بررسی های متعددی نشان داده است که پیدایش آشفتگی های روانی با عامل اجتماعی و تربیتی از قبیل روابط وارد بر فرزندی، محیط خانواده و شخصیت قبلی بیمار بستگی دارد.در پیدایش « نوروز» دو ران کودکی هوش کودک، سابقه بیماری جسمی طولانی، جدایی والدین از کودک، رفتار مادر، آشفتگی روابط هیجانی میان پدر و مادر و بالاخره وجود خصوصیات نوروتیک در مادر قابل توجه بوده است.درباره رابطه بین تجربیات و ناراحتی های دوران کودکی و بیماری افسردگی، ضمن آنکه فقدان فیزیکی پدر و مادر عامل مؤثری شناخته نشده ، روابط ناخوشایند موجود بین والدین و کودک در تعیین شخصیت ، تشکیل علائم و در نتیجه در شکل نهایی اختلال عاطفی مؤثر تشخیص داده شده است.بررسی هایی که در زمینه الکلیسم و اعتیادهای دارویی انجام شده است مبین آن است که نوعی تداخل و هماهنگی بین عواملی مانند از هم پاشیدگی خانواده (مرگ، جدایی، طلاق و غیره ) ، والدین بی علاقه و تنبیه کننده ، سابقه رفتار ضد اجتماعی به هنگام طفولیت و اختلال شخصیت در کار است.