103 نتیجه برای Mb
محمدرضا ظفرقندی، اکبر فتوحی، سیداحمد رضائی، خسرو صادق نیت حقیقی، رامین مهرداد،
دوره 56، شماره 4 - ( 4-1377 )
چکیده
این طرح جهت آشنایی سیستم مدیریت دانشگاه با نظرات، انتقادات و پیشنهادات اعضا هیات علمی دانشگاه و ایجاد حس همکاری و ارتقا سطح روابط طراحی شد. اندکی پس از تغییر ریاست دانشگاه، این طرح توسط سیستم مدیریت جدید دانشگاه در آبان و آذرماه 76 جهت دستیابی به اهداف مذکور اجرا گردید. در این طرح تمامی اعضا هیات علمی در مورد مسایل و مشکلات موجود در دانشگاه و دانشکده ها مورد پرسش واقع شدند. پرسشنامه ای مشتمل بر 23 سؤال در دو صفحه در اختیار اعضا هیات علمی قرار گرفت و بازگشت فرمها از طریق پست بوده است. حدودا 47/5% از پرسش شوندگان به سوالات پاسخ دادند. در بررسی نتایج اکثریت قاطع (93%) پاسخ دهندگان معتقد بودند که دانشگاه تهران باید بهترین دانشگاه علوم پزشکی در کشور باشد و توانائی رسیدن به این مرحله را نیز دارا می باشد ولی اکثریت (66%) این افراد اعتقاد داشتند که در حال حاضر چنین وضعیتی وجود ندارد. اکثریت قابل توجهی از پاسخ دهندگان وظایف اصلی دانشگاه را وظیفه آموزشی و پژوهشی می دانند و وظایف بهداشتی، درمانی و فرهنگی را در مراحل بعدی قرار داده اند. در مورد جایگاه دانشکده ها در دانشگاه بجز دانشکده بهداشت و پزشکی سایر دانشکده ها ابراز نارضایتی کرده اند. رضایت اعضا هیات علمی دانشگاه از عملکرد آموزشی و پژوهشی دانشکده ها مورد پرسش قرار گرفت که در مجموع نتایج آن در دانشکده های مختلف متغیر بوده است. به طور بارزی نارضایتی از عملکرد پژوهشی، بیشتر خود را نشان می دهد. 46 درصد از اعضا هیات علمی دانشکده پزشکی از عملکرد آموزشی و 25 درصد از عملکرد پژوهشی دانشکده متبوع خود اعلام رضایت کرده اند. از هیات علمی در مورد مشکلاتشان سوال شده است که بزرگترین مشکلی که ذکر شده است مسلئل رفاهی بوده است. به منظور ارتباط با مدیریت دانشگاه بیش از 90% پاسخ دهندگان نظرخواهی را راهی مناسب در برقراری ارتباط میان مدیریت دانشگاه و اعضا هیات علمی دانسته و بر برگزاری جلسات متناوب با ریاست دانشگاه و ملاقات حضوری نیز تاکید کرده اند.
شیرین نیرومنش، معصومه امیرحسینی، می نور لمیعیان،
دوره 56، شماره 6 - ( 4-1377 )
چکیده
این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی و آینده نگر می باشد که به منظور تعیین تاثیر جداسازی پرده های جنینی در پیشگیری از زایمان دیررس صورت گرفته است. تعداد موارد مورد پژوهش 212 زن حامله با سن حاملگی دقیقا ترم بودند که 112 نفر در گروه مورد و 100 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. در گروه کنترل معاینه لگنی جهت تعیین ضریب بیشاب و در گروه مورد علاوه برآن جداسازی پرده های جنینی نیز صورت گرفت. میانگین فاصله زمانی بین اولین معاینه و شروع دردهای زایمانی 3/77 در مقابل 7/70 روز می باشد که این اختلاف با P<0.0001 معنی دار می باشد. بین دو گروه از نظر شیوع زایمان دیررس با P<0.01 اختلاف معنی داری دیده شد. در ارتباط با جداسازی پرده های جنینی، خونریزی و پارگی زودرس مشاهده نگردید.
افسانه تهرانیان، پرند حاصل،
دوره 57، شماره 4 - ( 4-1378 )
چکیده
زایمان زودرس یکی از مشکلات جدی طبی در اکثر کشورها بشمار می رود و موجب افزایش میزان مورتالیتی پری ناتال و نئوناتال می شود. این حالت در 10-8% زایمانها دیده می شود، و 85% تمام موارد مورتالیتی و موربیدیتی نئوناتال را تشکیل میدهد. یکی از اتیولوژیهای مطرح برای زایمان زودرس، عفونت است. بنابراین، یک مطالعه شاهددار (پلاسبو) تصادفی و بلایند جهت بررسی اثر آمپی سیلین بر درمان 60 بیمار پره ترم لیبر، که در سالهای 77-1375 به بیمارستان آرش مراجعه کردند، انجام شد. بیماران به دو گروه 30 نفری تقسیم شدند و یک دسته آمپی سیلین و سرم سولفات دریافت کردند و دسته دیگر پلاسبو و سرم سولفات دریافت نمودند. دو گروه پیگیری شدند و زمان زایمان آنها ثبت شد و از نظر سن زایمان، تاخیر زایمان و درجه زودرس بودن زایمان (برحسب هفته) با هم مقایسه شدند. آنالیز آماری در دو گروه از نظر متغیرهای ذکر شده اختلاف آماری نشان نداد، به ترتیب P=0.085 و P=0.39 و P>0.1، لذا اثر درمانی آمپی سیلین بر زایمان زودرس به اثبات نرسید.
ماهرو میراحمدیان، عبدالرحیم رضایی، بهروز نیک بین،
دوره 58، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده
فیبریلهای بتادومیکروگلوبولین (?2M) یکی از عوامل احتمالی در پاتوژنز آمیلوئیدوزیس وابسته به همودیالیز دراز مدت می باشد. اختلال غیرقابل برگشت کلیه و استفاده از غشاهای دیالیزی که زمینه سنتز بیشتر ?2M را فراهم می کنند و قادر به برداشت آن نیز نمی باشند، سبب بالا رفتن سطح سرمی ?2M می شود. با این پیش زمینه در مطالعه حاضر میانگین سرمی ?2M در 23 بیمار با اختلال کامل عملکرد کلیه ها که تحت درمان نگهدارنده همودیالیز با غشای FB110 قرار
داشتند SD=21.2) 74.71 mg/l) بود که تقریبا 31 برابر افراد سالم می باشد (P<0.0001). بیشترین غلظت سرمی (123.8 mg/l) مربوط به بیماری است که ده سال تحت درمان همودیالیز قرار داشته است و کمترین غلظت سرمی (46 mg/l) مربوط به بیماری است که تقریبا دو سال تحت این نوع درمان بوده است. غلظت سرمی این پروتئین به جنسیت و سن ارتباطی نداشت، اما به مدت زمان درمان با همودیالیز وابسته بود (r=0.53 و P<0.01). به علاوه غلظت سرمی ?2M در 19 فرد سالم (به عنوان شاهد) که همه آزمایشها و معاینات معمول برای آنها انجام می شد، SD=0.4) 2.36 mg/l) در محدوده 1/58 تا 3/3 بود. که آزمونهای آماری با آنها مقایسه می گردید. به دلیل نقش بتادومیکروهموگلوبولین در بروز آمیلوئیدوزیس لازم است به غشاهای دیالیزی و اهمیت آنها در القای تولید یا برداشت این پروتئین در بیماران دیالیزی توجه شود.
سیدحمید میرخانی، سیدخلیل فروزان نیا،
دوره 58، شماره 4 - ( 4-1379 )
چکیده
شایعترین عمل جراحی قلب در حال حاضر در اکثر نقاط دنیا از جمله کشور ما (Coronary artery bypass graft: CABG) می باشد. یکی از عوارض این عمل که سبب افزایش موربیدیتی و مورتالیتی شده انفارکتوس میوکارد Peri-operative است. شیوع عارضه براساس کتب مرجع و مقالات حدود 5.5-2.5% می باشد. در این مطالعه 300 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر که کاندید عمل جراحی CABG بوده و از تاریخ 1376/11/5 لغایت 1377/9/1 در بخش جراحی قلب بیمارستان امام خمینی تحت عمل جراحی CABG قرار گرفته بودند از نظر شیوع انفارکتوس میوکارد Peri-operative و همچنین ریسک فاکتورهای ایجاد انفارکتوس میوکارد بررسی شدند. انفارکتوس میوکارد براساس الکتروکاردیوگرافی (موج Q جدید و ثابت) و اندازه گیری (Creatinine-phosphokinase MB: CPK-MB) بالای 100 واحد بود که در سه نوبت، قبل از انتقال بیمار به اتاق عمل، بعد از انتقال بیمار از اتاق عمل به (Intensive care unit: ICU) و صبح روز اول بعد از عمل انجام شد. در 300 بیمار مورد مطالعه 21 مورد (7%) علایم الکتروکاردیوگرافیک مثبت برای انفارکتوس و 38 مورد (12.7%) سطح سرمی CPK-MB بالای 100 واحد داشتند ولی فقط در 15 بیمار (5%) علایم الکتروکاردیوگرافیک مثبت به همراه CPK-MB بالای 100 وجود داشت که برای این گروه تشخیص انفارکتوس میوکارد گذاشته شد. در گروه دچار انفارکتوس میوکارد در این مطالعه که 15 بیمار (5%) بودند ریسک فاکتورها شامل سابقه دیابت، سابقه هیپرتانسیون، سابقه هیپرلیپیدمی، گرفتاری Jef main و انجام اندارکتومی بود که نسبت به گروه بدون انفارکتوس میوکارد از نظر آماری تفاوت معنی دار داشت.
جمشید لطفی، هومان سلیمی پور، شهریار نفیسی،
دوره 59، شماره 3 - ( 3-1380 )
چکیده
شکایت و علائم بیماران در ترومبوز سینوس مغزی نسبتا غیراختصاصی است و تشخیص این بیماری ممکن است از نظر کلینیکی مشکل باشد. این بیماری قبلا فقط در اتوپسی قابل کشف بود و بعدها نیز با آنژیوگرافی تشخیص گذاشته می شد، در حال حاضر روش انتخابی برای تشخیص این بیماری، MRI مغز است. اگرچه آنژیوگرافی عروق مغز روش انتخابی (Gold standard) تشخیص بیماری محسوب می شود. این مطالعه برای بررسی تابلوی بالینی و اتیولوژی ترومبوز سینوس مغزی در ایران انجام شده است. در یک مطالعه از نوع case series، تمام بیماران با تشخیص ترومبوز سینوس مغزی از سال 1372 تا 1378 در 3 بیمارستان بزرگ شهر تهران بررسی گردیدند. بیماران 50 نفر (39 زن، 11 مرد) از سن 14 تا 56 سال با میانگین 34 سال بوده اند. سردرد شایعترین و اغلب زودرس ترین شکایت (82 درصد موارد) و ادم پاپی شایعترین علامت (56 درصد) بدست آمده است. عفونت به عنوان علت 26 درصد از موارد ترومبوز سینوس در بیماران ما شناخته شد. دیگر علل شامل OCP معادل (32 درصد)، واسکولیتها (6 درصد)، بیماری بهجت (4 درصد)، عوامل پس از زایمان (4 درصد)، بیماریهای میلوپرولیفراتیو (2 درصد)، کولیت اولسروز (2 درصد)، کمبود آنتی ترومبین III (دو درصد) و کتواسیدوز دیابتی 2 درصد بوده است. OCP شایع ترین عامل اتیولوژیک و عفونت هنوز یکی از مهمترین علل ترومبوز سینوس محسوب می شود ولی اختلالات پیش انعقادی غیر شایع هستند.
هوشنگ پورنگ،
دوره 59، شماره 4 - ( 5-1380 )
چکیده
تراتوما نئوپلاسمی جنینی است که حاوی حداقل 2 لایه یا هر 3 لایه جرم سل اولیه (اکتودرم، آندودرم و مزودرم)، در خط میانی بدن یا در دو طرف آن از مغز تا استخوان دنبالچه می تواند پیدا شود. هدف اصلی از این پژوهش تعیین پراکندگی این تومور نسبتا شایع نوزادی و کودکی در نقاط مختلف بدن، اهداف فرعی بررسی شیوع جنسی، سنی و پاتولوژی این تومورها و مقایسه یافته ها با لیتراتور می باشد. در این مقاله 91 کودک مبتلا به تراتوما از سالهای 1361 تا 1378 در دو بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد بررسی قرار گرفتند. از 91 کودک مبتلا به تراتوما، 60 مورد تراتومای ساکروکوکسیژیل، 14 مورد تراتومای ساکروکوکسیژیل+لگنی (جمعا 74 مورد)، 9 مورد در تخمدان، 3 مورد پشت صفاق، 2 مورد دهانی-حلقی، 2 مورد در بیضه و یک مورد در ناحیه گردن بوده است. از جمع بیماران، 71 درصد موارد نوزاد و بقیه شیرخوار یا بیشتر از دو سال سن داشتند. از این تعداد، 88 بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفته، 3 بیمار به علت عوارض عمل فوت نمودند، 84 درصد تومورها خوش خیم و 16 درصد موارد بد خیم بوده است. این یافته ها با گزارشات لیتراتور مقایسه شد تفاوت اندکی با آنها داشت. در این مقاله ضمن مروری مختصر بر متون نگارنده انواع کم نظیر و بعضا منحصر بفرد تراتوما را ارائه خواهد داد.
محمدرضا ظفرقندی، نصیر نصیری شیخانی،
دوره 60، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
مقدمه: ترومبوآمبولی شریانی شایعترین علت ایسکمی حاد شریانی اندامها و از علل عمده آمپوتاسیون در بیماران عروقی است. بنا به ضرورت برای روشن نمودن مشخصات موارد مراجعه ترومبوزآمبولیزم شریانی، این مطالعه به مدت هفت سال در بیمارستان سینا صورت گرفته است.
مواد و روشها: این بررسی بصورت گذشته نگر (رتروسپکتیو) انجام گردیده است. در عمل کلیه سوابق موجود بیمارانی که در بین سالهای 77-1370 به بیمارستان سینا مراجعه نموده بودند، مورد بررسی دقیق واقع شده است.
یافته ها: جمعا 24 مورد در 21 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند. نسبت زن به مرد، یک سوم به دو سوم، نما در دهه هشتم عمر، میانگین سنی برابر 64.48 سال، شایعترین علت بدست آمده، قلبی (در 54 درصد موارد (A.F, شایعترین نشانه مشاهده شده، درد، شایعترین گرید ایسکمی در هنگام مراجعه برابر گرید II (در 62 درصد) و شایعترین محل درگیری مشاهده شده، شریان فمورال (76 درصد) بوده است. در 84 درصد موارد، آمبولکتومی موفق بوده و در 12.5 درصد موارد آمپوتاسیون اولیه انجام شده است. نهایتا میزان "Limb Salvage" برابر با 68 درصد و"In-hospital Mortality" برابر با 24 درصد و درگیری همزمان و متعدد آمبولیک در 29 درصد یافت شده است. در بررسی تحلیلی تاثیرات عواملی مثل جنس، شدت ایسکمی، تاخیر در شروع درمان، موفقیت آمبولکتومی، همزمانی آمبولیها، عوارض قلبی، مکان انسداد، هیپرکالمی، اسیدمی و میوگلوبینوری بر مورتالیته و توانائی حفظ بقای اندام، تنها ارتباط معنی دار و مستقیم بین همزمانی آمبولی ها و مورتالیته، و نیز حفظ بقای اندام و تاخیر در شروع درمان و گرید ایسکمی و اختلال حرکتی، بطور معکوس بدست آمده است.
نتیجه گیری و توصیه ها: این مطالعه یک نوع مطالعه اکتشافی (Explorative) برای آشکار نمودن ابعاد مساله بشمار می آید و توصیه می شود مطالعات تکمیلی لازم در ادامه کار به موارد اجرا در آید. در ضمن در جهت بالا بردن آگاهی های مردم و بازآموزیهای منظم پزشکان و افزایش امکانات آموزشی درمانی و بهینه سازی آنها، اقدامات لازم توصیه می گردد.
مجید معینی، بهزاد خوروش، مریم منجم زاده،
دوره 60، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
مقدمه: این مطالعه، به منظور بررسی موربیدیته در ترومای عروقی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان سینا از ابتدای سال 1373 تا انتهای سال 1378 انجام شده است. منظور از موربیدیته در این بررسی عبارت است از قطع عضو، عفونت زخم و ترومبوز عود کننده.
مواد و روشها: در این مطالعه از روش بررسی پرونده های بیمار و جمع آوری فاکتورهای گوناگون مانند نوع تروما ضایعه همراه، فقدان پر شدن بستر مویرگی، وجود یا عدم وجود پالسهای دیستال قبل و بعد از عمل جراحی، استفاده به عمل آمده است.
نتایج: مجموعه بیماران بررسی شده صد نفر بودند که 83 درصد از ایشان را مردان و مابقی را زنان تشکیل می دادند. از این بیماران، 76 درصد دارای ترومای نافذ و بقیه دارای ترومای بلانت بودند. سن متوسط بیماران 32.5 سال بود. نوع ترومای بلانت، ضایعه همراه، فقدان پرشدگی بستر مویرگی، وضعیت پالس های دیستال قبل و بعد از عمل جراحی، زمان جراحی، پاسخ عضله به کوتر و زمان طول مدت بستری در بیمارستان، همگی با موربیدیته مرتبط بودند (p<0.05).
نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه نتیجه گرفته شد که تشخیص زود هنگام آسیب عروقی، احیای اولیه و انتقال بیمار به مرکز مناسب و مراقبتهای دقیق از بیماران پیچیده تر در کاهش موربیدیته موثر بوده اند.
سیدعلی فخر طباطبائی، زاهد حسین خان، سعید حمیدی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده
مقدمه: نظر به اینکه گیرنده های کلینرژیک نخاعی یک عمل ضد درد خصوصا در مقابل دردهای سوماتیک دارند، می توان با تجویز داخل ساک نخاعی مهار کننده های کولین استراز (نئوستیگمن) این اثر را تقلید و تقویت کرد. پژوهش اخیر به منظور تعیین تاثیر نئوستیگمین اینتراتکال در کاهش درد پس از عمل جراحی دیسک کمر طراحی و انجام شد.
مواد و روشها: طی یک مطالعه مداخله ای-تجربی از تیرماه 1379 لغایت شهریور 1380 در بیمارستان امام خمینی تهران 66 بیمار مبتلا به بیرون زدگی (اکستروژن) یک طرف و یک فضای دیسک کمر بطور تصادفی به دو گروه 33 نفری کنترل (ک) و نئوستیگمین (ن) تقسیم و طی بیهوشی عمومی با تکنیک مشابه تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در پایان جراحی به داخل ساک نخاعی در گروه-ک 2 cc سالین نرمال و در گروه-ن 100 میکروگرم نئوستیکمین متیل سولفات (0.2 cc در ترکیب با 1.8 cc سالین نرمال) تزریق شد. میزان درد محل جراحی در ساعات 1، 4، 8 و 12 پس از عمل با روش چارت 10 سانتی متری مقیاس آنالوگ بینایی (VAS) Visual Analogue Scale اندازه گیری شد. مقدار مرفین تجویز شده پس از عمل، بعنوان داروی ضد درد کمکی، در 24 ساعت اول و نیز عوارض احتمالی بعد از جراحی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره VAS درد محل جراحی در ساعات اول و چهارم به ترتیب در گروه-ن (Standard Error Mea=SEM=0.36) و 2/24 و (SEM=0.28) و 1/82 و در گروه-ک (SEM=0.39) و 5/36 (SEM=0.37) و 5/61 و میانگین مخدر تجویز شده در 24 ساعت اول در گروه-ن (SEM=0.4) و 0/9 میلی گرم و در گروه-ک (SEM=0.65) و 4/7 میلی گرم بود که این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار بودند (P<0.05). در هیچ یک از بیماران دو گروه نقص عصبی جدید و نشت مایع نخاعی از محل برش جراحی مشاهده نشد و شیوع تهوع و استفراغ در دو گروه ک و ن (به ترتیب 15% و 24/2%) از لحاظ آماری تفاوت معنی داری نداشت.
نتیجه گیری و توصیه ها: در این پژوهش دریافتیم تجویز 100 میکروگرم نئوستیگمین هیپرباریک اینتراتکال یک روش ضد درد سالم، موثر و با عوارض جانبی حداقل جهت کنترل درد پس از جراحی دیسک کمر بوده، موجب کاهش قابل ملاحظه مصرف مخدر پس از عمل می شود.
هوشنگ معین، مجید ظهرابی، مرتضی ظهرابی،
دوره 60، شماره 5 - ( 5-1381 )
چکیده
مقدمه: سال هاست که یافتن ماده ای مناسب برای جایگزینی و ترمیم سخت شامه فکر جراحان اعصاب را بخود مشغول نموده است. در این راستا مواد و نسوج مختلفی مورد استفاده قرار گرفته اند که هریک مزایا و معایب خاص خود را داشته اند. این مطالعه بمنظور مقایسه بین میزان اثربخشی و بقای پیوند پرده آمنیوتیک جفت بجای سخت شامه انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی می باشد که بر روی ده سگ شش تا نه ماهه با وزن های بین 15 تا 20 کیلو انجام گرفته است. سگ ها به روش تصادفی به دو گروه تقسیم شدند و طی یک عمل که از نظر زمان، مدت و نحوه عمل استاندارد بود مورد جراحی قرار گرفتند. در یک گروه فاشیای خود حیوان به ابعاد دو در دو و در گروه دیگر پرده آمنیوتیک یک جفت مربوط به یک جنین 38 هفته ای سالم که به روش سزارین غیر اورژانس بدنیا آمده بود پیوند زده شد. پس از جراحی، شرایط نگهداری، تغذیه و درمان در تمامی سگ ها یکسان حفظ گردید. پس از 45 روز، فرد جراح دیگری که از نوع بافت پیوندی مطلع نبود جهت ارزیابی عملیات انجام شده، عمل جراحی دیگر را بر روی همین سگ ها انجام داد.
یافته ها: هیچیک از ده حیوان علایم عفونت حالات توکسیک را نشان ندادند. نشت مایع مغزی بوجود نیامد. زخم ها بخوبی التیام یافتند و فیستول بوجود نیاوردند. تجمع چرکی دیده نشد و گرافت ها به حدی خوب به سخت شامه جوش خورده بودند که فقط نخ بخیه امکان شناسایی آنها را فراهم می کرد.
نتیجه گیری و توصیه ها: یک بافت مناسب و ایده آل برای پیوند، بافتی است که براحتی قابل تهیه بوده و دارای عوارض کمی (مانند پس زدن، واکنش بافتی، انتقال بیماری، ریسک عفونت و ...) باشد. در مجموع به نظر می رسد که اگر مادر باردار از نظر بیماری های مختلف و سابقه سلامتی مورد بررسی کامل قرار گیرد و مراحل مهیاسازی پرده آمنیوتیک بدرستی انجام پذیرد، پرده آمنیوتیک یکی از بهترین مواد برای پیوند سخت شامه می باشد.
یونس نوذری، بابک احمدی کلیجی،
دوره 61، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده
مقدمه: ناهنجاری های دیواره دهلیزی نقش مهمی در ایجاد حوادث آمبولیک مغزی دارند. مطابق بسیاری از مطالعات انجام شده، اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک و ترانس ازوفاژیال وسیله بسیار موثری برای شناخت و تشخیص بموقع این ناهنجاری ها می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین فراوانی وجود ناهنجاری های دیواره بین دهلیزی، عمدتا شامل دریچه بیضی باز، آنوریسم دیواره بین دهلیزی و نقص دیواره دهلیزی در مراجعین ما با استفاده از روش های مذکور بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه بیمارانی که دچار حوادث آمبولیک مغزی (Cerebrovascular accident: CVA) یا (TIA: Transient ischemic attack) شده بودند و بعد از اقدامات تشخیصی در دسته استروک کریپتوژنیک (استروک با علت ناشناخته) قرار گرفتند، انتخاب شدند و با اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک و ترانس ازوفاژیال بررسی گردیدند.
یافته ها: در نهایت در بررسی 32 بیمار با سن متوسط 50.2 سال و با انحراف معیار 10.9 سال، 17 مورد مذکر و 15 نفر مونث بودند. 40.6% بیماران (PFO: Patient framen orale) داشتند که در 15.6% آنها ASA وجود داشت و 6.3% آنها (ASD: Atrial septal defect) داشتند. از بیمارانی که ASA داشتند، 60 درصدشان PFO هم داشتند.
نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعه دریافتیم که شیوع PFO و ASA همچنین و مثل سایر مطالعات در مراکز دیگر در بیماران با استروک کریپتوژنیک بالا است و در ضمن در شرح حال هیچکدام از آنها اشاره به سابقه DVT نشده است.
جواد احمدی، مهدی کلانتری، عبدالمجید کجباف زاده، سید محمدحسن صمدی،
دوره 61، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده
مقدمه: ابهام جنسی به مفهوم اختلاف میان مورفولوژی گنادها و دستگاه تناسلی خارجی می باشد. نوزاد مبتلا به ابهام جنسی باید هرچه سریعتر تعیین جنسیت شود تا بین والدین و کودک ارتباط مبهم برقرار نگردد. هدف از این مطالعه ارزیابی ابهام جنسی در یک مرکز ارجاعی جراحی کودکان بوده است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه گذشته نگر در عرض 16 سال پرونده 200 کودک را که بعنوان ابهام جنسی در بیمارستان مرکز طبی کودکان بستری شده بودند، بازبینی نمودیم. داده های کلینیکی و آزمایشگاهی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 70.5% ابهام جنسی کاذب زنانه، 20.5% ابهام جنسی کاذب مردانه، 5% ابهام جنسی حقیقی و 4% دیسژنزی ترکیبی گنادها داشتند. 76.5% به جنسیت مونث و 23.5% به جنسیت مذکر تبدیل شدند. 29% هیپرپلازی مادرزادی آدرنال داشتند که از این تعداد 86.5% کمبود آنزیم 21-هیدروکسیلاز، 10.5 درصد 11-?H و سه درصد 3?HSD داشتند. 70.5% کاریوتیپ 46xx و 21.5% کاریوتیپ 46xy و بقیه موزائیسم بودند. 52.5% این کودکان والدین منسوب داشتند. اعمال جراحی واژینوپلاستی (105 مورد) و Clitoral resection برابر با (51 مورد) انجام شد. طیفی از آنومالی ها دیده شد. سن تشخیص طیفی از یک روز تا 13 سال بود. 151 بیمار در دوران نوزادی تشخیص داده شدند اما فقط 43 نفر توسط والدین در دوران نوزادی برای درمان به این مرکز مراجعه کردند.
نتیجه گیری و توصیه ها: پزشکان مخصوصا پزشکان عمومی در معاینات کودکان حتما ناحیه ژنیتالیا را معاینه و در صورت شک به ابهام جنسی کودک را به مراکز مربوطه ارجاع دهند.
امیرآروین سازگار، علیرضا کریمی یزدی، سعید امانپور، خالد دولابی،
دوره 62، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: پرفوراسیون پرده صماخ بعنوان نشانه ای از بیماری های مختلف گوشی دارای علل متعدد و فراوانی هستند، از جمله پارگی های تروماتیک که اغلب موارد بطور خودبخود بهبود می یابند. با این وجود غالبا پرفوراسیون های بزرگ و پایدار محتاج مداخله متخصص گوش و حلق و بینی می باشند. اخیرا از موادی همچون: اسید هیالورونیک (Hyaluronic acid) و فاکتور رشد اپیدرمال جهت تحریک ترمیم پرده صماخ استفاده شده که اثربخشی آن تاحدی اثبات شده است. پنتوکسی فیلین (Pentoxifylline) دارویی است که آثار آنتی ترومبوتیک آن شناخته شده و باعث افزایش پرفیوژن بافتی گشته و ترمیم زخم را بهبود می بخشد. بدین دلیل ما در این مطالعه از این دارو جهت بررسی اثر آن در افزایش میزان بهبودی پارگی تروماتیک پرده صماخ استفاده کرده ایم.
مواد و روش ها: این مطالعه بصورت آینده نگر انجام شده و اثر پنتوکسی فیلین را روی ترمیم پارگی تروماتیک پرده صماخ 32 عدد گوش خوکچه هندی نشان می دهد. به 8 عدد خوکچه هندی (یا بعبارتی 16 عدد گوش) بر پایه دوزاژ دارو در مطالعات قبلی (1) پنتوکسی فیلین با دوز 20 میلی گرم بصورت داخل پریتوئن و به 8 عدد خوکچه هندی دیگر سرم نمکی نرمال سالین به مقدار یک سی سی بصورت دو بار در روز تزریق می شد.
یافته ها و نتیجه گیری: مطالعه نهایی اتومیکروسکوپی بعد از گذشت 3 هفته نشاندهنده عدم وجود اختلاف عمده در میزان ترمیم پرده صماخ در گروه پنتوکسی فیلین نسبت به گروه کنترل بوده است.
مهرناز رسولی نژاد، بهزاد محسن پور، محبوبه حاجی عبدالباقی،
دوره 62، شماره 2 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: تشخیص مننژیت حاد باکتریال براساس آزمایش مایع مغزی نخاعی است که با پونکسیون لومبر بدست می آید. قبل از انجام پونکسیون لومبر باید ضایعات مغزی که اثری فشاری دارند رد شوند. برای نیل به این مقصود معاینات نورولوژیک و سی تی اسکن مغز روش های مطرح هستند. این مطالعه جهت بررسی ارزشمندی معاینات بالینی و نورولوژیک در تشخیص ضایعات مغزی در بیماران مشکوک به مننژیت حاد که منعی برای پونکسیون لومبر محسوب می گردند طراحی شده است.
مواد و روش ها: 100 بیمار مشکوک به مننژیت حاد تحت معاینات بالینی و نورولوژیک قرار گرفته و سی تی اسکن مغز برای آنها صورت گرفت. سپس یافته های بالینی بیماران با یافته های سی تی اسکن مورد مقایسه قرار گرفت و حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی و صحت علایم بالینی محاسبه گردید.
یافته ها: 73% بیماران مرد و 27% زن بودند. بیشترین بیماران در سنین 31-22 سال (25%) قرار داشتند. از کل بیماران 34% مننژیت داشتند. 22% از بیماران دچار ضایعه مغزی با اثر فشاری بودند. از کل بیماران 69% حداقل یک علامت نورولوژیک داشتند. بطور کلی حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی و صحت علایم بالینی در تشخیص ضایعات کنترااندیکه پونکسیون لومبر بترتیب 9.09%، 37.1%، 28.9%، 93.5% و 49% می باشد.
نتیجه گیری و توصیه ها: باتوجه به یافته های این مطالعه با استفاده از معاینات بالینی، علایم و معاینه فوندوسکوپی (در بیماران مشکوک به مننژیت حاد) می توان بدون استفاده از سی تی اسکن مغز پونکسیون لومبر انجام داد.
گیتا کلباسی، سعید طالبیانمقدم، اسماعیل ابراهیمی تکامجانی، غلامرضا علیانی، نادر معروفی ، شهره جلایی،
دوره 63، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده
مقدمه: با توجه به بیثباتی ذاتی ستون فقرات و نقش برجسته عضلات در تأمین ثبات آن و جلوگیری از صدمات و عوارض حاصله و نظر به اهمیت مطالعه الگوی فعالیت عضلات ستون فقرات کمری و کمربندلگنی در افراد سالم ( بدون علامت )، جهت مقابله با انواع اغتشاشات اعمال شده بر بدن در شرایط مختلف محیطی به عنوان مبنای مطالعات بالینی این تحقیق در این تحقیق، 20 فرد سالم مؤنث از دانشجویان دانشکدههای علوم توانبخشی دانشگاههای علوم پزشکی تهران و ایران صورت گرفت. هدف از انجام این تحقیق، بررسی نحوه فعالیت عضلات مختلف در هر یک از آزمونهای بارگذاری و نیز بررسی نحوه فعالیت هر یک از عضلات در آزمونهای مختلف بارگذاری در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف بود.
مواد و روشها: در این بررسی گروه سنی (30ـ18) سال مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه در حالت تعادلی استاتیک در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف ( سطح خنثی، شیب مثبت، شیب منفی )، باری معادل 7% وزن کل بدن از طریق اندامهای فوقانی بر افراد نمونه اعمال میگردید و با ثبت سطحی فعالیت الکتریکی عضلات دلتویید، گلوتئوس ماگزیموس، مایل داخلی شکم و پارااسپاینال کمری، زمان شروع فعالیت (Onset Time)، سطح فعالیت ( شاخصRMS) و مدت زمان فعالیت (Duration) محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که در آزمونهای بارگذاری در وضعیت ایستاده بر روی سطوح اتکاء مختلف، جهت جبران گشتاور فلکسوری حاصل از اعمال اغتشاش از سمت قدام، ابتدا عضلات خلف تنه ( آگونیستها ) فعال میشوند (Switch-on) و پس از آن عضلات قدام تنه (آنتاگونیستها) جهت جبران نیروهای واکنشی حاصل از فعالیت عضلات آگونیست، فعال میگردند. در کلیه آزمونهای بارگذاری عضله مایل داخلی شکم با وجود ایفای نقش آنتاگونیستی، بیشترین سطح فعالیت را داشت و در آن هرگز، کاهش فعالیت (Shut-off ) مشاهده نگردید. این امر میتواند دال بر نقش عضله مایل داخلی شکم به عنوان یکی از ثبات دهندههای اصلی تنه باشد.
نتیجهگیری و توصیهها: از آنجایی که نوع سطح اتکاء بر روی زمان شروع فعالیت هر یک از عضلات و سطح و مدّت زمان فعالیت آنها در آزمونهای مختلف تأثیری نداشت میتوان نتیجه گرفت که احتمالاً فعال شدن گیرندههای حس عمقی نواحی تنه و ستون فقرات در اثر اغتشاشات خارجی، تنها مسئول راه اندازی ( Triggering ) پاسخهای پاسچرال هستند و در تعیین نحوه فعالیت عضلات یعنی زمانبندی ( Timing ) و میزان بزرگی پاسخ ( Scaling ) نقشی ندارند.
شیوا رفعتی، حاجیه برنا، فاطمه حاج ابراهیم تهرانی، محمدرضا جلالیندوشن، محمدحسن مظفری، مریم اسلامی،
دوره 64، شماره 4 - ( 4-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی گازهای خون بند ناف، وسیلهای جهت ارزیابی وضعیت اکسیژناسیون و اسید و باز نوزادان میباشد. اسیدمی شدید جنین با افزایش مرگ و میر نوزادی و آسیب رشد عصبی نوزاد همراه است. در سزارین به علت عبور داروی بیهوشی از جفت، احتمال بروز اسیدوز و هیپوکسمی نوزاد افزایش مییابد، در این مطالعه تغییرات گازهای خون بندناف در نوزادان حاصل از زایمان طبیعی و روشهای مختلف بیهوشی در سزارین مقایسه گردید.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی 100 نمونه ورید نافی بلافاصله بعد از بسته شدن بندناف صورت گرفت که در سه گروه زایمان طبیعی (40 نفر)، سزارین به روش بیهوشی عمومی (35 نفر) و سزارین به روش بیحسی نخاعی (25 نفر) تقسیم شدند و از نظر گازهای خون و آپگار دقیقه اول و پنجم و مدت زمان بیهوشی و تأثیر آن روی گازهای خون و آپگار مقایسه شدند.
یافتهها: در گروه زایمان طبیعی میانگینهای شاخصها بدین ترتیب بود: PH 13/5306/7، pCO2 57/682/41، pO2 87/624/25، HCO3 03/256/20 و آپگار 38/082/8 .
در گروه سزارین به روش بیهوشی عمومی، میانگینها: PH 73/4304/7، pO2 02/1470/38، pCO2 87/526/43، آپگار 70/017/8 و 311/21=HCO3 بود.
در گروه سزارین به روش بیحسی نخاعی میانگینها: PH 50/4301/7، pO2 50/592/26، HCO3 15/238/21، آپگار 62/060/8 و pCO2 99/410/44 بود.
بین نوع زایمان، آپگار و pO2 رابطه آماری معنیدار به دست آمد. آپگار در گروه بیهوشی عمومی نسبت به بیحسی نخاعی و طبیعی کمتر و pO2 نسبت به دو گروه دیگر بیشتر بود.
بین مدت زمان بیهوشی و pO2 رابطه آماری معنیداری بدست آمد. به طوری که با افزایش مدت زمان بیهوشی pO2 کاهش یافت. در روشهای مختلف زایمان، اختلاف معنیداری بین PH و pCO2 و HCO3 وجود نداشت.
نتیجهگیری: گازهای خون نوزاد در روشهای مختلف زایمان تفاوت معنیداری ندارند. آپگار نوزادان زایمان طبیعی بیشتر از سایر روشهای زایمانی میباشد. با افزایش مدت زمان بیهوشی در سزارین به روش بیهوشی عمومی، آپگار و pO2 افت پیدا کنند.
حاجیه برنا، صدیقه برنا، شیوا رفعتی، فاطمه حاجی ابراهیم تهرانی،
دوره 64، شماره 8 - ( 5-1385 )
چکیده
در اغلب نوزادان در غیاب علایم بالینی یا اختلالات خونی شاخص های خونی متغیری ملاحظه میگردد که تحت تأثیر عوامل متعددی می باشند. هدف از این مطالعه بررسی برخی از عوامل موثر بر شاخص های هماتولوژیک نوزادان در زایمان طبیعی و سزارین میباشد.
روش بررسی: در طی یک مطالعه توصیفی مقطعی شاخص های هماتولوژیک ورید نافی در 150 نوزاد در دو مرکز آموزشی درمانی در دی ماه 1383 بررسی شدند. شاخصهای خونی ورید نافی در دو گروه زایمان طبیعی (75 نفر) و سزارین الکتیو (75 نفر) شامل لکوسیتها، نوتروفیل، پلاکت، هماتوکریت و همچنین تأثیر نوع زایمان، جنسیت، وزن هنگام تولد، سن حاملگی، مدت زمان فازهای زایمانی، گراویدیتی، پاریتی، بر میزان شاخصهای خونی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در گروه زایمان طبیعی میانگین کلیه شاخصهای خونی به جز لنفوسیت بالاتر از سزارین است (001/0P<). هموگلوبین و هماتوکریت در نوزادان پسر بالاتر بوده و با افزایش سن حاملگی بیشتر می شود (001/0P<). سطح هماتوکریت و پلاکت با افزایش وزن نوزاد بیشتر می شود (001/0P<). افزایش گراویدیتی و پاریتی موجب کاهش شاخصهای خونی به جز لنفوسیت میشود(001/0P<). افزایش مدت زمان فازهای زایمانی موجب افزایش شاخصهای خونی به جز لنفوسیت و هموگلوبین میشود(001/0P<).
نتیجهگیری: در ارزیابی شاخصهای هماتولوژیک نوزادان باید به عوامل مؤثر بر این شاخصها از جمله روش زایمان، جنسیت، وزن تولد، سن حاملگی، گراویدیتی، پاریتی، مدت زمان فازهای زایمانی توجه شود.
علی خلوت، عبدالرحمان رستمیان، سیدرضا نجفی زاده، علی پاشا میثمی،
دوره 64، شماره 11 - ( 7-1385 )
چکیده
هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر و تحمل یک داروی زمینهای (DMARD) مانند هیدروکسی کلروکین (HcQ) با ترکیبی از HcQ و متوتروکسات ((Mtx و ترکیب دیگری از HcQ و Mtx و سولفاسالازین (SSZ) در بیماران آرتریتروماتوئید فعال با داشتن آرتریت مقاوم و پیشرونده میباشد.
روش بررسی: 120 بیمار که بر اساس معیارهای American College of Rheumatology (ACR) تشخیص آرتریتروماتوئید آنها قطعی بود (90 زن و 30 مرد) مراجعهکننده به درمانگاه روماتولوژی طی سالهای 1382 الی 1384 بهصورت تصادفی بر اساس جنس به سه گروه شامل 40 نفر (30 زن و 10 مرد) تقسیم شدند. گروه اول با HcQ بهتنهائی mg/d 200 و گروه دوم ترکیبی از هیدروکسی کلروکین mg/d200 و متوترکساتmg/kg 5/7 و گروه سوم ترکیبی از هیدروکسی کلروکین mg/d200 متوترکساتmg/kg 5/7 و سولفاسالازینgr/d 1 دریافت کردند. نتیجه تأثیر داروها پس از 24 ماه مورد ارزیابی قرار گرفت و در یک آنالیز آماری متغیرها را باt-test مقایسه نمودیم.
یافتهها: درمان ترکیبی HcQ و SSZ و Mtx و همچنین HcQ و Mtx از نظر بهبود علائم کلینیکی و یافتههای آزمایشگاهی، نسبت به درمان با HcQ بهتنهائی (05/0P<) مؤثرتر بودند. همچنین در این مطالعه نشان داده شده درمان ترکیبی HcQ و Mtx و SSZ نسبت به درمان ترکیبـی HcQ و Mtx مؤثرتر است (05/0P<). لذا درمان ترکیبی در آرتریت مقاوم و مؤثرتر است.
نتیجهگیری: در درمان آرتریتروماتوئید ترکیب داروهای متوترکسات هیدروکسیکلروکین و سولفاسالازین مؤثرتر از متوترکسات و کلروکین و هر دوی اینها مؤثرتر از درمان تک داروئی میباشد.
رحیم جعفری، منوچهر میرشاهی،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده
استرپتوکیناز (SK) یک داروی ویژه و موثر در درمان ترومبولیتیک سکتههای حاد قلبی میباشد. علیرغم وجود محدودیتهای قابل توجه، بهدلیل قیمت نسبتا˝ پایین استرپتوکیناز این پروتئین هنوز یک داروی انتخابی بهویژه در کشورهای کمدرآمد میباشد. در بررسی حاضر، تولید و تخلیص استرپتوکیناز با استفاده از وکتور بیانی pMAL مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش بررسی: ابتدا پلاسمید pMAL که حاوی ژن skc (بدستآمده از Streptococcus equisimilis H46A) بود، به میزبان مناسب (E.coli BL21) انتقال یافت. در مرحله بعد شرایط تولید استرپتوکیناز از نظر دما، غلظتهای مختلف IPTG بهعنوان القاﺀگر و نیز مدت زمان القاﺀ بهینهسازی شد. این پروتئین با استفاده از ستون کروماتوگرافی DEAE-Sepharose خالصسازی شده و در نهایت خلوص و فعالیت آن تعیین گردید.
یافتهها: پس از بهینهسازی شرایط تولید، قسمت عمده پروتئین تام باکتری متعلق به SK-MBP (اسرپتوکیناز-پروتئین متصلشونده به مالتوز) گردید. SK-MBP خالصشده بر روی ژل SDS-PAGE یک باند تک را نشان داد. فعالیت بیولوژیکی SK-MBP خالصشده در حضور پلاسمینوژن با استفاده از سوبسترای سنتتیک (S2251) اندازهگیری شد که نشاندهنده فعالیت بالای آن بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه از وکتور بیانی pMAL که پروتئین فیوژن محلول (SK-MBP) را در E.coli BL21 تولید میکند استفاده کردهایم. با استفاده از این روش، علیرغم بیان بالای SK-MBP، از تشکیل Inclusion body جلوگیری شد. انتخاب میزبان مناسب برای تولید پروتئینهای نوترکیب یکی از مهمترین فاکتورهایی است که بر روی سطح بیان پروتئین مورد نظر تاثیر میگذارد. پیشنهاد میشود از میزبانهای دیگر نیز برای این منظور استفاده شود.