13 نتیجه برای Elisa
کوروش فولادساز، محمد انصاری، محمدجواد رسایی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: میگرن نوعی سردرد راجعه مزمن ارثی می باشد. در حال حاضر میلیون ها نفر در جهان از این بیماری باستانی رنج می برند و بار اقتصادی عظیمی را بر جامعه تحمیل می نماید. علت اصلی انجام این مطالعه این است که برطبق شواهد و مقالات موجود هورمون ملاتونین بعنوان مهمترین محصول ترشحی غده پینه آل، قادر است در پیشگیری از بروز حملات میگرن موثر باشد.
مواد و روش ها: در این پژوهش غلظت ملاتونین شب هنگام سرم بیماران مبتلا به میگرن و افراد شاهد توسط کیت الایزا (ELISA) مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. 50 بیمار میگرنی (اکثرا خانم ها و در محدوده سنی 40-20 سال) که برطبق معیارهای IHS مورد تایید متخصص مغز و اعصاب بودند با گروه شاهد (اکثرا آقایان و در محدوده سنی 44-18 سال) مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته ها: آنالیز آماری نشان می دهد که غلظت ملاتونین شب هنگام افراد میگرنی (28.4±32.9) نسبت به افراد شاهد (56.8±75.6) کمتر است و از مقایسه غلظت های ملاتونین سرم افراد شاهد و مبتلایان به میگرن با استفاده از t-test به روش کیت ELISA با P=0.0064 اختلاف معنی داری را نشان می دهد.
نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به نتایج فوق بنظر می رسد که ترشحات غده پینه آل نقش مهمی در همزمان نمودن موجود با شرایط محیطی و سردردهای میگرنی دارد.
علیرضا صالحی نوده، شهروز غفوری، محمد حسین علیمحمدیان، عبدالفتاح صراف نژاد، عباس میرشفیعی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده
تومور مارکر TPS از انواع تومور مارکرهایی است که به سبب ویژگیهای منحصر به فرد فیزیولوژیک خود مانند سهولت در اندازهگیری مقدار آن در سرم مبتلایان به انواع سرطانها مورد توجه خاص قرار گرفته است. این تحقیق بهمنظور ارزیابی کارایی این تومور مارکر در پیشآگهی، کنترل درمان و پیگیری سیر بیماری در مبتلایان به سرطانهای دستگاه گوارش شامل مری، معده و کولو رکتال صورت گرفت.
روش بررسی: اندازهگیری میزان TPS بر روی 109 نفر انجام گردید، از این تعداد 28 فرد سالم و 81 بیمار مبتلا به سرطانهای مختلف دستگاه گوارش شامل 38 بیمار مبتلا به سرطان مری، 20 بیمار مبتلا به سرطان معده و 23 بیمار مبتلا به سرطان کولو رکتال بودند. نمونهگیری در سه نوبت و بسته به روش درمان انجام میگرفت. نمونهها، شامل دو تا سه میلی لیتر از سرم بیماران و افراد سالم بود که به روش الیزا میزان TPS در آنها اندازهگیری شد.
یافتهها: در بیماران که به روشهای مختلف تحت درمان قرار گرفته بودند تغییرات محسوسی در سطح سرمی TPS مشاهده گردید به نحوی که از ورود بیمار به بخش و در طول مراحل درمان و در ترخیص میزان آن کاهش یافت.
نتیجهگیری: اندازهگیری میزان TPS در سرم در پیشآگهی بیماری همچنین در ارزیابی درمان و پیگیری بیماری کمککننده است. با تولید پلی کلونال آنتیبادی برعلیه آنتیژنهای خانواده TPS و با طراحی الگویی مناسب جهت بکارگیری این آنتیبادی میتوان آزمایشات سرولوژیکی لازم را جهت تشخیص و ارزیابی روند بیماری سرطان راهاندازی نمود.
محمد مؤذنی، شری نیواس شارما گائور،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده
تشخیص زودهنگام فاسیولوزیس در پیشگیری و کنترل بیماری اهمیت زیادی دارد. دو گونه مولد این بیماری یعنی فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا از نظر ریختشناسی با یکدیگر شباهتهای زیادی دارند اما در بعضی از ویژگیها متفاوتند. در این مطالعه وجود یا عدم تشابه بین آنتیژنهای خام دفعی- ترشحی و سوماتیک دو گونه انگل با آزمایش الیزا بررسی شد.
روش بررسی: آنتیژنهای خام هر دو گونه (اعم از دفعی- ترشحی و سوماتیک) تهیه و تا زمان استفاده در برودت ºc 20- نگهداری شد. در تهیه آنتی سرم، آنتیژنها با دوز افزایشی ml 5/2-5/0 در پنج نوبت و بهفاصله هفت روز به خرگوشهای آزمایشگاهی تزریق شد. ده روز پس از آخرین تزریق، خونگیری و نمونههای سرم پس از جداسازی، تا زمان استفاده در برودت ºc 20- نگهداری شد. واکنش آنتیژنهای خام هرگونه با آنتیسرم خود (همولوگ) و نیز آنتیسرم گونه دیگر (هترولوگ) با روش الیزا بررسی و مقادیر الیزا (OD) ثبت شد.
یافتهها: مقادیر الیزا هنگام واکنش آنتیژنهای هرگونه با آنتیسرم گونه دیگر در مقایسه با نمونههای کنترل نشان داد که آنتیژنهای هر گونه با آنتیسرم گونه دیگر واکنش قوی نشان میدهد یعنی بسیاری از مواد آنتیژنیک دو گونه مشابهند و در آزمایش الیزا واکنش متقاطع وجود دارد. از طرفی آنتیژنهای فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا با آنتیسرم خود واکنش قویتری را در مقایسه با آنتیسرم یکدیگر نشان دادند و علیرغم وجود تشابه بین بسیاری از مواد آنتیژنیک دو گونه، برخی از این مواد با یکدیگر متفاوتند.
نتیجهگیری: تفاوتهای موجود بین مواد آنتی ژنیک فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا در حدی نیست که مانع از واکنش متقاطع بین دوگونه انگل در آزمایش الیزا بشود و تحقیقات بیشتر برای شناسایی، جداسازی و تخلیص مواد آنتیژنیک هرگونه توصیه میشود.
علی خلوت، عبدالرحمان رستمیان، سیدرضا نجفی زاده، شفیعه موثقی،
دوره 65، شماره 11 - ( 11-1386 )
چکیده
فاکتور روماتوئید (RF) یکی از معیارهای تشخیصی آرتریت روماتوئید (RA) است که در پاتوژنز و شروع آرتریت روماتوئید، اهمیت زیادی دارد. مطالعات نشان داد، کاربرد روشهای مختلف میزان RF مثبت را افزایش میدهد. هدف از این مطالعه اندازهگیری ایزوتایپهای IgM و IgG فاکتور روماتوئید بهروش ELISA و لاتکس و مقایسه آن با یک گروه شاهد میباشد.
روش بررسی: 100 بیمار RA واجد شرایط که بر اساس معیارهای (ACR) تشخیص RA آنها قطعی بود (75 زن و 25 مرد) بهطور تصادفی انتخاب شدند و برای آنها بررسی RF بهروش لاتکس- IgM و بهروش IgG - IgM -ELISA انجام شد. برای افراد سالم شاهد (75 زن و 25 مرد) همزمان RF بهروش IgG - IgM -ELISA انجام گرفت و در آنالیز آماری متغیرها را با 2 مقایسه نمودیم.
یافتهها: اندازهگیری RF نزد بیماران RA بهروش لاتکس IgM و بهروش IgG - IgM -ELISA تفاوت چندانی ندارد. مثبت شدن IgM در بیماران RA در دو روش مترادف با هم مقایسه شد که در این مورد ارتباط معنیداری وجود دارد. (001/0p<، 60/0+r =، Pearson's correlation co efficient).
نتیجهگیری: فاکتور روماتوئید IgM در بیماران RA نسبت به افراد سالم شاهد اختلاف معنیداری را نشان میدهد (001/0 p<، 24/0r =). حدود 75% بیماران RA تأیید شده دارای RF از نوع IgM هستند که اندازهگیری آن با دو روش لاتکس و ELISA تفاوت چندانی ندارند و اندازهگیری IgG نسبت به IgM بهعنوان یک معیار تشخیصی ارجحیت ندارد و افراد سالم فاقد RF از نوع IgM و IgG هستند.
عیسی غلامپور عزیزی، سید حسن خوشنویس، سید جمال هاشمی،
دوره 65، شماره 13 - ( 12-1386 )
چکیده
مایکوتوکسینها سموم قارچی هستند که مهمترین آنها آفلاتوکسینها میباشند. در پی مصرف آفلاتوکسین B1 توسط دامهای شیری، آفلاتوکسین M1 (AFM 1) از راه شیر و لبنیات به انسان منتقل میشوند و بهدلیل اثرات سرطانزایی، فعالیت سرکوب ایمنی و کاهش رشد، بهطور بالقوه برای سلامتی انسان مخاطرهانگیز میباشند.
روش بررسی: در این مطالعه در طی سهماه زمستان 1384 از سوپر مارکتهای شهر بابل، پاکتهای شیر پاستوریزه و استریلیزه (Ultra High Temperature) (UHT) جمعآوری و از نظر آفلاتوکسین M1 (AFM 1) مورد ارزیابی قرار گرفتند. 78 نمونه شیر پاستوریزه و 33 نمونه شیر استریلیزه بهطور کلی 111 نمونه شیر پس از سانتریفوژ چربی روئی آن برداشته و مایع زیرین (skimmed milk) بهروش ELISA رقابتی از نظر AFM1 مورد سنجش قرار گرفتند.
یافتهها: میزان آلودگی AFM1 شیر پاستوریزه در ماههای دی، بهمن و اسفند همگی صد درصد بود و میانگین آن بهترتیب 12/234، 71/222 و 67/234 نانوگرم در لیتر (متوسط 5/230) مشخص گردید و میانگین آن برای شیر استریلیزه 66/221 مشخص شد. بهطور کلی میزان آلودگی آفلاتوکسین M1 شیر پاستوریزه و استریلیزه بین ng/l 259 تا ng/l 193 و میانگین آن ng/l 81/228 بود. صد درصد نمونهها بیش از حد مجاز کمیته اروپایی و غذایی کودکس (ng/l 50) بود. بهعبارتی میزان آلودگی AFM 1 شیر پاستوریزه و استریلیزه شهر بابل در فصل زمستان بیش از چهار برابر حد استاندارد فوق بود. با استفاده از آزمون آماری بین میزان آلودگی آفلاتوکسین M1 شیر و ماههای مختلف ارتباط معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: آلودگی آفلاتوکسین M1 در شیر در این منطقه بالاتر از حد مجاز میباشد.
فهیمه اسدی آملی، مژگان اکبرزاده جهرمی، منصوره عطار، فرنوش آزادبخت،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: کلامیدیاتراکوماتیس عامل بیماریهای تراخم، کنژنکتیویت نوزادان، عفونت انکلوزیونی چشمی بزرگسالان، عفونتهای جنسی و عفونتهای ریوی در نوزادان میباشد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع آنتیبادی ضد کلامیدیاتراکوماتیس در جمعیت بدون عفونت چشمی میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی250 نفر از افراد با گروههای سنی مختلف مراجعهکننده به آزمایشگاه بیمارستان فارابی که بدون عفونت چشمی بودهاند انتخاب شدند و با روش الیزا آنتیبادی IgG و IgM در آنها اندازهگیری شد و از نظر جنس، توزیع سنی، وجود آنتیبادیها IgM و IgG،ارتباط مثبت بودن آنتیبادی با سن و جنس فرد بررسی شد.
یافتهها: از 250 نفر، 125 نفر (50%) زن و 125نفر (50%) مرد. با میانگین سنی 40 سال (یک تا 83 سال) بودند. تعداد 11 نفر (4/4%) IgG مثبت داشتند که پنج نفر زن و شش نفر مرد بودند. افرادی که دارای IgG مثبت بودند همگی بالای 31 سال بودند. تعداد 18 نفر (2/7%) IgM مثبت داشتند که 13نفر زن و پنج نفر مرد بودند که تعداد زنها از مردها بیشتر بوده است. هیچ کدام از افراد به طور همزمان آنتیبادی IgG و IgM نداشتند.
نتیجهگیری: جمعیت مورد مطالعه دارای شیوع پایین از نظر وجود آنتیبادی ضد کلامیدیایی بودهاند. پیشنهاد میگردد که از روشهای سرولوژی برای اسکرینینگ عفونت چشمی در مراکزی که تستهای دیگر در دسترس نمیباشد استفاده شود و در صورت مثبت بودن از تستهای تاییدی آنتیژنی استفاده گردد.
محسن محمدی، علی میرجلیلی، غلام رضا حبیبی، شیرزاد فلاحی، عبدالفتاح صراف نژاد، افشار اعتمادی، سید مهدی بوترابی،
دوره 67، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: آنتیبادیهای علیه dsDNA بهصورت فراوان در سرم بیماران لوپوس اریتماتوس سیستمیک وجود دارد امروزه کیتهای تجاری الایزا از DNAها و اتصالگرهای مختلف DNA برای جداسازی آنها استفاده میکنند. این مطالعه بهمنظور ارزیابی دو منبع مختلف DNA و نیز دو نوع ماده اتصالگر مختلف DNA در سنجش الایزا صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه DNA اشریشیا کلی (25922ATCC) و تیموس گوساله را با درجه خلوص بالا استخراج گردید و بهعنوان آنتیژن جهت کوتینگ و از دو ماده پلی-ال-لیزین و Methylated- BSA جهت پیش کوتینگ مورد استفاده و ارزیابی قرار گرفتند. جهت تعیین حساسیت و ویژگی از نمونههای سرمی از بیماران لوپوس اریتماتوس سیستمیک و افراد سالم اهدا کننده خون در مقایسه با تست ایمنوفلورسانس (IF) و کیت تجاری استفاده گردید با استفاده از نرمافزار SPSS ویراست 15 و آزمون McNemar بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که Methylated- BSA واکنش غیر اختصاصی بسیار کمتری نسبت به پلی-ال-لیزین دارد همچنین حساسیت و ویژگی الایزا با DNA تیموس گوساله در مقایسه با تست ایمنوفلورسنس (IF) و کیت تجاری الایزا بهترتیب 80%، 88% و 100%، 98% بهدست آمد و الایزا با DNA اشریشیا کلی در مقایسه با تست ایمنوفلورسنس (IF) و کیت تجاری الایزا بهترتیب 73%، 69%، 85% و 79% بهدست آمد.
نتیجهگیری: DNA تیموس گوساله بالقوه منبع آنتیژن مفیدی جهت جداسازی آنتیبادیهای علیه dsDNA توسط آزمون الایزا است. همچنین استفاده از Methylated- BSA میتواند نقش موثری در کاهش واکنشهای غیراختصاصی نسبت به پلی- ال- لیزین داشته باشد.
عبدالرضا سودبخش، حبیبالله مرتضوی، محبوبه حاجیعبدالباقی، مهرداد حسیبی، سیروس جعفری، حمید عمادی کوچک، غلامرضا اسماعیلی جاوید،
دوره 67، شماره 6 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه ما روایی آزمون ELISA را در تشخیص بروسلوز مورد بررسی قرار داده و با تعیین دقیق cut-off point برای ELISA حساسیت و ویژگی این آزمون را مشخص کردیم. روش بررسی: در این مطالعه ما 56 مورد قطعی بیماری بروسلوز را بر اساس نتیجه کشت خون و سرولوژی جمعآوری و همراه با 126 مورد کنترل شامل 73 فرد سالم و 53 بیمار تبدار غیر بروسلوزی مورد مطالعه قرار دادیم. مقادیر IgG و IgM به روش ELISA در گروه شاهد و بیمار تعیین و بهوسیله نمودارBox plot و ROC Curve مورد مقایسه قرار گرفت. مقادیری از IgG و IgM که ماکزیمم حساسیت و ویژگی را داشت به عنوان cut-off point تعیین گردید. یافتهها: 19 بیمار کشت خون مثبت از نظر بروسلا ملی تنسیس و 54 بیمار تیتر سرولوژی 160/1 و بالاتر داشتند. نمودار Box plot درجه بالای پراکندگی مقادیر IgG و IgM را در بیماران مبتلا به بروسلوز نسبت به کنترل سالم و کنترل تبدار نشان داد. البته مقادیر IgM در بیماران و افراد گروه شاهد تا حدی با یکدیگر همپوشانی داشتند. منحنی ROC روایی و قابلیت اعتماد ELISA را در تشخیص بیماری بروسلوز نشان داد. سطح زیر منحنی در مورد IgG بیشتر از IgM بود. در نهایت حساسیت و ویژگی ELISA IgG وELISA IgM در چند cut-off point محاسبه گردید. نتیجهگیری: ELISA بهخصوص ELISA IgG آزمون قابل اعتمادی برای تشخیص بیماری بروسلوز است. در مورد ELISA IgG بیشترین حساسیت (9/92% و ویژگی (100%) بهترتیب در cut-off point برابر IU/ml10 و IU/ml50 دیده میشود.
بابک پوراکبری، ستاره ممیشی، امید پژند، سید علیرضا ناجی، فاطمه محجوب، لیلی کوچکزاده، مینا ایزدیار، نیما پروانه، فرح صابونی،
دوره 67، شماره 11 - ( 11-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و هدف: ژنوم
فاز نهفته عفونت ویروس اپشتین- بار (EBV)
در سلولهای بدخیم تقریباً در یکسوم موارد بیماری لنفوم هوچکین یافت میشود.
شناسایی DNA ویروسی میتواند بهطور بالقوه بهعنوان یک
بیومارکر از فعالیت بیماری بهکار رود.
روش بررسی: از نمونه خون 44 بیمار
مبتلا به لنفوم و 44 فرد کنترل جهت استخراج DNA
و اندازهگیری تیتر IgG ضد EBNA-1
ویروس استفاده شد. همزمان بلوکهای پارافینه هر فرد بیمار نیز مورد استخراج DNA قرار گرفت. جهت شناسایی ویروس آزمون Nested PCR
که هر دو تیپ ویروس را شناسایی میکردند، انتخاب شدند.
یافتهها: از 44 بیمار بهترتیب (1/84%)37 آزمون ELISA،
(3/27%)12 Blood PCR
و (6/13%)6 Biopsy PCR
و از افراد کنترل نیز بهترتیب (7/47%)21 و (16%)7 آزمون ELISA و Blood
PCR مثبت داشتند. نتایج آزمونهای ELISA و Blood PCR
و Biopsy PCR
مثبت در گروه بیماران هوچکینی و غیرهوچکینی بهترتیب (84%)21، (24%)6، (16%)4 و
(2/84%)16، (6/31%)6، (5/10%)2 بوده است. مقایسه نتایج این آزمونها بین دو گروه
بیماران تفاوت معنیداری را نشان نداد (مقادیر p
برای ELISA، Blood
PCR و Biopsy
PCR بهترتیب 26/0، 73/0 و 68/0 بوده است).
نتیجهگیری: نتایج مقایسه ELISA و Blood PCR
این مطالعه در طیف سنی اطفال و بالغین بیمار با طیف سنی مشابه در گروه کنترل نشان
داد که تنها در آزمون ELISA و فقط در بین
اطفال تفاوت معنیدار وجود داشت و نتایج حاصل از PCR
معنیدار نبود. بهعلاوه نتایج آزمونها بین بیماران هوچکینی با گروه کنترل فقط در
نتایج ELISA دارای تفاوت معنیدار بود. نتایج آزمونهای
بیماران هوچکینی و غیر هوچکینی در هیچیک از آزمونها تفاوت معنیدار نشان نداد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
غلامعلی کاردر، زهرا پورپاک،
دوره 68، شماره 3 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: شایعترین سن بروز آلرژی غذایی در کودکان، کمتر از یکسال و آلرژی به شیر گاو شایعترین آلرژی غذایی در این سن میباشد. برای تعیین نوع آلرژنی که بیمار به آن حساس است از آزمونهای متعدد اختصاصی تشخیص آلرژی، که یکی از مهمترین آنها ارزیابی IgE اختصاصی علیه آلرژن میباشد، استفاده میگردد. در این مطالعه یکی از بهترین روشهای سنجش IgE اختصاصی که بهروش الایزا انجام میگیرد بر علیه سه نوع پروتیین شیر گاو شامل کازیین، آلفالاکتالبومین و بتالاکتوگلبولین راهاندازی شده است.
روش بررسی: ابتدا دیسکهای حامل آلرژن، طی انکوباسیون کاغذ نیتروسلولزی با هر یک از آلرژنهای مورد مطالعه تهیه شد. پس از انکوبه کردن سرمها بر روی دیسکهای آلرژن، کونژوگه آنزیمی آلکالن فسفاتاز برای تست استفاده گردید. پس از بهینهسازی کلیه متغیرها، همه آنها در کنار هم بهشکل یک کیت طراحی شده و نمونههای سرم مثبت و منفی با آن همزمان با کیتهای تجاری استاندارد ارزیابی و مقایسه گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از ارزیابی IgE اختصاصی در نمونهها با کیتهای طراحی شده در مقایسه کیتهای تجارتی نشان دادند که ویژگی کیتهای طراحی شده در این طرح برای کازیین، آلفالاکتالبومین و بتالاکتوگلبولین بهترتیب 93%، 7/89% و 8/82% و حساسیت آنها بهترتیب 3/86%، 3/81% و 6/89% بوده و با مقادیر بهدست آمده از کیتهای تجاری مشابه بودند (اختلاف معنیدار دیده نشد).
نتیجهگیری: با توجه به حساسیت و ویژگی بالای کیتهای طراحی شده و نتایج مشابه با کیتهای تجاری میتوان نتیجهگیری نمود که این کیتها را میتوان در داخل با قیمت تمام شده ارزانتر تهیه نموده و آنها را بهعنوان جایگزین کیتهای تجاری گرانقیمت جهت امور تشخیصی بهکار برد.
ثمیله نوربخش، مهدی شکرابی، زهره کلباسی، آذردخت طباطبایی، حسن تنکابنی، لادن افشار خاص، محمد وفایی شاهی،
دوره 68، شماره 5 - ( 5-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت مایکوپلاسمایی در کودکان شایع بوده و شناخت
علایم عصبی ناشیاز آن ازنظر شروع درمان سریع اهمیت ویژهای دارد. هدف
مطالعه مقایسه میزان آنتیبادی
اختصاصی مایکوپلاسما پنومونیه در مایع مغزی نخاعی کودکان تبدار با درگیری حاد
سیستم عصبی مرکزی (مننگوآنسفالیت، گیلن باره، میلیت عرضی، آتاکسی) با کودکان بدون
علایمعصبی بود.
روش بررسی: در یک بررسی مقطعی- مورد شاهدی (88-1386) در بخش کودکان
بیمارستانهای رسولاکرم و مفید تهران با روش الیزا، IgG اختصاصی مایکوپلاسما
پنومونیه در مایع مغزی نخاعی 55 مورد و 10 شاهد اندازهگیری شد. بعد از مقایسه متغیرها،
حساسیت و ویژگی تست با تعیین سطح زیر منحنی راک مشخص شد.
یافتهها: بیماران بین پنج ماه
تا 13سال (میانگین 84/3±43/3 سال) بودند. آنتیبادی
بیماران بالاتر از گروه شاهد بود و همخوانی ضعیفی بین بیماران و شاهد وجود داشت (26/0±08/0 در
برابر 001/0±001/0،
02/0p=). در منطقه زیر منحنی ROC
معادل 87/0 (96/0-78/0، %95
CI) (0001/0p<) و Cut off آنتیبادی
0025/0 با حساسیت 73%، ویژگی 90%، ارزش اخباریمثبت 100% و ارزش اخباریمنفی 8/28%
بود. کمترین سطح آنتیبادی در مننژیت آسپتیک و بالاترین در گیلن باره
و علایم نورولوژیک فکال بود.
نتیجهگیری: مقادیر اندک (0025/0) آنتیبادی
اختصاصی مایکوپلاسما در مایع مغزی نخاعی کودکان تشخیصی است. این تست در کودکان تبدار
با علایم عصبیحساسیت 73% و ویژگی 90% و ارزش اخباریمثبت بالا (100%) اما ارزش
اخباریمنفی پایین (8/28%) دارد. مایکوپلاسما یکی از
موارد نادر مننژیت آسپتیک کودکان است. وجود DNA مایکوپلاسما در مایع نخاع شایع نبوده (2%)، اما در موارد مشکوک
افزودن این تست به اندازهگیری آنتیبادی در مایع نخاع کمککننده است.
محمد فرهادی، آذردخت طباطبایی، مهدی شکرآبی، ثمیله نوربخش، شیما جوادینیا، یاسر قوامی،
دوره 70، شماره 7 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوک اورئوس سوپرآنتیژنهای زیادی ترشح میکند که در التهاب مخاط سینوسها و ایجاد رینوسینوزیت مزمن نقش دارند. هدف این مطالعه، بررسی وجود این سوپرآنتیژنها در بافت پولیپ بینی مبتلایان به رینوسینوزیت مزمن و مقایسه آن با گروه کنترل بود.
روش بررسی: آنالیز بافت پولیپ بینی در 38 بیمار و نمونه مخاطی 14 کنترل از نظر وجود سوپرآنتیژنهای اگزوتوکسین A، B، C، D و TSST1 با روش RT-PCR و ELISA انجام شد.
یافتهها: در بررسی RT-PCR در 2/88% بیماران و 5/45% گروه کنترل حداقل یک سوپرآنتیژن شناسایی شد که از نظر آماری اختلاف معنیداری دارد (03/0P=). در بررسی کلی از نظر سوپرآنتیژنها با روش ELISA در 100% بیماران و 5/35% گروه کنترل حداقل یک سوپرآنتیژن شناسایی شد که از نظر آماری اختلاف معنیداری داشت (001/0P<).
نتیجهگیری: نشان داده شد که بین سوپرآنتیژنهای استافیلوکوکی و پولیپ بینی و احتمال دخالت آنها با پاتوژنز پولیپوز بینی ارتباط وجود دارد.
سپیده مرادخانی، محمدمهدی محمدی، حمید دانشور، نسرین بازرگان هرندی، محمدرضا بانشی،
دوره 70، شماره 10 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتیت آتوپیک یکی از رایجترین بیماریهای پوستی مزمن، التهابی و خارشدار بین اطفال میباشد. تاثیر قطعی مواد موجود در شیر مادر در پیشگیری از انواع بیماریهای التهابی (همچون درماتیت آتوپیک) مورد بحث است. هدف از این مطالعه، اندازهگیری غلظت سایتوکینهای اینترفرون- گاما، فاکتور نکروز تومور- آلفا، اینترلوکین- 13 و اینترلوکین- 4 در شیر مادر و رابطهی آنها با درماتیت آتوپیک در شیرخواران بود.
روش بررسی: نمونههای مورد از شیر مادران دارای شیرخوار مبتلا به درماتیت آتوپیک انتخاب گردیدند. همزمان با آن نمونههای کنترل از شیر مادران دارای شیرخوار غیر مبتلا به درماتیت آتوپیک (یا هرگونه بیماری آلرژیک دیگر) انتخاب شدند. غلظت سایتوکینهای التهابی و ضدالتهابی ذکر شده موجود در شیر مادر با تکنیک الایزا اندازهگیری شد. اطلاعات دموگرافیک با استفاده از یک فرم جمعآوری اطلاعات اخذ گردید. همچنین، شدت بیماری بر اساس شاخص (SCORAD) Scoring Atopic Dermatitis تعیین شد. ارتباط متغیرها نیز مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج آزمون Unpaired t-test، غلظت سایتوکینهای IFN-γ و IL-13 بهطور معنیداری در گروه مورد افزایش داشت (به ترتیب 04/0P= و 02/0P=). اما، در آزمون رگرسیون لجستیک، تنها اثر IFN-γ، روی افزایش شانس ابتلا به بیماری در گروه مورد، از نظر آماری معنیدار شد (02/0P=).
نتیجهگیری: غلظت سایتوکینهای IFN-γ،IL-13 و IL-4 در شیر مادران دارای شیرخوار مبتلا به درماتیت آتوپیک افزایش مییابد و در مقابل، غلظت سایتوکین TNF-α در شیر مادران دو گروه یکسان است. البته، شانس ابتلا به درماتیت آتوپیک، با افزایش 10 واحد در غلظت IFN-γ (برحسب pg/mL)، بهمیزان 49% افزایش مییابد.