جستجو در مقالات منتشر شده


17 نتیجه برای کشت

نریمان مصفا، فرزانه لبیبی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

سلولهای کشنده طبیعی، اصلی ترین جمعیت لنفوسیتی می باشند که با عرضه و بیان گیرنده اینترلوکین دو (IL2R) و از نوع تحت ساختمان بتای 75 کیلودالتونی، قدرت پاسخ بالایی در مجاورت این فاکتور داشته و بخوبی درجات تکثیری و عملکردی توانمندی را در جهت ایجاد سلول کشنده فعال شده با لنفوکاین Lymphokine Activated Killer Cell نشان می دهند. یکی از وقایع زودرس در بروز این فعالیت، اتصال برخی از سلولهای NK به سطوح پلاستیکی می باشد (Adherent-NK cells) بطوری که 24 ساعت بعد از کشت سلولها در مجاورت با IL2 و با افزایش مقادیر غلظتی، افزایش در عرضه مارکر CD56 صورت گرفته و بطور محسوسی قدرت کشندگی بالا در مقایسه با (Non-Adherent Cells) پیدا می نماید. این چنین سلولهای چسبنده با قدرت سیتوتوکسیتی و ضدتوموری، مناسب برای ایمونوتراپی آداپتیو می باشند. در این بررسی، سعی گردیده است که با بکارگیری از تکنیک های جداسازی و تخلیص سلولهای NK از محتویات PBMNC (Peripheral Blood Mononuclear) خون افراد سالم، مرد و جوان، مجاورت آنها با مایع رویی کشت لنفوسیتهای تحریک شده با PHA که غنی از انواع سیتوکاین ها بخصوص IL2 می باشد، بطور اتولوگوس، سلولهای چسبنده به سطوح پلاستیکی (A-NK) تولید نموده و با ارزیابی قدرت سیتوتوکسیتی آنها به روش اسلاید ژل و نیز سنجش LDH activity مایع رویی، با دو گروه NA-NK و Resting-NK مقایسه گردیدند که در نهایت، سلولهای A-NK دارای توان کشندگی بالاتری به نسبت سلولهای NA-NK داشته و بخصوص اختلاف واضحی را با سلولهای NK که در طول کشت، مایه رویی دریافت ننموده بودند، نشان دادند.


بتول نصراله زاده، مرتضی شمشیری، منوچهر صفری، باقر مینایی، حسن مرزبان،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

به منظور انجام تحقیق در خصوص کشت بافت اپی تلیال و پیوند اتولوگ، از 4 راس خرگوش فرانسوی از نژاد آلبینو (Albino) با سن متوسط 2 ماه استفاده شد. بعد از تکثیر بافت اپی تلیال (پوست) بر روی ساپورت در محیط کشت (Eagle's Minimum Essential Medium EMEM)، به صورت اتولوگ پیوند گردید. بعد از مراحل مختلف آماده سازی بافت، نمونه ها با دو روش رنگ آمیزی H & E و تری کروم ماسون رنگ آمیزی و از میکروسکوپ نوری جهت مطالعه استفاده شد. در بررسی مشاهده کردیم که بافتهای حمایتی (support) و پیوندی (graft) اتولوگ بخوبی رشد نموده است.


بهنوش وثاقی فراملکی، حمیدرضا صادقی پور رودسری، ناصر سلسبیلی، فیروزه اکبری اسبق، شهره جلایی،
دوره 63، شماره 10 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثر کشت همرفت (Co-culture) سلول های گرانولوزا بر تسهیم سلولی جنین های انسانی در محیط های مایع فولیکولی و Ham's F10 و مقایسه آن با رشد جنین در محیط کشت 3S بود.
مواد و روشها: بدین منظور در یک مطالعه تجربی، از میان مراجعین به بخش IVF بیمارستان میرزاکوچک خان تهران 27 نفر بطور تصادفی انتخاب شدند. پس از تحریک تخمدانی با روش بلند مدت، تخمک های بیماران با استفاده از اولتراسوند واژینال جمع آوری و به روش تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (Intracytoplasmic Sperm Injection ICSI) بارور گردیدند. سپس رشد آنها در محیط های کشت مایع فولیکولی و Ham's F10 ساده و حاوی سلول های گرانولوزا مورد مطالعه قرار گرفت و با محیط سرم ساختنی جایگزین (3S) مقایسه شد (در مجموع 5 محیط).
یافته ها: بر طبق نتایج این تحقیق بیشترین فراوانی جنین های 8 سلولی در محیط همرفت (Co-culture) مایع فولیکولی با سلول های گرانولوزا، و بیشترین جنین های 2 سلولی در محیط همرفت Ham's F10 با سلول های گرانولوزا دیده شد. کمترین فراوانی عدم تقسیم در محیط 3S وجود داشت و کمترین جنین های 8 سلولی در محیط مایع فولیکولی ساده (فاقد سلول های گرانولوزا) مشاهده گردید. از نظر از هم پاشیدگی (Fragmentation) سیتوپلاسمی، محیط مایع فولیکولی همراه با سلول های گرانولوزا و 3S کمترین از هم پاشیدگی را داشت. ولی در محیط های Ham's F10 به تنهائی و یا همراه با سلول های گرانولوزا بیشترین میزان از هم پاشیدگی سیتوپلاسمی مشاهده شد.
نتیجه گیری و توصیه ها: بطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد کشت همرفت تخمک های بارور شده در مایع فولیکولی همراه با سلول های گرانولوزا سبب افزایش تعداد سلول های جنین با کمترین فراگمانتاسیون سیتوپلاسمی می شود.


ناهید رحیمی فرد، اکبر میرصالحیان، پرویز مالک نژاد، ناصر ابراهیمی دریانی،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: هلیکوباکتر پیلوری عامل گاستریت مزمن فعال، زخم‌های معده و اثنی‌عشر در انسان و یک عامل کمکی در ایجاد سرطان معده و تومورهای لنفوئیدی مخاط است. اولین و مهمترین قدم برای ایجاد عفونت و بیماریزایی, چسبیدن باکتری به مخاط معده می‌باشد. لذا استفاده از مواد مهار کننده فاکتور چسبندگی باکتری و ممانعت از اتصال روشهای جدید درمانی در بیماریهای عفونی را مطرح می‌سازد. در نتیجه ارائه روش مناسب برای چسبندگی از جایگاه خاصی برخوردار می‌شود.
روش بررسی: با مقایسه روشهای گزارش شده از نظر نوع سلول ,غلظت شیرابه سلولی و باکتری, مدت زمان تماس و دمای مجاورت با ادغام و یا تغییر آنها روش مناسب برای چسبیدن هلیکوباکتر به سلولها بدست آمد و چسبندگی 22سوش هلیکوباکتر‌پیلوری جدا شده از بیوپسی انتر معده یا دوازدهه 49 بیمار با علائم دیس پپسی، گاستریت، زخم معده، زخم اثنی‌عشر و ... که تحت اندوسکوپی قرار گرفته بودند به هفت رده سلول انسانی از طریق ELISA با استفاده از فعالیت اوره‌آزی هلیکوباکتر پیلوری (Urea Phenol Red)UPR بررسی شد.
یافته‌ها: استفاده از غلظت شیرابه میکروبی معادل لوله 1 مک فارلند برای هلیکوباکتر پیلوری و شیرابه سلولی حاوی 10×5 سلول در میلی‌لیتر, زمان 90 دقیقه مجاورت باکتری با سلول در37 درجه سانتیگراد منجر به حداکثر چسبندگی شد. بین 22 سوش هلیکوباکتر‌پیلوری از نظر چسبیدن به سلولها تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. هلیکوباکتر پیلوری به تمام هفت رده سلولی مورد استفاده در شرایط invitro می‌چسبد و درصد چسبندگی به سلولها به ترتیب از HT29, HT29/219, AGS, SW742, HeLa, HepII تا Caco-2 کاهش قابل ملاحظه‌ای را نشان داد و بهترین چسبندگی به سه رده سلول اول بود.
نتیجه‌گیری: برای بررسی‌های چسبندگی، ممانعت از چسبندگی و جداسازی استفاده از روش چسبندگی ارائه شده در این تحقیق توصیه می‌شود و از بین هفت رده سلول آزمایش شده سه رده سلولی Sw742, HeLa, HepII پیشنهاد می‌گردند و از بین این سه رده سلول HepII بعنوان سلول مناسب برای استفاده در این گونه تحقیقات معرفی می‌گردد.


محمدباقر خلیلی، محمد کاظم شریفی یزدی، محسن عبادی، مریم ساده،
دوره 65، شماره 9 - ( 9-1386 )
چکیده

عفونت‌های دستگاه ادراری (UTI) بیماری شایعی است که می‌تواند به بیماری‌های پیشرفته دیگر منجر شود. در این مطالعه ضمن تعیین شیوع عوامل باکتریایی و آنتی‌بیوگرام آنها سعی شد تا ارتباط پارامترهای آنالیز با نتیجه کشت ادرار مقایسه و ارزش کیفی هر کدام تعیین گردد.

روش بررسی: 1509 نمونه ادرار (1195 زن و 314 مرد) بر روی محیط‌های اختصاصی EMB) و آگار خون‌دار) کشت و سپس گونه‌های جدا شده مورد آنتی‌بیوگرام قرار گرفت. همزمان، نمونه ادرار جهت آنالیز کامل اقدام و داده‌ها با استفاده از SPSS تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: جمعاً 986 نمونه (3/65%) دارای کشت مثبت بودند. 2/17% مرد و 8/82% زن بودند. ده‌گونه باکتریایی و مخمر جدا شد که اشرشیاکلی یوروپاتیک با 591 نفر (6/58%) و بعد از آن به‌ترتیب آنتروباکتر 115 مورد (4/11%)، کلبسیلا پنومونیه با 88 مورد (8/8%) و استافیلوکوک کوآگولاز منفی 57 مورد (7/5%) بیشترین فراوانی را به‌خود اختصاص دادند. ارتباط بین وجود لکوسیت و هماسی، نیتریت، کریستال، و پروتئین در آنالیز ادرار با نتیجه کشت مثبت معنی‌دار بود. نتایج آنتی‌بیوگرام نشان داد که آمیکاسین حساس‌ترین و آمپی‌سیلین مقاوم‌ترین آنتی‌بیوتیک برای باکتریهای گرم منفی بوده است.

نتیجه‌گیری: اگرچه بین بعضی از پارامترهای آنالیز ادرار و باکتری اوری ارتباط وجود دارد اما علائم بالینی و حضور لکوسیت در ادرار به‌تنهایی وجود عفونت را تائید نمی‌کند لذا جهت درمان مناسب لازم است همراه با آنالیز ادرار، کشت و آنتی‌بیوگرام صورت پذیرد.


میترا براتی، ثمیله نوربخش، هادی باقری حسینی، حمید رضا مرتضوی،
دوره 66، شماره 5 - ( 5-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های عفونی از معضلات بهداشتی در تمام دنیا به‌ویژه جوامع در حال رشد بوده و تشخیص سریع عفونت و میکروارگانیسم عامل آن نقش عمده‌ای در درمان بیماران دارد. سیستم باکتِک یک روش کشت سریع است.
 روش بررسی: در این مطالعه مشاهده‌ای- توصیفی با روش نمونه‌گیری مستمر و آسان 262 نمونه تهیه‌شده از مایعات استریل بیماران بستری در بخش‌های داخلی و اطفال بیمارستان رسول اکرم (ص) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها:
کشت 72 نمونه (5/27%) مثبت بود که 32 مورد (2/12%) فقط به‌روش باکتِک و چهار مورد (5/1%) فقط به‌روش معمولی و 36 نمونه (7/13%) با هر دو روش مثبت بود که‌این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (003/0p=). مقایسه دو محیط بر حسب محل مثبت شدن نمونه در خون معنی‌دار بوده (02/0p=) ولی در مایعات دیگر معنی‌دار نبود. میزان کشت مثبت در مواردی که مصرف همزمان آنتی‌بیوتیک وجود داشته است در دو روش باکتِک و معمولی متفاوت نشان داده شد (001/0p<). میانگین زمان مثبت شدن کشت در روش باکتِک 88/5+5/17 ساعت و در روش معمول 98/13+36/62 ساعت بود. آلودگی در روش باکتِک چهار مورد و در روش معمول دو مورد بود که اختلاف آماری بین آنها معنی‌دار نبود.
 نتیجه‌گیری:
محیط کشت باکتِک در جدا کردن میکروارگانیسم‌ها از مایعات استریل بدن به‌خصوص از خون موفق‌تر از روش معمولی بوده و در هنگام مصرف همزمان آنتی‌بیوتیک روش مناسب‌تری محسوب می‌شود همچنین قادر است در زمان کوتاه‌تری جداسازی ارگانیسم‌ها را انجام دهد. استفاده از این روش امکان تشخیص سریع و درست عامل عفونت را مقدور می‌سازد و زمان بستری در بیمارستان را کوتاه‌تر می‌کند.


سید جمال هاشمی، ساسان رضایی، سهام انصاری، روشنک داعی، فاطمه نوربخش،
دوره 69، شماره 4 - ( 4-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: با توجه به حساسیت کم آزمایش مستقیم با مرکب چین و کشت برای تشخیص مننژیت کریپتوکوکی به‌کار بردن تکنیک‌های حساس لازم می‌باشد. در این مطالعه از روش PCR Polymerase Chain Reaction برای تشخیص کریپتوکوکوس نئوفورمنس به‌طور مستقیم از نمونه مایع مغزی نخاعی Cerebrospinal fluid استفاده گردید که بتوان توان تشخیصی را در مواردی که روش‌های قارچ‌شناسی ناتوان است افزایش داد.

روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بوده و تعداد 25 نمونه CSF بیماران دارای علایم مغزی مشکوک به مننژیت کریپتوکوکی که در طول سال 1388به آزمایشگاه قارچ‌شناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران فرستاده شده بودند تحت آزمایش مستقیم با مرکب چین، کشت و PCR قرار گرفتند. مرحله دوم کار تهیه دو رقت 102 و 106 از کریپتوکوکوس نئوفورمنس در یک میلی‌لیتر CSF و مقایسه سه روش آزمایش مستقیم، کشت و PCR بوده است.

یافته‌ها: در بررسی میکروسکوپی نمونه‌ها با مرکب چین تنها یک مورد مثبت شد و هم‌چنین آزمایش مستقیم هر دو رقت 102 و 106 مثبت گردید. نمونه‌ای که آزمایش مستقیم آن مثبت شده بود، کشت آن نیز رشد نمود. کشت هر دو رقت 102 و 106 نیز مثبت گردید. در بررسی با PCR تنها همان نمونه‌ای که آزمایش مستقیم و کشت آن مثبت شده بود از لحاظ مولکولی مثبت شد. PCR هر دو رقت 102 و 106 نیز مثبت گردید.

نتیجه‌گیری: روش راه‌اندازی شده (PCR) توانست نمونه‌های کنترل و نمونه مثبت را به خوبی شناسایی نماید.


سیامک حیدرزاده، محمدرضا پورمند، امیر قاسمی، حسین زرین فر، ساسان صابر، طاهره سوری، سید‌حسین میرهندی، مصطفی حسینی، محمد خلیفه‌قلی، نادیا مردانی، سید سعید اشراقی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

زمینه و هدف: نوکاردیوز ریوی یک عفونت نادر و بالقوه تهدیدکننده حیات است که به‌وسیله گونه‌های بیماری‌زای نوکاردیا ایجاد می‌شود. هدف از انجام این مطالعه جداسازی و تشخیص نوکاردیا با استفاده از روش‌های متداول و به‌دنبال آن ارزیابی روش‌ها و توسعه و بهینه‌سازی یک روش سریع و جدید به‌منظور شناسایی گونه‌های بالینی نوکاردیا بود. 

روش بررسی: در این مطالعه، 180 نمونه لاواژ از بیماران بستری در بیمارستان دکتر شریعتی تهران طی 12 ماه (خرداد 1389 تا خرداد 1390) جمع‌آوری گردید. از این تعداد، 103 بیمار (22/57%) مرد و 77 بیمار (78/42%) زن بودند. نمونه‌ها در آزمایشگاه کشت و کلنی‌های رشدیافته خالص‌سازی و تعیین گونه شدند. هم‌چنین پرایمرهای NG1 و NG2 برای تکثیر قطعه 598 جفت باز 16S rRNA اختصاصی جنس نوکاردیا استفاده شد. 

یافته‌ها: پس از کشت نمونه‌ها و خالص‌سازی آن‌ها پنج سوش خالص به‌دست آمد (78/2%). بر اساس آزمایشات بیوشیمیایی و اختصاصی، هر پنج نمونه متعلق به نوکاردیا آستروئیدس کمپلکس بود. هم‌چنین پس از استخراج DNA و انجام آزمایش PCR بر روی نمونه‌های جمع‌آوری‌شده، 19 نمونه (56/10%) توسط این آزمایش مثبت تشخیص داده شد.

نتیجه‌گیری: تشخیص سریع و دقیق گونه‌های نوکاردیا برای درمان عفونت‌های شدید و نیز پیش‌گیری از ایجاد آبسه مغزی، ضروری است. این مطالعه نشان داد که روش PCR در مقایسه با کشت و تست‌های بیوشیمیایی حساسیت و دقت بالاتری در شناسایی نوکاردیا دارا می‌باشد. با توجه به سرعت، دقت، حساسیت و اختصاصی بودن بالای روش‌های مولکولی، بهتر است در آینده از این تکنیک به‌همراه سایر متدهای فنوتیپیک در تشخیص نوکاردیا در آزمایشگاه‌ها، مراکز درمانی و تحقیقاتی استفاده نماییم.


حوا چاپاری، فرح فرخی، نوروز دلیرژ، شهرام جوادی، فاطمه تنهای کلاته سبز،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: ویژگی‌های سلول‌های بنیادی در نوسازی و امکان تمایز به انواع سلول‌ها توجه دانشمندان را برای استفاده از این سلول‌ها در تولید سلول‌های ترشح‌کننده انسولین به‌خود جلب کرده است. در این مطالعه توانایی تمایز سلول‌های پیش‌ساز با منشای مونوسیت (PCMOs) به سلول‌های انسولین‌ساز تحت اثر فاکتورهای رشد و مایع رویی کشت فیبروبلاست‌ها مورد بررسی قرار گرفته است.

روش بررسی: مونوسیت‌های خون محیطی رت، در محیط RPMI با 15% FBS، IL-3، MCSF و b-Mercaptoetanol به‌مدت شش روز کشت داده شدند، سپس سلول‌ها به‌مدت 15 روز در محیط تمایزی حاوی HGF، EGF، نیکوتین آمید، 15% مایع رویی کشت فیبروبلاست‌ها و گلوکز قرار گرفتند. تغییرات مورفولوژی سلول‌ها به‌وسیله میکروسکوپ معکوس بررسی و در مراحل مختلف غلظت انسولین، توسط کیت رادیوایمیونواسی سنجیده شد. هم‌چنین تولید انسولین با رنگ‌آمیزی اختصاصی DTZ مورد بررسی قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش One-Way ANOVA استفاده شده و 05/0P< معنی‌دار در نظر گرفته شد. 

یافته‌ها: مونوسیت‌ها در پاسخ به IL-3 و MCSF تمایززدایی شده و به سلول‌های PCMOs تبدیل شدند که این سلول‌ها توانایی تمایز به سلول‌های انسولین‌ساز را در محیط کشت تمایزی داشتند. مورفولوژی سلول‌های تمایز یافته مانند سلول‌های بتا بوده و میزان انسولین در مایع رویی سلول‌های حاصل از تمایز بسیار بیش‌تر از PCMOs بود (0/05>P).

نتیجه‌گیری: EGF، HGF، نیکوتین آمید و مایع رویی کشت فیبروبلاست‌های رت عوامل تمایز PCMOs به سلول‌های تولیدکننده انسولین هستند. با توجه به نتایج این تحقیق، سلول‌های حاصل از تمایززدایی مونوسیت‌های خون محیطی رت (PCMOs) می‌توانند به سلول‌های انسولین‌ساز در حضور مایع رویی کشت فیبروبلاست‌ها تمایز یابند.


حسین منتخب یگانه، حسین بابا احمدی رضایی، محمود دوستی،
دوره 70، شماره 5 - ( 5-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: عوامل متعددی در ایجاد بیماری‌های قلبی- عروقی دخیل‌اند، از جمله اسیدهای چرب ترانس، که به‌طور عمده طی فرآیندهای اشباع‌سازی روغن‌های گیاهی به‌وجود می‌آیند. این فرآیندها موجب تشکیل روغن‌های نیمه‌جامد می‌شود، امروزه مشخص شده است که این ماده غذایی عامل خطر مهمی در بروز و پیشرفت آتروسکلروز است؛ از طرف دیگر مشخص شده است که، تعدادی از گیرنده‌های هسته‌ای از جمله PPARها (Peroxisome Proliferator Activated Receptor) در هموستاز لیپید و پاتوژنز بیماری‌های قلبی- عروقی دخالت داشته و نقش‌های به‌سزایی ایفا می‌کنند؛ از این رو در این مطالعه تاثیر اسید الاییدیک بر بیان ژن PPARγ مورد بررسی قرار گرفته شد.
روش بررسی: سلول‌های ماکروفاژی RAW264.7 با غلظت‌های mM5/0، یک و دو اسید الاییدیک به‌مدت شش ساعت تیمار گردیدند. گروه کنترل نیز حاوی اتانول 50% (به‌عنوان حلال) معادل مقدار اتانول استفاده شده در غلظت دو میلی‌مولار لحاظ گردید. بعد از استخراج RNA و سنتز cDNA میزان بیان ژن PPARγ با روش Real-Time PCR مورد سنجش قرار گرفت.
یافته‌ها: اسید الاییدیک بعد از تیمار شش ساعته در هر سه غلظت mM5/0، یک و دو میزان بیان ژن PPARγ را در رده سلولی ماکروفاژی RAW264.7 در مقایسه با گروه کنترل، به‌ترتیب 36/1، 68/1 و 24/3 برابر کاهش داد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: اسید الاییدیک، از طریق کاهش بیان ژن گیرنده هسته‌ای PPARγ باعث بروز، تشدید و یا تسریع بیماری‌های قلبی و عروقی به‌خصوص آتروسکلروز می‌شود و این یافته اهمیت کاهش مصرف این ماده غذایی را  نشان می‌دهد.


بیتا سلطانیان، شیوا ایرانی، سروناز هاشمی، سید حمیدرضا مژگانی، مهدی آجورلو، یوسف چراغی، علیرضا غلامی،
دوره 72، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: در این مطالعه رده‌های سلولی Vero آلوده به مایکوپلاسما، با رقت‌های مختلف سیپروفلوکساسین و انروفلوکساسین که مانع همانندسازی DNA و سنتز پروتیین می‌شوند، تحت درمان قرار گرفتند. روش بررسی: در این پژوهش اکتشافی که در آزمایشگاه پژوهش و ساخت واکسن هاری انسانی انستیتو پاستور از آبان 1392 تا خرداد 1393انجام گردید، رقت‌های مختلف آنتی‌بیوتیکی مورد استفاده و مقایسه قرار گرفت. عملکرد این روش درمانی با PCR ارزیابی شد. با استفاده از روش تاپسیس (Technique for Order of Preference by Similarity to Ideal Solution, TOPSIS) که یک روش تصمیم‌گیری چند جانبه است بهترین اثر غلظت بر زمان به‌دست‌آمده در درمان مایکوپلاسما تعیین شد. یافته‌ها: بهترین غلظت به‌دست‌آمده جهت درمان مایکوپلاسمایی به‌ترتیب 20 و μg/ml 200 از سیپروفلوکساسین و برای درمان سلول‌های آلوده با انروفلوکساسین به‌ترتیب 3 و 30 و μg/ml 300 بود. نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر درمان خط سلولی Vero آلوده به مایکوپلاسما با آنتی‌بیوتیک‌های سیپروفلوکساسین و انروفلوکساسین بدون نیاز به تغییر آنتی‌بیوتیک، که در سایر فرایندها معمول است، انجام شد.
علی غلامی، محمدرضا عربستانی،
دوره 73، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: در سراسر دنیا عفونت‌های جریان خون (Blood Stream Infections, BSI) دارای میزان شیوع و مرگ‌و‌میر بالایی هستند که بین 20% تا 70% متغیر می‌باشد. بنابراین هدف از این مطالعه یافتن یک روش کارآمد برای تشخیصی سپتی‌سمی در کنار روش کشت، با استفاده از پرایمر همگانی 23S rRNA در تشخیص بیماران مشکوک به سپتی‌سمی بود.

روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی می‌باشد که از مهر 1393 تا خرداد 1394 در بیمارستان‌های آموزشی شهر همدان در دو مرحله آنالیتیکی و کلینیکی انجام گرفت. در مرحله آنالیتیکی حساسیت و اختصاصیت پرایمر با دو باکتری استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیاکلی و همچنین آزمایش بر روی نمونه‌های DNA غیر باکتریایی مانند نمونه سلولی انسان و نمونه سلولی قارچ ارزیابی شد. در مرحله کلینیکی 121 نمونه بیمار مشکوک به سپتی‌سمی از بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های شهر همدان، با روش Real-time polymerase chain reaction (PCR) و روش کشت خون بررسی گشت و نتایج آنها با هم مقایسه گردید.

یافته‌ها: حساسیت به‌دست‌آمده برای استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیاکلی، دو رونوشت نامبر و پایین‌ترین حد DNA قابل شناسایی برای پرایمر 5fg می‌باشد. در روش Real-time PCR تعداد 78/57% (70 مورد) از نمونه‌ها مثبت و 22/13% (16 مورد) از نمونه‌ها توسط روش کشت مثبت گردید. همبستگی یا توافق کاپا 2/0 به‌دست آمد که نشان‌دهنده توافق ضعیف بین دو روش است.

نتیجه‌گیری: حساسیت روش Real-time PCR نسبت به روش کشت خون بیشتر است و به‌علت حساسیت بالا می‌توان از این پرایمر برای آزمایشات غربالگری نمونه خون بیماران مشکوک به سپتی‌سمی استفاده کرد.


مریم خانه‌زاد، فرید ابوالحسنی، سید مرتضی کروجی، ایرج راگردی کاشانی، فرشته علی اکبری،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اسپرم‎زایی فرآیندی پیچیده و سازمان‎یافته از تکثیر و تمایز سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی است. سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی (SSCs) به‌عنوان سلول‌های بنیادی منحصر به فرد با توان خود نوزایی، تمایز و انتقال داده‌های ژنتیکی به نسل بعد در حفظ باروری نقش اساسی دارند. همچنین سلول‌های سرتولی در تعادل بین تکثیر و تمایز سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی مؤثر هستند. با توجه به اهمیت و کاربرد گسترده SSCs به‌ویژه در درمان ناباروری، هدف از انجام این پژوهش نقش هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی در تعیین سرنوشت سلول‌های بنیادی اسپرماتوگونی بود.

روش بررسی: این مطالعه تجربی از آبان 1392 تا آذر 1393 در گروه آناتومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، بر روی موش‌های ‎ NMRIنابالغ (6-3 روزه) انجام گرفت. ابتدا سلول‌های سرتولی و سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی از موش‌های نوزاد طی دو مرحله هضم آنزیمی جدا شدند. ماهیت سلول‌های سرتولی با نشانگر ویمنتین و SSCs با نشانگر پروتیین انگشت روی لوسمی پرومیلوسیتیک (Promyelocytic leukemia zinc-finger, PLZF) تأیید شد. سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی در دو گروه هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی و بدون هم‌کشتی (کنترل) قرار گرفتند. میزان بیان ژن تمایزنیافته مهارکننده اتصال DNA چهار (ID4) و تمایزیافته c-Kit توسط تکنیک واکنش زنجیره پلی‎مراز ارزیابی شدند.

یافته‌ها: درصد خلوص SSCs با روش فلوسایتومتری 66/91% گزارش شد. بیان ژن ID4 در گروه هم‌کشتی نسبت به کنترل افزایش معنا‌داری را نشان داد (045/0P=)، در حالی که بیان ژن c-Kit در گروه هم‌کشتی در پایان هر هفته در مقایسه با کنترل کاهش معنا‌داری داشت (046/0P=).

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، هم‌کشتی با سلول‌های سرتولی برای مدت بیشتری سلول‎های بنیادی اسپرماتوگونی را در مرحله تکثیر نگه می‌دارد، بنابراین می‌تواند جهت بهینه‌سازی محیط کشت در کلینیک استفاده شود.


آزاده واحدی، اکرم باغانی، زهره باصری، محمدرضا پورمند،
دوره 75، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت‌های خون از عوامل اصلی مرگ‌و‌میر بیماران بستری در بیمارستان است. جهت شناسایی عوامل ایجاد کننده عفونت، کشت خون مبنای اصلی تشخیص است. آگاهی از تنوع عوامل باکتریایی عفونت خون و همچنین مقاومت آنتی‌بیوتیکی این باکتری‌ها مهم می‌باشد. از این‌رو این مطالعه با هدف بررسی فراوانی و الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی جدایه‌های باکتریایی نمونه‌های کشت خون بیماران بستری در بیمارستان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت توصیفی گذشته‌نگر بود که با استفاده از داده‌های آزمایشگاه بیمارستان، تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی تهران در ارتباط با باکتری‌های جدا شده از کشت خون از مهر تا اسفند سال ۱۳۹۲ انجام گردید. در این مطالعه، فراوانی و مقاومت آنتی‌بیوتیکی جدایه‌های باکتریایی با روش دیسک دیفیوژن آگار تعیین شد.
یافته‌ها: فراوانی باکتری‌های جدا شده از ۵۹۵ نمونه کشت خون مثبت به‌ترتیب زیر بود: پسودوموناس ۴۱%، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس ۲۰%، اشریشیاکلی ۱۰%، آسینتوباکتر لوفی ۶%، استافیلوکوکوس اورئوس ۶%، استنوتروفوموناس ۵%، آسینتوباکتر بومانی ۳%. نتایج آنتی‌بیوگرام بیانگر آن بود که بالاترین میزان مقاومت در آسینتوباکتر بومانی به پیپراسیلین (۹۲/۸%)، در آسینتوباکتر لوفی به ایمی‌پنم (۹۶/۲%)، در استنوتروفوموناس به سفتازیدیم (%۵۰)، در استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس به اریترومایسین (۸۵/۷%)، در استافیلوکوکوس اورئوس به اریترومایسین (۶۵%)، در پسودوموناس به پیپراسیلین (۶۶%)، در کلبسیلا به سیپروفلوکساسین (۷۵%) و در اشریشیاکلی به تری‌متوپریم- سولفامتوکسازول (۷۳/۷%) بود.
نتیجه‌گیری: پسودوموناس فراوانترین باکتری جدا شده از کشت خون بیماران بود. گروه سنی بالای ۵۰ سال، مستعدترین افراد به عفونت خون بودند. بیشترین میزان جداسازی باکتری نیز از بخش داخلی بود. مقاومت آنتی‌بیوتیکی نیز به‌ویژه در آسینتوباکتر، استافیلوکوکوس کواگولاز منفی، اشریشیاکلی و کلبسیلا بالا بود.

مهتاب تیموری، بتول هاشمی‌بنی، محمد مردانی،
دوره 76، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه سلول‌های بنیادی مشتق از چربی (ADSC) به‌دلیل خصوصیات منحصر به فرد مانند راحتی و عدم استفاده از روش‌های تهاجمی حین استخراج به‌طور گسترده در مهندسی بافت استفاده می‌شوند. به منظور افزایش تعاملات بین سلولی مشابه با تراکم‌های پیش غضروفی جنینی، استفاده از سیستم‌های کشت سه بعدی همچون Pellet و Micromass ضروری می‌باشد. اگریکان یکی از مهمترین اجزای ماتریکس خارج سلولی است، بنابراین در مطالعه حاضر بیان اگریکان در طی روند کندروژنز ADSC های انسانی در دو سیستم کشت Pellet و Micromass بررسی شد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در گروه آناتومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از فروردین ۱۳۹۲ تا بهمن ماه ۱۳۹۳ انجام شد. بافت چربی شکمی از سه بیمار در طی جراحی لیپوساکشن جدا شد. سلول‌های بنیادی با روش‌های مکانیکی و آنزیمی استخراج و در کشت تک لایه کشت داده شدند. سپس به منظور القای روند کندروژنز، تعداد ۱۰۵×۵ سلول‌های پاساژ سوم (P3) به سیستم‌های کشت Pellet و Micromass حاوی مدیوم کندروژنیک در گروه‌های آزمایش ۷ و ۱۴ روز منتقل شدند. ارزیابی بیان ژن اگریکان توسط تکنیک Real-time PCR انجام شد.
یافته‌ها: بررسی نتایج Real-time PCR نشان داد که بیان اگریکان در Micromass روز ۱۴ در مقایسه با Pellet روزهای ۱۴ و ۷ افزایش معناداری دارد (P=۰/۰۰۸). همچنین بیان اگریکان در Micromass روز هفتم در مقایسه با Pellet روز هفتم نیز افزایش معناداری نشان داد (۰/۰۳=P).
نتیجه‌گیری: با توجه به بیان بالای ژن اگریکان در سیستم کشت Micromass نسبت به کشت Pellet شاید بتوان نتیجه گرفت که کشت  Micromassدر مقایسه با کشت Pellet کارایی بیشتری در بیان ژن اگریکان در کندروژنز سلول‌های بنیادی مشتق از چربی داشته است.

مرضیه کازرانی، ناهید جلالیان الهی، نجمه مهاجری، کیارش قزوینی، سارا تقدیسی، محمدرضا قفقازی، مهدیه متقی، رزیتا داودی،
دوره 77، شماره 7 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص مولکولی به‌روش تقویت اسیدهای نوکلییک که تحت عنوان واکنش زنجیره پلی‌مراز (Polymerase chain reaction, PCR) شناخته می‌شود به‌تازگی مطرح گردیده است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه روش تشخیصی اسمیر و واکنش زنجیره پلی‌مراز نسبت به کشت از نظر حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی در تشخیص بیماری سل ریوی بود.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، نمونه خلط ۵۸ بیمار مشکوک به سل ریوی مراجعه‌کننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد، از ابتدای فروردین تا پایان اسفند ۱۳۹۶، گردآوری گردید. نمونه‌ها در کمتر از ۷۲ ساعت تحویل آزمایشگاه شد. از بیماران سه نوبت نمونه گرفته شد، در بیمارانی که قادر به تولید خلط نبودند برونکوسکوپی و برونکوآلوئولار لاواژ انجام شد. پس از ۲۴ ساعت، جواب اسمیر گزارش شد. روش کشت به‌عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته شد و حساسیت و ویژگی واکنش زنجیره پلی‌مراز و اسمیرخلط با آن مقایسه گردید.
یافته‌ها: بیماران در محدوده سنی بین ۱۸ تا ۸۹ سال بودند. از بین ۵۸ سل ریوی مشکوک، در روش کشت وجود بیماری در ۲۵ مورد (۴۳/۱%)، روش اسمیر اسید فست وجود بیماری در ۲۷ بیمار (۴۶/۶%) و روش واکنش زنجیره پلی‌مراز در ۲۴ بیمار (۴۱/۴%) تایید و به اثبات رسیده است. حساسیت اسمیر خلط در تشخیص سل ریوی ۱۰۰% و ویژگی ۹۳/۹% می‌باشد. ارزش اخباری مثبت این تست ۹۲/۶% و منفی ۱۰۰% می‌باشد. حساسیت روش واکنش زنجیره پلی‌مراز، ۸۸% و ویژگی ۹۳/۹% می‌باشد. ارزش اخباری مثبت این تست ۹۱/۷% و منفی ۹۱/۲% می‌باشد.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه از بین دو روش اسمیر و واکنش زنجیره پلی‌مراز، روش اسمیر اسید فست دارای حساسیت بالاتری در تشخیص سل ریوی نسبت به واکنش زنجیره پلی‌مراز داشته و ویژگی هر دو روش یکسان بوده است.

ریحانه پیرجانی، علی اکبری ساری، محبوبه شیرازی، امین نخستین انصاری، مریم ربیعی، آمنه عبیری،
دوره 80، شماره 3 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکک گروه بتا (GBS: Group B Streptococcus) کوکسی گرم مثبت می‌باشد که در رکتوواژینال کلونیزه می‌شود. حدود 3/%31-6/4 زنان سنین باروری حامل عفونت GBS می‌باشند. GBS یک فاکتور خطر برای عفونتهای متعاقب در زنان حامله می‌باشد، که در 2%-1 موارد منجر به عفونت مهاجم نوزادی می‌شود. در بیشتر کشورهای دنیا، درمان بر طبق پروتکل CDC (Centers for Disease Control and Prevention) و براساس نتایج کشت انجام می‌شود. درایران درمان بر‌اساس ریسک فاکتورها انجام می‌شود. بنابراین بر آن شدیم تا در مطالعه‌ای نتایج به‌دست آمده از درمان براساس فاکتورهای خطر و براساس نتایج کشت و دیگر عوارض مادری و نوزادی را در این دو گروه با یکدیگر مقایسه کنیم.
روش بررسی: مطالعه مورد-شاهدی است. مطالعه در بیمارستان آرش از فروردین سال 1397 تا پایان اسفند سال 1398 به انجام رسیده است. در گروه مورد، نمونه‌های ترشحات رکتوواژینال از 98 زن باردار 37-35 هفته، برای کشت ارسال و درمان براساس نتیجه کشت، انجام شد. نمونه‌های شاهد 200 مادر باردار هستند که براساس فاکتور خطر تحت درمان قرار گرفتند. دو گروه از نظر پیامدهای حاملگی مقایسه شدند.
یافته‌ها: از 98 فرد مورد برررسی، 24 نفر (5/24%) کشت مثبت رکتوواژینال داشتند. افراد کشت مثبتی که تحت درمان آنتی‌بیوتیکی قرار گرفتند، تفاوت معناداری از نظر پیامدهای حاملگی در مقایسه با گروه شاهد نداشتند.
نتیجه‌گیری: در افراد با سابقه ترشحات واژینال، به‌طور معناداری شیوع کلونیزاسیون GBS بالاتر بود. به‌دلیل تعداد کم مطالعات صورت گرفته در ایران، توصیه می‌گردد مطالعات با حجم نمونه بیشتر انجام شود تا بتوان پروتکل مناسب‌تری به لحاظ اثربخشی و اقتصادی تبیین نمود.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb