جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای Cpr

علی محمد حاجی زینعلی، مهدی پناه خواهی،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده

آگاهی و مهارت کامل در انجام عملیات احیا برای کلیه پرسنل پزشکی ضروری است. در بیمارستان های دانشگاهی دستیاران جدیدالورود، خصوصا در ساعات کشیک و در اورژانس بیمارستان ها، در خط مقدم برخورد با بیماران نیازمند به احیا قرار داشته و میزان آگاهی و مهارت ایشان رابطه مستقیمی با مورتالیتی و موربیدیتی ساعات کشیک دارد این پژوهش ضمن نشان دادن میزان آگاهی (برای نیاز به برگزاری کارگاه آموزش قبل از ورود به بخش) و نگرش ایشان در مورد احیا و ارتباط آن با مشخصات فردی هر دستیار، راهکارهای بهبود کیفیت و لزوم توجه به آموزش احیا را متذکر می شود. کلیه دستیاران پذیرفته شده در دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال های 1377 و 1378 (506 نفر) در بدو شروع دوره دستیاری با 50 سوال 4 گزینه ای در 11 مبحث احیا (آگاهی) و 8 سوال چند گزینه ای (نگرش) بطور همزمان در هر سال آزمون شدند و اطلاعات حاصله با نرم افزارهای SPSS و EPI6 آنالیز گردید. میانگین پاسخ صحیح به سوالات 11.8±55% بود، که حداکثر آن مربوط به مبحث آریتمی (68.6%) و برقراری راه هوایی (63.6%) و کمترین آن برقراری راه وریدی (43.1%) و احیا کودکان (31.5%) می گردید. یافته ها در دو سال مشابه بودند. میزان آگاهی با جنس دستیاران (P=0.002)، دانشگاه محل تحصیل دوره عمومی (P=0.031)، رشته پذیرفته شده (P=0.024) و نمره آزمون دستیاری (P<0.001) رابطه داشت. آگاهی مردان بیشتر از زنان بود (میانگین در مردان 57.4% و زنان 54.4%). بیشترین آگاهی در فارغ التحصیلان دانشگاه های کرمان (62%) و شهید بهشتی (60.5%) و کمترین در همدان (48%) و کاشان (37%) بدست آمد. پذیرفته شدگان ارتوپدی (62.5%) و اورولوژی (61.6%) بیشترین و زنان (53.8%) و پزشکی قانونی (51.4%) کمترین آگاهی را داشتند. میزان آگاهی با زمان فارغ التحصیلی دوره عمومی رابطه ای نداشت. در مورد نگرش (با 5 گزینه بسیار زیاد تا بسیار ضعیف)، دستیاران میزان آگاهی خود را اغلب متوسط (76%)، انطباق عملیات احیا رویت شده با اصول علمی را اکثرا متوسط (65.8%)، میزان توان عملی خود را اغلب متوسط (58%)، میزان آموزش احیا در دوره پزشکی عمومی را اکثرا کم (51.5%)، منبع کسب اطلاعات در دوره عمومی را اغلب مطالعات شخصی (74.6%) و آموزش مستقیم در مورد احیا را اکثرا منفی (83%) ذکر کرده و نوعا در کارگاه آموزشی احیا را ندیده اند (92.7%). میزان آگاهی در افراد مورد مطالعه کم (55.8%) است چرا که این آگاهی باید 100% بوده و هر میزان کاهش آن به معنی عدم انجام صحیح احیا و فوت بیمار می باشد. لذا در مراکز پیشرفته دنیا، بازآموزی و اخذ تاییدیه احیا برای کادر پزشکی در دوره های زمانی خاص، ضروری است. دستیاران با آگاهی کمتر، بیشتر در رشته هایی پذیرفته شده اند که با بیمار نیازمند به احیا برخورد بیشتری دارند. تفاوت در میزان آگاهی فارغ التحصیلان پزشکی دانشگاه های مختلف، باتوجه به عدم وجود طرح درس تئوری و عملی و دوره خاص برای احیا در این دوره، نشان دهنده برنامه های آموزشی و تاکیدات دوران دانشگاهی بوده و نیز عدم ارتباط میزان آگاهی با سال های فارغ التحصیلی هم حاکی از کم بودن میزان آگاهی و آموزش اولیه می باشد. نگرش دستیاران، نامناسب بودن میزان آگاهی، توان عملی و آموزش در دوره عمومی، علمی نبودن CPRها و نبودن برنامه و توجه کافی به آموزش را تایید می کند. آموزش احیا در دوران دانشجویی بصورت واحد درسی، در انترنی بعنوان کارورزی، برنامه های بازآموزی و کارگاه آموزشی برای پزشکان عمومی، دستیاران، پرسنل و اساتید و لزوم اخذ تاییدیه سالانه، آموزش همگانی، تجهیز مراکز درمانی و تشکیل کمیته های نظارتی، اجرایی و پژوهشی احیا، نجات بخش بسیاری از نیازمندان به احیا خواهد بود.


ابوطالب بیگی، لیلا سعیدی، هایده سمیعی، فریبا زرین‌کوب، هما زرین‌کوب،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

اتیولوژی پره اکلامپسی واکنش‌های التهابی واسطه آسیب عروقی و فعال شدن اندوتلیوم می‌باشد. CRP یک اندکس بسیار حساس از التهاب سیستمیک است و احتمالا˝ می‌توان از آن به‌عنوان فاکتور پیش‌گویی کننده برای ابتلا به بیماری استفاده کرد. هدف در این پژوهش یافتن یک تست غربالگری یا پیشگویی‌کننده برای تشخیص و شناسایی زودرس زنان در معرض ابتلا به پره اکلامپسی بود.

روش بررسی: در این مطالعه آینده‌نگر برای 170 زن با سن حاملگی 16-10 هفته سطح سرمی CRP سنجیده شد. بعد از زایمان با مراجعه به پرونده بیمار و اطلاع از پیامد حاملگی، بیماران با 4≤CRP و 4>CRP مورد مقایسه قرارگرفتند.

یافته‌ها: ابتدا میانگین سطح سرمی CRP در دو گروه زنان مبتلا به پره اکلامپسی و زنان با پیامد حاملگی طبیعی مقایسه شد، mg/l18/6 در مقایسه با mg/l12/4 (003/0=p). سپس برای اثبات معنی‌دار بودن تفاوت مشاهده شده میان دو گروه بیماران با CRP بالا و پایین در ابتلا به پره اکلامپسی آزمون 2 انجام شد. افراد با 4≤CRP در معرض ریسک بالاتری برای ابتلا به پره اکلامپسی قرار داشتند، به‌عبارتی بیماران با 4≤CRP، 15/6 برابر نسبت به افراد با 4>CRP شانس ابتلا به پره اکلامپسی داشتند، (002/0=p 4/9=k) (28/22-69/0=CI %95، 15/6=OR).

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش تاییدی است بر روی نتایج سایر مقالات ارائه شده در مورد ارتباط مثبت میان افزایش سطوح سرمی CRP در تریمستر اول و وقوع پره اکلامپسی در اواخر حاملگی. مطالعات بزرگتر و با دخالت سایر فاکتورهای التهابی لازم است تا بتوان به یک تست غربالگری قابل قبول و مقرون به صرفه برای شناسایی زنان در معرض خطر ابتلا به پره اکلامپسی دست یافت.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb