مقدمه و اهداف: پاسخگویی (Responsiveness)، پاسخ به انتظارات منطقی افراد در مورد جنبههای غیر بالینی (Non-clinical) نظام سلامت میباشد. هدف این مقاله، بررسی میزان پاسخگویی نظام سلامت بعد از گذشت یکسال از اجرای طرح تحول نظام سلامت در شهر سنندج میباشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که به صورت مقطعی روی 646 خانوار در شهر سنندج در سال 94-1393 انجام گرفته است. پرسشنامه پاسخگویی سازمان جهانی بهداشت برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 20 از طریق روشهای آماری توصیفی و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: همه ابعاد پاسخگویی به غیر از بعد «حق انتخاب»، 100 درصد از نظر پاسخگویان مهم و خیلی مهم بوده است. همچنین در بخش بستری، ابعاد «دسترسی به حمایتهای خانواده و اجتماعی» و «محرمانه بودن اطلاعات شخصی» به ترتیب با 100 و 96 درصد بالاترین عملکرد و «وضوح ارتباطات» با 49 درصد پایین ترین عملکرد را داشته است. در بخش سرپایی، بعد «محرمانه بودن اطلاعات شخصی» با 100 درصد و بعد «استقلال» با 42 درصد به ترتیب بالاترین و پایینترین عملکرد را داشتهاند. در بخش بستری ابعاد پاسخگویی بر اساس نوع مالکیت مراکز بهداشتی و درمانی تنها در بعد «توجه سریع» تفاوت آماری معنیداری را نشان دادند (P =0.03) و در بخش سرپایی تفاوت آماری معنیداری بین ابعاد پاسخگویی و نوع مالکیت مراکز مشاهده نشد.
نتیجهگیری: در این مطالعه ابعاد «ارتباطات»، «استقلال» و «کیفیت محیط» به عنوان ابعاد اولویتدار برای اقدامات اصلاحی به منظور بهبود پاسخگویی نظام سلامت مشخص شد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |