روش بررسی: در مطالعه نیمه تجربی حاضر 106 نفر از پرستاران بیمارستانهای شهید بهشتی همدان و روانپزشکی رازی تهران در سال 1386 بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شده و به روش بلوکهای تبدیل شده تصادفی به دو گروه آزمون (47 نفر، 6 نفر از مطالعه خارج شدند) و شاهد (53 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل: ویژگیهای فردی و حرفهای، تعارض کار- زندگی و مدیریت زمان بود. ابتدا دو گروه پرسشنامهها را تکمیل کردند، سپس برای گروه آزمون کارگاه یک روزه آموزش مدیریت زمان اجرا شد. پرسشنامهها یک ماه بعد از مداخله مجدداً توسط هر دو گروه تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS v.11.5 و آزمونهای آماری کایاسکوئر، کلمنوروف، تیمستقل و تیزوجی استفاده شد.
یافتهها: طبق آزمونهای آماری همسانی بین دو گروه قبل از مداخله، از نظر متغیرهای ویژگیهای فردی و حرفهای اختلاف معناداری مشاهده نشد. یافتههای حاصل از آزمون تیمستقل، نشان داد که دو گروه در میانگین کلی نمرات تعارض کار- زندگی قبل از مداخله تفاوت معناداری ندارند. ولی یک ماه بعد از مداخله در میانگین کلی تعارض کار- زندگی بین دو گروه اختلاف معناداری مشاهده گردید (001/0p<). یافتههای حاصل از آزمون تیزوجی نیز در میانگین کلی تعارض کار- زندگی گروه آزمون قبل و یک ماه بعد از مداخله اختلاف معناداری نشان داد (001/0p<) لیکن در گروه شاهد تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت زمان بر کنترل تعارض کار- زندگی پرستاران مؤثر میباشد. لذا پیشنهاد میشود آموزش مدیریت زمان در برنامههای آموزش ضمن خدمت پرستاران قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |