جستجو در مقالات منتشر شده


140 نتیجه برای Tem

جبراییل نسل سراجی، حمیدرضا کچوئیان،
دوره 57، شماره 3 - ( 3-1378 )
چکیده

در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه اسکلتی عضلانی نوردیک (NMQ) شیوع ناراحتی های اسکلتی-عضلانی در بین کارگران معادن بالاست بدست آمده است و سپس با استفاده از روش OWAS، نحوه انجام کار هرکدام از مشاغل مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پرسشنامه نوردیک نشان می دهد بین سابقه کار و اظهار ناراحتی کمری در جامعه مورد مطالعه، رابطه معنی دار وجود دارد (P<0.03) و همچنین بین اظهار ناراحتی کمری و BMI نیز رابطه معنی دار یافت شد (P<0.02). بین ناراحتیهای کمر، گردن، پشت و شانه و اظهار ناراحتی در یکسال گذشته (P<0.02) و اظهار ناراحتی در یک هفته گذشته (P<0.05) رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج حاصل از روش OWAS نشان داد، تعمیرکاری در بین مشاغل معادن مزبور از نظر آسیب رساندن به دستگاه حرکتی بدن در اولویت اول و پس از آن آشپزی، متصدی دستگاه حفار، راننده بلدوزر، متصدی دستگاه سنگ شکن و راننده لودر و کامیون در اولویتهای بعدی قرار دارند. در پایان نیز توصیه هایی جهت کاهش استرس بر دستگاه اسکلتی عضلانی ارائه گردیده است


سیدرضا نجفی زاده، فرهاد غریب دوست، علی خلوت،
دوره 58، شماره 2 - ( 2-1379 )
چکیده

اسکلروز سیستمیک یک بیماری مزمن بافت همبند بوده که شروع، سیر و پیشرفت بیماری و وسعت و شدت درگیری ارگانها در آن از یک بیمار تا بیمار دیگر تفاوت دارد. جهت تعیین فراوانی علایم بالینی بیماران مبتلا به اسکلرودرمی و نحوه سیر و پیشرفت بیماری، ما علایم بالینی بیماران را در دو دوره اولیه (سه سال اول بیماری) و نهایی (پس از شش سال از شروع بیماری) مورد بررسی قرار دادیم. نوزده نفر مبتلا به فرم منتشر بیماری و 34 بیمار فرم محدود آن از نظر پوستی را دارا بودند. در بیماران با درگیری منتشر پوستی، گرفتاری ارگانها در طول دوره اول بیماری بیشترین پیشرفت را داشته، به طوری که اختلاف معنی دار بین فراوانی علایم بالینی در دوره اولیه و نهایی مشاهده نگردید. در بیماران با درگیری محدود پوستی، اختلاف آماری معنی دار در بروز فنومن رینود، تلانژکتازی، هیپرپیگمانتاسیون پوستی و ازوفاژیت در دوره نهایی نسبت به دوره اولیه بیماری مشاهده گردید، که با طبیعت و سرشت بیماری تطبیق دارد. در مقایسه علایم بالینی بیماران با درگیری محدود و منتشر، درگیری سریعتر و وسیعتر پوست و ارگانهای احشایی در فرم منتشر نسبت به فرم محدود مشاهده گردید.


مهین دخت کیهانی،
دوره 59، شماره 2 - ( 2-1380 )
چکیده

به منظور دستیابی به یک روش تشخیصی حساس در زمینه تشخیص اولیه و زودرس تب روده ای (تیفوئید)، تحقیقی جهت ارزیابی ارزش اندازه گیری آدنوزین د آمیناز (ADA) و ایزو آنزیمهای آن انجام شد و نتایج حاصل با نتایج تست ویدال لوله ای، کشت خون و کشت مدفوع مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه که از نوع نیمه تجربی بود، 77 نفر بیمار مبتلا به تب روده ای با نتایج کشت مثبت باکتری، 76 نفر به عنوان افراد کنترل طبیعی مورد بررسی قرار گرفتند. در مقایسه میزان فعالیت ADA در دو گروه بیمار و سالم، اختلاف معنی داری بین میانگین میزان فعالیت ADA در بیماران و گروه کنترل طبیعی وجود داشت (P<0.001). همچنین ایزوآنزیمهای ADA به روش کروماتوگرافی تعویض یونی در گروههای مزبور استخراج و با گروه کنترل نرمال مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصله دلالت بر وجود اختلافات معنی داری بین میانگین میزان نسبت ADA1/ADA2 در مبتلایان به تب روده ای و گروه کنترل طبیعی می نمود (P<0.01). با در نظر گرفتن حساسیت کشت خون در این تحقیق و میانگین محاسبه شده، روزهای لازم برای حصول به نتایج مثبت کشت خون (9-3 روز) و نیز حساسیت کم کشت مدفوع و تست سرولوژیکی ویدال (14/3 درصد) می توان از آزمایش تعیین فعالیت ADA و ایزوآنزیمهای آن در تشخیص اولیه و زودرس تیفوئید کمک گرفت.


حجت الله علائی،
دوره 59، شماره 3 - ( 3-1380 )
چکیده

خواب، یک ریتم بیولوژیکی و فعال است که تحت تاثیر سیستمهای نوروترانسمیتری سیستم اعصاب مرکزی قرار دارد. در این مطالعه، اثرات سیستم روتونرژیک بر زمان خواب با استفاده از 5-Hydroxytriptophan و p-CPA) Parachlorophenylalanin) مربوط به دو روش القایی و غیرالقایی و الکتروفیزیولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. متد مورد استفاده برای اندازه گیری کل زمان خواب همانند متد Angel می باشد. برای ارزیابی اثر این داروها روی امواج مغزی، پس از باز کردن دو سوراخ در نواحی فرونتال (پیشانی) و تمپورال (گیجگاهی)، دو الکترود نقره ای غیر پولاریزه در نواحی فوق تثبیت و توسط رابط هایی به فیزیوگراف و کامپیوتر جهت آنالیز امواج، وصل نمودیم. تزریق داخل بطنی داروها، به کمک دستگاه استرئوتاکس و کار گذاشتن کانول در بطن انجام گرفت. نتایج حاصله نشان داد که دیازپام با دوز 2.5 mg/kg، موجب افزایش زمان خواب نسبت به حالت کنترل در دو حالت القایی و غیرالقایی می شود (P<0.01) و 5-HTP با دوزهای 45 mg/kg و 15 بطور وابسته به دوز زمان خواب را افزایش می دهد (P<0.05). داروی p-CPA با دوزهای 300 وmg/kg 150 اثرات دوگانه بر زمان خواب اعمال می کنند، دوز 150 mg/kg زمان خواب را افزایش و دوز 300 mg/kg این زمان را کاهش می دهد (P<0.05). اثر تداخلی این داروها با دوز 45 (5-HTP) و 00mg/kg) p-CPA) شبیه کنترل بوده ضمن اینکه 5-HTP توانسته اثر p-CPA را برگرداند. تزریق داخل بطنی 5-HTP در دوزهای 150 mg/kg و 450 mg/kg بطور وابسته به دوز، فرکانس امواج دلتا را بالا برده و بطور معنی داری فرکانس امواج تتا و آلفا را کاهش داده است. p-CPA در دوز 250 mg/kg بطور معنی داری فرکانس امواج دلتا را کاهش و فرکانس سایر امواج را افزایش داده است؛ در حالیکه دوز 500 mg/kg برعکس دوز 250 mg/kg می باشد. همچنین در بررسی تداخل این دو دارو، 5-HTP نتوانسته بطور قابل توجهی اثر p-CPA را برگرداند. اثرات دو داروی فوق بر زمان امواج مغزی احتمالا از طریق افزایش سنتز سروتونین در نرونهای پیش سیناپسی می باشد. اگرچه تداخل آنها با سایر سیستمهای نوروترانسیمتری را نیز باید در نظر داشت.


رویا ابوالفضلی، حسین باقری، امیرحسین سلطانی،
دوره 60، شماره 3 - ( 3-1381 )
چکیده

مقدمه: یکی از مفیدترین تستهای الکتروفیزیولوژیک در زمینه بررسی سیستم شنیداری، تست پاسخهای برانگیخته شنیداری ساقه مغزی A.B.R) Auditory Brainstem Response) می باشد، بطوریکه امروزه این تست در کلیه کلینیکهای رادیولوژی، نورولوژی به عنوان یک تست ممتاز در مجموعه تستهای تشخیصی ضایعات عصب شنوائی و یا ضایعات مغزی بکار می رود. گروهی از محققین اعتقاد دارند که نتایج بدست آمده با پلاریته های مختلف دارای اختلاف قابل ملاحظه ای نمی باشند و برعکس گروهی دیگر معتقدند که مشخصا امواج (A.B.R) تحت تاثیر پلاریته واقع می شوند. وجود این تناقض لزوم پژوهش بیشتر پیرامون پلاریته را مشخص تر می سازد.

مواد و روشها: این پژوهش بر روی 148 بیمار و 296 گوش صورت پذیرفته است که از این تعداد 75 نفر مرد و 73 نفر زن بوده اند.

یافته ها: نتایج (A.B.R) این بیماران که با سه پلاریته انبساطی، انقباضی و متناوب بدست آمده با یکدیگر مقایسه شده است. از این تعداد 69 نفر در هر گوش دارای شنوائی طبیعی بوده و نتایج تست (A.B.R) آنها نیز نرمان بوده که در دسته بندی طبیعی طبقه بندی شده اند. 17 نفر از بیماران مبتلا به ضایعه رتروکوکلئر بوده اند که توسط پزشک متخصص و نتایج تستهای رادیولوژیک و سایر تستهای پاراکلینیک برای آنها تشخیص ضایعه رتروکوکلئر داده شده و توسط تست (A.B.R) وجود ضایعه در این افراد ثابت شده است. زمان نهفتگی امواج (V ،III ،I) و فاصله بین موج I تا V در سه گروه نرمال، کوکلئر و رتروکوکلئر محاسبه گردید. این طبقه بندی براساس میزان شنوائی در اودیومتری تون خالص در سه فرکانس 1000 و 2000 و 4000 هرتز (Hz) و محل ضایعه صورت گرفته است. نتایج نشان داد که زمان نهفتگی موج I در سه پلاریته مختلف از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری می باشد (P<0.05) ولی امواج III و V و زمان نهفتگی بین امواج I تا V اختلاف قابل توجهی در سه پلاریته ذکر شده ندارند.

نتیجه گیری و توصیه ها: نکته قابل توجه این بود که زمان نهفتگی و امواج ثبت شده در پلاریته انبساطی Rarefaction درمقایسه با دو پلاریته دیگر از ثبات بیشتری برخوردار بودند.


محمدتقی خرسندی، علیرضا کریمی یزدی، پیمان دبیرمقدم،
دوره 60، شماره 4 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: نقش آنتی بیوتیک پروفیلاکسی در جراحی اتیت مزمن میانی همچنان مورد تردید است و بنابراین سو مصرف آنتی بیوتیک پروفیلاکسی بصورت گسترده دیده می شود. مطالعات قبلی نتایج متضادی در مورد تاثیر آنتی بیوتیک در این مورد ارائه داده اند. با توجه به عدم وجود مطالعه قبلی در زمینه تاثیر آنتی بیوتیک موضعی در پیشگیری از عفونت زخم بعد از جراحی اتیت مزمن میانی، مطالعه حاضر طراحی گردید. فرضیه اولیه این بود که آنتی بیوتیک موضعی با آنتی بیوتیک وریدی در پیشگیری از عفونت زخم تفاوتی ندارد.

مواد و روشها: 193 بیمار که شرایط ورود به مطالعه را داشتند بصورت تصادفی در 2 گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد تنها آنتی بیوتیک موضعی دریافت می کردند. در حالیکه گروه شاهد در حین عمل یک دوز و بعد از عمل 3 دوز آنتی بیوتیک وریدی دریافت می کردند. بعد از آن هیچ یک از بیماران آنتی بیوتیک نمی گرفتند. بیماران تا 3 هفته از جهت شواهد عفونت زخم پیگیری شدند. در پایان 3 ماه وضعیت گرافت و وضعیت شنوائی بیماران بررسی شد.

یافته ها: احتمال عفونت بعد از عمل در گروه مورد 3/1 درصد و در گروه شاهد 6/1 درصد بود که از نظر آماری معنی دار نیست. وضعیت گوش قبل از عمل تاثیر معنی داری از جهت احتمال عفونت بعد از عمل نداشت. احتمال گرفتن گرافت در گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری نداشت. آنتی بیوتیک موضعی مورد استفاده تاثیر منفی روی وضعیت شنوائی بیماران نداشت.

نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به عدم تفاوت نتایج استفاده از آنتی بیوتیک موضعی با تجویز سیستمیک آنتی بیوتیک، این روش می تواند بعنوان یک روش جایگزین در پیشگیری از عفونت زخم بعد از جراحی اتیت مزمن میانی مطرح باشد.


حسین اصل سلیمانی، شهرام علمداری، فرشید علاءالدینی، علی شهرامی،
دوره 60، شماره 6 - ( 6-1381 )
چکیده

مقدمه: انتقال بین بیمارستانی (Inter hospital transport) یکی از اجزای بسیار مهم سیستم اورژانس است. تعیین سرانجام درخواست تخت CCU از ستاد فوریتها در سال 1379 هدف این مطالعه را تشکیل می داد.

مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی 2688 پرونده بیماران مراجعه کننده به اورژانسهای بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی تهران که از ستاد فوریتهای پزشکی درخواست اخذ پذیرش CCU از مراکز درمانی دیگر را داشته اند، بصورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت. سرانجام درخواست به دو گروه موفقیت با تعریف پذیرش در بیمارستان دیگر و عدم موفقیت تقسیم گردیدند.

یافته ها: از این مجموعه 68.5 درصد موارد با موفقیت همراه بود و پس از استفاده از Logistic Regression متغیرهای فصل، شیفت، تشخیص و بیمارستان با موفقیت ارتباط داشتند.

نتیجه گیری و توصیه ها: اقدام در جهت افزایش تعداد تختهای CCU موجود و تامین امکانات مورد نیاز در این مراکز از اولویتهای عملیاتی در شهر تهران می باشد.


علی محمد شریفی، بهنام حشمتیان، سیدمرتضی کریمیان، نسرین اکبرلو،
دوره 61، شماره 3 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: پرفشاری خون اولیه یکی از مهمترین عوامل خطر در بروز بیماری های قلبی عروقی است. این بیماری ها اولین عامل مرگ و میر بزرگسالان در جوامع کنونی بشر هستند. هرچند اتیولوژی پرفشاری خون کاملا شناخته شده نیست، بنظر می رسد سیستم رنین آنژیوتانسین (RAS: Renin angiotensin system) نقش مهمی در اتیولوژی آن داشته باشد. لذا شناخت بیشتر این سیستم و تغییرات فعالیت و یا تغییر پاسخدهی عروق به اجزا این سیستم در خلال توسعه پرفشاری خون می تواند در درک بهتر بیماریزایی پرفشاری خون و درمان کارآمد آن موثر باشد. در این مطالعه پاسخدهی عروق مزانتر به آنژیوتانسین I و II در حضور و عدم حضور ماده مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (کاپتوپریل)، در خلال پیشرفت فشار خون کلیوی (2k-1 clip: Two kidney one clip goldblatt hypertension) مورد بررسی قرار گرفت.

 مواد و روش ها: این کار در زمان های دو، چهار، شش و هشت هفته پس از القا فشار خون در گروه های فشار خونی شده، شاهد جراحی و کنترل انجام شد.

یافته ها: این مطالعه نشان می دهد که میانگین پاسخدهی عروق مزانتر به آنژیوتانسین II در حیواناتی که چهار هفته از فشار خونی شدن آنها می گذرد، با P<0.05 و در هفته ششم و هشتم پس از القا فشار خون بترتیب با P<0.01 و P<0.001 اختلاف معنی داری با گروه های شاهد و کنترل دارد. افزایش پاسخدهی به آنژیوتانسین II با افزایش معنی دار میزان فشار خون شریانی گروه فشار خونی شده همراه می باشد. از طرفی با وجود مهار آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین بوسیله کاپتوپریل در حیواناتی که هشت هفته در معرض پرفشاری خون بوده اند بر خلاف سایر گروه ها، پاسخدهی به آنژیوتانسین II کماکان وجود دارد.

نتیجه گیری و توصیه ها: در این مطالعات نتایج کلی زیر حاصل شد: شش تا هشت هفته پس از القا فشار خون کلیوی پاسخدهی عروق به آنژیوتانسین I و II افزایش می یابد، هشت هفته پس از القا فشار خون کلیوی کاپتوپریل پاسخدهی عروق مزانتر به آنژیوتانسین I را مهار نمی کند. لذا تلاش بر روی مهار کامل تبدیل آنژیوتانسین I به آنژیوتانسین II ممکن است افق روشنی را در درمان فشار خون اولیه نوید دهد.


حمید نورالهی مقدم، شهریار نفیسی،
دوره 61، شماره 6 - ( 6-1382 )
چکیده

مقدمه: درگیری سیستم عصبی خودکار در بیماران دیابتی که می تواند احتمالا جدا از نوروپاتی حسی-حرکتی محیطی رخ دهد گاه منجر به بروز شکایاتی در بیماران می گردد که تشخیص آنها ممکن است از طریق روش های الکترودیاگنوستیک تسهیل شود. از طرفی کنترل گلیسمیک این بیماران محتمل است که از بروز این عوارض پیشگیری نماید. هدف از این مطالعه ارزیابی روش های الکترودیاگنوستیک معمول در بررسی سیستم اتونوم دیابتی ها می باشد.

مواد و روش ها: 30 بیمار دیابتی با 30 فرد بعنوان گروه شاهد از نظر نتایج تست های الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم مقایسه شدند. در هر فرد دیابتی شکایت قابل انتساب به اختلال سیستم اتونوم شامل اسهال شبانه، سبکی سر، بی اختیاری ادرار، یبوست، تهوع و خشکی دهان ثبت گردید. در تمامی افراد دیابتی و نیز گروه شاهد پاسخ سمپاتیک پوستی پالمار و پلانتار و نیز نسبت بازدم/دم و نسبت والسالوا توسط الکترومیوگرافی بررسی شد. بعلاوه در بیماران دیابتی بررسی هدایت عصب (NCS) در دو عصب حسی و دو عصب حرکتی انجام شد.

یافته ها: نتایج بدین صورت بودند که هیچ ارتباط معنادار آماری بین سن دیابتی ها با اختلال در نسبت بازدم/دم، نسبت والسالوا و نیز شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم وجود نداشت. ارتباطی بین نوروپاتی محیطی حسی-حرکتی و اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم یافت نشد. بین شدت سمپتوم های اختلال اتونوم و شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم نیز هیچ ارتباطی وجود نداشت. ارتباطی بین هیپوتانسیون ارتوستاتیک دیاستولی یا سیتولی با شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم، فقدان پاسخ سمپاتیک پوستی (SSR) پالمار، نسبت بازدم/دم غیرطبیعی و نسبت والسالوای غیرطبیعی دیده نشد ولی بین فقدان SSR پلانتار با هیپوتانسیون ارتوستاتیک ارتباط معنادار قابل توجهی یافت شد (P~0.019) بطوریکه در 80% بیماران دچار هیپوتانسیون ارتوستاتیک SSR پلانتار ثبت نشد. SSR پالمار و پلانتار در تعداد قابل توجهی از بیماران دیابتی در مقایسه با افراد گروه شاهد قابل ثبت نبود (در مورد پالمار P~0.00 و در مورد پلانتار P<0.015). ارتباط معنادار آماری بین سال های گذشته از تشخیص دیابت و شدت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم وجود نداشت.

نتیجه گیری و توصیه ها: شاید مهمترین نتیجه گیری این مطالعه این باشد که نوروپاتی اتونوم دیابتی جدا از نوروپاتی محیطی حسی-حرکتی و احتمالا با مکانیسم متفاوتی ایجاد می شود و همچنین نسبت بازدم/دم و سپس نسبت والسالوا بیش از همه تست های مورد بررسی در بیماران دیابتی مختل بود. وجود ارتباط معنادار آماری بین هیپوتانسیون ارتوستاتیک با فقدان SSR پلانتار نشان می دهد این دو مربوط به سیستم سمپاتیک است که این موضوع به لحاظ تئوریک نیز قابل توجیه بوده و یا مطالعات دیگر و منابع موجود در این زمینه همخوانی دارد ولی عدم وجود چنین ارتباطی با SSR پالمار می تواند نشاندهنده حساس تر بودن SSR پلانتار به اختلال سیستم سمپاتیک باشد. همچنین عدم ارتباط معنادار آماری بین سال های گذشته از تشخیص دیابت اختلال الکتروفیزیولوژیک سیستم اتونوم شاید ناشی از عدم تشخیص دیابت نوع دو و یا ناشی از عدم وجود ارتباط پاتوفیزیولوژیک بین هیپرگلیسمی طولانی مدت و نوروپاتی اتونوم باشد.


کریم حدادیان، امیدوار رضایی، سهراب صادقی، علی مدرس زمانی، گیو شریفی، علی ناظمی رفیع،
دوره 62، شماره 3 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: باتوجه به عوارض بیولوژیک و سایکولوژیک صرع مزمن مقاوم به درمان طبی و این نکته که اکثر این بیماران دارای ضایعات مغزی قابل برداشت با عمل جراحی هستند و نیز باتوجه به روش های تشخیصی غیر تهاجمی ساده از قبیل MRI مغزی و SPECT قابل تشخیص هستند و نیز با در نظر گرفتن عدم آشنایی کافی از جراحی صرع در کشورمان تصمیم گرفته ایم تا بیمارانی را که بین سال های 82-1376 در بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان لقمان حکیم بعلت صرع مقاوم به درمان طبی تحت عمل جراحی صرع قرار گرفته اند، مورد بررسی قرار دهیم.

مواد و روش ها: این تحقیق بصورت گذشته نگر بر روی 30 بیمار مبتلا به صرع مقاوم به درمان طبی انجام شد. همه این بیماران قبل از عمل تحت MRI مغزی، SPECT و EEG و سنجش IQ قرار گرفتند. در این بیماران نوع عمل جراحی براساس یافته های بالینی، MRI و SPECT و EEG انجام شد. فرکانس تشنجات قبل و بعد از عمل و عوارض بعد از عمل مورد بررسی قرار گرفت. میزان کنترل تشنج براساس معیارهای Engel سنجیده شد.

یافته ها: سن متوسط بیماران در این تحقیق 22.4 سال بود. سه بیمار (10%) مونث بودند که همگی تحت عمل جراحی لوبکتومی مزیال تمپورال قرار گرفتند. 18 بیمار (60%) ضایعه مشخص منطبق با کانون تشنج داشتند که 9 نفر از آنها (30%) بعلت وجود ضایعه در سطح مزیال لوب تمپورال تحت عمل جراحی لوبکتومی مزیال تمپورال و 9 بیمار دیگر (30%) بعلت ضایعه قابل برداشت نئوکورتیکال تحت عمل جراحی لژنکتومی قرار گرفتند. 12 بیمار باقیمانده (40%) که ضایعه مشخص منطبق با کانون تشنج نداشتند ولی دچار حملات Drop مکرر ناشی از یکی یا ترکیبی از تشنجات آتونیک، تونیک کلونیک، میوکلونیک، ابسنس یا کلونیک داشتند، تحت عمل جراحی کالوزوتومی قدامی قرار گرفتند. میزان رهایی از تشنجات با یا بدون درمان طبی در لوبکتومی مزیال تمپورال 77.7% در کالوزوتومی قدامی 58.3% و در لژنکتومی 55.5% بود.

نتیجه گیری و توصیه ها: بشرط انتخاب دقیق بیماران جهت جراحی صرع تشنجات مقاوم به درمان طبی را می توان بصورت قابل قبول تحت کنترل درآورد. باتوجه به عوارض ناشی از صرع مقاوم به درمان طبی، نتایج قابل قبول جراحی صرع و روش های ساده غیر تهاجمی حساس مثل MRI که در کشور ما در دسترس هستند، جراحی صرع در کشور ما باید بصورت جدی مورد توجه قرار گیرد و گسترش یابد.


حسین کاویانی، مهرانگیز پورناصح،
دوره 63، شماره 2 - ( 2-1384 )
چکیده

مقدمه: هدف اصلی تحقیق حاضر هنجاریابی و اعتبارسنجی پرسشنامه شخصیتی کلونینجر (پرسشنامه سرشت و منش) TCI در طبقات سنی مختلف جمعیت مرد و زن ایرانی بود.
مواد و روش‌ها: نمونه مورد مطالعه 1212نفر زن و مرد در گروههای سنی مختلف شهر تهران بود که آزمون شخصیتی مزبور را پرکردند. مرحله بعد در فاصله زمانی یک تا دو ماه از مرحله اول انجام شد و101 نفر از آزمودنی‌های ‌آزمون شده در مرحله اول به طور تصادفی انتخاب شدند و مجددا به تکمیل آزمون‌ها پرداختند. این اقدام جهت دستیابی به ضریب پایایی Reliability صورت گرفت. همچنین برای به دست آوردن ضریب روائی Validity، 100 نفر از آزمودنی‌ها توسط دو روان‌شناس مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. در این مصاحبه دو ارزیاب نسبت به نمرات آزمودنی‌ها در مقیاس‌های هفتگانه TCI بی‌اطلاع بودند و مبتنی بر یافته های مصاحبه، هر یک از ویژگی های مورد سنجش پرسشنامه را در فرد نمره‌دهی (درجه بندی کمی براساس مقیاس 10-1) کردند.
یافته‌ها و نتیجه‌گیری: نمرات هنجاری مقیاس‌های نوجویی NS، آسیب‌پرهیزی HA، پاداش‌وابستگی RD پشتکار Per ، خودراهبری SD، همکاری Co و خودفراروی ST به تفکیک سن و جنس در جداول جداگانه ارایه شده است. نتایج همبستگی correlation بین نمرات مقیاس‌ها در مرحله آزمون و باز-آزمون نشان می‌دهدکه مقیاس‌های هفت‌گانه TCI دارای پایایی قوی هستند، به این معنی که این مقیاس در شرایط مختلف نتایج یکسانی را به دست می‌دهند. به‌جهت هماهنگی (ثبات) درونی internal consistency، عبارات هر مقیاس‌ دارای همبستگی خوبی است. نتایج حاصل از عملیات آماری برای به دست آوردن چگونگی همبستگی بین نمرات مقیاس‌ها و ارزیابی‌های کمی دو ارزیاب در مرحله مصاحبه شخصیتی، نشان می‌دهد که به لحاظ تئوریک، این مقیاس‌ها خصلت‌ها و ویژگی‌های مورد نظر را می‌سنجند. نتایج مربوط به همبستگی بین مقیاس‌ها نشانگر آن که همبستگی معنی‌دار بالاتر از 40/0 بین NS ،Per ، HA و RD وجود ندارد که نشان‌دهنده این‌است که این چهار بعد سرشتی از یک‌دیگر مستقل هستند. بین ابعاد منش و سرشت همبستگی‌های ضعیف تا متوسط (کمتر از 40/0) وجود دارد، به غیر از همبستگی خودراهبری و آسیب‌پرهیزی که بیش از 40/0 است. تنها همبستگی بالاتر از 40/0 بین ابعاد سه‌گانه منش مربوط به همکاری و خودراهبری است. ضمنا، سن با NS و HA همبستگی منفی و با Co و Per همبستگی مثبت ضعیف دارد.


محمدحسین برادران فر، شکوه تقی پور، فرشته دودانگه، مهدی عطار،
دوره 64، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: آدنوئیدها و تونسیلها ارگانهای فعال لنفاتیکی بوده که نقش مهمی را بر علیه پاتوژنهای مهاجم مسیر دستگاه تنفسی فوقانی وگوارشی در کودکان بر عهده دارند. هدف از این مطالعه مشاهده تغییرات سیستم ایمنی هومورال و سلولی کودکان 6 ماه بعداز عمل آدنوتونسیلکتومی می‌باشد.
روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه شامل 30 کودک (10-4 ساله) مبتلا به هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار و30 کودک سالم هم سن و هم جنس بود. میزان سرمی IgM و IgG ، درصد لنفوسیتهای T و (CD3+) ، (CD4+) T.helper ، (CD8+) T.cytotoxic و لنفوسیتهای B‏ (CD20+) در کلیه کودکان اندازه‌گیری شد . سپس 6 ماه بعد از عمل آدنوتونسیلکتومی پارامترهای فوق در کودکان گروه بیماران مجدداً بررسی گردید.
یافته‌ها: در دوره ‌قبل از عمل کاهش درصد لنفوسیتهای (CD3)T ، درصد لنفوسیتهای TCD4+ و TCD8+ و BCD20+ نسبت به گروه کنترل دیده شد . این کاهش تنها در خصوص لنفوسیتهای TCD3+ از لحاظ آماری معنی‌دار بود (03/0 (P.Value =. میزان سرمی IgM در دو گروه تفاوتی نداشت و میزان IgG نیز در دو گروه با وجود بالا بودن ، تفاوت معنی‌داری نداشت. 6 ماه بعداز عمل درصد لنفوسیتهایT ((CD3+ وTCD4+  و TCD8+ و BCD20+ در گروه عمل شده افزایش یافته و به حد گروه کنترل رسیده بود. میزان سرمی IgG نیز در گروه بیماران بعداز عمل بطور معنی‌داری کاهش یافته بود (00/0= P.Value ).
نتیجه‌گیری: نتیجه مطالعه حاضر نشان داد که ایمنی سلولی و هومورال در کودکان مبتلا به هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار در دوره قبل از عمل کاهش یافته و 6 ماه بعداز عمل جراحی در حد افراد طبیعی افزایش می‌یابد. بدین معنی که هیپرتروفی مزمن آدنوتونسیلار روی برخی از پارامترهای سیستم ایمنی سلولی و هومورال تأثیر گذاشته و آدنوتونسیلکتومی با برداشتن تحریکات مزمن باعث بر گردانده شدن این تغییرات بدون تأثیر منفی روی عملکرد سیستم ایمنی بیماران می‌شود.


محمدرضا نوری دلویی، احسان الوندی،
دوره 64، شماره 6 - ( 5-1385 )
چکیده

ریزRNA ها دسته ای از مولکول های کوچک از جنس RNA می باشند که از روی آنها پروتئینی ساخته نمی شود. طولی در حدود 23-21 نوکلئوتید دارند و تا کنون بیش از 1600 نمونه از آنها در گیاهان و جانوران و حتی چند نمونه در ویروس ها شناسایی شده اند و به عنوان بازدارنده، نقش مهمی را در تنظیم بیان ژن ها ایفا می کنند. این RNA ها با اثر بر mRNA هدف، چه با قطع آن و چه از طریق مهار ماشین ترجمه، از تولید پروتئین ممانعت به عمل می آورند. با این که این موضوع به مدت طولانی از دید پژوهشگران پنهان مانده بود، مطالعات انجام شده در پنج سال اخیر کمک شایانی به شناسایی گونه های مختلف و نیز نحوه عملکرد آنها داشته است. در این مقاله مروری، با استفاده از ده ها منبع معتبر و روزآمد، مطالبی پیرامون تاریخچه، سازوکار مولکولی تولید و ژن های بیان کننده ریزRNA و نیز چگونگی پردازش آنها در انسان، جانوران و گیاهان ارائه شده است. به علاوه، پیرامون نامگذاری، تنوع عملکردی و به ویژه رابطه آنها در بروز بیماری ها (به طور مشخص سرطان) و شباهت ها و تفاوت های آنها با siRNA ها، جدیدترین اطلاعات جاری مورد تاکید قرار گرفته است. در انتها چشم انداز این مولکول های راهبردی، فوق العاده جالب و شگفت انگیز، مورد توجه قرار گرفته است.


نجمه حمید،
دوره 64، شماره 12 - ( 8-1385 )
چکیده

عوامل فشارزای ناشی از شغل پر مسئولیت مدیریت به تدریج بر سیستم ایمنی بدن تأثیر منفی بجا گذاشته و در طولانی مدت، آن را ضعیف می‌سازد. مسلماً شناسائی منابع مقاومت در برابر استرس تأثیر مثبتی بر بهداشت روانی- جسمانی و طول عمر انسان دارد. مطالعات بالینی متعدد نشان داده است که ویژگی شخصیتی سر سختی و حمایت اجتماعی اثرات منفی استرس بر بدن را کاهش می‌دهند. در مورد رابطه میان ویژگی شخصیتی سرسختی و ابعاد مختلف آن (مبارزه‌جویی، تعهد و کنترل) و حمایت اجتماعی به عنوان مهمترین منابع مقاومت در برابر استرس، بررسی قابل ملاحظه‌ای در جامعه انجام نشده است، لذا ضرورت انجام این مطالعه احساس شده است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت پس رویدادی بوده است، با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، تعداد 340 نفر مدیر زن و مرد شاغل در دبیرستان‌های استان خوزستان در سال 83-82 برگزیده شدند. پس از توزیع پرسشنامه‌های سرسختی و حمایت اجتماعی، به طور تصادفی چهـار گـروه 35 نفـری که شامل سرسختی بالا / حمایت اجتماعی بالا، سرسختی بالا/ حمایت اجتماعی پایین، سرسختی پایین/ حمایت اجتماعی بالا، سرسختی پایین/ حمایت اجتماعی پایین انتخاب شدند. به منظور ارزیابی سیستم ایمنی، نمونه‌برداری خونی از این افراد انجام شد. یافته‌های حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج حاصل آشکار ساخت که سرسختی با متغیرهای CD4، نسبت ، سلول کشنده طبیعی یا NK (CD16 و CD56)، CH50، IgM و نوتروفیل دارای رابطه مثبت و معنی‌دار است. همچنین سرسختی با متغیرهای CD8، کورتیزول و ائوزینوفیل دارای رابطه منفی و معنی‌دار است. از سوی دیگر، حمایت اجتماعی با متغیرهای CD4، نسبت ، CD56، ‍CH50، IgM، C3 و نوتروفیل دارای رابطه مثبت و معنی‌دار است اما با متغیرهای CD8، کورتیزول و ائوزینوفیل دارای رابطه منفی و معنی‌دار می‌باشد.
نتیجه‌گیری: به طور کلی ویژگی شخصیتی سرسختی و حمایت اجتماعی دارای اثر تعدیل کننده‌ای بر متغیرهای ایمنی CD4، CD8، نسبت ، کورتیزول و IgM می‌باشند.


حسین درگاهی، مصطفی رضائیان،
دوره 65، شماره 1 - ( 12-1386 )
چکیده

با اجرای اصول تضمین کیفیت می‌توان مدیریت عملکرد هر سازمان را بررسی نمود. در سیستم تضمین کیفیت، مرحله‌ای را برای پایش و ارزشیابی خدمات ارائه شده در نظر گرفته‌اند. دستورالعمل‌های ایزو 2000-9001 به‌همراه اصول تضمین کیفیت در پایش مدیریت عملکرد آزمایشگاه‌های بالینی به‌کار می‌روند.

روش بررسی: با استفاده از شاخص‌های اطمینان کیفیت در چارچوب دستورالعمل‌های ایزو و به‌منظور پایش مدیریت عملکرد در مراحل قبل از انجام آزمایش، انجام آزمایش و بعد از انجام آزمایش و نیز کلیه فعالیت‌ها و نواحی آزمایشگاه‌های بالینی چهارده بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران برگه مشاهده مشتمل بر 685 سوال طراحی و تدوین گردید. اطلاعات لازم جمع‌آوری شد و توسط روش‌های آماری مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در میان چهارده آزمایشگاه بالینی مورد مطالعه، در آزمایشگاه بالینی بیمارستان سینا 73/77 درصد از اصول تضمین کیفیت در 16 بخش، ناحیه و فعالیت انجام شده رعایت می‌شود که از این نظر در مقایسه با سایر بیمارستان‌ها در بالاترین سطح قرار گرفته و در آزمایشگاه بالینی بیمارستان فارابی فقط 56/57 درصد از اصول رعایت شده که در مقایسه با بقیه در پائین‌ترین سطح قرار می‌گیرد.
نتیجه‌گیری: در 16 بخش، ناحیه و فعالیت انجام شده تنها هفت درصد از آزمایشگاه‌های بالینی مورد مطالعه از نظر رعایت اصول تضمین کیفیت در حد مطلوب (100-75 درصد) قرار دارند. میزان کل رعایت اصول اطمینان کیفیت در آزمایشگاههای بالینی مورد مطالعه 22/67 درصد است که در حد مطلوب قرار ندارند.


شادمان نعمتی، منوچهر امیری دوان، مجید جمشیدی، عالیا صابری، علیرضا مجلسی،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده

کاهش شنوایی حسی عصبی ناگهانی وضعیتی اضطراب‌آور برای بیماران می‌باشد و نظرات متناقضی در خصوص علت، ماهیت شنیدار شناختی، نحوه درمان و پیش‌آگهی آن وجود دارد.

روش بررسی: در این مطالعه آینده‌نگر، تستهای شنوایی سنجی شامل PTA، IA، ABR، (TEOAE) OAE را قبل از شروع درمان (کورتیکواستروئید + آسیکلویر در مقابل اوروگرافین داخل وریدی) در 53 بیمار مبتلا به کاهش شنوایی حسی عصبی SSNHL انجام داده و سپس نتایج آنالیز شد.

یافته‌ها: از 53 بیمار (22 مرد و 31 زن)، 22 مورد ( 5/41%) فاقد (OC) همبستگی کلی در آزمون TEOAE، 26 مورد (49%) دارای مقادیر مثبت کمتر از 50% و پنج مورد (4/4%) دارای مقادیر مثبت بزرگتر از 50% بودند. 15 مورد (3/28%) پاسخ کامل، 20 مورد (7/37%) پاسخ نسبی و 18 مورد (9/33%) پاسخ ضعیف یا عدم پاسخ به درمانها داشتند. میانگین overall correlation برای سه زیر گروه بیماران (عدم پاسخ، پاسخ نسبی و کامل به درمان) به ترتیب، 16/1±5/3%، 99/1%±11% و 07/3±6/36%) بدست آمد (01/0= P). 20 بیمار (از 52 مورد=5/38%) فاقد هرگونه موج قابل تولید در ABR بودند. سه بیمار تست ABR غیرطبیعی و OAE مثبت داشتند و به درمان پاسخ کامل دادند، 13 مورد ABR غیرطبیعی و OAE منفی داشتند و پاسخ به درمان نداشتند و شش مورد ABR نرمال و OAE منفی داشتند که اکثراً به درمان پاسخ دادند.

نتیجه‌گیری: استفاده از OAEو ABR در تشخیص SSNHL و تعیین مکان ضایعه مثل ایسکمی یا نوروپاتی ممکن است کمک کننده باشد. Overall Correlation در TEOAE فاکتور پیش بینی کننده با ارزشی در نتیجه درمان SSNHL است.


مرجان پشت مشهدی، مرضیه مولوی نجومی، سید کاظم ملکوتی، جعفر بوالهری، صفیه اصغر زاده امین، علی اصغر اصغر نژاد فرید،
دوره 65، شماره 4 - ( 4-1386 )
چکیده

مشکلات روانی اجتماعی و وجود سیستم‌های حمایتی در اقدام به خودکشی حایز اهمیت‌اند. این مقاله به بررسی عوامل استرس‌زا و وضعیت حمایت عملی در اقدام‌کنندگان کرجی می‌پردازد.

روش بررسی: این مطالعه قسمتی از بخش ایرانی مطالعه چند مکانی پیشگیری از خودکشی(SUPREMISS) است که توسط سازمان جهانی بهداشت در هشت کشور انجام گرفته است. در این مقاله داده‌های مربوط به 632 اقدام‌کننده کرجی طی 10 ماه ارایه شده است.

یافته‌ها: از نظر فاصله زمانی با اقدام برخی عوامل مستعدکننده یا دیستال (مشکلات مالی، تحصیلی، شغلی و وجود بیماری جسمی طولانی)، و برخی دیگر تسهیل‌کننده یا پروکزیمال (اختلاف با خانواده و همسر) می‌باشد. اختلاف با خانواده (25%) و با همسر (35%) شایع‌ترین مشکلات اقدام‌کنندگان از یک ماه پیش تا زمان اقدام بود. اختلاف با همسر در افرادی که کمتر از هفت سال از ازدواج آنها می‌گذشت، بیشتر بود. در افراد کمتر از 25 سال اختلاف با والدین شایع‌ترین مشکل بود و سیستم حمایتی برای زنان اهمیت بیشتری داشت.

نتیجه‌گیری: نقش عوامل استرس‌زا در اقدام به خودکشی متفاوت است. اختلاف با خانواده و با همسر در اقدام به خودکشی هم عوامل زمینه ساز و هم آشکار سازند، شبکه‌های حمایتی در پیشگیری از اقدام به خودکشی، بخصوص در زنان، نقش موثری دارد.


رضا بدل‌زاده، علی نوروز زاده، علیرضا عسگری، علی خوش باطن،
دوره 65، شماره 12 - ( 12-1386 )
چکیده

تماس با سرب موجب افزایش فشار خون در انسان و حیوانات آزمایشگاهی می شود. مکانیسم‌های دقیق هیپرتانسیون ناشی از سرب به خوبی شناخته نشده، لیکن فاکتورهای مختلفی از جمله تغییر در پاسخ‌دهی سیستم قلب و عروق به آدرنرژیک‌ها می‌توانند در این زمینه دخیل باشند. در مطالعه حاضر، اثر تماس با ppm 100 استات سرب از طریق آب آشامیدنی در دوره‌های 4، 8 و 12 هفته‌ای بر فشار خون و پاسخ‌دهی قلب ایزوله به β- آدرنرژیک‌ها در موش‌های صحرائی نر بررسی شد.

روش بررسی: پس از بیهوشی و اندازه‌گیری فشار خون از طریق دم، قلب حیوانات تحت تنفس مصنوعی از بدن جدا و بلافاصله به دستگاه قلب ایزوله لانگندرف انتقال یافت. پاسخ‌دهی تعداد ضربان و قدرت انقباضی قلب ایزوله به بتا آدرنرژیک‌ها با اضافه کردن غلظت‌های مختلف آگونیست β آدرنرژیکی (ایزوپروترنول) در حضور و عدم حضور آنتاگونیست مربوطه (پروپرانولول) مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: فشار خون در گروه‌های مسموم به سرب 8 و 12 هفته‌ای نسبت به گروه کنترل به طور معنی‌دار افزایش یافت (01/0p<). پاسخ انقباضی و ضربان قلب به ایزوپروترنول در گروه‌های مسموم هشت و 12 هفته‌ای نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری نشان داد (05/0p<)، در حالی که اختلاف این پاسخ‌ها در گروه‌های مسموم چهار هفته‌ای و کنترل معنی‌دار نبود.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهند که تماس با غلظت‌های پایین سرب، اثرات کرونوتروپیکی و اینوتروپیکی مثبت β- آدرنرژیک‌ها را تقویت می‌کند. این اثرات قلبی سرب می‌توانند نقش موثری در پاتوژنز فشار خون ناشی از آن داشته باشند.


محمد سبزیکاریان،  شفیعه موثقی، کیاندخت کریمیان، سیدرضا نجفی زاده، عبدالرحمن رستمیان، علی خلوت،
دوره 66، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

بیماری لوپوس اریتماتوی سیستمیک با اتیولوژی ناشناخته و تظاهرات چندگانه است که بیشتر خانم‌های در سنین باروری را مبتلا می‌کند. این مطالعه با توجه به فعالیت‌های دوره‌ای بیماری جهت ارزیابی احتمال دخالت پرولاکتین در پاتوژنز و فعال‌شدن بیماری لوپوس طراحی شد.

روش بررسی: 60 بیمار لوپوس انتخاب و از نظر فعالیت بیماری براساس اندکس SLEDAI امتیازبندی شدند. میزان پرولاکتین در 60 نمونه خون این بیماران (بیمار SLE طبق کرایتریای کالج روماتولوژی) اندازه‌گیری شد. همه این بیماران مونث بودند میزان فعالیت بیماری براساس کرایتریای فعالیت لوپوس تعریف شد و نمره‌بندی آن براساس اندکس فعالیت بیماری لوپوس (SLEDAI) انجام شد. غلظت پرولاکتین سرم به‌وسیله روش ایمونورادیومتریک اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: هایپرپرولاکتینمی (پرولاکتین بیشتر از 21 نانوگرم در میلی‌لیتر) در هفت نفر از بیماران (7/11%) کشف شد. براساس اندکس فعالیت بیماری (SLEDAI) 7/6% بیماران، بیماری فعال را داشتند. در این بیماران سطح پرولاکتین بالاتر بود و بین anti DNA و فعالیت بیماری و پرولاکتین ارتباط مستقیم وجود داشت. ارتباط بین افزایش میزان پرولاکتین و فعالیت بیماری SLE مشاهده شد که در آن 305/0r= و 019/0p= بود.

نتیجه‌گیری: هایپرپرولاکتینمی با استفاده از روش IRMA در بیماران لوپوسی با بیماری فعال یافت شد. لذا نظریه نقش پرولاکتین در پاتوژنز SLE تقویت می‌شود.


مسعود سلیمانی، صمد ندری، رضا ایزدپناه،
دوره 66، شماره 4 - ( 4-1387 )
چکیده

 زمینه و هدف: از ویژگی‌های منحصر به‌فرد سلول‌های بنیادی مزانشیمی که از آن در جداسازی استفاده شده است توانایی چسبیدن به پلاستیک است. به‌کارگیری این ویژگی در جداسازی سلول‌های بنیادی مزانشیمی گونه‌های مختلف پستانداران به‌جز موش با موفقیت همراه بوده است. در مطالعه حاضر با بهینه‌سازی روش چسبیدن به سطح ظرف پلاستیکی‌، جمعیت هموژن سلول‌های بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان موش جداسازی شد. اساس این روش بر تعویض مداوم محیط کشت بلافاصله پس از کشت سلول‌های مغز استخوان است.

روش بررسی: موش‌های نژاد Balb/c کشته شدند و مغز استخوان از فمور و تیبیا خارج و در ظرف شش خانه‌ای کشت گردید. سه ساعت پس از آغاز کشت محیط کشت رویی دور ریخته شد و محیط جدید اضافه گردید. تعویض محیط کشت در هر هشت ساعت و در فاصله زمانی 72 ساعت ادامه داشت. این کشت تا زمان پرشدن نسبی ظرف توسط سلول‌های فیبروبلاستی نگهداری شد و پس از آن پاساژ اول انجام گرفت. این سلول‌ها برای مطالعات بیشتر مورد بررسی قرار گرفتند. به‌منظور اثبات ماهیت مزانشیمی، سلول‌ها به دودمان‌های مزانشیمی تمایز داده شدند. در ضمن سلول مورد نظر از نظر کلونوژنیک بودن و آنتی‌ژن‌های سطح سلول مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها: در این مطالعه دو هفته پس از کشت اولیه، جمعیت خالص از سلول‌های شبه فیبروبلاستی به‌دست آمد. این سلول‌ها که در آن‌ها مارکرهای سطحی CD90, Sca-l, CD44 بیان داشت، به آسانی به استخوان و چربی تمایز یافتند.



صفحه 1 از 7    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb