مقدمه: تومور ویلمز وافرترین تومور اولیه کلیه در اطفال می باشد و از سه جز هیستولوژیک بلاستمال، اپی تلیال و استرومال تشکیل شده است. فاکتورهای متعددی در پیش آگهی تومور دخیل هستند. اخیرا تعیین فعالیت پرولیفراسیون سلولی اطلاعات بیشتری در مورد رفتار بیولوژیک نئوپلاسم های مختلف ارائه داده است. هدف از این مطالعه تعیین فعالیت پرولیفراسیون سلولی در بین اجزای مختلف هیستولوژیک تومور ویلمز و ارتباط آنها با یکدیگر و همچنین ارتباط آنها با میزان و زمان عود می باشد.
مواد و روش ها: بدین منظور 22 مورد تومور ویلمز که از پیگیری مناسبی برخوردار بودند انتخاب شدند. بلوک های پارافینه مناسب انتخاب شده پس از برش تحت رنگ آمیزی با (PCNA: Proliferating cell nuclear antigen) و ki67 قرار گرفتند سپس درصد رنگ آمیزی PCNA و ki67 برای هریک از اجزای بلاستمال، اپی تلیال و استرومال تعیین شد و با یکدیگر مقایسه شد.
یافته ها: نتیجه اینکه فعالیت پرولیفراتیو برای اجزای بلاستمال، اپی تلیال به میزان قابل ملاحظه ای بیشتر از جز استرومال بود (P<0.0002). سپس بیماران براساس وضعیت عود به دو گروه عود کرده و بدون عود تقسیم شدند و میزان پرولیفراسیون سلولی بین این دو گروه مقایسه شد. نتیجه اینکه نمونه های با پرولیفراسیون سلولی بالا به میزان بیشتر در گروه عود کرده نسبت به گروه بدون عود مشاهده شدند (PCNA=92.3% در مقابل 22.3% و P<0.0015).
نتیجه گیری و توصیه ها: نتیجه کلی اینکه استفاده از مارکرهای پرولیفراسیون سلولی در تومور ویلمز می تواند بعنوان یک فاکتور در پیش آگهی تومور ویلمز مطرح باشد.