جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای 13

ارمغان فرد اصفهانی، وحیدرضا دباغ کاخکی، محمد افتخاری، بهنام زرپاک، محسن ساغری، بابک فلاحی سیچانی،
دوره 61، شماره 4 - ( 4-1382 )
چکیده

مقدمه: درمان بیماری گریوز با ید رادیواکتیو ساده ترین، ارزانترین، موثرترین، مطمئن ترین و سالم ترین روش درمان برای بیشتر بیماران است، اما هنوز توافق عمومی بر روی دوز ¹³¹I وجود ندارد. تعیین یک دوز مناسب حداقل (Optimal) برای تجویز به بیماران از اهمیت خاصی برخوردار است.

مواد و روش ها: در این مطالعه 59 بیمار مبتلا به بیماری گریوز بطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند، به نحوی که در یک گروه مقدار 5 میلی کوری و در گروه دیگر 10 میلی کوری ¹³¹I جهت درمان در نظر گرفته شد. همه بیماران در فواصل 6 ماهه بمدت دو سال از نظر عملکرد تیروئید پیگیری شدند.

یافته ها: از 59 بیمار، 20 بیمار (33.9%) دچار شکست درمان بصورت عدم پاسخ یا عود هیپرتیروئیدی و 19 بیمار (32.2%) هیپوتیروئید شدند. از 33 بیماری که تحت درمان با 5 میلی کوری ¹³¹I قرار گرفتند، پس از دو سال پیگیری، 10 نفر (30.3%) یوتیروئید، 6 نفر (18.2%) هیپوتیروئید (یا بعبارتی میزان درمان موفق هیپرتیروئیدی 48.5%) و 17 نفر (51.5%) دچار عود بیماری شدند. از 26 بیماری که با 10 میلی کوری ید رادیواکتیو درمان شدند، 10 نفر (38.5%) یوتیروئید، 13 نفر (50%) هیپوتیروئید شدند (بعبارتی میزان درمان موفق هیپرتیروئیدی 88.5% بود) و 3 نفر (11.5%) دچار عود بیماری پرکاری تیروئید شدند. از بین متغیرهای سن، جنس، اندازه گواتر، درصد جذب ید و مقدار ید رادیواکتیو تجویزی تنها مقدار ¹³¹I تجویز شده با نتیجه درمان ارتباط معنی دار داشت (P=0.003).

نتیجه گیری و توصیه ها: علیرغم اینکه میزان عارضه هیپوتیروئیدی در دو سال اول با درمان 5 میلی کوری کمتر از درمان با 10 میلی کوری ید رادیواکتیو می باشد، اما میزان عود بیماری با درمان 5 میلی کوری ¹³¹I بسیار بالاتر بوده و همچنین شیوع بالایی از هیپوتیروئیدی در طولانی مدت با تمام دزها دیده می شود. باتوجه به موارد فوق بنظر می رسد مقدار 10 میلی کوری ¹³¹I دوز مناسب تری برای درمان بیماران مبتلا به گریوز باشد. .


سپیده مرادخانی، محمدمهدی محمدی، حمید دانشور، نسرین بازرگان هرندی، محمدرضا بانشی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتیت آتوپیک یکی از رایج‌ترین بیماری‌های پوستی مزمن، التهابی و خارش‌دار بین اطفال می‌باشد. تاثیر قطعی مواد موجود در شیر مادر در پیش‌گیری از انواع بیماری‌های التهابی (هم‌چون درماتیت آتوپیک) مورد بحث است. هدف از این مطالعه، اندازه‌گیری غلظت سایتوکین‌های اینترفرون- گاما، فاکتور نکروز تومور- آلفا، اینترلوکین- 13 و اینترلوکین- 4 در شیر مادر و رابطه‌ی آن‌ها با درماتیت آتوپیک در شیرخواران بود.
روش بررسی: نمونه‌های مورد از شیر مادران دارای شیرخوار مبتلا به درماتیت آتوپیک انتخاب گردیدند. هم‌زمان با آن نمونه‌های کنترل از شیر مادران دارای شیرخوار غیر مبتلا به درماتیت آتوپیک (یا هرگونه بیماری آلرژیک دیگر) انتخاب شدند. غلظت سایتوکین‌های التهابی و ضدالتهابی ذکر شده موجود در شیر مادر با تکنیک الایزا اندازه‌گیری شد. اطلاعات دموگرافیک با استفاده از یک فرم جمع‌آوری اطلاعات اخذ گردید. هم‌چنین، شدت بیماری بر اساس شاخص (SCORAD) Scoring Atopic Dermatitis تعیین شد. ارتباط متغیرها نیز مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: بر اساس نتایج آزمون Unpaired t-test، غلظت سایتوکین‌های IFN-γ و IL-13 به‌طور معنی‌داری در گروه مورد افزایش داشت (به ترتیب 04/0P= و 02/0P=). اما، در آزمون رگرسیون لجستیک، تنها اثر IFN-γ، روی افزایش شانس ابتلا به بیماری در گروه مورد، از نظر آماری معنی‌دار شد (02/0P=).
نتیجه‌گیری: غلظت سایتوکین‌های IFN-γ،IL-13  و IL-4 در شیر مادران دارای شیر‌خوار مبتلا به درماتیت آتوپیک افزایش می‌یابد و در مقابل، غلظت سایتوکین TNF-α در شیر مادران دو گروه یکسان است. البته، شانس ابتلا به درماتیت آتوپیک، با افزایش 10 واحد در غلظت IFN-γ (برحسب pg/mL)، به‌میزان 49% افزایش می‌یابد.


محمود نیک‌سرشت، حمید رجبی، علی نیک‌سرشت،
دوره 73، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اپلین یک ادیپوکاین به‌نسبت جدید است که اثرات مفید آن در برابر مقاومت انسولین گزارش شده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه اثر تمرین مقاومتی غیرخطی و تمرین هوازی تناوبی بر سطح سرمی اپلین-13 و مقاومت انسولین در مردان چاق میانسال بود. روش بررسی: این پژوهش به‌صورت نیمه‌تجربی (Quasi-experimental) که بین ماه‌های آبان و دی 1392 در شهر ایلام انجام گرفت. سی و سه مرد چاق سالم ابتدا بر اساس آمادگی هوازی، سن و درصد چربی یکسان‌سازی شدند و سپس به‌صورت تصادفی در گروه‌های مقاومتی غیرخطی (12 نفر)، هوازی تناوبی (10 نفر) و کنترل (11 نفر) قرار گرفتند. گروه‌های تمرین سه جلسه در هفته برای 12 هفته تمرین داشتند، در حالی‌که آزمودنی‌ها در گروه کنترل سبک زندگی غیرفعال خود را حفظ کردند. تمرین مقاومتی غیرخطی شامل اجرای 40 تا 65 دقیقه تمرین وزنه در شدت‌های مختلف با یک الگوی زمان‌بندی منعطف بود. تمرین هوازی تناوبی شامل چهار نوبت چهار دقیقه‌ای دویدن بر روی نوارگردان با شدت 90-80% ضربان قلب بیشینه و سه دقیقه ریکاوری بین مراحل بود. یافته‌ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروه‌ها در غلظت اپلین-13 و مقاومت انسولین در پیش‌آزمون مشاهده نشد (05/0P>). در مقایسه با گروه کنترل، دو برنامه تمرین به‌طور مشابه و معناداری در کاهش مقاومت انسولین مؤثر بودند، اما غلظت اپلین-13 تنها در گروه تمرین هوازی تناوبی به‌طور معناداری افزایش یافت (04/0P=). نتیجه‌گیری: کاربرد عملی پژوهش حاضر این است که مردان چاق می‌توانند از هر دو برنامه تمرین به‌منظور کاهش مقاومت انسولین استفاده کنند. هرچند، به‌نظر می‌رسد که تمرین هوازی تناوبی (با افزایش اپلین-13) اثرات سودمندتری نسبت به تمرین مقاومتی غیرخطی دارد.
زهرا مفیدی منش، خدیجه عنصری، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 74، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوامل خطرآفرین در بروز سقط، ایجاد التهاب و کاهش ایمنی جنین در نتیجه جهش در پلی‌مورفیسم ژن FCGR2A می‌باشد. این گیرنده تنها گیرنده‌ای است که قادر به میان‌کنش با آنتی‌بادی‌های lgG2 می‌باشد و تنها راه انتقال این ایمونوگلبولین از مادر به گردش خون جنین اتصال آن به کلاس‌های Fcgamma receptor (FcγR) می‌باشد که توسط ژن FCGR2A کد می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلی‌مورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A با خطر ابتلا به سقط مکرر در زنان نابارور می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه مورد-شاهدی، فراوانی پلی‌مورفیسم R/H131 در ژن Fcgamma receptor (FcγRIIA) در 150 زن با سابقه سقط مکرر با داشتن کاریوتاپ نرمال و مقایسه آن‌ها با 150 زن سالم بدون سابقه سقط و داشتن فرزند مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری پژوهشگاه رویان در شهر تهران در اسفند 1393 تا شهریور 1394 صورت گرفت. پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیت‌های خون محیطی، بررسی پلی‌مورفیسم به‌روش Amplification refractory mutation system-polymerase chain (ARMS-PCR) صورت گرفت.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ‌های AA، AG و GG پلی‌مورفیسم R/H131 در ژن FCGR2A در بیماران به‌ترتیب 3/31، 7/54 و 14% و در گروه کنترل به‌ترتیب 3/27، 2/49 و 5/23% بود. ارتباط معناداری بین پلی‌مورفیسم این ژن و خطر ابتلا به سقط در این جمعیت مورد مطالعه وجود نداشت (11/0P=)، همچنین تفاوتی میان سن زنان شرکت‌کننده در هر دو گروه بیمار و کنترل مشاهده نشد (083/0P=).

نتیجه‌گیری: ارتباط معناداری بین پلی‌مورفیسم R/H131 با سقط مکرر در زنان نابارور در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد.


فائقه بهبودی فرح بخش، حسین مقصودی، حمید اسدزاده عقدایی، احسان ناظم الحسینی مجرد،
دوره 75، شماره 4 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی جزو شایعترین سندرم‌های پولیپوزیس است. دلیل آن جهش ژرم‌لاین در ژن (Adenomatous polyposis coli, APC) می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع جهش ژرم‌لاین در کدون ۱۳۰۹ ژن APC و ارتباط آن با تظاهرات خارج روده‌ای در بیماران ایرانی مبتلا به پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی بود.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی- مقطعی از تیر ۱۳۹۱ تا اسفند ۱۳۹۴ در مرکز پیشگیری و تشخیص زودرس پژوهشکده گوارش و کبد دانشگاه شهید بهشتی، بیمارستان طالقانی تهران انجام پذیرفت. در این مطالعه ۳۳ بیمار مبتلا به پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه‌های خون محیطی بیماران جهت بررسی موتاسیون شایع ژن APC جمع‌آوری شد و پس از استخراج DNA ژنومی، تعیین توالی دوطرفه صورت گرفت.
یافته‌ها: با بررسی موتاسیون‌ها در ناحیه خوشه‌ای ژن APC، از میان ۳۳ بیمار در پنج بیمار جهش ژرم‌لاین با حذف پنج نوکلئوتیدی در کدون ۱۳۰۹ (
c.3927_3931delAAAGA)، معادل ۱۵/۲% شناسایی شد. جهش در کدون ۱۳۰۹ با مشخصات کلینیکی و پاتولوژی از جمله تعداد پولیپ‌ها (۰/۰۰۱P=)، درگیری دئودنوم (۰/۰۰۸P=)، پولیپ غده فوندوس (۰/۰۰۲P=) و هیپرتروفی مادرزادی اپیتلیوم رنگی شبکیه (۰/۰۲۱P=) ارتباط معناداری داشت.
نتیجه‌گیری: بررسی یافته‌های مطالعه این احتمال را نشان می دهد که جهش در کدون ۱۳۰۹ ژن APC با پولیپوز شدید و تظاهرات خارج روده‌ای در ارتباط است. در نتیجه ممکن است ارتباطی بین جهش ژرم‌لاین خاص و تظاهرات خارج روده‌ای وجود داشته باشد.

معصومه بابایی، مهرداد هاشمی، بهزاد بنی‌اقبال،
دوره 77، شماره 10 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات پرشمار نشان داده‌اند که miRNA در میان شاخص‌ها و علایم زیستی مختلف سرطان ریه، مهمترین هستند. با متوقف کردن miRNAهای مسبب بیماری (انکوژن) و ایجاد miRNAهای لازم و عملکردی (بازدارنده‌ی توموری)، این RNAهای کوچک تنظیم‌کننده می‌توانند کاربرد درمانی در سرطان داشته باشند. مرگ‌ومیر بالای ناشی از سرطان ریه این واقعیت را مشخص می‌کند که بیشتر بیماران در مرحله پیشرفته بیماری تشخیص داده می‌شوند. استفاده از بیومارکرهای سرمی می‌تواند به تشخیص زودهنگام کمک کند. از این‌رو در پژوهش کنونی میزان بیان miR-137 در سرم افراد مبتلا به سرطان ریه بررسی گردید.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی-توصیفی از شهریور ۱۳۹۶ تا خرداد ۱۳۹۷ انجام گردید. برای انجام این پژوهش، ۱۰۰ نمونه سرم (۵۰ نمونه سرم افراد سالم و ۵۰ نمونه سرم افراد بیمار) از مراجعه‌کنندگان به بیمارستان مسیح دانشوری تهران تهیه و داده‌های فردی و کلینیکوپاتولوژیکی بیماران توسط پرسشنامه‌ای از تمامی افراد گردآوری گردید. سپس جهت بررسی کیفی میزان تغییرات بیان miR-137 از روش Real-time polymerase chain reaction (RT-PCR) استفاده شد.
یافته‌ها: داده‌های به‌دست آمده نشان داد که تفاوت معناداری بین بیان سرمی ژن miR-137 مراحل اول و دوم بیماری وجود نداشت. درحالی‌که در سرم افراد مبتلا به سرطان ریه که در مراحل سوم و چهارم متاستاز بودند میزان بیان     miR-137 به‌ترتیب ۳/۲ (۰/۰۴۲P=) و ۶/۸ (۰/۰۰۳P=) برابر کاهش داشته است.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، بین بیان miR-137 و سرطان ریه ارتباط معناداری به‌دست آمد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb