16 نتیجه برای گاما
علی خدابنده، احمدرضا شمشیری، حسین فربودمنش،
دوره 63، شماره 10 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: بیماری ناشایع تایموما با تظاهرات بالینی و پارانئوپلاستیک خود از لحاظ آماری جنبه های قابل ملاحظه ای دارد و ارتباط بین وجود تایموما و بیماریهای از قبیل میاستنی گراویس، هیپوگاماگلوبولینمیا و آپلازی گلبولهای قرمز اثبات شده است. از طرفی وجود تایموما بر سیر بیماریهای ناشی از آن و یا همراه آن تاثیر داشته و در انتخاب درمان و تاثیر درمان مؤثر است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع Case series می باشد. از حدود 120000 پرونده در بخش پاتولوژی بیمارستان شریعتی 43 مورد تایموما از سال 1379-1350 جمع آوری و اطلاعات آنها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی 43 بیمار 7/37 سال بود در حالیکه منابع پزشکی شیوع بیماری را در دهه های 6 و 5 ذکر می کنند. 8/62 درصد از بیماران مرد و 2/37 درصد زن بودند. عمده نواحی درگیری عبارت بودند از پلور چپ (8/55%)، پریکاردیوم (9/34%) و ریه چپ (14%)، شایعترین نشانه های بالینی عبارتند از دیسفاژی (5/60%)، ریسپنه (1/58%)، دوبینی (2/51%) و سرفه (8/48%). بیشترین تظاهر پارانئوپلاستیک بیماران، میاستنی گراویس 8/62 درصد (27 نفر) بود. 2 نفر از بیماران مبتلا به هایپرتیروئیدی بودند. همچنین 2 نفر از بیماران با توجه به مندرجات پرونده شان آنمی غیر قابل توجه داشتند. 3/23 درصد (10 نفر) از بیماران هیچ گونه تظاهر پارانئوپلاستیک نداشتند.
نتیجه گیری و توصیه ها: در بررسی تمام بیماران اتوایمیون احتمال وجود تایموما بایستی مد نظر قرار گیرد.
محبوبه حاجی عبدالباقی، علی اکبر امیرزرگر، مهرداد خالدی، فریده خسروی، مهرناز رسولی نژاد، زهرا احمدی نژاد، عبدالرضا سودبخش، سیروس جعفری، بیتا انصاری پور، بهروز نیک بین،
دوره 64، شماره 2 - ( 2-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: درک بهتر مکانیسمهای ایمونوپاتولوژیک بیماری سل برای تولید واکسنهای نوین و داروهای ایمونومدولاتور جایگزین ضروری میباشد. بدین منظور مطالعه زیر شامل اندازهگیری سایتوکاینهای Th1 (اینترفرون- گاما و اینترلوکین- 2) و Th2 (اینترلوکین- 4 و اینترلوکین- 10) در سرم بیماران مبتلا به سل ریوی با اسمیر خلط مثبت و مقایسه آن با افراد سالم PPD مثبت طراحی گردید.
روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه شامل بیماران HIV منفی که براساس تعریف WHO مبتلا به سل ریوی خلط مثبت بوده و در بخشهای عفونی بیمارستان امام خمینی تهران بستری شدند یا به مراکز بهداشتی- درمانی جنوب تهران مراجعه نمودند، بود. گروه شاهد شامل افراد سالم و PPD مثبت بود که در تماس نزدیک با بیماران مبتلا به سل ریوی خلط مثبت قرار داشتند. در این تحقیق 34 بیمار مبتلا به عفونت فعال سل ریوی (شامل 17 مرد و 17 زن) و 23 فرد سالم با تست پوستی PPD برابر با 10 میلیمتر یا بیشتر (شامل 12 مرد و 11 زن) مورد مطالعه قرار گرفتند میانگین سنی افراد بیمار 73/41 سال و افراد سالم 74/27 بود.
یافتهها: میانگین سطح اینترفرون- گاما در سرم افراد مبتلا به سل ریوی بطور معنیدار از نظر آماری بالاتر از میانگین سطح آن در افراد سالم PPD مثبت بود در حالیکه در مورد اینترلوکین-2، اینترلوکین-4 و اینترلوکین-10 این میزان در افراد سالم بطور معنیدار از نظر آماری بالاتر از افراد بیمار بدست آمد. مقایسه میانگین سطح این سایتوکاینها قبل از درمان و حین درمان (حدود 2 ماه بعد از شروع درمان) نشان داد که اگرچه در مورد اینترفرون-گاما و اینترلوکین-4 این میزان افزایش یافت، در مورد اینترلوکین-2 و اینترلوکین-10 کاهش در این مقادیر مشاهده شد. این تغییرات فقط در مورد اینترلوکین-10 از نظر آماری معنیدار میباشد. سن و جنس بر تغییرات سایتوکاینها قبل از درمان و حین درمان تأثیری نداشته است.
نتیجهگیری: نتایج حاصله از اندازهگیری سایتوکاینهای Th1 و Th2 در سرم بیماران مبتلا به سل ریه با نتایج حاصله از مطالعات انجام گرفته در محیط کشت سلولهای تکهستهای خون محیطی تحریک شده با آنتیژنهای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس متفاوت میباشد. لذا اندازهگیری همزمان آنها در سرم و در محیط کشت و همچنین در مایع بلور و مایع BAL پیشنهاد میشود.
غلامرضا علیائی، علی اشرف جمشیدی خورنه، کیکاووس حیدریان، سعید طالبیان مقدم،
دوره 65، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
رباط متقاطع قدامی (ACL) Anterior Cruciate Ligament در مفصل زانو به حفظ پایداری دینامیکی هماهنگی حرکتی این مفصل کمک میکند. آسیب ACL تاثیر شدیدی بر عملکرد حرکتی زانو و اندام تحتانی فرد میگذارد. در این پژوهش عملکرد حرکتی اندام تحتانی بیمارانی که جراحی بازسازی ACL داشته اند ارزیابی شده است.
روش بررسی: ده فرد سالم و یازده بیماری که حداقل شش ماه از زمان جراحی آنها گذشته بود ارزیابی شدند. نمره سه آزمون عملکردی جهش با یک پا شامل یک جهش، طی مسافت در سه جهش متوالی مورب و یک پرش عمودی و نیز گشتاور ایزوکینتیکی کانسنتریک و اکسنتریک عضلات فلکسور و اکستنسور هر دو زانو با دو سرعت 60 و 180 درجه در ثانیه بوسیله دینامومتر ایزوکینتیک اندازهگیری شد.
یافتهها: گشتاور کوادریسپس و نمره آزمونهای عملکردی اندام جراحی کمتر از اندام سالم آنها بود. در حالیکه تفاوت معنیداری بین گشتاور عضلات فلکسور زانوهای هر فرد در گروه جراحی و یا کنترل وجود نداشت. میانگین نمره پرسشنامه IKDCSKEF بیماران هم کمتر از افراد سالم بود. نسبت گشتاور اکستنسوری زانوی جراحی شده به زانوی سالم در گروه جراحی با نسبت نمره آزمون عملکردی اندام جراحی شده به اندام سالم آنها همبستگی معنیدار متوسط تا قوی داشت.
نتیجهگیری: نتایج این یافتهها نشان میدهند که بدنبال جراحی بازسازی ACL و حتی پس از پایان دوره توانبخشی نقص در قدرت کوادریسپس بطور کامل مرتفع نخواهد شد. این نقص در قدرت با نقص در عملکرد ورزشی فرد رابطه متوسط تا قوی دارد. بنابراین در صورت عدم دسترسی به دینامومتر ایزوکینتیک می توان از نسبت نمره آزمون عملکردی اندام مبتلا به سالم برای برآورد قدرت این بیماران کمک گرفت.
محمد علی بیطرف، مازیار اذر، مجتبی میری، عبدالرضا شیخ رضایی، مزدک عالیخانی، محمود الله وردی، احمد شریف تبریزی، علی طیبی میبدی،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مننژیومهای قاعده جمجمه درصد عمدهای از مننژیومهای مغز را تشکیل میدهند. درمان مننژیومهای قاعده جمجمه دشوار بوده و امکانات مفصلی را نیاز دارد زیرا این تومورها در مجاورت عناصر متعدد حیاتی مغز قرار دارند. رادیوسرجری در حال حاضر بهعنوان یک راه درمانی موثر در این تومورها مطرح میباشد. در این مطالعه به اثربخشی این روش در درمان این تومورها میپردازیم.
روش بررسی: برای نخستین بار 230 مورد مننژیوما را در یک مطالعه بررسی موارد، گزارش میکنیم که در ایران با استفاده از گامانایف مدل C تحت رادیوسرجری قرار گرفتهاند. گامانایف رادیوسرجری با متوسط دوز 15 گری و ایزودوز 50% صورت گرفت.
یافتهها: از 230 مورد مننژیوم قاعده جمجمه ارجاعی به مرکز گامانایف ایران، 80 (35%) بیمار موارد جدید بودند و بقیه یک یا چند مرتبه تحت درمان با روش جراحی قرار گرفته بودند. هیچکدام از بیماران بعد از این درمان دچار مرگ و میر نشدند. شایعترین عوارض، سردرد شدید (30 بیمار) و ادم دور تومور (12 بیمار) بود.
نتیجهگیری: بر طبق تعریف انجام گرفته از کنترل تومور، که بهصورت حجم ثابت و یا کاهشیافته تومور بود در 219 (95%) بیمار تومور کنترل شد. در بیمارانی که قبلاً تحت درمان با روش جراحی قرار نگرفته بودند، بهبود بالینی بیشتری مشاهده گردید. در صورت حضور شرایط لازم از نظر حجم تومور و عدم وجود نقص پیشرونده عصبی بیمار میتواند بهصورت اولیه تحت درمان با گامانایف قرار گیرد، و در غیر این موارد رادیوسرجری بهعنوان درمان تکمیلی مفید خواهد بود.
محمد نقی طهماسبی، محمد آیتی فیروزآبادی، بهنام پنجوی، محمد حسن کاسب،
دوره 69، شماره 2 - ( 2-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر یکی از شایعترین مراجعات درمانگاهی ارتوپدی، تروماهای مستقیم و غیرمستقیم به زانو بوده که به پارگی لیگامان صلیبی قدامی منجر میشوند. بازسازی لیگامان صلیبی قدامی پاره شده زانو در یک بیمار فعال به شدت توصیه میگردد. تا به حال جهت بازسازی آرتروسکوپیک لیگامان صلیبی قدامی روشهای متعددی پیشنهاد گردیده است که در آنها گرافت لیگامانی با روشهای مختلفی فیکس گردیدهاند. در این مطالعه پایداری زانو به دنبال فیکساسیون گرافت هامسترینگ در بخش فمورال بهوسیله دو روش پینگذاری ترانس فمورال و اندوباتون در بازسازی آرتروسکوپیک لیگامان صلیبی قدامی با هم مقایسه میگردد.
روش بررسی: بیمارانی که در طی سالهای 1388 -1387 در بیمارستان شریعتی تهران تحت جراحی بازسازی لیگامان صلیبی قدامی قرار گرفتهاند پس از حداقل 15 ماه با آرترومتر ساخت دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف و معاینه بالینی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: بر اساس نتایج آرترومتر از بین هفت بیمار فیکس شده با اندوباتون، دو بیمار و از بین هفت بیمار فیکس شده با پین ترانس فمورال نیز یک بیمار، میزان تفاوت جابهجایی تیبیا نسبت به فمور در بین دو اندام سالم و مبتلا در تست لاچمن 25 درجه بیش از mm5 گزارش شده است و هیچکدام از بیماران از خالی کردن زیر زانو پس از جراحی شاکی نبودند.
نتیجهگیری: از نظر کلینیکی نتیجه تست عملکردی و پایداری زانو در فیکساسیون گرافت هامسترینگ در بخش فمورال به روش ترانس فمورال بهتر از اندوباتون است.
محمد نقی طهماسبی، بابک عنایتی، بهزاد عنایتی،
دوره 69، شماره 9 - ( 9-1390 )
چکیده
800x600 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: بازسازی لیگامان صلیبی قدامی اولین انتخاب درمانی برای
بیمارانی است که بنا بهدلایل مختلف فاقد لیگامان صلیبی قدامی سالم در زانوهایشان
میباشند. از طرفی بازسازی تک باندلی این لیگامان با استفاده از آرتروسکوپ روشی
است که در سراسر دنیا پذیرفته شده است. هرچند که این روش درمانی منجر به پیامدهای
خوبی در اکثر بیماران میشود ولی هنوز بیمارانی وجود دارند که از نتایج پس از این
عمل، چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت، ناراضی میباشند. لیگامان صلیبی قدامی بهصورت
طبیعی دارای ساختاری سه بعدی میباشد که فاسیکولهای چند باندلی دارند. این
فاسیکولها از دیدگاه آناتومیک به دو باندل اصلی قابل تقسیم هستند: باندل
انترومدیال و باندل پوسترولترال. این اسامی با توجه به محل چسبیدن آنها بر روی
تیبیا انتخاب شده است.
روش بررسی: 22 بیمار با پارگی لیگامان صلیبی قدامی تحت عمل بازسازی لیگامان
صلیبی قدامی در بیمارستان شریعتی در طی سالهای 1388 تا 1389 قرار گرفتند. 14
بیمار تحت عمل بازسازی تک باندلی و هشت بیمار تحت عمل جراحی دو باندلی با هم
مقایسه شدند. این بیماران حداقل 9 ماه پس از انجام عمل جراحی بهوسیله آرترومتر و
معاینه فیزیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: براساس نتایج
آرترومتر از بین 14 بیمار در گروه بازسازی تک باندلی، در چهار بیمار میزان جابهجایی
فمور نسبت به تیبیا بیش از پنج میلیمتر بود ولی در گروه بازسازی دو باندلی در هیچیک
از بیماران میزان جابهجایی بیشتر از پنج میلیمتر نبود.
نتیجهگیری: بازسازی دو
باندلی لیگامان صلیبی قدامی در این مطالعه پایدارتر
از بازسازی تک باندلی است.
سیروس عظیمی، اصغر آقا محمدی، اصغر رامیار، زهرا صفری، کوروس دیوسالار، مجید محمودی،
دوره 70، شماره 9 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی لنفوبلاستی حاد، متداولترین نوع بدخیمی در کودکان است که از تغییر شکل بدخیم سلولهای خونساز و در نتیجه ازدیاد لنفوییدهای نابالغ در مغز استخوان و خون شناخته میشود. هدف مطالعه، بررسی میزان حساسیت لنفوسیتهای خون محیطی بیماران مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد به پرتو گاما در پیدایش ناهنجاریهای کروموزومی در مقایسه با گروه کنترل سالم، در محیط In vitro بوده است.
روش بررسی: جهت تعیین حساسیت کروموزومی بیماران به اشعه گاما، دو آزمون سنجش حساسیت کروموزومی G2- و G0- برای 20 کودک مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد و 30 فرد سالم، بهکار برده شد. در این تحقیق میزان ناهنجاریهایی از قبیل شکستها و یا شکافهای کروموزومی و کروماتیدی و تبادلات کروماتیدی مورد بررسی و میانگین این ناهنجاریها در گروه بیماران با گروه افراد سالم و همچنین با گروه بیماران مبتلا به آتاکسی- تلانژکتازی (Ataxia Telangiectasia, AT) بهعنوان گروه کنترل مثبت مقایسه شد.
یافتهها: بیماران مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد از نظر میانگین ضریب ناهنجاریهای بررسی شده در مقایسه با گروه افراد سالم اختلاف معنیداری داشتند (01/0P<) و از نظر درصد افراد حساس به اشعه، 65% این بیماران حساس به اشعه گاما و 35% مشابه افراد گروه کنترل سالم بودند. در ضمن بیماران مبتلا به AT بالاترین حساسیت به پرتو گاما را داشتند (001/0P=).
نتیجهگیری: درصد بالایی از بیماران مبتلا به لوسمی لنفوبلاستی حاد نسبت به پرتو رادیوتراپی حساس هستند و از اینرو بایستی مراقبتهای لازم را از قبیل قرار دادن آنها در مقابل وسایل تشخیصی و درمانی غیرضروری که اشعه گاما و یا اشعه x را مورد استفاده قرار میدهند اجتناب نمود.
سپیده مرادخانی، محمدمهدی محمدی، حمید دانشور، نسرین بازرگان هرندی، محمدرضا بانشی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتیت آتوپیک یکی از رایجترین بیماریهای پوستی مزمن، التهابی و خارشدار بین اطفال میباشد. تاثیر قطعی مواد موجود در شیر مادر در پیشگیری از انواع بیماریهای التهابی (همچون درماتیت آتوپیک) مورد بحث است. هدف از این مطالعه، اندازهگیری غلظت سایتوکینهای اینترفرون- گاما، فاکتور نکروز تومور- آلفا، اینترلوکین- 13 و اینترلوکین- 4 در شیر مادر و رابطهی آنها با درماتیت آتوپیک در شیرخواران بود.
روش بررسی: نمونههای مورد از شیر مادران دارای شیرخوار مبتلا به درماتیت آتوپیک انتخاب گردیدند. همزمان با آن نمونههای کنترل از شیر مادران دارای شیرخوار غیر مبتلا به درماتیت آتوپیک (یا هرگونه بیماری آلرژیک دیگر) انتخاب شدند. غلظت سایتوکینهای التهابی و ضدالتهابی ذکر شده موجود در شیر مادر با تکنیک الایزا اندازهگیری شد. اطلاعات دموگرافیک با استفاده از یک فرم جمعآوری اطلاعات اخذ گردید. همچنین، شدت بیماری بر اساس شاخص (SCORAD) Scoring Atopic Dermatitis تعیین شد. ارتباط متغیرها نیز مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج آزمون Unpaired t-test، غلظت سایتوکینهای IFN-γ و IL-13 بهطور معنیداری در گروه مورد افزایش داشت (به ترتیب 04/0P= و 02/0P=). اما، در آزمون رگرسیون لجستیک، تنها اثر IFN-γ، روی افزایش شانس ابتلا به بیماری در گروه مورد، از نظر آماری معنیدار شد (02/0P=).
نتیجهگیری: غلظت سایتوکینهای IFN-γ،IL-13 و IL-4 در شیر مادران دارای شیرخوار مبتلا به درماتیت آتوپیک افزایش مییابد و در مقابل، غلظت سایتوکین TNF-α در شیر مادران دو گروه یکسان است. البته، شانس ابتلا به درماتیت آتوپیک، با افزایش 10 واحد در غلظت IFN-γ (برحسب pg/mL)، بهمیزان 49% افزایش مییابد.
کامران رخشان، جواد نصراللهزاده، سیدمحمدحسین نوریموگهی، شبنم بابازاده، حمیدرضا صادقیپور رودسری،
دوره 71، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یکیاز مهمترین علل مرگومیر زنان بهشمار میرود. یکیاز تغییرات بیان ژنی دخیل در سرطان پستان، افزایش بیان ژن رسپتور فاکتور رشد اپیدرمال انسانی (HER2/neu) میباشد. تغذیه بر تنظیم ترشح هورمونها و میزان خطر ابتلا به سرطان پستان تاثیر میگذارد. یکیاز این عوامل میزان و نوع چربیهای موجود در رژیم غذایی است. در این مطالعه اثر مصرف رژیمهای غذایی حاوی روغن گامالینولنیکاسید (GLA) و دوکوزاهگزاانوییک اسید (DHA) بهتنهایی و یا همراه با تزریق داروی پاکلیتاکسل (تاکسول) در درمان تومورهای پستان موشهای ماده مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: تعداد 30 سر موش ماده از نژاد Balb/c بهطور تصادفی در ششگروه پنجتایی مورد بررسی قرار گرفتند. تومور پستان توسط روش کاشت تومور در موشها القا شد. موشها رژیم غذایی حاوی روغنهای DHA و GLA دریافت کردند.
یافتهها: در تمامی گروهها بهجز گروههای دریافتکنندهی روغن DHA و DHA همراه با تاکسول، وزن حیوانات در پایان مطالعه نسبت به ابتدای مطالعه کاهش معنیدار نشان داد. میانگین حجم تومور در گروههای دریافتکنندهی روغن ذرت همراه با تاکسول (01/0P<)، روغن DHA (05/0P<) و روغن DHA همراه با تاکسول (001/0P<) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری داشت. میزان بیان ژن HER-2 در گروه دریافتکنندهی روغن DHA همراه با تاکسول نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافت (05/0P<).
نتیجهگیری: مصرف روغن DHA در کنار شیمیدرمانی با داروی تاکسول باعث کاهش آثار تومورال در تومور بدخیم پستان شد و میتواند بهعنوان راهکاری برای درمان سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد.
مهدی مقتدایی، راضیه نبی، علی امیری، فرزام مکرمی،
دوره 71، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که عمل بازسازی لیگامان صلیبی قدامی Anterior Cruciate Ligament (ACL) با بهکارگیری همسترینگهای خود فرد، در سالهای اخیر مقبولیت روزافزون پیدا کرده است و از طرف دیگر همسترینگها خود نیز در حرکات خم کردن و چرخش داخلی زانو موثر هستند، بنابراین، مطالعه حاضر طراحی شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 50 مرد (45-18 سال) با پارگی ایزوله ACL که کاندید عمل بازسازی هستند، وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در دو گروه 25 نفره (در یکی بازسازی با همسترینگ خود فرد و در گروه دیگر با آلوگرافت) قرار گرفتند. قبل عمل و شش ماه بعد عمل برای تمام افراد پرسشنامه IKDC پر شد و قدرت خم کردن زانو به صورت ایزوکینتیک با دستگاه Biodex dynamometer IV ثبت شد و همچنین قدرت چرخش داخلی زانو به صورت ایزومتریک مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: در کل، تمامی بیماران افزایش معنادار در امتیاز IKDC و در قدرت خم کردن و چرخش داخلی بعد از عمل نسبت به قبل از عمل نشان دادند، ولی این تغییر، بین دو گروه از نظر آماری معنادار نبود (7/0P=). کاهش عملکردی نیز، با هر دو نوع گرافت مشاهده نشد (82/0P=).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج چون برتری آلوگرافت مشهود نبود، کاربرد اتوگرافت برای بازسازی با توجه به عوارض احتمالی کمتر، توصیه میشود.
بهاره حبیبی، بهجت سیفی، حمیدرضا صادقیپور رودسری، علیاکبر امیرزرگر، سید محمد حسین نوری موگهی،
دوره 71، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: واریکوسل اتساع شبکه وریدی طناب اسپرماتیک است که اثرات تخریبی و وابسته به زمانی را سبب میشود. از اینرو اثرات آن را در طول زمان بر میزان IL-6 و اینترفرون-گاما در سرم و بافت بیضه، بر تعداد سلولهای سرتولی و اسپرماتوگونی، قطر لولههای منیساز و فعالیت اسپرم در موشهای نابالغ بررسی نمودیم.
روش بررسی: تعداد 36 سر موش نابالغ (6-5 هفته) بررسی شدند. گروه شم تحت عمل جراحی شم قرار گرفت و در گروه واریکوسل با بستن ورید کلیوی، واریکوسل القا گردید. 9، 11 و 13 هفته بعد از جراحی، نمونهی سرم، سمن و بافت بیضه برای بررسیهای بافتشناسی (شمارش سلولهای سرتولی، اسپرماتوگونیا، قطر لولههای منیساز)، درصد تحرک و زندهمانی اسپرم و میزان سایتوکینها جمعآوری شد.
یافتهها: واریکوسل سبب افزایش معناداری در غلظت IL-6 و INF-γ سرم و بافت بیضه در مقایسه با گروه شم و گروه واریکوسل زمان قبل شد )]18±142V.S 76±442)W11 (86±266V.S 77±605)W13:IL-6 سرم ](21±300V.S 36±1148)W11 (21±300V.S 36±1148)W13:IL-6 بافت[. ](212±488V.S 38±1578)W11 (320±1002V.S 707±2025) W13: INF-γ سرم[، ](10±62V.S 17±135)W11 (2±91V.S 16±182)W13: INF-γ بافت[ (05/0>P).
واریکوسل با گذشت زمان تعداد سلولهای سرتولی (05/0>P) و اسپرماتوگونی را نسبت به گروه شم و گروه واریکوسل قبل کاهش داد (05/0>P). در بررسی لولههای منیساز، قطر داخلی، خارجی و ضخامت آن در مقایسه با گروه شم مربوطه و گروه واریکوسل قبل کاهش داشت. ](2/10±103V.S 2/12±104)W11 (2/12±123V.S 7/1±100)W13: قطر داخلی[، ](6/9±207V.S 4/7±238)W11 (7/13±244V.S 6/9±207)W13: قطر خارجی[، ](2/5±76V.S 5/1±64)W11 (4/0±62V.S 2/5±76)W13: ضخامت لایه اپیتلیالی[ (05/0>P). در همهی گروهها، تمام گونههای تحرک و زندهمانی اسپرم در مقایسه با گروه شم مربوطه کاهش یافت (05/0>P).
نتیجهگیری: القای واریکوسل با گذشت زمان اثرات مخربی بر سطح سایتوکینهای التهابی دارد و سبب کاهش تعداد سلولهای سرتولی، اسپرماتوگونی، کاهش قطر لولههای منیساز و کاهش تحرک و زندهمانی اسپرم میگردد.
فریده حسینی، محمدرضا سام، نصراله جباری،
دوره 72، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از پرتودرمانی در درمان بسیاری از سرطانها استفاده میشود. پرتودرمانی عوارض جانبی بالایی دارد. ترکیبات حساسکننده پرتوی، تکثیر سلولهای توموری و نیز دوز پرتوی در پرتودرمانی را کاهش میدهند. دوکوزاهگزانویک اسید (DHA) روغن ماهی اثر ضد تکثیری بر سلولهای بدخیم دارد. در این مطالعه، اثر ترکیبی DHA و پرتو گاما بر رشد و بقا سلولهای کولورکتال HT-29 بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، سلولهای بدخیم در محیط کشت کامل در تعداد 105 5 در پلیت شش خانهای بهمدت یک روز کشت داده شدند و با دو غلظت 50 یا M 100 DHA بهمدت چهار ساعت تیمار و در دوزهای دو و 10 گری پرتودهی شدند. میزان زندهمانی سلولها پساز 48 ساعت با رنگآمیزی تریپان بلو بررسی شد. همچنین سلولهای بدخیم ابتدا با 50 یا M 100 DHA بهمدت 48 ساعت تیمار و سپس با دوزهای 10-2 گری پرتودهی شدند و پساز شش روز میزان بقا توسط آزمون MTT بررسی شد.
یافتهها: میزان زندهمانی در تیمار همزمان سلولها با 50 و M 100 DHA و دوز پرتوی دو و 10گری بهترتیب به 8/59%، 5/17%، 47% و 9/13% کاهش یافت. تیمار سلولها با DHA بههمراه دوزهای افزاینده دو، چهار، شش، هشت و 10 گری پرتو گاما میزان بقا سلولهای بدخیم را بهترتیب 1/79%، 6/57%، 8/42%، 5/40% و 34% برای M 50 DHA و 8/55%، 7/43%، 6/33%، 9/27% و 5/23% برای M 100 DHA رساند.
نتیجهگیری: DHA میتواند بهعنوان داروی حساسکننده سلولهای سرطان کولورکتال در پرتودرمانی مورد استفاده قرار گیرد.
اکبر اسلامی، محمد حسین ساقی، ایوب رستگار،
دوره 73، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بشر همواره تحت تابش پرتوهای یونیزان و اثرات زیانبار ناشی از آن قرار دارد، بنابراین اندازهگیری تابش زمینهای طبیعی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی است. در این مطالعه میزان پرتو گاما در 26 ایستگاه در فضای باز و بسته و در چهار ماه از مهر تا دی ماه سال 1393 در شهر سبزوار اندازهگیری شد.
یافتهها: تفاوت آماری معناداری بین پرتوگیری داخل و خارج ساختمانها وجود دارد (05/0P<). اما بین زمان و مکانهای نمونه برداری تفاوت معناداری مشاهده نگردید (05/0P>). دوز معادل موثر سالانه برای ساکنین سبزوار 85/0 میلی سیورت (millisievert, mSv) و میزان خطر ابتلا به سرطان 3-10 × 39/3 برآورد گردید.
نتیجهگیری: دوز معادل موثر سالانه و میزان خطر ابتلا به سرطان ناشی از دریافت پرتو گاما در طول عمر زندگی ساکنین شهر سبزوار از میزان متوسط جهانی بیشتر است.
محمد مولوی، رسول یوسفی مشعوف، محمد یوسف علیخانی، حسن محمودی، علیرضا زمانی، فریبا کرامت، سارا سلیمانی اصل،
دوره 75، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز یک بیماری باکتریال مشترک بین انسان و دام میباشد. در بیماری بروسلوز، ایمنی هومورال و سلولی نقش اساسی دارند. با توجه به اینکه حجامت بر عملکرد سیستم ایمنی میزبان موثر است و توانایی نهفته در تنظیم واکنشهای التهابی را دارد و بهعنوان یکی از روشهای درمانی مورد توجه در طب سنتی جهت درمان بیماریهای التهابی بهشمار میآید، از اینرو هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر حجامت بر سطح سرمی اینترفرون گاما (IFN-γ) در رتهای آزمایشگاهی مبتلا به بیماری بروسلوز بود.
روش بررسی: این پژوهش تجربی از فروردین ۱۳۹۴ تا شهریور ۱۳۹۴ در آزمایشگاه میکروبشناسی و حیوانخانه دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش تجربی بر روی ۴۸ سر رت در شش گروه انجام گرفت. ابتدا رتها بهروش تزریق داخل صفاقی با مقدار cfu/ml ۱۰۵×۵ از سویه بروسلا ملیتنسیس (Brucella melitensis) آلوده شدند. پس از گذشت یک هفته جهت اطمینان از صحت ابتلا رتهای آلوده شده با بروسلا از تستهای سرولوژی (رایت، کومبس رایت و ۲-مرکاپتواتانول) (Wright, Coombs Wright, 2-Mercaptoethanol) جهت اثبات بیماری استفاده شد. سپس رتها از ناحیه ساکرال حجامت شدند و پس از گذشت دو هفته سطح سرمی اینترفرون گاما با روش الیزا و مطالعه بافتها با روش رنگآمیزی هماتوکسیلین ائوزین مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد که حجامت باعث افزایش چشمگیری در میزان میانگین سطح سرمی اینترفرون گاما میگردد. در بررسی هیستوپاتولوژی بافت کبد رتها در گروههای مبتلا شده به بروسلوز و حجامت شده، نشان از تأثیر حجامت بر بهبود ضایعات بافتی بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که انجام حجامت میتواند باعث افزایش سطح سرمی اینترفرون گاما و در نتیجه کمک به پاکسازی بیماری و بهبود آسیبهای حاصل بیماری بروسلوز گردد.
صادق نوروزی، فاطمه اسفندیارپور، علی شکوری راد، نسیم کیانی یوسفزاده، زینب هلالات، رضا صالحی، مهرنوش امین، فرزام فرهمند،
دوره 77، شماره 8 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش مفرط جابجایی قدامی تیبیا در تمرینات توانبخشی تنش وارد بر زانوهای با پارگی لیگامان متقاطع قدامی را افزایش میدهد. تمرینات لانج (Lunge exercise) و اکستانسیون زنجیره باز زانو، تمرینات رایج در توانبخشی این لیگامان هستند، ولی آگاهی کافی در مورد جابجایی قدامی تیبیا در دو فاز اکسنتریک و کانسنتریک آنها وجود ندارد. این مطالعه جابجایی قدامی تیبیا در فازهای اکسنتریک و کانسنتریک این دو تمرین بین زانوهای سالم و با آسیب لیگامان مقایسه کرد.
روش بررسی: با روش نمونهگیری غیراحتمالی ساده، ۱۴ مرد با آسیب یکطرفه لیگامان متقاطع قدامی برای ورود به این مطالعه مقطعی انتخاب شدند. شرکتکنندگان از کلینکهای فیزیوتراپی دانشگاه فراخوانده شدند. از یک فلوروسکوپ تکصفحهای برای تصویربرداری از زانوی شرکتکنندگان در حین انجام تمرینات لانج و اکستانسیون زنجیره باز با پای سالم و آسیب دیده در ترتیبی تصادفی استفاده شد. تصویربرداری در مرکز رادیولوژی بیمارستان سینا، تهران، از دی تا اسفند ۱۳۹۲ انجام شد.
یافتهها: در تمرین لانج، تفاوت معناداری بین جابجایی قدامی در زانوی سالم و آسیبدیده و فازهای اکسنتریک و کانسنتریک مشاهده نشد. در اکستانسیون زنجیره باز، جابجایی قدامی در زانوهای آسیبدیده در اکستانسیون صفر درجه بیشتر از زانوهای سالم بود (۰/۰۰۷P=). جابجایی قدامی در فاز اکسنتریک این تمرین، در زوایای صفر (۰/۰۴۰P=) و °۱۵(۰/۰۲۴P=)، بیشتر از فاز کانسنتریک بود.
نتیجهگیری: در تمرین لانج، مقدار جابجایی قدامی تیبیا در فازهای اکسنتریک و کانستریک و زانوهای سالم و آسیبدیده تفاوتی نداشت، اما، در زوایای صفر تا ۱۵ درجهی تمرین اکستانسیون زنجیره باز، در فاز اکسنتریک بیش از کانسنتریک و در زانوهای آسیب دیده به بیش از زانوهای سالم بود.
مریم مختاری، سید رضا عطارزاده حسینی، ناهید بیژه، محمد مسافری ضیاءالدینی،
دوره 81، شماره 12 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب شایعترین علت بیماریهای مزمن کبدی در جهان است که میتواند باعث بروز بیماریهای قلبی- عروقی شود، از اینرو این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد بر PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی، انجام پذیرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع بنیادی و بهروش تجربی-آزمایش بنیان است. شروع پژوهش تا جمعآوری دادهها، از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۱ در آزمایشگاه تخصصی تربیت بدنی دانشگاه فردسی مشهد به طول انجامید. تعداد 21 سر موش بهصورت تصادفی به سه گروه هفتتایی، کنترل (c)، تمرین (HIIT) و تمرین+ هورمون رشد (H-GH) تقسیم شدند. تمرین تناوبی شدید و تزریق هورمون رشد طبق پروتکل انجام گرفت. شاخصهایی نظیر PGC1a،SOD ، MDA، مقاومت به انسولین، نسبت ALT/AST و LDL/HDL مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت ارزیابی دادهها از آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی (Tukey post hoc) استفاده شد.
یافتهها: مقادیر PGC1a و SOD در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت. اما مقادیر MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. کاهش مقاومت به انسولین تنها در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل معنادار بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت. نسب LDL/HDL (Lipid profile ratio) تنها در گروه HIIT کاهش معنادار داشت.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید توانست پاسخ بهینهتری در مقایسه با پپتید GH در بهبود شاخصهای مرتبط با NAFLD ایجاد کند. تزریق این هورمون به تنهایی ممکن است تبعات نامطلوبی بر برخی شاخصهای این ناهنجاری داشته باشد.