روش بررسی: در این مطالعه تصادفی کلینیکی، تعداد 90 بیمار که دارای دندان مولر فک پایین دچار پالپیت و نیازمند به درمان ریشه بودند، انتخاب شدند. بیماران به سه گروه (ایبوپروفن، دیکلوفناک سدیم پیوسته رهش و پلاسبو) تقسیم شدند. هر بیمار پس از تکمیل فرم رضایتنامه، یکی از سه دارو را به صورت خوراکی دریافت کرد. پس از انجام بلاک عصبی اینفراآلوئولر و تهیه حفره دسترسی، پاکسازی کانالها به روش Passive stepback انجام گردید. کانالها خشک شده و پانسمان موقت انجام شد. سپس فرم سنجش درد (Visual Analog Scale) به بیمار توضیح و تحویل داده شد. اطلاعات بدست آمده براساس آزمونهای آماری Kruskal-Wallis, Repeated Measurement ANOVA و آزمون Mann-whitney U بررسی گردید.
یافتهها: میانگین شدت درد در گروه دیکلوفناک پیوسته رهش برابر 95/0 87/0و در گروه ایبوپروفن برابر 10/1 17/1 و در گروه پلاسبو برابر 70/1 14/2 بود. این اختلاف در هر سه گروه از نظر آماری معنیدار بود (001/0>P). 2 ساعت پس از درمان، شدت درد در گروه ایبوپروفن کمتر از گروه دیکلوفناک سدیم پیوسته رهش بود (01/0=P). ولی در زمان های 10، 18 و 36 ساعت پس از درمان، شدت درد در گروه دیکلوفناک سدیم پیوسته رهش کمتر از گروه ایبوپروفن بود (001/0>P).
نتیجهگیری: استفاده از دیکلوفناک سدیم پیوسته رهش بصورت تک دوز قبل از درمان ریشه در مقایسه ایبوپروفن میتواند در مدت زمان طولانیتری دردهای پس از درمان ریشه را کاهش دهد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |