Eskandari H, Sohrabi F, Rezagholizadeh Shirvan A, Asgari M, Shahvaroughi Farahani N. Existential distress in palliative care of cancer
patients at the end of life: a systematic review. Tehran Univ Med J 2024; 81 (12) :916-928
URL:
http://tumj.tums.ac.ir/article-1-12946-fa.html
اسکندری حسین، سهرابی فرامرز، رضاقلیزاده شیروان عادله، عسگری محمد، شاهواروقی فراهانی ندا. پریشانی وجودی در مراقبتهای تسکینی از بیماران مبتلا به
سرطان در مراحل پایانی زندگی: یک مرور نظاممند. مجله دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران. 1402; 81 (12) :916-928
URL: http://tumj.tums.ac.ir/article-1-12946-fa.html
1- گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
2- گروه طب تسکینی، انستیتو کانسر، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران.
3- گروه سنجش و اندازهگیری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.
4- گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران. ، neda.shfarahani@gmail.com
چکیده: (85 مشاهده)
زمینه و هدف: پریشانی وجودی، از جمله تجربههای رایج بیماران در مراحل پایانی زندگی است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر مرور مطالعات و مفهومبندی پریشانی وجودی در مراقبتهای تسکینی از بیماران مبتلا به سرطان است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مرور نظاممند بوده که جستوجوی آن از 1 اردیبهشت تا 31 تیر 1402 در دانشگاه علامه طباطبایی و در بانکهای اطلاعاتی MEDLINE, Web of Science/PubMed و Scopus صورت گرفت.
یافتهها: پس از جستوجو، غربالگری و انتخاب مقالات منتخب براساس معیارهای ورود و خروج، در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند که از میان آنها، سه مطالعه مروری، هشت مطالعه کمی و 11 مطالعه کیفی بودند. در کنار بررسی شیوع این علامت، بیماران تجربهی خود را از پریشانی وجودی در چند دسته توصیف کردهاند: احساس تنهایی و انزوا (یا از دست دادن سیستم حمایتی)، نگرانیهای مربوط به روابط (نگرانی دربارهی خانواده، تغییر در روابط و وجود روابط متعارض)، از دست دادن کنترل/خودمختاری (کنترل فیزیکی، کنترل شناختی و هیجانی)، باری بر دوش دیگران بودن، از دست دادن حس پیوستگی و تداوم (از دست دادن نقشها، فعالیتهای لذتبخش و حس خود بودن)، ناتمام گذاشتن وظایف زندگی، ناامیدی/ درماندگی، انحلال/ فروپاشی برنامههای آینده، عدم قطعیت و ابهام دلهرهآور، احساس گناه/ حسرت گذشته، فقدان معنا، افکار اجتنابناپذیر مرگ.
نتیجهگیری: به نظر میرسد مضامین مطرح شده فراتر از تفاوتهای فرهنگی، رنج جهانی انسان را نشان میدهد که مفهومسازی دقیق آن میتواند به توسعهی مداخلات درمانی مؤثر جهت کاهش پریشانی وجودی کمک کند.
نوع مطالعه:
مقاله مروري |