و بخش مراقبتهای ویژه ثبت شد و بیماران از نظر بروز آریتمی طی سه روز اول پس از عمل بررسی شدند.
یافته‌ها: میانگین منیزیم سرمی بیماران مورد بررسی در نوبت اول، دوم و سوم به ترتیب (5/0)2/2، (6/0)6/2 و (6/0)4/2 میلی‌گرم در دسی‌‌لیتر و میانگین منیزیم کمکی دریافتی (2/1)5/2 گرم بود. از 164 بیمار، 51 بیمار (31%) به آریتمی پس از عمل دچار شدند. هر‌چند اختلاف سطح سرمی منیزیم در سه نوبت قابل‌ملاحظه بود (001/0P<)، مقادیر در محدوده طبیعی قرار داشتند. هر‌چند سطح منیزیم بیماران دچار آریتمی از فاقد آریتمی بالاتر بود (25/2 در مقابل 14/2) دو گروه تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای نداشتند.
نتیجه‌گیری: با تجویز منیزیم به روش رایج در سطح منیزیم سرم تغییر قابل ملاحظه‌ای ایجاد نمی شود. همچنین برخلاف انتظار رابطه‌ای بین سطح سرمی منیزیم و آریتمی پس از عمل دیده نشد. بنابراین هر چند تجویز منیزیم در محدوده رایج تأثیری در میزان بروز آریتمی پس از عمل ندارد برای حفظ منیزیم سرم در حد طبیعی ضروری است.


یونس نوذری، علی قائمیان، اعظم صفیرمردانلو،
دوره 65، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده

آنژیوپلاستی عروق کرونر در ضایعه محل دو شاخه شدن در مقایسه با غالب ضایعات دیگر کرونر با موفقیت پایین‌تر و عوارض بیشتری همراه است. این مطالعه به‌منظور بررسی میزان عوارض زودرس به‌دنبال آنژیوپلاستی و شناخت عوامل پیشگویی‌کننده انسداد شاخه‌های جانبی ماژور (بزرگتر از یک میلی‌متر) به‌دنبال آنژیوپلاستی در این ضایعات صورت گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه 104 بیمار مراجعه‌کننده پیاپی با ضایعه در محل دو شاخه شدن که در آنها آنژیوپلاستی انجام شد مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخه‌های جانبی براساس مرفولوژی و قطر تقسیم‌ شدند.
یافته‌ها: در 41 بیمار (4/39%) Side Branch Compromise (SBC) ایجاد شد. در صورت وجود تنگی ostial بیشتر از 50% در شاخه جانبی که از نزدیکی شاخه اصلی جدا می‌شد احتمال بروز SBC نسبت به بیماران بدون ضایعه فوق به‌طور معنی‌دار بیشتر بود (012/0 P=) و نیز در صورت تنگی بیش از 80 درصد در شاخه اصلی، احتمال بروز SBC بیشتر بود (020/0 P=). در حالی که طول ضایعه، سن، جنس، خصوصیات بالینی و نیز کسر خروجی Ejection Fraction (EF) با بروز SBC ارتباط معنی‌دار نداشت. در موارد ایجاد SBC درد قفسه سینه در 1/34% ایجاد شد. در سه بیمار (9/2%) Non-Q Wave Myocardial Infarction اتفاق افتاد که هر سه به دنبال پیدایش SBC بود و میزان بروز Non-Q Wave Myocardial Infarction به دنبال SBC 3/7% بود.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها نشان می‌دهد که در آنژیوپلاستی ضایعات محل دو‌شاخه شدن با وجود شاخه‌های جانبی با تنگی Ostial بیش از 50% و نیز تنگی شاخه اصلی بیش از 80%، احتمال SBC افزایش می‌یابد.


امیر فرهنگ زند پارسا، حمیرا جعفری، غلامحسین طباطبایی،
دوره 65، شماره 6 - ( 6-1386 )
چکیده

بیماریهای عروقی کرونر از شایع‌ترین علل مرگ در جهان می‌باشند. با توجه به شیوع بالاتر سندرم کرونری حاد بدون بالا رفتن قطعه ST نسبت به سندرم کرونری حاد با بالا رفتن قطعه ST و ظهور هپارین با وزن مولکولی پایین (L.MWH) Low Molecular Weight Heparin که موفقیتی بزرگ در عالم پزشکی محسوب می‌گردد در این مطالعه به مقایسه اثر انوکساپارین و هپارین غیرفراکشنه Unfractionated Heparin (UFH) در بیماران سندرم کرونری حاد بدون بالا رفتن قطعه ST پرداخته شده است.

روش‌بررسی: 200 بیمار شامل 100 بیمار در گروه هپارین و 100 بیمار در گروه انوکساپارین انتخاب گردیدند. گروه هپارین تحت درمان با UFH، ابتدا دوز بولوس 5000 واحد، سپس 1000واحد در ساعت به صورت وریدی برای حداقل 72 ساعت و گروه انوکساپارین تحت درمان با mg/kg1 انوکساپارین هر 12 ساعت در روز به صورت زیر جلدی برای حداقل 72 ساعت قرار گرفتند. سپس بیماران از نظر میزان مرگ و میر کلی، انفارکتوس میوکارد، آنژین صدری تکرار شونده، نیاز به اقدامات تهاجمی و میزان خونریزی مورد پیگیری و مقایسه قرار گرفتند.

یافته‌ها: میزان فراوانی آنژین صدری تکرار شونده، مرگ و میر کلی و نیاز به اقدامات تهاجمی در طول مدت بستری در بیمارستان در گروه دریافت‌کننده انوکساپارین به طور معنی‌داری نسبت به گروه دریافت‌کننده هپارین کمتر بود (به ترتیب 002/0p= و 035/0p= و 01/0p=) اما از نظر میزان فراوانی خونریزی و میزان فراوانی انفارکتوس میوکارد در بین دو گروه تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (به ترتیب 1p= و 1p=).

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که انوکساپارین با توجه به اثرات چشمگیری که در پیشگیری از عوارض در بیماران سندرم کرونری حاد بدون بالا رفتن قطعه ST دارد می‌تواند به عنوان- داروی جایگزین هپارین مطرح گردد.


یونس نوذری، مریم نباتی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

آهن آزاد به‌عنوان کاتالیزور تولید رادیکالهای آزاد در آسیب ایسکمیک میوکارد ذکر شده است. غلظت بالای آهن دریافتی در رژیم غذایی احتمالا˝ با تشدید روند آتروسکلروز عروق کرونر و افزایش شیوع انفارکتوس میوکارد مرتبط می‌باشد. این مطالعه به‌منظور تعیین ارتباط بین فریتین سرم با شدت و وسعت تنگی عروق کرونر قلب صورت گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد 240 بیمار شامل 120 مورد و 120 کنترل در یک نمونه‌برداری از مراجعین متوالی که تحت آنژیوگرافی کرونر قرار گرفتند را بررسی کردیم. اطلاعات دموگرافیک و بالینی برای هر بیمار جمع‌آوری شد و نیز نتایج بدست آمده از انجام آزمایشات بیوشیمیایی شامل فریتین، تری‌گلیسرید، کلسترول قند ناشتا ثبت گردید. بیماران تحت آنژیوگرافی کرونر قرار گرفتند و شدت و وسعت درگیری عروق کرونر به‌روش Gensini Score (G.S) برای موارد با ضایعات کرونری تعیین شد.

یافته‌ها: مقایسه عدد G.S نشان داد که ارتباط آماری معنی‌دار بین میزان فریتین خون و شدت آتروسکلروز در گروه مورد در مردان وجود داشته است (002/0 p=). اما بین سطح فریتین در گروه کنترل (ng/ml 4/9±26/44) و در گروه مورد (ng/ml 64/10±86/63) تفاوت معنی‌دارنبود. ضمناً بین شدت آترواسکلروز و سطح فریتین در زیر گروه‌های با ریسک فاکتورهای بزرگ از قبیل: افزایش فشار خون و هیپرکلسترولمی و دیابت در مردان و زنان در گروه مورد ارتباط معنی‌داری وجود نداشته است.

نتیجه‌گیری: بنابراین براساس مطالعه انجام شده می‌توان فریتین را به‌عنوان اندکس مقایسه‌ای قابل بحث در تشدید بیماری‌های ایسکمیک قلبی در جنس مذکر مطرح نمود. البته در زمینه رابطه علت و معلولی میزان فریتین و ایجاد تنگی عروق کرونر باید مطالعات بسیار دیگری انجام شود.


علی پدرزاده، سید ابراهیم کسائیان، فاطمه اصفهانیان، حمیدرضا گودرزی نژاد، نوید پایداری، مجتبی سالاری فر، علی محمد حاجی زینعلی، محمد علیدوستی، محمد علی برومند،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

در کارآزمایی‌های تصادفی متعدد قبلی، بی‌خطر بودن و کارآیی استنت‌های دارویی کرونر در بیماران دیابتی انتخابی نشان داده شده است. در این مطالعه نتایج بیماران دیابتی گزینش نشده در کشور ما به دنبال استنت‌گذاری با استنت‌های دارویی بررسی شد.

روش بررسی: اطلاعات مربوط به 147 بیمار دیابتی متوالی که در فاصله زمانی خرداد 82 تا شهریور 84 در مرکز قلب تهران تحت آنژیوپلاستی با حداقل یک استنت دارویی قرار گرفته بودند جمع‌آوری شد. پی‌گیری بیماران با ویزیت‌های زمان‌بندی شده در پایان ماه اول، چهارم و نهم بعد از استنت‌گذاری انجام شد. پیگیری 9 ماهه در 5/94 درصد بیماران کامل شد. هدف اصلی، یافتن موارد وقوع رویدادهای نامطلوب عمده قلبی بود وقوع عوارض داخل بیمارستانی به عنوان هدف ثانوی در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: در فاصله زمانی فوق تعداد 158 ضایعه کرونری در 147 بیمار دیابتی با استفاده از استنت‌های دارویی درمان شدند (میانگین سنی (92/8) 4/56 سال و 1/57 درصد مذکر). رویدادهای نامطلوب عمده قلبی در پایان ماه نهم پیگیری در 4/3 درصد بیماران به وقوع پیوست که در 4/1 درصد موارد به صورت انفارکتوس میوکارد و در 4/1 درصد، نیاز به رواسکولاریزاسیون رگ هدفTVR) ) بود. فقط یک بیمار (7/0 درصد) به‌خاطر مرگ قلبی به دنبال انجام PCI فوت نمود. عوارض داخل بیمارستانی در شش بیمار (1/4 درصد) به وقوع پیوست که در پنج بیمار ناشی از انفارکتوس میوکارد بود.

نتیجه‌گیری: آنژیوپلاستی با استنت‌های دارویی در بیماران دیابتی مؤثر و بی‌خطر می‌باشد. مطالعات بیشتر با حجم نمونه‌های بزرگتر و پی‌گیری طولانی در تائید این موضوع مورد نیاز است.


لیدا عطارد، یحیی عقیقی، پروین اکبری،  زهره علومی،  خدیجه دانشجو، علی زمانی، زرین‌تاج کیهانی واقع،  پیمان صیادی، مامک شریعت،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

بیماری کاوازاکی یک واسکولیت سیستمیک شایع در کودکان است سلولهای ائوزینوفیل از سلول‌های التهابی مهم هستند که با ترشح پروتئینهای کاتیونیک صدمات واضح در بافت‌ها از جمله میوکارد ایجاد می‌نمایند. به منظور احتمال وجود چنین عاملی در موارد شدید کاوازاکی که درگیری عروق کرونری دیده می‌شود بررسی حاضر انجام شد.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی طی سالهای 84-82 تعداد 48 کودک مبتلا به بیماری کاوازاکی از نظر وجود هیپرائوزینوفیلی و درگیری عروق کرونر بررسی شدند. با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS ویراست 5/11 آمارهای توصیفی و تحلیلی به کمک آزمون‌های آماریFisher exact و T-student استخراج شد.

یافته‌ها: در ده مورد (22%) هیپرائوزینوفیلی و در 19 مورد (41%) شواهدی دال بر عارضه قلبی مشاهده گردید. در 50% کودکانی که هیپرائوزینوفیلی نداشتند درگیری عروق کرونر دیده شد در حالی که تنها یک نفر (10%) از گروه هیپرائوزینوفیل مبتلا به این عارضه شدند (03/0p<). در تحلیل آماری ارتباطی بین فراوانی شدت بیماری و جنس بیماران دیده نشد. هر چند که فراوانی نسبی درگیری عروق کرونر در دختران بیشتر مشاهده شد (هشت دختر -44%، در مقابل 9 پسر 35%). تفاوت آماری واضحی نیز بین میانگین سنی دو گروه فوق دیده نشد.

نتیجه‌گیری: با وجود اختلاف‌نظر محققین مبنی بر ارتباط هیپرائوزینوفیلی و ابتلا به بیماری‌های عروق کرونری در کاوازکی که بر وخامت بیماری می‌افزاید، در این بررسی هیپرائوزینوفیلی در مبتلایان بیماری قلبی کمتر از سایرین دیده شد. البته نیاز به مطالعات وسیع‌تر و جامع‌تر وجود دارد.


سعید صادقیان، مهرداد شیخ وطن، الهام حکی کزازی، مهسا روزکاری، محمود شیخ فتح‌الهی،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

متداولترین روش‌های غربالگری بیماران مشکوک به ایسکمی قلبی، انجام استرس تست (ETT) و در شرایط خاصی، اسکن پرفیوژن می‌باشد که مثبت بودن نتایج آنها از اندیکاسیون‌های انجام آنژیوگرافی عروق کرونر محسوب می‌گردد. اگرچه ارزش پیش‌بینی کننده اسکن پرفیوژن مورد بررسی قرار گرفته است، ولی با در نظر گرفتن تاثیر مسائل تکنیکی و تخصصی در نتایج آن و با توجه به شتاب گسترش این تکنیک در کشور ما که گاهی حتی علی‌رغم هزینه بالا و نیاز به صرف وقت بیشتر، به غلط جایگزین استرس تست شده است، ضروری است تا قدرت پیش‌بینی‌کنندگی این روش در مقایسه با ETTدر کشور ما مورد بررسی قرار گیرد.

روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی بر روی بیمارانی انجام گرفته است که با ETT مثبت یا اسکن پرفیوژن مثبت از تمام مراکز کشور در سال‌های 1383 و 1384 جهت انجام آنژیوگرافی کرونر به مرکز قلب تهران ارجاع شده بودند. مشخصات بیماران از طریق مصاحبه و آزمایشات پاراکلینیک تعیین و نتایج حاصله به صورت کلی و به تفکیک جنس تحت آنالیز قرار گرفت. سپس مقدار ارزش پیشگوئی‌کننده مثبت (PPV) بین دو آزمون اسکن پرفیوژن و استرس تست مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته‌ها: تعداد کل موارد اسکن پرفیوژن و استرس تست مثبت به ترتیب برابر 2178 و 2581 نفر بود. بین مقدار PPV اسکن پرفیوژن و استرس تست در مردان تفاوت آماری مشاهده نشد (PPV اسکن پرفیوژن برابر 9/86% و PPV استرس تست برابر 6/86%، 814/0p=). مقدار PPV اسکن پرفیوژن در زنان تنها در مقاطع سنی 60 سال و بالاتر، بیشتر از ETT بود (0002/0p=).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر و با در نظر گرفتن هزینه سنگین اسکن پرفیوژن، به نظر نمی‌رسد در مواردی که امکان استرس تست وجود دارد، انجام اسکن پرفیوژن با شرایط مراکز اسکن ما ارجحیتی به آن داشته باشد و به خصوص در مورد خانم‌های جوان ،ارزش پیش‌بینی‌کننده آن تفاوتی با ETT ندارد. البته لازم است علت این یافته غیر معمول با توجه به نقش دارو، نیروی انسانی متخصص و تجهیزات، در آینده مورد بررسی قرار گیرد.


علی کاظمی سعید، مهدی موسوی،
دوره 65، شماره 13 - ( 12-1386 )
چکیده

تنگی یا انسداد شریان ساب کلاوین، پروگزیمال به شریان پستانی داخلی (IMA) ممکن است موجب برگشت معکوس جریان خون از طریق این رگ به شریان ساب‌کلاوین شود. درصورتی‌که IMA برای رواسکولاریزا-سیون میوکارد به‌کار گرفته شده باشد ممکن است این حالت منجر به ایسکمی میوکارد و یا مغز شود. معرفی بیمار: بیمار خانم 61 ساله پس از جراحی بای‌پس عروق کرونر با تنگی پروگزیمال شریان ساب‌کلاوین دچار علائم ایسکمی میوکارد به‌علت سندرم خونگیری ساب‌کلاوین از کرونر شد و با جراحی‌گرافت ساب‌کلاوین به ساب‌کلاوین با گورتکس درمان شد. نتیجه‌گیری: با توجه به اهمیت تنگی شریان ساب کلاوین در بیمار کاندید جراحی بای پس عروق کرونر و شیوع پایین آن قبل از آنژیوگرافی کرونر، برای غربالگری توصیه می‌شود، فشار خون هر دو دست اندازه‌گیری شود و در صورت بیش از mmHg20 اختلاف فشار در دو دست، آنژیوگرافی ساب‌کلاوین نیز انجام شود.


علی کاظمی خالدی، مجید تقی‌زاده،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: توموگرافی چند برشی کامپیوتری  (MSCT) یک روش غیرتهاجمی در تشخیص بیماری شریان کرونری (CAD) است. هدف این مطالعه تحقیق پیرامون ارزش تشخیصی 64-slice MSCT در جریان مراجعات روتین در بیماران بدون هرگونه گزینش خاص است.
روش بررسی
: 64 بیمار با شک به CAD کاندید آنژیوگرافی تحت ارزیابی با هر دو روش 64-MSCT و آنژیوگرافی کمی کرونری (QCA) قرار گرفتند. سیستم CT Somatom Sensation 64, Siemens با تعداد 64 برش در هر چرخش gantry و با رزولوشن فضایی 4/0×4/0×4/0 میلی‌متر و زمان چرخش معادل 370 میلی‌ثانیه بود. متوسط فاصله زمانی بین انجام MSCT و QCA، 9/3±2/7 روز بود. حساسیت، ویژگی، دقت تشخیصی، ارزش تشخیصی مثبت (PPV) و ارزش تشخیصی منفی (NPV) برای 64-MSCT در تشخیص یا رد CAD (بنا به تعریف، وجود تنگی بیش از 50% در یک یا بیش از یک سگمان کرونری) هم با آنالیز بر پایه بیمار و هم با آنالیز بر پایه سگمان مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: 61 CT آنژیوگرام از مجموع 64 مورد (95%) کیفیت تشخیصی قابل قبول داشت. QCA بیماری کرونری را در 64% موارد (61/39) نشان داد و در مابقی موارد بیماری قابل توجه را نشان نداده یا یافته‌های نرمال داشت. حساسیت، ویژگی، دقت، PPV، NPV برای 64-MSCT برحسب آنالیز بر پایه بیمار به ترتیب عبارت بود از 92%، 86%، 90%، 92% و 96%. با آنالیز بر پایه سگمان، از مجموع 791 سگمان، تعداد 695 سگمان (88%) قابل ارزیابی با روش 64-MSCT بود و پارامترهای حساسیت، ویژگی، دقت، PPV، NPV برای 64-MSCT با آنالیز بر پایه سگمان در تعیین تنگی‌های بیش از 50% عبارت بود از: 80%، 92%، 90%، 65% و 96%.

نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر، 64-MSCT یک ارزش تشخیصی بالا هم بر پایه بیمار و هم بر پایه سگمان نشان داد. این یافته‌ها نقش 64-MSCT را در به‌کارگیری جهت تعیین میزان خطر در تشخیص CAD به عنوان یک شیوه تشخیصی غیرتهاجمی مطرح کرده و مورد تاکید قرار می‌دهد.


محمدعلی بشارت، پریسا پورنگ، علی صادق پور‌طبایی، سعید پورنقاش تهرانی،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: در این پـژوهش رابـطه سبک‌های مقابـله با استرس و سطوح سازش روانشناختی با رونـد بهبود بیماران قلبی- عروقی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه سبک‌های مقابله با استرس شامل سبک‌های مقابله مسأله محور، هیجان محور مثبت و هیجان محور منفی و سطوح سازش روانشناختی شامل بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی با روند بهبود بیماران قلبی- عروقی بود.

روش بررسی: انتخاب نمونه در مرحله نخست به روش در دسترس با نود آزمودنی از بین بیماران واجد شرایط مرکز قلب شهید رجایی تهران آغاز شد و با 46 آزمودنی (27 مرد، 18 زن) در مرحله پی‌گیری ادامه یافت. در مرحله نخست، یک تا دو هفته قبل از عمل جراحی، از آزمودنی‌ها خواسته شد مقیاس سبک‌های مقابله تهران و مقیاس سلامت روانی را تکمیل کنند. در مرحله دوم، سه تا چهار ماه بعد از عمل جراحی، پرسشنامه روند بهبود از طریق پرونده پزشکی بیمار و معاینات بالینی توسط متخصص قلب تکمیل شد.

یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین سبک‌های مقابله مسأله محور و هیجان محور مثبت و روند بهبود رابطه معنی‌دار وجود ندارد. سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی عینی نیز همبستگی معنی‌دار نداشت، اما با بهبودی ادراک شده همبستگی مثبت معنی‌دار داشت (05/0 

نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که سبک مقابله هیجان محور منفی می‌تواند احساس بهبودی را در مبتلایان به بیماری قلبی- عروقی تقویت کند. نتایج و پیامدهای پژوهش، مخصوصاً دلایل احتمالی رابطه سبک مقابله هیجان محور منفی با بهبودی ادراک شده، در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.


مسعود اسلامی، مریم مهرپویا، بهروز برومند، سپیده سیفی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: اسید اوریک محصول نهایی متابولیسم پورین، به‌عنوان فاکتور خطر برای بیماری‌های قلبی عروقی پیشنهاد شده است. هدف این مطالعه یافتن ارتباط بین سطح اسید اوریک سرم به‌عنوان فاکتور خطری برای بیماری عروق کرونر (CAD) در بیماران کاندید پیوند کلیه و همچنین به‌عنوان یک معیار مهم جهت پیش‌بینی نیاز به رواسکولاریزاسیون می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه‌مقطعی، طی سال‌های 86-1385 در بیمارستان‌های امام‌خمینی و پارس تهران انجام شد. جامعه مورد مطالعه بیماران بالای 40 سال مبتلا به مرحله انتهایی بیماری کلیه کاندید پیوند کلیه بودند که بدون توجه به علائم بالینی قلبی و نتیجه تست‌های قلبی غیر تهاجمی تحت آنژیوگرافی عروق کرونر قرار گرفته و همزمان اندازه‌گیری اسید اوریک خون انجام شد.

یافته‌ها: 56 بیمار (24 مؤنث و 32 مذکر) تحت مطالعه قرار گرفتند، 3/89% (50 نفر) دارای بیماری عروق کرونر بودند و میانگین اسید اوریک خون ایشان mg/dl07/1±62/7 بود که در مقایسه با اسید اوریک سرم بیماران فاقد بیماری عروق کرونر (mg/dl 29/1±95/5) تفاوت معنی‌داری وجود داشت (024/0=p). همچنین میانگین اسید اوریک سرم در مبتلایان به CAD که نیازمند ریواسکولاریزاسیون بوده‌اند، تفاوت معنی‌داری با بیماران نیازمند درمان طبی داشته است (mg/dl79/0±89/7 در مقابل mg/dl27/1±2/6).

نتیجه‌گیری: اسید اوریک سرم را می‌توان به‌عنوان فاکتور خطر بیماری عروق کرونر در بیماران کاندید پیوند کلیه و همچنین عاملی برای پیش‌بینی نوع درمان برای این بیماران در نظر گرفت.


مریم عبیری، سعید صادقیان، الهام حکی، محمدعلی برومند، پروین مهدی‌پور، منیژه ایزدی، محمد کرامتی‌پور،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: بیماری عروق کرونر Coronary Artery Disease CAD از شایع‌ترین علل مرگ و میر در همه کشورها از جمله ایران می‌باشد. از عوامل مستعدکننده بیماری، سابقه خانوادگی مثبت است که اشاره به ماهیت ژنتیکی CAD دارد. شناخت فاکتورهای ژنتیکی مستعدکننده به CAD، برای شناسایی افراد در معرض خطر بسیار مهم است. تغییر در فاکتورهای محیطی مستعدکننده و احیانا تداخلات دارویی در این افراد، می‌تواند نقش اساسی در پیشگیری از بیماری داشته باشد. بررسی‌های ژنتیکی تاکنون نقش بیش از 100 ژن را در ابتلا به CAD نشان داده‌اند. ژن  Matrix Gla Protein (MGP) از جمله ژن‌هایی می‌باشد که نقش چندشکلی‌‌های آن در جایگاه‌های 7- و 138- در پرموتور ژن، در ایجاد خطر ابتلا به CAD در بعضی از جمعیت‌ها گزارش شده است. مطالعه حاضر به بررسی نقش چندشکلی‌های مذکور در ایجاد خطر ابتلا به CAD، در جمعیت ایرانی پرداخته است.

روش بررسی: 150 فرد مبتلا و 150 شاهد مناسب بر اساس علائم کلینکی و نتایج آنژیوگرافی انتخاب و از نمونه‌های خون DNA استخراج گردید و ژنوتیپ نمونه‌ها در هر دو چندشکلی با روش Polymerase Chain Reaction-Restriction Fragment Length Polymorphism PCR-RFLP و راندن محصولات روی ژل پلی‌آکریل آمید مشخص گردید.

یافته‌ها: مقایسه فراوانی ژنوتیپی و آللی بین گروه بیماران و شاهد نشان داد که آلل A در جایگاه 7- و آلل T در جایگاه 138- در بین بیماران بیشتر از گروه شاهد می‌باشد. هر چند این اختلاف از لحاظ آماری معنی‌دار نمی‌باشد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل پیشنهادکننده عدم همبستگی چند شکلی‌های مذکور با CAD در جمعیت ایرانی می‌باشد. تایید قطعی این امر نیازمند تکرار مطالعات مشابه می‌باشد.


علی قائمیان، رزیتا جلالیان،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: آنومالی‌های عروق کرونر در 5-1% از افرادی که آنژیوگرافی می‌شوند مشاهده می‌شود. منشأ گرفتن کرونر چپ از Cusp راست آئورت آنومالی نادری است که شیوع حدود 15/0% دارد. این آنومالی ممکن است با ایسکمی قلبی و مرگ ناگهانی در جوانی و به‌هنگام ورزش همراه باشد. جهت تشخیص آنومالی‌های عروق کرونر روش‌های تشخیصی متفاوتی مانند اکوکاردیوگرافی، آنژیوگرافی و CT آنژیوگرافی استفاده می‌شود.

گزارش مورد: در این گزارش سه مورد از آنومالی فوق را معرفی می‌کنیم که دو مورد آنها عروق کرونر ضایعه‌ای نداشتند و در یک مورد به‌علت تنگی شدید کرونر بیمار تحت عمل جراحی قلب و پیوند عروق کرونر قرار گرفت.  

نتیجه‌گیری: منشاء گرفتن کرونر چپ از سینوس والسالوای راست آئورت اگرچه یک آنومالی نادر است لیکن به‌دلیل ایجاد دردهای ایسکمیک قلبی و امکان ایجاد مرگ ناگهانی مهم است. تشخیص قطعی این آنومالی با آنژیوگرافی عروق کرونری CT آنژیوگرافی می‌باشد.



صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb