جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای گلوکز

محمد حضوری،  سید علی کشاورز،  سید مصطفی حسینی، شهرام فرج زاده، علی اکبر صبور یراقی، هاله صدرزاده یگانه،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: تغذیه در دوران پس از تمرینات ورزشی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است زیرا تحقیقات نشانگر آن است که نحوه تغذیه در این دوره، علاوه بر تسهیل ترمیم بافت‌ها، تأثیر قابل توجهی بر تجدید و بازسازی ذخایر انرژی بدن ورزشکاران دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر دریافت دو وعده غذایی با نسبت متفاوت کربوهیدرات و پروتیین بر غلظت انسولین و گلوکز سرم و عملکرد ورزشی ورزشکاران رشته فوتبال شهر تهران می‌باشد.
روش بررسی: 19 مرد جوان (میانگین سنی 83/0  2/17) ورزشکار رشته فوتبال، در یک طرح مطالعاتی کارآزمایی بالینی متقاطع به سه گروه تقسیم شده و طی دو مرحله مورد آزمون قرار گرفتند. در هر مرحله آزمون، افراد به انجام فعالیت بدنی تا سر حد واماندگی پرداخته و سپس به مصرف یکی از سه وعده غذایی: واجد پروتیین بیشتر (شامل: کربوهیدرات 56%، پروتیین 19% و چربی 25% کل انرژی)؛ با کربوهیدرات بیشتر (شامل: کربوهیدرات 64%، پروتیین 11% و چربی 25% کل انرژی) و وعده غذایی کنترل (شامل: کربوهیدرات 60%، پروتیین 15% و چربی 25% کل انرژی) که نسبت کربوهیدرات به پروتیین در آنها به ترتیب 3 به 1؛ 6 به 1 و 5/4 به 1 می‌باشد، مبادرت نمودند. سپس قبل از شروع صرف غذا و نیز طی زمان‌های 30، 60 و 120 دقیقه از زمان شروع صرف غذا، نمونه‌گیری جهت سنجش انسولین و گلوکز سرم صورت گرفت. 3 ساعت پس از صرف غذا، آزمون عملکرد سنجی، براساس آزمون Conconi، برای تمامی ورزشکاران صورت گرفت.
یافته‌ها: نتایج حاصله نشانگر آن است که در طی دو مرحله آزمون تفاوت معنی‌داری بین تغییرات گلوکز و انسولین سرم در بین سه گروه ورزشکاران در مدت زمانی 2 ساعت پس از صرف وعده‌های غذایی وجود ندارد

نتیجه‌گیری: براساس نتایج حاصله، دریافت هیچ یک از سه وعده غذایی هم انرژی با نسبت‌های متفاوت کربوهیدرات به پروتیین، بر غلظت گلوکز و انسولین سرم و نیز عملکرد ورزشی تأثیری ندارد. بنابراین چنین به نظر می‌رسد که محتوای انرژی کل وعده‌های غذایی، از ترکیب وعده‌های غذایی اهمیت بیشتری را دارا می‌باشد.


شهرزاد زمانی تقی زاده رابع، احمد زواران حسینی، سید علیرضا مصباح نمین،
دوره 64، شماره 9 - ( 6-1385 )
چکیده

ارتباط مهار آنزیم گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز در ماکروفاژهای تیمار شده با مهار کننده 6-آمینونیکوتین آمید با میزان تولید نیتریک اکساید و نیز مقاومت ماکروفاژهای آلوده به انگل لیشمانیا ماژور بررسی شد.
روش بررسی: ماکروفاژهای صفاقی موش BALB/c و با غلظت های 10 و 5 و 5/2 و 25/1 میلی مولار از مهار کننده 6 -آمینونیکوتین آمید تیمار شدند. بعد از 24 ساعت انکوباسیون درصد سایتوتوکسیسیتی ماکروفاژها با استفاده از تستMTT بررسی و میزان کاهش فعالیت آنزیم گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز(G6PD) تعیین شد. ماکروفاژها را با انگل لیشمانیا ماژور آلوده نمودیم و تولید نیتریک اکساید (NO) بعد از 18 ساعت با استفاده از روش رنگ ‌سنجی گریس (Gries) سنجیده و از غلظت پنج میلی مولار برای بررسی تاثیر بر میزان تکثیر انگل در ماکروفاژها از روز یک تا روز هفت استفاده شد.
یافته‌ها: با افزایش غلظـت 6-آمینونیـکوتین آمید درصد سایتوتوکسیـسیتی ماکروفاژها افزایش و فعالـیت آنزیم G6PD کاهش یافت. میـزان تولید NO توسط ماکروفـاژها با افزایش غلـظت 6-آمینونیکوتین آمید نسبت معکوس داشت. بررسی انگل در ماکروفاژها نشان داد که میزان تکثیر انگل از روز یک تا روز هفت بررسی نسبت به گروه کنترل افزایش چشمگیری دارد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: فعالیت آنزیم G6PD با استفاده از مهار کننده 6-آمینونیکوتین آمید کاهش می یابد. فعالیت آنزیم G6PD با کاهش تولید NO و افزایش درصد سایتوتوکسیسیتی ماکروفاژها همراه است. از آنجایی که NO نقش اصلی را در فعالیت لیشمانیا کشی ماکروفاژها به عهده دارد با مهار آنزیم G6PD فعالیت لیشمانیا کشی ماکروفاژها کاهش می‌یابد.


حسین کهنوجی، عسگر قربانی، ندا یوسفی، علیرضا آلاله،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپرگلیسمی یافته شایعی بعد از انفارکت‌های ایسکمیک می‌باشد و مطالعات نشان داده‌اند که هیپرگلیسمی وسعت منطقه ایسکمیک و انفارکته را بیشتر می‌کند. از طرفی انسولین به‌دلیل خاصیت ضدالتهابی ممکن است نقش neuroprotective در استروک داشته باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر محلول "گلوکز، انسولین، پتاسیم" (GIK) در مرگ و میر و ناتوانی بیماران استروکی با هیپرگلیسمی بعد از استروک بود.
 روش بررسی: در این کارﺁزمایی بالینی تصادفی شده دوسویه کور 98 بیمار وارد مطالعه شدند که 48 بیمار محلول GIK را دریافت کردند (گروه مداخله) و به 50 بیمار محلول نرمال سالین داده شد (گروه کنترل). میانگین نمرات ناتوانی بیماران پس از یک ماه و سه ماه در هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه‌های MRS و  Barthelمحاسبه شد و همچنین میزان مورتالیتی بیماران بعد از یک ماه و سه ماه محاسبه گردید.
 یافته‌ها: میانگین نمرات دو گروه با پرسشنامه‌های MRS و  Barthelپس از ماه اول و ماه سوم تفاوت معنی‌داری از لحاظ آماری نشان نداد. میزان مورتالیتی بین دو گروه نیز پس از یک ماه و سه ماه تفاوت آماری معنی‌داری نداشت.
نتیجه‌گیری
: گرچه در مدل‌های حیوانی و محیط آزمایشگاهی هیپرگلیسمی اثرات مضری روی بافت انفارکته و ایسکمیک دارد و از طرفی انسولین با توجه به خاصیت ضدالتهابی در مطالعات آزمایشگاهی اثرات مفیدی را نشان داده است اما در این مطالعه درمان هیپرگلیسمی و تجویز انسولین با محلول GIK تاثیر مفیدی روی مورتالیتی و موربیدیتی بیماران با استروک ایسکمیک را نشان نمی‌دهد.


داود خلیلی، فرزاد حدائق، مریم توحیدی، نوشین فهیم‌فر، فاطمه اسکندری، فریدون عزیزی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده

800x600 زمینه و هدف: علی‌رغم شیوع اختلالات تحمل گلوکز در ایران، اطلاعاتی در خصوص تاثیر اختلالات مزبور بر بروز وقایع قلبی- عروقی (CVD) در دسترس نیست. مطالعه حاضر برای بررسی نقش گروه‌های مختلف متابولیسم غیرطبیعی گلوکز در پیش‌بینی خطر بیماری‌های قلبی عروقی‏‏ انجام شد.

روش بررسی: در 1752 مرد و 2273 زن 40 ساله و بزرگ‌تر که در ابتدای مطالعه فاقد بیماری‌های قلبی عروقی بودند، بروز رخداد قلبی- عروقی در دوره پی‌گیری با میانه 6/7 سال بررسی گردید.

یافته‌ها: در مجموع 197 مورد بیماری‌های قلبی عروقی در مردان و 143 مورد در زنان وجود داشت (در کل چگالی بروز 8/11 در هزار شخص- سال با فاصله اطمینان 95% 1/13-6/10). پس از کنترل عوامل خطر معمول از جمله سن، شاخص‌های آنتروپومتریک، لیپید و فشار خون، سطح تحصیلات، سیگار، درمان دارویی فشار خون و چربی خون، سابقه خانوادگی بیماری قلبی عروقی و دیابت، نسبت خطر  (95%CI ) برای بیماری‌های قلبی عروقی در زنان در دو گروه دیابت شناخته شده و دیابت تازه تشخیص داده شده به‌ترتیب برابر (27/6-40/2) 88/3 و (95/3-39/1) 34/2 و مقادیر متناظر آن‌ها برای مردان به‌ترتیب (95/2-00/1) 72/1 و (31/2-01/1) 52/1 بود. گلوکز ناشتای مختل یا اختلال تحمل گلوکز، پس از تعدیل سن، با 56% افزایش خطر بیماری‌های قلبی عروقی در زنان همراه بود.

نتیجه‌گیری: در افراد دیابتی باید همواره پیشگیری اولیه را از نظر بیماری‌های قلبی- عروقی در نظر داشت، صرف‌نظر از آن‌که دیابت آنها در جریان غربالگری تشخیص داده شده باشد و یا آنها از قبل تحت درمان دیابت باشند. این امر به‌ویژه در زنان اهمیت بیشتری دارد.

Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4


حمید اراضی، فرهاد رحمانی‌نیا، کریم آزالی، محمد مهرتاش،
دوره 71، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ال-کارنیتین با افزایش اکسیداسیون چربی‌ها، احتمالا می‌تواند موجب کاهش تولید اسید لاکتیک و بهبود عملکرد ورزشکار شود. هدف از این تحقیق بررسی اثر مکمل یاری حاد ال-کارنیتین بر لاکتات، گلوکز خون، VO2max و توان مردان تمرین کرده بود.
روش بررسی: 16 مرد تمرین‌کرده به‌صورت تصادفی به دو گروه هوازی (8n=) و بی‌هوازی (8n=) تقسیم شدند و آزمون‌ها را در دو جلسه مجزا به‌صورت دوسو‌کور انجام دادند. آزمودنی‌ها 90 دقیقه قبل از فعالیت سه گرم ال-کارنیتین یا دارو‌نما (مالتودکسترین) را مصرف کردند. نمونه‌های خونی پیش و پس از آزمون جمع‌آوری شدند.
یافته‌ها: گروه مکمل نسبت به گروه دارونما پس از فعالیت میزان لاکتات کم‌تر و گلوکز خون، VO2max، حداکثر و میانگین توان بیش‌تری داشتند (05/0P≤).
نتیجه‌گیری: مکمل یاری حاد ال-کارنیتین 90 دقیقه قبل از فعالیت می‌تواند موجب کاهش خستگی و بهبود عملکرد ‌شود.


حسین قهوه‌چیان، آرش درخشان، فرزاد حدائق،
دوره 73، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پیش‌دیابت حالتی پرخطر برای ابتلا به بیماری قند و امراض قلبی-‌ عروقی می‌باشد. هدف مطالعه تعیین بروز پیش‌دیابت وفنوتیپ‌های آن و عوامل خطر مربوطه در پیگیری ٩ ساله بود.

روش بررسی: مطالعه قند و لیپید تهران مطالعه آینده‌نگری است که در ساکنین منطقه 13 تهران با هدف تعیین شیوع و بروز و عوامل خطر بیماری‌های غیرقابل انتقال انجام شده است. چهار فاز از این مطالعه اجرا شده که شامل دوره‌های سه ‌ساله از سال 1377 تا 1389 می‌باشد. از بین 12808 فرد 20 سال و بالاتر در جمعیت پایه، پس از خارج کردن افرادی که شرایط لازم را نداشتند، آنالیزها در 2597 مرد و 3282 زن اجرا شد.

یافته‌ها: در مردان، سن (سال)، شاخص توده بدنی (kg/m2)، سابقه خانوادگی دیابت، سطح تحصیلات بالای 12 سال، قندخون ناشتا (mmol/l)، قندخون دو ساعت پس از مصرف گلوکز (mmol/l)، با افزایش بروز پیش‌دیابت همراه بودند، اما مداخلات جامعه محور اثر محافظتی معنا‌دار داشتند. درزنان، سابقه خانوادگی دیابت، نسبت دور کمر به قد، قندخون دو ساعت پس از مصرف گلوکز، نسبت کلسترول تام به کلسترول لیپوپروتیین با چگالی بالا، قندخون ناشتا، خطر پیش‌دیابت را افزودند در حالی که وضعیت مطلقه/بیوه با خطر کمتر همراه بود. قندخون ناشتا، قندخون دو ساعت پس از مصرف گلوکز، شاخص توده بدنی و نسبت کلسترول تام به کلسترول لیپوپروتیین با چگالی بالا عوامل خطر بروز ترکیب گلوکز ناشتای مختل و اختلال تحمل گلوکز، اما دور باسن اثر محافظتی داشت. بروز پیش‌دیابت 1/46 در هر1000 شخص در سال در مردان و 8/36 در هر 1000شخص در سال در زنان محاسبه شد.

نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد که بروز پیش‌دیابت و فنوتیپ‌های مختلف آن در جمعیت ایرانی بالا است.


سلمان دلیری، خیراله اسدالهی، نازیلا رحیمی، کورش سایه‌میری،
دوره 75، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود آنزیم گلوکز-۶-فسفات دهیدروژناز (Glucose-6-phosphate dehydrogenase) از شایع‌ترین بیماری‌های ژنتیکی در انسان می‌باشد. مطالعات انجام‌شده گزارشات مختلفی در زمینه ارتباط ابتلا به مالاریا با بقای افراد مبتلا به این نقص داشته‌اند. اما در ایران مطالعه‌های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. در نتیجه پژوهش کنونی با هدف برآورد میزان بروز نقص آنزیم G6PD در نوزادان استان فارس و بررسی بروز آن در مناطق مالاریاخیز انجام شد.
روش بررسی: پژوهش کنونی به‌صورت اکولوژیک و توصیفی-تحلیلی بر روی ۵۹۷۴۵ نوزاد مبتلا به نقص آنزیم G6PD در استان فارس از ابتدای فروردین ۱۳۹۰ تا پایان اسفند ۱۳۹۴ انجام شد. میزان بروز نقص با استفاده از روش آماری برآورد میزان بروز سالیانه محاسبه شد. جهت تهیه نقشه‌های جغرافیایی و چگونگی توزیع بیماری در مناطق مالاریاخیز از ArcGIS software, version 10.3 (ESRI, Redlands, CA, USA)
استفاده شد. سطح معناداری ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: بروز نقص آنزیم G6PD در کل نوزادان ۱۵/۵۸، در نوزادان پسر ۱۶/۲۵ و در نوزادان دختر ۱۴/۸۵ در صد تولد زنده برآورد شد. میزان بروز این نقص در مناطق مالاریاخیز به مراتب بیشتر از سایر مناطق بود. به‌طوری‌که هرچه میزان شدت مالاریاخیز بودن منطقه بیشتر بود میزان بروز نقص نیز شایع‌تر بود که این رابطه از لحاظ آماری معنادار بود (۰/۰۳۹P=).
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش کنونی استان فارس از مناطق با بروز بالای نقص آنزیم G6PD می‌باشد. میزان بروز نقص آنزیم G6PD در مناطق مالاریاخیز استان فارس بیشتر از سایر مناطق بود و هرچه شدت مالاریاخیز بودن افزایش می‌یافت بروز این نقص نیز افزایش می‌یافت که نشان‌دهنده بقای بهتر بیماران در گذشته در برابر بیماری مالاریا می‌باشد.

حسین شیروانی، ابراهیم فصیحی رامندی،
دوره 80، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع دو یک بیماری متابولیکی است و به‌سرعت در حال افزایش است. (GLUT4)  Glucose transporter type 4 و (RBP4) Retinol-binding protein 4 از عواملی هستند که در برداشت گلوکز نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر بیان ژن‌های RBP4 و GLUT4 عضله نعلی در رت‌های دیابتی به روش STZ بوده است.
روش بررسی: این پژوهش تجربی، مورخ اردیبهشت 1397 تا شهریور سال 1397 در دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله (عج) انجام شد. 48 رت به‌طور تصادفی به چهار گروه کنترل پایه، کنترل12 هفته‌ای، دیابت، و دیابت و تمرین تداومی متوسط تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق استرپتوزوتوسین انجام گردید. پروتکل تمرینی شامل تمرینات هوازی به‌مدت 12 هفته‌ پنج جلسه‌ای بود. بیان ژن با روش Real time PCR اندازه‌گیری شد. تحلیل آماری با نرم‌افزار SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) و رسم نمودارها با نرم‌افزار GraphPad Prism version 8, (GraphPad Software, USA) انجام شد.
یافته‌ها: نتایج، افزایش چشمگیر RBP4 در گروه دیابت نسبت به سایر گروه‌ها را نشان داد. در مقایسه دو گروه دیابت و دیابت به‌ همراه تمرین تداومی، متوسط بیان ژن RBP4 در دیابتی‌های تمرینی کمتر بیان شده بود. در رابطه با GLUT4 بین گروه‌های دیابت و دیابت به‌همراه تمرین نسبت به‌هم تفاوت معناداری وجود داشت و همچنین میزان بیان ژن GLUT4 در گروه دیابت به‌همراه تمرین نسبت به‌ گروه‌های دیگر بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: طبق پژوهش حاضر تاثیر تمرین تداومی با شدت متوسط بر بیان ژن‌های RBP4 و  GLUT4در عضله نعلی نشان داده شد که می‌تواند در برداشت گلوکز موثر باشد.

 

رضا عباسی، احمد مختاری، فرناز سادات جوانمردی،
دوره 81، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تشنج ناشی از تب شایعترین علت تشنج در کودکان زیر پنج سال محسوب می‌شود. این در حالی است که عفونت‌های دستگاه عصبی مرکزی به‌عنوان یک تشخیص افتراقی مهم تشنج ناشی از تب مطرح است. به‌غیر از عفونت‌ها، شاخص‌های CSF تحت تأثیر عوامل زیادی از جمله علت، نوع و مدت تشنج قرار دارند. این مطالعه برای تعیین شاخص‌های CSF شامل گلبول‌های سفید (WBC)، تعداد سلول‌های پلی‌مورفونکلئر (PMN) و سطوح پروتیین و گلوکز در CFS کودکان مبتلا به تشنج ناشی از تب طراحی شده است.
روش بررسی: مطالعه‌ حاضر یک مطالعه توصیفی است که به بررسی نتایج تجزیه و تحلیل مایع مغزی نخاعی (CSF) در 56 کودک مبتلا به تشنج ناشی از تب بستری در بیمارستان امام سجاد یاسوج در بازه زمانی اسفند 1391 تا 1392، می‌پردازد. در مطالعه حاضر به بررسی تجزیه و تحلیل CSF در کودکان با تشخیص تب ناشی از تشنج پرداخته شد.
یافته‌ها: 56 کودک با تشخیص تب ناشی از تشنج با میانگین سنی 14±4/21 ماه مورد ارزیابی قرار گرفتند. در 7/10% تعداد WBC بیش از پنج بود. براساس نتایج این مطالعه 1/57% از مقادیر پروتیین به‌دست آمده در طیف نرمال یعنی بین 20 تا mg/dl 50 قرار داشت. این در حالی است که درصد قابل‌توجهی (3/39%) پروتیین مایع CSF زیر mg/dl 20 بود. میزان گلوکز در مایع CSF در 1/91% از بیماران مطالعه در محدوده نرمال بود.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه تب ناشی از تشنج ممکن است با سطح پایین پروتیین در CSF همراه باشد. هر چند که با توجه به حجم محدود نمونه در مطالعه ما مطالعات مشابه با حجم نمونه بالاتر قابل توصیه است.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb