46 نتیجه برای Icu
شیوا صیرفیان، بهار باستانی،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده
برخی از بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه یا ICU که دچار نارسایی حاد کلیه شده اند نیاز به دیالیز می یابند. انجام همودیالیز به روش مرسوم و متناوب، خطر افت فشارخون و عدم دفع کافی مایعات و توکسین ها را از بدن دارد. دیالیز صفاقی نیز خطر پریتونیت دارد و اثر بخشی آن کمتر از همودیالیز است. به همین دلایل و نبودن بخش دیالیز در بیمارستان الزهرای اصفهان، از روش همودیالیز مداوم بصورت ورید به ورید یا CVVHD) Continuous Venovenous Hemodialysis) برای نخستین بار در کشورمان در مورد 3 بیمار ICU استفاده شد. روش و مواد: با استفاده از مامبران پلی سولفان، پمپ خون و محلول دیالیز صفاقی و یک پرستار ثابت، بیماران بین 24-12 ساعت همودیالیز شدند. نتایج: 1) کلیرانس اوره بین 18-50 ml/min بود. 2) میزان اولترافیلتراسیون بین 1000-160 میلی لیتر در ساعت بود. 3) با دیالیز، خونریزی متوقف شده اختلال انعقادی و اکسیژناسیون بهبود یافت. 4) همه بیماران دچار هایپرگلیسمی و هایپوترمی شدند. 5) هر 3 بیمار (2 نفر به علت سپتی سمی و 1 نفر به علت هیپوتانسیون) فوت نمودند. نتیجه گیری: روش CVVHD با وسایل ابتدایی موجود جایگزین مناسب همودیالیز و دیالیز صفاقی و قادر به دفع زیادتر مایعات و توکسینها خواهد بود.
عبداله عرب محمدحسینی،
دوره 56، شماره 5 - ( 4-1377 )
چکیده
خونریزی داخل بطنی از علل مهم مرگ و میر نوزادان نارس می باشد و عوامل متعددی در ایجاد آن دخالت دارند. یکی از عوامل مورد بحث در مقالات مختلف نقش زایمان طبیعی در ایجاد آن می باشد که این فاکتور در مطالعات مختلف ثابت نشده است. با توجه به افزایش روزافزون سزارین در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر بر آن شدیم که در یک مطالعه آینده نگر تاثیر سزارین و زایمان طبیعی را در بروز خونریزی داخل بطنی در نوزادان نارس بررسی نماییم. در این مطالعه 122 نوزاد نارس با سن داخل رحمی کمتر از 24 هفته که در طی مدت سه سال در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) بستری شدند مورد بررسی قرار گرفتند. از 47 نوزاد متولد شده با زایمان طبیعی 15 نوزاد (31/1 درصد) و از 71 نوزاد متولد شده با سزارین 23 نوزاد (32/4 درصد) دچار خونریزی داخل بطنی شدند که اختلاف معنی داری بین این دو دسته مشاهده نگردید. بنابراین زایمان به روش سزارین تاثیر در پیشگیری از خونریزی داخل بطنی نداشته و نمی تواند دلیلی برای انجام سزارین باشد.
منصور ملائیان،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده
دیورتیکول مکل شایعترین ناهنجاری مادرزادی دستگاه گوارش است (2، 3، 4) که عوارض آن در 4% افراد مبتلا، بصورت شکم حاد دیده می شود (3، 4، 7). در طی 12 سال اخیر از 1364 تا 1376 تعداد 58 کودک مبتلا به دیورتیکول مکل در بیمارستان کودکان امیرکبیر تحت درمان قرار گرفتند. 84% بیماران (49 نفر از 58 بیمار) در رده سنی زیر 6 سال قرار داشتند. نسبت مبتلایان پسر به دختر 4 به 1 بود. 69% بیماران (40 نفر) سمپتوماتیک بودند و 31% (18 نفر) در لاپاراتومی بعلل دیگر کشف شدند. شایعترین شکل تظاهر بالینی، انسداد روده بود که 60% بیماران سمپتوماتیک را شامل می شد. خونریزی گوارشی در 25% بیماران سمپتوماتیک دیده شد. مخاط هتروتوپیک معده در همه 10 موردی که تظاهر بالینی شان خونریزی گوارشی بود، دیده شد (100%)، در حالیکه این بافت هتروتوپیک تنها در 22% افراد بدون علامت وجود داشت. نتیجه اینکه دیورتیکول مکل یکی از بیماریهای اصلی است که در تشخیص افتراقی کودکان با خونریزی گوارشی حاد، انسداد روده و درد شکم با علت نامعلوم باید مورد توجه قرار گیرد و مخاط هتروتوپیک در عارضه دار شدن دیورتیکول مکل نقش اساسی دارد.
سیدهبت الدین برقعی، مسعود متصدی زرندی، حسین محبی،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده
هیستیوسیتوزیس ایکس به گروهی از حالت های بالینی اطلاق می شود که با پرولیفراسیون منتشر سلول های رسیده هیستیوسیت همراه با سلول های رتیکولواندوتلیال Foamy مانند که حاوی قطرات چربی هستند و تعداد متغیری از ائوزینوفیل و بافت همبند مشخص می گردد. این سلول ها باعث توده های تور مانند در استخوان ها و ارگان های مختلف بدن می شوند و نتیجتا علایم کلینیکی مختلفی ایجاد می کنند. ممکن است بصورت حاد و Fulminant یا مزمن و با پیشرفت آهسته باشد. در این گزارش، طفل سه ساله ای که مبتلا به نوع مزمن HSC می باشد با گرفتاری ارگان های مختلف معرفی می گردد. این بیمار گرفتاری استخوان تمپورال بصورت اوتیت مزمن میانی COM، ترشح چرکی مزمن گوش راست و گرانولویشن کانال خارجی، گرفتاری هیپوفیز بصورت دیابت بی مزه و گرفتاری احشا داخلی شکم بصورت بزرگی طحال و کبد دارد.
حشمت مویری،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده
مقدمه: قبلاَ ندول ها یا تومورهای بیضه در بیماران با هیپرپلازی مادرزادی آدرنال به خوبی توصیف شده است. این عارضه عمدتا در مبتلایان به کمبود آنزیم 21 هیدروکسیلاز گزارش گردیده و موارد معرفی شده در این مقاله موارد هشتم و نهم از بیماران گزارش شده با نقص آنزیمی 11 هیدروکسیلاز همراه با تومور دو طرفه بیضه است که تاکنون گزارش شده اند.
مواد و روشها: در این گزارش دو برادر 7/5 ساله و 5 ساله با علائم بلوغ زودرس و فشار خون بالا و بزرگی غیر یکنواخت و نامنظم بیضه ها معرفی شده اند.
یافته ها: اندازه بیضه ها در هر دو بیمار بعد از شروع درمان با استروئید کاهش واضح یافتند که این فرایند معرف تومور از نوع هیپرپلازی بقایای آدرنال (Adrenal rest tumor) می باشد که تحت تاثیر ACTH رشد یافته اند. در تشخیص افتراقی این تومورها، تومور سلولهای لیدیگ نیز مطرح است که بیوپسی بیضه کمک چندانی در افتراق این دو از هم نمی کند.
نتیجه گیری و توصیه ها: نهایتا به نظر می رسد که بهترین روش برخورد با بزرگی غیر یکنواخت بیضه ها در بیماران مبتلا به هیپرپلازی مادرزادی آدرنال، انجام بیوپسی بیضه و متعاقب آن مشاهده پاسخ درمانی این تومورها به درمان سرکوب کنندگی ACTH با مقادیر کافی استروئید می باشد و برداشتن بیضه ها در این بیماران ضرورتی ندارد.
ارمغان فرداصفهانی، محمد افتخاری، نوید علی یاری زنوز، محسن ساغری، داود بیکی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر درمان با ید رادیواکتیو بر روی عملکرد غدد جنسی مردان و زنان مبتلا به سرطان های پاپیلری و فولیکولر تیروئید بود.
مواد و روش ها: در مجموع 246 بیمار در سنین باروری (159 زن و 87 مرد) وارد مطالعه شدند و برحسب میزان تجمعی ید دریافتی گروه بندی شده، حداقل 12 ماه پیگیری شدند. برای آقایان، آزمایش های FSH و LH و تستوسترون و در تعدادی آنالیز مایع اسپرم و برای بانوان، آزمایش های FSH و LH، استروژن و پروژسترون انجام شد.
یافته ها: متوسط مقادیر FSH سرم در آقایان بعد از هربار درمان، نسبت به قبل از درمان افزایش قابل توجه نشان می داد (P<0.01) و از نظر آماری، ارتباط معنی داری با مقدار تجمعی ید دریافتی داشت (P<0.001). در 35.8% بیماران کاهش تعداد اسپرم ها نیز بچشم می خورد که در 73.7% موارد با کاهش تحرک آنها همراه بود. در 36.8% بیماران، در طی پیگیری، کاهش اسپرم ها پایدار ماند و در 20.7% موارد افزایش FSH پایدار ماند. بین تغییرات سطح FSH با تغییر شمارش اسپرم برحسب افزایش دوز درمانی ارتباط معنی دار بدست آمد (P<0.005). تستوسترون و LH سرم در آقایان ارتباط حائز اهمیت با دریافت ید نداشت (P=0.47). در بانوان، هیچیک از هورمون های هیپوفیزی-گونادی، ارتباط معنی داری با دریافت ید رادیواکتیو نشان نمی دادند و علائم بالینی اختلال عملکرد جنسی بروز نکرد. همچنین ناباروری در هیچیک از این بیماران خانم مشاهده نشد، صرفا یک مورد سقط بروز کرد.
نتیجه گیری و توصیه ها: بنظر می رسد سلول های رده اسپرماتوگونی برخلاف سلول های لیدیک، حساسیت پرتویی نسبتا زیادی دارند (حداقل به صورت گذرا) که وابسته به مقدار تجمعی ید رادیواکتیو دریافتی است، اما در رده اووگونی، حساسیت پرتویی ناچیز بنظر می رسد.
زاهد حسین خان، مصطفی محمدی، پیام اقتصادی،
دوره 64، شماره 5 - ( 5-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعات قبلی دقت آزمون لبگزه با آزمون مالامپاتی مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه دقت آزمون لبگزه (ULBT) با آزمونهای فاصله دندانهای ثنایا، تیرومنتال و استرنومنتال در ارزیابی راه هوایی فوقانی و پیشگویی لولهگذاری دشوار میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعه آیندهنگر، 380 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. در تمام بیماران پیش از القای بیهوشی، کلاس آزمون لبگزه، فاصله دندانهای ثنایا، تیرومنتال و استرنومنتال تعیین گردید. پس از القای بیهوشی نیز نمای حنجره براساس تقسیمبندی کورمک تعیین گردید. درجه 3 و 4 معادل انتوباسیون دشوار در نظر گرفته شد. بهترین نقاط با بالاترین دقت توسط منحنی ROC برای هر یک از آزمونها تعیین گردید. حساسیت و ویژگی آزمونها در پیشگویی دشواری انتوباسیون محاسبه و مقایسه گردید.
یافتهها: در 19 بیمار (5%) لولهگذاری دشوار بود. کلاس 3 آزمون لبگزه، فاصله دندانهای ثنایا کمتر از 5/4 سانتیمتر، فاصله تیرومنتال کمتر از5/6 سانتیمتر و فاصله استرنومنتال کمتر از 13 سانتیمتر، لولهگذاری دشوار در نظر گرفته شد. اختلاف معنیداری بین دو جنس در لولهگذاری دشوار یافت نشد، اما تمامی آزمونهای به کار گرفته شده بالا در مقادیر ذکر شده اختلاف معنیداری در دو گروه با نمای لارنگوسکوپی داشتند (Mc-Nemar، 005/0P<). میزان ویژگی و دقت آزمون لبگزه به میزان معنیداری از آزمونهای تیرومنتال، استرنومنتال و فاصله بین دندانهای ثنایا بیشتر است (به ترتیب ویژگی96/91 % در مقابل01/77%، 64/70% و 27/82% و دقت 05/91% در مقابل 58/76%، 32/71%، 84/81% و53/90%).
نتیجهگیری: آزمون لبگزه با داشتن بالاترین دقت و ویژگی نسبت به آزمونهای فاصله استرنومنتال، تیرومنتال و فاصله بین دندانهای ثنایا در ارزیابی راه هوایی مناسبتر است.
محمد رضا هادیان، هوشنگ دادگر، زهرا سلیمانی، محمد رحیم شاهبداغی، شهره جلائی،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده
زمینه و هدف :فلج مغزی، واژهای است که برای توصیف نوعی از اختلال حرکتی بکار میرود که به دنبال آسیب غیر پیشرونده مغزی بوجود میآید و به دلیل آسیب به سامانه اعصاب مرکزی، با اختلالات حرکتی، گفتاری و اختلال در رفلکسهای تغذیهای همراه است. فقدان کنترل و هماهنگی عملکرد های دهانی- حرکتی در نتیجه عدم تکامل رفلکسهای تغذیهای، روی تولید صداهای گفتاری موثر میباشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط بین وضعیت رفلکسهای تغذیه ای و وضعیت تولید در کودکان فلج مغزی اسپاستیک است.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بر روی 52 بیمار پنج تا ده ساله فلج مغزی اسپاستیک مراکز و مدارس توانبخشی و کلینیکهای خصوصی انجام شد. گردآوری اطلاعات مربوط به وضعیت رفلکسهای تغذیهای از طریق مشاهده و معاینه مستقیم بیماران و ارزیابی تولید، از طریق آزمون اطلاعات آوایی تصویری صورت گرفت. تحلیل آماری از طریق نرمافزار SPSS و آزمونهای Chi-square و Fisher&aposs exact test انجام شد.
یافتهها: وضعیت غیر طبیعی رفلکس های جویدن و زبان نسبت به سایر رفلکس ها فراوانی بیشتری داشت و ارتباط بین وضعیت رفلکس لب با تولید صداهای ĉ/v/m/y/r/p/ و وضعیت رفلکس جویدن با تولید صداهای /z/s/ و رفلکس گاز گرفتن با تولید صداهای š /z/j/l/ معنیدار بود. بین وضعیت رفلکس چرخشی و زبان با تولید صداها ارتباط معنیداری پیدا نشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش، در کل میتوان استنباط کرد که آنچه در تولید صداها تاثیر میگذارد احتمالا وضعیت اندامهای موثر در تولید آن صداها در حین عملکرد تولیدی است و در کودکان فلج مغزی به دنبال عدم تکامل رفلکسهای تغذیهای وضعیت ناهنجار اغلب در حین تلاشهای حرکتی گفتار بروز میکند که میتواند بر روی تولید تاثیر بگذارد.
فرحناک اسدی، پروین اکبری اسبق، نیلوفر حاجی زاده،
دوره 64، شماره 10 - ( 7-1385 )
چکیده
میکروآلبومینوری همراه با افزایش خطر مشکلات قلبی- عروقی در بیماران دچار پرفشاری خون است ولیکن مطالعهای بطور اختصاصی اثرات کاهش میکروآلبومینوری در بهبود هیپرتروفی بطن چپ (LVH) در کودکان دچار پرفشاری خون را مورد بررسی قرار نداده است.
روش بررسی: این مطالعه : 55 بیمار 11 تا 19 ساله دچار پرفشاری خون اولیه مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران بطور همزمان با داروهای هیدروکلروتیازید و Angiotensin Converitng Enzyme Inhibitor (ACEI) درمان می شدند. پنج بیمار برای کنترل فشار خون مهارکننده گیرنده آنژیوتانسین Angiotensin (ARB) Receptor Blocker دریافت میکردند. در ابتدا و 12 ماه پس از درمان Left Ventricular Mass (LVMI) Index بوسیله اکوکاردیوگرافی و نیز نسبت میکروآلبومین به کراتی نین MA/Cr در ادرار بررسی شد. در صورت نسبت MA/Cr بیش از μg/mg30 میکروآلبومینوری و g/m 2.76/38LVMI> بعنوان هیپرتروفی بطن چپ در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج در این بررسی وزن، سطح بدن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک همگی ارتباط مستقیم با LVMI داشتند ولی ارتباط میکروآلبومینوری، فشار خون سیستولیک و(BMI) Body Mass Index با LVMI بسیار واضح تر بود. در این بررسی میکروآلبومینوری قویترین عامل در پیگیری LVMI بود.
نتیجهگیری: نتایج میکروآلبومینورمی یک عامل مهم و قوی در پیش بینی LVH در کودکان و نوجوانان دچار پرفشاری خون بوده و کاهش میکروآلبومینوری موجب عدم بروز و یا بهبودی LVH در آنان میشود.
زاهد حسین خان، شهریار اربابی، علیرضا ابراهیم سلطانی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده
در این مقاله تاریخچه، ارزیابی راههوایی پیش از بیهوشی و نحوه برخورد با بیماری که احتمال میرود اداره راههوایی وی مشکل باشد و یا احتمال دشواری اداره راههوایی در وی پیشبینی نشده است مورد مرور قرار میگیرد. اکثر مقالات اخیر در زمینه وسایل جدید برای اداره راههوایی و کاربرد آنها در شرایط مختلف در این مقاله لحاظ شدهاند. این مقاله علل راههوایی مشکل را مورد بررسی قرار میدهد و برای برخورد با بیمارانی که بهنظر میرسد راههوایی مشکل دارند راهحلهای مناسبی ارائه میدهد.
اکبر میرصالحیان، فرخ اکبری نخجوانی، امیر پیمانی، فرشته جبل عاملی، سید محمد میرافشار، محمد حمیدیان،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده
شیوع باکتریهای تولیدکننده بتالاکتامازهای وسیعالطیف (ESBLs) در بخشهای ICU منجر به محدودشدن راههای کنترل عفونت و گزینههای درمانی صحیح شده است. هدف مطالعه تعیین فراوانی و ارزیابی اپیدمیولوژی گونههای آنتروباکتریاسه مولد ESBL در بیماران بخشهای ICU میباشد.
روش بررسی: ابتدا بهمدت هفت ماه تعداد 150 نمونه از ادرار، خلط، خون، زخم و سایر منابع بالینی بیماران بستری در بخش ICU جمعآوری سپس باکتریها ایزوله و تعیین هویت شدند. سپس از نظر تولید ESBLs، با استفاده ازروش(DAD) مطابق دستورالعمل NCCLS غربالگری شدند. گونههای که در معیارهای غربالی ESBL قرار گرفتند، با استفاده از آزمایشهای تاییدی در حضور کلاولانیک اسید بررسی شدند.
یافتهها: از مجموع 150 ایزوله، 133(3/89%) نمونه حداقل به یکی از نشانگرهای سفالوسپورین مورد آزمایش مقاوم بودند. 121(6/80%) ایزوله به تمامی نشانگرهای مورد مطالعه مقاومت نشان دادند. 89 (3/59%) از ایزولهها تولیدکننده ESBL بودند. شایعترین گونههای آنترو باکتریاسیه تولیدکننده ESBL عبارت بودند از: کلبسیلا پنومونیه 33 (74/76%)، اشرشیاکلی 20 (60/60%)، آنتروباکترکلوآکه 8 (05/47%) و ضمنا˝ تمامی نمونهها به ایمی پنم حساس بودهاند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر حاکی از آن است که باکتریهای خانواده آنتروباکتریاسه مولد ESBLs در بیماران بخش ICU از شیوع بالایی برخوردارند. افزایش میزان این گونهها غالبا˝ ناشی از تجویز غیرمنطقی آنتیبیوتیکها است که رفع این مشکل مستلزم بهکارگیری عوامل ضد میکروبی جدید و محدود نمودن استفاده غیرضروری از عوامل ضدمیکروبی و افزایش بهرهگیری از ابزارهای کنترل عفونت میباشد.
زاهد حسین خان، فلورا میرعظیمی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده
شکست در انتوباسیون داخل تراشه یکی از مهمترین علل مرگ و میر در بیماران بیهوش محسوب میشود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر حرکت رو به جلوی فک تحتانی در پیشبینی لولهگذاری مشکل میباشد.
روش بررسی: در یک مطالعه آیندهنگر، 300 بیمار (بیش از 16 سال سن) که کاندید جراحی انتخابی بودند، وارد شدند. میزان حرکت رو به جلوی فک تحتانی در هر یک از بیماران پیش از بیهوشی توسط یک متخصص بیهوشی اندازهگیری شد. بر اساس تعریف، این مقدار برابر است با اختلاف فاصله بین دندانهای پیشین فک پائین و بالا در حالت طبیعی و حداکثر پیشآمدگی فک تحتانی بر حسب میلیمتر. در زمان انتوباسیون متخصص بیهوشی دیگری نمای لارنگوسکوپیک را بر اساس طبقهبندی Cormack و Lehane تعیین مینمود. بر اساس تعریف نمای لارنگو-سکوپیک III و IV بهعنوان انتوباسیون دشوار در نظر گرفته شدند.
یافتهها: در 21 بیمار انتوباسیون دشوار بود. فقط در یک بیمار امکان انتوباسیون وجود نداشت و در بقیه با موفقیت انجام شد. میانگین میزان حرکت فک در گروه بیماران با انتوباسیون آسان به میزان معنیداری از بیماران با انتوباسیون دشوار بیشتر بود. (بهترتیب 95/1 ± 42/6 میلیمتر در برابر 26/1 ± 58/3 میلیمتر، (001/0 P<) بکارگیری رقم پنج میلیمتر و کمتر برای پیشبینی انتوباسیون دشوار با حساسیت 86/92% و ویژگی 43/70% همراه بود.
نتیجهگیری: میانگین میزان حرکت فک تحتانی در بیماران با انتوباسیون آسان از بیماران با انتوباسیون دشوار بیشتر است. لذا این حرکت میتواند در انجام لارنگوسکوپی و انتوباسیون بسیار مهم باشد.
رضا حکمت، سهیلا طالبی، محسن موهبتی،
دوره 65، شماره 5 - ( 5-1386 )
چکیده
یکی از محدودیتهای موجود برای بررسی کارکرد دیاستولیک بطن چپ با روش اکوکاردیوگرافی وابستگی تعدادی از پارامترهای مورد استفاده به حجم داخل عروق میباشد. اخیرا˝ تعدادی از پارامترهای جدید را مستقل از حجم مطرح نمودهاند البته اطلاعاتی که این نظریه را حمایت نمایند هنوز محدود میباشد. در این مطالعه سعی شد میزان وابستگی هر یک از این پارامترها نسبت به حجم سنجیده شود.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 13 بیمار نارسایی مزمن کلیه که بهطور مرتب سه بار در هفته همودیالیز میشدند، انجام شده است. تمام پارامترهای دیاستولیک، کارکرد سیستولیک بطن چپ، دیامتر ورید اجوف تحتانی و میزان کلاپس آن با دم، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک یک ساعت قبل و بلافاصله بعد از دیالیز ثبت گردید.
یافتهها: نتایج بدست آمده شامل عدم تغییر کارکرد سیستولیک بطن چپ بعد از دیالیز، کاهش ارتفاع موج E بعد از دیالیز، افزایش Deceleration Time (DT) بهدنبال دیالیز (144/4- = t 001/0 P=)، عدم تغییر در ارتفاع موج A، کاهش قابل توجه در نسبت E/A بعد از دیالیز (46/2 = t 03/0 P=)، عدم تغییر قابل توجه در حرکت دیاستولیک آنولوس (E´)، (A´) به روش T issue Doppler (TD) (35/0- = t 724/0 P=) و عدم تغییر در EF Slope در بررسی CMM Color M .mode دریچه میترال بود.
نتیجهگیری: برخی پارامترهای TD، CMM مستقل از حجم داخلی عروقی بوده و در شرایط مختلف بهعنوان معیار قابل اطمینان برای بررسی وضعیت دیاستولیک بطنی قابل استفاده میباشند.
نسترن ایزدیمود، احمد یراقی، فرزاد قشلاقی، راحله مجیری،
دوره 66، شماره 3 - ( 3-1387 )
چکیده
تشنج از مهمترین علایم مسمومیتها میباشد. با توجه بهتفاوت در میزان دسترسی افراد به سموم و مواد در مناطق مختلف، مقدار ماده موثره داروهای ساخت کارخانجات مختلف و نیز عدم کنترل در خرید و فروش مواد خطرناک مثل سموم کشاورزی، در این مطالعه به بررسی علل، درمان و پیامد تشنج در بیماران مسموم با مواد تشنجزا پرداخته شد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی بر روی 2220پرونده بیمار مسموم با سموم تشنجزا در سالهای 82-1380 بستری در بخش مسمومین بیمارستان نور انجام و موارد منجر به تشنج مشخص گردید. اطلاعات شامل سن، جنس، نوع ماده مصرفشده، نوع تشنج تونیک کلونیک ژنرالیزه (ایزوله یا پایدار)، داروی کنترلکننده تشنج و پیامد مسمومیت در پرسشنامه ثبت و با آزمونهای 2 واریانس یکطرفه آنالیز گردید. یافتهها: از میان 63 بیمار مسموم دارای تشنج، 33 نفر مرد و 30 مورد زن بودند. اکثریت بیماران مسموم دچار تشنج در گروه سنی 40-15 سال قرار داشتند (28 بیمار). شایعترین مسمومیتهای ایجادکننده تشنج مسمومیت با داروهای ضد افسردگی سهحلقهای (7/39%) سموم ارگانوفسفره (5/17%)، کاربامازپین (9/7%) و سموم ارگانوکلره (3/6%) بودند، اما از نظر میزان تشنجزایی این مواد، بیشترین میزان تشنج پایدار در مسمومین با سموم ارگانوکلره (25%)، ارگانو فسفره (75/18%)، TCA (75/18%)، و کاربامازپین (5/12%)، مشاهده گردید. با افزایش سن، تشنج کاهش پیدا میکرد. نوع تشنج با نوع ماده ارتباط داشت. بهترین داروی کنترلکننده تشنجات میدازولام (25%) بود. مرگ و میر در شش بیمار با و یا بدون عارضه کلیوی مشاهده گردید.
نتیجهگیری: تفاوت در نوع مسمومیتها میتواند بهدلیل تفاوت در دسترسی باشد. میدازولام با عوارض کمتر و عدم داشتن منع مصرف در مسمومیتها انتخاب مناسبی جهت کنترل تشنج پایدار است.
علیرضا کریمییزدی، امیر آروین سازگار، حمید رضا آقایان، سید موسی صدر حسینی، بابک ارجمند، علی توسلی، سید حسن امامی رضوی،
دوره 66، شماره 9 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای مختلفی برای بازسازی گوش در بیماران مبتلا به میکروتیا بهکار میرود. یکی از موارد، غضروف دندهای است که از خود بیمار یا از جسد تهیه میشود. هدف این مطالعه بررسی نتایج حاصل از بازسازی لاله گوش با استفاده از غضروف دندهای هموگرافت فرآوری شده در بانک فرآوردههای پیوندی ایران میباشد.
روش بررسی: این مطالعه بر روی 10 بیمار مبتلا به میکروتیای مادرزادی که در فاصله مهر 1385 تا تیر 1386 جهت عمل جراحی ترمیم لاله گوش به بیمارستان امام خمینی تهران مراجعه کرده بودند، انجام شده است. ترمیم گوش با استفاده از غضروف دندهای هموگرافت و براساس الگوی تهیه شده از گوش بیمار در بخش گوش و حلق و بینی انجام گرفت. شکل ظاهری لاله گوش، ضخامت غضروف و واکنش نسجی در فواصل پیگیری بیماران بررسی شد.
یافتهها: میانگین سن بیماران 085/11 سال (حدود اطمینان 57/5) و میانگین مدت پیگیری 29/6 ماه (حدود اطمینان 12/3) بود. از نظر سمت درگیری، در شش مورد گوش راست، دو مورد گوش چپ و دو مورد دیگر درگیری دو طرفه مشاهده شد. از نظر حفظ وضعیت ظاهری قسمتهای مختلف گوش پیوند شده، در 11 گوش ظاهر هلیکس 100% حفظ شده بود و در 10 گوش هماهنگی کامل لبول با هلیکس وجود داشت. ارتفاع و عرض گوش بازسازی شده در مقایسه با سمت سالم یک تا دو میلیمتر اختلاف داشت. شایعترین واکنشزودرس قرمزی محل بود. عوارض دیررس شامل بیرونزدگی بخشی از غضروف و عفونت زخم بود که در یک بیمار دیده شد.
نتیجهگیری: استفاده از غضروف هموگرافت فرآوری شده جهت بازسازی لاله گوش در میکروتیای مادرزادی با نتایج کوتاهمدت قابل قبول همراه است. میزان جذب در این روش بسیار پائین و عوارض زودرس و تاخیری نسبتا اندک است.
سیدعلی امامی، امیررضا فرهود، علی گنجعلی خان حاکمی، مسعود گنجی، سیدمحمدجواد مرتضوی،
دوره 67، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده
800x600 زمینه و هدف: در طی پیشرفت آرتروسکوپی،
در طی سه دهه اخیر، از بلوک داخل مفصلی که با تزریق ماده بیحس کننده به داخل مفصل
صورت میگیرد، برای انجام آرتروسکوپی استفاده شده است. در این مطالعه، تأثیر بلوک
داخل مفصلی زانو به وسیله ترکیب بوپیواکائین، لیدوکایین و آدرنالین در آرتروسکوپی زانو
بررسی شده است.
روش بررسی: در 41 بیمار فاقد
سابقه بیماری زمینهای (محدوده سنی: 18 تا 55 سال)، آنستزی جهت انجام آرتروسکوپی تشخیصی
زانو، با تزریق 10 میلیلیتر بوپیواکائین 5/0 درصد به اضافه 10 میلیلیتر
لیدوکائین دو درصد همراه با آدرنالین 100000/1 به داخل مفصل صورت گرفت. درد و نیاز
به ضد درد در حین انجام آرتروسکوپی، مدت زمان انجام عمل، حجم مایع استفاده شده در آرتروسکوپی،
مدت زمان بیدردی و نیاز به ضد درد بعد از انجام آرتروسکوپی، میزان درد بیمار بر
اساس Visual Analogue Scale (VAS) در حین ترخیص
از بخش مراقبت بعد از عمل و رضایت بیمار و جراح از روش آنستزی، مورد ارزیابی قرار
گرفت.
یافتهها: 68% بیماران درجه درد خفیف و 29% درجه درد متوسط را
گزارش نمودند و تنها یک مورد درجه درد شدید داشت، به همین دلیل برای وی بیهوشی عمومی
در حین انجام آرتروسکوپی به کار برده شد. میانگین VAS معادل 78/2
حاصل شد. 78% بیماران و در 80% موارد جراح، میزان رضایت عالی و خوب را گزارش
نمودند.
نتیجهگیری: با توجه به میزان رضایت بالای بیمار و جراح و میانگین VAS حاصل شده، ساده بودن
انجام بلوک داخل مفصلی و همچنین عوارض مختلف مربوط به روشهای آنستزی دیگر، روش
آنستزی داخل مفصلی میتواند به عنوان یک روش ساده، مؤثر و کمخطر در انجام آرتروسکوپی
زانو مطرح باشد.
Normal
0
false
false
false
EN-GB
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
حسن رادمهر، محمود شهزادی، علیرضا بخشنده، یوسف طرفی،
دوره 67، شماره 5 - ( 5-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: درمان جراحی اندوکاردیت دریچه تریکوسپید شامل برداشتن دریچه، جایگزینی دریچه و استفاده از روشهای ترمیمی میباشد. هدفمطالعه بررسی نتایج اعمال جراحی اندوکاردیت تریکوسپید میباشد.
روشبررسی: در یک مطالعه گذشتهنگر، 67 بیمار مبتلا به اندوکاردیت عفونی تریکوسپید که طی سالهای 86-1376 به بخش جراحی قلب بیمارستان امام خمینی ارجاع و اندیکاسیون جراحی داشتند وارد شدند. بیماران به سه روش برداشتن دریچه بهتنهایی، جایگزینی دریچه و استفاده از روشهای ترمیمی تحت درمان جراحی قرار گرفتند. پیگیری تمام بیماران از طریق اکوکاردیوگرافی بوده است.
یافتهها: میانگین سن بیماران 35/7±52/25 سال بود و 63/74% بیماران مذکر بودند. ترمیم دریچه بیشترین نوع عملی بود کهصورت گرفته بود (72/56%). عمل مجدد بهصورت اورژانس در هشت بیمار (94/11%) صورت گرفت. موربیدیتی پس از عمل در 36/28% موارد دیده شد و میزان مورتالیتی 51/13% بود. 37 بیمار مراجعه منظم داشتند و پیگیری شدند. در دوران پیگیری اگرچه کسر جهشی EF و قطر انتهای دیاستول بطن راست (EDRVD) و ابعاد بطن راست پساز عمل تغییر معنیداری نسبت به قبل از عمل نشان نمیدادند، ولی فشار شریان ریوی و شدت نارسایی دریچه تریکوسپید پساز عمل کاهش یافته بود. کلاس عملکردی نسبت به قبل از عمل تغییر معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: با توجه به اپیدمیولوژی خاص مبتلایان اندوکاردیت عفونی با نارسایی دریچه تریکوسپید بهنظر میرسد تعویض دریچه در برخی بیماران بهتر از ترمیم دریچه میباشد که شاید بهدلیل خرابی شدید و فرم پیشرفته تخریب دریچه و عدم امکان ترمیم مفید باشد.
Normal 0 false false false EN-GB X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4
800x600
سیما سبزهخواه، غلامحسن واعظی، اعظم بختیاریان، ابوالفضل سالاریانزاده، محمد زارع حقیقی،
دوره 67، شماره 8 - ( 8-1388 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: از
مهمترین نوروترانسمیترها در رفتار ترس دوپامین میباشد. مسیر دوپامینرژیک
مزولیمبیک دارای نقش اساسی در رفتارهای هیجانی بوده و در بیماری پارکینسون دخیل می
باشد. هدف از این تحقیق نقش سیستم دوپامینرژیک در ایجاد ترسمی باشد.
روش بررسی: در
این پژوهش اثر تزریق درون بطنی مغز، آگونیست و آنتاگونیست گیرنده D2 سیستم دوپامینرژیک بر بروز رفتار
ترس در رت نر بررسی شد. در این تحقیق از هارمالین خالص به عنوان یک داوری
هالوسینوژنیک که باعث حالت توهم و ترس در حیوان میگردد به عنوان گروه کنترل مثبت
و از سالین به عنوان گروه شاهد جهت بررسی مقایسهای با گروههای تحت تیمار با
بروموکریپتین و سولپیراید استفاده شد. دستگاه Elevated plus-maze برای تست رفتاری استفاده شد. جهت
تیمار گروههای تجربی دوزهای مختلف بروموکریپتین و سولپیراید در نظر گرفته شده
است.
یافتهها: نتایج
حاصل از تزریق درون بطنی سولپیراید در رتها، اختلاف معنیداری را در بروز رفتار
ترس نشان دادند. درحالی که
تزریق مقادیر µl/Rat(10 و 15) اختلاف معنیداری
را با 05/0p< نشان ندادند. نتایج حاصل از
تزریق درون بطنی مقدار µl/Rat(95 و 65) بروموکریپتین در
رتها، اختلاف معنیداری را در بروز رفتار ترس نشان دادند. در حالی که تزریق µl/Rat(80 و 70) اختلاف معنیداری را نسبت به گروه شاهد نشان
نداد.
نتیجهگیری: تأثیر احتمالی سیستم دوپامینرژیک در فرآیند ترس، بهخصوص
گیرندههای D2 که باعث تقویت ترس شده که
در این رابطه عملکرد مشابه آگونیست و آنتاگونیست این گیرنده در مهار یا بروز
فرآیند رفتار ترس قابل توجه است.
حمید قادری، کورش شمیمی، فریدون معظمی، سیدحسن امامی رضوی، علی امینیان، سید مهدی جلالی، رضا افغانی، مرتضی نوع پرست، سید حبیب اله دشتی، سعید صفری، علیرضا احمدوند، سیده عادله میرجعفری دریاسری، فاطمه السادات نعیمی،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: با توجه به شیوع آپاندیسیت در دومین و سومین دهه عمر،
زخم آن از نظر مسائل زیبایی حائز اهمیت میباشد، اسکار بعد از جراحی عامل مهمی جهت
رضایت بعد از عمل بیماران میباشد از طرفی آموزش قدیمی در مورد بستن زخمهای
آپاندیسیت تاکیدی بر بستن زخمها بهروش مجزا (Separate) دارد.
روش
بررسی: از فروردین 1386 الی فروردین 1387 از 321 بیمار
مراجعهکننده به اورژانس جراحی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران که کاندید جراحی آپاندکتومی بودند، 278
(6/86%) بیمار دارای آپاندیسیت بدون عارضه بودند که به یک
کارآزمایی بالینی وارد شدند. همه بیماران بهروش مشابهی تحت بیهوشی و جراحی قرار
گرفتند و تصادفی در دو گروه بستن زخم بهروش بخیههای Interrupted 139n= و بستن زخم بهروش بخیه سابکوتیکولر Subcuticular 139n= قرار گرفتند. بیماران بهمدت چهار
هفته از نظر وجود علایم عفونت و وجود ترشح چرکی از محل زخم، وجود درد در محل زخم،
وجود گرمی در محل عمل، وجود تورم یا اریتم در محل تحت پیگیری قرار گرفتند.
یافتهها: بین میانگین سن و جنس در بیماران دو گروه اختلاف معنیداری
مشاهده نشد. بین فراوانی بروز عوارض محل زخم نیز در بین دو گروه اختلاف معنیداری
وجود نداشت. پنج مورد در گروه بخیههای interrupted و هشت مورد در گروه
بخیه subcuticular،.
نتیجهگیری: بستن
زخم بهروش subcuticular شانس عوارض زخم را افزایش نمیدهد
و با توجه به نتایج زیبایی بهتر بخیههای subcuticular، بهنظر میرسد این روش در ترمیم زخم
آپاندکتومی بدون عارضه روش ارجح میباشد.
رضا نفیسی مقدم، احمد شجری، پگاه روزبه،
دوره 68، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه
و هدف: حوادث عروقی مغز بهعنوان گروه مهمی از طیف عوارض نارس
بودن نوزاد (کمتر از 37 هفته) مطرح میباشد. خونریزی داخل بطنی و هیدروسفالی شایعترین
فرم این حوادث بهشمار میآیند. بیشترین خطر برای نوزادان نارس کمتر از 28 هفته
حاملگی و یا وزن کمتر از 1000 گرم است که
شیوع ICH در آنها 30%
است. با غربالگری و پایش نوزادان نارس و محصولات زایمانهای
طولکشیده و پر استرس توسط اولتراسونوگرافی Real-time میتوان این ضایعات را تشخیص داده و درمان
کرد و بر عوارض و پیشآگهی تاثیر مثبت گذاشت. این مطالعه بهمنظور بررسی یافتههای
سونوگرافیک مغز در 60 نوزاد نارس متولد شده در بیمارستانهای شهر یزد انجام شده
است.
روش
بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی بوده که بهروش مقطعی انجام
شده است. جامعه مورد بررسی تمامی نوزادانی بودند کهطبق تعریف نارسبودن (سن کمتر
یا مساوی 37 هفته) در بیمارستانهای شهر یزد از دیماه 84 لغایت تیرماه 85 بهدنیا آمدند.
یافتهها: در پایان بررسی در مجموع 52 نوزاد (67/86%) از نمونههای
ما نوزادان با وزن هنگام تولد کمتر از 2500 گرم (LBW) بودند. از 52 بیمار دچار LBW، پنج نوزاد (6/9%) دچار خونریزی
داخل بطنی (IVH) و پنج نوزاد (6/9%) دچار
هیدروسفالی و یک نوزاد (9/1%) دچار هالوپروزنسفالی
بود و هشت بیمار دارای وزن نرمال هیچ یافته غیر طبیعی در سونوگرافی خود نداشتند.
نتیجهگیری: برای
جلوگیری از حوادث عروقی مغز در مرحله اول باید از زایمان سخت و تولد نوزاد نارس
جلوگیری کرد. در نوزادان نارس یافتههای سونوگرافی مغز ارتباط قوی با وزن نوزاد
دارد.