جستجو در مقالات منتشر شده


46 نتیجه برای کلیه

شیوا صیرفیان، بهار باستانی،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده

برخی از بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه یا ICU که دچار نارسایی حاد کلیه شده اند نیاز به دیالیز می یابند. انجام همودیالیز به روش مرسوم و متناوب، خطر افت فشارخون و عدم دفع کافی مایعات و توکسین ها را از بدن دارد. دیالیز صفاقی نیز خطر پریتونیت دارد و اثر بخشی آن کمتر از همودیالیز است. به همین دلایل و نبودن بخش دیالیز در بیمارستان الزهرای اصفهان، از روش همودیالیز مداوم بصورت ورید به ورید یا CVVHD) Continuous Venovenous Hemodialysis) برای نخستین بار در کشورمان در مورد 3 بیمار ICU استفاده شد. روش و مواد: با استفاده از مامبران پلی سولفان، پمپ خون و محلول دیالیز صفاقی و یک پرستار ثابت، بیماران بین 24-12 ساعت همودیالیز شدند. نتایج: 1) کلیرانس اوره بین 18-50 ml/min بود. 2) میزان اولترافیلتراسیون بین 1000-160 میلی لیتر در ساعت بود. 3) با دیالیز، خونریزی متوقف شده اختلال انعقادی و اکسیژناسیون بهبود یافت. 4) همه بیماران دچار هایپرگلیسمی و هایپوترمی شدند. 5) هر 3 بیمار (2 نفر به علت سپتی سمی و 1 نفر به علت هیپوتانسیون) فوت نمودند. نتیجه گیری: روش CVVHD با وسایل ابتدایی موجود جایگزین مناسب همودیالیز و دیالیز صفاقی و قادر به دفع زیادتر مایعات و توکسینها خواهد بود.


سیدطاهر اصفهانی، مریم حسینی،
دوره 57، شماره 1 - ( 1-1378 )
چکیده

به منظور بررسی نقش هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک در ایجاد هماچوری، سنگهای کلیه و مجاری ادرار و عفونتهای ادراری کودکان این مطالعه در دو گروه کودک بعمل آمد: گروه اول کودکانی که با یکی از علائم هماچوری ایزوله، سنگ کلیه و مجاری ادراری و عفونتهای مکرر ادراری مراجعه کرده بودند و گروه دوم کودکانی که در همین سنین بودند ولی به عللی بجز مشکلات دستگاه ادراری به درمانگاه مراجعه کرده بودند (گروه شاهد). در گروه شاهد که 100 نفر بودند سه مورد هیپرکلسیوری مشاهده شد، در گروه بیماران از 177 بیمار مبتلا به هماچوری ایزوله، 41 مورد (27/5%) هیپرکلسیوری داشتند (P=0.01)، در 24 بیمار مبتلا به سنگ، 9 مورد (37%) هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک داشتند (P=0.005). از 251 مورد عفونتهای مکرر ادراری، 15 مورد (7/9%) هیپرکلسیوری داشتند (P=0.2). این مطالعه نقش مهم هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک را در تولید سنگ و هماچوری ایزوله کودکان نشان می دهد، اما هیپرکلسیوری با عفونتهای ادراری مکرر، از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت.


سیدطاهر اصفهانی، عباس مدنی، مریم تشویقی، نعمت اله عطایی، پروین محسنی،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده

دویست کودک مبتلا به نارسایی پیشرفته کلیه که بین سالهای 1369 الی 1376 به بخش دیالیز بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران مراجعه کرده بودند، از نظر علل پیدایش نارسایی کلیه تحت بررسی قرار گرفتند. سن این کودکان 14-1 سال و میانگین آن 8/14 سال بود. تفاوت عمده ای از نظر شیوع نارسایی بین دو جنس مذکر و مونث نبود. پیلونفریتها و آنومالیهای انسدادی دستگاه ادراری در بیماران ما (35/5 درصد)، شایعترین علت نارسایی کلیه را تشکیل می دادند، سپس بیماریهای گلومرولی با 22/5 درصد و بیماریهای ارثی با 13/5 درصد قرار داشتند. با توجه به اینکه نارسایی حاصل از غالب موارد پیلونفریتها و آنومالیهای انسدادی، با تشخیص و درمان به موقع و صحیح قابل پیشگیری است و همینطور در بسیاری موارد، با راهنمایی والدین می توان از تولد کودک مبتلا به بیماریهای ارثی پیشگیری کرد، می توان نتیجه گرفت که تقریبا نیمی از موارد نارسایی کلیه کودکان قابل پیشگیری می باشد.


شهرزاد شهیدی،  شیوا صیرفیان، بهنام شایگان‌نیا، هایده عدیلی پور،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده

در ایـن تحقیق میـزان بروز کانـسر در بیماران پیوند کلیه و رابطه آن با برخی عوامل بررسـی شده است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر 350 بیمار که حداقل یک‌سال از عمر کلیه پیوندی آنها می‌گذرد از نظر سن، جنس، بروز کانسر، داروهای ایمنوساپرسیو، نوع پیوند، مدت زمان دیالیز قبل از پیوند بررسی شدند. از این تعداد 289 نفر معیارهای ورود به مطالعه را داشتند.
روش بررسی: از 289 بیمار 186 نفر مرد، 103 نفر زن، میانگین سنی آنها 9/13±17/42 سال و متوسط پی‌گیری بیماران 24/33±46/52 ماه بود. شش مورد (1/2%) کانسر در شش بیمار تشخیص داده شده بود. میانگین سنی 7/14±71/51 (68-26 سال) و میانگین مدت زمان بروز کانسر بعد از پیوند 1/26±8/50 (بین 15 تا 82 ماه) بود. دو بیمار مبتلا به اسکواموس سل کارسینوما، دو بیمار مبتلا به بازال سل کارسینوما و دو بیمار مبتلا به لنفوم بودند، و دو نفر از شش بیمار فوق فوت کردند.
نتیجه‌گیری: سن، جنس، مدت زمان دیالیز قبل از پیوند، مصرف داروهای ایمنوساپرسیو و داروهای ضد رد پیوند با بروز کانسر ارتباطی نداشتند. میزان بروز کانسر، کمتر از آمار ارائه شده از سایر مراکز بود که می‌توان کوتاه بودن زمان پی‌گیری و کم بودن شیوع کانسر در جمعیت عادی شهر را در آن دخیل دانست. بروز بدخیمی 28 برابر جمعیت عادی شهر بود. مرگ و میر در بیماران پیوندی دچار کانسر نسبت به بیماران پیوندی بدون کانسر افزایش می‌یابد که لزوم بررسی‌های روتین بیماران چه قبل و چه بعد از پیوند را تائید می‌کند.


سعید چنگیزی آشتیانی، سید مصطفی شید موسوی، سامان حسینخانی، مهدی شیرازی،
دوره 65، شماره 7 - ( 7-1386 )
چکیده

انسداد میزنای با توقف جریان ادرار و افزایش فشار در بخش‌های بالایی مجاری ادراری سبب تضعیف پیشرونده در عملکرد کلیوی می‌شود. این مطالعه برای ارزیابی شرایط استرس اکسیداتیو و تغییرات متابولیسمی در بافت کلیوی طی انسداد حاد یکطرفه میزنای طراحی شده است.

روش بررسی: در رت‌های نر نژاد اسپراگ-دالی (10n= در هر گروه)، میزنای چپ به‌صورت استریل و تحت بیهوشی مسدود گردید. بعد از گذشت 24 ساعت از انسداد یکطرفه میزنای، هر دو کلیه برداشته و در oC70- حفظ شدند. در رت‌های گروه‌های شاهد و کنترل نیز کلیه‌ها خارج و ذخیره گردید. برای تعیین وضعیت متابولیسم، سطوح ATP و ADP، و برای ارزیابی وضعیت استرس اکسیداتیو، سطوح مالون دی آلدئید (MDA) و توانایی آنتی اکسیدانی/ احیاکنندگی آهن سه ظرفیتی (FRAP)، در بافت کلیوی ارزیابی شد.

یافته‌ها: مقایسه بین گروه دارای انسداد میزنای و گروه شاهد نشان داد که 24 ساعت انسداد حاد یکطرفه میزنای سبب افزایش میزان‌های MDA (nmol/gKW 86/1±42/51 در مقابل 02/1±64/38 با 001/0p<) و ADP (mol/gKWµ 44/0±678/0 در مقابل 04/0±474/0 با 05/0p<)، اما کاهش (همگی با 001/0p<) مقادیر FRAP (mol/gKWµ 16/0±44/2 در مقابل 27/0±28/4)، ATP(mol/gKWµ 10/0±09/1 در مقابل 19/0±26/2)، و ATP/ADP (149/0±64/1 در مقابل 56/0±11/5) در کلیه انسدادی شد. درحالی‌که در کلیه غیر انسدادی مقادیر ATP و ADP افزایش و ATP/ADP و MDA عدم اختلاف نسبت به کلیه معادل در گروه شاهد داشتند.

نتیجه‌گیری: 24 ساعت انسداد یکطرفه میزنای سبب القاء شرایط استرس اکسیداتیو و کاهش متابولیسم هوازی در کلیه انسدادی، به‌همراه یک افزایش جبرانی متابولیسم و بدون بروز استرس اکسیداتیو در کلیه غیر انسدادی می‌گردد.


فرخ لقا احمدی، اشرف علی مددی، محبوب لسان پزشکی،
دوره 65، شماره 10 - ( 10-1386 )
چکیده

در حالی که کیفیت عالی ارگان و وضعیت ایده‌آل پیوند بسیاری از عواملی که کارکرد زودرس کلیه را دچار اختلال می‌کند، کاهش داده است، اما کلیه پیوندی با عملکرد کند Slow Graft Function (SGF) هنوز بعد از پیوند کلیه از اهداکنندگان زنده بوجود می‌آید. هدف از این مطالعه بررسی شیوعSGF و تعیین عوامل خطر آن در پیوند کلیه از دهنده زنده است.

روش بررسی: این مطالعه آینده‌نگر در340 پیوند کلیه از دهنده زنده به مدت دو سال (1384 و 1383)در بیمارستان بقیه‌اله تهران انجام پذیرفت. گیرندگان پیوند به دو گروه کلیه پیوندی با عملکرد فوری Immediate Graft Function (IGF) با کراتینین کمتر ازmg/dl 3 در روز پنجم پس از پیوند و کلیه پیوندی با عملکرد کند (SGF) با کراتینین بیشتر یا مساوی mg/dl 3 در روز پنجم پس از پیوند، بدون نیاز به دیالیز تقسیم شدند. آنالیز متغیرها در هر یک از گروه‌هایSGF وIGF انجام شد و توسط تست‌های ضریب- دوکا، من ویتنی و T با هم مقایسه شدند.

یافته‌ها: انسیدانسSGF 2/6% (22 نفر) وIGF 8/89% (318 نفر) بود. میانگین BMI گیرندگان در IGF، kg/m2 9/3±1/22 و درSGF، kg/m28/3±3/25 بود. (24/1=OR 401/1-097/1 95%=CI 001/0=(p فراوانی نسبی SGF در دریافت‌کنندگان پیوند از مؤنث بیشتر از دریافت‌کنندگان از مذکر بود (862/2=OR 971/7-028/1 95%CI 044/0=(p. فراوانی نسبی کلیه پیوندی با عملکرد کند در گیرندگان Panel Reactive Antibody (PRA) مثبت بیشتر از منفی‌ها بود (849/7=OR 280/35-755/1 95%CI 007/0=p).

نتیجه‌گیری: مطالعه ما نشان داد PRA منفی و BMI پائین‌تر گیرنده اثر حفاظتی در برابر تأخیر عملکرد کلیه پیوندی دارند. گیرندگان با دهنده مؤنث شانس بالاتری برای ابتلاء به SGF دارند. ما توصیه می‌کنیم گیرندگانBMI خود را قبل از پیوند کاهش دهند، دهنده مذکر بر دهنده مؤنث ارجح است.


ابوالفضل رحیمی، فضل‌ا... احمدی، محمود غلیاف،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

این مطالعه با هدف تعیین تاثیر مدل مراقبت پی‌گیر بر سطوح آزمایشات خونی (هموگلوبین و الکترولیت‌ها) بیماران همودیالیزی در سال 84-1383 در همدان انجام شد.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه‌تجربی از نوع قبل و بعد می‌باشد. در این پژوهش 38 بیمار مبتلا به بیماری مرحله انتهایی کلیه که با توجه به شرایط و روش نمونه‌گیری تصادفی در یک گروه در مدت شش ماه بررسی شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه دموگرافیک و چک‌لیست کنترلی بود. پژوهش‌گر در مرحله اول پژوهش، مرحله آشناسازی را انجام داد و تا انتهای دوره تنها پرسشنامه‌ها و چک‌لیست‌های کنترلی تکمیل شد. پس از اتمام مرحله اول پژوهش، بلافاصله پژوهش‌گر اقدام به اجرای مداخله در مرحله دوم پژوهش بر روی همان گروه نمود.

یافته‌ها: بین میانگین سطوح هموگلوبین، هماتوکریت، اوره و نیتروژن، پتاسیم و آلبومین در شش بار اندازه‌گیری قبل و بعد از اجرای مدل مراقبت پی‌گیر به‌ترتیب تفاوت معنی‌داری وجود دارد (026/0p=، 033/0p=، 002/0p=، 001/0p= و 009/0p=).

نتیجه‌گیری: با اجرای مدل مراقبت پی‌گیر تفاوت معنی‌داری در سطوح آزمایشات خونی بیماران همودیالیزی ایجاد می‌شود.


فرخ لقا احمدی، رزیتا ناصری، محبوب لسان پزشکی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: سیکلوسپورین از داروهای ایمونوساپرسور اصلی است که در بیماران پیوند کلیه استفاده می‏شود. این دارو دارای عوارضی است که معمولا مورد توجه قرار نمی‏گیرد. این مطالعه جهت بررسی اثر سیکلوسپورین بر روی منیزیم سرم و عوارض متابولیک آن در بیماران پیوندی انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه روی 157 (62 زن و 95 مرد) بیمار پیوند کلیه تحت درمان با سیکلوسپورین که جهت پی‌گیری به یک مرکز خصوصی مراجعه کردند انجام شد. بیماران تحت معاینه قرار گرفتند و از ایشان نمونه خون جهت تعیین سطح سرمی سیکلوسپورین، منیزیم، کراتینین، قند خون ناشتا، لیپید، کلسیم، فسفر و اسید اوریک گرفته شد. 

یافته‌ها: میانگین سطح سرمی منیزیم در بیماران mg/dL 31/0±96/1 و سطح سرمی سیکلوسپورین μg/dL 192±371 بود. 16 بیمار (2/10%) دچار هیپومنیزیمی بودند. سطح سرمی منیزیم بیماران با سیکلوسپورین خون (53/0-=r)، کراتی‌نین سرم LDL پلاسما (3/0-=r)، قند خون ناشتا (60/0-=r) و اسید اوریک (36/0-=r) دارای ارتباط معکوس و معنی‏دار (05/0 

نتیجه‌گیری: در بیمارانی‌که داروی سیکلوسپورین مصرف می‌نمایند در کنار آزمایشات روتین بیوشیمیایی می‌بایست سطح منیزیم‌توتال و یونیزه نیز اندازه‌گیری شود. این اقدام سبب شناسایی زودتر بیماران هیپومنیزیمی شده و از عوارض متابولیک ناشی از آن با تجویز مکمل‌های منیزیم پیشگیری به‌عمل آید.


رضا حکمت، محمد جواد مجاهدی، حسن احمد نیا،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ارجحیت نوع دیالیز خونی یا صفاقی یکی از موضوعات مهم مورد بحث در نفرولوژی است. در این تحقیق ما بعضی خصوصیات اپیدمیولوژیک بیماران همودیالیزی را با بیماران دیالیز صفاقی مقایسه کرده‌ایم.

روش بررسی: نتایج پروتکول تحقیقاتی پژوهشی "بررسی مشخصات اپیدمیولوژییک بیماران نارسایی مزمن کلیه منجر به دیالیز در استان خراسان" برای دستیابی به هر تفاوت آماری مشخص و معنی‌دار بین بیماران دیالیز صفاقی و همودیالیزها، استفاده شد.

یافته‌ها: تعداد بیماران تحت دیالیز مزمن در این تحقیق 836 نفر بوده است که 802 بیمار (9/95%) تحت همودیالیز مزمن و 34 نفر (1/4%) تحت دیالیز‌صفاقی قرار داشتند. در بررسی علل نارسایی‌کلیه منجر‌به دیالیز از 757 مورد بیمار همودیالیزی که شایع‌ترین علت فشارخون 244 مورد (2/32%) بوده و پس‌از آن دیابت‌قندی 169 مورد (3/22%)، علل ‌ناشناخته 148 مورد (6/19%‌)) بوده است. شایع‌ترین علت دیالیز در مورد دیالیز صفاقی گلومرولونفریت مزمن 11 مورد (4/32%) و پس‌از آن دیابت 9 مورد (5/26%) و در مرتبه سوم پس‌از آن علل ناشناخته چهار مورد (8/11%) می‌باشد. مقادیر متوسط هموگلوبین، کراتینین، کلسیم و فسفر برای بیماران همودیالیزی به‌ترتیب mg/dl 42/11، mg/dl 5/8، mg/dl 93/8، mg/dl 03/6 بود. در حالی‌که متوسط هموگلوبین، کراتینین، کلسیم و فسفر در بیماران دیالیز صفاقی به‌ترتیب برابر بود با mg/dl 2/11، mg/dl 52/8، mg/dl 41/9، mg/dl 40/5. در مقایسه متوسط سن، توزیع جنس، بیماران دیالیز صفاقی و همودیالیزی‌ها تفاوت آماری مشاهده نشد (05/0‍>p)

نتیجه‌گیری: تفاوت مشخص و معنی‌دار آماری بین میزان متوسط هموگلوبین، کراتینین، ‌کلسیم و فسفر بیماران، ‌همچنین متوسط سن و توزیع از نظر جنس و میزان شیوع HCV آنتی‌بادی و HbsAg در بین بیماران همودیالیزی و دیالیز صفاقی مشاهده نشد.


شهرزاد شهیدی، فرزانه اشرفی، نسترن ایزدی، هایده عدیلی پور،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: گزش حشرات می‌تواند سبب واکنش‌های موضعی یا سیستمیک شود. رابدومیولیز می‌تواند موجب نارسائی حاد کلیه در 7-5% موارد شود. گزش زنبور عسل یک علت نادر رابدومیولیز است، که به‌دنبال 50 گزش یا بیشتر می‌تواند رخ دهد. گزش بیش از 250 زنبور عسل قادر به ایجاد مرگ در انسان می‌باشد.

معرفی بیمار: در این مقاله ما دو مورد گزش متعدد زنبور عسل (>2000) را که با وجود بروز رابدومیولیز و همولیز و نارسائی حاد کلیه کاملاً بهبود یافتند و دو مورد دیگر را که با گزش بیش از 500 بار بدون بروز هیچگونه عارضه‌ای بهبود یافتند، گزارش می‌نماییم.


مسعود اسلامی، مریم مهرپویا، بهروز برومند، سپیده سیفی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: اسید اوریک محصول نهایی متابولیسم پورین، به‌عنوان فاکتور خطر برای بیماری‌های قلبی عروقی پیشنهاد شده است. هدف این مطالعه یافتن ارتباط بین سطح اسید اوریک سرم به‌عنوان فاکتور خطری برای بیماری عروق کرونر (CAD) در بیماران کاندید پیوند کلیه و همچنین به‌عنوان یک معیار مهم جهت پیش‌بینی نیاز به رواسکولاریزاسیون می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه‌مقطعی، طی سال‌های 86-1385 در بیمارستان‌های امام‌خمینی و پارس تهران انجام شد. جامعه مورد مطالعه بیماران بالای 40 سال مبتلا به مرحله انتهایی بیماری کلیه کاندید پیوند کلیه بودند که بدون توجه به علائم بالینی قلبی و نتیجه تست‌های قلبی غیر تهاجمی تحت آنژیوگرافی عروق کرونر قرار گرفته و همزمان اندازه‌گیری اسید اوریک خون انجام شد.

یافته‌ها: 56 بیمار (24 مؤنث و 32 مذکر) تحت مطالعه قرار گرفتند، 3/89% (50 نفر) دارای بیماری عروق کرونر بودند و میانگین اسید اوریک خون ایشان mg/dl07/1±62/7 بود که در مقایسه با اسید اوریک سرم بیماران فاقد بیماری عروق کرونر (mg/dl 29/1±95/5) تفاوت معنی‌داری وجود داشت (024/0=p). همچنین میانگین اسید اوریک سرم در مبتلایان به CAD که نیازمند ریواسکولاریزاسیون بوده‌اند، تفاوت معنی‌داری با بیماران نیازمند درمان طبی داشته است (mg/dl79/0±89/7 در مقابل mg/dl27/1±2/6).

نتیجه‌گیری: اسید اوریک سرم را می‌توان به‌عنوان فاکتور خطر بیماری عروق کرونر در بیماران کاندید پیوند کلیه و همچنین عاملی برای پیش‌بینی نوع درمان برای این بیماران در نظر گرفت.


نعمت‌الله عطایی، بارانک صفائیان، عباس مدنی، سید طاهر اصفهانی، فاطمه عطائی،
دوره 67، شماره 2 - ( 2-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: تشخیص به موقع درگیری پارانشیم کلیه در کودکان مبتلا به پیلونفریت حاد و شروع درمان زود هنگام، از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند در کاهش و یا جلوگیری از بروز ضایعات پایدار در پارانشیم کلیه موثر باشند. این مطالعه به منظور بررسی ارزش تشخیصی برخی پارامترهای بیولوژیک در کودکانی که برای اولین بار دچار پیلونفریت حاد، شده بودند و درگیری پارانشیم کلیه در آنها با استفاده از اسکن 99mTc-Dimercaptosuccinic Acid DMSA تایید شده بود، انجام گردید.

روش بررسی: ما یافته‌های آزمایشگاهی به‌دست آمده از شمارش گلبول‌های سفیدخون، C- Reactive Protein CRP سرم و Rate ESR Erythrocyte Sedimentation را با نتایج اسکن‌ها مورد مقایسه قرار دادیم. 102 کودک (93 دختر و 9 پسر) در محدوده سنی یک ماه تا 12 سال وارد مطالعه شدند. از این تعداد 203 واحد کلیه تحت  سنتی گرافی قرار گرفتند. از 98 بیمار (195 واحد کلیه) پس از منفی شدن کشت ادرار سیستویورتروگرافی به‌عمل آمد. یافته‌ها: در همه کودکان یافته‌ها در سنتی گرافی در یک یا هر دو کلیه به نفع درگیری پارانشیم بود. گزارش اسکن‌ها در فار حاد بیماری در 178 کلیه (88%) غیرطبیعی بود.این تغییرات در 113 از 178 کلیه (7/55%) در حد خفیف، در 40 از 178 کلیه (7/19%) در حد متوسط و در 25 از 178 کلیه (3/12%) در حد شدید بود. پس از بررسی رابطه مارکرهای التهابی با نتایج اسکن‌ها، یافته‌ها نشان‌دهنده وجود ارتباط معنی‌دار بین ESR بالا و لکوسیتوز با آسیب شدید پارانشیم کلیه در شروع عفونت بود.

نتیجه‌گیری: این نتایج بیانگر شیوع بسیار بالای گرفتاری پارانشیم کلیه در کودکان ایرانی در جریان پیلونفریت حاد می‌باشد. اگرچه افزایش سرعت رسوب گلبول‌های قرمز و لکوسیتوز می‌توانند به‌عنوان مارکرهای با ارزشی برای بیان گرفتاری پارانشیم کلیه در موارد شدید تلقی شوند، اما این پارامترها و همچنین CRP در شناسائی درگیری خفیف یا متوسط فاقد قدرت تمیز می‌باشند.


مهدی اشرفی، محمد تقی حمیدی بهشتی، شهرزاد شهیدی، فرزانه اشرفی،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: در زمینه بررسی بقا کلیه پیوندی در ایران مطالعاتی با رویکرد صرفاً بالینی انجام شده است. این مقاله به بررسی و تعیین عوامل تاثیرگذار بر بقا پیوند کلیه بعد از عمل پیوند می‌پردازد و با استفاده از توانایی شبکه‌های عصبی در زمینه مدل‌سازی روابط پیچیده، در این مقاله مدلی برای پیش‌بینی بقای پنج ساله کلیه‌های پیوندی ارائه شده است.
روش بررسی: این مطالعه به‌صورت گذشته‌نگر بر روی 316 بیمار گیرنده پیوند کلیه از سال 1363 تا سال 1385 انجام شده است. از روش‌های کاپلان مایر، آزمون رگرسیون کاکس، نیکویی برازش و شبکه‌های عصبی مصنوعی برای تحلیل استفاده شده است.
یافته‌ها: عوامل شاخص توده بدنی و نوع پیوند (جسد یا زنده) از عوامل تاثیرگذار بر بقای کلیه پیوندی می‌باشند. بقای یک‌ساله، سه ساله و پنج سال کلیه پیوندی به‌ترتیب 96 و 93 و 90 درصد برآورد شده است. نتایج تست مدل شبکه عصبی ایجاد شده برای پیش‌بینی بقای پنج ساله بیماران حاکی از آن است که علاوه بر دقت مناسب شبکه (72 درصد)، نتایج به‌دست آمده از شبکه، نیکویی برازش مناسبی نیز دارند و حساسیت مدل در شناسایی صحیح کلیه‌های بقا یافته بیشتر از شناسایی صحیح کلیه‌های از دست رفته می‌باشد (72 درصد در مقابل 61 درصد).
نتیجه‌گیری: میزان بقای کلیه پیوندی در پیوندهای زنده بیشتر از پیوندهای جسدی می‌باشد. با افزایش شاخص توده بدنی بیماران در زمان پیوند، میزان بقای کلیه پیوندی کاهش می‌یابد. از شبکه‌های عصبی در ایجاد مدل‌هایی برای پیش‌بینی بقای کلیه پیوندی می‌توان استفاده نمود.


مهری کدخدایی، فرشته گلاب، مریم زحمتکش، رعنا غزنوی، مهدی هدایتی، حسینعلی عرب، منوچهر سلیمانی،
دوره 67، شماره 7 - ( 7-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‌های موضعی ایسکمی- ری پرفیوژن کلیه در مطالعات متعددی بررسی شده است لیکن درباره تغییرات عملکرد و وضعیت آنتی‌اکسیدانی بافت کبد در آسیب ایسکمی- ری پرفیوژن (IR) کلیه اطلاعات کمی موجود است. مطالعات اخیر وجود ارتباط متقابل بین کبد و کلیه را پیشنهاد می‌کند. هدف مطالعه بررسی عملکرد، تغییرات سطح سیتوکین‌ها و وضعیت آنتی‌اکسیدانی کبد پس از IR کلیه می‌باشد.

روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی و در موش صحرایی نر انجام شد. تعداد در هر گروه پنج می‌باشد. تعداد 20 موش صحرایی در گروه‌های کنترل جراحی و ایسکمی (30، 45 و 60 دقیقه) و ری پرفیوژن 60 دقیقه مطالعه شدند. یک نمونه خون پس‌از جراحی برای اندازه‌گیری کراتینین و BUN به‌منظور ارزیابی عملکرد کلیوی و AST و ALT به‌منظور ارزیابی عملکرد کبدی گرفته شد. سطح گلوتاتیون و FRAP (قدرت تام آنتی‌اکسیدانی) کبدی و نیز غلظت اینترلوکین 10 و TNF-α در بافت کبد اندازه‌گیری گردید.

یافته‌ها: در هر دو گروه 45 و 60 دقیقه ایسکمی و یک ساعت ری پرفیو‍‍ژن افزایش معنی‌دار کراتینین و BUN نسبت به گروه کنترل جراحی مشاهده شد. در این گروه همچنین کاهش معنی‌دار در گلوتاتیون کبد و افزایش TNF-α و اینترلوکین 10 وجود داشت.

نتیجه‌گیری: ایسکمی کلیوی باعث تغییرات عملکرد، کاهش دفاع آنتی‌اکسیدانی و افزایش سیتوکین‌ها در کبد می‌گردد. جهت بررسی اثرات ضایعات کلیوی بر روی کبد به‌عنوان ارگان دوردست، حداقل 45 دقیقه دوره ایسکمی لازم می‌باشد.


سوده ثاقب، محمدکاظم طرزمنی، رضا جواد رشید، افشار زمردی، ابوالفضل بهلولی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام کلیه دهنده زنده نفرکتومی شود، در هر سرویس جراحی متفاوت است ولی آناتومی عروقی ساده‌تر و بدون آنومالی از مهمترین دلایل انتخاب یک کلیه است. بنابراین نفرکتومی در دهنده زنده نیاز به بررسی دقیق آناتومی عروق کلیوی دارد. به نظرمی‌رسد سی‌تی ‌مولتی‌دتکتور بهترین روش برای تعیین آنومالی‌های عروقی کلیه و سیستم ادراری باشد.

روش بررسی: در این مطالعه 59 دهنده زنده کلیه توسط سی‌تی آنژیوگرافی چند لایه تحت بررسی قرار گرفتند. از تمام دهندگان، پس از تزریق ماده حاجب، تصاویر سی‌تی با ضخامت 6/0 میلی‌متر دریافت شد و بازسازی و پردازش سه بعدی صورت گرفت و وضعیت شریان‌های فرعی، زود شاخه شدن شریان کلیوی، تعداد وریدها و حالب‌ها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به‌دست آمده با نتایج نفرکتومی بیماران مقایسه شد.

یافته‌ها: سی‌تی آنژیوگرافی چند لایه شیوع شریان فرعی را 4/3% با دقت 98% و زود شاخه‌شدن شریان کلیوی را در 4/8% موارد با دقت 100% گزارش کرد. ورید کلیوی متعدد در 4/8% موارد دیده شد و دقت تشخیصی این روش 98% بود. حالب دوگانه در هیچ‌کدام از بیماران مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: دقت تشخیصی این روش در دیدن شریان و ورید فرعی حدود 98% و در زود شاخه شدن شریان کلیوی 100% است. این نتایج با آنژیوگرافی معمولی قابل مقایسه است و طبق مطالعات این روش در مقایسه با ام‌آر- آنژیوگرافی و دیژیتال ساب‌تراکشن آنژیوگرافی، ارزش بیشتری دارد، کم تهاجمی‌تر است و می‌توان آن را روش تشخیصی طلایی در تشخیص آنومالی‌های عروقی و سیستم ادراری در دهندگان زنده کلیه نام برد.


حمیدرضا خلخالی، ابراهیم حاجی‌زاده، انوشیروان کاظم‌نژاد، علی غفاری‌مقدم،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: علی‌رغم بهبود پیامدهای کوتاه‌مدت پیوند در دو دهه اخیر، پیامدهای طولانی‌مدت‌، بهبود چندانی نداشته است. اختلال عملکرد مزمن کلیه پیوندی، از شایع‌ترین علل از دست رفتن کلیه است. در این مقاله، الگو، زمان انتظار و نرخ گذر از مراحل میانی، در بیماران اختلال عملکرد مزمن کلیه پیوندی بررسی می‌شود که در پیش‌بینی نتیجه پیوند نقش مهمی دارد.

روش بررسی: در یک مطالعه تک‌مرکزی گذشته‌نگر، 214 بیمار با اختلال عملکرد مزمن کلیه پیوندی، مراجعه‌کننده طی سال‌های 1376 تا 1384به درمانگاه فوق‌تخصصی نفرولوژی بیمارستان امام دانشگاه علوم‌پزشکی ارومیه بررسی گردید. عملکرد کلیه با شاخص GFR ارزیابی و بر مبنای راهنمای بالینی NKF و KCOQI در هر ویزیت طبقه‌بندی گردید. داده‌ها با روش کاپلان‌مایر تحلیل بقاء آنالیز شد. 

یافته‌ها: میزان خام رد کلیه پیوندی با حذف موارد فوت، 6/26% طی متوسط زمانی انتظار 7/81 ماه است. 100 درصد افراد با میانگین زمانی انتظار 3/26 ماه از مرحله یک به دو رفته‌اند احتمال گذر از دوم به سوم برابر 9/88% با میانگین زمان انتظار 5/25 ماه، گذر از سوم به چهارم برابر 7/55% با میانگین زمان 9/24 ماه و گذر از چهارم به پنجم برابر 5/53 با متوسط زمان 2/18 ماه است. به‌طور کلی شتاب گذر از رتبه i به j بیمارانی که درزمان شروع فرآیند کاهشی در مرحله سه از GFR قرار دارند، سریع‌تر از رتبه‌های دو و یک است.

نتیجه‌گیری: وضعیت بیمار طی سال اول بعد از پیوند از عوامل مهم و تعیین‌کننده در نرخ گذر از مراحل میانی و رد کلیه پیوندی می‌باشد. اقدامات درمانی در جهت جلوگیری از تخریب عملکرد در یک‌سال اول باعث بقا طولانی مدت پیوند می‌گردد.


نوید نورایی، رضا خواجه‌نوری، محمد سلیمانی، علی دباغ،
دوره 68، شماره 4 - ( 4-1389 )
چکیده

در اکثر موارد در صورت عدم درمان (Chronic renal failure) زمینه و هدف: بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیوی مبتلا End Stage Renal Disease (ESRD) مناسب، به مرحله غیر قابل برگشت تحت عنوان بیماری مرحله نهایی کلیه می شوند که در این صورت نمی توانند پتاسیم را به شکل مناسبی دفع کنند و محلول نرمال سالین نیز فاقد پتاسیم است، همین موضوع، باعث شده تا از میان مایعات کریستالوئید، محلول نرمال سالین، در بیماران تحت جراحی پیوند کلیه، مصرف ز یادی داشته باشد . اما به نظر می رسد تجویز مقادیر زیاد نرمال سالین به افراد سالم یا در حین انجام اعمال جراحی، به دلیل وجود مقادیر غیرفیزیولوژیک کلرید منجر به اسیدوز متابولیک هایپرکلرمیک و اختلال خون رسانی احشایی، شیفت خارج سلولی پتاسیم، و هایپرکالمی م ی گردد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه نتایج دو نوع مایع درمانی جایگزین یعنی نرمال سالین و رینگر لاکتات حین عمل جراحی پیوند کلیه بود . روش بررس ی: در یک کار آزمایی بالینی تصادفی دوسوکور ، دو گروه 54 نفری گیرنده کلیه ( 108 نفر در مجموع ) بررسی شدند و دو گروه از همه مو ارد، با هم همسا ن سازی شدند ، به جز نوع مایع کریستالویید تجویزی که یکی نرمال سالین و دیگری رینگر لاکتات بود . متغیرهای سن، وزن، مدت زمان عمل ، حجم مایع تزریقی ، فشار ورید مرکزی و جنسیت مورد بررسی قرار گرفت . یافت هها: دو گروه از نظر متغیرهای قبل و بعد عمل با هم تفاوتی نداشتند و بررسی های پی گیری عملکرد کلیه هم اختلاف معنی داری را نشان نمی داد. نتیج هگیری: بر اساس نتایج این مطالعه هیچکدام از محلو ل های نرمال سالین و رینگر لاکتات برای کارکرد کلیه پیوندی از اهداکننده زنده مضر نیستند و خطر هایپرکالمی با استفاده از رینگر لاکتات نیز وجود ندارد . به هر حال، این مطالعه بر کلیه اهدایی از فرد زنده بوده است و در مورد پیوند از جسد باید مطالعات تکمیلی انجام شود.
مریم عدالتی‌فرد، سید محمدرضا خاتمی، سعید صادقیان، مجتبی سالاری‌فر،
دوره 68، شماره 6 - ( 6-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: رابطه بین بیماری عروق کرونر و شیوع تنگی شریان کلیوی Renal Artery Stenosis (RAS) مورد تأیید قرار گرفته است. با وجود شیوع بالای بیماری‌های قلبی- عروقی و فراوانی قابل ملاحظه عوامل خطر این بیماری‌ها در ایران، مطالعه جامعی در زمینه رابطه بین این عوامل خطر و بروز RAS وجود ندارد. مطالعه حاضر، با هدف بررسی این ارتباط در جامعه ایرانی انجام گرفت.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، 146 بیمار که هنگام انجام آنژیوگرافی، وجود بیماری عروق کرونر در آن‌ها تأیید شده بود، به طور ترتیبی وارد مطالعه شدند و همزمان آنژیوگرافی کلیه شدند. ارتباط تنگی شریان کلیه با شاخص‌های دموگرافیک بیمار و عوامل خطر بیماری کرونری سنجیده شد و بر اساس آن شاخص‌های بررسی RAS در بیماران قلبی ارزیابی گردید.

یافته‌ها: شیوع تنگی شریان کلیوی در کل بیماران تحت مطالعه 3/25% و در مردان و زنان به ترتیب 7/13% و 1/47% بود (001/0p=). از مجموعه کل بیماران دچار تنگی شریان کلیه، تنها 2/6% بیماران دچار تنگی دو طرفه آن بودند. تنگی قابل ملاحظه شریان کلیوی (تنگی بیش از 50%) در 1/17% از بیماران گزارش شد. از لحاظ تعداد عروق کرونر درگیر، به ترتیب 30% و 39% بیماران دارای درگیری دو و سه کرونر بودند. بین تعداد عروق کرونر درگیر و دو شاخص شدتRAS  و یک یا دو طرفه بودن آن، رابطه آماری معنی‌داری یافت نشد (716/0p=). جنس مؤنث (001/0p=)، افزایش سن (046/0p=)، مدت ابتلا به فشارخون (032/0p=) و سطح کراتی‌نین پایه (018/0p=)، عوامل قوی پیش‌بینی‌کننده وقوع RAS بودند.

نتیجه‌گیری: ارزیابی آنژیوگرافیک عروق کلیوی در حین انجام آنژیوگرافی کرونری در بیماران دچار ایسکمی قلبی به ویژه زنان، بیماران با سابقه فشار خون بالا و بیماران دارای سطح سرمی افزایش یافته کراتی‌نین توصیه می‌گردد.


رویا ستارزاده بادکوبه، یونس نوذری، فرنوش لارتی، سعید صفری، فرخ‌لقا احمدی، مهدیه امامی،
دوره 68، شماره 10 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: نقش رادیکال‌های آزاد اکسیژن در ایجاد پاتولوژی‌های مختلف قلبی شناخته شده است. تاثیر آلوپورینول به عنوان یک مهارکننده گزانتین اکسیداز در کاهش تولید رادیکال‌های آزاد و بهبود روند‌های پاتولوژیک قلبی مورد توجه قرار گرفته و مطالعات حیوانی تاثیر آن را در بهبود دیلاتاسیون، هیپرتروفی و فیبروز بطن چپ و نیز قدرت انقباضی میوکارد نشان داده‌اند. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثرات آلوپورینول در بهبود اختلال عملکرد دیاستولیک در بیماران مبتلا به بیماری کلیوی مرحله انتهایی (ESRD) و هیپراوریسمی است.

روش بررسی: یک مطالعه مداخله‌ای آینده‌نگر بر روی 28 بیمار (19 مرد و 9 زن) مبتلا به ESRD و هیپراوریسمی انجام گرفت و در پایان یک ماه درمان با آلوپورینول (mg100روزانه)، شاخص‌های اکوکاردیوگرافیک مربوط به اختلال عملکرد دیاستولیک با شاخص‌های متناظر در ابتدای دوره درمان مقایسه شد.

یافته‌ها: میانگین سطح اسید اوریک بیماران mg/dl7/5±0/96 و میانگین کسر جهشی (EF) بیماران قبل و بعد از مطالعه به ترتیب 8/9%±28/44% و 7/9%±64/44% بود (فاقد تغییر معنی‌دار). تنها دو شاخص زمان انقباض ایزوولمیک (IVCT) و موج A معکوس (A reversal) کاهش معنی‌دار با مقدار p معادل 028/0 و 012/0 (به ترتیب) داشتند. تفاوت معنی‌داری بین درجه‌بندی‌ شدت اختلال عملکرد دیاستولیک، قبل و بعد از درمان با آلوپورینول وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: بهبود معنی‌دار حاصل در برخی از شاخص‌های مورد بررسی، فقط در گروه مردان (و نه زنان) تکرار شد که این موضوع می‌تواند حاکی از پاسخ بهتر مردان (در قیاس با زنان) به آلوپورینول باشد. افزایش مدت درمان، انتخاب بهتر بیماران با کسر جهشی دارای توزیع نرمال (و گنجاندن بیمارانی که شدت اختلال دیاستولیک بیشتری در ابتدای مطالعه داشته باشند) و نیز تکرار مطالعه در بیماران هیپراوریسمیک غیردیالیزی می‌تواند به حصول نتایج دقیق‌تری منجر شود.


محسن صدقی‌پور، سید عبدالحسین طباطبایی، فرشته سدادی، داریوش کمال هدایت، فرحناز نیک‌دوست، حسین ساطع، بتول قربانی یکتا،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: هیپرتروفی بطن چپ Left Ventricular Hypertrophy (LVH) یکی از مهم‌ترین علل مرگ و میر در گیرندگان پیوند کلیه است و رگرسیون هیپرتروفی در بطن چپ یک هدف مهم در گیرندگان پیوند کلیه می‌باشد. هدف پژوهش حاضر در یک مطالعه بالینی بررسی اثرات سیرولیموس Sirolimus (SRL) و سیکلوسپورین بر LVH و مقایسه آن‌ها می‌باشد.

روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه بیماران دریافت‌کننده کلیه در بیمارستان دکتر شریعتی تهران در سال‌های 89-1388 می‌باشند. بیماران بر اساس نوع داروی ایمونوساپرسیو تجویز شده به دو گروه تقسیم شدند. گروه سیرولیموس و سیکلوسپورین. شاخصه‌های اکوکاردیوگرافی و بالینی آن‌ها در ابتدا و پس از یک‌سال بررسی، ثبت و آنالیز شد.

یافته‌ها: در مجموع 55 بیمار (33 نفر 60% مرد و 22 نفر 40% زن) بررسی شدند که 36 نفر آن‌ها 5/65% در گروه (سیکلوسپورین) و 19 نفر آن‌ها 5/34% در گروه (سیرولیموس) طبقه‌بندی شدند. eGFR در گروه SRL از 7±713/53 به 2m73/1ml/min 6±05/54 رسید، به‌علاوه ترشح پروتیین در ادرار در گروه SRL از 10±7/35 به h24/mg 9/7±7/33 رسید که این اختلاف معنی‌دار بوده و در گروه CNI از 11±86/36 به 8±19/36 رسید. در ارتباط با داده‌های اکوکاردیوگرافی کاهش IVSD, PWD, LVMi, LVM بعد از پی‌گیری نسبت به حالت پایه در گروه SRL در مقایسه با گروه شاهد معنی‌دار بود (0/05>P). داده‌های اکوکاردیوگرافی EF, RWT, EDD, FS گروه SRL تفاوت معنی‌داری نسبت به گروه شاهد بعد از یک‌سال نداشت (0/05

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر اولین مطالعه در ایران با بررسی جزیی اکوکاردیوگرافیک در مصرف SRL به‌صورت مطالعه بالینی بوده که نشان‌دهنده اثرات کاهنده SRL بر LVH می‌باشد.



صفحه 1 از 3    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb