جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای کولون

محمدرضا ظفرقندی، مجید معینی، ابوالفضل شجاعی فرد،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده

از نظر علل انسداد، شایعترین علت وجود adhesion band بوده که در کتب مرجع تا 70 درصد علل را تشکیل داده و در مطالعه ما نیز شایعترین علت بوده 23 درصد کل علل را تشکیل می دهد. در انسداد کولورکتال، شایعترین علت سرطان های کولون و رکتوم بوده و اثر فشاری تومورهای داخل شکم و لگن در مکان دوم ولولوس علت سوم از نظر شیوع می باشد. در مطالعه ما ولولوس شایعترین علت انسداد کولورکتال بوده و 9 درصد کل موارد انسداد و حدود 40% کل موارد انسداد کولورکتال را شامل می شد. سرطان های کولون و رکتوم در مکان دوم قرار داشته و حدود 6 درصد کل موارد انسداد و یا حدود 30% موارد انسداد کولورکتال را شامل می شد. 70 درصد بیماران مورد مطالعه ما را مردان و 30 درصد را زنان تشکیل می دادند. دامنه سنی آنها بین 3 سالگی تا 85 سالگی و میانگین سنی آنها 45 سال بوده است. شایعترین عمل جراحی در سابقه بیماران قبل از ایجاد انسداد آپاندکتومی بوده است. 75 درصد بیماران دچار انسداد کامل و 25 درصد انسداد نسبی داشته اند. 56 درصد از بیماران (از کل 112 نفر) قبلا در سابقه خود عمل جراحی داشته اند. میزان مرگ و میر بعد از عمل جراحی برای انسداد در بیماران 5/3 درصد بود که تقریبا معادل کتب مرجع می باشد. مرگ و میر با فشار خون قبل از عمل رابطه داشته و نتیجه گرفته شد که بالا بودن فشارخون قبل از عمل ریسک مرگ و میر را می تواند بالا ببرد. میزان گانگرن روده مشاهده شده حین عمل حدود 21 درصد یا 23 مورد از کل 112 بیمار بود و گانگرن روده با موربیدیته یا عوارض بعد از عمل رابطه داشته و بیماران دچار گانگرن روده بیشتر دچار عوارض بعد از عمل می شوند (P=0.032). عوارض بعد از عمل جراحی به علت انسداد روده در حدود 33/3 درصد از بیماران دیده شد. اهداف اصلی مطالعه عبارتند از: تعیین علل انسداد روده در بیماران مورد مطالعه و مقایسه فراوانی آنها با کتب مرجع و دو مطالعه دیگر از بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران. تعیین فراوانی نوع و محل انسداد. تعیین میزان مرگ و میر و علل آن و عوامل موثر بر آن. تعیین فراوانی عوارض بعد از عمل و بررسی عوامل موثر بر آن.


مجید غفارپور،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده

44 بیمار مبتلا به سندرم گلین باره، پلی رادیکولونوروپاتی مزمن ایدیوپاتیک و میاستنی گراویس پس از درمان با ایمونوگلوبولین داخل وریدی بصورت گذشته نگر و توصیفی بررسی شدند. نتایج این مطالعه به قرار زیر است: 1) اولین اثر بهبودی بالینی، 4-5 روز پس از شروع درمان بوده است. 2) بهترین نتیجه درمانی در CIDP و MG به ترتیب بین روزهای 16 تا 24 و 8 تا 13 مشاهده گردید. 3) مدت زمان لازم برای بهبودی علایم به میزان یک درجه در GBS، هشت تا سی روز بوده است. 4) عارضه مهمی مشاهده نشد ولی 32% افراد عوارض جانبی خفیف بروز دادند. 5) درمان IVIG توام با تعویض پلاسما رجحانی بر IVIG تنها نداشته است. 6- بعلت مشکلات پیگیری پس از ترخیص، نتیجه قاطعی در ارتباط با میزان عود و مدت اثر IVIG بدست نیامد.


فیروزه نیلی، فاطمه نیری، صدیقه برنا،
دوره 63، شماره 10 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه و مشخص کردن رابطه بین میکروب های کولونیزه مادران با ژرم های حاصل از کشت مثبت خون در نوزادان می باشد.
مواد و روشها: این تحقیق بر روی 1798 زن حامله و نوزادان آنها در دو گروه بین دی ماه 1381 تا اردیبهشت 1384 انجام شد. گروه اول شامل 601 زن حامله همراه با عامل خطر سپس نوزادی مانند نارسی، پارگی طولانی کیسه آب، کوریوآمنیوتیت، عفونت مادر و گروه دوم فاقد این عوامل خطر بودند. نمونه ها از واژن و رکتوم این زنان تهیه و در محیط هایی که برای رشد میکروب های گرم مثبت و منفی هوازی مانند استرپتوکک گروه ب هستند، پرورش داده شدند. نوزادان بر حسب حال عمومی و وجود فاکتور خطر سپسیس، تحت بیماریابی و یا بررسی از لحاظ سپسیس قرار گرفتند.
یافته ها: متوسط سن مادران 7/5±72/26 سال و اکثراً از لحاظ سطح اقتصادی و اجتماعی پائین بودند. متوسط سن جنینی و وزنی نوزادان به ترتیب 7/2±9/37 هفته و 9/665 ±3043 گرم بدست آمد. شایعترین ژرم کولونیزه در واژن و رکتوم به ترتیب استاف اپیدرمیدیس و ای کولای بودند. شایع ترین ژرم سپسیس نوزادان به ترتیب استاف اپیدرمیدیس و سپس آسیتوباکتر بود. در 15 مورد از 68 مورد بین کشت های بدست آمده از نوزاد و مادر ارتباط وجود داشت که عمدتا مربوط به استاف اپیدرمیدیس و یک مورد ای کولای بود. نارسی شایع ترین عامل خطر سپسیس بود.
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به شیوع استاف اپیدرمیدیس در واژن و رکتوم زنان باردار و نیز شیوع استاف اپیدرمیدیس به عنوان شایع ترین سوش سپسیس نوزادان و یافتن ارتباطاتی بین نوزادان و مادران آنها به نظر می رسد عفونت بالا رونده توسط این ژرم ، بعضی از این عفونت های را در این نوزادان توضیح دهد. در این مطالعه ما نتوانستیم استرپتوکک گروه ب را به عنوان عامل شایعی در کشت مادران و نوزادان آنان پیدا کنیم.


محمدرضا عرب، احمداله یاری، فریدون سرگلزایی اول، هوشنگ رفیق دوست، مهربد کریمی،
دوره 65، شماره 8 - ( 8-1386 )
چکیده

ماتریکس خارج سلولی شبکه پیچیده‌ای از پروتئین‌ها و گلیکوزآمینوگلیکانها است که نقش با اهمیتی در فیزیولوژی طبیعی سلولها و تنظیم میان‌کنش‌های سلول- سلول و سلول- ماتریکس خارج سلولی ایفا می‌کند. تغییر اجزای این بخش بافتی زمینه‌ساز ترانسفورماسیون‌های سلولی و متاستاز می‌باشد. هدف این مطالعه ردیابی تغییرات اسید هیالورونیک ماتریکس خارج سلولی در استرومای کارسینومای کولون در پاسخ به رنگ‌آمیزی آلسین بلو به روش تغییر بحرانی غلظت یون منیزیم بود.

روش بررسی: بلوکهای پارافینی 30 بیمار با تشخیص کارسینومای کولون (از هر گرید 10 بیمار) از فایل آسیب‌شناسی انتخاب گردید. پس از بریدن مقاطعی با ضخامت 5-6 میکرومتر برشها با روش هماتوکسیلن- ائوزین رنگ‌آمیزی شدند. پس از تایید تشخیص قبلی سایر برشها به روش آلسین بلو با 8/5pH= به طریقه تغییر غلظت بحرانی یون منیزیم رنگ‌آمیزی شدند و آنگاه بر اساس شدت رنگ‌آمیزی به گریدهای سه‌گانه (1) و (2) و (3) به ترتیب از کم به متوسط به زیاد درجه‌بندی شدند. اطلاعات حاصله به کمک نرم‌افزار آماری SPSS با تست‌های غیر پارامتری تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین گریدینگ هیستوپاتولوژیک و شدت واکنش استرومای تومور به آلسین‌بلو ارتباط معنی‌داری وجود دارد (005/0p<). با تست Man Whitney میان گرید I هیستوپاتولوژی با گرید II آن از نظر شدت پاسخ استروما به آلسین بلو اختلاف معنی‌داری وجود نداشت در حالی که این اختلاف برای گرید I با III و گرید II باIII به ترتیب با (002/0p<) و (005/0p<) معنی‌دار است.

نتیجه‌گیری: اختلاف واکنش استرومای تومور به آلسین‌بلو در گریدهای مختلف سرطان کولون انعکاسی از میزان متفاوت اسید هیالورونیک استروما بوده و می‌تواند در توجیه پتانسیل متفاوت سلولهای سرطانی با گریدهای مختلف در ایجاد متاستاز کمک‌کننده باشد.


محمد رضا عرب، فاطمه عرب، مهربد کریمی، محمد رضا شهرکی، غلامحسین سرگزی،
دوره 66، شماره 7 - ( 7-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: گلیکوکونژوگه‌های سطح سلول دسته‌ای از مولکول‌های گلیکوپروتئینی سطح سلول هستند که تغییر قندهای انتهایی این گلیکوکونژوگه‌های سلولی یکی از مهمترین پدیده‌های سیر تغییرات نئوپلازیک به‌حساب می‌آید، و نشان‌دهندۀ رفتارهای بیولوژیک غیرعادی سلول‌های تومورال می‌باشد. لکتین‌ها دسته‌ای از ترکیبات گلیکوپروتئینی با منشا گیاهی یا جانوری هستند که به‌صورت کاملا اختصاصی با قندهای انتهایی گلیکوکونژوگه‌ها واکنش می‌دهند. هدف از این مطالعه شناسایی قند انتهایی ال فوکوز در گلیکوکونژوگه‌های سطح سلول‌های تومورال و ماتریکس خارج سلولی در گریدهای مختلف سرطان کولون بود.

روش بررسی: بلوک‌های پارافینی 30 بیمار با تشخیص آدنوکارسینومای کولون از فایل آسیب‌شناسی بیمارستان خاتم‌الانبیا زاهدان انتخاب گردیدند. از هر کدام از این بلوک‌ها مقاطعی با ضخامت 7-5 میکرومتر تهیه گردید و پس‌از رنگ‌آمیزی با هماتوکسیلن، ائوزین و گریدینگ مجدد با تکنیکی که در مقاله آمده رنگ‌آمیزی شدند. لکتین در بافر فسفات به‌میزان 10 میکروگرم در میلی‌لیتر رقیق شد. لام‌ها بر اساس شدت واکنش با لکتین به‌صورت Blind درجه‌بندی (3-0) شدند. اطلاعات آماری با تست‌های غیرپارامتری کروسکال والیس و مان ویتنی به‌کمک نرم‌افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میزان واکنش سلول‌های تومورال به لکتین UEA برای نشان دادن قند انتهایی ال فوکوز در گریدهای مختلف سرطان کولون با هم از نظر آماری تفاوت دارد (001/0p<). با افزایش گرید هیستوپاتولوژیک تومور میزان واکنش سلول‌ها به لکتین در سیتوپلاسم و هسته کاهش می‌یابد در حالی‌که این واکنش برای ماتریکس خارج‌سلولی افزایش می‌یابد. همچنین مشخص گردید میزان این واکنش در قسمت‌های مختلف سلول‌های تومورال نیز باهم متفاوت است.

نتیجه‌گیری: اختلاف میزان واکنش سلول‌های تومورال به لکتین UEA برای قند انتهایی ال فوکوز، انعکاسی از تغییرات فراوان و غیر معمول مسیر گلیکوزیلاسیون پروتئین‌های سلولی در روند نئوپلازی است.


فرامرز کریمیان، ژوبین مقدم یگانه، علی امینیان، علی‌ پاشا میثمی، محمدصادق فاضلی، علی کاظمینی،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: استفاده از محلول پلی‌اتیلن گلیکول (PEG) به منظور آماده‌سازی روده پیش از عمل می‌تواند با عوارضی همراه باشد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه دو روش آمادگی مکانیکی روده در جراحی انتخابی کولون می‌باشد.

روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 129 بیمار کاندید آناستوموز الکتیو کولون مراجعه‌کننده به درمانگاه جراحی بیمارستان امام‌خمینی تهران در سال‌های 7-1386 وارد شدند. بیماران بر حسب روش آمادگی مکانیکی روده، به‌طور تصادفی در دو گروه PEG1 (یک لیتر پلی‌اتیلن‌گلیکول یا 70 گرم و 15 میلی‌گرم بیزاکودیل، 63=n) و PEG4 (چهار لیتر پلی‌اتیلن‌گلیکول، 66=n) تقسیم شدند و محلول‌های مورد نظر را در صبح‌ روز قبل از عمل در مدت 240 دقیقه مصرف می‌کردند و روز قبل از عمل آنتی‌بیوتیک خوراکی و رژیم مایعات صاف شده و قبل از عمل آنتی‌بیوتیک تزریقی پروفیلاکسیک دریافت می‌کردند. سپس بیماران تحت جراحی و آناستوموز کولون قرار می‌گرفتند. متغیرهای‌مورد بررسی شامل تهوع، استفراغ، نفخ شکم، مقدار سدیم و پتاسیم خون شب عمل و رضایت جراح و بیمار از آمادگی مکانیکی روده و عفونت زخم و لیک آناستوموز کولون بود.

یافته‌ها: اکثر بیماران مذکر بودند (62%). بروز تهوع (87/28% در برابر 48/98%، 001/0p=)، نفخ (51/36% در برابر 45/95%، 001/0p=) و استفراغ (76/4% در برابر 76/75%، 001/0p=) به میزان معنی‌داری در گروه PEG1 پائین‌تر بود و رضایت بیماران نیز در این گروه بالاتر بود. (02/59% در برابر 52/1% راحت بودند، 001/0p=). سدیم سرم پیش از عمل در گروه PEG4 به میزان معنی‌داری بالاتر (mg/l63/3±21/141 در برابر 97/2±94/139، 001/0p=) و پتاسیم سرم پائین‌تر بود. (mg/l25/0±55/3 در برابر 21/0±76/3، 001/0p=). میزان رضایت جراح از آمادگی مکانیکی روده در گروه PEG4 به میزان معنی‌داری بیشتر بود. (بسیارخوب و خوب 73/72% در برابر 54/43%، 001/0p=) عفونت محل عمل، آبسه شکمی، نشت محل آناستوموز و انتقال به ICU در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشتند.

نتیجه‌گیری: آمادگی روده یک لیتر PEG همراه با سه عدد قرص بیزاکودیل، به جای چهار لیتر PEG  نه تنها میزان تهوع، استفراغ و نفخ شکم بیماران را کاهش می‌دهد بلکه میزان رضایت و تحمل آنها را نیز بالا می‌برد، اختلالات الکترولیتی پیش از عمل را کاهش می‌دهد و موجب افزایش عفونت زخم و لیک آناستوموز نمی‌شود.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


محمدنبی سربلوکی، علی محمد علیزاده، محمود خانیکی، صالح عزیزیان، محمدعلی محققی،
دوره 69، شماره 11 - ( 11-1390 )
چکیده

800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سرطان یک فرایند چند مرحله‌ای است که دوره شروع آن طولانی بوده و در ادامه سریع و پیش‌رونده می‌باشد. مطالعات گذشته اثر آنتی توموری کورکومین و عملکرد آن بر سلول‌های توموری را تایید کرده‌اند. روش‌های مختلفی برای افزایش کارایی و اثربخشی کورکومین صورت گفته که یکی از آن‌ها، ساخت نانوذره دندروزوم توسط دکتر سربلوکی بوده است. مطالعه حاضر جهت بررسی اثر محافظتی ترکیب کورکومین- دندروزومی بر سرطان کولون در مدل حیوانی طراحی شده است.

روش بررسی: 40 سر موش صحرایی نژاد فیشر به سه گروه کنترل، کورکومین و کورکومین- دندروزوم تقسیم شدند. کلیه حیوانات داروی کارسینوژنیک آزوکسی متان (mg/kg s.c. 15) هفته‌ای یک‌بار و به‌مدت دو هفته دریافت کردند. حیوانات در گروه‌های کورکومین و کورکومین- دندروزوم از دو هفته قبل از تزریق آزوکسی متان تا 14 هفته بعد از آخرین تزریق آن، به‌ترتیب کورکومین 2/0% و ترکیب کورکومین- دندروزوم دریافت نمودند. در پایان مطالعه، کولون حیوانات خارج و تحت مطالعه هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی قرار گرفتند. 

یافته‌ها: میانگین تعداد ضایعات، نسبت هسته به سیتوپلاسم، عدم پولاریته هسته‌ای، کاهش سلول‌های گابلت و ناهنجاری ساختاری و نیز بیان بتا- کاتنین در گروه کنترل بالا بود اما در گروه‌های تیمار با کورکومین و ترکیب کورکومین- دندروزوم نسبت به گروه کنترل کم‌تر شد به‌طوری که به‌شکل معنی‌داری در گروه ترکیبی به‌شدت کاهش پیدا کرد (P<0/05).

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می‌دهد دندروزوم به‌عنوان یک نانوذره مناسب جهت افزایش کارایی کورکورمین در پیشگیری سرطان کولون می‌تواند به‌کار رود.


مجید محمودی، علی‌محمد علیزاده، فاطمه امینی نجفی، علیرضا خسروی، سیدکاظم حسینی، زهرا صفری، داریوش حیدرنسب،
دوره 69، شماره 12 - ( 12-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : فومونیسین‌ها گروه خاصی از مایکوتوکسین‌ها هستند که عمدتاً در گندم، ذرت و فرآورده‌های آن یافت می‌‌شوند. مطالعات گذشته نشان دادند که فومونیسین B1 ( F umonisin B1, FB1 ) از فراوان‌ترین نوع آن، عامل بسیاری از بیماری‌ها از جمله سرطان در حیوان و انسان می‌باشد. در مطالعه حاضر اثرات FB1 بر تولید سایتوکین‌های پیش التهابی بر رده‌های سلولی روده و معده بررسی شد. روش بررسی: رده‌های سلولی اپیتلیال معده و آدنوکارسینومای کولون از انستیتو پاستور ایران خریداری شد و قبل از تحریک سلول‌ها با لیپوپلی‌ساکارید، سلول‌ها به‌مدت سه روز در مجاورت FB1 بین صفر تا 100 میکرومول قرار گرفتند. 24 ساعت بعد از شروع تحریک سلولی، اندازه‌گیری سایتوکین‌ها شامل فاکتور نکروز توموری آلفا، اینترلوکین- 1 بتا و اینترلوکین- 8، به روش الایزا انجام شد. یافته‌ها: داده‌ها نشان دادند که FB1 باعث مهار تولید اینترلوکین- 8 گردید. اثر فومونیسین در کاهش تولید این سایتوکین وابسته به دوز بوده (05/0 P< ) و این کاهش برای هر دو نوع رده سلولی معده و کولون می‌باشد (05/0 P< ). هم‌چنین FB1 باعث افزایش تولید سایتوکین‌های التهابی فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- 1 بتا گردید (05/0 P< ). این افزایش در هر دو نوع رده سلولی معده و کولون دیده شده است (05/0 P< ). نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که FB1 موجب افزایش سایتوکین‌های التهابی شامل فاکتور نکروز توموری آلفا و اینترلوکین- 1 بتا در رده‌های سلولی روده و معده می‌شود. چنین اثرات FB1 می‌تواند پیش‌زمینه‌ای در بروز یا کمک در توسعه التهاب و به تبع آن آتروفی باشد.


محمود خانیکی، صالح عزیزیان، علی‌محمد علیزاده، حمیدرضا همتی، نبی امامی‌پور، محمدعلی محققی،
دوره 71، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: کورکومین، ماده موثره زردچوبه، به‌طور ذاتی توانایی تعدیل مسیرهای سرطان‌زای و در نتیجه تاخیر یا درمان فرایند سرطان‌زایی را در گونه‌های مختلف حیوانی دارا می‌باشد. زمان احتباس کورکومین درنتیجه دفع سریع آن در بدن کوتاه بوده و بنابراین اثرات درمانی آن محدود می‌گردد. روش‌های مختلفی برای افزایش میزان کورکومین در بافت و یا پلاسما و در نتیجه کارایی آن استفاده می‌گردد.
روش بررسی: جهت بررسی اثرات آنتی‌پرولیفراتیو و ضد‌سرطانی نانوکورکومین، 30 سر موش صحرایی به گروه‌های کنترل، کورکومین و نانوکورکومین تقسیم شدند. کلیه حیوانات داروی سرطان‌زای آزوکسی‌متان را هفته‌ای یک‌بار و به مدت دو هفته متوالی دریافت کردند. حیوانات در گروه‌های کورکومین و نانوکورکومین تا هفته 22 به‌ترتیب کورکومین 2/0% و نانوکورکومین را دریافت نمودند. در پایان، کولون حیوانات تحت مطالعه هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی قرار گرفت.
یافته‌ها: تغییرات سیتولوژیک و مورفولوژیک در گروه نانوکورکومین به‌لحاظ آماری با گروه کنترل و کورکومین دارای تفاوت معنی‌دار بوده و شدت تغییرات در گروه نانوکورکومین کم‌تر بود (05/0P<). در مطالعه ایمونوهیستوشیمی، میزان بیان مارکر Ki-67 در گروه نانوکورکومین نسبت به گروه‌های کنترل و کورکومین کاهش پیدا کرد (05/0P<). هم‌چنین بروز مارکر COX-2 در سلول‌های اپیتلیالی کولون در گروه نانوکورکومین نسبت به دو گروه دیگر کاهش قابل‌توجهی داشت (05/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که استفاده از نانوحامل‌ها همراه با کورکومین، اثربخشی کورکومین را در پیش‌گیری از سرطان کولون در موش‌صحرایی افزایش می‌دهد و این‌عمل می‌تواند راه‌کار مهم و مطمئن در مصرف این فرآورده طبیعی و ارزان‌قیمت در پیش‌گیری و یا درمان سرطان باشد.
حسین شیروانی، امین عیسی‌نژاد، مصطفی رحیمی، بهزاد بازگیر، علی محمد علیزاده،
دوره 76، شماره 5 - ( 5-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه تجویز ورزش در درمان بیماری‏ها مطرح است. هدف پژوهش کنونی تعیین تأثیر هشت هفته تمرین اینتروال هوازی بر میزان پروتیین مونوکربوکسیلات ترانسپورتر ۱ (Monocarboxylate transporter 1, MCT1) و بیان ژن p53 در تومور موش‏های مبتلا به سرطان کولون بود.
روش بررسی: این پژوهش تجربی در دانشگاه علوم پزشکی بقیه‏الله از اردیبهشت تا مهر ۱۳۹۳ انجام شد. تعداد ۲۰ سر موش نژاد BALB/c در سن سه هفتگی با میانگین وزنی g ۱/۴±۱۷/۶ انتخاب و به‏طور تصادفی به چهار گروه پنج‏تایی شامل کنترل‏، تمرین ورزشی‏، تومور و تمرین ورزشی+ تومور تقسیم شدند. سرطان از طریق تزریق زیر‏جلدی داروی کارسینوژنیک آزوکسی‏متان با دوز (mg/kg ۱۰) هفته‏ای یک‏بار و به‌مدت سه هفته ایجاد گردید و تمرین اینتروال هوازی به‏مدت هشت هفته، هر هفته پنج روز روی دستگاه نوار‏گردان اعمال شد. ۴۸ ساعت پس از آخرین مداخله موش‏ها کشته و کولون خارج شد. اندازه‏گیری میزان پروتیین MCT1 با روش ELISA و بررسی بیان نسبی mRNA ژن p۵۳ با روش Real-time PCR انجام شد. داده‏ها در بخش توصیفی با میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی با Kruskal-Wallis test و Mann-Whitney U test آنالیز شد.
یافته‌ها: در گروه تومور کولون نسبت به سایر گروه‏ها، افزایش معنادار در میزان پروتیین‏ MCT1 (۰/۰۱P<) و کاهش معنادار در بیان ژن p53 (۰/۰۰۱P<) مشاهده شد. همچنین کاهش معنا‏دار در میزان پروتیین‏ MCT1 (۰/۰۱P<) و افزایش معنادار در بیان ژن p53 (۰/۰۰۱P<) در گروه تمرین و گروه تمرین‏+ تومور نسبت به گروه کنترل و گروه تومور مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که تمرین تناوبی هوازی باعث کاهش محتوای پروتیینی MCT1 و افزایش بیان ژن ‏p۵۳ (به‌عنوان مهارکننده تومور) در تومور موش‏های مبتلا به سرطان کولون شده است.

احمد طهماسبی قرابی، زهرا حیدری فرد، بهروز نعمتی، مجید داوری، علیرضا دلاوری، حمیده سلیم‌زاده، علی اکبری ساری،
دوره 81، شماره 9 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: غربالگری یک روش هزینه اثربخش برای پیشگیری از سومین سرطان کشنده در جهان یا سرطان کولورکتال می‌باشد. این مطالعه با هدف تحلیل هزینه اثربخشی غربالگری کولونوسکوپی در مقایسه با سیگموییدوسکوپی برای سرطان کولورکتال در افراد پر‌خطر در ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه ارزشیابی اقتصادی در بازه زمانی تیر تا بهمن 1395 انجام گرفت. ارزیابی اثربخشی روش‌های غربالگری با استفاده از یک مرور نظام‌مند انجام گرفت. ارزیابی هزینه‌ها نیز با استفاده از هزینه‌های به‌دست آمده از تعرفه مصوب وزارت بهداشت ایران در سال 1395 برای کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی انجام شد. در نهایت برای ارزیابی هزینه اثربخشی از مدل ترکیبی درخت تصمیم‌گیری و مارکوف استفاده شد. برای تحلیل هزینه اثربخشی با در نظر گرفتن پیامد نهایی بقای پنج ساله افراد پرخطر از فرمول ICER و نرم‌افزارهای Excel و TreeAge  استفاده شد.
یافته‌ها: اثربخشی سیگموییدوسکوپی و کولونوسکوپی در افزایش بقای پنج ساله نسبت به عدم‌غربالگری به ترتیب 11% و 7/15% و غربالگری کولونوسکوپی نسبت به سیگموییدوسکوپی نیز 7/4% بیشتر است. هزینه غربالگری کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی به‌ترتیب 100 و 1992 میلیارد تومان محاسبه شد. براساس تحلیل هزینه اثربخشی، هزینه درمان بیماران در صورت غربالگری با کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی نسبت به عدم‌غربالگری کمتر است. نسبت ICER کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی نسبت به عدم‌غربالگری به‌ترتیب 444،138،916- و 475،795،494- تومان و کولونوسکوپی نسبت به سیگموییدوسکوپی 369،978،588- تومان به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: غربالگری به روش کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی در کاهش بروز و مرگ ناشی از سرطان کولورکتال اثربخش هستند. غربالگری کولونوسکوپی در مقایسه با عدم‌غربالگری و غربالگری به روش سیگموییدوسکوپی برای جمعیت در معرض خطر بالا در ایران یک گزینه‌ی غالب می‌باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb