4 نتیجه برای Peptide
محمدرضا قرائتی، منوچهر میرشاهی، مجید صادقیزاده،
دوره 66، شماره 10 - ( 10-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای سرطانی برای رشد و تقسیم به غذا نیازمندند. بنابراین برای درمان سرطان یکی از روشهای مهم و امیدوار کننده استفاده از مهارکنندههای رگزایی است که رشد تومور و متاستاز سلولهای سرطانی را متوقف میکنند. مطالعات قبلی نشان میدهد که Plasminogen related protein-B دارای اثرات ضد توموری است. با توجه به شباهت این پپتید با Preactivation peptide پلاسمینوژن (PAP)، اثرات ضد رگزاییPAP در مدلی آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: قطعه DNA بیانکننده PAP به کمک PCR از ژن پلاسمینوژن انسانی در حامل pGEX-2T همسانهسازی شد و در باکتری Escherichia coli به صورت متصل با GST (Glutathione S-transferase) بیان گردید، سپسRefolding پروتئین حاصل (GST-PAP) انجام گرفت و پروتئین مذکور با رزینGSH-Sepharose تخلیص شد و روی یک مدل رگزایی با استفاده از ماتریژل بررسی گردید.
یافته ها: پس از تایید صحت پروتئین خالص شده با روشهای
SDS-PAGE و ایمنوبلاتینگ، بر اساس نتایج حاصل از سنجش رگزایی در سیستم ماتریژل مشخص شد که GST-PAP رگزایی را متوقف و مهار میکند. طبق این اطلاعات همبستگی بسیاری بین غلظت اعمال شده از GST-PAP و مهار رگزایی وجود دارد که به صورت کاهش طول ساختارهای مویرگی شکل و تعداد توبولها مشخص میشود. مهار رگزایی در غلظتهای بالای 25 میکروگرم در میلیلیتر نسبت به کنترل معنیدار هستند.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه
GST-PAP در سیستم ماتریژل توانایی مهار تشکیل شبکه سلولهای آندوتلیال را داراست. این نتایج میتواند تاییدی برای فرضیه مهار رگزایی توسط PAP باشد. لذا این پپتید میتواند نامزدی برای مهار رگزایی محسوب شود.
نوشین بیات، مجید شهرتی، امین صبوری، زهرا عباسی، غلامحسین علیشیری، بیتا نجفیان،
دوره 70، شماره 4 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هد ف: گزینه های درمانی متعددی از جمله کلس ی تونین برای بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان پیشنهاد
یکی از مارکرهای جدید روند جذب استخوانی می باشد. هدف C–telopeptide of Type I Collagen (CTX) . شده است
از این مطالعه بررسی اثرات اسپری بینی کلس ی تونین در زنان یائسه با کاهش تراکم استخوان با ارزیابی مارکر جذب
بوده است. CTX استخوانی
روش بررس ی: این مطالعه به صورت کارآزما یی بالینی تک گروهی بر روی 105 خانم یائسه مبتلا به استئوپنی
CTX . 1- انحراف معیار انجام گرفت / مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان بقی ه الله (عج) دارای تراکم استخوانی ک م تر از 5
و سایر مارکرهای آزمایشگاه ی قبل و شش ماه بعد از درمان روزانه با اسپری بینی کلس ی تونین ( 200 واحد ) و قرص
400 واحد) ارزیابی شد و مقایسه شد. ) D 1000 ) و ویتامین mg) کلسیم
3/10±2/ سرمی به صورت معن ی داری از 03 CTX یافت هها: در نهایت 52 بیمار در مطالعه باقی ماندند که در ایشان مارکر
در صورتی که سطح سرمی کلسیم، آمینوترا نسفرازهای کبدی، (P<0/ 2 پیکومول بر لیتر تغییر یافت ( 001 /61±1/ به 82
.(P>0/ پاراتورمون و آلکالین فسفاتاز کاهش داشته ولی این کاهش از لحاظ آماری معن یدار نمی باشد ( 05
CTX نتیج هگیری: به نظر می رسد اسپری بینی کلس ی تونین از طریق جلوگیری از جذب نسج استخوانی که توسط مارکر
نمایان می شود، علاوه بر جلوگیری از پیشرفت بیماری، در درمان بیماران مبتلا به کاهش تراکم استخوان م یتواند موثر
باشد هر چند مطالعه ها با حجم نمونه بی شتر و همراه گروه کنترل ضروری به نظر می رسد.
مریم امیرعضدی، فرهاد دریانوش، محمدعلی بابایی بیگی، مریم کوشکی جهرمی، امین مهرابی،
دوره 71، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: هورمون پپتید گشادکننده رودهای (Vasoactive Intestinal Peptide, VIP)، نقش مهمی در تعدیل جریان خون کرونری ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی با شدت کم بر سطوح پلاسمایی هورمون VIP، فشارخون و ضربان قلب افراد غیرورزشکار سالم و مبتلا به بیماری کرونری (CAD) است.
روش بررسی: در این پژوهش 15 زن و 15 مرد سالم و 15 زن و 15 مرد بیمار مبتلا به CAD، بهعنوان گروه کنترل و گروه آزمایش بهطور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها سه جلسه در هفته با شدت ثابت 10±100 ضربه در دقیقه بهمدت هشت هفته بهفعالیت هوازی پرداختند. برای بررسی تغییرات هورمون VIP، از تمامی آزمودنیها در سه نوبت (قبل، بلافاصله و 24 ساعت پس از هشت هفته)، نمونهی خونی گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در چهار گروه تفاوت معنیداری بین میزان VIP پلاسمای قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از هشت هفته تمرین مشاهده نشد. از طرف دیگر فشارخون سیستولیک سه نوبت چهار گروه (01/0P=) و فشارخون دیاستولیک سه نوبت، در مردان بیمار و زنان سالم (03/0P=) معنیدار بود، اما در فشارخون دیاستولیک سه نوبت دو گروه دیگر تفاوت معنیداری مشاهده نشد. تفاوت معنیداری بین ضربان قلب سه نوبت سه گروه وجود داشت (002/0P=)؛ اما تفاوتی در مردان سالم مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج فوق بهنظر میرسد باید مدت و شدت هر جلسه تمرینی موردتوجه قرار گیرد تا به آستانه تحریک VIP برسد، شاید باعث ایجاد تغییرات قابلملاحظهای در سطوح VIP گردد.
محمود نیکسرشت، حمید رجبی، علی نیکسرشت،
دوره 73، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اپلین یک ادیپوکاین بهنسبت جدید است که اثرات مفید آن در برابر مقاومت انسولین گزارش شده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه اثر تمرین مقاومتی غیرخطی و تمرین هوازی تناوبی بر سطح سرمی اپلین-13 و مقاومت انسولین در مردان چاق میانسال بود.
روش بررسی: این پژوهش بهصورت نیمهتجربی (Quasi-experimental) که بین ماههای آبان و دی 1392 در شهر ایلام انجام گرفت. سی و سه مرد چاق سالم ابتدا بر اساس آمادگی هوازی، سن و درصد چربی یکسانسازی شدند و سپس بهصورت تصادفی در گروههای مقاومتی غیرخطی (12 نفر)، هوازی تناوبی (10 نفر) و کنترل (11 نفر) قرار گرفتند. گروههای تمرین سه جلسه در هفته برای 12 هفته تمرین داشتند، در حالیکه آزمودنیها در گروه کنترل سبک زندگی غیرفعال خود را حفظ کردند. تمرین مقاومتی غیرخطی شامل اجرای 40 تا 65 دقیقه تمرین وزنه در شدتهای مختلف با یک الگوی زمانبندی منعطف بود. تمرین هوازی تناوبی شامل چهار نوبت چهار دقیقهای دویدن بر روی نوارگردان با شدت 90-80% ضربان قلب بیشینه و سه دقیقه ریکاوری بین مراحل بود.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد تفاوت معناداری بین گروهها در غلظت اپلین-13 و مقاومت انسولین در پیشآزمون مشاهده نشد (05/0P>). در مقایسه با گروه کنترل، دو برنامه تمرین بهطور مشابه و معناداری در کاهش مقاومت انسولین مؤثر بودند، اما غلظت اپلین-13 تنها در گروه تمرین هوازی تناوبی بهطور معناداری افزایش یافت (04/0P=).
نتیجهگیری: کاربرد عملی پژوهش حاضر این است که مردان چاق میتوانند از هر دو برنامه تمرین بهمنظور کاهش مقاومت انسولین استفاده کنند. هرچند، بهنظر میرسد که تمرین هوازی تناوبی (با افزایش اپلین-13) اثرات سودمندتری نسبت به تمرین مقاومتی غیرخطی دارد.