جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای Igm

فروغ اعظم طرآبادی، مژگان شایگان، غلام رضا بابایی، علی طالبیان،
دوره 60، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده

مقدمه: حدود سه دهه می باشد که عفونت (CMV=Cytomegalovirus) بعنوان مشکل انتقال خون در افرادی که سیستم ایمنی نابالغ یا فاقد کارآرائی لازم دارند، شناخته شده است. در صورتی که فرد کاندید پیوند، قبلا با این ویروس آلوده نشده باشد و نتوان آنتی بادیهای ضد CMV  را به روشهای سرولوژیک در خون وی ردیابی نمود، ممکن است از طریق انتقال خون یا عضو پیوندی دچار عفونت اولیه گردد. بیماران دیالیزی هم در معرض آلودگی با این ویروس قرار دارند. علاوه بر آن غلظت بتادومیکروگلوبولین  (?2-MG=Beta- 2Microglobulin) نیز در آنان افزایش می یابد.
مواد و روشها: با توجه به شیوع آلودگی با CMV و افزایش غلظت بتادومیکروگلوبولین طی عفونت با این ویروس و در بیماران تحت دیالیز، شیوع آنتی بادی های IgG و IgM ضد سیتو مگالوویروس را در 128 بیمار تحت درمان با همودیالیز نگهدارنده نامزد پیوند کلیه مراجعه کننده به آزمایشگاه تشخیص طبی مرکزی سازمان انتقال خون و 1040 فرد سالم اهدا کننده خون و غلظت بتادومیکروگلوبولین، را در سرم 48 نفر از افراد تحت دیالیز با 35 نفر از افراد سالم به روش (ELISA)مقایسه نمودیم. جهت دیالیز برای 15 نفر از افراد تحت دیالیز از فیلتر R5 از جنس (Cuprophan) و 7 نفر از فیلتر از جنس (Polysulphone) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان دادند که:
1- 90 درصد افراد سالم و 89.8 درصد بیماران تحت درمان با همودیالیز نگهدارنده از نظر  CMV IgG  مثبت بودند. در بررسی آماری نتایج با (P<0.05)، اختلاف معنی دار مشاهده نشد که این امر نشان دهنده انتشار وسیع ویروس در جامعه است.
2-0.2 درصد از افراد سالم و 2.3 درصد بیماران IgM CMV مثبت بودند که این اختلاف از نظر آماری با (P<0.01) معنی دار می باشد.
3-غلظت بتادومیکروگلوبولین در گروه بیماران تحت دیالیز شدیدا افزایش یافته است و در بین گروه کنترل و بیماران باP=0.001) ) اختلاف آماری معنی داری وجود دارد، بین فیلترهای رایج مصرفی از نظر غلظت این پروتئین تفاوتی وجود ندارد.
نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه نتایج CMV IgM بیمارانی که کاندید پیوند کلیه و تحت دیالیز بودند با افراد سالم اختلاف معنی داری را نشان می دهد. نتیجه مطالعه حاضر بیانگر افزایش شدید ?2-MG در بیماران تحت دیالیز میباشد. در مورد بررسی ارتباط غلظت  ?2-MG با همه انواع فیلترهای مورد استفاده در مراکز دیالیز، پیشنهاد می گردد مطالعه گسترده تری بعمل آید.


سیدعلی فخر طباطبائی، زاهد حسین خان، سعید حمیدی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: نظر به اینکه گیرنده های کلینرژیک نخاعی یک عمل ضد درد خصوصا در مقابل دردهای سوماتیک دارند، می توان با تجویز داخل ساک نخاعی مهار کننده های کولین استراز (نئوستیگمن) این اثر را تقلید و تقویت کرد. پژوهش اخیر به منظور تعیین تاثیر نئوستیگمین اینتراتکال در کاهش درد پس از عمل جراحی دیسک کمر طراحی و انجام شد.

مواد و روشها: طی یک مطالعه مداخله ای-تجربی از تیرماه 1379 لغایت شهریور 1380 در بیمارستان امام خمینی تهران 66 بیمار مبتلا به بیرون زدگی (اکستروژن) یک طرف و یک فضای دیسک کمر بطور تصادفی به دو گروه 33 نفری کنترل (ک) و نئوستیگمین (ن) تقسیم و طی بیهوشی عمومی با تکنیک مشابه تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در پایان جراحی به داخل ساک نخاعی در گروه-ک 2 cc سالین نرمال و در گروه-ن 100 میکروگرم نئوستیکمین متیل سولفات (0.2 cc در ترکیب با 1.8 cc سالین نرمال) تزریق شد. میزان درد محل جراحی در ساعات 1، 4، 8 و 12 پس از عمل با روش چارت 10 سانتی متری مقیاس آنالوگ بینایی (VAS) Visual Analogue Scale اندازه گیری شد. مقدار مرفین تجویز شده پس از عمل، بعنوان داروی ضد درد کمکی، در 24 ساعت اول و نیز عوارض احتمالی بعد از جراحی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: میانگین نمره VAS درد محل جراحی در ساعات اول و چهارم به ترتیب در گروه-ن (Standard Error Mea=SEM=0.36) و 2/24 و (SEM=0.28) و 1/82 و در گروه-ک (SEM=0.39) و 5/36 (SEM=0.37) و 5/61 و میانگین مخدر تجویز شده در 24 ساعت اول در گروه-ن (SEM=0.4) و 0/9 میلی گرم و در گروه-ک (SEM=0.65) و 4/7 میلی گرم بود که این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار بودند (P<0.05). در هیچ یک از بیماران دو گروه نقص عصبی جدید و نشت مایع نخاعی از محل برش جراحی مشاهده نشد و شیوع تهوع و استفراغ در دو گروه ک و ن (به ترتیب 15% و 24/2%) از لحاظ آماری تفاوت معنی داری نداشت.

نتیجه گیری و توصیه ها: در این پژوهش دریافتیم تجویز 100 میکروگرم نئوستیگمین هیپرباریک اینتراتکال یک روش ضد درد سالم، موثر و با عوارض جانبی حداقل جهت کنترل درد پس از جراحی دیسک کمر بوده، موجب کاهش قابل ملاحظه مصرف مخدر پس از عمل می شود.


احمد تاج‌الدین، ژامک خورگامی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

هدف این مطالعه مقایسه کریز و نارسایی تنفسی بعد از عمل جراحی تایمکتومی در بیماران با میاستنی گراویس در دو روش آماده سازی با رژیم دارویی خوراکی و تزریقی پیریدوستیگمین است.
روش بررسی: مطالعه بر روی 101 بیمار‍ مبتلا به میاستنی گراویس انجام شد. در گروه شاهد داروی آنتی‌کولین استراز خوراکی با داروهای تزریقی جایگزین ‌شد. در گروه مورد، پیریدوستیگمین با دوز قبلی تا زمان جراحی ادامه ‌یافت و بلافاصله قبل از بیهوشی آخرین دوز پیریدوستیگمین با مقدار کمی آب به بیمار خورانده می‌شد. بعد از جراحی نیز داروهای خوراکی ادامه داده می‌شد.
یافته‌ها: طول مدت بستری در گروه مورد که داروی خوراکی تا هنگام عمل جراحی ادامه یافته بود، به‌طور متوسط 98/3 روز و در گروه شاهد 34/6 روز بود (003/0P=). در گروه شاهد در هشت مورد (16%) کریز تنفسی بعد از جراحی رخ داد در‌حالی‌که از 51 بیمار در گروه مورد تنها در یک مورد (2%) کریز تنفسی بعد از عمل وجود داشت (014/0P=). نیاز به انتوباسیون مجدد در یک بیمار در گروه مورد و در شش بیمار در گروه شاهد انجام شده است (053/0P=). نیاز به پلاسمافرز در پنج بیمار از گروه شاهد و در یک بیمار از بیماران گروه مورد بوده‌ است (098/0P=).
نتیجه‌گیری: ادامه داروهای آنتی کولین استراز خوراکی تا هنگام عمل جراحی و بعد از آن، باعث کاهش کریز میاستنی و نارسایی تنفسی بعد از جراحی و کاهش نیاز به پلاسمافرزیس و کاهش طول مدت بستری می‌شود. این روش ممکن است باعث کاهش نیاز به انتوباسیون و تهویه مکانیکی شود. به این ترتیب این روش ممکن است مرگ و میر به‌دنبال تایمکتومی را نیز کاهش دهد.


فهیمه اسدی آملی، مژگان اکبرزاده جهرمی، منصوره عطار، فرنوش آزادبخت،
دوره 66، شماره 8 - ( 8-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کلامیدیاتراکوماتیس عامل بیماری‌های تراخم، کنژنکتیویت نوزادان، عفونت انکلوزیونی چشمی بزرگ‌سالان، عفونت‌های جنسی و عفونت‌های ریوی در نوزادان می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع آنتی‌بادی ضد کلامیدیاتراکوماتیس در جمعیت بدون عفونت چشمی می‌باشد. 

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی250 نفر از افراد با گروه‌های سنی مختلف مراجعه‌کننده به آزمایشگاه بیمارستان فارابی که بدون عفونت چشمی بوده‌اند انتخاب شدند و با روش الیزا آنتی‌بادی IgG و IgM در آن‌ها اندازه‌گیری شد و از نظر جنس، توزیع سنی، وجود آنتی‌بادی‌ها IgM و IgG،ارتباط مثبت بودن آنتی‌بادی با سن و جنس فرد بررسی شد. 

یافته‌ها: از 250 نفر، 125 نفر (50%) زن و 125نفر (50%) مرد. با میانگین سنی 40 سال (یک تا 83 سال) بودند. تعداد 11 نفر (4/4%) IgG مثبت داشتند که پنج نفر زن و شش نفر مرد بودند. افرادی که دارای IgG مثبت بودند همگی بالای 31 سال بودند. تعداد 18 نفر (2/7%) IgM مثبت داشتند که 13نفر زن و پنج نفر مرد بودند که تعداد زن‌ها از مردها‌ بیشتر بوده است. هیچ کدام از افراد به طور هم‌زمان آنتی‌بادی IgG و IgM نداشتند.

نتیجه‌گیری: جمعیت مورد مطالعه دارای شیوع پایین از نظر وجود آنتی‌بادی ضد کلامیدیایی بوده‌اند. پیشنهاد می‌گردد که از روش‌های سرولوژی برای اسکرینینگ عفونت چشمی در مراکزی که تست‌های دیگر در دسترس نمی‌باشد استفاده شود و در صورت مثبت بودن از تست‌های تاییدی آنتی‌ژنی استفاده ‌گردد.


مینا میرنظامی، بهفر پاکباز، زینب سعیدی نژاد،
دوره 71، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه: دیسکراتوز مادرزادی، یک بیماری نادر ارثی با میزان شیوع در حدود یک در یک میلیون نفر می‌باشد. این بیماری توسط تریاد کلاسیک تغییرات ناخن، رنگ پوست مشبک و لکوپلاکیای مخاط دهان مشخص می‌شود. مرگ زودرس اغلب با نارسایی مغز استخوان، عفونت‌ها، عوارض ریوی یا بدخیمی همراه است. معرفی‌ بیمار: بیمار پسر 16 ساله، بدون سابقه بیماری خاصی که با تب و لرز ضعف و بی‌حالی مراجعه و با تشخیص اولیه Sepsis در بیمارستان ولیعصر (عج) بستری گردید. در آزمایشات، پان‌سیتوپنی داشت که بیوپسی مغز استخوان انجام گردید. در معاینه، ضایعات هایپوپیگمانته منتشر در تنه و اندام‌ها، دیستروفی ناخن‌ها و لکوپلاکی مخاط دهان مشهود بود. بیوپسی پوست منطبق با بیماری دیسکراتوز مادرزادی بود. نتیجه‌گیری: لکوپلاکی و ضایعات پوستی باید در سنین پایین به‌خصوص افراد بدون سابقه مصرف تنباکو مورد توجه قرار گیرد. توجه به سابقه خانوادگی، معاینه فیزیکی و به‌ویژه تظاهرات خونی اهمیت به‌سزایی دارد. تشخیص و درمان به موقع دیسکراتوز مادرزادی باعث بهبودی پیش‌آگهی بیماران می‌شود.
امیر هوشنگ احسانی، فاطمه غلامعلی، محبوبه سادات حسینی، ناهید حسن‌پور، پدرام نورمحمدپور،
دوره 72، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر به‌منظور ارزیابی نتایج بالینی و میزان عوارض استفاده از Intense Pulsed Light (IPL) جهت درمان خال اسپایلوس (Nevus spilus) طراحی و اجرا شده است. روش بررسی: در یک مطالعه نیمه‌تجربی، 14 بیمار با تشخیص بالینی خال اسپایلوس مراجعه‌کننده به کلینیک لیزر بیمارستان رازی تهران از 1389 تا 1391 وارد مطالعه شدند. پس از تایید آسیب‌شناسی با سیستم IPL با پارامترهایی مطابق با تیپ پوست و محل ضایعه طی یک تا سه جلسه با فاصله 21-14 روز طی سه ماه درمان شدند. دو ماه پس از اتمام درمان، اثر درمانی بر مبنای عکس‌های گرفته شده و میزان رضایت بیماران و کنترل عوارض ارزیابی شد. یافته‌ها: بهبود عالی ‌در یک بیمار، بهبود خوب در هشت بیمار و بهبود اندک تا صفر در پنج بیمار حاصل شد. عارضه پایداری گزارش نشد. بیماران جوانتر و بیمارانی که ضایعه را در زمان کوتاهتری داشتند به درمان پاسخ بهتری دادند (002/0P=). نتیجه‌گیری: IPL‌ درمانی موثر و ایمن در مورد خال اسپایلوس است؛ اما مطالعات دیگری جهت بررسی کفایت و عوارض درمان توصیه می‌شود.
لیلا قاسمپور شیرازی، شیرین رفیعی طاری،
دوره 73، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: علت بروز تهوع و استفراغ شدید دوران حاملگی Hyperemesis gravidarum (HG) ناشناخته است، پژوهش‌های اخیر در جهان، به نقش احتمالی هلیکوباکترپیلوری در بروز آن اشاره دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط عفونت هلیکوباکتر‌پیلوری با تهوع و استفراغ شدید حاملگی بود. روش بررسی: در مطالعه مورد- شاهدی از اردیبهشت 1392 به‌مدت شش ماه از میان بیماران مراجعه‌کننده به متخصص زنان شهر مرودشت، 63 نفر با تهوع و استفراغ شدید برای گروه مورد و 60 نفر که فاقد این علامت و علت مراجعه‌شان مراقبت‌های درمانی بود به‌عنوان گروه شاهد به‌روش تصادفی انتخاب و همسان‌سازی شدند. تیتر آنتی‌بادی‌های اختصاصی هلیکوباکتر‌پیلوری (IgG, IgM) سرم افراد دو گروه به‌روش الایزا اندازه‌گیری و مقایسه شد. یافته‌ها: 49 نفر از 63 نفر گروه مورد دارای IgG مثبت و 12 نفرشان IgM مثبت شدند، 48 از 60 نفر شاهدان دارای IgG مثبت و 20 نفرشان IgM مثبت گردیدند. میانگین تیتر آنتی‌بادی IgG گروه مورد 91/33±6/51 و گروه شاهد 27/36±7/54 شد (685/0P=). میانگین تیتر آنتی‌بادی IgM در گروه مورد 86/16±7/27 و در گروه شاهد 62/25±6/32 بود (675/0P=) که تفاوت معناداری بین این دو از لحاظ آماری مشاهده نشد. بین گروه خونی و تهوع و استفراغ شدید حاملگی تفاوت معناداری از لحاظ آماری دیده شد (002/0P=). نتیجه‌گیری: بین تهوع و استفراغ شدید حاملگی با تیتر آنتی‌بادی‌های حاد و مزمن هلیکوباکترپیلوری ارتباطی مشاهده نشد. از آنجا که این باکتری در ایجاد تهوع و استفراغ شدید بارداری موثر و یکی از عوامل خطرزا محسوب می‌شود برای اثبات این رابطه، پژوهش‌های‌ بیشتری با استفاده از روش‌های تشخیصی عفونت فعال هلیکوباکترپیلوری لازم است.
علی عامری،
دوره 78، شماره 3 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پوست یکی از شایعترین سرطان‌ها و ملانوما (Melanoma) کشنده‌ترین نوع سرطان پوست می‌باشد. خال ملانوسیتیک (Melanocytic nevi) و ملانوما هر دو از ملانوسایت‌ها (سلول‌های تولیدکننده رنگدانه) به‌وجود می‌آیند، اما خال ملانوسیتیک خوش‌خیم و ملانوما بدخیم هستند. این مقاله یک مدل یادگیری عمیق (Deep learning) برای طبقه‌بندی (Classification) این دو ضایعه پوستی ارایه می‌کند.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که در بهمن ۱۳۹۸ در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد، از مجموعه داده عکس‌های درماسکوپی Human against machine with 10000 training images, (HAM10000)، هزار تصویر خال ملانوسیتیک و هزار تصویر ملانوما استخراج گردید. از هر مورد، ۹۰۰ تصویر به شکل تصادفی برای آموزش سیستم انتخاب شدند و ۱۰۰ تصویر باقیمانده برای تست اختصاص داده شد. یک مدل یادگیری عمیق شبکه عصبی کانولوشنال (Convolutional neural network)، با استفاده از AlexNet (Krizhevsky et al., 2012) به‌عنوان مدل از پیش ‌آموزش دیده شده (Pretrained)، به‌کارگرفته شد. در ابتدا این شبکه با ۱۸۰۰ تصویر آموزش داده شد و سپس عملکرد آن بر روی ۲۰۰ تصویر ارزیابی گردید.
یافته‌ها: مدل پیشنهادی به دقت ۹۳% (Accuracy) در طبقه‌بندی تصاویر به دو کلاس خوش‌خیم و بدخیم دست یافت. همچنین مساحت زیر منحنی Receiver operating characteristic (ROC)، ۹۸/۰، حساسیت ۹۴% (Sensitivity) و اختصاصیت ۹۲% (Specificity) به‌دست آمد. همچنین با تنظیم پارامتر آستانه طبقه‌بندی مدل، امکان افزایش حساسیت، به قیمت کاهش اختصاصیت وجود دارد و بالعکس.
نتیجه‌گیری: با توجه به دشواری تشخیص ملانوما حتی برای متخصصین با تجربه، یافته‌های این مطالعه، توانایی بالای یادگیری عمیق را در تشخیص سرطان پوست نشان می‌دهد.

عاطفه قصوری، میترا جبل‌عاملی، بهزاد ناظم‌رعایا، رکسانا نجفیان،
دوره 81، شماره 7 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سردرد پس‌از اسپاینال یک عارضه‌ی شایع می‌باشد. با‌توجه به اهمیت ‌این مسئله مطالعه‌ حاضر با هدف مقایسه‌ی تاثیر آتروپیننیوستیگمین و ‌اندانسترون در پیشگیری از بروز سردرد پس‌از اسپاینال انجام شد.
روش بررسی: ‌این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سو کور است که از اردیبهشت تا مرداد 1400 بر روی 60 زن کاندید سزارین انجام شد. افراد به سه گروه 20 نفره تقسیم شدند. برای گروه اول 20 میکروگرم نیوستیگمین و 10 میکروگرم آتروپین به ازای هر کیلوگرم وزن تجویز شد و برای گروه دوم چهار میلی‌گرم ‌اندانسترون تجویز گردید و گروه سوم حجم مشابه نرمال سالین دریافت کردند. بیماران تا هفت روز پس‌از اسپاینال از نظر شدت سردرد در 24 ساعت اول هر شش ساعت و سپس روزانه با مقیاس NRS پیگیری شدند. اطلاعات پس‌از جمع‌آوری با SPSS software, Version 28.0.1 (IBM, USA) مورد تجزیه‌و‌تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته‌ها: در مطالعه‌ی اخیر تفاوت معنادار آماری در میزان بروز سردرد، شدت آن و فاصله زمانی شروع اولین سردرد از زمان انجام پانکچر لومبار، در سه گروه مورد‌مطالعه مشاهده نشد. در نهایت مقایسه نمره میزان رضایتمندی بیماران در سه گروه نشان می‌دهد که از ‌این نظر نیز تفاوت معناداری در سه گروه وجود نداشته است. شیوع عوارض ناشی از درمان‌ها شامل اختلالات همودینامیک نیز در هر سه گروه اختلاف معنادار آماری نشان نداد.
نتیجه‌گیری: استفاده از مخلوط آتروپیننیوستیگمین و یا ‌اندانسترون در مقایسه با گروه کنترل، تفاوت معناداری در جهت پیشگیری از سردرد پس‌از بیهوشی اسپاینال ‌ایجاد نکرده‌اند.

 
احمد طهماسبی قرابی، زهرا حیدری فرد، بهروز نعمتی، مجید داوری، علیرضا دلاوری، حمیده سلیم‌زاده، علی اکبری ساری،
دوره 81، شماره 9 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: غربالگری یک روش هزینه اثربخش برای پیشگیری از سومین سرطان کشنده در جهان یا سرطان کولورکتال می‌باشد. این مطالعه با هدف تحلیل هزینه اثربخشی غربالگری کولونوسکوپی در مقایسه با سیگموییدوسکوپی برای سرطان کولورکتال در افراد پر‌خطر در ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه ارزشیابی اقتصادی در بازه زمانی تیر تا بهمن 1395 انجام گرفت. ارزیابی اثربخشی روش‌های غربالگری با استفاده از یک مرور نظام‌مند انجام گرفت. ارزیابی هزینه‌ها نیز با استفاده از هزینه‌های به‌دست آمده از تعرفه مصوب وزارت بهداشت ایران در سال 1395 برای کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی انجام شد. در نهایت برای ارزیابی هزینه اثربخشی از مدل ترکیبی درخت تصمیم‌گیری و مارکوف استفاده شد. برای تحلیل هزینه اثربخشی با در نظر گرفتن پیامد نهایی بقای پنج ساله افراد پرخطر از فرمول ICER و نرم‌افزارهای Excel و TreeAge  استفاده شد.
یافته‌ها: اثربخشی سیگموییدوسکوپی و کولونوسکوپی در افزایش بقای پنج ساله نسبت به عدم‌غربالگری به ترتیب 11% و 7/15% و غربالگری کولونوسکوپی نسبت به سیگموییدوسکوپی نیز 7/4% بیشتر است. هزینه غربالگری کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی به‌ترتیب 100 و 1992 میلیارد تومان محاسبه شد. براساس تحلیل هزینه اثربخشی، هزینه درمان بیماران در صورت غربالگری با کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی نسبت به عدم‌غربالگری کمتر است. نسبت ICER کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی نسبت به عدم‌غربالگری به‌ترتیب 444،138،916- و 475،795،494- تومان و کولونوسکوپی نسبت به سیگموییدوسکوپی 369،978،588- تومان به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: غربالگری به روش کولونوسکوپی و سیگموییدوسکوپی در کاهش بروز و مرگ ناشی از سرطان کولورکتال اثربخش هستند. غربالگری کولونوسکوپی در مقایسه با عدم‌غربالگری و غربالگری به روش سیگموییدوسکوپی برای جمعیت در معرض خطر بالا در ایران یک گزینه‌ی غالب می‌باشد.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb